ارسالها: 66
#143
Posted: 18 May 2014 00:35
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیزم جناب ایرانی
استاد یهو دلم ریخت امیدوارم مشکل حاد و جدی نباشه و هرچه زودتر مرتفع بشه .
با آرزوی سلامتی و موفقیت روز افزون ارادتمند حامی آیس
از آن زمان که آرزو چو نقشی از سراب شد/
تمام جستجوی دل، سوال بی جواب شد/
نرفته کام تشنه ای به جستجوی چشمه ها/
خطوط نقش زندگی، چو نقشه ای بر آب شد/
چه سینه سوز آه ها که خفته بر لبان ما/
هزار گفتنی به لب اسیر پیچ و تاب شد/
نه فرصت شکایتی، نه قصه و روایتی/
قرار عاشقانه ه
ارسالها: 3650
#148
Posted: 12 Jun 2014 20:58
هــــــــــــــــــــوس اینتــــــــــــــــــــرنتــــــــــــــــــــی 94
به نظر من بهترین کار اینه که اونو سوال پیچش کنی . ببینی جوابایی که میده چطوره . آیا به تته پته میفته یا نه . سوتی میده یا نه ؟ مثلا می تونی بهش بگی که وسط کار میای خونه .. اون ممکنه بهت بگه بیا .. یا نیا . یا اصلا خانوم نقاش ناراحت میشه که مزاحم بیاد و از این حرفا . در حالی که این کار یعنی اومدن تو هیچ مزاحمتی ایجاد نمی کنه . -اگه نقاش مرد بود چی ؟ -اون وقت اون یه طرح و بر نامه خاصی می خواد که به موقعش بهت میگم . فقط اگه همونی باشه که من حدس می زنم باید از طریق خود همون نقاش عمل کنی . یعنی بدون این که طناز بفهمه باید بری با هاش حرف بزنی . -نمی دونم گیج شدم .. -داداش این قدر چرا سخت می گیری . تو که نمی خوای زن مردمو بکنی . از مردم می خوای که زنتو بکنن . این که این قدر سختی نداره .. -آخه اگه زن نخواد چی -ببین هیچ زنی در جهان نیست که اگه شوهرش گیر نده و براش مهم نباشه نره طرف یک مرد دیگه . با لذت استقبال می کنه . داداش ما خودمون مردبم به چند تا زن که قانع نیستیم ...-من قانعم -آره راستشو بگو گاهی از دیدن بعضی زنا یه هیجان خاصی بهت دست نمیده ؟ -چرا کاملا حق با توست .. اگه دیدی طناز به تته پته افتاد مطمئن باش که اون بک مرده .. -به نظر تو اونا کاری هم می کنن . -من قضاوت نمی کنم . برای این که از این کارا صورت بگیره رضایت دو طرف شرطه . من نمی دونم واقعا طناز در چه حد از شور و التهاب و عطش قرار داره که بخواد با یه چراغ سبز حرکت کنه .. روز بعد وقتی مهرداد با من در مورد نقاش و این مسائل حرف زد طوری اونو پیچوندم که خودش گیج شده بود -ببین عزیزم من می خواستم برم خونه آیلین اینا ولی من خونه خودم راحت ترم . در این چند روزی که اون این جاست یعنی تا نزدیک غروب من از تو خواهش می کنم که این طرفا آفتابی نشی . اون خیلی حساسه و امکان داره در کارش اشتباه بکنه . تمرکزش به هم می خوره -مگه اون جراح قلب یا مغزه ؟ -این کار خیلی بد تر از جراحیه ....اون روز بهونه آوردم که حالم خوش نیست و آیدین رو ردش کردم ولی اون دوست داشت پیشم بمونه . خیلی شیک و پیک تر و امروزی تر کرده بود . حس کردم که خیلی دلش می خواد که با من باشه و من بهش حال بدم . یعنی در میان اونایی که تا حالا تصویرشونو کشیده طناز تونسته بود با طنازی خودش دل اونو ببره و نشون بده که هیچ مردی از دامش نمی تونه فرار کنه . .. شب دیگه یک بار دیگه در نقش فرزاد چت با شوهرمو شروع کردم -دادا .. فرزاد جان اگه بدونی امروز چی کشف کردم .. -حتما متوجه شدی که نقاش مرده.. -آره اون اولش جا خورد . دستپاچه شد . من امروز یک کلک دیگه هم زدم و اون این که متوجه شدم آیلین جای دیگه ای مشغوله .. فکر کنم برادره و خواهره ساخت و پاخت کردن که چیزی در مورد طناز نگن .. و این خیلی ساده تر از اونی بود که فکرشو می کردم وسط روز این طرفا نزدیک خونه رفته بودم یه جایی برای فیلمبر داری قبلش دیدم آیدین اومده بیرون . دیگه کاملا متوجه شذم که اون این جاست و در واقع زنی در کار نیست -فکر می کنی زنت و آیدین با هم رابطه سکسی دارند -نمی دونم . -کاری نداره امشب میری طرفش تا می تونی بهش حال میدی اگه اون شور و حالو داشت نشون میده که هنوز کسش رنگ کیر غیر تو رو ندیده .. اگه سرد و بی تفاوت بود نشون میده که ترتیبش داده شده .. تا تو دلت چی بخواد -تو که از درد دل من با خبری . دست رو دلم نذار که دلم خونه ............ای خاک بر سرت که عشق اینو نداشته باشی که زنت رو زیر کیر دیگران ببینی . من امروز حس کرده بودم که آیدین دیگه دست و دلش به کار نمیره .. بهش گفتم که صبح ساعت ده میاد خونه مون . در نقش فرزاد به مهرداد هم گفتم که ساعت دوازده که شد یه تماس می گیره با آیدین و اونو از خونه میاره بیرون . تهدیدش کنه و بعد بهش یاد دادم که چیکار کنه .. خوشم میومد که دو تایی شونو گذاشته بودم سر کار . اون شب وقنی که مهرداد می خواست با من سکس کنه سنگ تموم گذاشتم و واقعا هم دلم می خواست . هر قدر با کیر دیگران حال می کردم از سکس با شوهرم هم یه لذت خاصی می بردم . حال مهرداد گرفته شد از این که می دید که من خیلی بهش توجه داشتم و کاملا تسلیم اون بودم . حتی با حرص و ولع بیشتری کیرشو ساک زدم . و نشون دادم که طناز همیشه در رابطه با شوهرش داغ داغه .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 5428
#149
Posted: 19 Jun 2014 17:52
هــــــــــــــــــــوس اینتــــــــــــــــــــرنتــــــــــــــــــــی ۹۵
-مهرداد عزیزم بیا .. بیا دیگه تو این روزا به من توجهی نداری -طناز تو که این جوری جلو نقاش بدنتو نشون میدی اون به هیجان نمیفته ؟ اگه مرد بود چیکار می کرد .. -خب عزیزم اینا چه مرد چه زن براشون عادی شده . حتی آیلین میگه که اون ور آب نقش مردان بر هنه رو کشیده .. -جالبه جالبه من تا حالا فکر می کردم فقط مردا هستند که نقش هر دو جنسو می کشن . میگم مردا دقت و حوصله شون بیشتره . -یعنی با این حرفات تو هم داری به من نشون میدی که اگه یه مرد تصویر منو می کشید ممکن بود جذاب تر در بیاد . یعنی من لخت روبروش قرار می گرفتم ؟ غیرتت چطور قبول می کنه ؟ -طناز جون تو که می دونی من یه مرد غیرتی و حسودی هستم . شاخ و شونه اون نفر رو خرد می کنم که بخواد به تو نظر خاصی داشته باشه ولی شرایط بعضی وقتا طوریه که می تونی یکی رو به عنوان محرم خودت حساب کنی . مثلا وقتی که میری دکتر زنان و زایمان که بدن خودت رو نشون بدی . نقاش مرد هم همینه . اون دیگه از بس این صحنه ها رو دیده خیلی حساس نیست و در خیلی از موارد فکر می کنن طرف خواجه شده یا اصلا حس مردونگی نداره -اگه مردی شهوت ران باشه ما از کجا بفهمیم -تا حالا که پیش نیومده .. -اگه مثلا آیدین میومد جای آیلین خوب بود ؟ تو گیر نمی دادی ؟ -عزیزم تو هنوز شوهرت رو خوب نشناختی ؟ نمی دونی که فر هنگ من با فر هنگ خیلی از مردا فرق می کنه . من آدم آزادی خواه و دموکراتی هستم . از زور هم خوشم نمیاد . وقتی بین زن و شوهرا تفاهم باشه خب دیگه بقیه مسائل حله دیگه من چه جوری این مسائلو برات توضیح بدم . دستمو گذاشتم رو کیرش و گفتم عزیزم می تونی بابت این توضیح بدی .. می دونستم که اونو چه جوری هیجان زده اش کنم تا با التهاب بیشتری با من سکس کنه . -عزیزم دیوونه اگه یک مرد بخواد منو کاملا بر هنه روبروی خودش ببینه با این بهونه که بخواد تصویر منو بکشه ..اگه یهو شیطون گولش بزنه و وسوسه شه و بخواد که به من دست درازی کنه .. وووووویییییی تو حسابشو بکن مثلا منو تسلیمم کنه . من دست و پا بسته .. چه جوری می تونم تحمل کنم که کیرشو فرو می کنه توی کس من . همون حسی رو که تو به من میدی اون چه جوری می خواد به من بده . من اینو نمی خوام . من کیر شوهر جونمو می خوام . چه جوری می خوام اون داغی هوس یه مرد غریبه رو حس کنم .. -عزیزم طناز تو چقدر خوبی . ببینم تو از این می ترسی که لذت ببری و این لذت بردن نوعی نا مردی در حق من باشه ؟ تو که نمی تونی از این مسئله فرار کنی .. -عزیزم من دلم می خواد فقط مال تو باشم . دستمو رو کیرش گذاشته اونو به کسم چسبوندم . اگه یه مردی بخواد کیرشو بذاره همون جایی که الان کیرتو قرار داره و با من حال کنه من چطور می تونم خودمو ببخشم . -طناز تو چه گناهی داری . کاریست که شده . عمدا که نمی خواستی . شاید حق با تو باشه ولی نمی دونم تو چرا همش سعی داری از این حرفا بزنی . بس کن دیگه هر کی بشنوه فکر می کنه تو دوست داری زنتو بدی به دست دیگران . -عزیزم تو نباید در مورد من این قضاوتو داشته باشی . اون به هیجان اومده بود . از این که خودم بهش گفتم بودم و براش تشریح کرده بودم که کیر یک مرد دیگه توی کسم قرار داره ..عزیزم مهرداد . بذارش توکسم . این قدر معطل نکن . خیلی لفتش میدی . الان چن باره که می خوام طلاقت بدم و هر بار یه چیزی نمی ذاره .. کیرشو گرفت دستش و به من گفت می دونم منظورت اینه . آره همینو الان بهت میدم تا بفهمی که راستی راستی همینه که نمیذاره طلاقم بدی . .. از مهرداد خواسته بودم که تدریجی رو مخ آیدین کار کنه و از اون طرف هم برای آیدین دلبری هایی می کردم که هم بتونه خودشو قانع کنه که باید به طناز به دید خاصی نگریست و هم این که اگه شوهرم با هاش در مورد من صحبت کرد اون پیش زمینه هیجانی رو داشته باشه . حالا شرایط من به گونه ای رقم خورده بود که کیر مهرداد رو با کیر مردای دیگه مقایسه می کردم . می خواستم ببینم که تا چه حد به من هیجان میده .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
ویرایش شده توسط: shahrzadc
ارسالها: 3650
#150
Posted: 26 Jun 2014 20:38
هــــــــــــــــــــوس اینتــــــــــــــــــــرنتــــــــــــــــــــی 96
یه شب به مهرداد گفته بودم که بره و به آیدین بگه که دیگه با شجاعت می تونه با طناز ور بره .. به سینه هاش دست بزنه و ببینه که اون چیکار می کنه .
-فرزاد جان این جوری که داری میگی به نظر تو طناز قبول می کنه ؟
-تو کاملا میری پشت پرده یا جایی مخفی میشی صحنه رو از نزدیک می بینی . در یک فرصت مناسب حالا خودت میای خونه یا به کمک آیدین .. میای و پنهون میشی و اگه جواب داد و طناز تونست خودشو تسلیم کنه که تو به اون چیزی که دوست داشتی می رسی . می تونی هیجان سکست رو ببری بالا و فانتزی قشنگی برای خودت درست کنی .. فقط حواست باشه طناز چه بهت راه بده و چه راه نده تو به هیچ وجه خودت رو از مخفی گاه خارج نمی کنی .
-حواسم هست ..
بازی من شروع شده بود . می تونستم هر دو تا رو بذارم سر کار بعد اون کاری رو که دوست داشتم در مرحله بعد انجام بدم . از تابلو چیز زیادی نمونده بود . ولی اون روز دستای آیدین می لرزید . مشخص بود قصد داره کاری انجام بده .. شاید روزای قبل هم چند بار به سینه هام دست می زد پاهامو ار وسط بازشون می کرد . ولی در اون روز و اون لحظات دستاش گویی دستایی بود که برای سکس و عملیات قبل از سکس فینال تنظیم شده باشه .. گداشتم هر کاری که دوست داره انجام بده .. می خواستم اون طرف هم مهرداد رو که می دونستم شاهد جریانه هیجان زده کرده بعد بهش ضد حال بزنم . اون یه تابلو رو خیلی سریع کشیده بود و اون در حالتی از پشت بدن و باسنمو نشون می داد . .. ولی اون روز بدون این که نیازی باشه به قالب کونم دست می زد .. وقتی که می خواست لاپامو باز کنه چند تا انگشتشو گذاشته بود رو شکاف کسم . کس هیجان زده ای که حس می کردم خیسی اون منو لو داده باشه .. اما اون که نمی خواست به روم بیاره .. مهرداد کجا می تونست باشه .. اینجا یا بایذ از پنجره جریانو می دید یا از لای در .. پتجره رو ریسک نمی کرد .
-طناز .. تو با بقیه مدل هایی که من داشتم فرق می کنی انگار اصلا مدل نیستی
-متشکرم . از این که منو این قدر طبیعی و زیبا می بینی .
-ولی یه حس دیگه هم دارم .
-منظورت چیه ؟
- یه چیز دیگه ای هم می خوام .
خودشو بهم نزدیک کرد . لباشو گذاشت رو لبام .
- نگاه کن کست چقدر خیس کرده !
نمی دونستم که مهرداد این حرفو شنیده یا نه . ولی نمی خواستم اون بدونه که منم هوس دارم
-این برای یک زن طبیعیه . تو به اون دست می زنی اون داخلش یه مقدار ترشح داره همیشه . میاد بیرون .. اصلا کی بهت اجازه داده با من همچین رفتاری داشته باشی . من شوهر دارم . یک تار موی شوهرمو به دنیا نمیدم . اگه بهت گفتم که بیا و این جا تصویر منو بکش گفتم خب از خواهرت قوی تری و من می تونم برای شوهرم فانتزی تر و هوس انگیز تر بشم .. یعنی با این تصویر اونو بیشتر به هیجان بیارم . ولی دلیل نمیشه که تو به اعضای بدنم دست بزنی ..
-طناز .. من ازت خوشم میاد . شوهرت اینجا نیست و نمی دونه . اصلا نمی دونه که من این جام . می تونیم با هم خوش باشیم . باور کن من خیلی خیلی کم پیش اومده که از زنی خوشم بیاد و اونم هوس اینو داشته باشم که با اون رابطه جنسی داشته باشم
-من یک زن متعهدم . وفا دار به همسرم . دستتو از لاپام بر دار .
نشون می داد که بازم می خواست بگه که خیسی کست داره داد می زنه که هوس کیر رو داره و یه چیزی در همین مایه ها رو می خواست بر زبون بیاره که جلوی دهنشو گرفتم و نذاشتم ادامه بده .
-پاشو برو .. برو دیگه نمی خوام این جا ببینمت . من شرمنده شوهرم شدم . اون اگه بدونه همچین شرایطی برام پیش اومده منو طلاق میده .
به دست و پام افتاده بود ..
-از تو انتظار نداشتم . به آیلین میگم بیاد بقیه کارو انجام بده ..
اشک آیدینو در آورده بودم . ولی با این حال تا لحظه آخر زار می زد . خیلی دلم می خواست چهره مهرداد رو در اون لحظه می دیدم . حتما امشب که در نقش فرزاد می خوام باهاش چت کنم خیلی هم ازم دلخوره .. ضرورتی هم نداشتم که باهاش حرف بزنم . چون ضد حال عجیبی بهش زده بودم که می دونستم برج زهر ماره . این آرزو رو که بخوای با دو تا چشای خودت منو زیر کیر یکی دیگه ببینی باید به گور ببری مهرداد .. اون جزو کلاس منه که هیچوقت نباید کلاس خودمو پایین بیارم . .. مهرداد درخونه رو بست و رفت ..
از اتاق خارج شدم و بدون این که چیزی رو حس کنم بر گشتم و گفتم ظاهرا مهرداد این اطراف بود .. امید وارم جریان من و تو رو ندیده باشه ولی ندیده .. اون اگه می دید حتما میومد و هر دومونو می کشت ..خیلی دلم می خواست که یه جوری با این پسره حال می کردم ولی خونه خودم خطرناک بود .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــرانی .
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم