ارسالها: 3650
#11
Posted: 4 May 2013 00:53
hashar: خیلی عالی لطفا سریعتر قسمتهای بعدی رو بذارید
.
.
ایرانی گفت...
hashar گل و دوست داشتنی دست گلت درد نکنه به خاطر پیام گرمت و محبتی که داری . باور کن اگه فرصت کنم بیشتر می نویسم . چون من با لبخند رضایت شماست که می خندم . شادکام باشید ....ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#12
Posted: 7 May 2013 00:14
شیـــــــــــــــــــــــــــدای شی میــــــــــــــــــــــــــل 4
روزبعد من وهوتن و لاله وارد یه آپارتمان کوچیکی شدیم که لاله می گفت متعلق به هوتن جونش بوده و برای مواقع اضطراری ازش استفاده می کنه . -ببینم پول از کجا آورده . -از خیر سر باباش . تازه این که چیزی نیست . گفته اگه با نمرات خوب فارغ التحصیل شه و بتونه ادامه بده خیلی بیشتر از اینا براش می گیرن . -خونواده اش می دونن که حال و روزش اینه ؟/؟ -احتمالا باید بدونن ولی به روش نمیارن . چیکار می تونن بکنن . این دوره زمونه کدوم فرزندی حرف بابا مامانشو گوش می کنه که این دومیش باشه . آخه هرکی فکر می کنه خودش درست فکر می کنه . چقدر این هوتن به خودش رسیده بود . یه شلوار پارچه ای خیلی کیپ کرده بود پاش که فقط شانس آوردیم چند متری رو بیشتر پیاده روی نکردیم و بیشترش داخل ماشین بودیم . ابروهاشو مث دخترا تمیز کرده بود . لاله اولش می خواست ما دو تا رو واسه نیم ساعت اول به حال خودمون بذاره تا کمی حال دوست پسرشو جا بیارم . بلوز تاپ مانند چسبون هم تنش کرده بود که بر جستگیهای سینه شو به خوبی نشون می داد . با تعجب به ابروها ش نگاه می کردم که چه جوری زیرشو خالی و تمیز کرده . البته این واسم تازگی نداشت ولی تغییر اتی که در عرض یه روز در خودش به وجود آورده بود واسم جای تعجب داشت . آخه اون که نمی خواست عروس شه و من که نمی خواستم برم خواستگاری اون . با یه زار و التماس خاصی نگام می کرد . توجه خاصی به دوست دخترش لاله نشون می داد . همش دعا می کردم که نکنه این مسئله باعث شه که میونه من و لاله بهم بخوره . صحنه عجیبی بود . من و لاله و هوتن سه تایی روی تخت دراز کشیده و لمیده بودیم . لاله دستشو به طرف شلوار هوتن جایی که کیرش قرار داشت دراز کرده هوتن هم دستش به طرف کیر من دراز شده بود . خیلی خوشم میومد . کیرم از جاش حرکت کرده بود .هرچند تحرک زیادی نداشت و بیشتر به یه حالت بود لاله هم با دست زدن به کیر هوتن اونو شق کرده بود ولی هوتن همش به من نگاه می کرد و انتظار داشت که چشمه های بیشتری از سکس و گی رو روش پیاده کنم . راستش من فقط می خواستم کیرمو به یه کونی فرو کنم و یکی هم منو بکنه . لاله اون لحظه تمام هوسش به این بود که دوست پسرشو نجات بده . هوسشو کنترل کنه . این که با کون دادن به من قسمت عمده مشکلاتشو حل کنه . لاله : عزیزم عشق من .. من برات پایین بکشم .؟/؟-آخخخخخخخخ لاله . خیلی حال می کنم اگه تو این کارو برام انجام بدی .. یه شلوار سفید چسبون پاش بود . لاله اونو از پشت کشید پایین .. اوووووووووففففففف عجب کون سفید و نازی داشت . همه شم تمیز کرده . دستاشو گذاشت رو کونش و اونا رو به دو طرف باز کرد . لاله شلوار هوتن رو کاملا از پاش در آورد و منم رفتم سراغ این یه تیکه تی شرت یا بلوز چسبون رو تنش و اونم از سرش در آوردم . حالا دو تا خانوم خوشگل داشتند با یه مرد هم جنس باز سکس می کردند . وقتی که هوتن کاملا برهنه شد خودشو روی تخت دمر کرده بود . کیرشو طوری به تخت و تشک چسبونده بود که دست لاله بهش نمی رسید . در عوض دستشو به طرف کیر من دراز کرده بود .. من یه نگاهی به لاله انداختم . دوست نداشتم تخم حسادت و رنجش رو در قلب لاله بکارم . هر چند خیلی دلم می خواست این پسر خوشگل گی رو نه تنها بکنم بکه اونم کیرشو بکنه توی کونم . هوتن همچنان دستاشو رو کونش نگه داشته می خواست کون سفیدشو واسه من تبلیغ کنه و سوراخ ریزشو نشونم بده . -لاله بیا رو کونم کار کن . حالا واسه کیر زیاد وقت هست . لاله با اشاره سر بهم گفت که برم مشغول شم .. چقدر هوس اینو داشتم که این کون خوشگلو بکنم . یه هوس عجیبی رو در وجودم حس می کردم . دلم می خواست با سینه هام ور بره و منم در همون حال اونو بکنم . وقتی یه بار از این حسم با لاله گفتم اون بهم گفت که اگه تو کس می داشتی با یه لذتی مشابه ...دوست داشتی کستو در اختیار یکی دیگه بذاری حالا می خوای که با کیرت حال کنی . .در هر حال تو در عین این که با یک مرد و یک زن تفاوت هایی داری خصلتهایی از هر دو رو هم داری .. ..نمی دونم من نه مرد بودم و نه یک زن به معنای واقعی زن که پی به ماهیت احساس فعلی خود ببرم . هوتن از خود بی خود شده بود . -شیدا شیدا .. کیرتو از پهلو بکن توی دهن .. از طرف کمر هم برو روی کونم . ببین از سوراخ من خوشت میاد . سوراخ کون با صفاییه . هر کی اونو می کنه خیلی بهش حال میده . یه دوست دارم خیلی بد پسنده لقبش هم گذاشتیم بد پسند . میگه صد تا دختر رو تا حالا از کون گاییده ولی هر وقت کون منو می بینه هوش از سرش می پره . لاله : فقط قرارمون یادن باشه . که از این دوستای لجنی دیگه حرف نزنی .. -نه داشتم واسه شیدا جون می گفتم که بدونه این چیزی که من دارم در چه حد و اندازه هاییه . رفتم روبروش که دمر افتاده بود نشستم طوری که از رو سر و پشتش دستامو رسوندم به کمر و کونش . بدون این که سوراخ کونش ببینم انگشتمو گذاشتم روش . کیرمم به دهن هوتن چسبیده بود که اون دهنش باز کرد و قسمتی از کیرمو فرو کرد توی دهنش . منم دستمو به کون تپلش رسونده و از این که کون قشنگشو محکم در چنگال خودم داشته و تا چند دقیقه دیگه از همین طرف میگامش لذت می بردم . -... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#13
Posted: 7 May 2013 19:43
ghodrat38: باور كن كارمون شده اين كه منتظر باشيم كي سه شنبه ميشه
واقعا قشنگ مينويسي
بسيار متشكريم
درضمن داستان شاهد خيانت رو هم خوندم
باهاتون كاملا موافقم كه اينا سرگذشتهاي واقعي جامعهي ماست
.
.
ایرانی گفت : ...
قدرت جان و خان گل و دوست داشتنی! نظر لطفته که به من افتخار داده منتظر انتشار این داستان شده وقت گرانبهاتو صرف مطالعه اون می کنی . امید وارم بتونم فرصت بیشتری پیدا کرده تا در آینده بیشتر و بهتر در خدمت شما دوستان خوب و شایسته ام باشم . با آرزوی بهترین ها برای تو نازنین و سایر نازنینان و با نهایت احترام خدا نگه دار : ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#14
Posted: 8 May 2013 14:02
edvardo_0351: مرسي بازم تاكيد ميكنم داستان قشنگيه
جالب شد صفحه روsaveكردم فقط زودترادامه شوبذار
.
.
ایرانی گفت : ...
ادواردو جان اولا باید ببخشی که بعد از ظهر متوجه پیامت نشدم خیلی خیلی ممنونم از حمایت و همراهی و نظرات گرمت . محبتهای شما شرمنده ام می کنه . تعداد زیاد داستانها کمی دست و بالمو بسته پس از تموم شدن یکی دو داستان دنباله دار سعی می کنم توجه بیشتری به این داستان کرده بیشتر در خدمت دوستان گلم باشم . با تشکر و احترام : ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#15
Posted: 9 May 2013 16:49
hoss021 عزیز و دوست داشتنی این داستانها در دست نگارش بوده و با توجه به تعداد زیاد داستانها و پرداختن به آنها و فرصت کم در حال حاضر در این اندیشه هستم که در چند هفته آینده با کم شدن و به پایان رساندن یکی دو داستان تعداد .انتشار داستان شیدای شی میل را به حداقل هفته ای دوبار برسانم . با تشکر از تو نازنین و همه دوستان و حامیان و با نهایت احترام : ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#16
Posted: 16 May 2013 13:33
شیـــــــــــــــــــــــــــدای شی میــــــــــــــــــــــــــل 5
کیرم توی دهن هوتن یه جوری شده بود . دستامو رو صورت نرم و سفیدش کشیدم و یه نگاهی به چشای سبز خوشرنگش دوختم . خیلی خوشگل و خمار شده بود . صورتشو برق انداخته عین دخترا شده بود . سبیل که نداشت . با این همه خیلی ازش خوشم اومده بود . لاله گاهی رهاش می کرد و گاهی هم دلش طاقت نمی گرفت و می رفت طرفش . . دست لاله رو کیرهوتن بود ولی هوتن بیشتر حواسش به این بود که چه طوری می تونه منو سر حالم کنه تا برم پشتش . چه کون خوش دستی داشت . سفید برفی . کاملا براق خوشگل تر از کون خانوما . یه حالت گرد و درشت داشت . شاید اگه کیرش از اون زیر مشخص نبود همه فکر می کردند که کون ظریف یک زنو داره . هم دلم می خواست منو بکنه و هم اونو بکنم . یک دم برق انداخته بود . سفید تر براق تر از بدن هر زنی . دلم می خواست زودتر بپرم رو کونش و یه حالی بهش بدم و حالی هم ببرم . خودمن دیگه طاقتمو از دست داده بودم . نمی دونم چرا لاله نمی رفت و پشت عشقش قرار نمی گرفت . شاید اون مث من عاشق ور رفتن با کون و حال کردن با این قسمت از بدن نبود . دستمو دراز کرده و گذاشته بودم وسط کون هوتن . -نکن شیدا خیلی خوشم میاد . لاله: من کیرتو دست می زنم لذت نمی بری -چرا عزیزم هر دو تاش بهم حال میده . مگه نمی بینی کیرم شق شده . لاله در حالی که کمی گرفته به نظر می رسید بهم گفت که باید دست به کیر بشم . منم دست به کار شده کیرمو گرفتم توی دستم و رفتم طرف کون هوتن جون . چی می گفتم از اون کون . لاله که خودشو کنار کشیده به من نگاه می کرد . کاش هوتن مال من بود . هوس اونو کرده بودم . کیرش از کمی پایین تر از سوراخ کونش به طرف پایین آویزون بود و سوراخ کونش هم وسط چاک کونش خود نمایی می کرد . بازم دو تا دستاشو گذاشت دو طرف کونش و اونا رو به طرف وسط باز کرد . -می بینی شیدا . خوبه ؟/؟ همین میزان کافیه یا بیشتر برات باز کنم . اگه دوست داری سوراخمو جرش بدم . ولی میذارم کیر تو این کارو برام بکنه .. می دونم مثل کیر مردا زیاد شق نیست ولی خیلی چاق و چله و درازه . کف دستامو رو کون ناز بچه کون بزرگ نگه داشته و دستامو رو دستای هوتن قرار داده با حرکتش حرکت می کردم . کونشو وقتی می بوسیدم قند تو دلش آب می شد . شروع کردم به بوسیدنش از پشت گردن و لبها و شونه ها و پهلوهاشو آروم نوازشش کردم . کمی قلقلکش میومد . کف دستمو گذاشتم لاپاش . طوری از پایین به بالا دستمو رو وسر تن و لاپاش می کشیدم که هم با سوراخ کون در تماس باشم و هم با کیرش . چقدر کیرش تو دستای من سفت شده بود . کیر من با این که خیلی از خاصیتها رو داشت ولی مثل کیراون نمی تونست ایستادگی پیدا کنه ولی اون قدر درازی رو داشت که راحت فرو بره توی کس و کون . -اوخخخخخخخخ جاااااااااان شیدا .. شیدا بهم برس . من احتیاج دارم . انگشت وسطی دست چپشو کرد توی کونش و گفت یه چیزی باید تو این سوراخ حرکت کنه . بهم مزه بده . وقتی یکی از این کونم و با کردنش حال می کنه انگاری که دنیا رو بهم داده باشن . شیدا شیدا می خوام که تو هم دنیا رو بهم بدی . چقدر واسه کون دادن عجله داشت . راستش منم دوست داشتم که اونم کیرشو فرو کنه توی کونم . ولی فکر نکنم لاله بهش همچین اجازه ای بده . چون خودش به دوست پسرش کون می داد و اگه هم حالا این جوری خیلی راحت قبول کرده که من هوتن رو بکنم واسه این بوده که راه دیگه ای نداشته . -شیدا خوشت میاد ؟/؟ حال می کنی ؟/؟ هر وقت خواستی می تونی بکنی توی کونم .. -یه خورده می تونم باهاش حال کنم بعدا بکنمش ؟/؟ -شیدا خیلی خوبه اگه این کارو بکنی . من سکس نرمو خیلی دوست دارم . از بچگی همینو دوست دارم . مردا تا چششون به کون آماده من می خوره کمرمو می گیرن و کیرشونو می چسبونن بهم . اینم خودش کیف میده ولی اون جوری که تو می خوای ازم لذت ببری یه حال دیگه ای داره . هوتن روی تخت یه استیل سگی گرفته بود و من اول زبونمو رو سوراخ کونش پهن کرده همین جور میومدم پایین تر نمی دونستم نگاه لاله کجاست و کجا رو تعقیب می کنه . دوست داشتم یه زبونی هم به کیرش می زدم . در اون حالت فقط می تونستم بیضه هاشو داشته باشم و اونو از پشت بذارم تو دهنم و میکش بزنم یا بلیسم . چه طعم خوبی داشت و بوی یه صابون خوش عطرو می داد . اصلا فضای کونش خوش عطر بود . هوسمو خیلی زیاد می کرد . کیرم هیچوقت تا حالا این جوری نشده بود تا این حدی که بی پروا و با یه حالت حشر زیاد که زود تر بخواد بره توی غلاف . کیرمو دیگه گذاشتم رو چاک کون هوتن کونی .. . نمی دونستم گاییدن کون یه مرد تا این حد بهم احساس لذت و قدرت میده .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــرانی .
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#18
Posted: 21 May 2013 22:54
شیـــــــــــــــــــــــــــدای شی میــــــــــــــــــــــــــل 6
هوتن مثل بچه ها که به بازیچه ای رسیده باشن از خوشحالی نمی دونست چیکار کنه . منم این احساسشو به خوبی درک می کرد م. گاییدن یه مرد بهم هیجان می داد . احساس قدرت می کردم . از این که بهم نیاز داره . انگشتامو گذاشته بودم روی سوراخ کون مرد کونی و آروم آروم لمسش می کردم .. -شیدا عزیزم .. اگه دوست داری قبل از این که کیرتو فرو کنی توی کونم می تونی انگشتتو بذاری توش .. -هوتن جون ناخنام بلنده آخه اذیتت می کنه -نهههههه شیدا جون .. یواش یواش بکنش تو .. نمی دونی چقدر مزه ام می کنه . حال میده بهم . تا حالا سوپ قبل از غذا خوردی ؟/؟ یه عده میگن جلو غذا رو می گیره و یه عده ای میگن اشتهای آدمو باز می کنه .. -تو چی هوتن جون از کدوم دسته ای . -من از اونایی ام که هر چی می خورم اشتهام باز میشه . لذت می برم . دسر قبل از غذا می خوام .. لاله فقط از تاسف سرشو تکون می داد و نمی دونست باید چیکار کنه .خیلی دلش می خواست که می رفت و زیر کیر هوتن قرار می گرفت ولی دوست پسرش تمام حواسش به این بود که به من کون بده . انگشتمو گذاشتم توی کونش . می دونستم ناخنم اونو اذیت می کرد ولی خیلی آروم اونو فرو کردم توی کونش . با این که سوراخ کون هوتن یه تنگی خاصی داشت اما در کنار این چسبندگی نرم هم بود . همین نرمی سوراخ کونش کاری کرد که انگشت من خیلی نرم و راحت توی کون اون فرو بره . با این حال دلم نمیومد انگشتمو بیشتر توی کونش فرو کنم . بیشتر پوست سوراخ کون و حلقه دورش بود که به طرف جلو و عقب حرکت می کرد . کونش عین برف سفید بود . سفید تر از کون لاله . . صدای نبض کیرمو که از دیدن کون یک مرد به هیجان اومده بود احساس می کردم . لبامو گذاشتم روکون ناز و خوشگل هوتن جون و با بوسه هام اونو آماده اش کردم تا تسلیم کیر من شه . وقتی که مثل یک زن ناله می کرد من لذت می بردم . واسه اولین بار بود که می دیدم یه مرد این جور داره به استقبال کون دادن میره و هنوز کیر وارد سوراخش نشده از هیجان دست و پاشو گم کرده . هر چند موردی هم پیش نیومده بود که من ببینم . راستش خود منم هیجان زده شده بودم . شاید بیشتر از اونی که هوتن واسه کون دادن عجله داشت من واسه کون کردن دست و پامو گم کرده بودم . هر دو مون لاله رو فراموش کرده بودیم . ولی اون مراقب کار هامون بود . شونه ها و گردن هوتن رو غرق بوسه کرده بودم . یه دستمو توی موهای پسر گی فرو برده و کف یه دست دیگه امو گذاشته بودم روی کون سفید و بدون لک اون . این بار با نوک انگشتام با سوراخ کونش ور می رفتم .. یه جای کار هم کف دستمو گذاشته بودم رو چاک وسط کونش .. سرشو بر گردونده بود عقب و لباشو به لبام نزدیک کرد . راستش من نمی خواستم دعوت به بوسه اش رو قبول کنم . هر چند شرایط طوری بود که اون دوست داشت با بوسیدن من به اوج هوس در کون دادن برسه . یه نگاهی به لاله انداخته و اونم فهمید که من چی می خوام بگم .. سری تکون داد و می دونستم ته دلش از این که من و دوست پسرش همدیگه رو ببوسیم راضی نیست . با این حال طاقت آورد . -شیدا جون شیدا فدات .. فدات شم .. دستشو از پشت رسوند به کیرم .. چه دستای نرم و لطیف و سفیدی داشت . وقتی کیرمو گذاشت توی کف دستش حس کردم که خیلی داغ و شل داره میشه . غرق هوس شده بود . انگار می خواست یه دنیا آب روی روی دستش بپاشونه . کیرمو گذاشتم روی سوراخ کون آقا خوشگله .. -آهههههههه .. جااااااان .. شیدا ..لاله ! فدای هر دو تاتون .. بکنش دیگه .. شیدا باهاش حال کن .. بترکونش .. رحم نکن بهش .. بازش کن . بذار بره .. بذار بره .. سرشو بفرستی توی کونم تنه اش راهشو پیدا می کنه .. جووووون .. یه بار دیگه لبامو گذاشتم رو لباش .. چه احساس خوبی بهم دست داده بود . بوسیدن لبای یک مرد همجنس باز که از هیچ چیز در این دنیا به اندازه کون دادن لذت نمی برد . و من با عشق و هوس داشتم کونشو می کردم . کف دستاشو روی قاچای کونش قرار داد و اونا رو به دو طرف باز کرد .. -شیدا بذار بره .. هر کیری که کون منو ببینه راهشو پیدا می کنه . سوراخ من رادار داره .. کیر ها رو به طرف خودش می کشونه .. لاله بازم اخم کرد ومن که متوجه شده بودم لاله دوست نداره به غیر از کیر من کیر دیگه ای رو توی کون دوست پسرش ببینه گفتم هوتن جون دیگه قرار نشد کیر رو جمع ببندی . قرار مون با هم و بالاله رو که یادت نرفته ؟/؟ دیگه تا وقتی که شیدا شی میل هست کیر مردا رو نباید توی کون خودت ببینی . خیلی بده یه مرد کیرشو توی کون یه مرد دیگه فرو کنه .. کیر من در خدمت توو کون توست هوتن جون -هوتن فدای کیرت آخخخخخخخ رفت رفت .. از سر کیرت هم جلوترش رفت توی کونم . .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرانی .
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم