ارسالها: 3650
#241
Posted: 28 Jul 2014 22:35
زن نامرئــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی 218
دو تایی شونو انداخته بودم به جون هم و لذت می بردم . .. حالا نوبت حامد خان بود که کیرشو بذارم توی دهنم و با هاش حال کنم .
-نههههههه نههههههه نکن اقدس اقدس جون .. جووووووووون ..
-چی شده .. هیچی هیچی . من می ترسم . این جا جن داره ..
-مرد دیوونه شدی ؟ جن کجا بود الان با من بیاد توی امریکا . من تا اونجایی که خبر دارم خود دولت یه عده از جن ها رو استخدام کرده که با اونا همکاری کنن . جاسوسی کنن . اون وقت اونا نمیان ما رو که مامور دولت هستیم و داریم واسه اتمی شدن کشور و بمب اتم دار شدن تلاش می کنیم اذیتمون کنن .
کیر حامد رو توی دستم می گردوندم ..
-نگاه کن اقدس کیرم چه جوری داره تکون می خوره ؟ آخخخخخخخ کیرم کیرم . اصلا دلم نمی کشید این دفعه بیام امریکا . نمی دونم تو چرا با من اومدی ؟
-چی ؟ تنها میومدم و تو با ابن اجنه حال می کردی ؟ ممکن بود رئیس جمهور امریکا بخواد زنشو بده زیر کیر تو تا باهاش حال کنی .
-اونو جلو سگ بندازی نمیگاد .
-فکر کردی سگای امریکایی حاضر باشن زن تو رو بکنن ؟
-کار اینا معلوم نیست حامد جان . اومدیم این بار اعلام کنن که مثلا یک تفاهم نامه ای رو امضاء کنیم که همه با هم بشینیم سکس کنیم . خب این چی رو می رسونه . ما مسلمونیم .
-زن چیه حرفای الکی می زنی . من زن خودمو بدم به یکی دیگه و یکی دیگه هم زن خودشو بده به دست من ؟ صد بار بهت گفتم نری این داستانهای سکسی رو نخونی . از بس به تو اعتماد دارم و به کارای تو نظارت ندارم تو رو به امون خدا ول کردم تو به هر جا که دوست داری سرک می کشی.
-تو خودت به کی میگی مرد تو که از من بد تری . تو از کجا می دونی که از این داستانها و از این سایتها وجود داره؟
-ببین عزیزم . من مامور امنیت نظام مقدس جمهوری اسلامی هستم . اگه چشم راست رهبر نباشم چشم چپش که هستم باید همه اینا رو در نظر بگیرم .. آخخخخخخخ نههههههه نهههههههه یکی کیرمو گرفته طرف صورتت . داره می ریزه وووووویییییی خوشم میاد ..
-چی داری میگی مرد . تو که فعالیتی نکردی . آب که همین جوری خودش نمیاد .
-حالا که داره میاد .
- دارم دیوونه میشم ..
-عزیزم یکی داره واسه من جق می زنه.
-بد نشد که . یکی رو واسه این کارت استخدام کردی . ببینم اون زنه یا مرد ؟
-حالا چرا این قدر حسادت می کنی ..
آب کیر حامد روی صورت زنش ریخته شد و در همین لحظه من رفتم طرف صورت اقدس آب کیر ها رو به طرف لبش هدایت کرده تا اونا رو بخوره . حالا اون دچار ترس و لرز شده بود .- حامد یه دستی داره آباتو می فرسته توی دهنم . من نمی خوا اینارو بخورم . من بدم میاد .
-دستش درد نکنه هر کی داره این کارا رو با ما می کنه . معلوم نیست اینا ارواح هستند یا اشباح ؟ -چه فرقی دارن ؟! نجس کردی منو مرد . اصلا پاکی و این حرفا حالیت نیست .
کیر حامد با این که خیس کرده بود ولی هنوز شق بود . بهترین موقعی بود که برم رو کیرش بشینم و قبل از این که شل شه با تلمبه زدن حالت و استیل اونو همچنان حفظ کرده نگه داشته باشم . حامد روی تخت طاقباز دراز کشیده به سقف نگاه می کرد .. منم رفتم آروم به سمت کیرش تا بخواد بفهمه چی شده دستمو گذاشتم رو چشاش . منم که این جور مواقع از یک متخصص هم متخصص تر میشم سریع رفتم رو کیرش نشستم .
-مرد چه خبرته .. چرا این جوری بازیت گرفته . مثل بچه ها خودت رو روی تخت حرکت میدی ؟
حامد دیگه از ترس حرفی نزد وجواب زنشو نداد . نمی خواست خودشو لو بده . دیگه ترسیده بود از این که بخواد اون چه رو که بر سرش میاد برای همسرش تعریف کنه . واقعا در مانده شده بود .
-ببینم حامد هنوز هیچ کاری نکرده الکی سر و صورت ما رو نجس کردی .
-برو حموم یه دوشی بگیر غسلی بکن بیا . این جوری شاید جن و جادو از دور و بر ما دور شه .
-نه این که تو نجس نیستی ؟ نجس اصلی تو هستی . من که نیازی به غسل ندارم . آب من که نریخته . من که ار ضا نشدم تازه هنوز که منو نگاییدی .
-بس کن زن چقدر حرف می زنی . حوصله منو سر بردی . نا سلامتی ما فردا باید در کمیسیون هسته ای شرکت کنیم .
-اصلا برای چی این همه کمیسیون بر گزار می کنن؟ ما اینجا چیکار می کنیم اون همه جمعیت این جا چیکار می کنن ؟
-عزیزم سیاست پدر و مادر نمی شناسه بهتره در این کارا دخالت نکنی . بذار ما حقوق مفت و مجانی خودمونو بگیریم و به ریش این ملت که بابا ننه شون با مشت گره کرده جاده صاف کن ما شدن بخندیم و خوش باشیم .... پایان ... نویسنده .... ایـــــــــــــــــــــــــــــــرانی .
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#248
Posted: 19 Aug 2014 00:43
زن نامرئــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی 221
خلاصه رفتم یه گوشه ای مناسب که می دونستم سر و کله شون اون جا پیدا نمیشه . به اندازه کافی با اونا حال کرده بودم . من که قصد نداشتم سر به سرشون بذارم . تا می تونستم باید اطلاعات جمع می کردم و اونا رو لو می دادم . از خواب که پا شدم حسابی خستگیم در رفته بود . همون جا صبحونه امو خوردم و دیگه به این فکر نکردم که اونا چی ممکنه کم بیارن و چی کم نمیارن . تصمیم داشتم یه دوری هم بزنم و ببینم بقیه کشور ها چیکار می کنن هر چند زبون بلد نبودم و نمی شد حدس زد . با این حال از اونا هم باید فیلم و اطلاعات تهیه می کردم . بهترین کار این بود که باید به اندازه کافی از موبایل ها مموری رم کش می رفتم . هرچی فکر می کردم کمتر به نتیجه می رسیدم . یعنی این مادر قحبه های مفت خور بی پدر و مادر بی همه چیز شارلاتان اومدن برای شرکت در کمیسیون هسته ای که اصلا از اساس هم بی سر و ته بوده و نوعی رنگ کردن ملته . ؟ امریکا یی ها هم با این که کشور میزبان بودن ولی یه جایی هم در این هتل داشتن که کارشون روی نظم خاصی باشه . یه چیزی به ذهنم رسید به احتمال قوی اینا باید یک مترجمی رو هم همراهشون داشته باشن . این عالی شد . تمام کشور ها هم که در ظاهر با ایران طرفن . و اون که فرانسه به آلمان و یا انگلیس به امریکا چی می خواد بگه زیاد اهمیتی نداره .. همین که دولت خودمو نو رسوا کنم از همه اینا مهم تره .. هر چی فکر می کردم که چرا این جا شبیه قبرستونه هیچی سر در نمی آوردم . یعنی چه .. یه دو ساعتی هم گذشت ساعت شد ده صبح .. ظاهرا یکی یکی از خواب بیدار می شدند تحرکات بیشتر شد . یه لحظه یه دری باز شد و منم خودمو به گوشه ای کشیدم که اگه یه وقتی می خواد از همون مسیر رد شه به من بر خورد نکنه . زن خیلی خوشگلی بود .. چه بزک دوزکی کرده بود . هر چی فکر می کردم اونو کجا دیدم اصلا یادم نمیومد . ولی تیپش به ایرونی ها می خورد .واصلا این قسمت مخصوص ایرونی ها بود و آرم و پرچم ایران هر چند متر در میون در یه گوشه ای نصب شده بود . . نادیا..نادیا .. این قدر خودت رو خسته نکن .. تیپ هایی که به هم شباهت داشته باشن توی ایرون خودمون زیادن . طرف رفت به سمت اتاق روبرو .. چه جالب ! روسری هم سرش نبود .. وقتی اون مرد روبرو در رو براش باز کرد و چهره نخراشیده و نتراشیده جلیل خانو دیدم یادم اومد که این خانوم همون اعظم نماینده مجلسه .. دو تا نماینده که بدون همسرشون اومده بودند به این جلسات و ظاهرا می خواستن با هم حال کنن ..
-اعظم جون چه خوشگل شدی . حالا شدی یه خانوم ناز و تو دل برو و خواستنی . ببینم دیگه از مرگ بر امریکا خبری نیست ؟ اینا واسه همون داخل کشوره که سر یه عده کس خلو که دهها ساله داریم شیره می مالیم شیره بمالیم ؟
-آقا جلیل تو رو به جون اعظم خودت از این حرفا نزن که واست عادت میشه . ما همچنان در حال مبارزه با امریکای جهان خواریم فدات شم .. ..تو که خودت از همه این بازیها خبر داری ..داری با ما شوخی می کنی ؟
ای نادیا ای نادیا اگه نمیری خیلی چیزا می بینی .. فقط این قالتاق های کس کش در حقه بازی هاشون هم خیلی هماهنگ عمل می کنن . با هم با حجاب و اسلامی میشن . با هم کس و کونشونو باز می کنن و به هوا میدن .. ولی جلیل خان هم خودشو خیلی انکارد و شیک و پیک کرده بود ..
-اوووووفففففف اعظم جون .. میریم اتاق تو یا همین جا خوبه ..
-اصلا از اول باید جای من و تو رو یکی می کردند . خواهر برادری اسلامی به چی میگن ؟
-باشه برای دفعه بعد میگم برای این هم یک فکری بکنن . با هم زیر یک سقف می خوابیم و اون وقت مسائل اسلامی رو رعایت می کنیم . آخه این حق مسلم ماست . انرژی هسته ای حق مسلم ماست ..
منم دیگه گفتم فعلا چند دقیقه ای کند و کاو رو ول کنم و ببینم این دو تا چیکار دارن می کنن .
-دیروز عجب روزی بود اعظم جون ..
-آره من خیلی ترسیده بودم . آخرشم نفهمیدم این امداد غیبی چی بود . شیطان بود .. عزرائیل بود .. میکائیل بود ..
-اوووووههههه جلیل چه بامزه شدی فقط می دونم که اسرافیل نبود . هرچی بود حالا من در اختیار توام . اگه بهمون وقت بدن که بریم خرید خیلی عالی میشه .
-می خوای چی بخری ..
-یه سری لباس زیر خوشگل ..که تو خوشت بیاد ..
-اعظم جون تو همین جوریش هم خوشگلی . من خیلی غیرتی هستم .. دیروز حامد بد جوری رفته بود توی کوک تو .. نکنه بهش چراغ سبز نشون بدی ..
-اگه تو از خط قرمز زنش رد بشی شاید .. ادامه دارد ... نویسنده .... ایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم