انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 3 از 4:  « پیشین  1  2  3  4  پسین »

بیست سال بعد


مرد

 
بیست سال بعد 21

سامان و سهیل و شهناز رفتن یکی از اتاقا رو مال خودشون کردند . من و سهیلا و ساناز هم می خواستیم بریم کار خودمونو شروع کنیم که سهیلا گفت این شهناز وقتی که همکلاس بودیم خیلی خجالتی بود و از این که یه پسر بهش یه نگاه مخصوصی داشته باشه در عذاب بود . بیاین یه دو سه دقیقه ای یه دیدی بزنیم که چیکار دارن می کنن . راستش من اصلا دوست نداشتم زنمو در شرایط بالاتر از خطر ببینم ولی واسه این که بین اون خانوما کم نیارم و منو متهم به خود خواهی نکنن قبول کردم که سه نفری وایسیم و صحنه رو ببینیم . طوری حشری بودند که اصلا متوجه نشدند که در حال دید زدن اوناییم . خیلی دلم می خواست که شهناز بی خیال تر می بود و این اون دو تا مرد باشند که از خودشون شور و حال نشون می دن . ولی شهناز با اونا همراهی می کرد و دلشونو می برد . دو تا کف دستاشو گذاشته بود رو دو طرف کونش و با باز کردن کونش به دو طرف کسشو طوری توی دید مینداخت که آب دهن سامان و سهیل آویزون شده بود .. اونا به سرعت برق و باد یکی یکی لباساشونو در آورده و یه گوشه ای انداختند . شهناز با انگشت بهشون اشاره می کرد که بیان طرف اون .. .. عجب صحنه ای شده بود . داشتم حرص می خوردم . سهیلا و ساناز خیلی آروم با هم حرف می زدند .-ساناز این شهنازو می بینی پس از از دواج تمام استعداد های نهفته اش رو شده .-آره فکر نکنم مردی باشه که حریف اون بشه . این باید روزی چهار پنج تا کیر بخوره تا حسابی سیر شه -خانوما مبادا وقتی که دیدینش الکی از این حرفا بندازین تودهنش . مگه خود شما روزی عشق چهار پنج تا کیر رو دارین . الان شرایط استثناییه . -ولی ما که چلاق نیستیم . می تونیم هر روز واسه خودمون از این شرایط استثنایی داشته باشیم .. وایییییی صدای جیغی شنیدم . شهناز از هوس فریاد می کشید مردا دو نفری در حال لخت کردنش بودند . بعد از برهنه کردن زنم دو نفری اونو بردن و رو تخت انداختن . سهیل کون لیسی و سامان کس لیسی رو در آن واحد شروع کرده و با دستاشون یه ماساژحسابی هم روتن و بدن شهناز به راه انداخته بودند . لذت و حشر و هوس از سر و روی شهناز می بارید . کاری به مردا و این که چقدر هوس دارن نداشتم . اونا رو باید زناشون بر رسی می کردند . لعنت بر این زن . چرا باید طوری رفتار کنه که انگاری کیر سیر نخورده . سهیلا : ساناز شوهرتو ببین . انگاری تا حالا کس ندیده . مگه بهش نمی رسی ؟/؟ -خواهر جان تو که مردا رو خوب می شناسی . اصلا ما زنا رو بگو . من که الان اینجا پیشت وایسادم دیگه تحمل یه لحظه موندن و نگاه کردن به این صحنه ها رو ندارم -چیه حسودیت میشه ؟/؟ -نه به چی حسودیم شه .. یه کیر بهتری کنارم وایساده . من آروم و قرار ندارم واسه این که بتونم باهاش حال کنم .. دو نفری یه دستشون رو کسشون بود و با یه دست دیگه با کیر من بازی می کردند . سهیل پاهای شهناز رو گرفته و زنم مدام جیغ می کشید و می گفت که زود باش کیرتو بکن تو کسم .. . با کف دستش کسشو می مالید و انگشتاشو می لیسید . سهیل کیرشو کرده بود تو کس شهناز و سامان هم کیرخودشو فرو کرد توی دهن زنم .. من تحمل دیدن ادامه این صحنه ها رو نداشتم . کیرم از دست مالی دو تا بغل دستی هام شق کرده بود . -خانوما بریم دیگه این کیرم ازم شاکی شده .. این دو تا زن انگاری که می خواستند خونه بخرن . چند تا اتاقو وارسی کردن تا این که یکی رو انتخاب کردن . در اتاقو از داخل قفل کردیم . طوری عمل کردیم که انگاری می خوایم بریم حموم . دیگه این فرصتو به خودمون ندادیم که یه حال رو لباسی بکنیم . سه تا لخت افتادیم روی تخت .. -سهیلا کیر رو داری -حرف نداره . دو تایی مونو سیر می کنه .. داشتم با خودم فکر می کردم که دو تا دادم و یکی گرفتم . ساناز سرشو یه پهلو کرده ته کیرمو گذاشته بود توی دهنش و سهیلا هم از بالا سر کیر تا نصفه رو فرو کرد توی دهن خودش و دو تایی در حالی که به سینه هام دست می زدند در حال خوابوندنم بودند . . اگه چند تا میک و لیس دیگه به این کیر بی مقاوم من می زدند آبم توی همون دهنشون خالی می شد . به اینم فکر می کردم که باید کاری کنم که یه سرویس بیشتر خالی نکنم نصفشو بریزم داخل این یکی و نصفشو هم بذارم سهمیه اون . ولی خب چه اجباریه که هر کی رو گیر آوردم حتما باید تا آخرش برم . عیب ما مردا اینه که اگه صد تا زنو هم در یه روز بکنیم دلمون می خواد که از شیره ما استفاده کنند ولی این که نمیشه . پدر آدم در میاد و حال و روزش بد میشه . ولی در اون لحظات که داشتم عشق می کردم باخودم گغتم هوشنگ جون !رفیق! دستت درد نکنه . گل کاشتی ..... ادامه دارد ... نویسنده... ایرانی

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
بیست سال بعد 22

بخورین بخورین خانوما حالشو ببرین . بخورین که خیلی خیلی مزه میده . اگه بدونین چه حالی میده . به من یکی که خیلی می چسبه . سهیلا جون یه خورده کم هیجان ترش کن که آب می ریزه تو دهنت و اون وقت واسه کس و کون شما دو تا چیزی نمی مونه . به این کلفتی و درازی کیر نگاه نکنین . آبش کمه . دو تایی با هم سرشو نو تکون می دادند . نمی دونم چرا حس می کردم که اونا حس می کنن دارم دروغ میگم . راستی راستی هم داشتم دروغ می گفتم . ولی آدم که تمام سر مایه خودشو یهو خرج نمی کنه . فکر جاهای دیگه هم باید باشه . هنوز اون جور که باید و شاید بقیه دوستان و خانوما شونو ندیده بودم . ولی نمی شد که هر بیست تا زنو گایید . وای زنمو جر نداده باشن خوبه . یواش یواش صدای ناله ها و فریاد زنا از چپ و راست و روبرو به گوش می رسید . ساناز دهنشو از رو بیضه هام ور داشت و گفت سهیلا سر و صدا رو داری ؟/؟ انگاری ما از همه شون عقب موندیم . قرار بر این بود که اونایی که کارشونو زوتر تموم کنن برن به یه محوطه ای به نام انتظار و همونجا عوض و بدل کنند و گاه توافقی هم این کارو انجام بدن . ولی این جوری که معلوم بود سهیلا و ساناز به این سادگی دست از سرم بر نمی داشتند . ساناز از روبرو اومد رو سرم تا کسشو واسش لیس بزنم از اون طرف سیهلا هم افتاد به جون کیرم ولی این ساناز عجب کس خوشگلی داشت . خیلی تازه و آبدار و جوندار بود . خوردن داشت . میک زدن و توی دهن گردوندنش به آدم حال می داد و اشتهامو واسه این که ببینم کس های دیگه چه مدلی هستند باز می کرد . چند لحظه ای بود که سمفونی فریاد آروم گرفته بود . ولی به ناگهان صدای جیغی بر خاست که ساختمونو لرزوند . صداس شهناز بود . اون هر وقت که ارگاسم می شد این جوری فریاد می کشید . نکنه کونشو جر داده باشن . کیف و حالش مال اون و دردسر دکتر بردنش با من .. . ساناز روی تخت دراز کشید و پاهاشو از لبه به طرف زمین آویزون کرد تا بتونم راحت تر اونو بکنم . تصمیم گرفته بودم که عجله کنم و زود تر اونا رو ردیف کنم که از اونجا بتونم سریع خودمو برسونم به سالن انتظار . نمی دونم چرا دلم می خواست یه حالکی هم که شده با همه بکنم وهمه طعم کیر منو بچشند و لذت ببرن . نوعی غرور بهم دست داده بود . این چند تا کیر رو که دیده بودم به کیر من نمی رسیدند . بعضی هاشون که شبیه کیر پیر مرد ها بودند . سهیلا یه پهلو کرده بود و در حالی که ساناز رو می کردم کس اونو لیس می زدم . حالا اون دو تا بودند که جیغ و داد می زدند . خیلی حشری شده بودند ولی نه به اون حد که بخوان به این صورت پیوسته سر و صدا کنند . می خواستند خودی نشون بدن که یعنی ما هم هستیم . -ساناز ساناز تو اصلا با این کست حال کردی تا حالا ؟/؟ نمی دونم چرا این قدر تازه و نازه .. -بگو فدات بگو قربونت .. بازم باید کیر تو قدر شناس باشه ..می دونه چی می خواد . قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر مشتری . حسش می کنه .. -کیر کلفت عاشق کس تنگه ولی از بیرون این جور نشون نمی ده -ما درون را بنگریم و حال را ..کی برون را بنگریم و قال را . -ساناز جون با این شعرات تحرک منو زیادش می کنی . قربون اون لب و دهنت .. سهیلا : شروین جون اگه بخوای حرف بزنی از کس لیسی میفتی . کیرتو که دادی به ساناز حداقل دهنتو ازمون نگیر دیگه . -نوکر هر دو تاتونم ای به چشم . ای به چشم . فقط سهیلا جون اگه می تونی یه خورده دراز کش تر شو تا گردنم درد نگیره . هم بتونم روی کس ساناز جون مسلط باشم و هم به کس لیسی خودم و کس تو برسم .. آها حالا شد .. حالا شما دو تا حرف بزنین . بچه ها خانوما حال می کنین ؟/؟ -فراوون .. -پس سر و صدا زیاد کنین که ما از قافله عقب نمونیم .. دو تایی یک شیونی به راه انداخته بودند که هر کی اگه از بیرون صدا شونو می شنید فکر می کرد که شوهراشونو از دست دادن . وااااااییییی چند تا زن و مرد پشت پنجره ایستاده بودند و داشتند ما رو تماشا می کردند . یه نگاه اجمالی نشون می داد که بیشتر اونا زن هستند . غلط نکرده باشم اونا منتظر فیض بردن از کیر من هستند . به جای این که برن در سالن انتظار ظاهرا همین دم در می خوان منو شکارم کنند . این خلاف مقرراته . جای شکرش باقی بود که این پنجره هایی که از طریقش دید می زدند کوچیک بود چون هیچ بعید نبود که خودشونو از همین روزنه برسونن داخل اتاق . بازم خلاف مقررات بود ولی وقتی که کیر شق کنه و کس به هوس بیاد لشگر چنگیز هم نمی تونه جلوشو بگیره . -وووووووییییییی شروین کسمو جرش بده . آخ کسسسسسسم خانوما آقایون خوب ملاحظه کنین بهترین کیر دنیا داره بهترین کسو می کنه .. -آهای ساناز کس منم عین مال توست .. -ساکت سهیلا .. تو حواست به دهن شروین جون باشه .. همزمان دو تا کس رو با هم داشتن سخت بود . تمرکز آدم به هم می خورد . . زنا از پشت پنجره باز دهنشونو باز و بسته می کردند . و صدای هوسشون در اومده بود ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
بیست سال بعد 23

کس سهیلا رو دهنم می غلتید و ساناز هم سوار بر من حسابی در حال مشت و مال دادن به کیر من بود .. .. -آهای خانوما زود باشین ما هم می خواهیم حال کنیم .. ساناز : حواسمو پرت نکنین . اینجا که قحطی کیر نیومده .. -اتفاقا قحطی کیر هم اومده . اینجا چند تا گردن کلفت وایسادن هر چی می خواهیم خودمونو بهشون بچسبونیم نمیان و منتظرن که یه خانوم خوشگله که الان زیر کیر دو نفر داره دست و پا می زنه کارش تموم شه اونو ببرن . نههههه فکر کنم شهناززن منو می گفت . هنوز هیچی نشده طرفدار پیدا کرده بود . -ساناز جون زود باش ار گاسم شو زود باش -چیکار کنم دست من نیست . تازه تو باید به این سهیلا جونم حال بدی . نمیشه که نیمه کاره ولمون کنی . اصول و مقررات رو فراموش نکن . اصلا فکر کن زن نداری . از زنت جدا شدی . تازه باید خیلی هم کیف کنی که همه طالب زن تو هستند و این جوری که اینا این جا براش صف می کشن تو خیلی راحت و بدون نوبت می تونی توی خونه تر تیبشو بدی . ساناز و سهیلا از خنده ریسه می رفتند .. منم خنده ام گرفته بود . راست می گفت چه کاری ازم بر میومد . با این حال دستامو دور کمر ساناز قفل کرده و طوری با ضربات کیر از بالا به پایین اونو گاییدم که دیگه تکون بخور نبود و فقط همین مونده بود که اشکشو در بیارم -وااااااییییی شروین شروین جون . عزیزم . چقدر کیف داره .. اصلا نمی خوام به این زودی ها ار ضا شم . می خوام تا آخرش زیر کیر تو بمونم . -ساناز جون اینی که تو داری میگی اینم خلاف مقررات این مجلسه -حالا کی به کیه . صداشو در نمیاریم .. من اصلا کیر های دیگه رو نمی خوام تنوع نمی خوام . من می دونم قبل از این که شما بیاین همه اینا رو من و سهیلا جون بر رسی کردیم هیشکدومشون جز مال تو به دردی نبودند یا اگرم یه نموره ای خوب بودند مث مال تو نمی شدند .. این ساناز سرمونو خورده بود از بس حرف می زد . من در سکوت فقط به کار خودم ادامه می دادم . ولی کس زن سامانو کردن خیلی بهم می چسبید . کس زن سهیل رو هم باید می گاییدم . هر چند زن من هم دست اون دو نفر بود و فکر کنم اونا زود تر ولش می کردند تا این که من این طرف زود تر از دست زناشون خلاص شم ولی با سرعت و نوعی جانفشانی قصد داشتم عقب موندگی خودمو جبران کنم .. جیغ و فریاد هوس ساناز در اومده بود . از بس به بالش چنگ می زد و ملافه ها رو گاز می گرفت یه چهره در همی پیدا کرده بود .. -اوووووخخخخخ شروین شروین جون .. -جون ساناز زود باش سهیلا هم هست .. کس سهیلا رو از بس میک زده بودم می دونستم که برای ارضا شدن به ضربات گایشی کمتری نیاز داره .. این بار ساناز سخت به سینه هام چنگ انداخته بود این کسشم عجب آبداری بود . حیف از این کس که معلوم نبود چه کیری اونو می گایید . ساناز رو من ولو شده بود . سنگینی تمام هیکلشو انداخته بود رو من . نفس نمی تونستم بکشم . بدون این که توجه کنم به حرفاش و این که دوست داره در حالت کیف بمونه و تازه بعدش آب کیر هم می خواست کیرمو از کسش بیرون کشیده و بد تر از همه این که جونم بالا اومد تا خودمو از زیر بدنش خلاص کرده و افتادم به جون سهیلا . پاهای سهیلا رو گرفته انداختم رو شونه هام و اونو از روبرو می کردم . -ساناز جون کنار سهیلا بشین پاهاتو به دو طرف باز کن . هر وقت سهیلا جون ار ضا شد آبمو بین شما دو نفر تقسیم می کنم .. این جوری کار سختی بود از این نظر که اگه می خواستم اسرافی صورت نگیره باید نصفه کاره جلو گیری می کردم و برای کس بعدی دوباره حس می گرفتم .. سهیلا خیلی زود تر از ساناز ار ضا شد . دو کنار هم نشسته بودند . با چند تا ضربه حس کردم که خیلی داغ شدم . ضرباتی رو به ته کس سهیلا زده نمی خواستم زیاد داغ کنم یه مقدار که خالی کردم یه فشارباز دارنده ای به خودم آورده و آبو در یه حرکت رو به بالا بردم عقب و این بار کیرمو فرو کردم توی کس ساناز -پدرتو در میارم اگه واسم آب نداشته باشی . اون وقت میگم یه وقتی که سامان خونه نیست بیایی و تر تیب منو بدی -ساناز جون نامردی تو ذات من نیست . تو که نباید به همسرت خیانت کنی .. -پس این چیه -این به توافق عمومه .. ساناز تو که می دونی من واسه این کس ها چقدر هلاکم . -بریز آبتو می دونم دلت پیش زنته زن ذلیل . -جووووووون بگیر که داره میاد داره میاد سمت کست .. از اونجایی که دو تا خانوم خوشگل و هوس انگیزو گاییدم این بار دیگه چون جلوگیری در کار نبود بیشتر کیف کردم . کار تموم شده بود . باید می رفتیم به منطقه انتظار .. سر و صدای شهناز بلند شده بود .. صدا خیلی نزدیک بود .. در جا از جام پریدم و رفتم بیرون وااااایییییی پسر دیر رسیده بودم . شهناز منو داشتند تیکه پاره می کردند البته می خواستند که این کارو بکنن . چهار تا مرد اونو مثل یه تابوت و جنازه رو دستشون بلند کرده و داشتند به سمت یکی از این اتاقها می رفتند .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
بیست ســــــــــال بعد 24

دو تا پا و دو تا شونه شهنازو داشتند و اونو به یه طرفی حملپش می کردند . هر چند لحظه در میون کنار یکی از اتاقها ایستاده و یه نگاهی به اون داخل مینداختند تا ببینن چه خبره و یه جای وسیع تری رو گیر بیارن . من مثل یه آدمی که دنبال جنازه راه بیفته به دنبال اون چهار تا مرد و زنم راه افتاده بودم . -شهناز جون هول نکن من اینجام من تنهات نمیذارم نترس . .. یه نگاهی به کیر های اون چهار نفر مینداختم و تصور این که این کیر ها تا دقایقی دیگه قرار بود بره توی کس زنم مو بر تنم سیخ می کرد . وسط بدن شهناز آزاد بود . کف دستمو گذاشتم رو کسش و به نوعی رفتم وسط تابوتو چسبیدم . -هی شروین جون مگه بخشنامه رو نمی دونی ؟/؟ چهار تا به یکی حد اکثرشه . فکر زن بیچاره ات هم باش . شهناز : شروین جون این آقایون حق دارن . بیچاره ها خیلی انتظارمو کشیدن . اگه پسر خوبی باشی و جنبه داشته باشی شب که رفتیم خونه بهت می رسم .. ولی حالا با اجازه این آقایون گل اگه یه خورده می خوای با کسم ور بری اعتراضی ندارم . دوباره می تونم برای سکس های بعدی آماده شم . چون سامان و سهیل طوری بهم حال دادند که فکر نمی کردم به این زودیها حشری شم . فکر می کنم تا صبح بشه با همه مردا حال کرد .. -ببینم شهناز مگه می خوای به اونا امتیاز بدی ؟/؟ -نه ولی اگه مردا بخوان من که نمی تونم نه بگم . چقدر هوس کس شهنازو کرده بودم . تا وقتی که فقط مال خودم بود این قدر واسش حرص نمی زدم . حالا که می دیدم مردای دیگه چه راحت دارن باهاش حال می کنند و بد تر از همه این که خودشم چقدر حال می کنه به هوس می افتادم که اونو فقط مال خودم بکنمش . هر چند منم زنای دیگه رو می کردم . ولی گاییدن زنای دیگه واسه مردا و منظورم مردای متاهله خیلی عادی تر جلوه می کنه تا یه زن با مردی غیر از شوهر خودش رابطه داشته باشه . چهار تا مرد و شهناز رفتند تو اتاق . حوصله شو نداشتم که برم توی محوطه انتظار و ببینم کدوم زن منتظر منه . هر چند می دونستم که خیلی از زنا در انتظار منند . از پنجره صحنه ور رفتن چهار تا گردن کلفتو با زنم می دیدم . اسم هر چهار تا همکلاسی رو فراموش کرده بودم . به نظرم یکیشون اسمش بود افشین ولی برام مهم نبود .دو تا از این مردا هر کدوم نوک یه سینه شهنازو گذاشته بودند تو دهنشون . دو تا دیگه جلو پا و پشت سرش در یه حالت زانو زده یکی از روبرو کسشو لیس می زد و یکی دیگه از پشت داشت سوراخ کونشو زبون می زد .. -آهههههه آقایون فقط تموم نکنین . من شوهرم دارما .. فردا باید به اونم برسم .. -شهناز جون تو اگه شوهر داری ما هم زن داریم .. -ولی شما خیلی حریصین .. یه فکری تو سرم افتاد -شهناز جون من بیام کیرمو توی دهنت فرو کنم . اون جا خالی مونده .. -عزیزم باور کن دوست دارم بیایی ولی نمیشه . مقررات چهار مرد به بالا رو اجازه نمیده . شروین دوستت دارم . فدای کیرت میشم . عاشقتم .. .. می دونستم داره واسه کیر این چهار نفر غش و ضعف می کنه و واسه این که منو ناراحت نبینه یه جوری می خواد از دلم در آره . . گاییدن اون روی تخت و پنج نفر آدم با هم سکس کردن خیلی سخت بود . داشتند تصمیم می گرفتند که اونو چه جوری بکنن . یکی بکنه توی کس و یکی توی کون و .. یکی می گفت اول من بکنم توی کس .. یکی می گفت بذارم تو دهنش .. -آقایون با هم بحث نکنین که من میذارم میرم . دارین حال میدین درست و حسابی حال بدین . منم حال می کنم که شما چند نفری بیفتین رو من . حالا طاقباز کنم یا قمبل کرده فکر کنم شما مردا دومی رو بیشتر پسند کنین . قبل از این که چند تایی بیفتین روم پشت من صف می کشین نوبتی فرو می کنین توی کسم و دو سه دقیقه ای منو می کنین و هماهنگ یکی که کیرشو کشید بیرون یکی دیگه درجا فرو می کنه توی کس . مکث زیاد نداشته باشین که حالم گرفته می شه .. مرداعلی الحساب شروع کرده بودند به سبک یک به یک گاییدن تا بعدا سبک رو عوض کنند . یکی , دو سه دقیقه ای زنمو می کرد . با کف دستش می زد به پای بغلی خودشو کنار می کشید و پشت سری در جا کیرشو فرو می کرد توی کس زنم . مردا اگه گی بودند می تونستم در این حالت کیر توکون هم انجام بدن ولی من همکلاسامو خوب می شناختم داخلشون بچه کونی نداشتیم فقط یکیشون کونی بود که شنیدم بعدا آخوند شده . ولی بازم می گفتند وقتی که به درجات بالا رسیده اون حال و هوای دوران کودکی و جوانی در سرش نیست و توبه کرده . اسمشم بود کرامت . هوشنگ می گفت قراره که اونم بیاد اینجا . از اونجایی که دیر کرده بودیم شاید یه چند نفری رو ندیده باشیم . در حال و هوای خودم بودم که دیدم یکی از پشت دستشو گذاشت رو شونه هام .. هوشنگ بود -داداش مرد حسابی داری نا امیدم می کنی . اینجا وایسادی داری گاییده شدن زنتو می بینی ؟/؟ برو که یه خانومی که خرش هم خیلی میره منتظرته ..-کیه -زن حجه الاسلام کرامت .. -نهههههه اون زنشو با خودش آورده ..-مگه چه اشکالی داره . آخوند هست که باشه . مقررات آخوند و غیر آخوند نمی شناسه . من باید عدالتو رعایت کنم . تازه زنش هم از اون چادری ها و محجبه های با ایمانه که خرش هم خیلی میره .-یعنی هوشنگ جون با چادر می خواد کس بده ؟/؟ .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی


شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
بیست ســــــــال بعد 25

منو به یکی از اتاقا رسوند . یه زنی رو دیدم عین پنجه آفتاب . خیلی خوشگل بود . هوشنگ به من سفارش کرده بود که تا اون و شوهرش هستند برای مجوز گرفتن در این مجالس غمی نداره و حداقل این که کمتر گیرش میدن . -ببینم گفتی شوهرش هم اینجاست آخوند جماعت چطور حاضر میشه زنش به دیگران کس بده . -کجای کاری شروین جان آخوند جماعت خودشم کون میده . اگه کونی و بی ناموس نبودند که این جور از عدالت نمی گفتن که خودشون برن زیر ستم . این کونی ها هر چقدر عربده می کشیدند و دم از ایمان می زدند همش به خاطر این بود که کار خودشونو پیش ببرن ولی کرامت مدتهاست که کون دادنو کنار گذاشته . میگن از اونجایی که گفتن ایدز فراوون شده ترسیده ولی در هر حال خیلی ایمانش قویه و صدای رسا و گیرایی داره -من که نمی خوام کرامتو بکنم . می خوام زنشو بکنم . در هر حال من و این خانومی تنها موندیم . قبل از این که عطیه خانوم چشاشو به طرف کیر من بدوزه گفت هوشنگ جون تو که منومی شناسی همیشه دنبال بهترین چیزا هستم . معلوم نبود این چه کیری بود که اول وقتی نصیبم شد منو از هر چی کس دادنه بیزار کرد -نگران نباشین عطیه خانوم الان یه کیری تقدیمتون میشه که تا آخرکار ازهمین الان سیرتون کنه و حیف که مرد نیستین وگرنه با همین کیر به درجه اجتهاد می رسیدین و همه می تونستن به شما اقتدا کنن . -همین الان هم همه به من اقتدا می کنند . در اینجا زبون باز کرده و گفتم جنده خانوم حالا این شما هستین که باید به من اقتدا کنین . فکر نکنین که از اونجایی که این روزا حرف شما خریدار داره اینجا هم می تونی ریاست کنی . کیر کلفتمو گرفتم طرفش و گفتم ببین این تنه اش همون عبای آخونداست . سرش هم عمامه شونه . تو باید به این کیر اقتدا کنی . مرجع تقلید تو اینه . اگه می خوای که تو رو ارشاد کنم و به راه راست هدایتت کنم باید که تعظیم کنی . دولا شی و سر این کیر رو ببوسی . این کیر کلفت عاشق کس تنگه . خانوم بلبل ببینم تو که این همه از کیر کلفت خوشت میاد کس تنگ داری یا ما اینجا ول معطلیم . -شروین جون عطیه خانوم از اون خانومای متشخص و با ایمان و مذهبی مملکته . حرفش خریدار داره هزاران خواهر زیر دستش تعلیم می بینن . نویسنده و محققه -ببینم جنده تر بیت می کنه ؟/؟ -هیسسسسس آبرومونو بردی .. عطیه : ببینم آقا شروین شما کارمند بانکین . مثل این که خیلی دوست داری از نون خوردن بیفتی .. -اگه این کیر منو می خوردی دیگه همچین حرفی نمی زدی . می دونم دل تو دلت نیست ولی نمی خوای از اون کوه غرورت بیای پایین . تا غرورتو زیر پا نذاشتی من یکی بهت کیر نمی زنم . -تو که همین حالا شم داری بهمون کیر می زنی -باز خوبه که خودتم می دونی داری کیر می خوری ..هوشنگ از این که می دید من دارم این جور شجاعانه با یکی از شخصیتهای دانه درشت حرف می زنم هم استرس داشت هم تحسینم می کرد . عطیه حالا دیگه چشم از کیرم بر نمی داشت . هرچی از دهنم در میومد بهش می گفتم ولی مطمئن بودم که اون دیگه به فحش دادنهای من حساسیت نداره . همین کیر برای سالها زبونشو می بنده -شروین جون این آقا پسر که این قدر بلبل زبونه مرد عمل هم هست ؟/؟ -اوه چه جورم .. هایده جون منو که می شناسی چقدر سخت پسنده .. هایده رو جلو چشام طوری گاییده که تا چند روز از خوشحالی و آرامش چشاش برق می زد و اصلا تو خونه نق و نوق نمی زد . -هوشنگ جون می تونی بری .. -عطیه خانوم من این کیرمو اگه بخوام حروم کست کنم یه شرط داره -ببینم حالا کار به جایی رسیده که تو واسمون شرط میذاری ؟/؟ دیگه چه مرگته -ببین جنده خانوم اون چیه که دور و بر کست کاشتی . سبزی کاری کردی ؟/؟ اصلا زمین کست مشخص نیست . کس یکی از اون چیزاییه که کویری اون خوشگل تر و بهداشتی تره . من نمی دونم تو با این همه ایمان و تقوا چطور پشم کس داری . اصلا غسلت درست نیست . چه جوری بقیه رو تعلیم می دی . هوشنگ جون یه ژیلت به من بده و یه آب کف خودم این کسو ردیفش می کنم . -امکان نداره . حاج آقا از کس مو دار بیشتر خوشش میاد .-ببینم رئیس اینجا کیه . اگه حاجی این کیر رو ببینه می گه فرو کنم تو کونش . تو که رئیس حاج آقایی . اگه دیگه نخواست بکندت من خودم جورشو می کشم . ببینم خارج از این مجلس غیر قانونی هم کس میدی ؟/؟ لبخندی زد و گفت اگه شما باشین آره ..هوشنگ رفت و تیغ و یه کاسه آب کف آورد -هوشنگ جون حالا می تونی تشریف ببری .. دوستم رفت و من عطیه رو رو زمین خوابوندم تقریبا یه مدل 69 خوابیده رو زمین رو پیاده کردیم . البته من رو کسش مراسم برق اندازی رو پیاده می کردم در عوض کیرمو فرو کرده بودم تو دهنش تا حوصله اش سر نیاد . یه تستی هم بگیره وحالی هم بکنه -بخور عطیه جون مزه بگیر که همین قراره بره توی کست . امیدوارم کست مث دهنت گشاد نباشه . .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
بیست ســـــــــــــــــال بعد 26

وووووییییی عطیه جون کست که برق افتاده چقدر با حال شده . حالا دیگه همه چی مشخصه . اون چی بود درستش کردی . از نظر شرعی میگم موی کس و کیر و زائد بدن از جو نباید بلند تر باشه ..-از جو یا از ساقه جو -ببینم نکنه آدمو با گوریل اشتباه گرفتی .. بیا عطیه جون این کیر رو دوباره بذار توی دهنت بذار من کارمو خوب انجامش بدم . با دستمال کسشو تمیز کردم و از همون طرف دهنمو گذاشتم روش . کمی طعم و بوی صابونو می داد ولی به هر حال تحملش کردم .ساک زدن و کوس لیسی رو چند دقیقه ای ادامه اش دادیم و من از جام بلند شده و دیگه گفتم باید که سکسو شروع کنم . هنوز خیلی های دیگه مونده بودند . -عطیه جون می تونم یه چیزی ازت بپرسم ؟/؟ -بپرس فقط در مورد مسائل سیاسی نباشه . چون از نظر شرعی اگه این سیاستمداران جان بر کف را بکوبیم مرتکب گناه شرعی شدیم . -می دونم اون دنیا از تعداد بکن های تو کم میشه . نه فقط خواستم بپرسم تو که ایمانت قویه چطور زیر بار کیر های غیر شرعی میری .. -اتفاقا مسئله همینه . این مجالسی که هوشنگ جان ترتیبشو داده برای تقویت روحیه و بالا بردن ایمان و روحیه مذهبی ما لازمه و برای ماهایی که ماموریت لبنان و سوریه و کشور های عرب رو داریم یک دست گرمی و نرمش و تمرین خوبیه .. ..با خودم گفتم یه نر مشی نشون تو جنده خانوم مذهبی محجبه با ایمان بدم که به این نگی دست گرمی . .. اونو یه صد و هشتاد درجه ای بر گردونده دستمو گذاشتم زیر شکمش و از جا بلندش کرده یه حالت قمبل نشانی بهش دادم -شروین جون قبل از این که بکنی توکسم یه دستی روش بکشی بد نیست .. -حالا بذار یه کمی دست گرمی بگیرم بعدا این کارو هم انجامش می دم . یه قلق گیری حسابی کرده و دو طرف کونشو خوب بازش کردم و یه دیدی به اون ناحیه انداختم -شروین جون داری جنس معامله می کنی ؟/؟ -فعلا که همین یه جنسو اینجا داریم . آش کشک خالته بخوری پاته نخوری پاته .. -حالا ما شدیم کشک ؟/؟ -کی میگه عطیه جون ولی عجب کونی داشت تا رفت لب باز کنه منم لب کونشو باز کردم . کیرمو گذاشتم لبه سوراخ کونش و طوری به همون اولش فشار آوردم که با فشار بعدی یه ضرب نصف کیر کلفتمو کردم توش -آیییییییییی .... آییییییییی کرامت جان کرامت جان .. کجایی ببینی که کون زنتو تا دسته گاییدن .. -عطیه جان هنوز نصفش مونده که به دسته برسه -مردم .. من دارم می میرم شروین . تو قرار بود اول کسمو بکنی این چه کاری بود که کردی . این حرفو که زد فشار بیشتری به کیرم آوردم که بازم بیشتر رفت جلو . عطیه مذهبی دندوناشو طوری به هم می فشرد که من صداشو به خوبی می شنیدم . حالا دو سوم کیرم بود توی کونش . صورت عطیه از درد مثل لبو شده بود و کیر منم بیشتر جلو نمی رفت . --شروین جون همین جوری باش تکونش نده . نه برو عقب نه بیا جلو --نه بابا این که نمیشه . بدون توجه به حرفاش کیرمو می کشیدم عقب و بعد با یه حرکت رو به جلوی فشاری جیغشو در می آوردم . یواش یواش داشت دلم می سوخت ولی رحم کردن به این جنده ها یعنی ترحم بر پلنگ تیز دندان . ولی واقعا این چادری ها هم زیر چادرشون عجب چیزایی قایم کرده دارن . از بس اون زیر خودشونو می پوشونن آدم فکر می کنه اون زیر چی باشه . وقتی پرده حجاب میره کنار و اون دم و دستگاه می زنه بیرون و همه چی نشون میده تازه امت واحده مشخص میشه که چیه . وحدت کلمه به این میگن . این زنای محجبه که مثل کبک سرشونو کردن زیر برف اگه کونشونو بگیرن به سمت اسرائیل یک دل و یک صدا کس بدن کیر دشمن حسابی می لرزه . ولی کیر من یکی که نلرزید . -شروین کسمو بکن . من درد دارم . -ولی اگه بدونی چه سوراخ کون با حالی داری . -این جوری کیر تا حالا نخورده بودم . -ببینم چند تا سوال می کنم ازت تست می گیرم . اگه قبول شدی این کیر رو می کنم توی کست .. ببینم این کیری که داری می خوری داره نرمشت میده . دست گرمیه ؟/؟ -نههههه این آتشفشانه .. -پس جنده خانوم غلط می کنی میگی من اینجا کس میدم واسه دست گرمی تا برم کشورهای هم جوار و سوریه و لبنان کس اصلی رو اونجا بدم و کیف اصلی رو اونجا بکنم . تا جوانان این مملکت در تنگنا هستند تو و سایر زنای با ایمان و چادری و محجبه وظیفه تونه که به همو طنای خودتون برسین .. -باشه از فردا همین کارو می کنم .. می دونستم دروغ میگه و این کارو نمی کنه ولی دیگه خودمم هوس کسشو کرده بودم . -بگو من جنده هستم . جیغ بکش بگو ای کرامت شوهرآخوند من ! من جنده هستم .. -این که مهم نیست اون خودش می دونه که من هستم . ما با هم میریم خونه روحانیون معظم سکس ضربدری و گروهی انجام میدیم . گفتنش که مالیات نداره . اصلا ما همه مون که اینجاییم جنده ایم .. تازه داشت حرف حساب می زد . کیر رو از توی کونش بیرون کشیده از همون عقب همچین گذاشتم توی کسش که کیر به ته کس رسید و دو تایی روی تخت دراز شدیم .... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
بیســـــــــــــــت ســـــــــــــــــال بعــــــــــــد 27

وقتی که دیگه متوجه شدم اون دیگه دست از مقاومت داره بر می داره و دختر خوبی داره میشه گفتم بهتره کمی باهاش مدارا کنم رضایت دادم که بیشتر و بهتر و خالصانه تر بهش حال بدم . زنیکه عوضی . -آیییییییی وااااااایییییییی شروین جووووووون می بینی ؟/؟ ببین کسسسسسسسم کسسسسسسسم .. اوخخخخخخخخ چقدر تنگه .. فکر نکن کس زنت اول از دواج این قدر تنگ بوده باشه . نمی دونم چرا خیلی دردم میاد .. -من که فکر می کنم کیر اسب هم کمت باشه . -این کیری که تو داری دست کمی از مال اسب نداره . -پس بخور نوش جونت . که شما آدمای مومن هر چی رو که ناب و اصل باشه مال خودتون می کنین من نمی دونم این چه سریه که در هر دو جهان می خواین بهترین ها رو داشته باشین .. -همه اینا به خاطر ایمان زیاده . چیکار میشه کرد .. -پس اینو داشته باش . کمرشو با یه عصبانیت شدید داشته و کسشو با حداکثر فشار می گاییدم . -جنده خانوم چرا این قدر جیغ می کشی .-اگه بدونی چقدر درد داره . این دفعه که دارم میرم خارج از کشور تو رو با خودم می برم . تو رو به خرج خودم می برم که عشق کنی . صفا کنی . اگه بدونی چقدر حال میده . من و تو . مردا همه آرزشونه که با من بیان . خیلی صفا داره . -میگی با این کسی که یه لشگر بسیجی درش جا می گیره حال کنم ؟/؟ مگه قحطی کس اومده ؟/؟ .. این جنده اون قدر روش زیاد بود که مگه با این حرفای من از میدون به در می رفت ؟/؟ رضایت نمی داد . می گفت حرف حرف منه . ولی من حسابی حالشو گرفته بودم . داشتم پیش خودم حساب می کردم مگه میشه شوهر کونی اون کون دادن خودشو ول کرده باشه . حالا ممکنه به خاطر مسائل مذهبی و امنیتی تا حدودی از فعالیت خودش کم کرده باشه .. صدای ناله ها که بیشتر مربوط به زنا بود از گوشه کنار بلند شده بود . منو به یاد یه فیلمی مینداخت که یه سری رو در جهنم شکنجه می دادند و از هر گوشه ای صدای ناله ای بلند بود .. آخ شهناز مهربان همسر گلم بمیرم برات زیر چهار تا کیر چی می کشی . صدای ناله های اون بیشتر از بقیه به گوش می رسید . با این که تن و بدن های بهتر از اون در مجلس زیاد بودند ولی طوری بازار گرمی می کرد که من خیلی حال می کردم . یعنی بهم مزه می داد . حتی واسه چند دقیقه ای داوطلب شد که کیرمو از کسش بیرون بکشم تا واسم ساک بزنه .. -آخخخخخخخ جنده خانوم چه خوشمزه داری ساک می زنی . چقدر مزه میده . دهنشو طوری سر کیر من گذاشته بود که تا ته کیرم رفت داخل . جفت لباشو از همون ته به کیرم می چسبوند و مثل لبای ماهی لباشو باز و بسته می کرد و نرم نرم میومد جلو. یه مسیر رو تا سر کیر این کارو انجام می داد . بعد یه بار به سرعت از ته تا سر کیرم میون لباش به نرمی حرکت می داد که حس می کردم هر چی آب توی کمرم جمع شده اومده اون نزدیکیها می خواد تو دهنش خالی شه . دفعه بعد با مکش شدید تری نسبت به مرحله اول کیرمو ساک می زد .. -آههههههه جنده جون تو اینا رو از کجا یاد گرفتی .. - چون پسر خوبی هستی بهت میگم . تو رو به جون کسم قسمت میدم که نگی .. -به جون کست به جون شوهرت کرامت که مدال طلا رو توی آخوندای کونی وطنی داره و می دونم در المپیک کونی ها هم طلا می گیره قسم می خورم که چیزی نگم . -ولی شروین جون راستشو بگو کرامت که همش ازت تعریف می کنه . تو اونو از کون کردی ؟/؟ -آخخخخخخخ حالمو دیگه بهم نزن که کیرم از هرچی کس کردنه بدش میاد . آخه اون شوهر کونی تو اگه زنم بود قابل کردن نبود . نه من همچین کاری نکردم . چند بار ته یه کوچه خلوت و گوشه دیوار شلوارشو کشید پایین و گفت که بکنم توش ولی قبول نکردم . حالا من از تو یه سوال می کنم . تو رو به این کیرم که می دونم از کل شوهرت هم واست عزیز تره قسمت میدم که این رفیق ما کرامت هنوزم کون میده ؟/؟ خندید و گفت من قسم خوردم که اسرار امنیتی و حراستی رو افشا نکنم . -خب مگه افشا کردی ولی خیلی کلکی .. -ما اینیم دیگه . مار خوردیم افعی شدیم . ولی واسه تو یکی نیش نداریم . -معلومه دیگه . گیر یه افعی قوی تری افتادی . -به شرطی که زهر شیرین تر از عسلتو بریزی توی کس من .- اون که به چشم . من تا دلت بخواد واسه کس تو آب دارم . با این ساکی که تو واسم زدی اگه شنهای کویر رو لیس می زدی از زیرشون آب می کشیدی .. روبروم قرار گرفت و ازم خواست که اونو بغلش کنم و ببوسم . این بار صداش کردم جنده خوشگله -1 بینم جنده خوشگله کشور های غربی هم میری ؟/؟ اهل رقص و آواز هم هستی ؟/؟ -خوب موقعی بلدی حرف بکشی .. -اگه به کسی نگی آره یه چیز دیگه هم بگم به کسی نگی . من به اسرائیل هم زیاد میرم .. اوخ نمی دونی چه حالی میده ..-یعنی تو جنده اسلامی کیر یهود هم می خوری ؟/؟ وااااااییییییی .. -ولی خوب حالشونو می گیرم . پدرسربازای یهودرو در میارم . میرم رو کیرشون می شینم تا دو ساعت تمام ولشون نمی کنم . مبارزه و ثواب از این بالاتر دیگه چیه . شیره یهودیا رو می کشم ... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
بیســـــــــــــــت ســـــــــــــــــال بعــــــــــــد 28

بابا تو دیگه کی هستی .. تو دو ساعت تمام میری سر مرز به اسرائیلی ها کس میدی و میذاری هر کاری دلت خواست با کونت بکنن ؟/؟ -آره نمی دونی این کار چه ثوابی داره . سرشون گرم میشه در عوض اون طرف رزمندگان فلسطین از مرز رد میشن و با خودشون اسلحه و مواد لازمو می برن به اسرائیل ببخشید گناه کردم فلیطسن اشغالی تا مبارزان جان بر کف بتونن به اهداف مقدس خود نزدیک شن . ببینم لو نمیری ؟/؟ -نه به من چه مربوطه من دارم کونمو میدم . کیرموچون قول داده بودم اونو به طرف کسش هدف گرفتم .. -آخخخخخخخ شروین جان حمله کن . من حالا دشمن .. دشمن تو هستم . بزن اون شمشیر رحمت اسلام رو .. محکم بزن و خون منو بر زمین جاری کن تا بیشترین ثواب ها رو ببرم . -جنده اساتمی عزیز اگه می خوای خونت بر زمین جاری شه باید کیرمو بزنم به همون سوراخ بالا یا همون سوراخ کون توپ و ناب .. -نهههههههه شروین جون همین خوبه خوبه کس خوبه . فعلا جهاد می کنم . ثواب جهاد هم زیاده . -کیرم تو دهن تو و اون شوهر آخوند جهاد گرت . -آره بگو بگو هر چی که بگی من حرفی ندارم . فقط ولم نکن ولم نکن .. -بگو بگو جنده یه سری از اون کارات بگو .. بگو چه جوری تو و شوهرت خودتو با جوامع مختلف هماهنگ می کنین .. -الان نمی نتونم بگم . بذار حال بکنم .. تصمیم گرفته بودم بهش نشون بدم که در مقابل کیر من هیچی نیست . یه ورش کردم . ویه پاشو انداختم رو شونه هام کیرمو می کوبوندم به ته کسش. دستشو به طرف بالا باز کرده بودم و یه دستمو رو صورتش کشیده و نوازشش می کردم .. می خواستم طعم هوس و درد رو دو تایی بهش بچشونم . .. طوری لذت می برد که بازم دوست داشت بیشتر از این ها حال کنه . -شروین جون شروین . تو از همه اونایی که تا حالا منو گاییدن با حال تری . از هر صد تاشون باحال تری . -ببینم می خوای ثوابتو کم کنی . به همین کیرم قسم توی این جفت سوراخات بیشتر از هزار تا کیر فرو رفته . حالا نمی دونم کون بیشتر دادی یا کس .. -نمی دونم . نمی دونم . آمار از دستم در رفته . حالا رو در یایب . من که کیلومتر شمار نداشتم . -این کیلومتر سنج نمی خواد . حالا من راحت در این جاده باز تو راه میرم . -ولی داری با ماشین سنگین میری . سقف کامیون خورده به سقف تونل . اوههههه نه بالای کیرت از بس کلفته دیگه با فشار میره توی کسسسسسم ووووووییییییی بکوبون منو بکوب بکووووووببببب کسسسسسسم ..کیییییییییررررر کییییییییرررررر شروین جون .. -تو که منو کشتی این همون کیره دیگه . کمرشو داشتم ولی از زیر مث یه اسب لگد مینداخت . آخرش اونو رو تشک صافش کرده سنگینی تمام تنمو انداختم روش . .دستاشو به دو طرف دراز کردم و دستامو رو دستاش قرار دادم . دیگه به هیچ صراطی نمی تونست از زیر کار در ره . خیلی دلم می خواست یه دست دیگه هم می داشتم و می ذاشتم پشت سرش و اونو به تشک فشار می دادم تا این قدر عر عر تکنه .. -این قدر نعره نکش . کیرم توی کس چاق و تپلش خالی کرده بود . -جنده اگه یه موقع شکمت بالا اومد بندازش گردن شوهرت یه وقتی نگی بابای بچه منم ها . -این قدر نترس . حالا من بابای بچه رو از کجا گیر بیارم . این که نمیشه دست بیست تا مردو بگیرم و بریم آزمایش خون بدیم فکر کردی این بچه هایی که دارم معلومن باباشون کیه ؟/؟ فقط یه کمی تند تر زود باش دیگه . تو که فقط کمر خودتو خالی کردی و دیگه من هیچی ؟/؟ -چرا تازه شروع کردم . فقط تکون نخور و ببین . یه لحظه با این فانتزی که اینی که این زیرم خوابیده زنم شهنازه و حالا هم شب اول ازدواج منه شروع کردم به گاییدن عطیه به همون سبک .. این آب های کیر بر گشتی من انگاری داشتن تبدیل به کره می شدن از بس ضربات من به ته کسش شدید بود .. --اوووووههههه اوووووووه .. خنکم کن .. خنکم کن .. -عطی جون نمی خوای آتیشت بزنم ؟/؟ -اول آتیش بزن بعد آب بریز .. من می خوام می خوام .. کیر به این درازی رو می فرستادم تا ته کسش و بازم جا داشت . . به استخون لاپاش رحم نکردم . این جنده فکر کنم با همه هرزگی خودش این که ساعتها به سربازان اسرائیلی حال داده رو راست گفته . مقاومتش خیلی زیاده . کیر عرب خورده افعی شده ولی به من میگن شروین خوش کیر . -پس بده بده شروین جون ، اون خوشی خودتو بده به من .. الان مال خودته ولی یک برادر مسلمون باید به همه خواهراش برسه . عطی جون ناله کن جیغ بکش . یه کمی بیشتر بلند تر من نمی خوام صدای نعره و جیغ و داد شهناز رو بشنوم . روی من اثر خوبی نداره .. کونشو دور کیر من گردوند و گفت دنیا رواین می گرده . کون ما زنا رو محور کیر شما مردا می گرده . هر وقت از حرکت ایستاد موردی نداره یه کیر دیگه تا رو محور اون یکی بگرده . مهم گشتن و گشتنه . ما نباید از حرکت بایستیم باید به رفتن ادامه بدیم .. اوووووووخخخخخخخ بزززززززن تند تر .. چند بار باپنجه های چسبیده به تشک به روی تخت فشار آورد و آخرشم از حال رفت .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرانی .

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
بیســــــــــــــــــــت ســــــــــــــــــــال بعـــــــــــــــد 29

عجب خوش کونی بود این مومن محجبه اسلامی چادری . فعلا که زیر کیر من لخت لخت بود . چه کیفی داره زن آخوند و پاسدار و بسیجی رو گاییدن . در عوض گاییدن هر کدوم از اینا ده تا زن بهشتی نصیب آدم میشه . با این که کون این جنده خانوم مومن رو احتما هزار نفر تا حالا گاییده بودند و حداقل 200 تا شون هم برادران یهود اسرائیلی بودند ولی چاره چی بود .. دو تا قاچشو با فشار به دو طرف باز کرده و بازم با فشار این بار با فشار کیر کردم تو کونش -آخخخخخخخ جرخورم .. جر خوردم . مگه نمی بینی چقدر تنگه .. -چرا این چندمین باریه که می بینم . درست به همون صورت که چندمین باریه که کون توجر خورده و پاره شده . این جور کون کردن واقعا به آدم حال می داد . کیربا یه حالت نرم تری وارد کون چسبون می شد . این کون یعنی همون سوراخ کون هر چقدر گشاد هم باشه به کیر و به یک مرد خیلی حال می ده . تازه اگه تنگ باشه دردسرش بیشتره و آدم باید هی نق و نوق های این خانومه رو تحمل کنه . هرچند این عطیه جنده واسه خالی نبودن عریضه همش می گفت می بینی چقدر تنگه ؟/؟ تازه گیرم که تنگ باشه دیگه آدم واسه سوراخ کونش که قیافه نمی گیره مردشی از کس مایه بذار و کس تنگو پیشکش من کن . ساکت موند و فقط کونشو اون زیر حرکت می داد . اونم چه کونی . کون گنده اش کیرمو طوری می پیچوند که حس می کردم می خواد اونو از وسط نصف کنه و همیشه با خودش داشته باشه و با اون یه جق زنونه بزنه . شایدم بعضی وقتا فرو کنه توی دهن شوهر آخوندش . یه تشویقی بشه واسه خدمات ارزنده ای که به ملت و امت کرده . دیگه راه دیگه ای نیست که ما جبران زحمات این جان بر کفان را نموده و شرمنده اخلاقشون نشیم . . دلم می خواست اون کون ناز و خوش مدلو بغلش بزنم و خودمو غرقش کنم ولی از طرفی حیفم میومد کیرمو بکشم بیرون . از قرار معلوم این جنده خانوم بد جوری کسش هم می خارید . -ای بابا من که همین تازه گاییدمش . این چه خارشیه که تو داری . اگه یه کیر قلمی گیرت می افتاد دیگه چیکار می کردی . یه شونه دسته پیچی از اون کلفتا و یه جنسی در مایه های فایبر گلاسهای سفت داد دستم که فرو کنم توی کسش . البته برس بود . -ببینم عطیه کوسو! من اونو از دندونه فرو کنم توی کست یا از دسته . -انگار می خوای منو روونه بیمارستان کنی . اصلا دهنه این برس توی کس من جا می گیره که تو می خوای اونو فرو کنی توش ؟/؟ -من اگه الان کف پامو بذارم توی کست راحت جا میشه چه برسه به این . -شروین جون باهام از این شوخیها نکن بهم بر می خوره . بقیه مردا که دارن منو می کنن به احترام شوهر آخوندم و این که ایمانش قویه احترام منو نگه می دارن . -عطی جون احترامی که تو داری مخصوص خودته . دلیل نمیشه که به خاطر اون بهت احترام بذارن . تو خودت واجب الاحترامی . وقتی با اون پوزه بند ت خیابون وای می ایستی و هی داد می زنی خانوم بکش بالا خانوم بکش پایین نمی دونی اون ملک سمت راست دوشت چه ثوابی برات می نویسه .. -خوبه دست انداختن دیگه بسه . دسته شونه رو فرو کن توکسم و با کونمم مشغول باش . دستات هم رو سینه هام کار کنه . -ببیینم اگه دوست داری چند تا مرد دیگه رو صدا کنم -بد نبود اگه این کارو می کردی ولی حیف که کیرشون بنده تازه مهم تر از اینا هم این که کیر به دردی ندارن . این دفعه به هوشنگ جان سفارش کنم که وقتی داره از کالیفر نیا بر می گرده چند تا سیاهپوست گردن کلفت و کیر کلفت با خودش بیاره -البته اگه گردنش کلفت نباشه اشکالی نداره همون کیرش کفایت می کنه . من نمی دونم دور از جناب ! کیر این مردای ایرونی این جوریه -عطی جون به کیر های وطنی توهین نکن . مگه دو لتمردان ما نمیگن باید از تولید داخلی استفاده کنیم . شما ها همش غریب نوازین . همین خودتو چند بار دادزدی مرگ بر اسرائیل . اولین نفری که به اسرائیلی ها کون میده همین خود تو هستی .. حالا جون این کیر و جون حاج آقا کرامت راستشو بگو چند بار به امریکاییها کس و کون دادی .. -راستش دروغ چرا آمارشو ندارم ولی به چینی ها یه بار بیشتر ندادم . آدم بره به سگ بده بهتره تا به این چینی ها بده .. -حالا بازم راستشو بگو چند بار به این حیوونا دادی .. -چه حوصله ای داری تو . به من میگن عطی هفت انگشتی . چون شش انگشتی رو در مثال داشتیم این لقبو برام انتخاب کردن . جتی اجنه هم در خواب منو کردند . تنها ارواح هنوز منو نگاییدن -اون دنیا خدمتت می رسن . هنوز قسمت نشده ولی اگه خسته شدی و عجله داری برای تنوع زود تر بری بد نیست . .خوب حالشو می گرفتم و می زدم توی ذوقش . حالش گرفته شده بود ولی از اونجایی که با کیرم عشق می کرد جیکش در نمیومد . آخه من که دروغ نمی گفتم . حرف حسابو می زدم . .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایـــــــــــــــــــــــــرانی .

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
بیســــــــــت ســــــــــــــــــــــــــــــــــــال بعــــــــــــــــــــــد 30

درهمین گیر و دار گاییدن کون این جنده خانوم بودم که حس کرم چند تا چش مراقب ما هستند . شهناز و چند تا مرد گردن کلفتی که اونو گاییده بودند از پشت پنجره داشتند ما رو نگاه می کردند -عطیه ببین زنم به چهار نفر داده تو هنوز کارت تموم نشده -چرا داری به من میگی تو خودت شل هستی تقصیر من چیه . از من گله داری؟/؟ -من که کار خودمو درست انجام میدم . تو سیر نمیشی . درست مثل بچاپ بچاپ آدمایی مثل شوهرته . این جیب آخوندی از بس گشاده هر چی توش می ریزی پر نمیشه . -منظورت اینه که منم از بس گشادم هر چی کیر توی کس و کونم می ریزم بازم جا دارم ؟/؟ -نه این منظورو نداشتم . بلکه منظورم این بود که تو هر چی کیر می خوری بازم اشتها داری حریصی .. از اون طرف هم شهناز داشت پیش آخرین بکن هاش پزی میومد . -ببینین بچه ها کیر به اون میگن . قربونش برم . این شش تا کیری که توی این یکی دو ساعتی خوردم به گرد کیر شروین جون منم نمی رسن . یه دستی واسشون تکون دادم و از این که شهناز این جوری ازم تعریف می کنه پیش بقیه داره حفظ آبرو می کنه خیلی خوشحال بودم . خونه که رسیدیم باید یه جوری از خجالتش در میومدم . البته اگه واسه هر دو تامون حالی می موند . -عطی جون پاشو بریم کیر های دیگه منتظر این کس و کون ناب تو هستند . نمیشه که من همش از این نعمت استفاده کنم . گشاد میشه .. -اولا به این نون و ماستها و با چند بار گاییدن گشاد نمیشه . ثانیا خودمونیم شروین جون فکر می کنی باز از اینی که هست گشاد تر باشه -قربون دهنت عطی این این یه حرف درستیه که از وقتی که تا حالا با هم بودیم زدی . اونو بوسیدم و شهناز از اون دور فریاد زد بسه بیایین بیرون . الان نیمه اول تموم میشه . یه وقت استراحت بین دو نیمه داریم . یه تنفس و یه ریکاوری .. -چیه شهناز جون 6 تا کیر خوردی ما صدامون در نیومد . باز دیگه نگو مردا خود خواهن و هر کاری دوست دارن انجام میدن و از این حرفا .. -دیوونه انگار من واسه حسادت خودم می کنم . بالاخره من و عطی هم رفتیم بیرون . در سالن یک بار دیگه دور هم جمع شده بودیم . قیافه ها همه از جنگ بر گشته . یه حالت عجیب و غریبی بود . موهای در هم و ژولیده . میکاپ و آرایش خیلی ها به هم ریخته شده بود . ریمل و مداد و این جور مالیدنیها دیگه چشم بعضی ها رو به شکل وحشتناکی در آورده بود . همه خیلی خسته بودند . درب و داغون . بعضی هاشون عادت نداشتند . یعنی بیشتراشون عادت نداشتند . به اصطلاح ورزشکاران بدن شلاق خورده ای نداشتند ولی فکر کنم من و شهناز حسابی هوشنگ و هایده رو رو سفید کرده بودیم . هر چند عطیه جنده زن آخوند هم احساس خستگی نمی کرد . دوستان قدیم همه داشتند با هم حرف می زدند . من و غضنفر پس از بیست سال همدیگه رو دیده بودیم -شروین انگار تو اصلا فرق نکردی همون تیپ سابقو داری . -واقعا زمان چه زود می گذره ؟/؟ -آره دلم واسه بچگی ها تنگ شده -زنش گلی پیشش وایساده بود .-شنیدم شهناز خانوم خیلی سنگ تموم گذاشته . اگه ناراحت نمیشی یه صفایی بهمون بده بد نیست .. -افتخار می کنم غضنفر جان ولی گلی خانوم شما هم بد چیزی نیست . درسته اندام لاغری داره ولی پاهای کشیده و کون بر جسته و قد بلندش اونو خیلی خواستنی کرده . -اون عاشق کیر کلفته -کدوم زنو دیدی که از کیر کلفت بدش بیاد -آره شروین جون ولی خیلی هاشون ملاحظه می کنن . اگه شوهرشون کیر کوچیک باشه واسه این که روحیه اونو ضعیف نکنن چیزی نمیگن ولی این گلی ما رو کشته . همش از این میگه که من کیر شلی دارم . و ازم می خواد که اگه راهی داره با قرص یا حتی جراحی کیرمو از اینی که هست بزرگترش کنم -غضنفر جون هر چیزی طبیعیش خوبه -ولی اون که اینو درک نمی کنه . پیش خودش میگم . همش از این بیم دارم که نکنه یه روزی بهم خیانت کنه با یکی دیگه رو هم بریزه ..گلی : هرچی میگی من چیزی نمیگم بازم بیشتر حرف می زنی . تو کی دیدی در مرام من خیانت باشه . اومد طرف کیر من و خودشو بهم چسبوند . شهناز لجش گرفت . من یه اشاره بهش زدم و گفتم هیس . از اون طرف غضنفر اومد طرف شهناز و خودشو رسوند به پشت اون . جفت دستاشو رو کون زنم قرار داد . در چهره شهناز می خوندم که دوست داره یه گردن کلفت تر با کیر بهتری اونو بکنه . -شهناز دوست داری من بکنمت ؟/؟ میرم خونه تر تیبتو میدم . .. گلی جون ! خیلی خوشگل و خوش بدنی . رضایت نمی داد . خودشو بهم چسبوند . بغلم زد کسش به کیرم چسبیده بود . هر دو مون خمار شده بودیم . تازه رفته بودیم توی حس که هوشنگ به صدای بلند جمعیت را به آرامش دعوت کرد . آقایون خانوما تا حالا در یه فضای بسته قرار داشتیم . اگه مایل باشین این جمع دوستانه رو می بریم به یک فضای عمومی . یک حمام عمومی بزرگ با تجهیزات سونا و انواع و قسام تجهیزات دیگه درش هست . البته سونا و جکوزی و این چیزا فعلا به درد نمی خوره . اگه مایل باشین مستقیما وارد فضای کلاسیک حمام میشیم و خب معلومه دید بعدش با خودتون . فقط یادتون باشه اگه ده تا مرد به یه زن و یه زن به ده تا مرد هم پیاده می کنین همه از روی تمایل باشه و به هیچ زور زوری در کار نباشه ..درضمن محیط اون قدر وسیعه که کلیه امکانات پذیرایی از مشروب گرفته تا آب معدنی و خوردنی های متفرقه در این فضای وسیع وجود داره . البته مشروب رو با اجازه برادر کرامت روحانی عظیم الشان و همسر مکرمه ایشان خواهر عطیه در دسترس همگان قرار دادیم .. همه دسته جمعی سوتی کشیدیم . زنا روی کس و مردا روی کیر خودشون دست گذاشته و با دستشون یه بوس واسه هوشنگ و هایده حواله کردند .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرانی .

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
صفحه  صفحه 3 از 4:  « پیشین  1  2  3  4  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

بیست سال بعد


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA