انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 28 از 49:  « پیشین  1  ...  27  28  29  ...  48  49  پسین »

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)


زن

 
irajmirza2: درود>جناب ایرانی چرا نمیخواهید واقعیت را قبول کنید که دیگر نوشته های شما شده است تکرار اسامی الت زنانه و مردانه؟
چرا نمیخواهید بپذیرید که دیگر نوشته های شما ملال اور شده است؟
چرا نمیخواهید قبول کنید که منتقدین با شما دشمنی ندارند و دارند برای بهتر شدن سطح کاری شما تلاش میکنند؟
جناب اقای ایرانی کمیت و تعداد داستان های سطح پایین سکسی شما هیچ نقطه قوت و مثبتی در کارنامه شما نیست و برعکس فقط نشان از این دارد که شما میخواهید به هر قیمتی که شده حتی به قیمت از دست دادن مخاطب در این سایت و وبلاگتان حضور داشته باشید.
و
در پیام قبلم گفته بودم که علی الحساب دو تا انتقاد کردم ... و اما در ادامه .. در مورد فحاشی که در خصوصی به من شده اگه من متن اون پیامو بذارم به جای انتقاد میشه ازش تعریف در آورد .. چون اون خوب نمی نویسی به معنای این بود که چرا این جوری می نویسی .طرف به من گفته بی شعور .. گفته تو نمی خوای بمیری ؟ نشون می داد که طرف به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و داستانها طبق سلیقه اون نبوده .. حالا کاری به این نداریم ... کاری هم به این نداریم که حالا من بد می نویسم یا خوب .. اول به شما کار داریم .. من در همین سه سطری که برای من نوشته اید چندین ضعف پیدا کرده ام اون وقت شما انتظار دارید در میان میلیونها سطری که من نوشته ام ضعفی پیدا نشود ؟ من که خودم بیشترین انتقاد رو از خودم می کنم . اصلا صحبت انتقاد نیست . شما اصلا پیام بالای منو خوانده اید ؟ من الان بزرگترین آرزومه که سکسی ننویسم . بیکار که نیستم .. میرم عشقی می نویسم . ادبی می نویسم .. اما یک توصیه می کنم به شما هرگز درس قضاوت و وکالت و این چیزا رو نخونید .. همون اول خود و موکل خود را محکوم می کنید .. دیگه داداش من.. آدم این جوری که نمیاد عقیده شو تحمیل نمی کنه ... یعنی علنا داری شعور اونایی رو که مثلا از بعضی داستانهای من خوششون میاد می بری زیر سوال چون خودت رو بر تر می دونی .. این کار رو نکن .. این بخش داستانهای سکسیه . مطمئنم توضیحات منو به هیچ وجه نخوندی . و یه علتش اینه ما ایرانی ها و شاید در خیلی از جا های دنیا هم مد باشه از یکی که خوشمون نیاد تا آخرش باهاش بنای لجبازی رو می ذاریم . من خودم دارم می بینم الان 14 تا تاپیک دارم که شاید بشه گفت ده مدل داستانه ... داستانهای نگاه عشق و هوس و نامردی بسه رفیق سکسشون کمه .. سوژه شون با هم فرق می کنه ... داستان گناه عشق که سکس بیانی نداره ..این برای یه سری صاحب سلیقه ها ... داستان خانواده خوش خیال هم برای طرفداران سکس خانوادگی ..گروهی فانتزی .... کلی هم زمینه سازی داره ... به نظرت من اسامی آلات جنسی رو در این داستان نیارم ؟ پس کجا بیارم .. ببرم در بخش ادبی بنویسم ؟ داستان شیدای شی میل هم که به احترام شی میل ها نوشته میشه ..داستان لز بینی هم در یک فاز دیگه ایه ... پسران طلایی هم یک سوژه جدیدی داره ... زنی عاشق آنال سکس هم که خالی بندی هاش در خصوص زنیه که از آنال سکس خوشش میاد و مردان مجرد و زنان متاهل هم یه داستان فانتزیه که بعدا بیشتر جا میفته .. این همه دگرگونی و تفاوت سوژه ها تا حالا کجا دیدی که در آن واحد یکی بتونه سیزده چهارده جهت رو با هم داشته باشه ..یعنی من به نظر شما این جا بیام قصه لیلی و مجنون رو بنویسم و از آلات سکسی اسم نبرم ؟ پس در سکس و داستانهای سکسی چیکار می کنن . نون و حلوا قسمت می کنن ؟ .. حالا شما نظرت اینه من که اعتراضی ندارم . نظرت به عنوان 1 خواننده برای من محترمه ..مثل خودت ولی من فقط به خاطر تو ناراحتم که این جوری که انتقاد می کنی خودت میری زیر سوال ... من تا حالا 11000 ساعت در این چهار ساله نویسندگی کرده ام و سه چهار میلیون هم از جیب هزینه کرده ام . به خاطر چهار تا آفرین ؟ خب به خاطر عشق به شما و عشق به نویسندگی بوده .. به خدا من دوست ندارم سکسی بنویسم ولی علاقه علاقه مندان در خصوصی و نظرات که تعدادشون خیلی بیشتره منو وادار به موندن و نوشتن این گونه داستانها کرده .من بزرگترین آرزومه که یه روزی سکسی نویسی در دو سایت رو کنار بذارم فقط عشقی ادبی اجتماعی خاطره بنویسم ... کجای دنیا از آفرینش حضرت آدم و جنتی تا به حال دیده ای که یکی در عرض مدت کوتاهی 11000 ساعت نویسندگی کنه . انصاف داشته باش حداقل 100 ساعتش که مفید بوده .. تازه من این 11000 ساعتی رو که میگم با سرعت باور نکردنی تایپی میگم .. اگه با خود کار و به سبک گذشته می نوشتم شاید 30000 ساعت هم می شد .. دیگه آدم می خواد انتقاد کنه این جوری که نمیگه ... برو الان در ذیل داستان مردان مجرد زنان متاهل نگاه کن .. غروبی یکی اومد در عین تعریف یه انتقادی کرد که خیلی خوشم اومد خیلی موشکافانه بود همون ضعفی بود که خودم می دونستم و می خواستم تر میمش کنم و واقعا این خواننده منتقد رو تحسین می کنم و بهش آفرین میگم نشون میده که داستانو می خونه .. متوجه هست . خوشم اومد .. همین انتقاداته که باعث پیشرفت کار ها میشه.. یعنی من به انتقاد درستش می گفتم اشتباهه ؟ ..شمایی که می فر مایید این آثار گذشته و حال مرا دنبال می کرده اید تا به حال کجا تشریف داشته اید که مرا در جزئیات کار قرار بدهید تازه عضو لوتی شده و دو تا نظر داده اید .. اون شخص فحاش و بی ادب که در خصوصی بهم تو هین کرد هم ظاهرا تازه وارد بود ..فکر کنم این آخر سالی یه توطئه ای بر علیه من راه انداختن که نذارن ادامه بدم ..اما من قدرتمندانه خواهم نوشت .. فعلا با اجازه برم سراغ پیام بعدی شما که همین حالا دیدمش ...
     
  ویرایش شده توسط: shahrzadc   
زن

 
irajmirza2: جناب اقای ایرانی مشکل از جایی شروع شد که بعضی ها به شما لقب استاد دادند و متاسفانه شما باورتان شد که شاید برازنده این لقب هستید و صد البته کسی که استاد شد دیگر حاظر به پاسخگویی یک کاربر بی نام و نشان که جسارت کرده است و از جناب استاد انتقاد کرده است نیستید
جناب اقای ایرانی در هر کاری یک نقطه پایانی وجود دارد و کسانی که در اوج خودشان ان نقطه را در کارنامه کاری خود ثبت میکنند برای همیشه ماندگار میشوند اما کسانی که حاظر به کنار رفتن نیستند و با بی مهری هواداران مجبور به بیکاری میشوند تمام گذشته درخشان خود را لکه دار میکنند و از یاد هوادارنشان میروند.

جناب اقای ایرانی بنده فکر نمیکنم که مطالب شما را در انجمن های ادبی مطرح کنند و مخاطب گروهی داشته باشید و تمام مخاطبین شما از همون افراد به قول شما یک نفره هستند.

جناب اقای ایرانی بنده بدون اطلاع از حرفهای به قول شما لیچارگویان وبی ادبان نظر خود را در مورد نوشته هایتان مطرح کردم


جناب اقای ایرانی دلخوش به این القاب نباشید چون همان جور که یک شبه استاد شدید بدانید که یک شبه مورد تنفر و هجمه مخاطبانتان قرار میگیرید.



من آنچه شرط بلاغ است با تو گفتم/ تو خواه از سخنم پندگیر و خواه ملال
درود بر شما .... من کی گفتم به این القاب دلخوشم .. من همیشه می گویم من هیچی نیستم .. صد بار این را گفته ام . فقط خدا داره کمکم می کنه .. خیلی جالبه شما با این گونه نوشتن کمک بزرگی به من می کنید ... انگیزه بیشتری به من می دهید .. نشان می دهید که منی که احساس ناتوانی می کنم چه قدرتی دارم .. شما پیشگو هستید ؟ فال قهوه می گیرید ... کتاب باز می کنید ؟ با رمل و اسطرلاب آشنایید ؟ یادت باشه ..شما فقط یک نفری ..من نگفتم مخاطبین من یک نفرند .. شما فقط یک نفرید ... در مورد نوشته های ادبی خودم من باز هم میگم فقط خداست که اونا رو به من الهام می کنه من کاره ای نیستم .. و در مورد نوشته هام و تمام جملات اون که با هدف نوشته شده و افراد مغرض متوجهش نمیشن حاضر به توضیحم ..من به خاطر شما برم کنار ؟ به خاطر افرادی که با خودشان قهرند ؟ این پیامهای شماست که به من نیرو میده ... توانمو می بره بالا .... اگه دوست دارید من پیام توهین آمیز آن شخص را منتشر کنم ولی صلاح نیست و شاید خلاف مقررات باشد ... در هر حال با توانایی بیشتری به کارم ادامه می دهم و از شما هم سپاسگزارم که قدرت و انگیزه مرا بالا برده اید و نشان داده اید که شاید کسی بوده ام و خود ندانسته ام .من الان با چهار شنبه سوری باید واسه فردا ۷ تا پست بنویسم .. راستی اگه می تونی به جای این حرفا یه دو تا متن درست حسابی بنویس و بهم یاد بده . باور کن حرف حسابو قبول می کنم .. اینو هم بگم من نمی دونم چرا تند و تند با ایجاد کاربری جدید داره بر خورد های عجیب و غریبی با هام میشه .. داداش هر کی پیام تو رو بخونه می بینه چند مرده حلاجی .... irajmirza2: من آنچه شرط بلاغ است با تو گفتم/ تو خواه از سخنم پندگیر و خواه ملال
داداش این یه تیکه از سعدی رو پیش دستی کردی و گفتی .. اتفاقا من می خواستم همینو بهت بگم ... آخه داداش من کجای این جور قضاوت کردنا میشه بلاغ ؟ من برم خیلی عقب افتادم ... هر پیام دیگه ای که بدی جوابشو در این سه پیام اخیر من پیدا می کنی ... خوب بخون ... با نهایت احترام و سپاس به خاطر انگیزه بخشی شما در جهت اعتماد به نفس بیشتری بخشیدن به من ..ارادتمند ..دوست و برادر و ممنون دارت : ایرانی
     
  ویرایش شده توسط: shahrzadc   
زن

 
sinarv1: ایرج میرزا ۲؟!
سلام سینا جان ... به نظرم میومد عرض سلامی کرده باشم خد مت شما .... ایرج میرزا ی نازنین هرکی بوده باعث خیر داره میشه .. چون با سرعت عجیبی دارم داستان می نویسم .. اینو هم یادم رفت خد مت ایرج میرزای نازنین عرض کنم که اگه انتقادی از داستانهای بنده دارند و هدفشون سازندگیه داستانها را مطالعه بفر مایند با ذکر جزئیات و نقطه ضعفهای بنده و اشاره به متن و مطلب و .. یشنهاد مفیدشان را در جهت سازندگی اعلام کنند که من بر رسی بکنم ببینم جریان چیه .. همین جوری یک تنه که به قلب دشمن نمی زنن . در ضمن من که خودمو استاد نمی دونم ایشون می تونه به هر کار بری که به من میگه استاد پیام بده اعتراض کنه بهش بگه که از این به بعد به من نگن استاد .. من ناراحت نمیشم از این کارش .. بقیه هر تصمیمی گرفتن من احترام می ذارم . در حقیقت استاد حقیقی خداست . من اینو همیشه گفتم و میگم . ما که بینی مونو بگیرن نفسمون در میره کجا مون استاده ؟!
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
shahrzadc: سلام سینا جان ... به نظرم میومد عرض سلامی کرده باشم خد مت شما .... ایرج میرزا ی نازنین هرکی بوده باعث خیر داره میشه .. چون با سرعت عجیبی دارم داستان می نویسم .. اینو هم یادم رفت خد مت ایرج میرزای نازنین عرض کنم که اگه انتقادی از داستانهای بنده دارند و هدفشون سازندگیه داستانها را مطالعه بفر مایند با ذکر جزئیات و نقطه ضعفهای بنده و اشاره به متن و مطلب و .. یشنهاد مفیدشان را در جهت سازندگی اعلام کنند که من بر رسی بکنم ببینم جریان چیه .. همین جوری یک تنه که به قلب دشمن نمی زنن . در ضمن من که خودمو استاد نمی دونم ایشون می تونه به هر کار بری که به من میگه استاد پیام بده اعتراض کنه بهش بگه که از این به بعد به من نگن استاد .. من ناراحت نمیشم از این کارش .. بقیه هر تصمیمی گرفتن من احترام می ذارم . در حقیقت استاد حقیقی خداست . من اینو همیشه گفتم و میگم . ما که بینی مونو بگیرن نفسمون در میره کجا مون استاده ؟!
درود
استاد ایرانی عزیز . بنده یکی از کاربرانی هستم که به استادی شما با توجه به مطالعه درصد بسیار بالایی از آثار شما ایمان دارم و در همینجا به تمام اشخاصی که در این مورد اعتراضی دارند باید بگویم جهت برطرف کردن سوزش خود میتوانند به دوراهی قلهک تهران بلوار آئینه و کارخانه یخ مراجعه و یخ مجانی دریافت کنند
از آن زمان که آرزو چو نقشی از سراب شد/
تمام جستجوی دل، سوال بی جواب شد/
نرفته کام تشنه ای به جستجوی چشمه ها/
خطوط نقش زندگی، چو نقشه ای بر آب شد/
چه سینه سوز آه ها که خفته بر لبان ما/
هزار گفتنی به لب اسیر پیچ و تاب شد/
نه فرصت شکایتی، نه قصه و روایتی/
قرار عاشقانه ه
     
  
زن

 
hamiice: درود
استاد ایرانی عزیز . بنده یکی از کاربرانی هستم که به استادی شما با توجه به مطالعه درصد بسیار بالایی از آثار شما ایمان دارم و در همینجا به تمام اشخاصی که در این مورد اعتراضی دارند باید بگویم جهت برطرف کردن سوزش خود میتوانند به دوراهی قلهک تهران بلوار آئینه و کارخانه یخ مراجعه و یخ مجانی دریافت کنند

با سپاس از حامی آیس نازنین به خاطر حمایت های همیشگی و همه جانبه شما .. و این که اگه گفتار ما چه بر حق باشه و چه نادرست قابل بر رسیه .. هر کس نظری داره و نباید در پی تحمیل نظرات خودش باشه ... من به شخص خودم کار ندارم برای همه شما چه موافق چه مخالف احترام قائلم .. آیا این شخصی که به تنهایی داره از جامعه لوتی حرف می زنه با صد ها هزار خواننده اون و روحیات اونا آشنایی داره ؟ با اونا صحبت کرده ؟ پیام رد و بدل کرده خصوصیات اونا رو می دونه که داره از طرف اونا حرف می زنه ؟ من دلم به حال اون می سوزه .. بنده خدا تازه کاربری افتتاح کرده دو تا پیام داده ..اون وقت بقیه تعجب می کنن کسی که ۲ تا پیام توی آمارشه چطور با صد ها هزار نفر حرف زده ؟ اون دیروزی هم در خصوصی همچین حالتی داشت .. چطور عقیده صد ها هزار نفر رو می دونه و چند تا جمله تفسیری رو گرفته آورده و میگه انتقاد دارم ..تازه اون انتقاد بالای سرمن ..روی دل من می پذیرم هرچند معلوم نبود به چی انتقاد داشت . ولی اجازه نداره حق نداره درمورد دیگران تصمیم بگیره ..حق نداره نظرشو به دیگران تحمیل کنه ..این جا دموکراسیه .. با هر گونه دیکتاتوری مخالفیم .. البته من یه حدسای دیگه می زنم که جاش نیست در عمومی مطرح شه .. ولی ما بیدی نیستیم که با این باد بزن ها بلرزیم . کسی اگه به من بی احترامی کنه ناراحت نمیشم ..اما اگه کسی بخواد دیکتاتوری کنه و به نظرات دیگران اهمیت نده اون وقت تا قیام قیامت با من طرفه مگر این که ادامه نده چون من هیچوقت کم نمیارم ... اعتماد به نفسم زیاده .. در هر حال بازم ازت سپاسگزارم و همچنین از دوستان دیگه ای که با منطق و محبت خودتون در کنار منید و به من انگیزه میدین . با احترام و عرض ارادت .. دوست و برادرت : ایرانی
     
  
مرد

 
shahrzadc: کجای دنیا از آفرینش حضرت آدم و جنتی تا به حال دیده ای که یکی در عرض مدت کوتاهی 11000 ساعت نویسندگی کنه . انصاف داشته باش حداقل 100 ساعتش که مفید بوده
درود
جناب اقای ایرانی عزیز کمیت مهم نیست و اصل کیفیت کار است
جناب ایرانی با استناد به ارقام مطرح شده خودتان میشود به من بگویید که کار های خوبتان چند درصد از کل کار هایتان میشود؟
     
  
مرد

 
shahrzadc: کجای دنیا از آفرینش حضرت آدم و جنتی تا به حال دیده ای که یکی در عرض مدت کوتاهی 11000 ساعت نویسندگی کنه . انصاف داشته باش حداقل 100 ساعتش که مفید بوده
درود
جناب اقای ایرانی عزیز کمیت مهم نیست و اصل کیفیت کار است
جناب ایرانی با استناد به ارقام مطرح شده خودتان میشود به من بگویید که کار های خوبتان چند درصد از کل کار هایتان میشود؟ shahrzadc: شمایی که می فر مایید این آثار گذشته و حال مرا دنبال می کرده اید تا به حال کجا تشریف داشته اید که مرا در جزئیات کار قرار بدهید تازه عضو لوتی شده و دو تا نظر داده اید .. اون شخص فحاش و بی ادب که در خصوصی بهم تو هین کرد هم ظاهرا تازه وارد بود ..فکر کنم این آخر سالی یه توطئه ای بر علیه من راه انداختن که نذارن ادامه بدم ..اما من قدرتمندانه خواهم نوشت .. فعلا با اجازه برم سراغ پیام بعدی شما که همین حالا دیدمش ...
جناب اقای ایرانی بنده چند سال پیش هم از شما انتقاد کردم اما متاسفانه در ان موقع هم قبول نکردید اما فرقی که داشت این بود که شما در ان زمان دچار حس دایی جان ناپلئونی نبودید که فکر کنید مه و خورشید و فلک در کارند که یک استاد ادبیات ایران را با ۱۱۰۰۰ ساعت کار نویسندگی را خراب کنند و ...
جناب اقای ایرانی اگر میبینید که بنده تازه اکانت در لوتی باز کردم فقط برای این بود که یک بار دیگه به شما بگویم که این ره که تو میروی به ترکستان است اما متاسفانه چنان پرده غرور جلو چشمتان را گرفته که اگر کسی هم بخواهد از شما انتقاد کند باید اول از شما تعاریف انچنانی بکند بعد یک انتقاد کوچک بکند که تازه ان را هم خودتان میدانسته اید.


بنده بیشتر از این مزاحم اوقات گرانبهای شما نویسنده بزرگ با ۱۱۰۰۰ ساعت سابقه نوشتن نمیشوم و برایتان ارزوی موفقیت میکنم.
     
  
زن

 
irajmirza2: درود
جناب اقای ایرانی عزیز کمیت مهم نیست و اصل کیفیت کار است
جناب ایرانی با استناد به ارقام مطرح شده خودتان میشود به من بگویید که کار های خوبتان چند درصد از کل کار هایتان میشود؟
کاملا با شما هم عقیده ام ... این که من بگویم چند درصد از کار هایم خوب است چه اهمیتی دارد . ما دو اصل حقیقت و واقعیت داریم ... هر واقعیتی نمی تواند حقیقت باشد ولی هر حقیقتی می تواند واقعیت باشد و ارزشمند است . آیا خوب ها و بد ها را انسانها می سازند ؟ شاید من اصلا به شخصه به داستانهای سکسی اغتقادی نداشته باشم . شاید به نظر من نیمی از نوشته های من خوب باشد .. من در یک جا حتی برای خودم یک رای دارم . آن چنان که خود شما هم یک نفر هستید .فقط یک نفری .. یادت نره ... الان من از نوشته های آنتوان چخوف و ماکسیم گورکی خوشم نمیاد .. نوشته هاشون واسم اون گر ما و حرارت رو ندارند حالا هم ممکنه بهترین نویسنده های دنیا هم باشن .. دیگه به اینا پیله کردم این یک نظر شخصیه ... الان هم آزادید که هر حرفی را بر زبان آورید و نظرتان محترم است اما این اعتقاد دایی جان ناپلئونی را شما دارید که مدعی عستید هر چه می گویید درست است همان است دیگران باید گفته هایتان را بپذیرند .. irajmirza2: جناب اقای ایرانی بنده چند سال پیش هم از شما انتقاد کردم
irajmirza2: جناب اقای ایرانی اگر میبینید که بنده تازه اکانت در لوتی باز کردم فقط برای این بود که یک بار دیگه به شما بگویم
چه دلسوزانه ؟!بعد از چند سال ؟!دلتان برای من سوخت یا برای خوانندگانی که در این چند ساله داستانهای مرا خوانده اند و می خوانده اند و خواهند خواند ؟!برو این دام بر مرغ دگر نه .. با ما به از این باش که با خلق جهانی ... irajmirza2: جناب اقای ایرانی اگر میبینید که بنده تازه اکانت در لوتی باز کردم فقط برای این بود که یک بار دیگه به شما بگویم که این ره که تو میروی به ترکستان است
دفعه قبل در این جا به من تذکر دادید یا در سایت همسایه ؟! ولی حیف .. حیف با این احساس مسئولیت نپنداشتید که این همه تاخیر به ضرر جامعه فر هنگی و سکسی خوانان محترم می باشد ؟ در هر حال بیان شما نوعی بیان سمبلیک و انشایی است که در هر حال می گردید تا در پاسخ های منطقی من نکته ای را پیدا کنید که همان را تفسیر کلی نمایید اما دفعه قبل هم گفته ام من بیدی نیستم که با این باد بزن ها بلرزم . راستی می توانید بگویید که چرا من در این جا واژه باد را به باد بزن تبدیل کرده ام ؟ این یکی ازهنر ها و چشمه های نویسندگی می باشد که البته چشمه ساده ای از آن بود از این دست واژه ها و تشبیهات و عناصر خیالی که ساخته باشم صد ها هزار تای آن وجود دارد ..بیهوده تلاش بر باد زنی نفر مایید که من همچنان استوار به کار خود ادامه خواهم داد . اگر می توانید و راست می گویید بیایید و بنویسید و نشان دهید که نوشتن و گفتن یعنی چه ..البته ممکن است بگویید که هر مربی فوتبالی فوتبالیست نمی شود ..یا نبوده است .. من که در پیام های قبل خود گفته بودم نوشته های مرا بخوانید .. تفسیر کنید .. اشتباهات مرا به من بگویید .. پیشنها د بدهید اجازه ندهید با نوشته های بد خود باعث بد آموزی شوم یا با داستانهای بد خودم حجم این سایت را پر و پر تر کنم . چرا از پاسخ دادن طفره می روید .. من اگر گفته ام ۱۱۰۰۰ ساعت نویسندگی کرده ام هدفم این بود که این نوعی عشق .. استقامت .. مقاومت و انگیزه به خاطر دوستان بوده نه به خاطر این که بخواهم بگویم من کسی هستم . شاید هم شما نویسنده ای بزرگ باشید که دو سه اثری از خود به جای گذاشته و خسته شده رفته اید .. اما چرا به پرسشهای من پاسخ نمی دهید .. راستش وقتم زیاد گرفته شده هنوز در مورد چهار شنبه سوری چیزی ننوشته ام .. نظر خواننده ای چون حامی آیس برای شما ارزشمند نیست ؟ برای من هم نظر ایشان قابل تامل است هم نظر شما .. اما این شما هستید که می خواهید خلق را بشورانید و با خود هم صدا کنید ..چرا چون از من خوشتان نمی آید .. شاید هم از سایت لوتی خوشتان نیاید .. آخر اگر این سایت را دوست می داشتید و احساس مسئولیت می کردید که این همه مدت را بی خیال نمی بوده اید ... شما همیشه می خواهید از موضوع اصلی فرار کنید ...اگر از روز اول با من همراه بوده باشید به خوبی می توانستید ببینید که بزرگترین و بیشترین انتقاد را خودم از خودم کرده ام .. حتی گاه انتقاداتی از من می شده که من اضافه اش می کرده ام .. چرا وقتی به شما گفتم در داستان مردان مجرد زنان متاهل انتقاد شیوایی از من شده و مراجعه کنید و بخوانید و شما هم به همان سبک منطقی و هوشمندانه انتقادتان را مطرح نمایید پشت گوش انداختید ... دنیا برای شما یک نفر ساخته نشده .. و مطمئن هستم که شما تنها منتقد من نیستید .. شاید صد ها نفر و بیشتر هم از من خوششان نیاید ... من که نعوذ بالله از خدا بالاتر نیستم ... میلیارد ها آفریده به خدا اعتقادی ندارند .. و بسیاری از معتقدین هم چون بی اعتقاد ها عمل می کنند .. اما آن چه مهم است چرا ها و دلایل آن می باشد ..منطقی باشید .... به تک تک نقاط و نکاتی که انگشت گذاشته ام پاسخ دهید نه این که از آن بگریزید و به سبک وکلا و در واقع ناشیانه ۲ سطر را به نفع خودتان علم کنید .. .. در هر حال من هنوز باز هم مطلب دارم .. برای من مهم نیست که خواننده با چه کسی(شما ) طرف می باشد برای من مهم این است که خواننده با چه نوشته هایی (نوشته های شما ) طرف می باشد .. اگر در مورد داستانهای سکسی به دلیل فانتزی بودن می توان تخفبفی آمد در مورد نوشته های فرا فکن شما کوتاه نمی آیم .. چون سلاح من منطق است و با همین سلاح است که پیش تاخته پیش خواهم تاخت ... با احترام .. دوست و برادر شما : ایرانی پیش تاخته و از میدان در نرو
     
  ویرایش شده توسط: shahrzadc   
زن

 
irajmirza2: جناب اقای ایرانی دلخوش به این القاب نباشید چون همان جور که یک شبه استاد شدید بدانید که یک شبه مورد تنفر و هجمه مخاطبانتان قرار میگیرید.

این نظر شماست ؟ یا پیشگویی شما ؟ شما از کجا به این گفتارتان اعتقاد دارید.. داستانهای من در زمینه های گوناگون است .. همین الان بگردید یک دوری بزنید یک خواننده ای را خواهید یافت که در داستانی به شدت از من انتقاد کرده اما در داستانی دیگر مرا تا جایگاه عرش نویسندگی بالا برده ... باید سلیقه ها را دید ... آن تعریف مرا مغرور نمی سازد .. و لی آن انتقاد مرا به خود می آورد تا به منطق گفته های او توجه کنم . نه یکی بیاد و بگوید آقا تو قبلا خوب می نوشتی حالا بد می نویسی قبل از این که تو رو نخوان بیا برو ... برادر من این جا کسی رو بیرون نمی کنن .. آدمایی که تا به حال رفتن خودشون خودشونو انداختن بیرون .. توقعشون بالا بود ... در ظاهر هم که بود بد دهنی کردند ..من همین حالا تحت فر مان مدیرانی هستم که ده پانزده سال ازم کم سن تر هستند اما تابع مقرات این جا هستم .. قانون مندم برای خود قانون ندارم .شایدم خیلی از قوانین این جا را هم دارای ضعف بدانم اما من این جا هستم باید تابع باشم اگر می خواهم فرد موفقی باشم و در همه جا قانون مند باشم . .در وبلاگ خودم تنها و همه کاره ام .. با آن دنیا هم می سازم با این دنیا هم می سازم .. این که شما انتقاد بکنی و نکنی چیزی از من کم نمی کنه ..هر چند از نظر قانونی شما تازه وارد هستید اما برای من محترمید .. به قسمت پایانی عبارت نقل قول شده بالایتان بنگرید ...شما چگونه از زبان مخاطبان و هم اینک حرف می زنید .. از احتمال می گویید ؟ قصد تحریک مرا دارید ؟ یا دیگران را ؟ به جای این آشوبگری بیایید بگویید مثلا در داستان نامردی بسه رفیق کجای کارم اشتباه بوده .. چه جوری می نوشتم درست تر بود ..کجا رو شلوغش کردم .. مکث من در کجا زیاد بود .. کجا عجله کردم .. مثلا خودم می دونستم در خیانت فروزان به شوهرش کمی عجله کردم اما داستانهای این چنینی گاه خواننده حوصله اش نمی گیره زیاد رو یه قسمت معطل شه اما این عیب رو بعدا پوشش دادم ...و اتفاقا یکی از خواننده ها در خصوصی اینو بهم گفت و در عمومی هم به نظرم یکی دیگه گفته باشه اینو دقیقا یادم نمیاد .. این تاپیک اسمش هست بحث پیرامون داستانهای سکسی ..نه بحث پیرامون نویسندگان داستانهای سکسی که شما پیش گرفته اید...هنوز مطلب هست ... نگران نباش .. پنجره ها را می گشایم تا که بوی بهار بوی غمها را از ماتمکده دلها و از بوستان عشق بشوید ... ....... پنجره ها منظورم اقدام من به نوشتن و توضیح می باشد ... بوی بهار عصاره پاسخ های منطقی من به شماست بوی طراوت و تازگی .... بوی غمها نوشته های بدون منطق شما با انگیزه تحمیل عقیده می باشد .. ماتمکده .. کنایه کنایه از دلهایی ست که این نوشته های شما باعث تاثر اونا گردیده ... و بوستان عشق کنایه از خانه عشق لوتی می باشد و شستن اشاره و تشبیه خاصی است به این که بویی جانشین بوی دیگر می شود .. ببین در همین یک عبارت چه معنایی به کار رفته ..حتی یک دقیقه هم نکشید که من اینو ساختم .. البته همیشه هم این قدر سریع نمیشه .. همین عبارت و جمله همین جوری و با تمرکز به ذهنم رسید .. این چیه .. من از خودم تعریف نمی کنم . من فقط خدا رو شکر می کنم . اون به من الهام می کنه ... خلاصه فکر نکن وقت ما رو گرفتی ما از کارامون عقب بمونیم این جور نیست ... .. تا به حال ۵ تا از ۷ تا پست امشبمو به صورت پیش نویس نوشتم .. بیرون کمی کار دارم .. فقط چهار شنبه سوری و مردان مجرد زنان متاهل مونده که برم و بیام دیگه حداکثر ۲ ساعته اونا رو هم ردیف می کنم . تلاش کن ... شاید هم یک نویسنده باشی .. اما اگه یک نویسنده ای حسود نباش .. بیا کمکم کن .. من خودم همراه دوستان نویسنده ام هستم .. کوچیک همه هستم .. اونا همه از من بالاترن .. از اونا چیز یاد می گیرم .. کاری هم ازم بر بیاد انجام میدم .. افتخار می کنم اگه کسی رو از خودم بهتر ببینم .. با تمام وجودم اینو میگم و حس می کنم . . چون مغرور نمیشم و از درون مغرور نمیشم با همه بدیهام خدا در این زمینه دوستم داره کمکم می کنه .. الان یک نویسنده خوبی داریم به نام لوتی باز یا فکینگ آنال قبل ...صحنه های سکس رو طوری با انرزی و متنوع و زیبا به تفسیر می کشه که خیلی بهتر از من بیان می کنه ..یعنی انرژی بخشی اون در فضای سکس عالیه ... به نظر تو من بهش حسادت کنم ؟ نه باید ازش یاد بگیرم ... نقطه ضعفهای خودمو با تجربیات دیگران با عملکرد خوب دیگران پوشش بدم . من مگه کی هستم ؟ باید به درد هم بخوریم .. غرور چیه ..همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر نزاده اند ... بزرگمهر حکیم ... چرا توی دهن آدم حرف میندازی ؟ من برم بازم ببینم چی می تونم بنویسم .... از خواب بیدار شدم می خواستم بشینم رو چهار شنبه سوری ..نذاشتی که .. زود برم و برگردم تا این تیراندازی ها شروع نشده .. همین دم در خونه از رو آتیش بپریم کافیه .... ارادتمند ... دوست و برادر شما : ایرانی
     
  
زن

 
با سلام و درود به شما نازنینان دوست داشتنی و تبریک به مناسبت فرا رسیدن سال نو و آغاز بهاری دیگر .. هرچند ..چند ساعتی به سال تحویل مانده ولی نمیشه با این همه ترافیک رو اینترنت حساب کرد .. امسال هم گذشت با همه خوبی ها و بدیهاش .. با همه لحظات زشت و زیباش .. با همه داستانهای خوب و بدش .. ماجراهای تخیلی زندگی ماهای نوعی ..و داستانهای خوب و بد .. سالی که بازم افتخار اونو داشتم که در خد مت شما باشم .. شما دوست داشتنی های مهربان .. که تا آخرین لحظه هم از هر فرصتی استفاده می کنم تا در کنار شما باشم و برای شما بنویسم . با همه شرایط سخت .. حتی داستانهای تا فرداشب را هم به زحمت نوشته و منتشر کرده ام تا فردا یکم فروردین شرمنده شما نباشم .. انتشار بعدی داستانهای سکسی من 48 ساعت دیگر خواهد بود هرچند در این لحظه حتی یک ذخیره هم برای انتشار ندارم و باید فرداشب که از مهمانی برگشتم و اهل خانه را خوابشان کردم بنویسم . آری یک سال دیگر هم گذشت و من باز هم برایتان از یمین و یسار از باید ها و نباید ها .. از فانتزیها گفتم .. با سرد و گرمها و سلیقه های مختلف ساختم .. و من به شما می نازم که در مجموع بهترین هستید . در نگارش داستانهای سکسی خلاف داستانهای عشقی و عاطفی و غیر سکسی در انتخاب سوژه و شرح ماجراها تا آن جا که بتوانم به این اولویت نمی دهم که بخواهم اندیشه خود را نشان دهم و آن چنان کنم که گویی آمده ام برای این سکسی نویسی ها جوایز ادبی را درو نمایم . این که بخواهی با تمام سلیقه ها هماهنگ باشی همه را راضی کنی بسیار دشوار است .. به خصوص با این همه مطلب ... آن چه حائز اهمیت است این است که در این رهگذر خود بزرگترین منتقد خود بوده ام و می دانم که هر یک از نوشته های من برای چه کسانی با چه سلیقه هایی نوشته شده موافقین و مخالفین آن شامل چه گروههایی هستند . می توان با یک جمع بندی به نتیجه های کلی نیز رسید اما بسیاری از آنان که این داستانها را می خوانند شاید تا سالها هم نظرات مخالف و موافق خود را بیان نکنند .. ما باید بیاموزیم که اگر سلطان اندیشه و افکار هم باشیم تالستوی باشیم جمال زاده باشیم آل احمد باشیم باز هم یک نفریم و باید به اندیشه های دیگران نیز احترام بگذاریم . اما متاسفانه هستند عده ای که می پندارند دنیا فقط برای آنان و اندیشه های آنان افریده شده ..شاید باغستانی که دیوار های آن خراب باشد فضایی سرسبز پر از گلهای رنگارنگ با ریشه هایی محکم داشته باشد .. امید وارم که در سال جدید که آن هم روزی کهنه خواهد شد بهتر از گذشته در خد مت شما باشم هرچند بار ها گفته ام که آرزوی قلبی من در خصوص نگارش و نوشتن این است که روزی برسد که فقطدر قسمت خاطرات و داستانهای ادبی و مطالب غیر سکسی فعالیت کنم . چون احساس می کنم خداوند نیرو و انرژی و استعداد بالقوه ای در این زمینه در من به ودیعه نهاده که اگر نتوانم به خوبی از آن استفاده کنم اسراف کرده ام گناه کرده ام زیان دیده ام رسالت خود را انجام نداده ام . همان خداوندی که به قلم سوگند خورده منتظراست تا ببیند کی می آید زمانی که با قلمم تنها از قلبم بنویسم .. . .. منظورم نوشتن مطالب غیر سکسی و سازنده است . هر کس را از آثارش می توان شناخت .. و من اگر آثاری را آثارو ماندگارو آثارماندگار بدانم و بنامم همان ها هستند که در تاپیک غیر سکسی نوشته شده .. همانهایی که طبق سلیقه خودنوشته ام و به یاری خدا که می دانم چه نوشته ام ..امید وارم همیشه و همیشه دلهایتان پر امید و لبهایتان پرلبخند و روحتان سرشار از آرامش و جسمتان سالم باشد .. هیچ چیز بهتر و زیبا تر و بر تر از آن نیست که خود را بهتر و زیبا تر و بر تر از دیگران ندانیم . دست بالای دست بسیار است و بالاترین دستها دست خداست .ای انسانهای مغرور و جاه طلب ! هرکه هستید هرچه هستید شیشه عمر خود بر تر بینی را بر زمین بزنید و به خود جانی دوباره دهید .. هنوز کسی به دنیا نیامده که همه چیز را بداند و هر گز هم به دنیا نخواهد آمد آخر خدا که نمی تواند خدا بیافریند .. دیگران را دوست بدارید بدون این که انتظار داشته باشید دیگران دوستتان بدارند ..با سلاح عشق و محبت .. قلب کینه ها را نشانه بروید نه سینه کینه توزان را .. سینه ای که می تواند جایگاه عشق باشد .. دوستتان دارم ای دوستان صمیمی و یکرنگ و فروتنم .. ای خاکی ترین گلهای گلستان لوتی ! هرروزتان نوروز ! نوروزتان بهاری باد ... دوست و برادر شما : ایرانی عاشق بهار
     
  ویرایش شده توسط: shahrzadc   
صفحه  صفحه 28 از 49:  « پیشین  1  ...  27  28  29  ...  48  49  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA