ارسالها: 3650
#41
Posted: 2 Feb 2013 00:28
یک عروس وهزار داماد 41
بگو فدات شم بگو بگو چه جوری خوشت میاد .. تا منم همون جور به کارم ادامه بدم . -مامان خوبه خوبه من دستشویی دارم .. فکر می کنم یه چیزی می خواد ازم بریزه .. -عیبی نداره عزیزم بذار بیاد بذار بیاد .. هیجان و استرس ولم نمی کرد . اینی که ازش می خواد بریزه چی می تونه باشه .. نههههه اگه همونی باشه که من می خوام . من منتظرشم .. از هر عسلی واسم شیرین تره .. در این چند ساله آمار مردایی که منو گاییده بودند از دستم در رفته بود و می دونستم بازم مردای دیگه ای هم خواهند بود که در آینده از جسمم بهره مند شن . با هر کدوم از اونا یه هیجان خاصی داشتم و سعی می کردم که از همه شون لذت ببرم ولی این کامی من یه حس خاصی رو در من به وجود آورده بود . از این که شبیه بابای اصلی اش بود و مهم تر از اون شبیه اونی بود که من از دستش داده بودم . عشق اولم . اون ضلع سوم کامی بود که نصیبم شده بود . سه کاف .. -کامی هر چی داری خالی کن .. بریز توی دستم -نمی تونم جلو شو بگیرم .. -اگه جلو شو بگیری باهات قهر می کنم و امشب کنارت نمی خوابم . لعنتی چرا نمیاد . نکنه بخواد جیش کنه که داره اونو می کشه بالا . من که مرد نبودم از حال و روز مردا خبر داشته باشم و بدونم که بار اولی که می خوان خودشونو خالی کنن یا آبشون بیاد چه حسی به اونا دست میده .. یعنی آب کیرشون این قدر ناز می کنه که بیاد . حتی برای چند لحظه به این فکر می کردم که این کیر تیز رو فرو کنم توی کوسم ولی بازم حس کردم که زوده و کامی من ممکنه اون آمادگی ذهنی رو نداشته باشه و همین کار اونو از سکس زده کنه -عزیزم قربون شکل ماهت بشه مامان .. فدای اون خوشگلی ات بشم من .. مامان کیرتو بخوره .. اونم واست می خورم .. حس کردم که بهترین کار اینه که کیرشو میک بزنم . واسش ساک بزنم .. ولی اگه دستشویی داشته باشه چی .. بهتره بذارم که بره دستشویی و برگرده اون که نمی دونه جلق زدن چیه .. دلم داشت از جاش در میومد . طاقت نیاوردم همراش رفتم .. کارشو کرد و برگشت .. یه ناامیدی خاصی بهم رو آورده بود . یعنی بی خود هیجان زده شده بودم . نباید امید وار می شدم ؟/؟ نمی دونم .. نمی دونم باید چیکار می کردم . پس چرا کیرش شق شده بود .. این بار کیرشو که یه خورده شل شده بود گذاشتم تو دهنم .. دوباره از حال رفته بود .. جااااااان چقدر بهم مزه می داد .میون این همه کیری که گذاشته بودم تو دهنم این یکی پوستش کشیده تر و جون دار تر از بقیه بود با حجم و سطح بیشتری .. یک کیر ختنه نشده .. کیرشو سریع شق کردم .. دو تا دستاشو گذاشته بود رو سرم و داشت به موهای سرم فشار می آورد . چیزی بهش نگفتم -ووووویییییییی مااااااماااااان کیییییییرررررررم دوباره دارم اون جوری میشم .. یه لحظه دهن نگه داشته و گفتم عزیز تو که تازه رفتی دستشویی دیوونم کردی .. دلو زدم به دریا و گفتم هر چی داری تو دهن مامانت خالی می کنی حرفم نباشه .. خیلی تیز شده بود . باید اون راه ورودشو باز می کردم . اصلا چشمه ها هم همه این طورند . وقتی که سرشون باز میشه دیگه باز شده و آب دهی اونا شروع میشه .. کف دو تا دستامو گذاشته بودم رو سینه های کامی و نوازشش می کردم . با یه مالش آروم و بازی با نوک سینه ها و سینه اش بیش از پیش وسوسه اش کردم .. آخخخخخخ داشتم به آرزوم می رسیدم . اونچه واسم سالها مثل یک رویا همرام بود داشت به واقعیت تبدیل می شد . پرش های پی در پی کیرشو حس می کردم . نمی دونم چرا اون جوشش انفجاری و آب مذاب آتشفشانی کامی نمی ریخت توی دهنم تا منو بسوزونه و سر سبزم کنه .. فقط یه بار بار اول .. -مامان مامان اگه بدونی دلم داره چه جوری میشه .. اون حالا داشت طوری لذت می برد که یه زن از ار گاسم خودش می بره . معمولا زنا در هنگام ار گاسم 5 تا 9 برابر مردا لذت می برند و به تمتع می رسن .. حالا این پسر ما هم از 9 برابر یه مرد معمولی گذشته بود .. جوووووووون طعم اولین قطره و جهش آب کیر پسرمو توی دهنم حس می کردم .. این شیرین ترین و لذت بخش ترین و خوشبو ترین همه این منی ها بود در حالی که این آب در اصل هیچیک از این صفتا رو نداره .. ولش نکردم مثل گرسنه ها مثل تشنه ها مثل یه دانش آموزی که داره یخمک میک می زنه و شکلات دسته دارو با لذت توی دهنش می گردونه منم کیر کامی رو با اشتها و لذت میکش می زدم . هر چی رو که در حال خالی کردن بود همه رو با جون و دلم می خوردم . می دونستم اون آخرش یه چیزی واسه موندن و دید زدن می مونه که هم من از دیدنش لذت ببرم و هم یه تو ضیحی واسه اون داشته باشم . از حال رفته بود . لذتو در تمام وجودش حس می کردم .. چشاشو با لبخند باز کرد ..-مامان این چی بود عجب چیزی بود حیف که تموم شد -عزیزم تازه شروع شد .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#42
Posted: 9 Feb 2013 01:20
یک عروس و هزار داماد 42
مثل یه بچه ای که زبونش تازه باز شده شروع کردم به بلبل زبونی . برای اون دقایق فراموشم شده بود که با دهها مرد بودم و با هاشون سکس داشتم . شاید بعد از مدتها یک سکس بی دغدغه و آرومو در انتظار خودم می دیدم . خیانت و انتقامی که همیشه با من و قابل اجراست . البته شاید اگه یه مرد بی درد سری به گیرم می افتاد واسه این که یادی از گذشته ها کرده باشم و یه تنوعی هم واسم شده باشه بی میل نبودم که خودمو بندازم توی بغلش و برم زیر کیرش . ولی حالا به تنها چیزی که فکر می کردم کامی بود . من و اون چون در مورد سکس و این که پیش هم نیمه لخت و لخت باشیم که مسئله ای نداشتیم بقیه مسائلو خیلی راحت با هم حل کردیم . . شروع کردم به تو ضیح دادن برای اون . اون قدر هیجان زده بودم که دلم می خواست یک شبه تمام اطلاعات خودمو در زمینه مردا بهش انتقال بدم . هر چند این مسائل و دانسته های ابتدایی بود و شایدم تا حدودی اونا رو می دونست ولی من باید این اطمینانو در خودم به وجود می آوردم که باید کاری کنم که اون بهتر کارشو انجام بده . با انگشتم به کس اشاره می زدم و اونو واسش تشریح می کردم و اونو با سوراخ کون مقایسه می کردم . از سینه ها واسش گفتم . اون وقت بر و بر نگام می کرد . نمی دونستم متوجه میشه یا این که حواسش جای دیگه ایه . -مامان زنگ تفریح نداریم ؟/؟ -اگه دوست داری کلاسو تعطیل کنم و بریم تفریح -اوخ اگه این کارو کنی که خیلی خیلی حال میده و همون چیزیه که من می خوام و دوستش دارم .. من دوست دارم هر چی رو که گفتی عملی یاد بگیرم . تئوری با عمل قدرت درک آدمو می بره بالا -پسر درس خون من.. مدرسه خیلی چیزا بهت یاد دادن .از هر جا دوست داری درس عملی خودتو شروع کن -مامان ازم امتحان نمی گیری .. -پسرم ورقه و سوال امتحانی روبروته .. اصلا فکر کن اپن بوک داری .. این مامانت شده واسه تو اپن .. بازم کن و با عمل جواب بده نشون بده که مرد شدی .. فقط حواست باشه عزیزم اینم مثل خوابیدن در کنار من می مونه و می دونم که تو راز دار خوبی هستی . خوب رو مخش کار کرده بودم . طوری که منو همه چیز خودش می دونست . دو تا انگشتمو گذاشتم رو کوسم . لبه ها ی کسو به طرف وسط جمع کرده اونا رو میون دو انگشتم قرار داده و با هوس به کامی نگاه می کردم . منتظر بودم ببینم خودش چیکار می کنه . آیا اون حس و هیجان و فکرشو داره که بدونه مامانش چی می خواد و خودشم به نوعی حال کنه .. اون همون کارو کرد که من دوست داشتم . اومد طرف کسم . من انگشتامو گذاشتم همون جوری بمونه و اون جفت لباشو گذاشت رو همون تیکه جمع شده از کوس بین دو انگشت -آههههه کامی .. کامی .. یه تیکه ازاون قسمت کس زیر انگشتا م قرار گرفته بود . دلم می خواست که همه اون می رفت توی دهنش و اون با لباش اونا رو می مکید مجبور شدم دستمو بر دارم و اون هم به همون حالت این بار قسمتهای بیشتری از کسمو گذاشت توی دهنش .. -کامیییییییی کامییییییی خیلی خوب می لیسی ... قربون دهنت .. انگشت وسطی دستشو کرده بود توی کسم و به سرعت اونو میذاشت تو و درش می آورد و هر چند باری که این کارو انجام می داد یه بار انگشتشو میذاشت توی دهنش و اونو می لیسد و پاکش می کرد .. از این کارش لذت می بردم . بازم حس همیشگی هوس همیشگی لرزش تمام بدن گردش هوس . ..همه و همه دست به دست هم داده بودند تا یه جورایی بیشتر آتیشم بزنن . -مامان شکوه چشات چقدر ناز شده . یه جوری نگاه می کنی که انگار یه چیزی رو ازم می خوای . یه خماری عجیبی پیدا کرده .-خوشحالم که اینا رو خوب متوجه میشی . به نظرت من چی می خوام کامی جون . فکر می کنی چه چیزی سر حالم کنه .. سرشو بلند کرد و در حالی که حالا کف دستشو گذاشته بود رو کسم کف یه دستشو دور کیرش لول کرد و سر کیرشو به طرف من گرفت و گفت تو همین عمامه به سر رو می خوای که بره بالای منبر تو و واسه کست وعظ کنه .. وااااایییییی اصلا انتظار این پیشرفت و ادبیاتو از کامی جونم نداشتم . اون کله و سر کیرشو به عمامه آخوند تشبیه کرده بود .. لنگامو از وسط باز کرده و با ناله هوس خودم برا کامی جون خوندم عزیزم بیا زود باش ارشادم کن . زودتر وعظتو شروع کن . ثوابشو ببر . دلم می خواد دو تایی مون زود تر بریم به بهشت . با کیر خودت دنیا و و آخرتو به من هدیه بده . .. -اوووووههههه مامان چرا داری از حال میری .-کامی تو که خودت خیلی بی حال تر نشون میدی . -نههههههه نههههههههه مامان .. سرکیرشو رو کسم قرار داد .. -اوخ اوخخخخخخ نههههههه کامی .. داره می سوزونه .. یه تیکه آتیشه . ذوبم کردی ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#43
Posted: 17 Feb 2013 00:17
یک عروس و هزار داماد 43
-آخخخخخخخخخخخ کامی کامی.... موشک کیرش با یه آتیش قوی لذت کسمو می سوزوند و اونو به همه جای تنم پخش می کرد . دیگه تموم شده بود . تمومش کرده بود . اون لحظه ای که سالها در انتظارش بودم از راه رسیده بود . لحظه ای به زیبایی و شکوه تمام لحظه های زندگی من . لحظه ای که اونو با هیچ لحظه ای عوض نمی کردم شاید فقط با یه لحظه عوضش می کردم و اون این که بهم بگن عشق از دست رفته ام کامران زنده میشه و من می تونم معنای واقعی زندگی رو احساس کنم . دیگه به دنبال انتقام نباشم ولی حالا فکر غرق شدن در واقعیت بود واقعیت این که پسر خوشگل و نازم کیرشو در اختیار مامان قرار داده بود تا دیگه شکوه واسه انتقام هیچ مشکلی نداشته باشه . دیگه نیازی به این نداشته باشه که مرتب نقشه پیاده کنه و خودشو بندازه توی دردسر . به هر حال همیشه از این بیم داشتم که یه روزی بیفتم توی دردسر . هر چند تمام دار و ندار فرشاد به اسم من بود و تقریبا کل سپرده های نقدی اونو هم از چنگش در آورده بودم . ولی دوست داشتم اونو تدریجا زجر کشش کنم . البته اون هنوز از زجر چیزی نمی دونست . اون باید می دونست که زندگی فقط خوردن و خوابیدن و به زور کسی رو در اختیار داشتن نیست . ولی واقعیت این که برای اثبات این چیز من خودمو اسیر این وابستگی ها کرده بودم و به این مسئله عادت کردم . -عزیزم کامی چرا از جات بلند شدی ؟؟ -الان میام مامان . رفت و یه آهنگ ترکی شاد گذاشت و گفت مامان این جوری بیشتر حال می کنم نمی دونی چقدر این کار با این آهنگ هایی که دوست دارم لذتش چند برابر میشه .. -اووووووفففففف هر کاری رو که می دونی درست تره و عشق و کیف و لذتتو بیشتر می کنه انجام بده . لبه های کسمو به دو طرف باز کرده و کیر تازه نفس و تشنه خودشو به کس من می مالید و گاه آروم و گاه تند اونو فرو می کرد توی کسم و بیرون می کشید .. در خیلی از داستانهای سکسی خونده بودم که وقتی یه مادر به پسرش کس میده دلش می خواد که عشق و هوسش فقط مال اون باشه . حالا من به عشقش کار نداشتم چون می دونستم با این روحیه ای که دارم دیگه در زندگیم عاشق کس دیگه ای نمیشم ولی هوسو چی بگم که با همون کیری که کامی کرد توی کسم انگاری اشتهای منو باز کرد واسه این که بازم راه کسم راه عبوری باشه برای کیر مردانی که هنوزم این جاده رو جاده پر شکوه هوس و شهوت می دونن و می دونستم که پسر بچه های نو جوون و جوونی که طالب این کوس هستند خیلی راحت می تونن ازش بهره مند شن . فکرای عجیبی به سرم افتاده بود . شکوه حالا بسه دیگه چقدر خوش اشتها شدی . حالا کیر این پسر گلتو هضمش کن . تا رو دل نکنی . مثل این که این لحظه های خوش خیلی به دلت نشسته و بهت مزه داده . داشتم آتیش می گرفتم . چقدر حال می داد . -کامی کامی تند تر تند تر مامانت از ت عشق می خواد هوس می خواد . بیا جلو تر بیا بیا بیا ببوسمت ومنو ببوس بکن منو بکن منو بگو چه جوری بهت حال میده . دوست داری مامانتو چه جوری آتیش کنی . ترانه های شاد اونو به هیجان آورده بود . برق هوس رو تو چشاش می خوندم . می دونستم که درون کیرش چه آتیشی بر پاست اون پوست ختنه نشده اش لذت هوسشو چند برابر کرده . اون واسه کیرش خوراک زیادی لازم داشت می دونستم به این نون و ماستها ارضا بشو نیست و اگرم آبشو خالی کنه خیلی زیاد و پرحجم اونو می ریزه توی کسم و خیلی زود هم هوسش بر می گرده . خودم باید بهش برسم . اگه مامانش بازم می خواد با مردای دیگه ارتباط داشته باشه اشکالی نداره ولی اون فقط باید با مامانش باشه . پدر دخترا رو در میارم اگه بخوان با پسر خوشگل من حال کنن . عیبی نداره . بذار خود خواه باشم . بذار همه چی رو واسه خودم بخوام . دلم می خواست پس از این که سیر سیر منو گایید دوباره اون کیر ختنه نشده اشو تو دستام بگیرم و با لذت بهش نگاه کنم و ساکش بزنم . واقعا عجب کاری کرده بودم و عجب کیری زده بودم . . دنیا و زندگی به کام من می گشت . روی کس من . زیر کس من . کاش این گردش در تمام زندگی من بود . کاش با عشقم کامی هم این رابطه رو بر قرار می کردم تا کارم به اینجا ها نمی کشید . سزای کسی که با عشق می جنگه باید همین باشه و من شکیبایی خودمو تحسین می کردم . می دونستم شاید در واقع و از نظر انفرادی و به شخصه کارم درست نباشه ولی هنوز از فرشاد نفرت داشتم . هنوز هم در تمام این مدتی که باهاش زندگی می کردم حتی از یک سکس خودمم با اون یه لذت نصفه و نیمه رو هم نبرده بودم . فقط تنفر و انزجار و شکنجه بود . اگه دست خودم بود با همین دستام خفه اش می کردم . آروم نمی گرفتم تا مرگ اونو نمی دیدم . همین جوری که کامی منو نا خواسته ولی مقصرانه جلو چشام به کشتن داده بود . .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#44
Posted: 23 Feb 2013 18:10
یک عروس وهزارداماد 44
من به خیلی چیزای خوب و شیرین فکر می کردم داشتم به این فکر می کردم وقتی برم خونه یکی از مردایی که باهاش رابطه دارم وقتی که از زیر کیرش بلند شم و حال کردنم تمو م شه اون وقت به وقت بر گشتن می تونم این دلخوشی رو داشته باشم که خودمو بسپرم به کیر کامی .. گاهی وقتا هیجان درسکس بیشتر از خود سکس می ارزه . فانتزیهای سکسی که می دونی بالاخره تبدیل به یک واقعیت میشه تو رو به آتیش می کشونه ولی من که قصد داشتم به کامی خودم وفادار بمونم . نمی دونم شاید یه روز هم رفتم دنبال این احساس خودم . فقط تنها چیزی که می خوام بدونم اینه که حالا می خوام لذت ببرم . کامی رو روی تخت خوابوندم و چند لحظه ای به چهره زیباش نگاه کردم و کیرشو گرفتم تو دستم . یه دستی هم رو کسم کشیدم . می خواستم خودمو در انتظار بذارم و بیشتر حال کنم . اوخخخخخخ چه کیفی داشت . کیرش عجب پوست اضافه ای داشت . می دونم این پوست اضافه لذت می خواست . همیشه دنبال غذا بود . من خودم بهش می رسیدم .. خوب که به کیرش نگاه کردم و با دستم چند بار اون کیر زندگی بخش رو به یه حالت جقی حرکتش دادم گفتم عزیزم می بینم که صورتت سرخ شده ببینم چی ازم می خوای . چی می خوای که حال کنی . -یه چیزی می خوام که حالا نمی بینمش ولی مامان وقتی که بهم چسبید طوری خوشم اومد که خیلی بیشتر از بازی کردن با دستم بهم کیف میده ولی مامان جونم تو که به کیرم دست می زنی لذتش خیلی بیشتره .. -کامی جون مامان می تونه یه خورده از این کیر خوشمزه تو رو بخوره و لیسش بزنه ؟/؟ بهش میگن ساک زدن .. واسم ناز کرد و سرشو تکون داد . عیبی نداره بذار خودشو واسم لوس کنه ناز کنه . همه شو به جون می خرم . من به عشق اونه که به زندگی و آینده نگاه می کنم . دهنمو گذاشتم رو کیرش . با این که سفت بود ولی نرمی اون پوست های اضافی و ختنه نشده اش یه حالی بهم می داد که دلم می خواست تا ساعتها لیسش بزنم و میک بزنم و به این فکر کنم که وقتی بره توی کسم وقتی دوباره بره داخل کسم چه حالی بهم میده . این پوستی که لذت می بره و لذت میده اگه بخواد آبش زود بیاد شاید گاهی نتونه منو اون جوری که می خوام سر حالم کنه . می تونم یه اسپری بی حس کننده بزنم ولی اگه اون لذت نبره چی . در هر صورت باید قلق کارو بگیرم . اون هنوز به این نیاز داشت که دستشو بگیرم . کیرشو بگیرم . کیرو که خوب لیس زدم حس کردم که چون خیلی آبشو خالی کرده فعلا تا حدودی برای فعالیت جا داره .. از پهلو رفتم روبروش . صورتمو روبرو صورتش قرار دادم به اصطلاح غربیها فیس تو فیس شدیم . چشای خوشگلش نشون می داد که چقدر هیزه اما نسبت به من یه هیزی مظلومانه ای داشت . منتظر بود که من چیکار می کنم . ولی من باید به اون یاد می دادم که چطور شکارم کنه . تصاحبم کنه به چنگ بیاره . فقط منو و همینطور باید آگاهش می کردم که بقیه زنا و دخترا مثل مادرش نیستند که هر وقت که دلش خواست و کیرش شق کرد بره سراغ اونا و این که یه وقتی سادگی و هوس کار دستش نده که بخواد بیاد جلوی بابا فرشادی که باباش نیست با کسم وربره نیازشو اعلام کنه . سرشو به طرف صورتم حرکت داد و دستشو هم به طرف کسم . این بار من دیگه بی طاقت شده بودم . حس می کردم که کسم کیرشو می خواد . ولی گذاشتم تا اونجایی که دلش می خواد با دستاش کسمو لمس کنه -آخخخخخخخ کامی کامی انگشتاتو بکن توش . فشارش بگیر .. نازش کن . اگه خواستی با کف دستت محکم بزنش . نشگونش بگیر -مامان می تونم ببوسمش ؟/؟ -آههههههه نههههههه تو چی گفتی .. بگو بگو دوباره بگو آتیش منو زیاد کردی .. قبل از این که دوباره حرف بزنه و بگه واسه این که پشیمون نشه گفتم آره عزیزم چرا که نه می تونی ببوسیش می تونی بلیسیش .. دوست داشتم بیفته رو من . سنگینی سرشو بندازه روکسم و بعد شروع کنه به لیس زدن ولی از اون جایی که سر و میله تخت نزدیکم قرار داشت خودمو بالا کشیده کوسمو رو دهن کامی قرار دادم تا از یه حالت پایین به بالا لیسش بزنه . دستم رو میله های تخت بود و خودمو رو دهن و چونه اش حرکت می دادم . این جوری وقتی که لبه های کسم به چونه اش می خورد و اون با لب ودندون و زبونش میکم می زد طوری به میله ها چنگ مینداختم که هر لحظه حس می کردم دارم از جا درشون میارم .. -اوووووههههه نهههههه کامی کسسسسسسم کسسسسسسم . بگو به من عزیزم . چطوری این همه به کارت واردی .. بگو بگو .. -مامان من هر وقت می بینم تو از یه حرکتی خوشت میاد ادامه اش میدم . اولین بارمه . -فدای تو پسر باهوش بشه مامان .. بیا روم . بیا روم پسرم . دیگه وقتشه که هم تو دلی از عزا در بیاری و هم من آتیشمو با کیر خوردن و کس دادن خاموش کنم ولی کامی می دونم آتیش مامانت هیچوقت خاموشی نداره . -مامان نگران نباش کپسول کامی همیشه با توست . کامی آتش نشان درخدمت مامی آتش فشان .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#45
Posted: 2 Mar 2013 19:02
یک عروس و هزار داماد 45
حالا که به دیده هوس به پسرم کامی نگاه می کردم اونو خیلی خوشگل تر و ناز تر از همیشه می دیدم . نمی دونم چرا احساس هوس و این که اون معشوقه منه و من می تونم خودمو برای همیشه در اختیارش قرار بدم قوی تر شده بود . شل شدم . خودمو عقب کشیده رو تخت دراز شدم . روم به طرف سقف و کامی بود و پشتم رو تشک . منتظر کامی و کیرش بودم . مثل یه پلنگی بود که نشون می داد می خواد رو طعمه اش بپره . خوشم میومد از این که این جوری روی من حرص داشته باشه . لذت می بردم . طوری میکاپ کرده بودم که دلشو ببرم .. یه اشاره ای به کامی خوشگله و کیرش کرده و گفتم مامانی معطل چی هستی .. خوشت نمیاد ؟/؟ پاهامو به دو طرف باز کرده و دو سمت کسمو هم با انگشتام به کناره ها کشیدم که خوب متوجه چاک کس بشه . سوراخ کونمم که رو زمین قرار داشت و دیگه نمی تونست اونو اشتباه بگیره . -بیا جلو کامی . نمی خوام بخورمت . فقط این شکاف مامان می خواد کیر داغ تو رو بخوره .. آبش نمی کنم . ققط یه کاری می کنم که همیشه دنبال این باشی .. بیا جلو .. بیا .. خیلی حریصانه بهم نگاه می کرد . لذت می بردم از این که مردا به خصوص مردای خوشگل و خوش اندام این جوری بهم نگاه کرده به دنبال سکس با من باشن . کامی یه نگاه به کیرش می کرد و یه نگاه به سینه هام . سینه های درشت من اونو وسوسه کر ده بود . دلم می خواست کیرشو زود تر فرو کنه توی کس و حال دان و حال کردنشو شروع کنه . یه نگاهی به سینه هام انداختم تا ببینم چی داره که اونو این قدر شیفته خودش کرده . حس کردم که از هوس زیاده یا چیز دیگه ای که سینه هام در این لحظه خیلی خوشگل و هوس انگیز وایساده یه استیل بسیار آتشینی پیدا کرده . حتی نوکهاش هم طوری تیز شده بودند که فکر می کردم روزای اولیه که دارم سکس می کنم .. انگار باید هنوزم به این پسره تعلیم می دادم . .. می خواستم بهش بگم زود تر بیا .. سینه هامو در چنگ خودت داشته باش و کوسمو هم با کیرت آتیش کن . ولی یک دفعه دیدم که اومد و کیر تپل و چاقالو و تازه و سرخ و سفیدشو گذاشت وسط دو تا سینه ام و اونو از پایین به بالا حرکت می داد . دو طرف سینه هامو به کیرش چسبونده بود و از این تماس و حرکت لذت زیادی می برد و منم از این که با دست زدن به سینه هام کیرشو گذاشته اون وسط و حرکت میده خیلی خوشم میومد . -اوووووفففففف مااااامااااان جوووووووون خیلی داغ شدم . پوستش داره می سوزه . داره آب میشه .. خیلی خوشم میاد .. امان از دست کیر ختنه نشده این پسره . حالا بیا و یه خوراک هوس واسش شو .. پسر من چه جوری حالیت کنم که کس من کیر می خواد . عیبی نداره بهتره بذارم حالشو بکنه و مزه سکسو بفهمه . هر چند که دیگه فکر کنم اونه که باباشو از کنارم بلند می کنه و خودش جای اون می خوابه . -کامی جون با مامانت حال کن . حال بده .. اراده داشته باش .. کیرت واسه رشد جا داره . از اینی هم که هست باید دراز تر و کلفت تر شه . اگه منم که می دونم چیکار کنم . کیرشو از بین دو تا سینه هام طوری به طرف بالا حرکت می داد که نوکش می خورد به گلوم . چند بار سرمو خم کرده و دهنمو باز کردم تا بتونم واسه یه لحظه هم که شده یه ساکی به کیرش بزنم ولی اون فقظ عشقش شده بود سینه .. توی ذوقش نزدم . بذار هر جوری که دوست داره حال کنه و من مادر خود خواهی نیستم البته به شرطی که فقط منو بگاد و دنبال دخترای دیگه نباشه . شاید حسادت هم یه عامل مهمی برای این عقیده ام باشه ولی واقعیتش اینه که آدم این دوره زمونه نمی تونه به خوبی و به سرعت آدما رو بشناسه . در همین افکار بودم که حس کردم کیر روی شکم و بدنم نیست . البته ثانیه هایی بعد از کار که از نظر فکری بر گشتم به محیط و تصاویر قبلو در ضمیرم به یاد آوردم متوجه شدم که این بار به جای بالا روی ,این کیر پایین روی رو تجربه کرد و احتمالا دیگه ردیفه .... -آخخخخخ مادر فدای کیر و هیکل خوشگل و پر احساست بره .. واییییییی نهههههه کسسسسسسم کامی حون بکوبون بکوبون بکوبون . آتیشم بزن .. مامانت کیر می خواد کیر پسر خودشو .. بیفت روم بیفت ولم نکن . من می خوام .. بیا بیا بغلم بزن .. کیر کلفت و حرکات پوستشو توی کس حس می کردم . لذت می بردم از این که سر همه کلاه گذاشته فکر می کنند پسر من ختنه شده . هم اون لذت بیشتری می بره هم من . من از این نظر که یه پوست اضافه تری در تماس با کس منه و هم اینه که با لذت دادن به اون متوجه میشه که مامان چقدر دوستش داره و همیشه با من و همراه منه . -جووووووون ماااااامااااان .. کس چه چیز خوبیه .. وسط تنمو یه جوری احساس می کنم .. -عزیزم این حسو یه ساعت قبل هم داشتی .. -مااااماااااان انگاری هر لحظه این حس یه جوریه.. جووووووووووون دارم حال می کنم مامان . کست حال میده .. -بزن .. بزن ولم نکن مبین . .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#46
Posted: 9 Mar 2013 06:41
یک عروس و هزار داماد 46
جووووووووون کامی چه کیری داری !جااااااااااان اگه این کیر کلفت تر شه چه معرکه ای میشه. تا حالا هیچ کیری به این سبک منو نگاییده بود . بیشتر ا ز صد تا کیر خورده بودم ولی هیشکدوم از اینا به این شیوه که آتیشم بده و حتی به کناره های درونی کسم مثل عمقش لذت بده وجود نداشت . سفتی کیر کامی با نرمی خاصی که پوست های فوق العاده اضافه اش داشت منو از این رو به اون رو کرده بود و نمی دونستم چه جوری کمتر جنب و جوش داشته باشم . . آخه این جوری کیر تا حالا نخورده بودم و نصیبم نشده بود .. بی خود نیست که زنای خارجی با کیر های ختنه نشده بیشتر حال می کنند ولی این لذت بردن بیشتر در مردا خودشو نشون میده .. هر چه بود من زیر کیر کامی پسر گلم قرار داشتم و اون وقتی کیرشو می کشید بیرون و دوباره فرو می کرد توی کسم انگار تمام کیرش در هر لحظه یکسره به دور کس فشار آورده رو به جلو حرکت می کنه . چقدر خوشحال بودم .. -مااااامااااان مااااامااااان ...کیرم ... خیلی خوشم میاد خیلی دارم حال می کنم . دوباره دارم میشم مثل اون دفعه ای که از اون آب های مخصوص ازم زد بیرون -مامان فدای پسرش از کجات زد بیرون .. -مامان من بزرگ شدم .. -من که مثل بچگی هات نازت نمی دادم . من دارم تو رو به عنوان یه آدم بزرگ نازت میدم و اگه الان خودمو در اختیارت گذاشتم واسه اینه که بدونی چقدر بزرگ و خواستنی شدی و مامانت متوجه همه این حرفا هست . ولی حواست باشه من از این به بعد دوست دختر تو هم حساب میشم . هرانتظاری که یک پسر از یک دختر داره تو هم می تونی از من داشته باشی و خجالت هم نکشی و حرف دلتو بزنی -یعنی من و تو دوست پسر و دوست دختر هم می تونیم بشیم ؟/؟ -آره عزیزم چه اشکالی داره . -ولی تو که خیلی بزرگی .. -لحظه ای که کیرش از کسم اومده بود بیرون یه دستی روش کشیده گفتم به این میگن کیر و تو خودتم بهتر می دونی که کارش چیه و چه طور باید فعالیت کنه .. یه دستی هم روی کس خودم کشیده گفتم اینم از خلقت ما زناست که دستگاه تناسلی ما خوابیده باشه و ما لذتمونو از تماس با کیر آقایون می گیریم . این دو تا هستند که تشخیص میدن که کی بزرگه و کی کوچیکه . مهم اینه که تشخیص و درک تو از مسائل چی باشه . حالا چی میگی .. چشای آبی و خوشگل کامی همچنان از هوس سرخ نشون می داد .. -مامان من نمی دونم فعلا همینو حس می کنم که پوست های اضافی کیرم مث یه چربی دارن توی کس تو آب میشن . کست مث یه تابه داره کیرمنو سرخ می کنه اونو می سوزونه .. داره آبش می کنه . یه قلقلکی میده که دلم می خواد همش این جوری قلقلک بده .. همه بدنم یه جوری میشه .. -کامی تو که بازم داری آبتو خالی می کنی .. وقتی کیرتو فرو می کنی تو کس یه زن باید به فکر حال دادن به اونم باشی دیگه چشاشو بسته بود و ظاهرا متوجه نبود که من چی دارم میگم . کیرشو چسبونده بود به ته کسم . -کامی بغلم بزن . فشارم بگیر . خودتو محکم و سخت بهم بچسبون .. اون دستاشو دور بدنم حلقه کرد و منم بغلش زدم و دیگه اجازه تکون خوردن بهش ندادم . با حشر و حرص زیاد اونو به خودم چسبوندم تا بازم پوست کیرشو داغ تر کرده و لذت زیاد رو بیشتر وارد کسم کنم . -کامی کامی مامانو هنوز ارضاش نکردی و آبتو خالی کردی .. -مامان شکوه اینقده می گامت تا سر حال سر حال شی .. بازم داشتم تعجب می کردم این پسره این حرفا رو از کجا یاد گرفته ولی دیگه راستش واسم مهم نبود که از این حرفای سکسی به وقت سکس بزنه . چون واقعا لذت می بردم . -اوووووفففففف آبت داره منو می سوزونه .کامی من ازت می خوام که بیفتی سرم . مثل همین حالا کیرتو با ضربه هایی محکم به کسم فرو کنی . خواهش می کنم . من می خوام . می خوام که با تو حال کنم .. عزیزم تند و تند منو بکن . اندازه کیرت خیلی خوبه .... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#47
Posted: 16 Mar 2013 18:03
یک عروس وهزار داماد 47
کامی کامی بترکون .. کیرتو بترکون توی کسسسسسم .. نشون بده که کامی فشفشه ای . -مامان من می ترکونم . می ترکونم تا همیشه ازم راضی باشی . همیشه بهم بگی که من بترکونمت . -آره می خوام بکنی توی کسسسسم . کونمو بترکونی .. منفجرم کنی . -نههههههه ماااااماااااان چه نازی ! چه خوشگلی ! کامی خیلی حریصانه بهم حمله ور شده بود . با این که آبشو خالی کرده بود ولی چشماش داشت از یه هوسی می گفت که تمومی نداشت .. یه لحظه هم ترس برم داشت هم بی نهایت لذت بردم از این که اون داره این جور حریصانه به من یورش می بره . مثل یه پلنگی شده بود که می خواد شکارشو تیکه پاره کنه .. -کامی من مال خودتم . مال خودتم .. اگه می خوای همه جامو گازش بگیر .. لای کسمو ته کونمو .. گازش بگیر .. . تعجب می کردم که چرا کیرش دوباره این قدر زود شق شده .. شاید همه اینا واسه این بوده که ختنه نشده و هوسش دیگه داره بیداد می کنه کولاک می کنه . آتیش به خرمن شکوه میندازه تا اونو پر شکوه کنه .. منو به صورت نیم خیز در آورده بود دستاشو دور کمرم حلقه زد کونمو آورد بالا و بعد سرشو گذاشت رو کونم .. اون قدر ها هم که حس می کردم وحشیانه افتاده روم نبود . اون عاشقانه و با هوس داشت باهام حال می کرد و حال می داد ولی چاشنی هارد سکسو هم بهش اضافه کرده بود . یه لحظه پهلو هامو سخت فشارش گرفت و از پشت کیرشو کرد توی کسسسسسم -آخخخخخخخ کامی کامی کیرتو عشق است . حرف نداره آتیش کن . آتیش کن .. فقط به بابا نگو به هیشکی نگو . اگه می خوای دوستت داشته باشم و همیشه مال تو باشم به هیشکی هیچی نگو .. -مامان من درسمو فوت آبم . -الحق که بچه خوب خودمی .. شاید بابات به تو رفته باشه . اون هنوز نمی دونست که فرشاد باباش نیست و لزومی هم نداشت که اینو بدونه . حالا من نمی دونستم باباش چه جور آدمیه . آیا اونم مثل پسرش هیز بوده و هوسباز یانه . حتما باید این طور بوده باشه . وقتی که منو که یک زن شوهر دار اونم زن دوستش بودم رو گاییده حساب بقیه رو بکن .. -کامی خیلی خوشم میاد . تند تر کیرتو بکن توی کسم و درش بیار . ولم نکن . امونم نده . این بار دیگه نباید زود آبتو بیاری .. کامی من به تو افتخار می کنم . تو دیگه مرد شدی . مردونه باید منو که هم مامانتم هم دوست دخترت بکنی . -بهت نشون میدم که مرد شدم . نشون میدم که می تونم .. -اووووووخخخخخ چه خوب نشون میدی . خیلی خوب . خیلی خوبه .. کون و کمرمو به بدنش چسبونده بود و تمام تنشو با به عقب بردن و جلو آوردن به کون من می کوبید به این سبک تمام کیرش می رفت توی کسم و در میومد . -اووووووفففففف کامی کامی .. همین کارو ادامه بده .. مامانت داره آتیش می گیره -نههههه مامان حالا آتیش نگیر . حالا حالا ها باهات کار دارم . -من بیشتر باهات کار دارم ولی بوی سوختگی رو حس می کنی .. -مامان من مامان خوشبوی خودمو حس می کنم . -قربون دهنت کامی اگه حالا صورتت روبروم بود می بوسیدمت .. از پهلو صورتشو بهم نزدیک کرد تا اونو ببوسم .. -کامی کامی فشفشه تو دیگه کی هستی لبای داغت هم داره منو می سوزونه . مث کیرت داره آتیش می کنه .. . دستمو گذاشته بودم رو سینه ام .. واااااییییی نه اونم در حال سوختن بود . به هر جای بدنم که دست می کشیدی در حال سوختن بود . -مامان جونم خودم خاموشت می کنم .. -اگه خاموشم کردی بازم باید روشنم کنی .. عزیزم سکس و عشقبازی هم خاموش کردنش قشنگه و هم روشن کردن . هم خنک شدنش قشنگه و هم سوختنش . وقتی آدم در یه حالت وسط گیر می کنه و برای اون لحظه ای صبر می کنه که دوباره بسوزه نمی دونی چه لذتی داره -می دونم مامان . مثل همون وقتایی که من خوشم میاد توی بغل تو باشم و به جاهایی دست بزنم و باهاشون حال کنم که تا چند وقت پیش نمی خواستم و این حسو نداشتم -آره خودشه همین حسیه که تو میگی . همین احساسی که من و تو رو به هم نزدیک می کنه و صمیمیت بین من و تو رو حفظ می کنه .. حالا به حال بچسب .. به همین سبک منو بکن .. جوووووون جوووووون جووووووون از این عالی تر و دوست داشتنی تر نمیشه . شکوه شکوه .. واقعا عجب کاری کرده بودم . حالا کامی من بیشتر وقتا دلش می خواست که کیرشو بکنه توی کس . خودشو ارضا کنه . سکس کنه . اون باید خودشو از نظر شهوانی ارضا می کرد . منم باید از نظر تغذیه بهش می رسیدم که کم نیاره . کامی دستاشو از پهلوهام بر داشت و گذاشت رو سینه هام . حالا با تمام وجودش خودشو به من می کوبوند .. سرمو به طرفش بر گردونده بودم تا هر وقت که دلش می خواد با لذت منو ببوسه . طرز بوسه هاش نشون می داد که با تمام وجود و عشقش داره منو می بوسه .. اون با هر نقطه از بدنش در حال سکس با من بود . این بهم لذت می داد . آرامش و امید می داد . هوس می داد .. . حالا دیگه به راحتی منو می گایید . بدون این که فشاری برای جلو گیری بیاره . -کامی کامی ولم نکن .. دوستت دارم . عزیزم . پسر نازم . دوست پسر خوشگل و خوش تیپ و خوش هیکلم . فدای اون چشات شم ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#48
Posted: 23 Mar 2013 00:31
یک عروس وهزار داماد 48
جاااااااااان کامییییییی پسرم عزیزم مادر فدات .. راستی راستی دیگه مرد شدی .. اووووووفففففف اووووووفففففف کسسسسسسم کسسسسسسم آتیشششش کن آتیششششش کن دوستت دارم دوستت دارم .. بزن کسسسسسمو تند تر آتیششش کن .. حال بده .. به سینه هام فشار می آوردم بازم مث دقایقی پیش حس می کردم که کلفت ترین و دراز ترین کیر دنیا رو در کسم جای دادم . از بس کیف می کردم و خوشم میومد . -مامان مااااااماااااان -می دونم چی میگی چی می خوای قربونت .. اگه الان خودتو خلاص کنی منو می خوای چیکار کنی .. -بگو مامان بگو چیکار کنم . چیکار کنم که کیرم کلفت تر شه . -من چه می دونم . یه لوله پلاستیک دو و نیم یا سه به سرش بچسبون . آخخخخخ الان چه وقت این سوالاته . به موقعش بهت میگم چیکار کن .. نهههههههه .. ولم نکن .. منم کونمو رو به عقب می زدم تا بیشتر حال کنم .. چشامو بستم تا به جز به کیر و تماس اون با کس به هیچی دیگه فکر نکنم .. داشتم با خودم حرف می زدم و حال می کردم . فقط می خواستم حواسم به سکس و خودم باشه . حتی کامی رفت چند بار حرف بزنه و منو سوال پیچم کنه که ازش خواستم یه چند دقیقه ای رو سکوت کنه و تمر کز منو بهم نزنه . عین ندید بدید ها رفتار می کرد .. راستش همین طور هم بود . آخه اون بیچاره این چیزا رو از کجا دیده بود . ولی جوونای خوشبختی مثل اون خیلی کمند چون به محض این که تکلیف شد فوری پاداش گرفت . دیگه هیچ سختی رو تحمل نکرد . مادر فدای پسر خوشگل و چش آبیش بشه . با اون بدن سفید و صورت قشنگش که می دونم هر دختری رو که بخواد طرف بهش نه نمیگه . من خودم سیرش می کنم . ولی با این پوست اضافه ای که داره باید خیلی خالی کنه . شایدم یکی از دلایل ختنه علاوه بر بهداشتی بودن مسئله همین لذت بردن زیاد و در نتیجه زیاد خالی کردن آب باشه . یه وقتی واسش ضرر نداشته باشه ؟/؟ شکوه شکوه تو چرا حواس خودتو پرت می کنی . حالا از قرص یا اسپری هم می تونی استفاده کنی . ولی برای کامی در این سن شاید ضرر داشته باشه .. لعنت بر من . از بس ذوق زده بودم نمی دونستم با خودم دارم چیکار می کنم . این بار دیگه به خودم قول دادم که حس بگیرم . خیلی هم موفق شدم .. جوووووووون کامی کامی ..من می میرم واسه کیرت . چه حالی داره میده .. وقتی که فرشاد بیاد خونه به من و اون که کاری نداره . بهش نمیگم که کامی مرد شده . با هم میریم حموم . وقتی هم که خونه هست من میرم و با پسرم سکس می کنم .. وااااییییی دوباره حواسم پرت شده بود . کامی عرق کرده بود و منم که همش ازش می خواستم که ادامه بده . . فرمو عوض کردم . روبروش قرار گرفتم و طاقباز شدم . کمی توی بغل هم خستگی درکردیم و اون دوباره شروع کرد . . از این طرف بیشتر بهم لذت می داد . حالا بیشتر مردا بیشتر دوست دارن از مسیری که کون زنا مشخصه یعنی در حالت قمبل کیرشونو فرو کنند توی کس و حداکثر عشق و حالشونو از این طریق بکنن . ولی زنا از روبرو و مسیر اصلی کس بیشتر خوششون میاد که خودشونو در اختیار مرد بذارن . شاید این جوری تماس و اصطکاک کیر با کس لذت بیشتری به اونا میده و شدت این تماس بیشتره .. این بار دیگه تمرکزم بهم نریخت . -کامی با انگشت شستت با روی کسم بازی کن . با لبه هاش ور برو -مامان مامان پوست کیرم داره آتیش می گیره .. می خواد یه چیزی خالی شه -عزیزم صبر کن اول مال من خالی شه .. داره میاد .. الان می خواد خالی شه.. سکوت کرده بودم .. کامی یک ریز داشت منو می کرد .. هوس و لذت به مردمک چشام رسیده بود . نزدیک شده بود .. -واااااییییی جااااااان اوخ اومد اومد اومد .. کامی اومد .. این بار با دو تا دستام چسبیدم به کمرش و اونو به خودم چسبوندم .. -حالا خالی کن حالا هر چی دوست داری بریز توی کسم . جلو خودتو نگیر -مامان جونم کیرم مث شمع داره آب میشه .. چه کیفی داره . چه حالی میده . داره میاد .. راست می گفت عجب آبی داشت .. داغ داغ . -کیف کن . حال بده . حال کن . حال کن . این حس اونو می تونستم درک کنم . شاید مث همون حالتی باشه به وقتی که ما زنا آبمون داره میاد و در حال ارگاسمیم . هر چیزی که مانع ادامه اون شه ما رو عصبی می کنه .. اونو به همون صورت به خودم فشرده بودم .. حرکت روان و ریزش آب از کوسمو حس می کردم . -کامی خیلی خالی کردی -مامان خوشم میاد دوست دارم همین جوری توی بغلت بمونم . بمونم بازم حسشو درک می کردم . همون لذت بعد از هوس یا آرامشی که خواب به چشای آدم میاره . نگرانش بودم . دلم می خواست تقویتش کنم تا احساس ضعف نکنه . وقتی کیرشو از توی کسم بیرون کشید بازم سیل آب راه افتاد .. چه خبر بود !این همه آب کیر رو از بچگی جمع کردی ؟/؟ اون فقط می خندید .. وقتی که می خندید بازم خوشگل تر می شد با اون دندونای یه دست سفید و منظمش .. رفتم تا براش آب میوه و شیرینی بیارم . نمی دونستم دوباره می تونم این کیر رو شق کنم یا نه .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#49
Posted: 30 Mar 2013 20:33
یک عـــــــــروس و هــــــــــــــــــــــــــــــــزار داماد 49
وقتی بر گشتم از پسر گلم به خوبی پذیرایی کردم . دیگه گذاشتم به عهده خودش که هر کاری دوست داره با من انجام بده . باید از الان کاری می کردم که در زمینه سکس رو پاهای خودش وایسه و احساس استقلال و مردانگی کنه . بااین که در حد و اندازه های خودش خوب سکس می کرد ولی هنوز اون شور و حال بچگی کردن و حال و هوای دوران قبل از بلوغ هم در سرش بود . این یک امر طبیعیه . منم با این که دختر بودم بعد از رسیدن به سن بلوغ تا مدت زیادی همین روحیه رو داشتم درر هر حال روز خوبی برام بود . دستمو به کیر کامی رسونده باهاش ور می رفتم . اونم سرشو گذاشته بود روسینه ام یه دستم رو کیرش بود و یه دستم رو سرش . -عزیزم چطور بود . خوشت اومد ؟/؟ -خیلی خیلی مامان .. -تو با بابا هم از این کارا می کنی ؟/؟ -عزیزم . اگه وارد این مسائل نشی خیلی بهتره .ولی برای این که نگی مامان چرا جوابمو نمیده برای اطلاع باید بگم که زن و شوهر ها با هم همچین بر نامه هایی دارند و تو هم اگه یه روزی از دواج کنی باید با همسرت این کارو انجام بدی . -پس چرا من و تو این کارو داریم انجام میدیم -عزیزم تو همینو بگو . این به خاطر علاقه زیاد من به توست . این که دلم می خواد تو اون امکانات و هیجاناتی رو که یه جوون پس از از دوا ج داره حالا داشته باشی و به بیراهه کشیده نشی .. فقط حواست باشه که یه وقتی کسی کیرت رو دید و از شکلش تعجب کرد بگو از بس پوست کیرت زیاد بود هر چقدر هم ختنه کردی بازم پوست اضافه زیاد داری . زیاد نذار کسی بهش خیره شه . -مامان مگه قراره کسی غیر از تو کیر منو ببینه . -خب آدمیه دیگه شاید یه وقتی از دواج کردی همسرت تو رو دید . یا بر حسب ضرورت .. در هر حال چه می دونم . اصلا چی دارم میگم . نمی دونی چقدر خوشحالم که پسرم مرد شده .. حال خودمو نمی فهمم . تو فقط دراز بکش کاریت نباشه . ;کیرشو توی دهنم مزه مزه می کردم و باهاش بازی می کردم تا ببینم قدرتش در چه حدیه .. همچین بدک هم نبود . چون پس از مدت خیلی کوتاهی کمی سفت شد و تا سر حلقم رفت .. -مامان خیلی از ساک زدن خوشت میاد ؟/؟ -من هر چی رو که کامی گلم دوست داشته باشه دوست دارم . فقط پسر حرف گوش کنی باش . یادت باشه به هیچ وجه از کاری که با هم می کنیم پیش بابات حرف نزنی . سوتی هم ندی . پیش دوستات هم همین طور . اگه یه اشتباه کوچیک بکنی دیگه به هیچ وجه نمی تونیم با هم سکس کنیم حواست هست ؟/؟ .. من تعلیمات لازمو بهت میدم .. ببینم کامی خوابی یا بیدار . انگاری چشاشو بسته بود و نایی واسه تکون خوردن نداشت . کیرشو که گذاشته بودم تو دهنم دوباره خوابش کرده بودم . کیر کامی با به خواب رفتنش می خوابید و همراه با بیدار شدنش بیدار می شد . خیلی آروم کیرشو از دهنم بیرون کشیده بغلش زدم تا دو تایی مون خوب بخوابیم . می دونستم که استراحت خوب و غذای خوب هوس رو دوباره بر می گردونه و به آدم نیرو میده . نیمه شب چند بار از خواب بیدار شدم . من زودتر حشری شده بودم . خودمو بهش می چسبوندم تا بتونم با تماس کیرش و کس من یه خورده از عطش خودمو بخوابونم . ولی از بس خسته بود به خواب سنگینی رفته بود . حس کردم که اگه برم حموم بهتره چون ممکنه لاپام بوی بد و عرق گرفته شه و اگه کامی جونم بیدار شه و بخواد که باهاش حال کنه یه جوری بشه . رفتم حموم . چقدر از تماشای هیکل و اندام خودم لذت می بردم . وقتی هم به این فکر می کردم که اگه فرشاد برگرده و من و پسرم با هم میریم حموم و در حضور فیزیکی شوهرم در خونه با پسرم سکس می کنم خود به خود کسم خیس می کرد . شکوه شکوه چقدر تو با شکوهی . شیطون باید بیاد و از تو درس بگیره . یه حموم نصف و نیمه مجهزی داشتیم . خوابم گرفته بود . خوب که خودمو شستم دلشو نداشتم که بیام بیرون . کامی هنوز خواب بود که من حس کردم خمار شدم . آبگرم و فضای حموم حسابی گرمم کرده بود . بدنمو حسابی نرم و خوشبو کرده بودم . کف حموم دراز کشیده تا یه چرتی بزنم . نمی دونم چرا این کفه حموم گرم و داغ شده بود . شاید گرما و خرارت هوس کس من بود که آتیشش می داد . شایدم لوله آب گرم از اون زیر رد می شد . نمی دونم ولی کسمو رو زمین می کشیدم . خودمو رو زمین حرکت می دادم و مثل دختر بچه ها باهاش ور می رفتم . دلم می خواست کامی اینجا بود و با هام ور می رفت .. آخخخخخخ چقدر خوشم میاد و لذت می برم . چشام داشت می رفت رو هم این دلخوشی رو داشتم که وقتی از اینجا بیام بیرون میرم سر وقت کامی تا ردیفم کنه .. فکر کنم چند دقیقه ای خوابم برد چون با احساس این که یه چیزی رو من سنگینی می کنه چشامو باز کردم . ترسیدم . قلبم به شدت می تپید . کی ممکنه این وقت شبی بهم حمله کرده باشه .. -خدا چیکارت کنه پسر . تو نصفه جونم کردی .. -مامان بیدار شدم دیدم که نیستی .. از گوشه حموم می دیدم که چه جوری خودتو رو زمین می کشی و ناله می کنی تا بیام سر وقتت خوابیده بودی . چند دقیقه فقط داشتم نگات می کردم .. -حالا یه کار دیگه بکن .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#50
Posted: 6 Apr 2013 12:21
یک عــــــــــــــــروس و هزار دامــــــــــــــــــــاد 50
مامان چیکار بکنم . شیطون شدی ها -وروجک تو یکی به من میگی شیطون ؟/؟ ببینم الان کی به کی میگه شیطون این تو بودی که افتادی رو من . -مامان تو رو زمین داشتی خودتو می کشیدی . کستو فشارش می دادی به زمین . دوست داشتی یه چیزی باهاش بازی کنه . مامان منم هر وقت اون جوری میشم و یه چیزی دلم می خواد خودمو می کشم روزمین . دستمو میذارم رو کیرم . -حالا همین جوری خودتو به من بمالون .. آهههههههه چقدر یه سکس داغ در یه حموم داغ می چسبه با یه پسر گرم و داغ .. کامی خودشو رو کونم حرکت می داد . از این وضعیت خیلی خوشش میومد . -اووووووووخخخخخخ ماااااماااااااان کیرم کیرم .. پوستش داره آتیش می گیره .. کیرشو گذاشته بود رو چاک و درز بین دو تیکه کونم و اونو از بالا به پایین و برعکس حرکتش می داد . راست می گفت این داغی رو حسش می کردم .. من چیکار کرده بودم . شاید ختنه نکردن کامی سبب شده بود که شهوتی تر بشه و هوسش بیشتر از مردای ختنه کرده باشه .. ولی خب خارجی ها که گناه نکردن . بذار هوس داشته باشه . هر وقت بخواد خودم در اختیارشم . خودم بهش می رسم . نباید بذارم که پسر خوشگل منو دخترای دیگه تورش کنن . ولی اگه بخواد هر جایی تابلو شه و کوس رسوایی رو بزنه این که رسمش نمیشه . با دستام دو تا قاچ کونمو به دو طرف بازشون کرده و گفتم پسرم تو دیگه خودت خیلی وارد شدی تو دیگه حالا یک مرد بزرگ شدی حالا مامان ازت می خواد که اون کیر داغتو بذاری تو کسم و یه خورده آتیششوبخوابونی . امید وار بودم که دیگه آبشو خالی نکنه . این جور داغ کردنها یی که ناشی از لذت زیاد بردنه بیشتر وقتها با انزال همراهه و خیس کردن . این کامی منو ضعیف می کنه ولی هوسشو باید چیکار کنم این همون چیزیه که خودم می خواستم . -کامی جون اگه حس می کنی که شاید آبت توی کسم خالی شه منو نکن . چون زیاد آب از دست دادی . ولی اون دیگه هوسش از این حرفا گذشته بود . -وووووووییییییی کامییییییی عزیزم اشتباه کردی . اشتباهی رفت کیرت رفت توی کونم .. سوراخ کونم داشت می سوخت . -پسر امان از دست تو امان از دست تو . این سوراخ کون چی داره که شما همه مردا دوستش دارین .. -مامان قبلا هم بهت گفتم کیر وقتی میره توی این سوراخ خیلی می چسبه . همه بدن آدم انگاری که رفته توی سوراخ و همه جا مثل کیر داغ میشه .. -ببینم تو اینا رو از کجا می دونی -مامان تقصیر من نیست پسرا تعریف می کنن حالا امروز هم که تجربه شو پیدا کردم و دیدم و حس کردم که هرچی که میگن راست میگن . -هر کاری دوست داری بکن فقط حواست باشه امروز خیلی خودتو هلاک کردی دلم نمی خواد از این ضعیف تر شی . درسته که مث یه معشوقه و دوست دخترت دلم می خواد بیست و چار ساعته زیر کیرت باشم و بهم حال بدی ولی به عنوان یه مادر باید که سلامتی تو رو هم در نظر بگیرم . -مامان می دونم چی میگی . می خواد بیاد ولی نمیاد . کیرشو وقتی که توی کونم کرد بیشتر گوشتالوبودن و پوستای اضافه شو حس می کردم . از کیر هایی که تا به حال وارد کونم شده بود از هیشکدومشون تا به این اندازه کیف نکرده بودم . یه کیر جون دار و با حال . -کامی دارم حس می کنم که کون دادن هم چه لذتی داره . داره آتیشم میده .. هرچی بیشتر منو می کنی بیشتر مزه شو می گیرم .. وااااااییییی خیلی بهم حال میده . خیلی . اووووووففففففف کسسسسسسسم آتیشه . کونم داره می سوزه .. کامی دوباره رفتم توی حس . باید کمکم کنی . خودت مقصری . اومدی و بیدارم کردی -مامان باور کن خودت بیدار بودی .. دلم می خواست این کیر رو جوندار ترین کیر های عالمش کنم . طوری که کوسمو بترکونه . وقتی که وارد کونم میشه دو تا برش کونمو به دو طرف بیشتر بکشونه . دردم بیاره . حس کنم دارم جر می خورم . هر چند همین حالاشم احساس درد می کردم . -فروکن توی کونم کامی .. بیشتر بیشتر بازم بیشتر .. مادر به قر بونت .. -مامان خوشم میاد نازم میدی ولی بعضی وقتا ناز دادنات طوریه که دوست دارم هوسش بیشتر باشه .. تا بیشتر حس کنم که تو دوست دختر منی .. -پس حسش کن حسش کن که من دوست دخترتم دوست زنتم تا راحت تر بتونی شکوه لخت رو در آغوش بکشی .. من باید چند تا آمپول دیگه نثار کیر پسرم بکنم . قدرتشو ببرم بالا . الان بهترین موقع رشدکیره . درسنین جوانی . هر کاری می تونم باید انجام بدم تا اون بیشتر و بهتر بهم حال بده . .کونمو ولش نمی کرد -کامی عزیزم حالا یه خورده هم بکنش توی کسم . خوشم اومد . خوب تونستی جلو آبتو بگیری .. می بینی ؟/؟ می بینی که کس مامانت چقدر منتظر کیرته واسش داره گریه می کنه . خیلی خیس کردم .انگشتاشو می کرد تو کسم و خوشش میومد اون داخل با خیسی ها و چسبندگی کس بازی می کرد و صدا می داد . -کامی تو دیگه کی هستی چقدر مامانتو اذیت می کنی . درحال بیرون کشیدن کیرش از کونم بود . . حس کردم همین جور داره آتیش میده تا اونو از کونم بکشه بیرون . وقتی هم که درش آورد حس می کردم که یه آبی رو آتیش کونم ریخته باشند . همون کیر داغ رو فرو کرد توی کسم .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایــــــــــــــــرانی .
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم