انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 12 از 49:  « پیشین  1  ...  11  12  13  ...  48  49  پسین »

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)


زن

 
ایرانی گفت .....با سلام خدمت همه دوستان به ویژه ترانه عزیز و دوست داشتنی و با احساس و همچنین متاهل گرامی .وسایر دوستان . ترانه عزیز نظر لطفته که به داستانهام توجه داری و این باعث افتخار منه و اگر هم این افتخار نصیب من نمی شد که داستانهامو دوست داشته باشی باز به خودم این افتخارو می دادم که به تو احترام بذارم و دوستت داشته باشم . عقاید و اندیشه های هر انسانی برای او ارزش داشته و برای سایرین قابل احترام است . مخالفت با هر عقیده و نظری نباید باعث کوبیدن و حمله کلامی و انتقاد تند و شاید گاهی تو هین به شخص مخالف شود . این که یک مردی راضی می شود زنش فلان کار را کند یا نکند مسئله ای جداست و این که داستان طبیعی نوشته شده یا غیر طبیعی مسئله ای دیگر و باز این که شیوه بیان این تخیلات طبیعی است یا غیر طبیعی مسئله ای دیگر .. راستش من فرصت مطالعه داستانها را ندارم و واقعیت این است که حدود ده سطر اول این داستان را خوانده ام که کاری پیش آمد و فرصت ادامه آن را پیدا نکردم که این مطالعه بیشتر به خاطر نظرات قابل احترام و تامل ترانه جان بوده است که البته ناگفته نماند بسیاری از دوستان هم پاسخهای منطقی خاص خود را داشته اند . پس چه بهتر که ما نظرات ترانه را تحمل کنیم و با بر خوردی منطقی او را وادار نکنیم که احساسات خود را به گونه ای دیگر نشان دهد . همین ترانه نازنینی که ازمن دفاع می نماید و من در برابر این بر خورد او به خود می بالم از مخالفین سر سخت داستانهای سکس با محارم است و شاید بار ها و بار ها در این مورد با هم مکالمه داشته ایم . من دلایل خاص خودم را داشتم و او هم دلایل خود را . اما آن چنان بر خورد منطقی داشته که کاملا در یافته که اگر ایرانی داستان سکس با محارم می نویسد داستانهای سکس با غیر محارم هم می نویسد پس او در پی تخریب شخصیت به سبک آخوندی نیست . او درکم می کند که اگر من داستان سکسی مامان و بابا تقسیم بر سه را دارم داستانهای سکس با محارم را دارم چیزی کمتر از یک چهارم داستانهای مرا تشکیل می دهد و این بی انصافی است اگر بگویند که من فقط محارم نویسی می کنم . چون آفتاب آید دلیل آفتاب .. از داستانهای در حال حاضر ..داستان های هوس اینترنتی ..ماجراهای مامان زبل ..به دادم برس شیطان ..انتقام میسترس ..شیدای شی میل ..لز با دختر خجالتی ..پسران طلایی ..خانم مهندس روشنک ...زنی عاشق آنال سکس ....اتوبوس هوس ..خانوما ساکت ..وووو.....کدامش سکس با محارم است .؟.من 700عنوان اثر و داستان و3000پست دارم زمانی می توان در مورد من و نوشته هایم قضاوت کرد که هر 700عنوان اثر و3000 پست که برای سلیقه های مختلف نوشته شده مطالعه شود . . البته عنصر تخیل در سکس وجود دارد در هر داستان و رمانی . حتی واقعی ترین رمان دنیا مانند بینوایان ویکتور هوگو پر است از تخیل .. در هر حال زائیده ذهن نویسنده است . در منطقه ما مردی معتاد را می شناختم که در حضور او با زنش رابطه جنسی بر قرار می کردند . ملت و سپاه می دانستند و آخرش هم نتوانستند کاری بکنند . بگذریم از بحث خارج نشویم . ترانه نازنین نظر شخصی خود را بیان کرد و شاید در یکی درمورد خاص هم باید بیشتر تامل کند . ما در جامعه افراد سادیسمی و روانی داریم که از آمیزش زنان خود با دیگران لذت می برند اما روانی اند و بسیار انگشت شمار ..در داستان تصویر زیبای سکس به یکی از این روانی ها اشاره کرده ام .. اما این که شخصی در خیابان مدام از دست مالی شدن همسرش لذت ببرد آن مسئله ای دیگر است . گاه غیر طبیعی بودن در کل یک مسئله می باشد گاه در بیان جزئیات آن . من در داستانهای راز نگاه ..فقط یک مرد و زن نامرئی اصل ماجرا را و سیستم داستان را بر پایه تخیل نشدنی قرار داده ام اما در اینجا بعنی همان داستانها سبک و سیاق را به گونه ای در آورده ام که خواننده روند داستان را بر مبنای طبیعی بودن آن پیگیری نماید . این مثال را برای چند مین بار می زنم در یکی از سایتها غیر از امیر و لوتی .. داستانی خواندم که خیلی سریع رفت رو اصل مطلب و اونم عجیب و غریب . خب این معلوم است که برای سیاه و پر کردن سایت است . نوشته بود من و زن و دوستم رفتیم جنگل . زنم و دوستم رفتند قدم بزنند . من از دور آنها را می دیدم . دوستم زنم را دستمالی می کرد ...من چیزی نگفتم ...به این میگن غیر طبیعی .. نه به خاطر این که اون مرد می تونسته بی غیرت نباشه .. به خاطر این که این طور صریح به موضوع پرداختن و وارد عمل شدن داستان رو لوس و لوث می کنه .ترانه نازنین حرف بدی نزده گفته داستان زیباست فانتزی خوبی داره و با منطق گفت که نمی تونه زندگی نویسنده باشه ..حالا من ذقیقا نخوندم که نویسنده به این ایراد چه پاسخی داده .. این درست نبود که دسته جمعی به اون بتازیم و صورت قضیه رو عوض کنیم .یکی اون بگه و یکی این بگه و شهرو شلوغش کنن . سایت لوتی کانون نویسندگان و کارشناسان بزرگ با سنین مختلف می باشد و من لذت می برم از این که می بینم هرروز جوانان با عشق به قلم و نویسندگی احساسات و اندیشه های خود را بیان می کنند ومسئولین محترم این بستر را برای انان فراهم می آورند اما مهم تر از این نگارش ها پیوند دوستی ها و احترام متفابل به یکدیگر و عقاید هم می باشد . آن چیزی که ایران عزیز ما از فقدان آن رنج می برد . حتی اگر به ما بگویند آخوند ها رفته اند دموکراسی طلبان بفرمایید این گوی و این میدان به جای سازندگی در همچه امروزی به سر و روی هم خواهیم کوفت . پذیرش دموکراسی جنبه می خواهد ظرفیت می خواهد باید تاب تحمل عقاید دیگران را داشت . روی سخنم با همه دوستان و نازنینان است . شاید در پیامهای بعدی خود ترانه عزیز در یکی دومورد تند رفته باشد اما آیا به پرسش اولیه او پاسخ صحیحی داده شده ؟/؟آیا بر خورد صحیحی با او شده ؟/؟ آیا درست است دانشجو از استاد چیزی بپرسد و حتی از او انتقاد کند و دانشجوی دیگری بیاید وبه دانشجوی اولی بتوپد .؟/؟ هدف همه ما با لا رفتن کیفیت داستانها وتفاهم در محیطی دوستانه می باشد . می توانیم بهترین دوستان هم باشیم . داستانهایی را که دوست نداریم نخوانیم . اگر ایکس از من می خواهد فلان داستان را ننویسم ایگرگ و زد و ام و اف ازمن می خواهند که بنویسم .. و این من هستم که باید با منطق مسئله را بر رسی کنم . داستانهای سکسی آن ارزش و قابلیت را ندارند که این چنین دوستیها را زیر پا بگذاریم . همه زائیده فرهنگ غرب هستند . بیایید فرهنگ زیبای خود را به آنان القا کنیم . اگر سری به سایتهای دانلود فیلمهای سکسی بزنید کاملا متوجه می شوید که انواع و اقسام این سکسهای من در آوردی محارم مثل مادر و پدر و عمه و خاله و دایی و عجیب و غریب هایی مثل قلاده به گردن بستن و شخصی را به روی زمین کشیدن که به آن اسلیو بازی می گویند همه زاییده فر هنگ بیگانه می باشد . در هر حال در دنیای فانتزی ها باید که یکدیگر را دوست داشت و تحمل کرد . تعصب به جای خود اما قضاوتها را باید که بر پایه منطق قرار داد . درهر حال ترانه جان من در بیشتر موارد بهت حق میدم اما نباید زحمات خانومی عزیز و قلم شیوا و تصویر سازیهای جذاب او را فراموش کرد (در همین فاصله یکی دو قسمت از داستانش را خوانده ام )ونویسندگان عزیز و طرفدارانشان بدانند که باید به انتقاد از جنبه سازندگی آن نگریست . ترانه نازنین می دانم دوستان و نویسنده گرامی قصد توهین به شما و شعور و فر هنگ بالا و والای شما را نداشته شاید هدف او به نوعی فانتزی تر کردن داستان بوده . ولی خب یکی مانند شما شجاعانه نظرش را می گوید و یکی مانند من دوست دارد همه با هم در کنار هم و دوستانه اگر هم اشتباهی کرده اند به اشتباه خود اعتراف کنند زیبا بگویند و زیبا بنویسند . درصفحات 5 و 6 تاپیک داستان همسر خوش هیکل من نویسنده از خود و ماجراهای خود گفته و این که این واقعیت زندگی اوست .در هر حال به این فشردگی وجزئیات ؟/؟!خانومی نازنین ترانه عزیز از شما پاسخ می خواهد نه از من ایرانی نه از متاهل گل .. نه از محسن خان عزیز ...نه از دی ام سی پنج با احساس و خونگرم .البته نظرات همه این عزیزان ارزشمند است و در صفحه دموکراسی می توانند عقیده خود را بیان نمایند .. ما همه فقط احساسات و عقاید خود را بیان می کنیم اما با این همه هیاهو پرسش ترانه تاکنون پاسخی جز سکوت نداشته است . دوستان ..دوستتان می دارم . ترانه جان کسی قصد تو هین به شما دوست داشتنی را ندارد .و می دانم هنوز به پرسش اصلی شما از سوی نویسنده پاسخی داده نشده . به امید روز و روز گاری که بتوانیم یکدیگر و عقاید و اندیشه های یکدیگر را تحمل کنیم تا آن چنان نکنند که در ایران 57 کرده اند و همچنان می کنند .دوستتان دارم . همگی شاد و تندرست باشید .دوست و برادرتان : ایرانی
     
  
زن

 
ایــــــــــــرانی گفت .........با عرض سلام و ادب و احترام خدمت خوانندگان عزیز و دوست داشتنی و برادران و خواهران نازنین . . مدتیست که داستان فقطیک مرد به پایان رسیده که من از دو جای خالی این داستان یکی آن را به داستان پسران طلایی اختصاص داده اکه تعداد انتشارش به دو بار در هفته برسد و جای خالی یکشنبه های آن را به داستان جدیدی به نام عجب بله برونی داده ام که آره داداش عزیزم درخواست تاپیک آن را داده و به زودی انتشار آن در این مجموعه شروع خواهد شد . البته در سایتی دیگر قسمت اول آن را منتشر کرده ام . داستان عجب بله برونی ! یک داستان سکس خانوادگیست . داستانی که کاراکتر ها یا شخصیتهای آن را 6 نفر تشکیل می دهند . شش نفر که نسبت های فامیلی جالب و تر کیبی هم با هم دارند . داستان از زبان افشین پسری 18 ساله بیان می شود . افشین دختر خاله ای به نام افسون دارد که دختر عمویش هم می شود اوهم 18 ساله است . دیگه از دست این عدد مصنوعی 18 کلافه شدیم . دو خواهر دو قلو با دو برادر دو قلو از دواج می کنند .که پدر و مادر های افشین و افسون هستند . با این حساب برادر ها باجناق هم می شوند و خواهرها جاری هم . افشین و افسون تک فرزندند و با هم دوستند . پس از موفقیت در پذیرش به دانشگاه خانواده ها تصمیم می گیرند که با انجام یک مراسم ساده بله برون ۶ نفره چندی بعد آنها را به عقد هم در بیاورند . البته این داستان مثل هر داستان سکسی دیگه ای تخیلی است با تکیه کلامهای خاص خودش . که به زودی انتشار ان در همین مجموعه آغاز خواهد شد . نمی دونم چرا بی اختیار به یاد حرف یکی از دوستان افتادم که ضمن تعریف از نوشته هام این انتقاد رو هم داشت که بیشتر زنای داستان های سکسی من حالت ج ن ده را دارند . البته من در تکمیل حرف این دوستمون باید می گفتم همه همچین حالتی دارند . اصلا در داستانهای سکسی نویسنده اش هر کی که باشه تمام زنایی که حالا به صورت محارم .. غیر محارم .. خیانتی و ... وارد سکس میشن همچین حالتی رو دارند . ج ن د ه فقط به این نمیگن که بخوای بری زیر یا روی پل سید خندان و.یا جاهای دیگه ...قدم رو کنی که یکی بیاد تو رو ببره و یه پولی بهت بده و باهات کاری کنه . از نظر من زن اون پزشکی که همراه شوهرش راه نمیفته نمیره خارج تفریح تا در ایران بمونه و با دوست پسرش حال کنه یک ج ن د ه هست .. حالا اسم زنای بیچاره و کم چاره ای که از روی ناچاری به این کار رو آوردن بد در رفته .یعنی اگه هر زنی به غیر از شوهرش با مرد دیگه ای راه داشته باشه حتی اگه صد قسمت هم مقدمه چینی بشه تا به اون مرحله برسه بازم یک زن ج ن د ه هست حالا ما به عنوان داستان یک جنبه فانتزی بهش میدیم . هرچند به اینا و زن اون پزشکی که در بالا گفتم میگن ج ن د ه با کلاس . در هر حال این داستانها چه محارم و چه غیر محارم همه جنبه تخیلی داشته و دیگه کسی که وارد این سایتها میشه واسه تقسیم کردن و تقسیم شدن نون و حلوا و مراسم برگزاری دعا و مناجات که نمیاد . .. یکی می بینی که ادای اینو در میاره که عاشق مامانشه و از اون طرف لذت می بره از این که داستانی نوشته میشه که خیانتی زن به شوهر باشه .. یکی می بینی دختر داره و عاشق دخترشه چندشش میشه از داستانهای سکس پدر با دختر ولی چون خواهر نداره شاید از داستانهای سکس برادر با خواهر و مطالعه اون لذت ببره .. و یکی هم مثل من اون ارزشو تا اون حد به این داستانها نمیده که خودشو غرق در این کنه که این شخصیتها حتما همونی هستند که از اونا یاد میشه . در هر حال من به غیر از همجنس بازی مردان به همه داستانها حالا کم یا زیادش توجه دارم و در مورد گی مردان هم همان گونه که بار ها گفتم توانایی شو دارم که مختصر و برای گی ها بسیار مفید هم بنویسم . و اینو هم می دونم که این داستانها رو اگه بنویسم فوق العاده طرفدار کتبی هم پیدا می کنه ولی چه کنم که سختمه و حس می کنم که یه توهینیه به مردانگی .. در اینجا ممکنه یک ظریفی بپرسه که اگه تو اینو تو هین به مردانگی و شخصیت کسی می دونی پس چرا از سکس پدر و دختر و مادر و پسر و...می نویسی . خب باید در جواب گفت سکس با محارم تقریبا وجود نداره . حداقل در جامعه ما که این طوره . ولی همجنس بازی مردان فوق العاده زیاده . یک امر طبیعی تر به نظر می رسه و نوشتن اون به صلاح نیست . هر چند روحیه و خصلت کسی اگه بخواد با این داستانها تغییر پیدا کنه باید به حالش تاسف خورد . اما داستان فقطیک مرد تموم شد . من در پایان داستان تفسیری برش نوشتم به نام یک مرد یک جهان که دیگه اینجا نمیارم . این داستان فقط یک داستان سکسی نبود . در این داستان خواستم اتحاد بین جهانیان توسط کوروش آریایی را نشان دهم . سبطره ایران را به جهان نشان داده حکومت ارتجاع ولایت فقیه را پوشالی معرفی کنم . کوروش جهان را متحد می سازد . در نهایت پیروان همه ادیان به صلح و صفا در کنار هم زندگی می کنند . بمب هسته ای معنایی ندارد . همه شریک غم ها و شادیهای هم می گردند . بر تری نژادی مفهومی ندارد . در نهایت این بود پیام داستان فقط یک مرد . یکی از دوستان می گفت کاش آن را به صورت سناریویی در می آوردم و تبدیل به فیلمش می کردم . .البته نظر لطف این دوستمون بود که این اثر مرا یک شاهکار معرفی کرده بود .. برای فیلم شدن یک اثر باید به شرایط جامعه نگاه کرد . در جامعه ما که نمیشه فیلمی سکسی عشقی اجتماعی ساخت و اگر هم در خارج از کشور این کار صورت بگیرد خب امکانات و هزینه و علاقه می خواهد .من در این داستان تاریخ و افتخارات اقوامی مثل یونانیان و مغولان و خیلی های دیگر را به زیر سوال برده ام . قدرت کوروش را در آغاز به خاطر مسئله جنسی بالا برده اما در نهایت این خصلت انسان دوستانه و ایجاد وحدت بین جهانیان بود که او را بر ترین انسان روی زمین ساخت . انسانی که شایستگی آن را داشت که رهبر جهان باشد . کوروش ولی فقیه نبود . یک شیعه بود ولی یک شعه انسان و یک انسان شیعه . کوروش نمی گفت که به زور مسلمان شوید . کوروش مردی ایرانی که او را از میان هم شهریان بنیامین نتان یاهوی ایرانی و مهاجر به اسرائیل برگزیده تا نشان دهم در دنیایی که انسانیت حرف اول را می زند دشمنی ها را باید به دور ریخت . در هر حال جا داشت که این اثر حداقل تا قسمت سیصد و حداکثر تا چهار صد ادامه داشته باشد اما بیشتر خوانندگان برای خواندن مطالب سکسی به این سایتها می آیند وبه سرعت از کنار بسیاری مطالب می گذرند در هر حال امیدوارم آنهایی که داستان فقط یک مرد را مطالعه نکرده اند حداقل چند قسمت آخر ان را بخوانند . داستانی که در کل سرشار از سکس و عشق و عاطفه و وطن پرستی و مبارزه با نژاد پرستی بوده و اگر در قسمتهایی به بر تری قوم آریا و ایرانی اشاره شده به خاطر تحقیری بوده که از سوی مشتی نویسنده و فیلمساز ابله و توطئه گر نسبت به پارسها و ایرانی ها و هخامنشیان و...صورت گرفته است . هرچند پردازش به این مسئله از سوی من اندک بوده است و جا داشت که با حوصله و همراهی خوانندگان با شرح و بسط بیشتری به توضیح این مسائل می پرداختم . ..درنهایت از همه شما دوستان شکیبا سپاسگزارم که با حوصله داستانهای اینجانب را پیگیری می کنید و داستان عجب بله برونی را هم سعی خواهم کرد که در زیر 20 قسمت به پایانش برسانم چون کلی سوژه ابتکاری در ذهنم دارم که باید یواش یواش اونا رو هم پیاده کنم . با درود به همگی و نهایت احترام و امتنان . دوست و برادر شما : ایرانی
     
  
زن

 
sharif_sharifi: خب. یه عالمه مثلا داستان داریم.. که مثلا نویسنده همه اونها هم یه نفره. که مثلا فکر هم می کنه خیلی مثلا صاحب نظره! که مثلا فکر می کنه چون چهل تا مثلا داستان )که سر وته همشونو بزنی همش یکیه و تکراری( پس برای خودش نویسنده ای شده! حالا من که نمی گم کیه! کسی ام منظور منو نگرفته! نه؟!
متاسفانه من همچین هنری ندارم که چهل تا داستان بنویسم که همه شون شبیه به هم باشند با سوژه های مختلف کاراکتر های مختلف .. اگه همچین آدمی دیدی به من بگو که من در مقابلش سجده کنم . البته با اجازه خدا و شما . ولی چه کنم که اون خود پرستی میشه . ولی یه توضیحی میدم در مورد داستانها ی در دست انتشار فعلی ..۱-پسران طلایی ..داستان در مورد پسزی است که به استخدام زنی در می آید که از او می خواهد در میان مردان نقشی هرجایی داشته باشد و زنان استخدامش کنند . ماجراهای بسیار متنوعی داریم و تازه در آغاز راهیم . ۲-داستان لز با دختر خجالتی که نیاز به تو ضیحی ندارد و کامنتهای آن بسیار طبیعی و غیر فر مایشی است ۳-زن نامرئی .. داستانی تخیلی سکسی که زنی می تواند خود را غیب کند و این نوع خصلت می تواند ماجراهای جالبی به وجود بیاورد ۴-به دادم برس شیطان که داستان زنی است شوهر مرده که غرق افراد مذهبی نما شده با آنان سکس می کند و چهره شیطانی آنها را به نمایش می گذارد ۵-اتوبوس هوس .. سکسهایی در اتوبوس با ماجراهای متنوع ۶-هرکی به هر کی .. یک سکس بسیار گسترده خانوادگی که واقعا حیفم میاد در ۵۰ قسمت دیگه تمومش کنم . انواع و اقسام سکس رو درش میشه دید . برادر و خواهر .. پدر و مادر ...پسر و مادر .. زن داداش و....با سوژه ها و مطالب بسیار متنوع و گاه طنز پنهان و آشکار ۷-عجب بله برونی .. دو برادر دو قلو با دو خواهر دو قلو از دواج می کنند .. حاصل یک از دواج یک دختر و حاصل از دواج دیگر یک پسر است ..ماجراهای جالبی اتفاق می افتد که پس از تایید تاپیک حتما مطالعه بفر مایید ۸-گناه عشق .. داستانی عشقی و..که سراسر هیجان و واقعیات اجتماعی و زندگی در روابط انسانها وتمایلات سرکش و..می باشد . اثری واقع گرایانه تر از آبی عشق ...۹-بابا بخش بر چهار ..مردی با چهار دختر و ماجراهای خاص خود .. تفسیرش دیگه وقت می گیره ۱۰-مامان بخش بر چهار .. زنی با چهار پسر .. این هم برای طرفداران بی شمار داستانهای سکس با مادر که در هر دو سایت امیر سکسی و لوتی بیشترین طرفدار را دارد . حالا گاه صدای مخالفین بلند تر است دلیل نمی شد که به طرفداران بی شمارش بی توجه باشیم ۱۱- انتقام میسترس .. به دختری به نام شیوا تجاوز می شود . خواهرش شیما برای انتقام تلاش می کند وارد باند قاچاقچیان می شود ..عاشق پسری به نام بهزاد می گردد ۱۲-هرجایی .. شاهکاری که در آخر کار به اوج کار خود می رسد البته بزرگسالان بهتر می توانند این داستان را هضم نمایند . داستان دختری که نا خواسته به هرزگی کشیده می شود و تمام امید و آرزوی آینده اش را در دختری به نام نیلوفر می بیند . نیلوفر پاک نیلوفر مقدس .. ۱۳- شیدای شی میل .. شیدا دختری شی میل که از کودکی با لاله دوست است . او از دو طرف لذت سکسی خود را تجربه می کند .. برای او فرقی نمی کند کسی که با اوسکس می کند مرد باشد یا زن . باور کنید یک شی میل هم از نزدیک ندیده ام و تا چندی پیش اطلاعی در این زمینه نداشته ام . ۱۴-دوباره زن نامرئی ۱۵ -داستان تک قسمتی سکسی ..هر بار در مورد یک موضوعی ۱۶-دوباره پسران طلایی ۱۷-دوباره لز با دختر خجالتی ۱۸-زنی عاشق آنال سکس .. دختری که در آغاز جوانی برای اولین بار آنال سکس داشته .. به خاطر جلب توجه درد ان را تحمل کرده و با تعریف پسر ها شاد شده و به خودی خود به این عمل گرایش پیدا می کند .. ۱۹-خانوما ساکت .. مردی در دبیرستانی دخترانه همراه با ماجراهای متنوع .. هزچند حالت دو سه مورد سکس او با خانوم معلم هاتکراری شده ولی در میان نکات متنوع داستان می توان محوش نمود .. مردی که با چند دانش آموز و مادران آنها نیز رابطه ای سکسی داشته . کارش مخ زنی است . البته ناگغته نماند طرف های او هم آمادگی مخ زده شدن را دارند ۲۰ بابا بخش بر چهار برای بار دوم ۲۱-مامان بخش بر چهار برای بار دوم ۲۲-گناه عشق برای بار دوم ۲۳ هر کی به هر کی برای دومین بار ۲۴-ماجراهای مامان زبل .. زنی که شوهرش مرده ۷ تا بچه هم دارد ولی با انواع و اقسام زبل بازیها دور و بر خود را از فرزندان خالی نموده با افراد مختلف از هر قشری سکس می نماید ۲۵ هوس اینترنتی که در مورد زنی بسیار زیبا و خوش اندام است که پس از آن که شوهرش تصاویر سکسی او را به اینترنت می دهد واو متوجه می شود .. خود اقدام به این کار می نماید . دوست دارد بدون اجازه شوهرش این کار را بکند . شوهر دوست دارد که سکس زنش را با دیگران ببیند اما زن به دور از چشم او گاه زیر آبی هایی می رود ۲۶-شیطون بلا .. دختری زبل و شجاع ولی شیطون.. بالاخره کارمند می شود و ابستن حوادث زیاد .. او در این داستان قدرت زن را به رخ مرد می کشد ۲۷ داستان تک قسمتی سکسی ۲۸- داستان تک قسمتی عشقی ..و گاهی چند مطلب ادبی به قسمت دل نوشته ها ی ایرانی در بخش خاطرات و داستانهای ادبی اضافه می کنم . خب دوست گل و عزیز من .. نازنین من ببینم تو تا حالا این۳۲۰۰ پست و هفتصد اثر سکسی وعاشقانه مطالب ادبی مرا خوانده ای .. من تا به حال حدود دواز ده هزار صحنه سکسی را تشریح کرده ام . این جوری نگاه نکن یه تاپیکی تقاضا میشه و ده روز معطل می کنن و آخرشم معلوم نیست تایید کنن یا نه .داداش من به تعریف و تکذیب نیاز ندارم . نوشته ها ی خودمو خودم تفسیر نمی کنم و شرح و بسطش نمی دم که یه وقتی نگن اله بله جیم بله . جز در موارد استثنایی . چرا همین جور نخونده و نسنجیده قضاوت می کنی . جای کسی رو تنگ کردم ؟ به کسی گفتم بالای چشت ابروست . بازم دستت درد نکنه که سبب شدی یک تو ضیحی در مورد داستانهای تکراری خودم بدم و حرفهای تو رو نایید کنم آخه مرد شریف تو رو خدا این جوری قضاوت نکن دلم به حالت می سوزه . به خدا می خندند . به جای این کارا برو چهار تا مطلب بنویس .حالا تکراری هم شد عیبی نداره . آدم در زندگی حسود نمیشه . هر چی بقیه حسادت کنن من قوی تر میشم . چون با موفقیت دیگران شاد میشم . من آن پرسپولیسی هستم که اگه در بازی استقلال و پرسپولیس داور باشم و به نفع استقلال پنالتی شه پنالتی رو می گیرم حتی اگه طرفدارای تیم محبوبم فحشم بدن .برات آرزوی موفقیت می کنم . یه خورده اگه دقت کنی می بینی که در این داستانهای تخیلی خالی بندی شده کدومشون بیشتر حال آدمو بهم می زنه . ولی خب باید برای همه عزیزانی که شجاعت به خرج میدن و می نویسن احترام قائل شد . منم به تو احترام میذارم و به خاطر این قضاوت عجولانه و شاید مغرضانه و دیکته شده ات گله ای ندارم . چون ان که باید مرا بشناسد می شناسد . من از هشت سالگی نویسنده بوده ام البته این را مدیون آن پستچی هستم که نامه مرا به خاله ام در شهری دیگر با تمبری باطل شده فرستاد . هرگز فکر نمی کردم که آن نامه به خاله ام برسد . خواندم و خواندم و خواندم و نوشتم و نوشتم و نوشتم . زمانی می توانی قضاوت کنی که هزاران پست و صد ها اثر مرا خوانده باشی . درختی که پر بار تر راست سرش پایین تر است و فواره ای که به ناگهان سر بلند می گردد سرنگون می گردد . افتادگی آموز اگر طالب فیضی هر گز نخورد آب زمینی که بلند است . خداوندا قطره ای از اقیانوس بیکران جوهر قلم خود را به من بخشیده ای تو را سپاس می گویم که به من توانایی نوشتن داده ای . مرا به حال خود وا مگذار . مغرورم نساز . به من اجازه نده که به دیدن نا دانان بپندارم که دانایم . که بخشنده دانایی و توانایی تویی . دوست خوب من شاد و سر بلند و تندرست باشی . دوست و برادرت : ایرانی
     
  
↓ Advertisement ↓
زن

 
elaheyemarg_64: درود بر شما.خوشحال میشم در مورد داستان " من و غربت" نظر بدید تا مشکلاتم را برطرف کنم.با سپاس از شما
حداقل نیمی از داستان بسیار زیبایت را خوانده ام و نظر خودم را در ذیل داستان مربوطه منتشر کرده ام . تا صفحه ۱۶ تاپیک که مطالعه اش کرده ام فوق العاده بود . به دوستانی که هنوز فرصت مطالعه آن را پیدا نکرده عاشق داستانهای عشقی و لطیف و گیرا هستند خواندن آن از این حقیر توصیه می گردد البته چاشنی سکس این داستان هم قوی و موشکافانه می باشد . با تشکر از الهه مرگ نازنین به خاطر نگارش این داستان زیبا ! دوست و برادرتان : ایرانی
     
  
زن

 
elaheyemarg_64: سپاسگزار از اینکه وقت گذاشتین.
خوهش می کنم . دوستی و برادری با شجاعان امر نویسندگی برایم مایه بسی افتخار و مباهات است . شاد کام باشید ...ایرانی
     
  
زن

 
sharif_sharifi: بعضی ها از بچگی نویسنده ! بودن. اما املاء درست چهارتا کلمه رو بلد نیستن و چهار تا اسم معمول رو هم ذهنشون نمی کشه پیدا کنن که اسم آکبند و نیست در جهان برای مثلا شخصیتهای! داستانشون بذارن!
همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزاده اند : بزرگمهر حکیم ......تا بدانجا رسید دانش من تا بدانم همی که نادانم : انتساب به ابو شکور بلخی یا ابن سینا ...استاد ارجمند شریف شریفی عزیز خوشحالم که می توان از دانسته های گرانمایه و تجربیات ارزنده شما نهایت استفاده را نمود برای آموختن هیچ گاه دیر نیست . تنها خداست که همه چیز را می داند .ومی تواند برای سه چهار هزار پست و داستان ..همیشه اسمهای آکبند و فابریک و سوپر متالیک انتخاب نماید انسانها باید دلهایشان را از کینه و حسد و خود خواهی ها تهی سازند باید که به قسمت پر و تر لیوان نگریست حتی اگر قطره ای باشد .....گاه از شب تیره و تار بیشتر می توان آموخت تا از روز روشن و آشکار ..هرچند باید بدانیم خورشید هرگز خاموش نمی گردد مگر او بخواهد .خوشحالم که راهنمایان و همراهان خوبی چون شما رادر کنار خود می بینم با نهایت احترام و امتنان ..دوست و برادر شما : ایرانی
     
  ویرایش شده توسط: shahrzadc   
زن

 
sharif_sharifi: بعضی ها اینقدر تو توهم "جادوی قلم"شون هستن که فکر کردن در حد "دشمن داشتن" هستن!! نوچ!
خدا وند جادوگران را هدایتشان فر ماید . آمین یا رب العالمین .. : یک جادوگر ایرانی
     
  
مرد

 
بنظر شما برای چی یک نفر میاد خاطرات سکساشو مینویسه میذاره اینجا ؟ من نمیدونم اینشو ولی هرکسی شاید دوست داشته باشه یا دلیلا دیگه داشته باشه ولی خودم اگه بخوام این کارو بکنم دلیلش اینه که وقتی یک خاطره رو میگمش یک جاش اونیه که یکی میخونه میگه خوش بحالتون چقدر لذت بردید ولی یکجاهاش هست که نمیشه نوشتشون مثل وقتی که یکی داره میکنه یک کاری میکنه که دوست نداشتم ولی وقتی مینویسمش و دوستا دیگه هم در بارش نظراشونو میگن اون قسمتای اون خاطره که هی توی فکرمه ناراحتم میکنه راحتم میذاره. یکبار مثلا میگم اینو وقتی سکس میکردیم یکجوری میخندید یا هی میگفت اوفففف که هرچی میگفتم نگو بازم میخندید. اونطوری میگفت.الانم یادم میفته همش میگم کاش نمیذاشتم بکنه. وقتی مینویسم اون خاطرشو چیزا اینطوریش رو نوشتنی نیستن ولی همش نمیاد توی سرم.ولی میخونتش همینا که اینجان بگن نظرشونو و بدترشم اینکه یک چیزی نگه کسی که بگم کاش نمینوشتمش توی اینجا.
اونجای هم که باید خاطره گذاشت نوشته سکس مردا .خب اینا مال سنیه که نوجونی با اولا جونی هست دیگه.تا بیست و یک سالگی که نمیدونم مردای بزرگسال میشه یا نه.
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش
     
  
مرد

 
mehran_tosi: سعی کنید با نظرات باعث پیشرفت و بهتر شدن سطح داستان و یا خاطرات بشید.
واقعا ها .منم با این نظر شما وافقم.به بعضی خاطره ها یک طوری نگاه میکنن یا میگن مگه میشه اینطوری .این چیزا هست تازه بیشتر هم هست خیلیا نمیگنش.من یه چیزیو نمیدونم این نیست که نباشه.سکس ضربدری که نوشتید باورم نمیشه ولی شاید هست که میگنش دیگه.
خدایا گناهان منو تو ببخش
همه آدمها گناه کردند
خدایا گناه همه را ببخش
     
  
زن

 
motaahel: وضع بخش داستان های سکسی خیلی تاسف برانگیزهقبلا چقدر خلاقیت میدید آدمسکس خانوادگیش که تهوع اوره. قبلا انقدر داستان خانوادگی نبود. الان بقیه انواع کم شده و این نوع زیاد شده. از زمانی که اینجام شده یه صفحه بازنویسی از سایت "ایرانی".همون که از سکس خانوادگی شخصا بدش میاد ولی عمده داستان هاش و اصرارش به داستان خانوادگیه!!!! اونم بخاطر اصرار خوانندگان ؟!!!؟
سلام داداش متاهل عزیز خسته نباشی ... من نمی دونم چند بار باید بگم که سکس سکسه .. همه شون یکی هستند .. اگه همه شون ارزش دارند در یک سطحه .. اگه همه شون بی ارزشن بازم به یک اندازه بی ارزشن .. ... داستانهای سریالی در حال حاضر من که سکس خانوادگی داشته باشه ...1--خانواده خوش خیال ۲- هرکی به هرکی ۳-بابا بخش بر چهار ۴-مامان بخش بر چهار هستند .... ۵ -داستان مرا ببخش خواهرم رو که می خواستم تک قسمتی بنویسم که به این صورت در اومد ..۶-عجب بله برونی ۷ -درصد کمی از داستان زن نامرئی به سکس خانوادگی اختصاص یافته که زیاد نیست و در پسران طلایی شاید یکی دوموردی در آینده سکس با محارم داشته باشیم . داستانهایی که سکس با محارم نیستند . .. ۱-پسران طلایی رو میشه در این دسته جای داد ۲-لز با دوست دخترم ۳-اتوبوس هوس ۴-انتقام میسترس ۵ -گناه عشق که البته عنصر عشق درش هست ۶-هرجایی ۷-شیدای شی میل ۸-زنی عاشق آنال سکس ۹-خانوما ساکت ۱۰-ماجراهای مامان زبل ۱۱-هوس اینترنتی ۱۲-شیطون بلا یه چیزی در مایه های ۳۵ درصد شد محارم با دلیل و سند و مدرک ... البته زن نامرئی رو من اون بالا گفتم محارم .. فقط دو سه بار محارم داشت . .... در داستانهای تک قسمتی و پیوسته هم اگه جستجو کنی یک نسبت تعادلی وجود داره . آفتاب آید دلیل آفتاب . با توجه به این که طرفداران داستانهای سکس با محارم بیشتر بوده و بیشترشان هم طرفدار داستانهای سکس پسر با مادر هستند من شرمنده آنها هستم که در قسمت داستانهای سکس با محارم قصور و کوتاهی نموده ام امید وارم مرا ببخشند . داستانهای متفرقه و خیانتی زن به شوهر و یا بالعکس هم زیاد نوشته ام . به جای داستان خانوما ساکت که اواخر اسفند تمامش می کنم یکی از همین داستانها را خواهم نوشت . پس نتبجه می گیریم که با توجه به این که آفتاب آید دلیل آفتاب سخنان شما منطقی نمی باشد . در هر حال شما یک نفرید و رای شما هم مثل خود شما قابل احترام می باشد . در همین سایت خانم محترمی هست که مدام تقاضای داستان سکس پدر با دختر آن هم از نوع طبیعی آن را دارد .. و خیلی ها در ذیل داستان مرا ببخش خواهرم در دو سایت برایم پیام مثبت گذاشته اند .و خیلی دیگر از داستانها .. به نظر شما آنها ناشتایی پنتا پرازول یا آمپرا زول و در سایر ساعات روز رانیتدین خورده اند که حالشان به هم نمی خورد ؟ انها که از کرات دیگر نیامده اند داداش ...با درود دوست و برادرشرمنده در قبال طرفداران بسیار داستانهای سکس با محارم : ایرانی
     
  
صفحه  صفحه 12 از 49:  « پیشین  1  ...  11  12  13  ...  48  49  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA