انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 10 از 49:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  48  49  پسین »

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)


مرد

 
mahsadvm: عزیزم از این به بعد همه نظرها تا پایان گرفتن داستان در تاپیک خودشون هم میمونن اما بعد از بسته شدن تاپیک حذف می شوند
خانم مهسا مدیر گرامی
اینکه نظرات مابین داستانها بعد از اتمام هر داستان پاک شود ایده خوبی است. ولی کاش این تاپیکها بسته نمیشد تا نویسندگان در جریان نظر خوانندگان قرار بگیرند. (البته یکموقع تصور نشود که با نوشتن یک داستان برای شما تعیین تکلیف میکنم) در هر صورت نظر شما محترم است
     
  
مرد

 
Looti_khoor: ایرانی عزیز
سلام. تقریبا در تمامی موارد حق رو به شما میدهم. بعضا بین لحن محاوره ای و ادبی، حد مرز خود را گم کرده ام. که سعی دارم در قسمتهای جدید بیشتر دقت کنم. در قسمت بیست و شش که ایراد گرفته بودی هم حق با شماست. شاید تحت تاثیر کتابهای مودب پور سعی میکردم به نوعی داستان را هیجانی کنم که در این مورد کمی دچار افراط شدم. لهجه و طرز صحبت من در نوشته هایم هویداست و آنقدر این لهجه برایم بدیهی شده است که غیر از آنرا غیر طبیعی میدانم و کشف این نکته نشانگر هوش بالای شما میباشد. و اما در مورد سایت امیر سکسی. امروز بالاخره موفق شدم وارد شوم. نمیدانم چرا تاکید دارید که نام تمامی داستانها ئ قسمتها در صفحه اول باشد. و همین موضوع باعث شده بود برای باز کردن این صفحه با گستردگی زیاد دچار مشکل شوم ولی در هر صورت موفق به ورود شدم . گمان میکنم داستان من به شدت تحت شعاع نوشته های وزین شما قرار گرفته و مورد استقبال قرار نگرفته است. در هر صورت همین که نوشته من مابین داستانهای زیبای شما قرار گرفته است، برای من مایه افتخار است.
امیدوارم تا قسمت آخر شما خواننده و نقد کننده نوشته های من باشید
بدرود
.
.
ایرانی گفت : ....

لوتی خور عزیزم خسته نباشی و دستت درد نکنه که داستان آقا رضا وانتی رو بدون تعارف این قدر زنده و زیبا نوشته ای . در مورد نظر ندادن هم جای نگرانی نیست . این روزا نظران خوانندگان اینجا مثل هوای مازندران یا شمال زیبا نمناک شده . یه زمانی روزی بیست نفر نظر می دادن . حالا حوصله شون نمی گیره منم اصرار نمی کنم . . عشقی کار می کنن .از طرفی یک نفر در ذیل یکی از داستانهات فکر کنم قسمت 20 نظر داده که با داستان آقا رضا وانتی دوباره بر گشته به سایت ما .. پس علاقمند داری . روزی ده هزار نفر دوازده هزار نفر باز دید کننده داریم .تازه الان دوران رکوده . در هر حال این که خودت می دونی چیکار کردی از همه اینا مهم تره . در مورد سبک نگارش موردی هم نداره . برای من هم در ابتدای کار در مورد ده دوازده تا داستان پیش اومد . هر چند در بعضی داستانها کمی چاشنی هم لازمه . داستان مربی عملی من دوبار در سایت امیر منتشر شده . پدرم در اومد نوشته اول خودمو باز سازی کردم . در هر حال این هنر و استعداد بالای تو رو می رسونه که با تسلط می تونی به هر گونه بنویسی و هیچ موردی هم نداره . من و تو خیلی شبیه به هم می نویسیم . اون دفعه هم گفتم من شبیه تو می نویسم . این که خوب می نویسی شکی درش نیست . ولی فلسفه بیان استاد به شما چه می تونه باشه .. مهم ترین چیز اینه که دلهای ما رو به هم نزدیک کنه . صرف نظر از هر کم و کاستیهایی که در ما مشاهده میشه و قابل حله ما باید اون قدرتو داشته باشیم اون توانایی رو داشته باشیم که یکی قوی تر از خودمونو ببینیم . من با تواضع و فروتنی و این که می تونم آدمای بهتر و خوش قلم تر از خودمو ببینم و بپذیرم و دوست داشته باشم به آرامش می رسم و با قدرت و توانایی و تمرکز و آسودگی بیشتری می نویسم . بدون این که ریایی درکار باشه .دلمو صاف می کنم . حتی وقتی که حالا دارم این جملاتو می نویسم لبخند رو لبام نشسته واحساس می کنم همین سادگی منه که وقتی دارم یک متن ادبی رو می نویسم کلمات مثل رگبار از صندوقچه مهماتم شلیک میشن و خودمم بعدا تعجب می کنم من چه جوری اینا رو نوشتم شاید واسه همینه که بعضی ها باورشون نمیشه . خدا داره ما رو آزمایش می کنه . ما هیچی نیستیم . هرچه داریم از اوست . ولی بعضی ها مدام می خوان به سر و کول هم بپرن . به هم حسادت می کنند .می خوان پست خودشونو ببرن بالا . (این پست ایهام داره میشه در دو معنا به کارش برد ) بابا جان ! نون و حلوا که تقسیم نمی کنن . می دونی لوتی خورجان ما برای آدمایی که کارای بد می کنن چه شعری رو باید بخونیم ؟/؟ باید بگیم صد بار بدی کردی دیدی ثمرش را ..خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی .. ولی من و تو از اولش با خوبی میریم جلو .اتحادی که با بدی شکل بگیره از هم می پاشه ولی وحدتی که بر مبنای خوبی تنظیم شده باشه هیچوقت از بین نمیره . این داستانها کم و زیادش حل میشه . رفاقت ها رو بچسب . شاد شاد شاد باشی دوست و داداش گل من . با تشکر از لوتی خور عزیز آره داداش گلم و مهسای نازنین مدیر محترم داستانهای ادبی و تالار داستانهای سایت لوتی به خاطرهمه خوبیها و فرصتی که در اختیارم گذاشته .....ایرانی


شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
استاد ایرانی عزیز
با سلام. قبلا گفته ام که اگر تنها شما یک نفر خواننده من باشید، ادامه خواهم داد. بنا بر توصیه حضرتعالی سعی کرده ام، در نوشتن عجله نکنم. در صورتی که هشتاد درصد خوانندگانم خواهان سریعتر نوشتن من هستند. هر چند، دوست دارم هر چه زودتر به پایان روایت خود برسم تا بتوانم با دید بهتری داستانهای شما را بخوانم اما اینبار از دید یک نویسنده!!!. که زیبایی کار شما را بهتر درک خواهم کرد.
     
  ویرایش شده توسط: Looti_khoor   
↓ Advertisement ↓
مرد

 
Looti_khoor: استاد ایرانی عزیز
با سلام. قبلا گفته ام که اگر تنها شما یک نفر خواننده من باشید، ادامه خواهم داد. بنا بر توصیه حضرتعالی سعی کرده ام، در نوشتن عجله نکنم. در صورتی که هشتاد درصد خوانندگانم خواهان سریعتر نوشتن من هستند. هر چند، دوست دارم هر چه زودتر به پایان روایت خود برسم تا بتوانم با دید بهتری داستانهای شما را بخوانم اما اینبار از دید یک نویسنده!!!. که زیبایی کار شما را بهتر درک خواهم کرد.
.
.
ایرانی گفت...

استاد لوتی خور مهربان هزاران نفر هرروز از سایت ها بازدید کرده داستانها را مطالعه می کنند که آمار گواه این مدعاست .پس داستانها را می خوانند که این حلقه تکرار می گردد . من کلا به نوشتن خاطرات و داستانهای ادبی اهمیت بیشتری می دهم . و در مورد داستانهای سکسی کمی افت کبفیت را به قیمیت افزایش کمیت مسئله ای ندانسته تا بتوانم خوانندگان بیشتری را در خصوص داستانهای سکسی راضی نگه داشته باشم . داستانهایی در زمینه های مختلف مثل لز با دختر خجالتی و شیدای شی میل , انتقام میسترس و...کنترل همه اینها دشوار است اما تنوع ضروری به نظر می رسد . در هر حال همه با هم و در کنار هم برای بر استوار داشتن ستونهای دوستی خانه عشق (سایت ) باید که بکوشیم . ما با نوشتن .. خواننده ها با نظر دادن و مدیران با نظارت و هما هنگی . گاهی اوقات شعری را می شنوم که مرا به یاد لیست خرید فیلم مرد هزار چهره مهران مدیری می اندازد چقدر هم مثلا از آن شعر تعریف می کنند هرکی هم از راه می رسه یه تعریفی می کنه اگرهم تمجید نکنند می ترسند که به بی دانشی متهم شوند . .. اصلا بعضی وقتا می بینی هیچ ملاکی واسه هیچی وجود نداره . یه سری هم از روی عادت از یه چیزی بد میگن یا تعریف می کنن . یا واسه کلاس گذاشتن ... کلامی که مثل یک موسیقی به دل آدم می شینه کاملا مشخصه . گاهی ممکنه یه اثر برنده جایزه ادبی نوبل هم شده باشه ولی وقتی که می خونیش چنگی به دل نمی زنه .شاید در این دنیای خاکی استعداد های نهفته و آثار ارزشمند دیگه ای هم وجود داشته باشن که از اون اثر بهتر باشن . در هر حال اگه بخت به یه نوشته ای رو کنه یک قضیه مثلثاتی براش درست می کنند و اون اثر رو به عرش اعلا می رسانند .بهش زاویه میدن تصویر رنگین کمانو میذارن سرش . اشعه ماوراءبنفشو از کنارش رد می کنند و اون وقت از فرداش میشه مقیاس بقیه نوشته ها . بعدش یک عصیانگر ناشی مثل ایرانی میاد و می خواد همه چی رو زیر و رو کنه . بگذریم الان همه فکر می کنند ما کار شناس شدیم . در هر حال ازت ممنونم که دوست داری که در محیطی دوستانه و آرام به عشق نویسندگی و دوستان بنویسی وکارت بیست بیسته . خودت بیست و یک هستی . خدا پشت و پناهت ...ایرانی


شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
زن

 
Looti_khoor: خانم مهسا مدیر گرامی
اینکه نظرات مابین داستانها بعد از اتمام هر داستان پاک شود ایده خوبی است. ولی کاش این تاپیکها بسته نمیشد تا نویسندگان در جریان نظر خوانندگان قرار گیرند. (البته یکموقع تصور نشود که با نوشتن یک داستان برای شما تعیین تکلیف میکنم) در هر صورت نظر شما محترم است
عزیزم من که برام فرقی نداره تاپیک بسته باشه یا نه اما وقتی کار یه تاپیک تموم میشه اگر ببندیمش خیلی بهتره چون دیگه اسپم توش نمیذارن و ما میدونیم به کدوم تاپیکها برسیم
در ضمن زود به زود داستانتو آپ کن
" تـــو " تکـرار نـمی شوی این
مــــنمـ ....
که وابســـته تر مـی شــوم....
     
  
مرد

 
ایرانی عزیز سلام
راستش یک فکریه که یکمدته شدیدا ذهنمو مشغول کرده. میخوام یکی از رمانهای مودب پور رو ویرایش کنم و صحنه های سکسی رو به اون اضافه کنم. نظرشما چیه؟. اینجوری مقدار تایپ خیلی کمتره. شالوده داستان همونه. فقط جاهایی که دو نفر باهم تنها میشوند جریانات داخل اطاق را هم شرح بدم یا جاهایی که دو شخصیت اصلی با هم شوخی میکنند صحنه های سکسیشو زیاد کنم. نظر شما چیه ؟ آیا اگر شما به عنوان یک نویسنده چنین برخوردی رو با آثار خودتون ببینید، ناراحت نمیشوید؟
     
  
مرد

 
Looti_khoor: ایرانی عزیز سلام
راستش یک فکریه که یکمدته شدیدا ذهنمو مشغول کرده. میخوام یکی از رمانهای مودب پور رو ویرایش کنم و صحنه های سکسی رو به اون اضافه کنم. نظرشما چیه؟. اینجوری مقدار تایپ خیلی کمتره. شالوده داستان همونه. فقط جاهایی که دو نفر باهم تنها میشوند جریانات داخل اطاق را هم شرح بدم یا جاهایی که دو شخصیت اصلی با هم شوخی میکنند صحنه های سکسیشو زیاد کنم. نظر شما چیه ؟ آیا اگر شما به عنوان یک نویسنده چنین برخوردی رو با آثار خودتون ببینید، ناراحت نمیشوید؟
.
.
ایرانی گفت : ...

لوتی خور عزیز و نازنین و خوش قلم ! من هنوز سعادت آن را نداشته ام که اثری از آثار استاد مودب پور را مطالعه نمایم شاید استاد ناراحت بشود شاید نشود . اگر من بودم به شرطی که در قسمتهای غیر سکسی دستکاری معنوی و مفهومی نشود و به نام نویسنده اصلی هم اشاره ای بشود مخالفتی نداشتم . یعنی مخالف آن نبودم که با نوشته ام چنین شود .هرچند بعضی از نوشته ها چون رمان ندای عشق من که در بخش خاطرات و داستانهای ادبی سایت لوتی منتشر گردیده برایم حالت و جنبه ای مقدس داشته و راضی به تغییر یا حذف و اضافه ای از آن توسط دیگری نیستم . و نمی توان به روشنی گفت که استاد مودب پور چه نظری در این خصوص خواهند داشت . اما هرگز هرگز و هرگز آن کاری را که شما فکر انجام آن به سرتان افتاده را انجام نمی دادم . ذهن خود را همیشه آماده نگه داشته باشید . با نوشتن اثری زیبا چون آقا رضا وانتی محبوبیتی پیدا کرده اید . با همه احترامی که برای همه اساتید قائلم باید گفت که استاد مودب پور مودب پور است ..ایرانی ایرانی است ..آزد فور اور آزد فور اور است ..ویکتور هوگو ویکتور هوگوست و لوتی خور لوتی خور ..باید خلاق بود آفرید حتی اگر این آفریده ضعیف باشد . به راستی چه کسانی نویسندگان و هنرمندان را بزرگش می کنند . چه عواملی در شهرت و اعتبار آنها دخیل می باشد .شاید این نویسندگان یعنی مشهور و غیر مشهور تفاوت چندانی با هم نداشته باشند . قبلا هم به این مسئله اشاره کرده ام . در مواردی نامهاست که به نوشته ای اعتبار می بخشد به جای این که نوشته ها به نامها اعتبار ببخشد . شاید مطلبی بنویسی که زیبا تر و اصولی تر و دلنشین تر از نوشته یک نویسنده بزرگ جهانی باشد .شاید نوشته تو ارزشش بسیار بیشتر از نوشته ای باشد که برنده جایزه نوبل می گردد . ولی شرایط اجتماعی وبخت و اقبال و کانون تبلیغات گاه مانع پیشرفت می گردد . لوتی خور ممکن است در حقیقت بهترین نویسنده باشد اما عدم ادامه تبلیغاتش به طور گسترده و عدم استقلال در نویسندگی و استفاده از مطالب دیگران این حقیقت را به واقعیت نمی رساند هر چند ارزش حقیقت بیشتر از واقعیت است ولی چرا دیگران ندانند چرا دیگران از خورشید کلامت استفاده نکنند . هرچند این کار شما برای خوانندگان نه تنها ضرری ندارد بلکه استقبال هم خواهند کرد ولی استقلال و وجهه شما را به خطر خواهد انداخت . بگذار نام لوتی خور در کنار دیگر بزرگان بدرخشد . مگر دیگران چه کرده اند که تو نتوانی بکنی ..از چه راهی رفته اند که تو نتوانی بروی .. حال اگر فرصت نوشتن کم داری با فاصله زمانی بیشتری بنویس . اگر به طور تصادفی سبک و نوشته هایت شبیه نویسنده ای شد موردی ندارد ولی همیشه سعی کن آن چه را که حس می کنی زیبا تر و روان تر است و به دل می نشیند بنویسی . مثلا من خاطرات سربازی خود را که نوشته بودم و چند وقت بعد کتاب اعترافات ژان ژاک روسو را خوانده بودم حس کردم کمی شبیه به آن شده .. با این که او یک نویسنده بسیار بزرگ بود ولی با خودم گفتم کاش من ,من باشم و او , او . ولی خب سبک های نویسندگی را می توان متحول کرد ولی زیر و رویش نمی توان نمود . در هر حال صاحب اختیارید کار زیبایی خواهد شد اگر انجامش دهید . اما من اگر باشم این کا ررا انجام نمی دهم حتی اگر نتیجه کار بسیار بسیار عالی شود . شما برای داستان آقا رضا وانتی انرژی ذهنی بسیاری مصرف کرده اید و الحق و الانصاف که که بسیار زیبا نوشته ایدکه تقریبا جای ایرادی ندارد .یعنی تا قسمت چهل ویکم که من آن را خوانده ام که چنین بوده . شاید به خاطر مشغله ذهنی ودرس و کار های روز مره این حس در شما به وجود آمده که نتوانید آن نیروی گذشته را داشته باشید ولی این آغاز راهست . دیگران روی شما حساب ویژه ای باز کرده اند . می دانم اندیشیدن و بازی با کلمات وجمله بندی و راضی نگه داشتن همگان و این که یک اثری را به مرحله انتشار در بیاوری چقدر وقت می گیرد اما اگر می خواهی همچنان موفق باشی پس کاملا خودت باش . درهر حال صاحب اختیاری . اما تمام خصلتها و تکنیکها و تاکتیک ها و توانایی ها به یک کنار ..پشتکار داشتن به یک کنار ..و من می دانم همچنان که تا به حال موفق بوده ای باز هم موفق خواهی بود و موفق تر خواهی شد . شاد و پیروز , پاینده و پایدار باشید ....ایرانی

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
استاد ایرانی عزیز
مطلب سراسر لطف شما را خواندم. شاید در ایران نباشید و شاید خط قرمزهای نویسندگی در ایران را نشناسید. متاسفانه نوشته های استاد مودب پور را نخوانده اید وگرنه بهتر منظورم را درک میکردید. این نویسنده در کارهایش تا مرز محدودیتها رفته و با توجه به ممیزیهای سختگیرانه در کار نشر به نوعی مجبور شده از در نصیحت وارد شده و کمی پا روی خط قرمزها گذاشته است. به نوعی به این استنباط رسیده ام که نگذاشته اند و اگر میگذاشتند، مطالب سکسی را البته صد برابر بهتر از من، در کارش میگنجانید.در رمان پریچهر پدری را میبنیم که به شغل خانم بیاری مشغول است. در شیرین جمع چند دختر هرجایی را میبینیم و در گندم دختران فراری به دبی. اگر ترغیب شده ام که چنین کاری را انجام دهم بخاطر آنست که شاید در رضا وانتی، هر قسمت به طور مجزا، زیبا باشد، ولی عدم ارتباط بین قسمتهای مختلف، بوضوح مشهود است. که این نشان از عدم تسلط من به داستان نویسی دارد. تصمیم گرفته ام اگر رضا وانتی به مقصد رسید، یکبار دیگر تمام داستانهای این نویسنده را بخوانم و یکی را برای شروع کار انتخاب کنم. من توان نویسندگی را ندارم اما توان آن را میبینم که به سکس پنهان موجود در آثار این نویسنده نمود ظاهری بدهم. از پاسخ هوشمندانه شما سپاسگذارم استاد ایرانی عزیز
     
  
مرد

 
Looti_khoor: استاد ایرانی عزیز
مطلب سراسر لطف شما را خواندم. شاید در ایران نباشید و شاید خط قرمزهای نویسندگی در ایران را نشناسید. متاسفانه نوشته های استاد مودب پور را نخوانده اید وگرنه بهتر منظورم را درک میکردید. این نویسنده در کارهایش تا مرز محدودیتها رفته و با توجه به ممیزیهای سختگیرانه در کار نشر به نوعی مجبور شده از در نصیحت وارد شده و کمی پا روی خط قرمزها گذاشته است. به نوعی به این استنباط رسیده ام که نگذاشته اند و اگر میگذاشتند، مطالب سکسی را البته صد برابر بهتر از من، در کارش میگنجانید.در رمان پریچهر پدری را میبنیم که به شغل خانم بیاری مشغول است. در شیرین جمع چند دختر هرجایی را میبینیم و در گندم دختران فراری به دبی. اگر ترغیب شده ام که چنین کاری را انجام دهم بخاطر آنست که شاید در رضا وانتی، هر قسمت به طور مجزا، زیبا باشد، ولی عدم ارتباط بین قسمتهای مختلف، بوضوح مشهود است. که این نشان از عدم تسلط من به داستان نویسی دارد. تصمیم گرفته ام اگر رضا وانتی به مقصد رسید، یکبار دیگر تمام داستانهای این نویسنده را بخوانم و یکی را برای شروع کار انتخاب کنم. من توان نویسندگی را ندارم اما توان آن را میبینم که به سکس پنهان موجود در آثار این نویسنده نمود ظاهری بدهم. از پاسخ هوشمندانه شما سپاسگذارم استاد ایرانی عزیز
.
.
ایرانی گفت...

همت بلندارکه مردان روز گار از همت بلند به جایی رسیده اند .( استاد بی همتا سعدی یگانه )..لوتی خور عزیزم انسانها در آفرینش و استفاده از استعداد های خدایی هیچ تفاوتی با هم ندارند . تواضع و فروتنی زیباست اما به بزرگی دیگران نازیدن هم اندازه ای دارد . باید جنگید تلاش کرد . درست است که بزرگی انسانها در اخلاق و رفتار و منش آنهاست اما می توان قوی و غنی بود . تنها از خداست که می توانیم بتی بسازیم . خدا تنها بت پرستیدنی این دنیاست . و تمام انسانها می توانند به نوع دیگری بزرگی کنند . من خوانندگی را از شش سالگی شروع کرده ام با خواندن کتاب قصه های خوب برای بچه های خوب و نویسندگی را از هشت سالگی با نوشتن نامه ای برای یکی از بستگانم در شهری دیگر . که با تمبر و پاکت باطل شده ای به مقصد رسید .و بعد هم با انشا نویسی و خاطره نویسی و نوشتن نامه های عاشقانه برای دوست دخترم و خاطره نویسی در سربازی ادامه دادم . هرچند پانزده شانزده سال به خاطر شغلم نتوانستم دست به قلم شوم ولی باز هم خمیر مایه دوران کودکی برآنم داشت که برای پختگی بجنگم شاید خام باشم ولی دوست دارم بیش از آن که برای دیگران هورا بکشم برای موفقیت خودم بکوشم و از هنر خودم لذت ببرم .دفعه قبل هم گفتم نوشته هایی را می خوانم که تعجب می کنم این نوشته ها چگونه برنده بهترین جوایز شده اند مرا به یاد لیست خرید مهران مدیری در فیلم مرد هزار چهره می اندازند . در هر حال اگر به اندازه ارزنی بزرگ باشی و به خودت افتخار کنی بهتر از آن خواهد بود که به خرمن بزرگی دیگران بنازی . اینک برای من و تو بیش از آن که وقت خواندن باشد زمان نوشتن است . زمان ثمره دادن . بقیه که از شکم مادر نویسنده نشده اند . خود را بزرگ نمی دانم برای بزرگ شدن می جنگم اما از دیگران برای خود غول نمی سازم . بگذریم امید وارم موفق باشی ولی حیف ..حیف .. اگر حس می کنی که در زمینه هایی ضعف داری برای رفع آنها بکوش . این وقتی را که می خواهی برای نوشته دیگری بگذاری اگر نیمی از آن را به خودت اختصاص دهی به اوج خواهی رسید . البته احساس می کنم شاید توان انتقاد پذیریت کم باشد . بهترین راه برای مقابله با این حس و این که هر بار کسی از تو انتقاد کرد و تو بتوانی بر خود مسلط باشی این است که فوری نقاط مثبت و قدرت و توانایی خود را به یاد آوری و به خودت بگو یی این همه ویژگی مثبت داری حالا یه ضعف پیدا شده چه اشکالی داره دست کسی که انتقاد کرده درد نکنه ..برای سازندگی من بوده ..کارم بهتر میشه ..اگه بتونی با این غرورت بجنگی موفق میشی . حتی شاید بهتر از مودب پور ها ..این را هم در نظر بگیر که من و تو کار اصلی ما نویسندگی نیست . در گلستان و صحرا و بیابانی نیستیم که صبح تا غروب بی غل و غش بنویسیم . من صبح تا اوایل بعد از ظهر کار دارم . مسائل خانوادگی و گرونی هست .دارم داستان می نویسم ده بار صدام می زنن و هزار دردسر دیگه . اما یک نویسنده حرفه ای کار و شغلش همینه . من در ایران هستم و نمیگم درکجای ایران ..اما حس می کنم که بدونم اهل کجایی . نکات خاص فولکوریکی و چند نکته بسیار باریک دیگه در داستان آقا رضا وانتی وجود داشت که اگه اشتباه نکرده باشم منو به این نتیجه رسونده . در هر حال مهم اینه که ایرانی هستیم دلهامون به هم نزدیکه و من از صمیم قلب برای موفقیت تو و آزد فور اور گلم دعا می کنم و هر کاری که از دستم بر بیاد انجام میدم . حرف زیاده ولی طبق معمول جز این که یک بار دیگه بگم خیلی دوست دارم که خودت باشی وخودت چی می تونم بگم . در ضمن اگه می خوای این کارو انجام بدی یعنی استفاده از آثار استاد مودب پور یا هر کس دیگه ای رو حتما به این مسئله و نام نویسنده اصلی اشاره کن .اما هر قدر هم که در این کار موفق شوی باز هم یک کار تقلیدی یا استفاده از هنر دیگران بوده و آن زیبایی اثر رضا وانتی و رضا وانتی ها را ندارد . شاد و پیروز و تندرست باشی . خدا نگه دار : ایرانی

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
استاد ایرانی عزیز
اصرار دارم که اینکار را انجام دهم اتفاقا میخواهم نام نویسنده را در تیتر داستان بنویسم به طور مثال رمان یلدای واقعی. رمانی که مودب پور میخواست بنویسد.
     
  
صفحه  صفحه 10 از 49:  « پیشین  1  ...  9  10  11  ...  48  49  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA