داستان دوم۲.......
بعد از اون ماجرا هردو ما از نزدیک شدن به پسرا میترسیدیم هفتهای چند تا شماره میدادن اما اون خاطره تلخ همیشه جلو چشممون بود یه روز که تابستان بود مریم زنگ زذ گفت فردا بیا از صبح خونمون کسی نیست منم از خدا خواسته فبول کردم دلم یه سکس اساسی میخواست قرار شد وسایلمو ببرم همونجا با هم بریم حمام...از شبش ذوق عجیبی داشتم هیچوقت اینهمه وقت بدون استرس با مریم نبودم یه ست سکسی ابی داشتم برداشتم همراه با وسایل شیو تا مریم کسو کونمو برق بندازه..شب تو رختخوان حسابی از خجالت کسم در اومدم تا خوابم برد صبح۱۰رسیدم خونشون اونم مثله من اشتیاق داشت از همون اول لب تو لب شدیم کمی همو مالیدیم فوری لخت شدیم رفتیم تو حمام جوووووون همیشه بدنش حشریم میکرد چشم ابرو قهوه ای پوست سفید سینه های سفت و بیضی شکل .کسشو خیلی دوست داشتم همیشه تمیزو اماده بود با چوچوله کمی بیرون زده منم چشم ابرو مشکی پوستم گندمی سینه هام سایز مریم بود کونم فقط توپولی تر .خلاصه زیر دوش شروع کردیم به لب بازی هر دو شهوت ازمون میچکید......
چسبوندمش به دیوار شروع کردم گردنشو لیسیدن به این نقطه حساس بود خیلی زود صداش در اومد منم با صداش حشریتر میشدم همه گردنو لاله گوشاشو لیس زدمو اروم اروم اومدم تا رو سینه هاش جووووووووووووون دور تا دور ممه هاشو خوردم نوکشونو گاز های ریز میگرفتم دیگه بلند بلند ناله میکرد خوب که سیر شدم بازبونم میکشیدم رو شکمش تا بالای کسش همه جاشو سانت به سانت میک زدم رونهای سفیدشو میمالیدمو لیس میزدم مریم دیگه قاط زده بود جوووووووون فریبا بخور منو چه حالی میده با زحمت یه پاشو اوردم بالا تک تک انگشتاشو خوردم چیزی که برام تازگی داشت تحریک شدن از خوردنه مریم بود دائم کسم اب میداد برگردوندمش به سمت دیوار پاشدم از پشت گردنش دوباره مکیدنشو شروع کردم تا به کونش رسیدم ۲تا سیلی محکم به کونش زدم پاهاشو باز کردم واااااای منظره فرم کونش داغترم میکرد لاشو باز کردم جووووووووون زبونمو کشیدم رو سوراخش دستمو رسوندم به کسش شروع کردم به مالیدن همزمان کونشو لیس میزدم مریم دیگه التماس میکرد ادامه بدم منم سرعتمو زیاد کردم اینقدر خوردمو مالیدم کس و کونشو تا شروع کرد به لرزیدن منم ادامه مییدادم تا کسش شروع کرد به دل زدن بعدم جیغه بلندی زدو ارضا شد گرفتمش تو بغلم چشاشو بسته بود نفس نفس میزد دائم میگفت مرسی وای چه حالی داد فریبا ممنونم ازت..۵دقیقه گذشت تا تونست خودشو جمع و جور کنه میخواست شروع کنه ازش خواستم کس و کونمو واسم شیو کنه اونم چشم بلندی گفتو بلندم کرد اینبار من چسبیدم به دیوار پاهامو کامل باز کردم دستشو صابونی کرد به محض اینکنه دستش به کسم خورد یه اه بلند کشیدمو چشمامو بستم مریم هم کسمو اروم میمالید هم برام سفیدش میکرد.........
با ارامش خاصی کارشو انجام دادبا همذیگه رفتیم زیر دوش تنو بدن همذیگرو شستیم ازش خواستم ادامشو بیرون انجام بدیم اومدیم بیرون و من ست خوشگلمو تنم کردم مریمم یه لامبادا مشکی که با سوتینش ست بود پوشید موهامونو سشوار کشیدیم ارایش کردیم رفتیم رو ثخت بابا مامانش پایین تخت ایینه قدی بلندی بود که همه چیو ادم میدید مریم رقت و با شربت البالو اومد نشست لبه تخت و گفت فریبا دوست داری کونتو بکنم؟من نگاش کردم پاشد رفت یه خیار پلاستیکی که نرم بود اورد و گفت بیا با این ترتیب همو بدیم حال میده منم که حسابی حشری بودم قبول کردم.شربتمونو خوردیمو من دراز کشیدم مریم اومد روم ازم لب میگرفت گرمای بدنش حالمو خرابتر میکرد سینهامو چنگ میزد منم داغ کرده بودم دائم از کسم اب میومد سوتینمو باز کردو مثل وحشیا افتاد به جونم جیغ میکشیدم اون تند تند سینه هامو میک میزد صحنه قنبل کونش از تو اینه دیوونم میکرد اروم اومد پایین از رو شرت شروع کرد به خوردن کسم منم سرشو فشار میدادم ناله میکردم جوووووووووووون بخور کسمو کس لیس من دوست داری؟اوهووووووووووم واااااااااای دیوونم کردی عوضیییی جوووووون.شرتمو در اورد اب ازش چیکه میکرد همه کسمو میکرد تو دهنش خیارو گذاشت تو دهنم منم لیسش میزدم حس میکردم دارم ساک میزنم تند تند خیارو تو دهنم عقب جلو میکرد همون لحظه ابم به شدت اومد احساس کردم جهش داشتو ریخت تو دهن مریم واااااای چه حاله توپی داشتم مریم خیارو لای کسم میکشید مور مورم میشد.....
کمی که سر حال شدم به پهلو خوابیدم مریم اول خوب با انگشت کونمو بازو بسته کرد بعد از بس لای پام خیس بود اونو مالید لای پام ارووم خیارو گذاشت رو سوراخم فشار داد کمی درد داشتم اما تو اون حال دردشم میخواستم بالاخره رفت تو کونم وااااای مریم تورو خدا تکون نده درد دارم مریم دستشو گذاشت رو کسمو گفت باشه جیگر فقط شل کن تکون نمیدم کم کم اروم شدمو مریم با مالیدن کسم حشریم کرد دیگه دوست داشتم تو کونم بیشتر بره مریمم ارووم عقب جلو میکرد یه حسو حال فراموش نشدنی داشتم مست مست بودم فقط میگفتم بکن منو پارم کن میخواااااااااااااااااااااام همینجور خیس میشدم اینقدر ادامه داد تا با فریادهای بلند دوباره ارضا شدم مریم کنارم خوابید بوسیدمش ازش تشکر کردم... خیار تا ۱۰ دقیفه دیگه تو کونم بود تا اومد بیرون......اونروز تا عصر چند باری مریمو از کس با خیار ارضا کردم ۴بار دیگه من ارضا شدم روز بیاد ماندنی بود مرسی مریم جووووونم. پایان داستان دوم
ویرایش شده توسط: sa200222