انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 15 از 28:  « پیشین  1  ...  14  15  16  ...  27  28  پسین »

شیدای شی میل


مرد

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل 68

خیلی کیف کرده بودم .. هر بار که یک سکس ادامه دار بهم لذت می داد من تا مدتها شارژبودم .
-شایان چقدر کونت آب منو کشیده . داره خشک خشکم می کنه .
-بذار آب کیرت تا هر جا که دوست داره ودلش می خواد با لذت خالی شه . جایی که دیگه بهت بگه برای اون لحظه بسه بسه . بعضی وقتا پیمونه در یک شرایط خاصی پر می شه که باید خالی شه وگرنه ضربه شدیدی بهت می خوره .
-خوب می دونی اندازه پیمونه ها رو .
-من توروهم خواب می دونم شیدا ..
-توکه قبلا پیمونه ات پر می شد چه جوری خالیش می کردی . دوست دختر زیاد داشتی ؟
-ببینم من که خودم بهت گفتم چقدر کم رو و خجالتی بودم .تواولیش هستی .
-فدای تو بشم من شایان جون .. که هرچی کونتومی کنم سیر نمیشم .
چند بار نزدیک بود سوتی بدم و از زبونم بپره که من با کون آقایون خیلی حال می کنم و کردن کون مردا یه لطف و صفای خاصی داره که به خودم اومده و گفتم شیدا تو می میری اگه ساکت بشینی ؟ می خوای واسه خودت کار درست کنی ؟ .. خوشم اومده بود از این که تونسته بودم این پسره روردیفش کنم . کون سفید و تپلش طوری سرخ شده بود که دوست داشتم همین جور لیسش بزنم و گازش بگیرم . کیرمو که کشیدم بیرون این کارو کردم .. -اوخ شیدا این چه کاریه که می کنی ولی خیلی خوشم میاد از این که به کونم دست می کشی و با اون حال می کنی . شیدا من یه جوری شدم . هم دلم می خواد کیرت باشه توی کون من هم این که دوست دارم کونتو بکنم .
-حالا واسه تنوع هم که شده تو منو بکن.
شایان همونی بود که من دوست داشتم و می خواستم . مثل لاله . ولی خب لاله کیر نداشت و با دیلدویا کیر مصنوعی منو می کرد . حالا شایان اون کیر تپل و سفیدشو کرده بود توی کونم .
-من که از خوردن کونت سیر نشده بودم .
-به فکر گرسنگان دیگه هم باش دیگه .
شایان خیلی مردونه و در عین حال با احساس و نرم منو می کرد . دستشو هم گذاشته بود رو کیر شل شده من و با این که شق نمی شد ولی بی اندازه خوشم میاد.
-عزیزم دوست دارم همین جوری ادامه بدی . ولم نکنی . من مال توام . دوستت دارم دوستت دارم ..
شایان سینه هام دستتو می خواد ..
با یه دست دو تا سینه هامو به هم چسبوند و دو تایی شونو می گردوند .
-جووووووووون جوووووووون .. خوبه خوبه ..
اون دستی رو که رو کیرم بود بر داشت .. سرمو بر گردوندم. مسیر دستش به سمتی بود که حس کردم رو کونش قرار داره .
-شایان داری چیکار می کنی .. انگشت کردی توی کونت ؟
-حس می کنم در حال حاضر نیاز دارم به این که یه چیزی توی کونم باشه . بدون این حالت انرژی نمی گیرم ..
-شایان جون تو که کونی نیستی . تازه کونی هاش این جوری نیستن که حتما باید شبانه روز کیر توی کونشون باشه .
-شاید واسه اینه که برای من حکم نوبری رو داره .
یه نگاهی به کیرم انداخته و خجالت کشیدم . شل شده بود . بعید می دونستم بعد از این که کار شایان با هام تموم شد این کیر کاره ای باشه و یک بار دیگه توی کون شایان فرو بره . حس می کردم اگه اون به این صورت ادامه بده احتمال داره کونی بشه و براش خیلی ساده باشه که با مردای دیگه رابطه جنسی بر قرار کنه ..
-عزیزم من که ار ضا شدم . الان هم خوشم اومده اگه حس می کنی که دیگه باید بریزی توکونم خالی کن ..
-آههههههههه بدنت یه استیل قشنگی داره که اصلا آدم فکر نمی کنه که ممکنه یه حس و حالت مردونه هم داشته باشی .
-یعنی مردا قشنگ و ظریف نیستند؟
-چرا ولی چه جوری بگم .. خیلی ظریفی .. اون چهره زنونه ات و اون سینه های بی نظیرت ..
بازم می خواستم بهش گیر بدم گفتم ولش . آخه اون که میگه تا حالا دستش به زنی نرسیده که باهاش حال کنه از کجا می دونه که سینه های من بی نظیره . البته می دونستم اشتباه لپی بوده . منم کونمو حرکت می دادم . دوست داشتم که اون زود تر ارضا شه تا منم یه جوری با کونش بازی کنم ..
-اووووووهههههه سوختم شایان .. عزیزم .. آبت منو سوزوند . جوش آوردی ؟
-نه آبم جوش اومد .
-صبر کن الان خدمتت می رسم . ببینم توی خونه چی داری که من فرو کنم توی کونت .
-من کیرت رو می خوام ..
جیگرم آتیش گرفت . این مرد طوری به کیرم نگاه می کرد و هوس اونو داشت که فرو کنم توی کونش که در اون لحظه آرزو کردم که ای کاش من هم یک مرد بودم . ولی دیگه راهی نبود . کیرم شل شده بود . می شد یه جورایی به زحمت اونوکرد توی کون ولی بهتر بود که این جوری نکنمش . یه موز متوسط گرفته و اونو چربش کردم و گذاشتمش سر سوراخ کون شایان و به طرف جلو فشارش دادم . زبونمو هم گذاشتم روی موز و دور و بر سوراخ کونشو لیس می زدم .
-اوووووخخخخخخ چقدر خوشم میاد از این کارت شیدا . دلم می خواد باهام همیشه از این کارا بکنی .... یعنی هم با کیر منو بکنی و هم یه چیز دیگه ای رو بکنی توی کونم ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرانی .


شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
مرد

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل 69

شایان خوشش میومد و حال می کرد . با این که لاله از کون دادن مردا خوشش نمیومد ولی من خیلی لذت می بردم این جوری اونا رو با خودم یکی حس می کردم . حس می کردم اونام یکی از منن . با من و واسه من ... و منم برای اونام . شایان لباشو گاز می گرفت .احساس می کردم که از یه حد معینی دیگه نمیشه موز رو بیشتر به داخل فرستاد . چقدر دلم می خواست که حالا کیر من به جای اون موز توی کون شایان قرار می داشت .. با این که قرص هم خورده بودم .. ولی فکر کنم این دفعه باید قوی تر اونو بخورم . دو تایی مون حس کردیم که دیگه باید از مایه های هوس کم کنیم و بریم توی خط بغل زدن و بوسیدن هم . حرفای عاشقونه شایان شروع شده بود ولی از این که دستام رو کونش قرار داشت لذت می برد . .. وقتی به خونه برگشتم فوق العاده خسته بودم . .. هنوز چند دقیقه نشده بود که لاله اومد سراغم ..
-خانوم خانوما چه خبرته داری خود کشی می کنی نو که اومد به بازار کهنه شده دل آزار؟
. -چی داری میگی این که تازه نوبری بود .. چیه خوشگل من . هیشکی به پای تو نمی رسه ..
-آره جون خودت ..من چقدر بهت سفارش کنم؟!
-باهام شوخی نکن لاله
-میای خونه مون ؟
می خواستم بگم خسته ام و نا و حوصله ای ندارم . ولی خب این دو سه هفته ای رو که درس نداشتیم می تونستم ازش به خوبی استفاده کنم . معمولا خونه لاله اینا مکان بهتری برای خلوت کردن و با هم بودن بود . این لاله هم هر چی با کیر شیدای شی میل خودش ور می رفت مگه شق بشو بود؟ ..
-شیدا عزیزم دیگه حالمو نگیر دیگه . هرچی رو داشتی دیگه خالی کردی . من بهت چی بگم .. ولی اگه چند ساعت هم که شده من اونو ساک بزنم آماده اش می کنم .
از حال رفته بود . دستشو گذاشته بود رو کسش .. خیلی دلم براش می سوخت . چند بار نزدیک بود زنگ بزنم واسه شایان که بیاد این جا و سر حالش کنه .. ترسیدم که به من بگه منو با هرزه اشتباه گرفتی ؟ تازه از طرفی لاله همش بهم سفارش می کرد با کسی از عشق و عاشقی حرف نزن .. هرچند من با شایان از این حرفا نزده بودم و اون عشقی شده بود . واسه همین اقدامی نکردم .. وقتی که حرکتایی رو در آلت خود م حس کردم انگار دنیا رو به من داده باشن . اعتماد به نفس خاصی رو در خودم حس می کردم . ..
- حالا کست رو بذار رو کیرم . الان بهترین وقتشه ..
کیر نیمه شل من وارد کس لاله شده بود و اون حرکتاشو در چند جهت شروع کرده بود .
-اوووووهههههه شیدا شیدا .. کیرت باید ده تای این می بود . بکن حرکتش بده .. آخخخخخخخ آخخخخخخخ کسسسسسم کسسسسسسم ..
با حرکتای عشق خودم آشنایی داشتم . مثلا وقتی که داشت ار گاسم می شد کاملا متوجه بودم . وقتی که چش باز کردم آفتاب قشنگی از پنجره تابیدن گرفته بود . تمام بدنم گرم افتاده بود . لاله رو بغلش زدم . حس می کردم که هوسم بر گشته و منو خیلی داغم کرده .. چند ثانیه ای طول کشیده بود که بفهمم چرا این جا هستم یا این که کی اومدم این جا و. همش اون لحظاتی رو که پیش شایان بودم در نظرم مجسم می کردم .. واسه لاله یه کاری پیش اومده بود و باید می رفت خونه یکی از بستگانش . این کیر لعنتی هم واسه ما شده بود خروس بی محل . گاهی کون من هوس کیر می کرد و گاه کیرم هوس کون .. مگه می خوابید ؟ آمار دو سه تا از پسرای کوچه بغلی رو داشتم که کونی هستن . و تقریبا هم سن منم بودن ..نمی دونم چرا هوس کرده بودم با یه شکل و شمایل مردونه برم بیرون . موهامو کوتاه کردم و قسمت پشتمو دادم مامان کوتاه کنه . می دونستم لاله ناراحت میشه ولی خب دیگه هوس کرده بودم . دوباره بلند می شد . وقتی یکی ار پیرهنای مردونه بابامو که مال عهد بوق بود تنم کرده رفتم جلو آینه یه تیپ بچه خوشگلو پیدا کرده بودم . ولی صورتم یه لطافت خاصی داشت که تا حدودی منو از پسرا متمایز کرده تیپ یه بچه سوسولو بهم می داد . حالا باید یه شلوار مردونه شو پام می کردم . ..یه کلاه هم سرم گذاشتم که فقط قسمتی از موهامو نشون می داد . عجب چیزی شده بودم . خیلی باحاله آدم این جوری بره خیابون .. رفتم به کوچه بغلی .. این پسرا خیلی بی حیا بودن . اصلا گاهی که منو می دیدن بد تر می کردن . یعنی دستشون می رفت رو کون یکی دیگه . یا یکی دستشو می ذاشت لا پای یکی دیگه و با کیرش بازی می کرد . اصلا ملاحظه منو نمی کردن . با این که خوشم میومد ولی این حرکاتشون لوس بازی بود ولی خیلی تحریک می شدم . ظاهرا منو نشناخته بودن .. تازه اگرم می شناختن فکر می کردن دخترم . دوست داشتم برم وسطشون و یه حال و احوالی با هاشون داشته باشم .... ادامه دارد .... نویسنده .... ایــــــــــــــــــــرانی .


شب است و ماه می‌رقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۷۰

زیپ شلوارمو پایین کشیدم و یه نگاهی به اطراف انداختم و دیدم که همه جا امن و امانه کیرمو درش آوردم و نشون جمعیت دادم . یعنی به همون چهار پنج تا پسر .. صدام زدن .. منو به طرف خودشون خوندن .. منم با شجاعت رفتم سمتشون . می دونستم که وقتی پای هوس و کون دادن پیش میاد این پسرای کونی از کون مایه می ذارن .. شایدم گاهی واسه این که یه اقدامی هم اونا کرده باشن و بخوان به طرفشون لذت بدن یه کونی هم می کنن . اصولا پسرای کونی از این که یک پسر غیر کونی کیرشو توی کون اونا فرو کنن بیشتر لذت می برن تا این که یک گی یا همجنس باز بخواد این کارو با کیر خودش انجام بده . . ظاهرا یک نوشت افزار فروشی اونجا بود که مسئولش هم یکی از پسرایی بود که اونجا وایساده بود . رفتم داخل مغازه .. دو نفر اون پایین موندند و دو نفر از اون پسرا به اتفاق من رفتیم طبقه بالای کتابفروشی .. همه مون فقط شلوارمونو پایین کشیده بودیم . اونا فقط عشقشون به این بود که کون بدن . منم دو تا کون سفید و چاقالو و تپل رو که دیده بودم هیجان زده شدم . نمی دونستم اول برم سراغ کدومشون . هم فرید کون با حالی داشت و هم امید . از اون جایی که کیرمو نشونشون داده بودم فکر کردن حتما از اون کون کن های حرفه ای هستم . دیگه نمی دونستن که به عنوان یک شی میل با کون دادن هم کیف می کنم . خلاصه رفتم طرف یکی از کون ها .. صدامو مث لاتا در آورده و خواستم کلفت ترش نشون بدم .. ولی اونا با یه جالت عجیبی که انگاری یه آدم شاخ دار دیده باشن نگام می کردن .
-کدومتون گشاد ترین ..
این چند کلمه رو که گفتم ..گفتم بهتره که دیگه حرف نزنم . دوست نداشتم که متوجه سینه هام شن و بفهمن که یک شی میل هستم . چه حالی داد به من این کیر من . تیز و درشت و آماده جنگ . دستامو گذاشتم روی کون فرید . و به دو سمت بازشون کردم . کیرمو یه ضرب روی سو.راخ فرید قرار دادم و دیگه از اون به بعد فشار دادن بود .
-درد داره ولی بکن .. بکن ..
امید : فرید جان بذار یه چیزی برات بمالونم تا کیر راحت تر فرو بره توی سوراخ کونت .
-من دیگه نمی تونم صبر کنم . آروم و قرار ندارم .
امید : الان میام ..
رفت و با خودش قوطی کرم رو از پایین آورد .. هم اونو دور مقعد و سر سوراخ کون فرید مالید و هم روی کیر من . حقش بود که یه ماچ آبدار از کون هر دو تاشون بگیرم . و همین کارو هم کردم . هر دفعه می رفتم یه حرفی بزنم جلو خودمو می گرفتم . من باید به وقت سکس یه چیزی می گفتم تا به من بچسبه . کیرمو گذاشته بودم روی سوراخ کون فرید ..
امید : واااااایییییی فرید اگه بدونی رو کونت چه منظره ای درست شده ..
-تعریف کن ببینم چی شده ..
-انگاری کیر داره یک شهری رو فتح می کنه . پادشاه اون شهر دوست داره تسلیم شه . یه پادشاه دیگه اونم می خواد تسلیم شه . امید تو هم بیا کنار من و کونتو آماده کن . این حریصی که من دیدم و توی خیابون شلوارشوپایین کشید و کیرشو نشونمون داد بدونه که دو نفری ما رو هم اگه بکنه سیر بشو نیست . اونا معلوم نبود منو چی فرض کرده بودن . دوست داشتم یکی از اون حس های قشنگ که تا یک ساعت هم آبمو نمیاره به من دست بده تا کیرم رو به دفعات بیشتری توی کون این دو تا پسر فرو کنم و حالشو ببرم . نصف کیرم رفت توی کون فرید . چسبندگی عجیبی داشت .
-جووووووووون .. امید چه کیر روون و خوش دستی داره . خیلی با حال منو می کنه .
-نوش جونت فرید .
با اشاره دست به امید گفتم که بره و کنار فرید وایسه و این بار سر سیلندر هاشو حسابی تنظیم کرد و منتظر موند . دلم واسه امید می سوخت . تا کی باید منتظر می موند که کیر من کارش با کون فرید تموم شه . هر جوری بود باید اونا به اندازه ای حال می کردند که مزه اون زیر کونشون باشه . کیرمو بیشتراز نصف نتونستم وارد کون فرید بکنم . سوراخ تنگی نداشت ولی وقتی کیرم در کون فرید آروم گرفت حس کردم که لذتهای دنیا رو تمومی نیست . اگه یه راه به روت بسته شه حداقل چند راه دیگه باز میشه . دیگه نمی خواستم افکار مزاحم و پارازیتی رو بکشونمش سمت خودم در عوض نگاهمو دوخته بودم به کون فرید که چه جوری داره باهاش حال می کنه . یک دستش هم بود روی کیرش و داشت با اون بازی می کرد . به نظر میومد که داره جلق می زنه ...... ادامه دارد ...... نویسنده .... ایرانی
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۷۱

بازم به این فکر می کردم که من شی میل با فرید گی چه تفاوتی با هم داریم . سینه هامون با هم تفاوت داره ؟ منم گاهی وقتی که یکی می کرد توی کونم با کیرم بازی می کردم . این جوری لذتم تکمیل می شد . جالب این جا بود که امید کونی هم که نزدیک ما ایستاده بود یه دستشو گذاشته بود روی کونش و با دست دیگه اش داشت با کیرش ور می رفت .با اشاره دست حالیش کردم که بیاد جلو و کیرشو بکنه توی دهنم . . .. منم دوست داشتم که دو طرفه مشغول باشم . امید اومد جلو تر .. فرید هم به جای جق زدن می تونست کیرشو بکنه توی کون امید . ولی اونا در اون لحظه دو تایی شون دوست داشتن به من کون بدن و اصلا حس کون کردن رو نداشتند . با این حال کیر امید رو که گذاشتم توی دهنم تا واسش ساک یزنم درجا شق شد .. ولی پسر به این گندگی همش ناله می کرد و کیر می خواست و می گفت که کون اونو بمالونم . چه کونی هم داشت .. خیلی پر بود . اصلا فرید و امید گی دو تایی شون طوری با کونشون رفتار کرده بودند که آدم فکر می کرد پیش بهترین متخصصین اپیلاسیون کردن . و شایدم این کارو کرده باشن . چه هیجانی داره دیدن کون بی مو . گاز گرفتن و بوسیدن و ور رفتن با اون . چقدر خوشم میومد بی حالی مردا رو ببینم و این که محتاج منن که به اونا سرویس بدم . این به من قدرت و اعتماد به نفس می داد . هر کاری کردن که من کاملا لخت شم قبول نکردم . ..
امید : چرا حرف نمی زنی ....
پسره کس خل شده بود . کیرش بود توی دهن من ومی گفت چرا حرف نمی زنی . درش آورده چند تا سرفه کرده با صدایی گرفته دو سه تا حرف بر زبون آوردم که نمی تونم .. تا دست از سرم بر دارن . فرید از پشت کونشو به کیرم و به طرفم مینداخت .
-خوشم میاد خوشم میاد .. آب بریز توش .. آب بریز ..
ولی من این کارو نکردم . تازه اگرم می خواستم نمی تونستم توی کونش خالی کنم . بازم آبم گیر کرده بود فقط داشتم لذت می بردم . کیرمو از کونش در آورده به امید اشاره کردم که نوبت اونه که کونشو بکنم . و بعد هم یه اشاره ای به دهن دو نفرشون کرده با دو سه کلمه خفه و تو گلویی حالیشون کردم که آبمو توی دهنشون خالی می کنم . نمی دونم آیا این دو تا پسر سابقه نوشیدن منی پسرا رو داشتن یا نه ولی هر چی بود باید که آب کیر منو می خوردن تا این جوری به همه مون لذت بده . در مواردی که آب کیر من سخت میومد بهترین راه برای کشوندن آب ازمخفیگاش این بود که طرف کیرت رو ساک بزنه . و طوری هم میکش بزنه که آب کیرت فقط یک مسیر رو بشناسه و کسی رو که داره ساکش می زنه .. مجبور بودم طوری بر نامه ریزی کنم که نیمه کاره و چند قطره که از کیرم خارج شد درش بیارم و توی دهن اون یکی فرو کنم . یک بار دیگه کیرمو با کرم چربش کرده و دور سوراخ کون امید رو هم مالوندم . چه حالی می داد ! همون مالوندن و دستکاری سوراخ کون خودش یه کیفی داشت . دور و بر منزل مقصود رو دست مالی کردن و سر انجام به معبود رسیدن .. اووووووفففففف .. دلم می خواست سوراخ کون امید رو هم می بوسیدمش . با این که کرم مالیده بودم ولی این کارو کردم و همون لبو گذاشتم روی کونش .. نرم نرم می بوسیدم و گازش می گرفتم . پسر هیجان زده شده و از پهلو به من نگاه می کرد . کیرم سنگین و کلفت نشون می داد . دعا می کردم که وقتی رفت توی کون امید همون مقاومتو داشته باشم .. کیر من با دو سه تا فشار سوراخ کون امید رو باز کرد و تا نیمه ها حرکتش خیلی عالی و لذت بخش بود و حس کردم همون هفت هشت سانتی رو که کردمش توی کون این آقا پسر دیگه کافیه . یه جوری به من لذت می داد که دلم می خواست جیغ بزنم و همه رو خبر دار کنم که همین جور این لذتم داره پخش میشه . کون و مقعد امید هوس و لذت رو به پوست کیرم منتقل کرده و روی فشار خونم اثر گذاشته بود . به خودم فشار می اوردم .
امید : تا حالا این جوری کون نداده بودم . منو بکن . بزن بزن . توچی خوردی که هرچی منو می کنی آبت نمیاد و منم سیر نمیشم ..
فرید : یادت باشه منو کم گاییده ..
چند دقیقه بعد دوباره کردمش توی کون فرید .. بعد درش آوردم و گذاشتمش توی دهن امید .. پسر با لذت طوری کیرمو میکش زد و استارتی قوی بهش داد که آبم شروع کرد به خالی شدن . دلم می خواست تا آخر اونو بخوره .. ولی نیمه راه کشیدمش بیرون و فرو کردم تودهن فرید . این بار دیگه گذاشتم تا هر جا که جا داره فرید کیرمو میکش بزنه .. کیر توی دهن فرید بود که صدای پاهایی رو شنیدیم که دارن از پله ها میان بالا ..
-از جاتون تکون نخورین ...
گرفتار مامورا شده بودیم .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۷۲

گریه ام گرفته بود .. خیلی ترسیده بودم . دیگه باید قید دانشگاه رو می زدم . حتما اخراج می شدم . معلوم نبود چند روز رو می خوام باز داشت بمونم. خونواده ام چی میگن . اونا خیلی مراقب بودن تا کارم به جایی نکشه که مجبور شم هویت یا ماهیت خودمو آشکار کنم . یا مثل حالا یه سوتی درد سر ساز ندم . حساب همه جاشو کرده بودم جز این جا رو . دیگه واسم اهمیتی نداشت که چه طور شده بود اومدم . بهتر این می بود که حرفی نزنم . حداقل منو به عنوان یه پسر حساب کنن خیلی بهتره تا یک دختر شناخته شم . من و فرید و امید رو یه چند تا نوازش هم کردند . یکی دو تا کشیده خوردم . بردن ما رو واسه باز جویی . صدام در نمیومد .. منو زدن .. ولی بازم چیزی نمی گفتم . پیش قاضی حقیقتو گفتم .. البته نه این که از تمام کارایی که کرده باشم بلکه این واقعیت رو که یک شی میل بوده و حالا در اثر اشتباه همچه وضعی پیش اومده و ده روز دیگه هم درسام شروع میشه ..
-برات می نویسم یک هفته تنبیهی یا همون تادیبی .. حواست باشه چون بار اولت بود کاریت نداشتم . ولی برای من مسئولیت سنگینی داره ..
-فقط تو رو خدا آقای قاضی خونواده ام متوجه نشن که من با اون دو تا پسر رابطه داشتم ..
-اونشو دیگه من تضمین نمی کنم . ولی شیدا خانوم کار شما خیلی زشت بود .
-غلط کردم دیگه تکرار نمی کنم .
البته حدس می زدنم که خونواده یه چیزایی بو بر دار شده باشن ولی از اون جایی که ریزه کاری ها رو نمی دونستند و ماموران غیبی هم به ناگهان وارد شده و تازه اونا چی می خواستن بگن رو این حساب می شد خالی بندی کرد دروغ گفت و اصلا زد زیرش . که من رفته بودم برای خرید و این جور چیزا که شرایط به این صورت در اومد . خلاصه من آخرشم نفهمیدم که این یک هفته ای رو قراره که منو بندازن کدوم زندون .. با زنا قاطی شم .. با مردا .. یا انفرادی .. اون قدر خسته بوده قاطی کرده بودم و از خونواده می خواستم که جریان شی میل بودن منو نگن که زبونم مودر آورده بود ..
-پدر! مادر! من این یک هفته رو هر جوری که هست تحمل می کنم ..
ووووووییییی منو انداخته بودن به یه جایی که هفت هشت تا مرد و پسر بودند . حالم داشت به هم می خورد . از بوی جوراب اونا خفه شده بودم . هر چی می خواستم با هاشون حرف نزنم اونا ول کن معامله نبودند . دیگه آخرش مجبور شدم با اونا سر صحبتو باز کنم . به اونا گفتم که شی میل هستم . بعضی ها نمی دونستتن که شی میل یعنی چه .. رو کردم به اونایی که نمی دونستن و گفتم شی میل یعنی یک زنی که آلت مردونه داره و هم احساس مردونه داره هم زنونه . یه صدایی از یکی از این زندونیا در اومد که می گفت پس تو کیر داری ؟ چه خوب !
-ببخشید چه به درد شما می خوره .
-اگه کیرت کاری باشه خیلی به درد ما می خوره نونت توی روغنه .. این جا بچه کونی زیاد داره . چیکار کنن بد بختا . این جا هم شده درست شبیه طلاب خونه . دیگه زن که دور و بر مون نیست . مجبوریم کون بدیم کون بکنیم . ولی این جا همه بیشتر عاشق کون دادن هستند . ما حالا بیشترامون شدیم مردای کونی . از بس کون دادیم حال و حوصله کردن و استفاده از کیر رو نداریم . کردن خستگی بیشتری داره . ولی پیش خودت بمونه . این جا خیلی از زندانبانان و باز جو ها هم همجنس باز هستند .. تو رو می برن باز جویی .. شلوارشونو می کشن پایین بهت میگم نترس . ما حسن نیت داریم . اول دولا می کنن . سوراخ کون خودشونو نشون میدن .. آدم باورش نمیشه .. در همین موقع یکی دیگه از در وارد میشه . تو تا می کنی توی کون نفر جلویی نفر پشتی میذاره توی کون تو . یه بر نامه عجیبیه .. این جا اصلا شبیه زندان نیست . آدم فکر می کنه اومده درس طلبه گری و مبارزه بر علیه ظلم و باطل بخونه ..
گریه ام گرفته بود . حالم داشت بهم می خورد .. یکی از اون مردا که اسمش بود میثم گفت
-چت شده دختر!
-هیچی من دانشجو هستم .
-تو رو واسه چی گرفتن ؟
-هیچی داشتم دو تا مرد رو می گاییدم .
-جاااااااااااان جااااااااااان تو جون میدی همین جا کنار خودمون بمونی ..
خودشو به من نزدیک کرد و با کیرم بازی کرد ..
-نکن حوصله شو ندارم . حالم داره از این محیط به هم می خوره .. این جورابای بو گندوی شما خفه ام کرد . میثم : بچه ها جوراباتونو قایم کنین .. یه جایی بچپونین شیدا جون حالش بد شده ..
دسته جمعی شون شنیده بودند که از من چه کاری ساخته .. یکی شون یه ادکلن تند آورد و فضای اون جا رو عطر افشونی کرد ..
-چقدر تنده بچه ها . این مال زمان پدر بزرگتونه ؟ این چیه دیگه ولی دستتون درد نکنه هر چی باشه از بوی جوراب بهتره .
میثم شلوار منو کشید پایین .. حال و حوصله نداشتم .. کیرمو گذاشت توی دهنش ..
-یکی دو نفر دیگه هم بیان به کون و سوراخ کون و سینه هام دست بکشن شاید کیرم شق شد .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۷۳

یکی دیگه هم که اسمش بود مراد اومد جلوودستور منو انجامش داد .. منو از پشت گرفت و در حالی که شلوارم پایین کشیده شده بود انگشتشو فرو کرد توی کونم .. خیلی خوشم اومده بود . میثم کونشو می مالوند به کیرم .یکی دیگه هم اومد سینه هامو گرفت توی دست خودش .. زندان هم واسه خودش یه دنیایی شده بود و منم عاشق کردن کون مردا . مراد که از پشت انگشتشو کرده بود توی کونم بهش گفتم مراد جون حسابی به مرادم رسیدم .درش بیار ..درش بیار ..
مراد : اول توبکن توی کون میثم .. من می خوام ببینم . خیلی حال میده .. تا حالا ندیدم یه دختر کیر دار بکنه توی کون یه مرد .
-اصلا دختر کیر دار تا حالا دیدی که بعدشو ببینی .
-نه راستش ولی حالا دارم می بینم .
-مراد جون
-جون مراد ..
-یه چیزی نداری بمالی به سوراخ کونم ؟
-روغن نباتی داریم ولی دیگه چاره چیه .از اون کرم های سطح بالا نداریم . زندانه دیگه ..
سوراخ کون من و میثم روغن مالی شد تا توسط کیر سرخ شه .. دستاموکه گذاشتم رودل میثم تپش شدید قلبشوبه خوبی حس می کردم . خیلی به هیجان اومده بود . مراد هم متوجه حال وروزش شده بود .
-پسر طوری رفتار نکن که آبروی ما پیش شیدا خانوم بره و اون فکر کنه که ما کیر ندیده ایم .
-خواهش می کنم پسرا . چیزی که این جا فراوونه کیره .
میثم : فقط یه چیزی این جا نیست و اونم یک کس با حاله ..
سرمو از پهلو به لبان میثم نزدیک کرده و در حالی که قصد بوسیدن اونو داشتم گفتم ببینم شما این جا حال وحوصله کس کردن رو دارین ؟ اصلا تمایلی برای این کار هست ؟
مراد : راستشو بخوای کیر دوست داره به یه سوراخی فرو بره . تا دلت بخواد ما این جا سوراخ کون داریم . دیگه عادت کردیم .
نگران قولی بودم که به قاضی داده بودم . اگه اون متوجه می شد که من خلاف کردم این بار دیگه منو نمی بخشید . از من نمی گذشت .. بقیه بر و بچه ها که دیدن ما حسابی مشغول شدیم اونا هم شروع کردن به ور رفتن با هم .
مراد : آهای فری بچه کون حواست باشه که اگه نگهبانی داره یه تکونی به خودش میده که سرک بکشه یه سرفه ای بکن .
فری کونی که منو یاد فری کونی خودمون دوست هوتن و پسر فروغ مینداخت گفت تا شما سر و صدا نکنین و هیجان خودتونو نشون ندین که نگهبانی کاری به کارتون نداره . برای اولین بار داشتم کون دادن از طریق نرم شدن با روغن نباتی رو تجربه می کردم . یه جوری بود . تازه روغن جامد هم بود ..
-بچه ها از این چیزا هم می تونین با خودتون بیارین توی سلول ؟ این جا مگه اغذیه پزیه ؟ زندان هم زندانای قدیم . اگه همین جور پیش بره تا چند وقت دیگه هم اره آهن بر و سوهان و اسلحه گرم وسرد رو هم میشه دید .
-آقا مراد خیلی نرم رفت توی کونم .
-معلومه که این کاره ای شیدا جون ..
-این وصله ها به من نمی چسبه.
-حالا که خیلی چسبید ..
میثم : پس به ما کی می چسبه .
علاوه بر روغنی که دور سوراخ کون میثم مالیده بودم انگشتمو هم به روغن آغشته کرده اونو تا ته فرو کردم توی کون میثم و چند دور اونو گردوندم ..
-جوووووووون شیدا چه کیفی داره ! خیلی خوشم میاد .. بکن .. باز بکن . جا واسه کیرت باز میشه . ..
ولی با همه این حال کردنها یه بوی خاصی رو حس می کردم . انگار فضا فضایی بهداشتی نبود . با این حال انگشتمو خیلی آروم از توی کون میثم بیرون کشیده .. کیرمو جای اون فرو کردم .
-آخیشششش میثم جون .. تو خودت که اهل حالی . الان من دارم دو طرفه حال می کنم . آقا مراد تند تر بکن . با این روغنت روز ما رو ساختی ..
حس می کردم اون روغنی که به کیرم مالیده شده خیلی غلیظ تره ولی نه این طور نبود این پسره دیوونه خیلی زود هنوز چند تا تلنبه نزده بود آبشو توی کون من خالی کرد . -چه زود ! پسر تو که هنوز سیرم نکردی .
-ناراحت نباش شیدا جون . همچین میدیم بهت بخوری که خودت بگی بسه دارم بالا میارم . الان این چند نفر دیگه هم منتظرند . صفدر بیا جلو که عزیزدل ما منتظره صفدر هم اومد کیرشو از پشت کرد توی کون من ... ولی من همچنان در حال کردن میثم بودم که دیدم مراد رفت اون جلو و به میثم گفت حالا بکش کنار من می خوام بیام جای تو . این اگه توی کونت خالی کنه و کیرش شل شه دیگه ما بی نصیب می مونیم .
-قرارمون این نبود ..
-ولی خود شیدا این جور حالیمون کرده که کارش معلوم نیست . نزدیک بود دست به یقه شن .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی
     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۷۴

دیدم داره در گیری عجیبی بین اونا به وجود میاد و اگه اوضاع به همین صورت پیش بره میان دسته جمعی ما رو می گیرن و می برن به اون جایی که عرب نی انداخت . اون وقت خر بیار و باقلی بار کن . منم که تعهد داده بودم . نمی دونم حالا چرا منو انداخته بودن داخل مردا سر در نمی آوردم ولی هر چی بود که خیلی حال می داد و لذت می بردم . مراد اومد و جای میثم قرار گرفت . ولی کیرم چقدر راحت رفت توی کونش . وقتی مراد از پشت کونشو به طرف کیرم حرکت می داد اصلا م باورنمی شد که این همونی بوده که دقایقی پیش با حرص پنجه هاشو انداخته بود روکونم و داشت منو می کرد .مردا طوری با من رفتار می کردند که انگاری گرگهای گرسنه شکاری رو گیر آورده باشن . هر چند دقیقه در میون یه دستی رو می دیدم که رفته دور کمرم و یه حس تازه ای رو در کونم حس می کردم . کیرمم هر چند دقیقه سوراخ کونایی رو که می گایید عوض می کرد . یکی از بچه ها که اسمش بود سامان گفت بچه ها فردا در هوای آزاد و فضای باز بیشتر می چسبه .. اصغر داد کشید و گفت چی داری میگی همین جاش هم که داریم با هم حال می کنیم خطر ناکه و ممکنه دوربین مخفی کار گذاشته باشن . سامان : من می دونم چه جاهایی دوربین گذاشتنم و چه جاهایی امنه .
من فقط در حال لذت بردن بودم . و خیلی راحت هم می تونستم جلو گیری کنم ولی هر کی که کون منو می کرد در جا خیس می کرد . دور و بر کون و روی پا هام همه خیس شده بود . با این که کیف می کردم از این که این همه مرد از کون من لذت برده بودند ولی یه احساس سنگینی عجیبی می کردم . روی رون و پا هام همه چسبناک شده بود . با این حال مردا یکی پس از دیگری افتاده بودن رو هم و فقط داشتن از کون دادن خودشون می گفتن . هر کدومشون می گفتن که کونشون بیشتر از کون سایرین مورد قبول من واقع شده ..
-بچه ها این قدر با هم کلنجار نرین .. همه تون کونتون بیست بیسته .. فقط بعضی ازشما باید نظافتو رعایت بکنین که این جوری خیلی بسشتر به آدم می چسبه ..
پسرا عین ندید بدیدا دورم کرده بودند . همه شون این عقیده رو داشتند که یک هفته موندن در کنار اونا مدت کمیه
-پسرا مثل این که شما اصلا منو دوست ندارین و دوست دارین مدت بیشتری در این سیاهچال و در کنار شما بمونم . من دانشجو هستم و باید برم و زود تر به درسام برسم .
یک ساعت نشد که دیدم یکی منو صدا زد .. وارد اتاقی شدم که فکر کنم اتاق باز جویی بود . یه اتاق خفه و درب و داغون . ترس برم داشت . من که قرار بود فقط یه هفته بمونم . اونم قاضی تاکید کرد بود فقط جنبه تادیبی داره و عجب تادیبی هم شده بودم . یه زن مامور باز جویی من شده بود . از اون خواهرای سیاهپوش باند پیچی شده که فقط چشاش معلوم بود و یه مرد شپشو که بوی عطر زمان قاجاریه رو می داد کنارش نشسته بود . دو تایی شون در سکوت به من زل زده و منو نگاه می کردند . از ترس جیکم در نمیومد . حدس زدم اینا باید از اون دسته آدمایی باشن که واسه خودشون سیاست و بر نامه مستقلی دارن . ایمانشون با ایمان بقیه فرق می کنه ..
-ببخشید برادر! ببخشید خواهر امری داشتید ؟
دیدم صداشون در نمیاد .. گفتم حتما سلام اسلامی نکردم از من ناراحتند -سلام علیکم . .. دو تایی شون یه سری تکون دادند .. زن شروع کرد به صحبت .
-ما انقلاب نکردیم که ارزشهای اخلاقی و انسانی و اسلامی ما بره زیر سوال ..
زن از جاش بلند شد و به سمت درب ورودی رفت . مطمئن شد که قفله . دیگه حساب کار دستم اومده بود . حس کردم که باید شکنجه شم . لباسامو یکی یکی در آورد . در حال در آوردن لباسام تنم مث بید می لرزید . اگه اون ندونه من شی میل هستم و یه دفعه متوجه این موضوع شه .. یعنی واسه قاضی بد میشه ؟ خودمو به اسم دیگه ای معرفی کرده بودم .. اصلا خومم نمی دونستم که چه جوری از این جا سر در آوردم . شایدم یه عده ای می خواستند که پامو به این جا باز کنن . گریه ام گرفته بود . چرا منو پیش این مرد شپشو که حالم از دیدنش به هم می خورد لخت کرده بود . شاید این مرد جنون داشت . سادیسم داشت و می خواست که بهم تجاوز کنه . می خواستم بهش بگم این چه رفتار اسلامیه که با من دارین و دارین منو پیش نا محرم لخت می کنین که راستش ترسیدم . آخه با این کثافتا ی بی شرم نمیشه دهن به دهن شد .
-جبار خان شوهر منه .. منم سمیه هستم . جبار مسئول این جاست و منم دستیارش ولی عملا من دارم این جا رو می گردونم .
اومد جلو و دستی به سینه ها و کیرم کشید .
-آقا جبار شما که خودت با احکام آشنایی . این اگه مرد بود دست زدن به آلتش جرم و گناه محسوب می شد . حالا شما آزادی که شلوارت رو پایین بکشی و بیای به سمت این خانوم .
-این کار اشکال شرعی نداره ؟
-رضایت همسر برای رفع اشکال شرعی کفایت می کنه ...
انگشتمو گذاشته بودم رو سوراخ کونم و با هاش بازی می کردم . منتظر بودم که کیرشو در بیاره بکنه توی کونم ولی سمیه شوهرشو لخت کرد . بهش دستور قمبل شدن رو داد . کیرمو گرفت و به سمت کون شوهرش رفت .
-از این موضوع با کسی حرف نمی زنی .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی
     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۷۵

کون جبار یه کون گنده و درشت بود . از اون کونهایی که بهش میگن آبدار . ولی شبیه به چشمه ای بود که دور و برشو علف گرفته باشه . پشم و پیله زیادی داشت یعنی از اون کون های مودار بود . با این که از استیل و درشتی کون اون خوشم اومده بود ولی از این که بهداشت رو رعایت نکرده بود یه جوری شده بودم . تازه این ترس هم در من به وجود اومده بود که نکنه اون داره منو آزمایش می کنه ببینه چیکار می کنم . کمی که با خودم فکر کردم حس کردم که دارم اشتباه می کنم . اولا من که شخصیت مهمی نبودم که بخواد منو آزمایش کنه و در ثانی چه نفعی می تونست برای اونا داشته باشه . ظاهرا اونا هم از اون آدمایی بودند که ما در ظاهر طور دیگه ایشون می بینیم ولی باطنشون خیلی فرق داره با اون چیزایی که ظاهر می کنن . حالا من باید کون جبار رو می گاییدم . یه نگاهی به قسمت جلو بدنش انداختم . وای اون جا جنگلی تر بود . خیلی سیاه بود . یه دستی به موهای انبوه قسمت جلو بدنش زدم . فقط قسمت جلو کیرش مشخص بود .
سمیه : نترس وحشت نکن . استخاره هم نکن . من که خودم می دونم تو چه جور آدمی هستی ونیم ساعت پیش هم من و جبار شاهد بر نامه های هیجان انگیز تو با بقیه بر و بچه ها بودیم . پس پیش من فیلم بازی نکن ..
نمی دونستم چی بهش بگم . آخه کیر من شیدا که مثل کیر مردا نبود به این راحتی ها اونم پس از انزال شق شه ..
- ببخشید این آقا جبار اونجوری که نشون میده از اون بسیجی ها و مکتبی ها و مذهبی های با ایمان و پیرو خط امامه .. این پشم و موهایی که داره عبادتشوخراب نمی کنه؟ -نه ما پیرو مرجع تقلیدی هستیم که دراین مورد ایرادی نگرفته .. یعنی میگه درصورتی که بتوان موهای بلند بدن را تمیز نگاه داشت حفظ و نگه داری آن ایرادی ندارد .
می خواستم یه متلک هم بهش بندازم که گفتم ولش .. من که دلیر شده بودم و می دونستم این جاسوسان همه چی رو دیده کلی هم کیف کردند با این زن قنداق پیچیده دختر خاله شده گفتم سمیه جان من این کیرم تازه آبشو خالی کرده به این نون و ماستها خالی نمی کنه و شق نمیشه . یه نیروی قوی و دوپینگ لازمه . بعد از گفتن این حرف مث بچه هایی که شیطونی می کنن ساکت شده و یه گوشه ای وایسادم .
- حالا من خودم برات ردیفش می کنم . بدون این که مقنعه و بند و بساطشو در بیاره دهنشو باز کرد و گفت بکن توش بذار توی دهنم . بذار .. تا می تونی کیرت رو فرو کن توی دهنمو بکشش بیرون . نرم می کنی .. سفت می کنی هر کاری می کنی بکن . من می خوام حال کنم . شوهرم کیف کنه . کون بده .. مگه ما از آخوندا کم تریم ؟ اونا هر غلطی که دلشون بخواد می کنن و حالا به ما که رسید همش در پی اینن که ما رو ارشاد کنن .
من می خواستم بهش بگم که شما و آخوندا هر دو تا تون سرتون توی یک طویله وآبخوریا آبشخورهست که گفتم ولش برای خودم شر درست نکنم و من فقط یک هفته ای این جا مهمون هستم و بهتره که این هفت روز رو تبدیل به هفت سال نکنم . خیلی دلم می خواست صورت این جنده خانوم کیر ساک زن رو ببینم ولی ظاهرا به خاطر مصلحت نظام و مسائل امنیتی این کارو انجام نمی داد .
-سمیه جان . من که نا محرم نیستم . اگه اون رو بند خودت رو در بیاری بیشتر به من لذت میده . حال می کنم .
-من به خاطر مصلحت نظامه که این کارو نمی کنم .
کاش این کیرم جواب می داد و کس و کون این جنده خانوم رو هم می کردم . مثل این که برای این جبار خیلی عقده شده بود که این آخوند ها با این که کونی هستند چرا دارن ارشاد می کنن که کون دادن بده . ولی اینا دلیل نمیشه . تا یه آدم آمادگی کون دادنو نداشته باشه به دنبال این کارا نمیره . سمیه نقاب از چهره برداشت و منم کیرمو فرو کردم توی دهنش .. آخ که این زن چقدر خوشگل بود ولی یه حسی بهم می گفت که کس و کونش مو داره . چون وقتی که مرجع تقلید اونا همچه فتوایی صادر کنه حتما اونا حال می کنن که پشمشونو زیاد کنن . کیرم کاملا شق شده بود . سمیه ای که ناز داشت نقابشو برداره یعنی همون مقنعه و پوزه بندشو , یواش یواش خودشو بر هنه کرد و اومد سمت من .. وای حالا زن و شوهر دو تایی شون لخت بودند . حدس من کاملا درست بود . سمیه با همه خوشگلی دور و بر کسش خیلی مو داشت . یه نگاهی به جبار کونی انداخته و گفتم ببینم مرد مومن تو از لاپای پشمکی زنت خوشت میاد ؟
-نه راستش من زیاد خوشم نمیاد ولی برادرا خیلی خوششون میاد . اونا نمی ذارن که سمیه کسشو برق بندازه ..
-مگه توشوهرش نیستی ؟ اختیار با توست .
-بعدا بهت میگم ..
سمیه : خب حالا بگو جبار . چیه پیش این می خوای آبروی ما رو ببری ؟خانوم کیردار ! جبار هوای منو داره که منم براش مردایی رو ببرم که به کونش صفا و به خودش حال بدن . ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  ویرایش شده توسط: shahrzadc   
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۷۶

سمیه که واسه لحظاتی کیر منو توی دهنش داشت دوباره هوس کرد که اونو بگیره دهنش ولی کیرمو با یه فشار کردم توی کون شوهرش و سرگرم گاییدن جبار خان شدم . سمیه هم مجبور شد کیر شوهرشو بذاره توی دهنش . نصف کیر جبار بیرون بود و من به کیرش دست می زدم و سمیه هم خیلی آروم کیر شوهرشو میک می زد و با اون حال می کرد . کون چاق و تپل جبار طوری به من حال می داد که دیگه زیاد توجهی به پشم و پیله هاش نداشتم ولی اگه مثل کون فری و هوتن و چند مرد دیگه که گاییده بودم تر و تمیز می بود خیلی بیشتر حال می داد . چون من رعایت بهداشتو خیلی دوست دارم . این موهای کون و موهای دور و بر سوراخ کون جبار نمی ذاشت که من بتونم به خوبی اون سوراخ کونشو دید بزنم . اگه می خواستم بهتر ببینمش باید کونشو به دو طرف حسابی بازش می کردم . دوست نداشتم اون جر بخوره . هرچند از ته دلم دوست داشتم پاره پاره اش کنم .. یک آن دیدم آب جبار توی دهن زنش خالی شد و سمیه آب کیر شوهرشو خورد ..
-سمیه جون خیلی دلم می خواد کس دادن تو رو ببینم . ببینم که با کیر دیگه ای حال می کنی همسر گلم .
-مگه به اندازه کافی ندیدی ؟
-چرا ولی این خانوم شی میل خیلی حال میده . با تمام هیجان و وجودش داره آدمو می کنه . خیلی کارش درسته . حرف نداره . اصلا یه چیزی میگم و یه چیزی می شنوی . دلم می خواد ببینم رو چمن های کست برف نشسته .. چقدروقتی که بچه بودم دوست داشتم برف بخورم .
پاک اعصابمو به هم ریخته بود . من دوست نداشتم که کیرمو از توی کون توپ و تپل جبار بیرون بکشم . تازه داشتم به حال کردن با این کون عادت می کردم .عاشق گاییدن کون مردا بودم . ولی جبار این پاسدار دلاور و غیور و از جان گذشته کاری کرد که خیلی لذت داد و به ایثار گری اون افتخار کردم . کیرمو گرفت توی دستش و اونو خودش به سمت کس زنش هدایت کرد . قبل از اون دهنشو گذاشت رو سر کیرم و گفت جاااااااان ساک زدن این کیر هم خیلی حال میده خیلی دلم می خواست که توی کون خودم خالی می کردی ولی زنم واجب تره . به گردنم حق داره ..
-آقا جبار خیلی سخته سوراخ زنتو از لای این موها پیدا کنی .
خندید و گفت سوراخ کسش که به کره مریخ نرفته .. همین لاپاشه دیگه .. کیرمو با دست خودش گذاشت رو سر سوراخ کس ..
-آهههههههه سمیه ..
جبار دست از سر کیرم بر نمی داشت . مثل این که دل نداشت رهاش کنه . اونو به کس زنش می مالید و یه نگاهش به صورت سمیه بود که اون چه حسی داره و واکنش های اونو ببینه . سمیه از حال رفته بود .
-جبار .. جبار .. دیگه بسه تو که منو کشتی .. تا حالا هیچ کیری مث این کیر به من حال نداده .. اصلا منو از حال برده . بذارش توی کسسسسم با دستای خودت اونو بفرستش داخل ..
-عزیزم واسم سر و صدا می کنی که من حال کنم ؟
-آره .. هر چی تو بگی عزیزم . تو که خودت خوب می دونی در دین ما زن باید از شوهرش اطاعت کنه . منم تابع تو هستم ..
-بازم برام مرد میاری که کونمو بکنه ؟
-تا دلت بخواد از این مردا زیادند .. اگرم داخلی های خودمون کیرشون به جای دیگه ای بند بود روزی صد تا از این همجنس بازا رو در گوشه کنار دستگیر می کنیم و می فرستم سراغ تو ..
جبار هیجان زده شده بود و در حالی که به کونش دست می مالید گفت ولی هیشکدومش مثل کیر شیدا جون نمیشه .. هم نرمه هم سفت و هم شقه و گاهی یه شلی خاصی داره که وقتی وارد کون آدم میشه لذت مخصوصی میده . دلم می خواد این کیر همیشه در کنارم باشه . اصلا اون بشه شوهر من و من بشم زن اون .
بالاخره کیر من وارد کس سمیه زن جبار شد . واسه این که نشون بدم بی جهت واسش سر و دست نمی شکونده و در تبش نمی سوخته .. خیلی سریع کیرمومی کردم توی کس و برش می گردوندم . با توجه به چند تا مردی که منو از کون کرده بودند می دونستم کیر مردا شقی بهتری نسبت به کیر ما شی میل ها داره ولی دوست داشتم و سعی می کردم که این نقطه ضعف خودمو به صورت دیگه ای جبران کنم . دستامو می مالوندم به سینه های سمیه . سینه هایی که حالت سفتی و دخترونه خودشو تا حدود زیادی حفظ کرده بود . کیرم در برگشت با تار های موی کس سمیه در تماس بود و این تار موها از اون جایی که نرم بود داغ ترم کرده و هر لحظه حس می کردم که آبم می خواد خالی شه . دیدم جبار داره زار می زنه و به من میگه که اگه یه وقتی می خوای خیس کنی آب کیرت رو بریز رو پشم کس زنم و پخششون کن تا به دیدن اونا حال کنه .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
ahmad134679: داستانت عالیه منم عاشق اینجور داستانام ولی اگه میشه سکسی ترش کن نه اینجور حرفا رو بزنی حال ادم گرفته میشه وسط کار اینا رو بخونه میدونی چی میگم که
ممنونم احمد آقا از لطف و محبت و همراهی شما .. اطاعت میشه .. سعی خودمو می کنم . ولی چیکار میشه کرد سلیقه ها مختلفه و راستش گاهی که خودم عجله هم دارم و دیگه می بینم کم آوردم یه چیزایی هم لایی اضافه اش می کنم .. باور می کنی تا حالا شاید دوازده سیزده هزارحالا شاید دوسه هزار تا کمتر یا بیشتر صحنه های سکسی رو تشریح کرده باشم ؟ چون خودم یک نویسنده هستم می دونم تکرار هاش کجاست ولی ممکنه بیشتر خواننده ها دو هزار تا ی این تشریحات رو نخونده باشن .. واسه همینه که وقتی وارد جزئیات سکس میشم فکر می کنم چی ممکنه به ذهنم برسه که تا حالا ننوشته باشم . دیگه خود به خود میرم رو حاشیه ها .. کاملا متوجه فرمایش شما هستم . ارادتمندم .. و خب دیگه این روزا مشکلات زندگی و بیماری زنم دیگه نایی واسم نذاشته .. اما می دونم با دلگرمی دادن دوستان با محبتی مثل شما میشه از نشد ها ..شد ساخت . با احترام ..دوست و برادرت : ایرانی
     
  
صفحه  صفحه 15 از 28:  « پیشین  1  ...  14  15  16  ...  27  28  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

شیدای شی میل


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA