انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 27 از 28:  « پیشین  1  ...  25  26  27  28  پسین »

شیدای شی میل


زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۱۴۱

کیر مهران هنوز توی کون لاله قرار داشت . من نمی دونستم اون چرا آبش نمیاد . شاید واسه این بود که حواسش فقط به کون دادن بود ... چقدر خوشم میومد که سمیه داشت توی کونم موز فرو می کرد ..
-ببینم موز کال انتخاب کردی ؟
سمیه : عشق من نرم تر می خواستی ؟
-نه همین خوبه . دارم حال می کنم ..
لاله هم کونشو دور کیر مهران می گردوند . از قرار معلوم اونم دلش می خواست که زود تر آبش بیاد و ارضا شه . ولی نمی تونست چیزی بگه .. رو این حساب کونشو دور کیر مهران می گردوند . منم از تماشای این صحنه به وجد اومده بودم . احساس لذت می کردم . وووووووییییییی کاش کون لاله رو در اون لحظات در قبضه خودم می داشتم و می تونستم یه حال اساسی با هاش بکنم . شدم شیدای کون پرست . . جوووووووووووون ..اوووووووووووووففففففف .... این بار سمیه موز رو از توی کونم بیرون کشید و اونو با روغن زیتون چربش کرد و فرو کرد توی کون من ...
-آخخخخخخخخ دختر تو چه طور می دونستی که این حالت خیلی لذت میده ...
سمیه : اگه بدونی از این کارا چقدر برای این مهران نمک نشناس انجام دادم . این کار رو می کردم تا اون طرف کون دادن نره تا همش از کیر مردان دیگه نگه تا مرد من نره زیر کیر مردان دیگه ولی کرد این کار رو.. انجام داد مهران : وووووووویییییی سمیه چرا این قدر پرحرف شدی .. حالت رو می گیرم..
-فقط تو با این کونی که زیر کیر شیدا جون چسبوندی تکون بخور نیستی الکی واسه ما هارت و پورت نکن . یه سوزن به این کونت بزنن الان بادش در میره . واسه کی داری دور می گیری حنات دیگه رنگی نداره . ل
اله : حالا شما تخفیف بیا . بیچاره این آقاهه خون که نکرده کونی شده ...
سمیه : ای لاله .. لاله .. دختر عمو جان تو هم عجب هفت خطی هستی ها ..
منم خودمو وارد میدون کردم و گفتم حالا این قدر به آقا مهران نگین کونی کونی کونی .. بهش بر می خوره .. خجالت می کشه .. خوب نیست .. اون بزرگ ماست ..
سمیه : نگاه کن .. نیشش تا بنا گوش باز شده .. کیف می کنه بهش میگین کونی . یه لحظه نگام که به کون لاله افتاد دیدم که آب کیر مهران داره از کناره هاش می ریزه .. اصلا متوجه نشدیم کی این عمل انجام شد . لاله هم سر و صدایی نکرد و مهران هم که فکر کنم فقط برای چند لحظه ای حال کرده بود و خودشو رها کرد لاله از مون فاصله گرفت و رو زمین دراز کشید و یه گوشه ای سر گرم نگاه کردن به ما شذ .. سمیه که موز رو فرو کرده بود توی کونم و به آرومی اونو می کرد تو و می کشید بیرون .. خودشو خم کرد و از کناره ها کیر خیس شوهرشو گذاشت توی دهنش و واسه اون ساک زد .. . عجب شیر تو شیری شده بود .... ..
مهران : آب بده ... آب می خوام .. آب ..
سمیه : مهران از این حرفا نداشتیم . شیدا توی تن من خالی نکرده اون باید آبشو بریزه توی بدن من . .. مهران این قدر خود خواه نباش . قبلا توی کون تو به اندازه کافی آب ریخته . .
دیدم زن و شوهر دارن با هم کلنجار میرن .. ل
اله : منو فراموش نکنین منم هستم ...
رفتم سمت لاله و گفتم عزیز دلم تو که زن من هستی و منم پیش تو می خوابم . پس من و تو با هم مشکلی نداریم . این شیدا مگه چقدر آب داره ..
یه ماچ از اون لباش بر داشتم و نمی دونستم با این زن و شوهر چیکار کنم . .. منم اگه نیمه کاره جلو گیری می کردم که سخت بود ممکن بود بقیه آبم گیر کنه .. خلاصه با او ن زن و شوهر طی کردم و گفتم موضوع اینه . اول رفتم سراغ سمیه زن مهران ...
-نگاه کن آقا مهران چه جوری کیرمو می کنم تا ته کس زنت ...
مهران : بکن .. بکن جرش بده ..
حسابی اونو آورده بودیمش توی خط . دیگه از این رو به اون رو شده بود . برای من و لاله سخت بود که باور کنیم شرایط اونو . موزو از توی کونم در آورده بودم . راستش خودمم دوست داشتم که یه کیری می رفت توی کونم و همون جا خیسی منی رو حس می کردم .. مهران به من می گفت خوش به حالت ... شاید به این خاطر می گفت که هم می تونستم کون بدم و هم کون بکنم بدون این که کسی به کار من کاری داشته باشه ولی همه اونو به دید یک مرد کونی نگاه کرده و تحقیرش می کردند . طفلک ! ولی می دونستم این جور نیمه کاره انزال شدن فشار زیادی رو روی من میاره و اون جوری که دوست دارم به من لذت نمیده ولی کاریش نمی شد کرد . زن و شوهر بچه شده بودند . و باید با این شرایط اونا کنار میومدم . منم مهمونشون بودم .... ادامه دارد .... نویسنده ... ایرانی
     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۱۴۲

مهران و زنش سمیه دو تایی شون قمبل کرده بودند .. و من شده بودم داور بین اون دو نفر .طوری باید عدالت رو بین اونا برقرار می کردم که بهشون بر نخوره .
-ببینید این برای بار آخره که من می خوام بین شما این جور رفتار کنم . مهران جون یک مرد هست و بهتر متوجه میشه که من چی می گم . کیر اگه بخواد جلو گیری کنه یه فشار بهش میاد و ...
همین جور داشتم حرف می زدم ولی گویی که برای در و دیوارصحبت می کردم . چون دو تایی شون دستشونو رو کونشون گذاشته و اونو به طرز وسوسه انگیزی به دوسمت باز کرده نشونم می دادند . منتظر بودند که من زود تر تر تیب اونا رو بدم . خیلی حریص شده بودم و دلم می خواست یه ضرب تمام آبمو خالی می کردم . فرقی هم نمی کرد که کدومشون باشه فقط دوست نداشتم که نیمه کاره انزال رها کنم .. در هر حال از سمیه شروع کردم شاید حدود دو ساعت سکس و تحمل , منو طوری کرده بود که دیگه نتونستم اون اولش جوری که دلم می خواد جلو مو بگیرم . سه چهار تا پرش که انجام دادم کیرمو بیرون کشیدم همین وقفه باعث شد که یه فشاری به کمرم بیاد و آبم بره عقب ..
سمیه :آخخخخخخخخخخ چرا کنار کشیدی آخخخخخخخخخخ تازه داشتم حال می کردم . جووووووون ...
ولی من دیگه به حرفش توجهی نکردم .. کیری رو که در اوج لذت و انزال بود و اونو پایین کشیده بودم به زحمت توی کون مهران فرو کردم ... یک بار دبگه سعی کردم بر اعصاب خودم مسلط شم و این تصور رو داشته باشم که هیچ وقفه ای نیفتاده .. یواش یواش شرایط رو به حالت قبل بر گردوندم .. هر چند نه به اون اندازه که در اول کار انتظار داشتم ولی بالا خره کیرم تا به انتها رفت توی کون مهرا ن .. مهران دستاشو به سمت عقب رسونده و مرتب دو تا قاچ کونشو دور کیر من می گردوند .. هر بار که اون کونو می کردم حس می کردم که با حال تر از دفعه قبل شده ... مرتب جیغ می کشید ..
-آخ شیدا .. بده .. بده ... آب می خوام آب می خوام ...
وقتی که آب کیرم به سمت سوراخ کون چسبون مهران به راه افتاد اون قدر خوشحال شده که احساس غرور و اعتماد به نفس می کردم .. کیرمو در جا بیرون کشیده و اونو به دهن مرد کونی و گی خوش تیپ , مهران خان فرو کردم ... جوووووووووون ..... چقدر لذت داره آدم کیرشو بعد از انزال وارد دهن اونی کنه که زیر کیرش دست و پا می زنه ...
سمیه یه جوری نگام می کرد . میدونم از من انتظار داشت که عدالت رو رعایت کنم ولی طفلک لاله ساکت یه گوشه ای بود و می دونستم که داره به این فکر می کنه که من و اون بعدا می تونیم در کنار هم لحظات خوشی رو داشته باشیم . کیرمو سریع از دهن مهران بیرون کشیده اونو فرو کردم توی دهن سمیه .... لبخند رو لبای اونو می دیدم . حالا دیگه حس نمی کرد که پیش شوهرش کم آورده . زن حالا پیش شوهرش احساس کمبود نمی کرد . .. دیگه سه تایی مون بعد از سکس افتادیم رو هم . لاله هم خودشو به ما چسبوند .. همه مون از این می گفتیم که خیلی بهمون خوش گذشت و لحظات خوبی رو پشت سر گذاشتیم . واسه این که زن و شوهر از این نگن که بازم با هم باشیم .. گفتم خب حالا اگه اجازه می فر مایید من و لاله جون با هم بریم و یه استراحتی بکنیم . شما زن و شوهر هم با هم کمی تنها و راحت باشین .. یعنی شما عروس و دو ماد ..
مهران : خوشحال میشیم که چهار تایی مون کنار هم باشیم ..
-می ترسم که شیطون بازم گولمون بزنه . آخه ما باید خستگی در کنیم و بریم بیرون هم بگردیم .. لحظات خوش تر از اینایی رو هم می تونیم کنار هم داشته باشیم ...
من و لاله رفتیم به اتاق خودمون ..
-چیه عزیزم عشقم .. دوستم ., خواهرم , معشوقه ام , زنم , یارم .. ای همه کس و کارم .. بازم نازت رو بکشم لاله جون ؟ چته .. من که بهت گفتم هر وقت باشه تو مال خودمی و من و تو همدیگه رو حس می کنیم ...
می دونستم که لاله دوست داشت که سهمی از آب کیر منو داشته باشه .. و پیش اونا کم نیاره ..
-فدات شم .. تو که می دونی اخلاق شیدا چه جوریه ! اصلا ممکن بود دیگه قفل کنم و نتونم انزال شم . من که مرد نیستم .. تو که می دونی ... حالا یه خورده بذارم توی دهنت ...
کیرمو بردم سمت دهن لاله جونم ... ل
اله : من کی گفتم ازت دلخورم ؟ ..
خنده ام گرفته بود .. همین که اون گذاشته بود من کلی حرف بزنم و بعدا جوابمو بده نشون می داد که یه جورایی ازم انتظار بیشتری داشته .... ولی خب با این که خیلی خوشم میومد ولی کیرم به اون اندازه ایستادگی پیدا نکرده بود که بتونم اون جوری که دوست داشتم و خود لاله هم بتونه کیف کنه بهش حال بدم .. ولی اونو بغلش کردم . سر تا پا شو غرق بوسه کردم ..
-اوووووووووییییییی شیدا شیدا .. هیچوقت فرا موشم نکن ...
-عزیزم عشق من من که فر اموشت نکردم . تازه تو هم رفته بودی زیر کیر مهران ... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی
     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۱۴۳

من و لاله رفتیم اتاق خو دمون . .. خیلی دلم می خواست بازم با هاش ور می رفتم ولی خیلی خسته بودم . ل
اله : شیدا خیلی خسته ای نه ؟
-ولی برای بغل زدنت همیشه آماده ام .
-می دونم اینو همیشه حس می کنم . حتی اگه خسته هم باشی هیچوقت خودت رو از من دور نمی کنی . به خاطر همینه که دوستت دارم و حس می کنم که می تونم عشق واقعی رو از اون حس مردونه ات بگیرم .
-می تونی از هر دو حس من هم داشته باشی . هم مردونه و هم زنونه .. یکی در قالب سکس و یکی هم در قالب لز -چه قشنگ تفسیرش می کنی .
من و لاله اصلا نفهمیدیم کی خوابمون برد . و صبح هم ندونستیم که کدوممون زود تر بیدار شدیم . چون خواستم بدنشو لمس کنم دیدم که اونم داره میاد طرف من ... دوست داشتیم بریم بیرون و کمی بگردیم . من و مهران و سمیه و لاله پس از این که صبحونه مونو خوردیم شروع کردیم به گشتن . این مهران هم یه جینی پاش کرده بود که کونشو هوس انگیز تر از کون زنا نشون می داد . اون که کیر منو شق کرده بود وای به حال کیر مردان دیگه .. مهران : میگم سمیه جون .. تمام تنم درد می کنه ..
-چیه نکنه هوس ماساژکردی . تو از اونایی هستی که نه یک مرد می تونه تو رو مالشت بده و نه یک زن . ولی فکر کنم خیلی دوست داری که یک مرد تو رو بمالونه ..
مهران : اگه بدونی چه کییفی داره .. حتی حاضرم در قبالش این اجازه رو به تو بدم که یک مرد تو رو ماساژت بده سمیه : وای مهران . من اصلا از تو چنین انتظاری نداشتم که تا این حد بی غیرت بشی و بی خیال .
مهران : ولی خیلی هم حال میده .. البته از این مردای تایلندی بخاری بلند نمشه . دوست دارم انگلیسی باشه ..
سمیه : منظورت چیه . یعنی مردای تایلندی کیرشون خیلی کوچیکه و نمی تونی با هاشون حال کنی ؟
مهران : تو خیلی سر به سرم می ذاری . این جوری حرف می زنی من دلم می گیره خیلی ناراحت میشم . اصلا انتظار این رفتار رو ازت ندارم . همین کارا رو می کنی که آدمو متمایل می کنی به سمت اون کاری که قبلا می کردم ..
سمیه : طفلک ! ببین چقدر محجوب شده که خجالت می کشه و بهش بر می خوره و تحقیر میشه که من به یادش میارم که اون کونیه ... ..
رو کردم به لاله و خیلی آروم گفتم فکر نمی کنی که بهتر باشه این زن و شوهرو به حال خودشون بذاریم و بگردیم ؟
لاله : بد فکری نیست . ولی ما خوب با این جا آشنایی نداریم واگه گم شیم چی ؟
-نه نمیشیم . اما خوب نیست که اونا روهمین جوری ولشون کنیم . . ولی خوشم میاد که مردم این جا در لباس پوشیدن این قدر به خودشون سخت نمی گیرن .
-بیشتر جا های دنیا این طوره . حالا ما تا فته جدا با فته شدیم و از قافله عقبیم .
چشای مهران رو می دیدم که با حرص و حسرت داره به ماساژور ها نگله می کنه ...
مهران : میگم چطوره دسته جمعی بریم به یه جایی که ماساژور ها فقط مرد باشن . من به خاطر شما حاضرم این کارو انجام بدم و خودم مراقب شما هستم که اونا یه وقتی قصد تعرض به شما رو نداشته باشن .
سمیه : مگه الکیه ؟
مهران : خب گاهی الکی هم میشه . ولی در هر حال باید هر دو طرف تمایل داشته باشن ..
سمیه : این قدر سنگ خودت رو به سینه نزن مهران . هیشکی تو رو نشناسه من که تو رو خوب می شناسم که اخلاقت چطوره !
تن نیمه بر هنه مردان و زنان هر دو منو به هیجان می آورد . راستش تیپ مردان تایلندی چتگی به دل نمی زد ... ولی نگاهمو به شورت مردان ملیت های دیگه مینداختم تا ببینم می تونم چیزی رو حس کنم یا نه . البته منظورم اون مردانی که به عنوان ماساژور زیزر چتر و گوشه کنارای دیگه در انتظار مشتری هستند .
-لاله جون خیلی حال میده حال کردن با این مردای خارجی . نظر تو چیه .. سکس ماساژ ..
لاله : این دو تا رو چیکارشون کنیم . تازه ما که با جو این جا آشنایی نداریم .
-مهران موافقه . این سمیه خیلی اذیت می کنه . من نمی دونم تا یه چیزی میشه به مهران سر کوفت می زنه . انگار که اون تنها مرد کونی دنیاست و هیچ مرد دیگه ای توی دنیا کون نمیده . میگم لاله تو برو سمت مهران ..منم میرم تا قلق سمیه رو بگیرم رضایت اونو برای این که با چند تا از این مردا حال کنیم جلب کنم .. ل
اله : نکنه اینا مریض باشن ...
-این قدرا هم شهر شهر هرت نیست که هر کی به هر کی باشه . کارت بهداشت دارن .. وگرنه اگه بخوان شل بگیرن در صنعت کس و کون بازی رو که منبع در آمدشونه باید تخته کنن که ... چند لحظه سکوت کردم .
-سمیه جون بیا یه خورده با هم گپ بزنیم . نمی دونم چرا شما دو تا زن و شوهرو با هم تنها می ذاریم مدام به روی شوهرت مهران جون میاری که کون میده و میره زیر کیر مردای دیگه .. خوب نیست این قدر میگی . اون بیچاره اگه بخواد دیگه کون نده تو با همین حرفا ت به یادش میاری لذت کون دادنو .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۱۴۴

رو کردم به سمیه و گفتم ببین خانوم خانوما این جا که اومدیم باید حال کنیم . ادای زنای مذهبی و متعصب رو در نیار
سمیه : وااااایییییی شیدا جون تو به من میگی مذهبی ؟ اصلا به من میاد که این جوری باشم ؟ نه ... خواهش می کنم اصلا حرفشو هم نزن . اگه من مذهبی بودم هیچوقت نمی ذاشتم که شوهرم این رفتار رو با خودش داشته باشه یا با تو .. یا این که تو بخوای با من باشی ..
-میگم راستشو بگو سمیه .. خوشت نمیاد الان در این دنیا و در این فضا زندگی می کنی ؟ هر کسی داره همون جوری زندگی می کنه که بهش خوش بگذره ؟ در این جا همه از داشته های خودشون تا به اون حدی استفاده می کنن که ازش لذت ببرن . نگاه کن .. دلت نمی خواد یکی از اون مردا تو رو در اختیار خودش داشته باشه ؟
سمیه در حالی که سرخ شده بود و لباشو گاز می گرفت گفت ..
-این مردایی که معلوم نیست با چه زنایی بودن ؟
-عزیزم اینا همه شون بهداشتی هستند .. اگرم رعایت می کنن به خاطر اینه که در روز ناقل ویروس و بیماری نباشن ..
-حالا که چی من دلم بخواد یا دلم نخواد . چه تاثیری داره
-تاثیرش اینه که به همه مون خوش می گذره و لذت می بریم . کیف می کنیم از این که بتونیم دور هم باشیم و کیف کنیم . یه تنوعی هم میشه برای ما .. خیلی حال میده ... حالت سمیه نشون می داد که راضیه به این کار ... دیگه من معطل نکردم . دوبار ازسمیه پرسیدم که راضیه یا نه و سکوت اونو که شنیدم فوری رفتم سراغ مهران و اونو کشیدم یه گوشه ای ..
-ببین مرد زنت راضیه .. حالا خودت رو ببین اگه می تونی با هاش تفا هم داشته باشی و از این که اونو با یه مرد دیگه ببینی نا راحت نمیشی جورش کن که همه مون با هم حال کنیم .. اگه دو تا مرد و یه زن جور کنی بد نیست .. یا مثلا سه تا مرد و یه زن . خیلی عالی میشه .. یک مردروهم بفرست سراغ من چون استیل من به زنا بیشتر می خوره تا مردا . از مردا فقط کیرشو دارم .. ولی اندام و باسن من خیلی به اندام خانوما می خوره . واسه همین , یک مرد رو بیشتر وسوسه می کنه .. فقط مهران جان من از این تایلندی ها و کلا چشم با دومی ها خوشم نمیاد .. یعنی مرداشون به دردی نیستن . شاید خا نوماشون اهل حال باشن و جذابیت داشته باشن . ولی از مردا خوشم نمیاد . مهران : اتفاقا منم از مردای چشم با دومی خوشم نمیاد . کیرشون زیاد حال نمیده .. کیر تو خیلی از کیر اونا بهتره و به آدم حال میده .
-میگم مگه تو قبلا هم این جا اومدی و زیر کیر اینا نشستی و حال کردی ؟
مهران : نه یواش تر به گوش سمیه می رسه بازم آبروی آدمو می بره . من فقط اینا رو توی فیلما دیدم .
می خواستم سر به سر مهران بذارم و اذیتش بکنم .
-اگه اینا رو فقط توی فیلما دیدی پس چرا این قدر از زنت می ترسی . حتما یه مشکلی با اون داری دیگه .
بالاخره یه چند جایی رفتیم . انواع و اقسام اتاقها و دکه های مخصوص ماساژ به گیرمون افتاد ولی اون جوری که مد نظر این مهران خان بود به پستش نخورد تا این که بالاخره موفق شدیم همون جوری که می خوایم یه جایی رو پیدا کنیم که سه تا مرد و یه زن رو واسه خودمون جور کنیم که بشه طرف مقابلمون . هر چند در مورد من هم می تونست یه زن ما ساژور بیاد و کار رو انجام بده .. سمیه هیجان زیادی داشت .. -شیدا جون یعنی یه مدت که شد یکی از این مردا میاد و با هامون ور میره ؟
-نمی دونم این جور که بوش میاد همین جوره . الان شوهرت هم داره با اونا حرف می زنه . من نمی دونم چیکار کنم .. چه حسی داشته باشم .. نههههههه ... ..
رفته بودیم به یک سالن تقریبا بزرگ . البته یه فضایی رو در اختیار ما گذاشته بودند که مختص خودمون بود . ظاهرا مهران خیلی هم هزینه کرده بود ...
سمیه: باید لخت شیم ؟
-نه با لباس بریم ما رو بما لونن . تازه این که آخرش معلومه چی میشه .
سمیه : به همین راحتی ؟از بس سختی کشیدیم حالا تحمل راحتی رو هم نداریم ...
-سمیه چه مردای خوش تیپی هستن ....می بینی لاپا شونو ؟
سمیه : یعنی کیرشون واسه ما شق کرده ؟
-شاید هنوز به اون درجه ای که منظورته نرسیده باشه . اصلا این طایفه در حد نر مال همین باشن .
من و لاله و سمیه و مهران در یک مسیر دایره ای قرار گرفتیم طوری که همه می تونستیم همدیگه رو ببینیم .. وایییییییی .. واسه من و لاله و سمیه نفری یه مرد در نظر گرفته شده بود . اما رو سر مهران یه مرد و یه زن ایستاده بود .. ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۱۴۵

نمی دونم چرا تمام نگاههای من و لاله و مهران متوجه سمیه بود که اون چیکار می کنه . شاید به این خاطر که می خواستیم متوجه شیم که روحیه و عکس العمل اون در قبال بیگانه و یک مورد جدید به چه صورته ..
در چهره مهران اون حسادتی که لازمه یک مرد باشه به چشم نمی خورد . هر چند که میگن مردا بیشتر عامل غیرت و تعصب درشون تاثیر داره .. شاید واسه همینه که گذشت زنا بیشتره . با این که نمی تونن رقیبو در کنار خودشون ببینن اما به هر حال و معمولا بیشتر اونا می تونن عشقشونو ببخشند اگه بدن زن دیگه ای رو لمس کرده باشه ... دستای پر هوس و پر انرژی ما ساژور ها رو می دیدم که چه جوری بدن بقیه رو می ما لونه . خودم هم فوق العاده لذت می بردم . چشای همه خمار شده بود .. جالب این جا بود که من و لاله وسمیه رو سینه های خودمون سوتین نبسته بودیم و یه شورت خیلی نازک و فانتزی پا مون کرده بودیم . روغن ماساژ رو بدنهامون ریخته شده بود ... کف دستای مرد غریبه رو که مثلا انگلیسی بود می دیدم که چه جوری تن سمیه رو مالش میده .. اون دستا طوری شونه ها شو می ما لوند که منو به هوس می آورد . از اون جا رسید به کون سمیه ... طوری با عشق و هوس اون دو تا قاچ برهنه شو ماساژ می داد گوشتاشو توی دستاش جمع می کرد و یهو بازشون می کرد که کیر منو شق کرده بود و دوست داشتم از جام پا شم و کون سمیه رو بکنم .. بی اختیار دستامو رو شورتم قرار دادم و اونو به سمت پایین کشیدم تا کیرم آزاد شه و اونو به زمین بمالونم .. آهههههههه چه کیفی داشت . طرف من حس کرد که من حتما کونم می خاره .. دستشو از همون با لا سرم و در جهت عکسم گذاشته بود رو قاچای کونم و اونا رو باز و بسته شون می کرد .. کف دستشو گذاشت رو شکاف کونم و با سوراخم بازی می کرد واز اون جا هم اومد پایین تر و با بیضه هام ور رفت .. یه حس داغی عجیبی به من دست داده بود . هم دوست داشتم که کونمو بکنه و هم من کون اونو بکنم . قلبم به شدت می تپید . مرد سفید رو و خوش اندامی بود . با چشمانی آبی و موهایی بور . دلم می خواست که بیشتر با کونم ور می رفت و با سوراخ اون , ولی ظاهرا در اون لحظات باید به کل بدنم فکر می کرد .. . نگاه کردن به بدن سمیه و این که چه جوری در حال مالیده شدنه هم هوس منو خیلی زیاد می کرد . اون دو تایی هم که رفته بودن سراغ مهران هم کمی کارشون عجیب بود . در واقع این مهران بود که کارش عجیب می نمود . زن از پشت به سمت پا هاش اومده بود و رو کون و پا هاش کار می کرد به آرومی شورتشو پایین کشید تا مثلا بهتر اونو بمالونه .. پا های مرد درست رو بروی سر مهران قرار داشت .. مهران سرشو آورد بالا تر .. سمیه رو دیدم که نگاهشو به مهران دوخته . چون دستشو برد به سمت شلوار اون مرد انگاری می خواست اونو پایین بکشه و با اون ور بره . ..
راستش من در اون لحظات این حس و حالو نداشتم که بخوام ببینم مردی داره کیر مرد دیگه ای رو ساک می زنه ... یه لحظه نگاهمو که به سمیه دوختم متوجه شدم که اونم از این که شوهرش این طور دست و پا بسته خودشو در اختیار مرد دیگه ای قرار بده به شدت ناراحت و نگرانه . دقایقی بعد همه چیز از فرم ماساژخارج شده بود . دیگه پای ما شورتی نبود و اونا پس از یک داغ کردن اساسی مرحله بعدی کارشونو شروع کرده بودند . سمیه کمی سرخ شده بود . اون بیشتر از مهران خجالت می کشید . دیگه نمی دونست که مهران خودش رفته تو یه فاز دیگه ای و داره از دو مسیر لذت می بره . همون وضعیتی رو که من درش قرار داشتم . هم حس کون کردن و هم حس کون دادن . واااااااایییییییی سرمو بر گردوندم . اگه سمیه اون صحنه رو می دید حتما دگرگون می شد .. مهران داشت با کیر اون مرد ی که روبروش قرار داشت ور می رفت ...
سمیه از لذت زیاد چشاشو بسته بود و هنوز نمی دونست که شوهرش داره چیکار می کنه . برای چند لحظه نگاه من و مهران با هم تلاقی کرد و یه اخمی بهش کردم که متوجه منظورم شد و جا رفت ... اون زن هم دستشو رسونده بود به کیر مهران . راستش دلم نمیومد که لاله رو بر رسی کنم . آخه من اونو متعلق به خودم می دونستم . البته از این که اون بخواد با کسی باشه زیاد برام فرقی نمی کرد چون منم با کسان دیگه ای بودم .. ولی این که بخواد از کس دیگه ای لذت ببره بیشتر از اون لذتی که من بهش میدم نصیبش شه حسادت می کردم حرصم می گرفت و امید وار بودم که این طور نباشه ..
ولی لاله طاقباز کرده بود و حالا طرف یا سینه هاش ور می رفت . سینه های لاله چه براق و هوس انگیز شده بود ! .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۱۴۶

یه لحظه به خودم اومدم و دیدم که همه مون کاملا لخت شدیم . اونا طوری سستمون کرده بودند که تمام شورتها رو از پامون پایین کشیده بودند .. من که خودم چیزی رو حس نکرده بودم . ولی هوس زیادی داشتم واسه کون دادن و کون کردن .. اونی که داشت به من حال می داد از همه شون خوش تیپ تر و خوش اندام تر نشون می داد . دهنمو باز کردم و حالتشو طوری قرار دادم که کیرشو راحت تر فرو کنه توی دهنم . اووووووووخخخخخخخخ جووووووون عجب کیر درشت و سفید و خوش طعمی داشت .. همراه با ساک زدن آهنگ لذت رو سر داده بودم . دیگه واسم مهم نبود که بقیه دارن چیکار می کنن .
اون مرد هم با گفتن استیو , استیو متوجهم کرد که اسمش چیه ... حالا می دونستم که همون جوری که من از بودن با استیو خان لذت می برم اونم از این که داره با من حال می کنه خیلی خوشحاله .. اووووووووهههههههه .. هم کیر و هم کونمو به آتیش کشیده بود ..
بار ها پیش اومده بود که لاله با من از حس خاصی که داشتم حرف زده بود . از این که من شیدا هم دوست دارم بکنم و هم دوست دارم بدم .. شاید از اون جایی که نه یک زن بودم و نه یک مرد و حس و حالت نیمه ای از هر دو رو داشتم هر گز نمی تونستم احساسات اونا رو لمس و درک کنم . فقط کمی دونستم که چی به چیه . اون مرد کف دستشو طوری گذاشته بود روی کونم که کیرموتوی کف نگه داشته و انگشت شستشو روی سوراخ کونم می کشید و اونو فرو کرده بود توی اون .
-آههههههههه ...کییییییررررررم کوووووووووووووونم ... اووووووفففففففف چه کیفی داره ..
دوست داشتم در اون لحظه حالتم طوری می بود که یکی از پشت بکنه توی کونم و منم کون یکی رو بکنم . جااااااااااان چه عشقی می کردم ..
کیرم تیز شده بود ... منم شورت اون مرد رو کشیدم پایین . با این که کون دادن و همجنس بازی در خیلی از کشور های دنیا زشت نیست ولی با این حال در اون جوامع هم خیلی از مردا از این عمل چندششون میشه ولی من دوست داشتم کون استیو رو هم می کردم .
همون جوری که کف دست استیو رفته بود روی کونم و کیر و سوراخ کونمو در تسلط خودش داشت منم شورتشو پایین کشیده و کون سفت و سفیدش رو که مو ریزه های بوری هم داشت در چنگ خودم گرفتم .. اووووووخخخخخخخ بازم کون یه مرد .. کون مردا رو خیلی خوش دست تر از کون زنا می دونستم . شاید به این دلیل بود که تیپ من بیشتر به زنا می خورد و به این طریق حال کردن با کون مردا و فرو کردن کیر در کون آقایون به من اعتماد به نفس بیشتری می داد . پنجه های هر دستمو به هر قاچش فشار می دادم و اونا رو بازشون می کردم . انگشت وسطی مو هم آروم آروم فرو کردم توی کونش ..
دلم می خواست سرمو بالا بگیرم و چهره شو ببینم .. ولی حس کردم که از فرو رفتن انگشت من توی کونش درد می کشه . آروم آروم این کارو انجام می دادم . بازم خوب بود که نا خنامو مردونه کوتاه کرده بودم و دیگه از لاک و این چیزا خبری نبود . جوووووووووون چه حالی می کردم .. آخخخخخخخخخخخ .. فقط نصف انگشتام رفته بود توی کون استیو .. حالت قرار گیری ما نسبت به هم به گونه ای بود که بیشتر از این نمی تونستم انگشتمو فرو کونم توی سوراخ کونش .. شده بود شبیه به یک مسابقه کشتی که دو تا حریف سخت به هم چسبیده در یه جالت ایستایی قرار گرفتند با این تفاوت که این جا داوری نداشت که سر پا بده .
سمیه هم در یه وضعیت عجیبی قرار داشت .. شخصی که داشت باهاش ور می رفت اسمش بود جیم .. بدون این که سرمو حرکت بدم چشممو به سمت راست می گردوندم تا ببینم شرایط اونا چه جوریه ... اووووووووووفففففف این جیم عجب حشر آلودانه داشت با کون سمیه ور می رفت ... طوری که منو تحریک کرد که از جام پا شم و یک بار دیگه کون این زنو بکنم . هر کس هر کاری می کرد من تحریک می شدم . سمیه هم تقریبا حالتی داشت شبیه به پوزیشن من .. جیم حالا کف دستشو از پشت رسونده بود به شکاف کس سمیه و احتمالا با سوراخ کونش هم ور می رفت ..
کیر تپل و چا قالوی جیم هم رفته بود توی دهن سمیه . جیم کیرشو توی دهن اون حرکت می داد . اونم به چه سرعتی !سمیه نفسش بند اومده بود . حتی حس می کردم که داره از چشاش اشک میاد ... البته اشک درد ..ولی جیم همچنان ادامه می داد . ... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی

     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۱۴۷

یه نگاهی به دور و برم انداختم .. لاله هم که اسیر دستای مردی شده بود که اونو جری صداش می زد . دور و بر من پر بود از انواع و اقسام کون های تر و تمیز .. دیگه یواش یواش حس کردم که وارد یک جنده خونه عمومی شدم . همه دیگه کاملا بر هنه شده بودند . اون کونایی رو که توی دید بودندرو یکی یکی وا رسی می کردم که مثلا کدومشون بیشتر به آدم حال میده . می خواستم همه رو داشته باشم . دیگه حرکات ما از فرم ماساژخارج شده بود . جووووووووون .. خیلی دلم می خواست که الان از رو این تختای ساده و کوچولو پا می شدیم و می رفتیم به جایی که قدرت مانور زیاد داشته باشه . یک آن دیدم که مهران از رو تخت اومد پایین و در حالی که بین ن مری و مایکل قرار داشت به اتاقی دیگه رفت .انگاری اونا می خواستن کارای دیگه ای صورت بدن که مهران نمی خواست که سمیه متوجه جریان شه یا این که ما چیزی بفهمیم . احتمالا خجالت می کشید . طرز رفتنشون هم عجیب و غریب بود .طوری که مهران وسط قرار داشت سمت راستش مری بود که دستشو گذاشته بود رو کیر مهران و اونم دستشو گذاشته بود رو کیر مایکل ...
سمیه در آخرین لحظه متوجه شد که مرغ از قفس پریده . حالا معلوم نبود اونم می خواست احساس راحتی کنه یا این که دوست داشت کارای شوهرشو زیر نظر داشته باشه که فریاد زد پس ما چی ؟ ما هم دوست داریم بریم اون سمت . مگه شوهرم می خواد خلاف کنه که اونو بردن اون ور . اگه یه چیزی هست باید برای همه باشه ...
جیم با ایما و اشاره و یکی دو کلمه که حالیمون می شد به ما رسوند که صبر کنید عجله نداشته باشین ..
سمیه واسه خودش حرف می زد و خطاب به جیم بیان می کرد با این که می دونست اون مرد از حرفای اون چیزی سر در نمیاره .
-یعنی چه . الان کون شوهر منو دارن جر میدن . وقتی که اون دراز کش نقش زمین شد اون وقت ما می خوایم بفهمیم که چی به چیه ؟ ..
ظاهرا مایکل بد جوری کرده بود توی کون مهران .. و مهران هم حالا داخل کس مری گذاشته بود کیرشو .. یا جای دیگه فرو کرده بود مشخص نبود . فقط سر و صدای هر سه نفر به گوش می رسید که چه جوری داشتن با هم حال می کردند ...
مهران : آخخخخخخخ بیشتر بکن .. فشار بده .. آخخخخخخخخ .. چقدر کلفته .. بازش کن . کونمو بازش کن ... بگردون .. گشادم کن .. گشادم کن که دیگه کون دادن برای من سخت نباشه می خوام حال کنم .
معلوم نبود مهران این حرفا رو برای چی می زنه ؟! می دونستم در یه حالتی قرار داره که دیگه هر حرف حشر آلودی که باشه از دهنش خارج میشه .. سمیه حرصش گرفته بود .. عصبی بود و از رو لجش دیگه به کیر جیم دست نمی زد . جیم هر قدر کیرشو به دهن سمیه فشار می داد اون جفت لباشو به هم قفل کرده بود و بازش نمی کرد -چی شده سمیه ..
-ببین شیدا ! من دوست دارم برم اون ور ببینم این شوهرم داره چیکار می کنه . اصلا کون دادن یک مرد به مرد دیگه خیلی زشته . من به توی شیدا اجازه دادم که کون شوهرمو بکنی واسه این که اون به مردای دیگه کون نده ... -ببین سمیه جون .. دیگه مردی که کونی شد و سوراخ کونش طعم کیر رو چشید و حالا بهش عادت کرد خیلی سخته ترک کنه عادت کون دادن رو . درست مثل زنی که میگن یک کیر حرام اگه بخوره و به شوهرش خیانت کنه اونم بعیده که بخواد اینم مرضشو ترک کنه . ببین مهران چقدر تو رو دوست داشته که بهت اجازه داده با یه مرد دیگه حال کنی . حالا شوهرت هم خواسته مثل شما یه صفایی کنه . ممکنه از این فضا که اومد بیرون دیگه دنبال این کارا نره . منم هواشو دارم . الان تو سمیه جون این جیم جان بالا سرت وایساده و می خواد حال بده و حال کنه و تو هم مثلا با هاش قهری که می دونم این جورم نیست . خلاصه پاتو که از این فضا بیرون گذاشتی دیگه امکان نداره بری دنبال هرزه گردی ..
سمیه : آخخخخخخخخخ شیدا جون نگو .. خیلی حال میده . چه کیفی داره . تو خودت الان گفتی زنی که کیری غیر از کیر شوهرشو خوره همیشه تا آخر عمر لذتشو حس می کنه و بعید به نظر می رسه که بخواد بر گرده به سیستم قبلش و زنی وفا دار شه .
-آره همین طوره
سمیه : یعنی میگی بذارم شوهرم به کون دادنش ادامه بده و این جور با جیغ و داد از این بگه که داره لذت می بره ؟ -چه ایرادی داره . مگه تو الان حال نمی کنی ؟ بذار اونم اون جوری که دوست داره زندگی کنه . اتفاقا این جوری خیلی بهتره برای هر دو تا تون .یه درک متقابلی از هم دارین که بعدا در رفتار های شما نسبت به هم تاثیر مستقیم می ذاره .... ادامه دارد ....نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۱۴۸

حس کردم که بازم تونستم رو سمیه اثر بذارم و اون با این حرفام نرم شده . چون دهنشو باز کرد و کیر جیم رو تا ته فرستاد توی دهن . هر چند نمی تونست کیرشو مستقیم به انتهای دهن و حلقش یچسبونه ولی می دیدم که هم چه جوری لذت برده و هم چطور چشاش داره از حدقه در میاد .. جیم هم حریصانه دستشو رسونده بود به کون سمیه و چاکشو باز می کرد و دو تا قاچاشو به دو سمت طوری باز می کرد که که دلم می خواست از جام پا می شدم و می کردم توی کونش . واسم فرقی نمی کرد که توی کدوم سوراخ فرو کنم . فقط می خواستم بکنم . آخخخخخخخخ .. جیم چهار تا انگشتاشو فرو کردده بود توی کس سمیه .. و سریع اونا رو حرکتش می داد طوری که دور و بر کون سمیه رو خیسی کسش گرقته بود .. صدای حرکت دست جیم و بر خورد اون با کس سمیه و فریاد های اون زن دیگه صدای مهرانو خفه کرده بود . کاملا مشخص بود که اون مرد در حال کون دادنه .
استیو هم که دیگه حوصله اش سر رفته بود و حرف زدنهای من با سمیه سبب شده بود که نتونه کیرشو توی دهن من نگه داشته باشه اومد پشتم .. آههههههههه .. دستاشو گذاشت رو سینه هام .. کیرشو که خیلی هم کلفت نشون می داد به سوراخ کونم چسبوند . با این که من تازه کار نبودم و حتی اون بچگی ها هم یه چیزایی رو توی کونم فرو می کردم ولی حس کردم که کیر استیو تحملش سخته .. قسمتی از روغن ماساژ رو روی کونم ریخت .. کمی احساس سوزش هم می کردم . که اون شاید در اثر فشار کیر هایی بوده که قبلا به سوراخ کونم وارد اومده . وقتی سر کیرش رفت توی کونم بقیه رو راحت تر فرستاد . اوخ جون .. کیرمم رو تخت مالیده می شد .. یه درد لذت بخشی رو توی کونم حس مس کردم . فشار زیادی به عضلات مقعدم میومد و کیر کلفت, کون تنگ منو می شکافت و می رفت جلو و میومدعقب .. همین یه هیجان و حس خوبی رو در من به وجود می آورد که دوست داشتم همچنان به کارش ادامه بده ..
-آهههههه فک می استیو .. فک می ..
سمیه هم که چند لحظه ای می شد که کیر جیم رو از پشت توی کسش حس می کرد گفت
-شیدا جون .. ممنونم ارت که با راهنمایی خوب خودت تونستی قانعم کنی که راحت تر با مسائل بر خورد کنم . این جور زندگی کردن هم خیلی حال میده .
-خب حالا چه حسی داری
-دلم می خواد که همه مردایی که این جا هستند ازبدن من لذت ببرن .
-من چی ؟ دیگه منو نمی خوای سمیه
-اوههههههه شیدا جون تو که از همه اونا با حال تری اصل تویی ..
دستمو به دست سمیه نزدیک کردم . دستای همو فشردیم و در حالی که کیر استیو توی کون من بود و کیر جیم توی کس سمیه, نگاهمونو به هم دوخته و با محبت به هم نگاه می کردیم . راستش من خیلی دلم میخواست که ببینم شوهر سمیه چه جوری کونشو در اختیار اون مرد انگلیسی قرار داده ..
مایکل همچنان داشت مهران رو می کرد ..
سمیه : می بینی ؟ سر و صدای شوهرمو می شنوی ؟ چه جوری می تونه کیر رو تحمل کنه و تاره همش هم داره داد می زنه محکم تر .. محکم تر .. تند تر .. فشار بده فشار بده ..
می خواستم به سمیه بگم از بس که این مهران کون گشاده .. از بس که این مرد, شوهر تو رفته زیر کیر مردای دیگه ...
و وقتی که خودم به این فکر کردم که چقدر ازکون دادن لذت می برم نتونستم که زیاد به مهران گیر بدم . .می تونستم درکش کنم .. حرکت چرخشی کیر با این که توی کون یه دردی رو به وجود می آورد که آدم هر لحظه حس می کرد می خواد دفع کنه ولی وقتی که یواش یواش عضلات مقعد گرم می افتاد این تبدیل به یه حس لذت بخش می شد .
-آههههههههه .. استیو .. استیو ...
دستمو به کیرم می مالوندم و کون می دادم . حتی مالونده شدن سینه هام توسط استیو منو به هیجان آورده بود . لاله هم که طاقباز کرده بود و جری روش سوار شده بود و با سرعت داشت اونو می کرد ... یه دستی براش تکون دادم و گفتم خوب داری حال می کنی . فقط مزه کیر خواهرت شیدا یادت نره ها ..
لاله : تو یه چیز دیگه ای هستی شیدا . هیچوقت فراموشت نمی کنم . کیر تو رو با عشق و هوس توی کس و کونم جا میدم ....
وقتی لاله این حرفا رو بر زبون می آورد سمیه هم یه جور خاصی نگاش می کرد . شاید باورش نمی شد که دختر عمو لاله اش و من تا این حد به هم وابسته باشیم که تحمل لحظاتی دوری از همو نداریم .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۱۴۹

خیلی دلم می خواست یه فضولی می کردم و می دیدم که مهران داره چیکار می کنه .. البته نمی خواستم که سمیه رو تحریکش کنم و کاری کنم که اون ناراحت شه . برای همین زیاد نخواستم که حساسیت خودمو نشون بدم . خیلی دلم می خواست استیو رو هم از کون می کردم . ولی نمی دونستم آیا اون از اون مردایی هست که راضی به کون دادن باشه یا نه . نمی دونم اون تا چه حد می تونست با کیر شی میل ساز گاری داشته باشه ..
کیر استیو توی کون من یه چرخش خاصی داشت که به من لذت زیادی می داد . ناله های سه تایی مون اون فضا رو پر کرده بود .. یه لحظه حس کردم که استیو یه نعره ای کشید و تا اون جایی که جا داشتم و خودشم ظرفیت داشت توی کونم خالی کرد ..
-چه خبرت بود مرد ؟ باز خوبه که این جا رنگ و وارنگ از همه رنگ داری . .. ولی اون ول کن معامله نبود . من خیلی لذت می بردم از کیر هایی که توی کون خیس می کنند ولی همچنان به حرکت خودشون ادامه میدن .. چه صدای با حالی هم می کنه حرکت کیر توی کون . چه حالی میده اوخ جوووووووون . به این میگن حال کردن .. دست من رو کیرم بود و استیو همچنان کیر تخلیه شده شو توی کون من حرکت می داد و همین کافی بود که کیر من در یه حالت شقی و اوج لذت باقی بمونه .. وووووووییییییی .. اوووووووففففففف چه حالی . اوج کیف کردن من بود .. آخخخخخخخ که چه لذتی می داد به من .. جووووووووون .. آخر عشق و حال بود . دستمو می مالوندم به کیرم .. جوووووووون هوس کون استیو کرده بود . از جام بلند شدم .. چه بدن سفیدی داشت این مرد . یه نگاهی به کیر من انداخت و خنده اش گرفت .. حتما فکر می کرد که از اون کیر های بی بخاره .. دیگه نمی دونست که تا به حال این کیر از مرز کون مردان و زنان زیادی گذشته و به اونا حال داده .. هر چند از حرفام چیزی نمی فهمید ولی می دونستم که با این طرز حرف زدن من حال می کنه .لذت می بره .
-یه کیری بهت بزنم که حسابی حال کنی و ندونی که از کجا خوردی .. هر چند اونو که می دونی از کجا خوردی ..
از جام پا شدم .. با تعجب نگام می کرد و می خندید .. یه دستی به کیرم کشیدم و گفتم -بخند که روز خوشته . تو کیر منو مسخره می کنی ؟ یه حالی ازت بگیرم که حسابی کیف کنی .
با خودم گفتم اگه اون مرد تا حالا کون نداده باشه حتی تحمل کیر منم براش سخته . جوووووووون .. عجب کون سفید و مشتی ! از کون مردای ایرونی هم با حال تر بود . البته اگه از حق نگذریم هوتن هم کون خوبی داشت . همونی که یه مدتی به لاله دل بسته بود و کارشون به جایی نرسیده بود ... کون استیو رو از وسط بازش کرده و انگشتمو کردم توی سوراخش .. خوشش میومد . اگه غلط نکرده باشم باید تا حالا کون داده باشه .. ولی نمی تونستم این جور قضاوت بکنم . خیلی از مردا می گفتن که همین که کیر ما میره توی کون طرفمون چه مرد باشه چه زن یه فوت و فن هایی رو واردن که راحت متوجه میشن طرف قبلا کون داده یبا نه ولی من اهل این فوت و فن ها و هنر ها نبودم . چیکار به این کارا داشتم .. قبل از این که بخوام کیرمو به طرف کون استیو نشونه برم اون خودش کونشو به سمت من گرفت .. وقتی دستشو گذاشت لای کون و اونو به دو طرف بازشون کرد طوری حالی به حالی شدم که کیرمو یه ضرب فرستادم طرف کونش . از اون سوراخای تنگی بود که به این راحتی باز نمی شد .. دیگه یواش یواش اونو کشوندم به محوطه ای که مری و مایکل و مهران بودند . بی خود نبود که سر و صدای مری هم در اومده بود . اوووووووففففففف چه صحنه ای ! مهران کرده بود توی کون مری و مایکل هم گذاشته بود توی کون مهران .. مایکل همون جوری که من خوشم میومد داشت کون مهرانو می کرد . کیرو تا به انتها فشار می داد . در یه حالت چرخشی . و بعد اونو صافش می کرد . مونده بودم که هوس کدومشونو داشته باشم . ولی حیف که در آن واحد نمی شد با همه اونا حال کرد . خیلی کیف داشت . دیگه از این بهتر نمی شد .. با یه فشار و حرکت رو به جلو سر مقعد استیو رو بازش کرده و سر کیرمو فرستادم توی کونش . از اون جایی که سابقه کون دادن زیاد داشتم می تونستم حس کنم حال اون مرد انگلیسی رو .. جووووووون .. از این با مزه تر نمی شد . یواش یواش خودمونو کشوندیم به طرف اون سه نفر ..
-مهران جون خوب داری حال می کنی ..
مهران : شیدا! .. عزیزم تو منو درک می کنی . چرا اومدی این ور الان اگه سمیه بو بر دار شه که یه مرد داره کیر کلفتشو کرده توی کون شوهرش عصبی میشه ...
-نیست که تا حالا خبر دار نشده !.. فکر کنم تو حالا تمام این ولایتو با خبر کرده باشی .... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
شیــــــــــــــــــــدای شــــــــــــــــــــی میــــــــــــــــــــل ۱۵۰

مهران : عجب لبخندی می زنه این استیو . چه جوری داره از کون دادن لذت می بره شیدا یه خورده بیا این ور تر ببینم . حیف که نمیشه خم شد کیرشو گرفت توی دست . ولی خیلی با حاله .
استیو که اشتیاق مهران رو دید رفت سمت اون . در همون حالتی که کیر من توی کونش بود . مهران راست می گفت چه لبخندی می زد این استیو .
مهران : سمیه کجاست ببینه که مردان این جا از کون دادن چه لذتی می برند و اونو ننگ نمی دونن !
شیدا : مثل این که یادت رفته من یک شی میل هستم و دارم استیو رو می کنم .
-نه یادم نرفته . ولی این اطمینان رو دارم که اگه یک مرد هم استیو رو بکنه اون همین جوری لبخند می زنه و این مسائل برای اونا حل شده .
-شاید حق با تو باشه . ولی جامعه این جا با ایران فرق می کنه . الان وقت فلسفه بافی نیست آقا مهران . ببین استیو کیر درشتشو گرفته سمت تو . حیف که نمی تونم اونو ساک بزنم .
اگه مهران می خواست کیر استیو رو ساک بزنه کیرش از توی کون مایکل میومد بیرون . مگر این که استیو می رفت رو یه بلندی تا کیرش هم تراز دهن مهران شه . مهران کیر استیو رو گرفت توی دستش و با اون بازی می کرد ... طوری با حرص و ولع به اون کیر نگاه می کرد که آدم اگه نگاش می کرد دلش واسش می سوخت و می گفت که طفلک عجب کیر نخورده هست . خلاصه این سمیه هم باید یه جورایی با این مهران می ساخت . دستمالی شدن کیر استیو توسط مهران هیجان هر دو تا شونو زیاد تر کرده بود . الان مهران شده بود مرد سه جبهه ای و در سه جبهه داشت می جنگید . دستامو گذاشته بودم رو شونه های استیو و کمرمو با یه حرکات خاصی به سمت جلو حرکت می دادم ..
اون طرف هم که سر و صدای لاله و سمیه رو می شنیدیم که چه جور دارن ایف و اوف می کنن . لاله مرتب جری رو فریاد می زد و سمیه هم دست از سر جیم بر نمی داشت ..
سمیه : شیدا چه خبره هنوز این شوهر کونی ما کونش جر نخورده ؟. دو تا تیر برق با هم برن توی کون اون بازم کم میاره .
مهران : من کون نمیدم . دارم کون می کنم .. اوووووووخخخخخخخخخ ..
سمیه : جون خود ت , تو گفتی و منم باور کردم . این طور حرف زدنت نشون میده که همین حالا یه کیر کلفت رفته توی کونت ...
مهران : زن حالتو بکن . حالا من بهت اجازه دادم بری زیر کیر مردای غریبه این قدر زبون در نیار ..
سمیه : خجالت نمی کشی پیش غریبه ها آبروی آدمو می بری ؟
مهران : زن ! تو قاطی کردی ها . اونا که زبون ما حالیشون نیست . جووووووووون چه عشقی می کنیم ما ..
یه نگاهی هم به مایکل انداختم .. عجب کیر کلفتی رو می کرد توی کون مهران و می کشید بیرون .. منم کارم شده بود مقایسه کیر ها با هم . مهران گردنشو خم کرد و به زحمت طوری که کیرش از توی کون مری بیرون نیاد کیر استیو رو گذاشت دهنش .. و طوری مزه مزه می کرد که بازم سمیه گفت ..
- آهای شوهرم ظاهرا دیگه این بار زبونت بسته شده و داری حسابی حال می کنی .
-نه سمیه جون اون خودش تر جیح داده دیگه جو رو زیاد شلوغ نکنه . تو که می دونی اون چقدر زنشو دوست داره .
ولی عجب با حالی بود این جا دو تا مرد داشتند کون می دادند و خیلی هم کیف می کردند ..
مهران پا هاشو ستون کرده بود تا کیر مایکل راحت تر بتونه توی کونش مانور بده . استیو هم خودشو خم تر کرد تا مهران واسه ساک زدن کیر اون به مشکل نخوره از اون جایی که بین ما و اون چهار نفر یه حد فاصل, دیوار وجود داشت و مرز و ورودی هم طوری بود که نسبت به هم دید نداشتیم لاله و سمیه هم هوس کردند که بیان سمت ما ..
گوشه و کنار چند تا تشک و ملافه افتاده بود رو زمین . لاله و جری و سمیه و جیم هم دیگه وارد فضای ما شدند . سمیه تا چشمش به شوهرش افتاد که کیر استیو رو فرو کرده توی دهنش و تازه دستشو گذاشته زیر بیضه هاش و چه جورم داره با تخماش بازی می کنه گفت
-بپا خفه نشی خوش اشتها . هر چی این جا به مردا کون میدی بده ولی توی ایران ما از این خبرا نیست .
-سمیه جون ولش کن بذار حالا حالشو کنه . این قدر سر به سرش نذار . تو هم الان کیر چند تا از این مردا رومی خوری خلاصه از یکی در میاد فرو میره توی یکی دیگه ..
لاله : من که به همون یک دوم قانعم .
-ولی لاله جون به وقت عمل اشتهات باز میشه ..
سمیه : خودمونیم این مردا هم مثل این که تا حالا زنای درست و حسابی ندیده بودن ولی ازوقتی که ما رو دیدن دل دل کندن از ما رو ندارن ... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی
     
  
صفحه  صفحه 27 از 28:  « پیشین  1  ...  25  26  27  28  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

شیدای شی میل


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA