انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 11 از 49:  « پیشین  1  ...  10  11  12  ...  48  49  پسین »

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)


مرد

 
Looti_khoor: استاد ایرانی عزیز
اصرار دارم که اینکار را انجام دهم اتفاقا میخواهم نام نویسنده را در تیتر داستان بنویسم به طور مثال رمان یلدای واقعی. رمانی که مودب پور میخواست بنویسد.
.
.
ایرانی گفت...

لوتی خور گل و دوست داشتنی ! برایت آرزوی موفقیت می کنم . حتی اگر انسان کفش ارزان قیمت وخاک گرفته خود را تمیز کرده آن را به پا کند بهتر از آن خواهد بود که با واکس زدن کفش گرانمایه دیگران غوغا به پا کند . (ایهام وتشابه )درپایان با این بیت از لسان الغیب خواجه حافظ شیرازی پرونده این قضیه را از طرف خود می بندم و کمی هم متاسف و متاثرم ..الا یا ایهالساقی ادر کاسا و ناولها ....که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها ..شاد کام باشی ....ایرانی

شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
آره داداش
شما پیامهای خصوصیتونو میخونید یا نه؟ کار داشتم با شما
     
  ویرایش شده توسط: Looti_khoor   
مرد

SexyBoy
 
aredadash
داش من اینجا در مورد نظرا بحث نمیشه هر چیزیو جای خودش بفرست
.What's life? Life is love
.What's love? A kissing
.What's kissing? Come here and I'll show you

Sexy
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
زن

 
دوست و برادر ارجمند و نازنین ایرج ایرانی دوست داشتنی مطالب جالبی را در مورد داستانهای سکسی و ریشه یابی آن در واقعیات جامعه ایران بیان کرده اید که حاکی از اطلاعات و فرهنگ و سوادو تجربه بالای شماست . نکاتی را که در خصوص بعضی از مسائل در ارتباط سکس با محارم بیان نموده اید به خوبی نمایانگر این قضیه می باشد که انگیزه و گرایش انسانها به سوی این موارد تنها ناشی از مطالعه این گونه داستانها نمی باشد که بسیاری از دوستان ایراد می گیرند و می گویند چرا از سکس با محارم بسیار می نویسید . در حالی که همان گونه که بار ها گفته ایم هدف اصلی از نگارش این داستانها نوعی تحریک جنسی و توجه به فانتزی بودن قضیه می باشد . در خصوص این که سکس بیشتر به جامعه مرفه پر داخته تا حدود زیادی درست می باشد . شاید به این خاطر باشد که دسته ای که در رفاه هستند فرصت و تمایل بیشتری برای پرداختن به این مسئله دارند اما خود من داستانهای زیادی نوشته ام که به سکس در روستا و طبیعت و در فضای باز پر داخته ام و در چند مورد نیز به سکس انسان و حیوان نیز اشاره ای داشته ام که یکی دو مورد آن مربوط به روستا بوده است . به نکته خوبی در مورد شهر نو اشاره فر مودید . من با استفاده از اطلاعاتی که از یکی از بستگان بزرگترم در مورد شهر نوی تهران به دست آوردم در داستان هرجایی مختصر اشاره ای به آن داشته ام .حتی سپاه پاسداران در سال 58 قرار گاهی در شهر نو تهران داشته و آنجا را کنترل می کرده است . شنیدن این خبر برای من تازگی و تعجب داشت . بد نیست اشاره ای هم به این داستان یعنی هرجایی داشته باشیم و در این تاپیک که جای بحث در خصوص داستانهای سکسی است در مورد یکی از داستانها بحثی به میان آوریم . البته خیلی جالب خواهد شد که همگان در این بحث مشارکت داشته باشند . به نوبت هر بار در مورد یکی از داستانها سخن می گوییم و دوستان باید ما را همراهی کنند . انتقادات و پیشنهادات خود را مطرح نمایند . عیب کاررا بیان کنند تا ما بهتر و بیشتر در خدمتشان باشیم . چون در قسمت نظرات پس از بسته شدن تاپیک ها این مطلب و بحث ها که می تواند برای عده ای مفید باشد خود به خود محو خواهد شد . البته دوستان می توانند با مراجعه به ذیل چند داستان از جمله فقط یک مرد بحث های جالبی را که استاد ایرج ایرانی عزیز در خصوص داستان مذکور و دفاع از اصالت و فرهنگ ایرانی بیان داشته مطالعه بفر مایند . البته از بحث اصلی امروز دور نشویم . دوستان توجه داشته باشند که مطالب ما در خصوص بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی می باشد . داستان هرجایی سر گذشت زن و مردیست عاشق که از غرب کشور و از نزد خانواده گریخته به تهران فکر کنم پنجاه و خوردی سال پیش می آیند . در حول و حوش میدان گمرگ و قزوین کنونی که شهرنو یا خانه فساد در آن نزدیکی بوده ساکن می شوند با فقر و نداری زندگی می کنند . صاحب یک دختر می شوند . دختری که او را به بهترین نحو تربیت می کنند دختری نجیب درس خوان به دور از هر حاشیه ای . اما این دختر پدر و مادرش را در سن 18 سالگی زمانی که می رفت امتحان کنکورش را بدهد و حتما در بهترین رشته قبول می شد از دست می دهد . صاحب خانه زنی فاسد بوده که به محض مرگ پدر و مادر شقایق به بهانه این که می خواهد او را به همسری پسرش در آورد او را می فریبد و به دام کسی می اندازد که در اصل پسرش نبوده .. دختر از روی درماندگی و این که در عرض یک هفته پدر و مادرش را از دست داده کسی را ندارد راضی به از دواج می شود . خود را در اختیار کسی که می پندارد همسرش می شود گذاشته و در هر حال با دسیسه هایی او را به فساد می کشانند دختری در مانده بریده از همه چیز . او می فهمد که آن پسر و زن .. پسر و مادر نبوده اند . صاحب خانه هرزه ای بوده که قبلا در شهر نو کار می کرده .. یک روز آن زن کثیف او را به شهر نو برده تا نشان دهد که اگر برای او کار کند بهتر است .و شهر نو خیلی بد تر می باشد . دست سر نوشت شقایق را از آن زن جدا می سازد . مدتی را به صیغه پیر مردی در می آید و صاحب دختری حلال زاده می گردد . مرد به خاطر همسر اولش به امریکا می رود . زن بار دیگر از روی ناچاری به هرزگی کشیده می شود . او اینک زندگی خود را وقف دخترش نیلوفر کرده . دختری پاک به نام نیلوفر پاک . اما هنوز نا خواسته یک زن هرزه است . به راستی جایگاه این زنان در کجای جامعه ما می باشد . بیشتر آنان این سر نوشت را دوست نمی دارند . دلهره و بی آبرویی را نمی خواهند . اما ما برای آنان چه کرده ایم . جز آن که وقتی چنین زنانی را که در جامعه می بینیم با انگشت به آنان اشاره کرده به بغل دستی خود می گوییم ببین ببین ! یه ج...ه ..داره رد میشه . البته خیلی دلم می خواست این اثر را با جزئیات بیشتری می نوشتم و تفسیرش می کردم ولی ظاهرا در این سایتها بیشتر به دنبال داستانهای تفریحی هستند . دوستان مشارکت داشته باشید . مدیریت محترم و زحمتکش تالار این تاپیک را برای همین گفتگو ها باز کرده وگرنه برای این نیست که خاک بخورد .. فعلا به همین مقدار بسنده می کنم و در جلسات بعدی به بحث در خصوص داستانهای دیگر می پردازم شاید که دوستان با تحرک و هم فکری و همراهی خود برای پیشرفت کیفی داستانهای این مجموعه اقدامات موثری انجام دهند . در پایان از استاد آقای ایرج ایرانی خوش قلم سپاسگزارم که با به پیش کشیدن بحث های جامعی در خصوص داستانهای سکسی بنده را وادار به نوشتن این متن کرده است . ضمنا توجه دوستان را به بحث و گفتگوی خود و استاد ایرج ایرانی عزیز در ذیل داستان فقط یک مرد و چند داستان دیگر جلب می کنم . با درود با استاد گرانفدر و تشکر از مسئولین محترم سایت لوتی و مدیران و معاونت محترم و مهسای عزیز مدیریت این بخش که این تاپیک را برای این گونه بحث ها مفتوح فرمودند . با نهایت احترام و امتنان : دوست و برادر شما ایرانی
     
  
زن

 
دلست آو آس گل و دوست داشتنی چی بگم من جز این که بگم دستت درد نکنه داستانها مو که تحمل می کنی حالا نوبت این پر چونگی هام شده . برای همه شما دوستای گلم همه خوانندگان عزیز و مسئولین محترم این مجموعه آرزوی موفقیت می کنم این جا بیش از این که خانه هوس و داستانهای سکسی باشه خانه عشق و اخلاق و دوستیهاست . شاید با کلام عاشقانه ای شاید با جرقه محبتی وشعله ور شدن پیوند خالصانه دوستان و دوستیها ونگرش زیبایی به زندگی بتوانیم راه رسیدن به فرداهای روشن را هموار تر سازیم . هرچند فردا روزیست که هرگز نخواهد رسیدو باید که امروز در کنارهم باشیم . آری فردا همین امروز است آن چنان که امروز همان فردا بود . با تشکر از دلست آو آس نازنین و سپاس از شهرزاد گلم . ...دوست و برادرت ایرانی
     
  
زن

 
لز با دختر خجالتی خیلی جالبه
     
  
زن

 
سپاسگزارم نرگس عزیز به خاطر پیام دلگرم کننده ات و به نظر من یکی از دلایل این که عمل لز یا لز بینی موفق و قابل پذیرش بوده و چندش آوری عمل گی را نداشته این می باشد که این رابطه ترکیبی از علاقه و هوس و محبتی می باشد که طرفین و شور و نشاط آنها توازن داشته به راحتی احساس یکدیگر را درک می کنند . هم جهت و هم دل هستند . با احترام و درود بسیار : ایرانی
     
  
مرد

 
the_last_of_us
خانم شیوا مدیری از بهترین نویسندگان این سایت بودند. بیصبرانه منتظر حضور گرم و فعال این بانوی محترم هستیم. (:
     
  
زن

 
ایرانی گفت ............تنها خداست که می تواند ان هم به کمک تو ...یاسین جان این جوابی که من دادم بهترین پاسخی بود که می تونستم برای پرسشت پیدا کنم . همه یه جوری از جواب دادن طفره رفتن البته تا حالا . چون نمی دونن موضوع چیه و شرایط زندگی اونا و امکانات و اصلا مشکل خودتو چیه . واسه همین میگن سری رو که درد نمی کنه دستمال نمی بندیم . اما به نظر من هیچ پرسشی نباید بدون پاسخ بمونه حتی اگه مبهم باشه . در این عالم کسی بی غم نباشد اگر باشد بنی آدم نباشد . امید وارم شادی و آرامش در خونه همه آفریده های خدا رو بزنه و برای رفتن به بهشت این همه سختی نکشیم . جمله قبلی من کنایه نبود احساس واقعی من بود . با درود بسیار و نهایت احترام دوست و برادرت : ایرانی
     
  
زن

 
dmc5: من احساس میکنم نویسنده داستان های همسر خوش هیکل من و یاسمین همسر فاحشه من یکی هست و این نویسنده با ۲تا نام کاربری اومده تا با ۲تا شخصیت فانتزی هاش رو بنویسه یکی رو سعی میکنی کمی به سبک واقع گرانه تر و عوام پذیر بنویسه و دیگری رو کاملا به سبک فانتزی و اسرار به واقعی بودن اون هم داره!!!که خود همین شک برانگیزه!!سبک داستان واقعی بودن یا نبودنش برام مهم نیست اما اسرار نویسنده جالبه!!وانکار کردنش !!؟؟شایدم اشتباه کنم اما نکات زیادی بر این مبنی هست که هر ۲نویسنده یکی هستند .۱_سبک داستانو نوعه نگارش وغلط املایی ها.۲.غیبتها.۳ادامه دادنها.همه این موارد این سوال رو برام پیش اورده که نویسنده با اینکارها به دنباله چی هستش؟؟؟
منم همچین تصوری دارم
اما فکر نکنم دنبال چیز خاصی باشه
همینجوری حال کرده بنویسه
وقتی مهربانیت از دور این قدر نزدیک است، حس میکنم جغرافیا یک دروغ تاریخی است....
     
  
صفحه  صفحه 11 از 49:  « پیشین  1  ...  10  11  12  ...  48  49  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA