انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 5 از 22:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  22  پسین »

زنی عاشق آنال سکس


زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۴۰

اون کیرشو محکم چسبونده بود به کس من . خوشم میومد .. کسم شل شده بود . با خودم می گفتم آتنا آتنا باشه باشه بازم صبر کن . یه کم دیگه .. بذار اون یه سرویس سیر تو رو بکنه اون وقت هوس کون تو رو می کنه . وقتی کیرت رو بکنه توی کونت همچین بکن که به شوهر جونت مزه بده و همیشه ازت کون بخواد .. با این خیال خوش خودمو در اختیارش گذاشته بودم .. کسم و کل تنم یه حس داغی خاصی داشت یه احساسی که تا حالا به این صورت با هاش روبرو نشده بودم . درسته عاشق کون دادن بودم و از حرکات کیر توی مقعدم لذت می بردم و دیوونشم ولی هر بار که می خواستم به ار گاسم برسم باید یه دستی بر سر کسم کشیده می شد تا ارضا شم . -پژی جونم بگو چی داری می بینی .. -می بینم که شکاف کست با کیر من داره می شکفه .. چه غنچه نازی .. -واسه تو لبخند می زنه . واسه تو باز میشه عزیزم .. یه غنچه خیلی کوچولوی دیگه بالای این غنچه قرار داره .. اونم دوست داره برات بخنده .. اگه تو بخوای و اگه بخوای که قلقلکش بدی .. سکوت کرد و چیزی نگفت .. از این کارش خوشم نیومد . نه این دیگه درست نبود . اصلا حال نکردم با این سکوتش . ولی کس کردن رو خوب وارد بود هر چند این اولین باری بود که من کس می دادم ولی اون جوری که مشخص بود خیلی حرفه ای داشت کارشو انجام می داد و من هم ازش خیلی راضی بودم ..وقتی که کون می دادم گاهی به جای حالت قمبلی کون دادن خودم رو کیر طرف می نشستم . رو همون تجربه نشستن رو کیر این بار کسمو رو سرش قرار دادم . می خواستم سرعتمو طوری زیادش کنم که کیرش بیشتر با کسم تماس داشته باشه .. دو تا دستاشو گداشته بود رو کونم ..-آخخخخخخخخ پژمان .. پژی جونم دلمو بردی .. زود باش اگه دوست داری ار ضام کنی و من زود تر سر حال بیام با سوراخ کونم بازی کن . می خوام لذت ببرم .. حالا این بار این سوراخ کون بود که اومد به کمک کس . همچین انگشتشو روش می گردوند و گاهی هم به نموره ای اونو فرو می کرد داخلش که حس کردم لحظه موعود نزدیکه .. چشامو بسته بودم و رفتم به حالت خلسه .. دیگه هیچی رو حس نمی کردم جز لحظه های شیرین سوختن رو . هم به انگشتی که با کونم بازی می کرد و هم به کیرداخل کسم فکر می کردم . یک طرف نوک سینه مو میون انگشتاش می گردوند . این دیگه آخرش بود .. -آخخخخخخخ عزیزم عزیزم .. جوش من الان داره می ریزه روی کیرت .. فقط حواست باشه کیرت نسوزه .. چون اگه بخوای بفرستیش توی کون داغ من ممکنه بی حال باشه ... نسوزه .. بذار کون من اونو بسوزونه .. ووووووویییییی عزیزم .. با پنجه ها هام به سینه هاش چنگ انداخته و موهاشو می کندم .. -آتنا کیرم .. داره از جاش در میاد .. -بهش بگو در نیاد . اگه جای خواب نداره می تونه بره توی کونم .. اووووووووههههههه .. -عزیزم .. آب منم داره میاد داره میاد .. داره میاد ..-عشق من .. اگه شل بشه نتونی کاری بکنی اون وقت من خیلی دلخور میشم . --نه نگران نباش .. من خودم سالهاست منتظر این لحظاتم و به این سادگی ها امشبه رو ول کنت نیستم . آبشو سر بالایی خالی کرد حالا چقدرش رو تونست داخل کس جابده دیگه خودش می دونست و خودش . -جااااااااااان ..اوووووووووووهههههه .. -ببینم شوهرجونم بیهوش که نشدی .. -نهههههههه تازه هوش اومدم .. هر طوری شده باید کیرشو دوباره شق می کردم . من دست بر دارش نبودم . با این که تمایل زیادی نداشتم به این که کیر خیس رو بذارم توی دهنم ولی به عشق کون خودم این کارو کردم . اول سوراخ کیرو دور سرشو از دو سه قطره آبی که اون دور و بر بود پاک کرده کیرشوهرمو گذاشتم توی دهنم . چقدر زود شق شد .. به هیجان اومده بودم . کونم دیگه خسته شده بود از بس انتظار کشیده بود . می رفتم تا به آرزوی دیرینه ام برسم . کیرش در بهترین حالت ممکنه قرار گرفته بود . واسه این که از فرم خارج نشه رو کردم بهش و گفتم عزیزم کونم در خد مت شوهر جونمه . تقدیمش می کنم به تو .. کمتر زنی این کارو واسه شوهرش می کنه .. همه شون می نالن که تنگه و از این حرفا ولی من تمام درد ها رو به جون می خرم با این که می دونم کیرت خیلی کلفته و ممکنه بترکونه .. شوخی کردم . می تونم یه کاریش بکنم .. عزیزم تا نخوابیده بفرستش داخل .. -آتنا ازت ممنونم ولی آخه کردن کون غیر بهداشتیه .. اصولی نیست . می دونم بهت لذت نمیده به خاطر من داری این کار رو می کنی بیا دوباره کست رو بکنم و از پشت اونو بکنم .. -عزیزم فکر من نباش من راضیم .. همون که کیر تو رو حس کنم برام هوس انگیزه . بکن تو کونم .. -آخه غیر بهداشتیه .. -دست و دهنت درد نکنه . حالا میگی ما دیگه تمیز نیستیم ؟/؟ .... ادامه دارد ... نویسنده .. ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۴۱

-عزیزم من اون داخلو تا می تونستم تمیزش کردم . برای تو . خیلی اونو خوشبو کردم . حتما وقتی کسمو لیس می زدی طعم و بوی اونو هم حس می کردی .. بکن توش . من درد رو تحمل می کنم . اگه بدونی چقدر دوستت دارم و واسه شوهر جونم هر کاری انجام میدم . هر کاری که از دستم بر بیاد . -آتنا عزیزم . چند بار بهت بگم من دوست ندارم که اذیت شی و دلایل دیگه شو هم گفتم .. خودم انگشت می کردم توی کونم تا اون لذتی رو که اون به من نداده به خودم بدم . نمی تونستم باور کنم .یه مرد این قدر بی خیال باشه ؟/؟ اصلا باورم نمی شد . نههههههه دیوونه . پسره دیوونه . اصلا از این رفتارش خوشم نیومد . ولی چاره ای نبود . نمی شد باهاش کلنجار رفت اگه بیشتر اصرار می کردم پیش خودش می گفت چه خبر باشه و اون وقت گرد کردن موضوع خیلی دشوار به نظر می رسید . با خشم و حرص دیگه اونو گذاشتم به حال خودش . هر جور که دوست داشت با هام ور می رفت . می خواست کاری کنه که من راضی باشم و سر حال .. منم به زور سعی می کردم خودمو آروم نشون بدم تا توی ذ وقش نزنم .. خلاصه اون شب به مراد خودم نرسیدم . وقتی خوابید رفتم جلو آینه و کون لختمو جلوش گرفتم و با تصور کیر هایی که کونمو شکافته باهاش حال کردم . دقایقی رو این جوری سپری کرده خودمو قانع کردم که می تونم بعدا اونو به مسیری که خودم می خوام بکشونم . ولی اون شب و شبهای دیگه هم گذشت و اون , اون جوری که من می خواستم نشد .. با این که خیلی لباسای تحریک کننده و کیپ و اونایی که کونمو توی دید بندازه می پوشیدم ولی شوهرم تا اون حدی تحریک می شد که کسمو از پشت و از طرف کون بکنه .. فقط این کارای من و این که راحت می گشتم باعث شد که مردای دیگه و یه سری از مردای فامیل تحریک شن .. اینو در نگاهشون می خوندم .. من راستش اصلا به این فکر نمی کردم که بخوام از مرد دیگه ای برای تا مین نیاز های جنسی و آنال سکس خودم استفاده کنم . چون زندگی خودمو دوست داشتم و برای من حفظ آبرو از همه چی مهم تر بود . .. گاهی که پژمان خونه نبود با دیدن فیلمهای سکسی آنال خودمو سرگرم می کردم . این کار به جای این که حالمو بهتر کنه دگرگون ترم می کرد . بیشتر احساس در ماندگی می کردم . شوهرم هم دیگه بی خیال شده بود و اصلا علاقه ای به این خواستم نشون نمی داد . هر چند هیچ وقت بهش نگفتم که من خیلی علاقه دارم که تو منو از کون بکنی . چون اگه این حرفو می زدم حتما خیلی تعجب می کرد و اون وقت پیش خودش شک می کرد که چرا من به این کار علاقه مندم ... پرهام داداش پژمان یعنی برادر شوهرم چند وقتی بود که رفته بود تو نخ من . وقت و بی وقت که شوهرم خونه نبود میومد و یه سری به من می زد .نمی دونستم برای چی . شاید یه محبت قلبی نسبت به زن داداشش پیدا کرده بود . چند بار که رفته بودم جلو آینه از داخل اون می دیدم که بد جوری به من خیره شده . و مسیر نگاهش به سمت کون من بود . از اون نگاههایی که انگاری دوست داره شلوارم پایین کشیده شه و منو بکنه .. نه.... اون نباید از این افکار شیطانی داشته باشه . اون برادر شوهرم بود . و حتما رسوا می شدم . به بهانه اینترنت پر سرعت میومد پیش ما و می نشست رو کامپیوتر و می گفت داره تحقیقات می کنه ولی از قرار معلوم رو انواع و اقسام شلوار ها و دامنای من داشت تحقیق می کرد . یواش یواش از نگاههاش می ترسیدم . نمی تونستم قبول کنم که اونم نسبت به من یک نظر خاصی داره . یعنی کار به جایی می رسه که یکی حتی به برادر و ناموسش رحم نمی کنه .؟ ولی حس می کردم که منم یه جورایی داره خوشم میاد . اما سعی می کردم خودمو ازش دور نگه داشته باشم چون از خودم می ترسیدم . یه روز یه موضوعی پیش اومد و گفت گاهی وقتا میرم پیش مهران زبل که اون طرف خیابون کافی نت داره خیلی ازت تعریف می کنه .. میگه که اون وقتا که محصل بود از اون دخترای سر به زیر محله بود ..و بعدشم دیگه اصلا آفتابی نمی شد .. دلم هری ریخت پایین . من به این مهران زبل دوبار کون داده بودم و بازم می خواست منو بکنه ولی از بس تنوع طلب بودم دیگه بهش راه ندادم و یکی دیگه رو گیر آورده بودم . خیلی ازم دلخور شده بود و آخرش بهم گفت یه روزی به هم می رسیم . می دونستم لعنتی ماجرای کون دادن منو به برادر شوهرم گفته . حتما خیلی جیزای دیگه رو هم گفته . چون من به یکی از دوستای مهران کون داده از طریق اون بود که با مهران آشنا شده بودم . قلبم به شدت توی سینه می تپید . ولی ازش دور شدم .. اون بالاخره کار دستم می داد و باید مراقب کار خودم می بودم . نباید بهش باج می دادم . اون داشت پررو می شد ولی می دونستم که اطلاعات زیادی داره که توسط اون ازم باج می خواد .. رفتم آشپز خونه به کارم برسم . .. اونم اومد .. -ببینم پرهام جون این قدر خودت رو علاف کامپیوتر و نت و این حرفا نکن اینا که نشد کار و کاسبی . تو چند وقت دیگه باید زن بگیری .. بی ادب دستش بود رو شلوارش و گفت من زن می خوام چیکار مگه دیوونه ام خودمو علاف یک زن بکنم و از تفریح خودم بزنم ؟ -یعنی داداشت دیوونه بود ؟. -آخخخخخخخخ اون که نه . مگه همه مث اون شانس میارن ؟ .. خودشو به من نزدیک کرد . صدای نفسهاشو می شنیدم . خواست لبامو ببوسه .. با پشت دستم محکم زدم به صورتش .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  ویرایش شده توسط: shahrzadc   
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۴۲

چیکار داری می کنی پرهام .. من زن داداشتم . شوخیت گرفته ؟ با خشم نگام کرد و گفت با من نپیچ که بد می بینی . برق شهوت رو در چشاش می دیدم . چشاش سرخ شده بود . ما زنا از این حالت چشای مردا خیلی می ترسیم . این از اون مواردیه که تسلیم شدن رو واجب می کنه . ولی من زندگی خودمو دوست داشتم نمی خواستم کاری کنم که اساس اون به هم بریزه . اول باید می فهمیدم که گرویی اون چیه و تا چه حدی در مورد من اطلاعات داره . -خب آتنا حالا غریبه ها برای تو بیشتر ارزش دارن تا برادر شوهرت .. -منظورتو نمی فهمم . چی می خوای بگی . اگه منظورت اینه که من قبل از ازدواج به سلام چند پسر جواب دادم و یا هر کار دیگه ای کردم اون مر بوط می شده به همون زمان و تموم شد و رفت و از زمانی که از دواج کردم برای شوهرم یک زن نجیب و وفا دار و متعهد بودم . تو چرا داری به برادرت خیانت می کنی . -من این چیزا رو نمی دونم آتنا . من نمی تونم جلوی خودمو بگیرم . اشاره به لاپاش کرد و گفت می دونم که تو با انواع و اقسام اینا آشنایی داری -خفه شو کثافت . حرف دهنتو بفهم . من نمی تونم به داداشت خیانت کنم . خواهش می کنم دست از سرم بر دار .. -آتنا من شنیدم خیلی کون دادی . الان هم میگی دست از سرت بر دارم یعنی این که دست رو سرت بذارم . خیلی دوستت دارم و معرکه ای . منم چیز زیادی ازت نمی خوام .. راستش وسوسه شده بودم . اما نامردی بود .نامردی درحق مهربون ترین شوهر دنیا پژمان که اگه کونمو می گایید دیگه هیچ ایرادی نداشت .. .. حس خاصی پیدا کرده بودم . انگاری از این که می خوام گاییده شم و یا این که کونمو بکنه کسم خیس کرده بود . -پرهام ولم کن . جیغ می کشما .. دستشو گذاشته بود جلوی دهنم . با این که ده کیلویی رو ازش چاق تر بودم ولی بغلم کرد و منو برد انداخت رو تخت .. دستشو گذاشت رو جین کشی من و خواست اونو پایین بکشه -وااااااایییییییی عزیز دیوونه ام کردی . من دیگه دارم می میرم . تو منو کشتی .. این داداش من همش باید چیزای بهترو بخوره . دیگه ساکت شده بودم .. فقط داشتم حرفایی می زدم که ربطی به سکس نداشت و می خواستم بهش نشون بدم که دایه مهربون تر از مادر هستم . -نه پر هام اشتباه می کنی پژمان که تو رو خیلی دوستت داره -من بهش حسودیم میشه .. این کونو گاییدن آرزوی هر پسریه .. خیلی ها با این کون حال کردن .. -داداش .. پر هام تو جای داداشمی همه اینا مربوط میشه به قبل از از دواج من .. -آتنا هیشکی نمی فهمه .. آروم باش .. -نهههههههه با من این کارو نکن .. نههههههه .. پرهام باشه .. باشه .. قبوله فقط یه شرط داره تو هم باید به حرفم توجه کنی به خواسته ام اهمیت بدی .. من نمی خوام وقتی به روی داداشت نگاه می کنم شرمنده باشم خجالت بکشم .. کاری به کار کسم نداشته باش . با کونم هر کاری می کنی بکن . به جای دیگه بدنم کاری نداشته باش . همون کونی رو که ازش تعریف می کنی .. با همون سوراخش ور برو .. اونو هر جوری عشقته بکن و خوب و سیر سیر هم می تونی با هاش حال کنی ولی خواهش می کنم به جاهای دیگه تنم دست نزن .. .. -آتنا باشه قبوله قبوله این همون منتهای آرزوی منه . عاشق کون و سوراخ کونتم . کیرمو بکنم توش . برای من سوراخ سوراخه . اتفاقا کون بیشتر بهم می چسبه . کیر منو قفلش می کنه . بیشتر با کون حال می کنم . حالا که تو نمی خوای به سینه هات و کست دست بزنم باشه .. ولی چه فرقی می کنه تو که می خوای زیر کیر من باشی حالا می خوای کس بدی یا کون بدی .. -پرهام ! دیگه از اما و اگرش چیزی نگوونپرس . کاری به کار من نداشته باش ... شلوارمو پایین کشید طوری پایین کشید که شورت و شلوار با هم اومدن پایین . تی شرت تنم بود . کاری به اون نداشت . می خواستم تی شرتمو در بیارم و خودموکاملا لخت کنم . گفتم شاید یه وقتی تحریک شه وهوس کس منو هم بکنه دیگه این کارونکردم . -آتنا دوستت دارم دوستت دارم .. -یادت باشه فقط کون و دور و برش .. به کسم زبون نمی زنی .. چنگش هم نمی گیری .. -اووووووفففففففف این جوری که دستور میدی و سرم داد می کشی هوس انگیز تر و خواستنی تر میشی . من برای کونت دنیا رو میدم . اگه بدونی کون کردن چه صفایی داره ! ولی کون تو بهترین کون دنیاست .. پیش خودم گفتم تو هم اگه بدونی کون دادن چه صفایی داره و اگه بدونی منی که دارم ناز می کنم چه حالی می کنم ! .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکـــــــــــــــــــس ۴۳

لعنتی داشت به خواسته اش می رسید .روی تخت بودیم ... دوست داشتم بیشتر نازمو بکشه و باهاش ور بره . اون دوست داشت کاملا لخت شه و این کارو کرده بود .. -پرهام موهای تنت می ریزه می ترسم کار دستمون بده .. -خوبه حالا داداش با این کارش کجا بود موهای تن منو رو قالی و تخت ببینه . خودم واست جارو می کشم . آتنا کست که داره آتیش می گیره .. اشکش در اومده -بس کن .. اگه می خوای با یه چیزی سوراخ کونمو خیسش کنی از خیسی کسم استفاده نکن . نمی خوام روش دست بمالی . اون برای پژمانه . نمی خوام در حقش نا مردی کنم . اون راستش دوست نداره منو از کون بکنه . -پس تو کیف می کنی .. ببینم اصلا سوراخ کونت نیاز به کرم مالی داره ؟ .. این الف بچه خیلی روش زیاد شده بود . می دونستم پسرا تا اینجاش که برسن حاضرن خودشونو بکشن ولی دست از گاییدن و رسیدن به اوج سکس بر ندارن . به من بر خورده بود . به پسر جماعت رو بدی همینه دیگه . وقتی فکر کنه همه چی رو آسون به دست آورده فکر می کنه کی باشه . خودشو بالا بالا می بره . تی شرتمو دادم پایین و از جام پا شدم .. -چی شده .. -برو پی کارت . فکر کردی من کون گشادم . اگه عرضه شو داری برو دنبال جوون تراش . برو دنبا ل اونایی که فکر می کنی کون تنگن .. نزدیک بود چند تا حرف لاتی و از اون چیزایی که جنده ها بر زبون میارن رو بگم که پشیمون شدم . دیدم زشته و بی کلاس بازیه . می خواستم بگم من مث ننه ات کون گشاد نیستم . دیدم هر چی باشه مادر شوهرمه و همینو ممکنه بعدا علم کنه .. -آتنا منظوری نداشتم . غلط کردم اشتباه کردم . نذاشت از تخت بیام پایین . به دست و پام افتاده بود .. -عزیزم باور کنم اصلا منظور بدی نداشتم . نوکرنتم . غلوتم . خاک زیر پاتم . کون لیستم .. -بار آخرت باشه پر هام . من با کسی شوخی ندارم .منو با زنای اون جوری اشتباه نگیر . من داداشتو دوست دارم . رو تخت یه استیل سگی و حالت قمبلی گرفته و اونم کون لیسی خودشو شروع کرد . البته یه ناخنک هایی هم به کسم می زد که زود ول می کرد . مثلا می خواست بگه که این حرکات تصادفیه . من که خودم حالیم بود . کرم روز گار بودم . ولی قبل از از دواج که دیگه کس نداده بودم که عادت کنم . دلم می خواست یه چیز گرم بره توی کونم . داغم کنه .. داخل مقعدم عمق کونم به کیر عادت کرده بود وگرنه دیگه این جور به پر هام که راه نمی دادم و. غیر مستقیم منت اونو نمی کشیدم . -آتنا عاشقتم . داداش اگه ولت کنه من در جا می گیرمت ... داشت کس شر تحویلم می داد که مثلا از سکس با اون لذت ببرم و خوش به حالم شه و مثلا بعدا بتونه کس منو شکار کنه . کاش شوهرم منو از کون می کرد و کار رو به این جا نمی کشوند که من بخوام به برادر شوهرم کون بدم . من که به همون کیر اون قانع بودم . من که با دنیای متنوع قبل از از دواجم وداع کرده بودم . نمی خواستم ئوست نداشتم کار به اینجا کشیده شه .. زبون پر هام روی سوراخ کونم قرار گرفته بود . چه لذتی به من می داد . منو به یاد قبل از از دواج و زیر کیر پسرای دیگه قرار گرفتن انداخته بود . دنیای متنوعی که داشتم . نوک زبونش روی کون من یه حس قشنگ و پر هوسی رو به وجود آورده بود که دلم می خواست سوراخ کون منم یه چیزایی مثل چوچوله کس دور و برش بود و پر هام اونو میکش می زد . دلم می خواست کلی با زبون و لباش به کونم حال بده باهاش ور بره بعدا از کیرش استفاده کنه ..دستمو از رو همون تی شرت گذاشتم رو سینه هام . نمی خواستم پر هام این کارو برام انجام بده .. -آتنا کونت چقدر ردیفه .. -گنده نبست به نظرت ؟-نههههههه به اندامت میاد -راستشو بگو -یه خورده گنده هست . ولی بر جستگی اون اون قدر قشنگ و هوس انگیزه که اگه یه خورده آبش کنی آدم حیفش میاد . دلم می خواد بغلش بزنم . درسته قورتش بدم . هر شب پیشش بخوابم . نازش کنم . شکاف کونتو بازش کنم و زبونمو بکشم روی سوراخ کونت . بوش کنم و بوسش کنم -آهههههههه نههههههه پرهام .. ببوسش .. ببوسش . کونمو بغلش بزن .. با دستات بمالونش .. اون تا اونجایی که می تونست و حتی خیلی بیشتر از اونی که من می خواستم برام انجام می داد . سرمو که بر گردوندم کیر کلفت و تیزش رو که دیدم اونو به خاطر صبرش تحسین کردم که منو در این شرایط دیده هنوز بهم حمله نکرده . هنوز ازلیسیده شدن سوراخ کونم سیر نشده بودم ..... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۴۴

[/list]پرهام جون اگه می خوای و دوست داری حالا می تونی کیرت رو بکنی توی کون من . خیلی هیجان دارم خوشم میاد . دیگه باید تمومش کنی ..خیلی از حالت کیرش خوشم اومده بود . یه کیرگوشتی و کلفت از اونایی که وقتی وارد کون شه داغ داغش می کنه ... آتیشش می زنم . یه کاری می کنم همون اول خالیش کنه ولی با اون درشتی و سر حالی که من دیدمش تا قیام قیامت هم از کردن من سیر نمیشه . حسابی می تونه بهم حال بده . صورت داغ اونو که می دیدم خودم داغ تر می شدم . اونو گذاشته بودم به حال خودش .. انگاری می ترسید می خواست کیرشو به کونم فشار بده . -پرهام استخاره نکن .. یه وقتی دیدی سر و کله داداشت پیداش شد و اون که نمی تونه درکم کنه .. فقط قبل از این که کیرت رو فرو کنی توی کونم اول یه خورده یه دو دقیقه ای سر کیر رو روی سوراخم نگه داشته باش . بذار من حسش کنم . لمسش کنم با کونم لمسش کنم .. اون همین کارو هم کرد .. -آتنا همین یه چشمه هم داره آبمو میاره اگه بفرستمش داخل چی میشه ! با انگشتش دور کونمو چربش کرد .. وقتی دست یکی دیگه به سوراخ کون آدم می خوره لذتش بیشتره تا آدم خودش این کارو انجام بده .. از هیجان نمی تونستم یه جا بند شم ولی با این حال واسه این که جلوی برادر شوهرم کم نیارم خویشتن داری می کردم . خودمو به خاطر این صبر چند ماهه ای که بابت کون ندادن داشتم تحسین می کردم ولی دیگه کاسه صبرم لبریز شده بود . اون فشارشو آورد . -اوووووووووخخخخخخخخ پسر .. درد کون منو کشت .. آروم آروم بذارش تو .. وقتی رفت یه کمی نگهش داشته باش که کیر اون داخل خوب جاشو پیدا کنه و کون منم بهش عادت کنه .. اون وقت نرم نرم می تونی دزشو زیاد کنی .. وقتی سر کیر پرهام و یه سانت بعد از اونو توی کونم حس می کردم توی دلم می گفتم حقته پژمان که این جوری باید برم زیر کیر یکی دیگه . شوهر دارم و باید برم به یکی دیگه کون بدم ؟ آدم دردشو به کی بگه . به آدم می خندن . چه جوری می خوای جواب پس بدی . یک مرد در مقابل خواسته های زنش مسئوله باید تامینش کنه .. در همین فکرا بودم که حس کردم کیر برادر شوهرم بازم رفته جلو تر .. من نباید بذارم که اون حس کنه که سوراخ کون من خیلی نرم و روونه . -آیییییییی یواشتر .. چاله گیر آوردی ؟ این کیر که نیست تو داری . این تنه درخته .. تازه با این کون تنگ من .. یواش یواش .. من مردم ... این جور ادا در آوردنا حسابی به من لذت می داد و سر حالم می کرد . جووووووووون .. چه حسی داشتم . یه حس قشنگ زندگی حس این که از ازدواج خودم ناراحت نباشم و به شوهرمم منت نذارم که چرا کون منو نمی کنی . هر چند تا حالا به روش نیاوردم و از نیازم نگفتم . چون با این ادا و اصولی که در آورد حس کردم اگه از تمایل خودم برای کون دادن بگم بدون تر دید به من می خنده و من دوست نداشتم مضحکه دست اون شم . دلم می خواست به قسمتای دیگه بدنم غیر از کس دست بزنه تا کون دادن به من مزه بیشتری بده . اگه رو کس منم دست می زد که به اوج کون دادن می رسیدم ولی نباید اونو پررو می کردم . فاصله بین سوراخ کون و کوس یه دو سانته اون وقت اون فرو می کرد توی کسم و می گفت که اشتباهی رفته و حالا خر بیا و باقلی بار کن . پرهام بازم به کونم فشار آورد .. جوووووووون نصف بیشتر کیرشو کرده بود توی کونم . حس کردم یه بادمجون کلفتو کرده توی کونم . اون دفعه این کارو کرده بودم . جااااااااااان جااااااااااااان . کون دادن به شکلهای مختلف می تونست به من مزه بده . یکی این که دستمو برسونم به بیضه های طرف و این که به اون قسمت از کیرش که بیرون قرار داره دست بزنم و در مورد پر هام هم این کارو انجام دادم .دلم می خواست همون نصفه ای رو که کرده توی کونم با سرعت بیشتری حرکت بده . راستی راستی درد رو هم حس می کردم ولی نه مثل اون دفعه اولی که سه تا پسر تویه شب منو گاییده بودند . اصلا اون شب هیچوقت از یادم نمیره . چه شب لذت بخش و به یاد موندنی شد واسم . حالا هم همین طوره . دیگه حسرت نمی خورم از این که چرا ازدواج کردم . -پرهام جون یادت نره دو طرف کونمو هم نازش کنی . کمرمو شونه هامو می تونی ببوسی . داشتم دیوونه می شدم . نمی دونستم چرا دارم این قدر تخفیف میام .. ازش خواسته بودم که یه نموره ای هم به سینه هام دست بزنه . ظاهرا یادش رفته بود .. دیگه چیزی نگفتم . خودم دستامو رو سینه هام قرار دادم . در عوض اون دستاشو گذاشته بود رو کون من . حس می کردم کسم خیلی خیس کرده . و من اونو به هیجان ناشی از کون دادن ربط می دادم .... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۴۵

حالا دلم می خواست که یه جوری کسمم دست کاری شه تا منو به ارگاسم نزدیکم کنه .. ولی اینو از اون نخواستم . یکی از دستامو از رو سینه بر داشته اونو روی کس قرار دادم . حالا باید چند تا دست می داشتم تا می تونستم هر جور که دلم می خواد حال کنم . الان پاک گیج شده بودم . نمی دونستم دستمو کجا قرار بدم . -بیا جلو تر بیا جلوتر . نترس نترس . کیرتو قورت نمیدم .. زود باش .. .. طوری باهاش صحبت می کردم که وقتی سرمو بر گردوندم تا به صورتش نگاه کنم به طرز عجیبی که تا به حال سابقه نداشت نگام می کرد . مثل این که انتظار نداشت این جوری صحبت کنم . -فشارش بده بذار دردم بیاد . خیلی وقته به کونم کیر نرسیده .. آخخخخ .. خواهش می کنم .. اووووووففففففف حواست باشه ها .. من به این زودی سیر نمی شم . -خیلی جالبه اگه دیر سیر میشی و خیلی هوس داری چرا این قدر دیر به من جواب دادی -این دیگه به خودم مربوطه . ببینم تو اگه زن بگیری و اون بخواد به تو خیانت کنه و بکنه با هاش چیکار می کنی . دوست داری اینکارو بکنه ؟ -نه گردنشو خرد می کنم نمی ذارم نفس بکشه .. -خب حالا همین شرایط برای داداش تو هم هست . من تا می تونستم سعی خودمو کردم که دیگه هر چی رو می خوام از اون بگیرم نمی ده دیگه میگی چیکار کنیم . .. چقدر تو حرف می زنی پسر -آتنا جون تویی که همش داری حرف می زنی -حالا رو حرف من حرف نیار دیگه . بذار این لحظات بهمون خوش بگذره . جووووووون .. این طور که معلومه تو باید تجربه کون کردن رو داشته باشی . تکنیکات حرف نداره . -آتی جون .. غلط نکنم تو باید مربی کون دادن دخترا باشی .. -ای شیطون .. ببین پسر اونجایی رو که بیرونه یه خورده چربش کن ..می خواستم بگم از خیسی کس من بگیر و بمال رو کیرت که در جا چفت دهنو بستم . من نمی دونم چرا هر حرفی و کاری که در این ناحیه پیش میاد به کس ختم میشه و این پسرا درسته که تشنه کون کردنن ولی خب وقتی یک زن عبور آزاد به تورشون می خوره می خوان یه دلی از عزا در بیارن و لی نه , من به غیر از شوهرم به هیشکی کس نمیدم . بهش خیانت نمی کنم . ..جوووووووون به این میگن وفا داری . بقیه اش تقصیر خودشه . برادر شوهرگل اون قسمت بیرونی کیرشو با کرم چربش کرد و همون قسمتو به داخل فشار داد . اینم یک تکنیکی بود واسه خودش که شاید عقل هر جنی بهش نمی رسید . هر چند کس خل بازی بود ولی حس کردم کیرش پیشروی کرد و بیشتر به دل کونم نشست . -اووووووفففففف پرهام چه کیریه .. حالا درد کمتری دارم با لذت بیشتری .. بکش عقب .. دوباره بده جلو .. می خوام مغز کیرت رو مثل این چند دقیقه توی کونم احساس کنم . محکم بزن .. بگو چی می بینی . خیلی گنده هست .. دوست داری آبش کنم ؟ -تو رو به جون داداش پژمان این کارو نکن . من عاشق این کونم زن داداش . نوکرتم . دست و پاتو می بوسم -حالا نمی خواد دست و پای منو ببوسی . همون کونمو ببوس کافیه . یه خیلی .. یه دنیا باید بهش حال بدی .. بکن منو دیگه .. به این کیر تنبلت بگو حرکت کنه . چقدر من سختی بکشم . پرهام جون بگو چی داری می بینی برام تشریح کن . اصلا یه ذره بین بذار جلو چشت این کیری رو که فرو کردی توی کونم و اون حالتی رو که در اثر تماس کیر با سوراخ کون من پیدا شده واسه من تشریحش کن . -آتی جونم . ذره بین نمی خواد همین جوری کاملا معلومه .. -کیف می کنی ؟ تنگی رو داری ؟ ..کلمه تنگی روکه به کار بردم به یاد حرفای پژمان افتادم که می گفت چه کس تنگی داری ..من فکر می کنم در حال حاضر کسم تنگتر از کونم باشه .-جووووووووون .. فدای کون تنگت .. حرف نداره . خودم نوکرتم . یه فدایی داری اونم منم . -قربونش میشی پرهام ؟ -با سر میرم توش . -داداش تو با سرمیره توی سوراخ جلوم , تو هم با سر برو به سوراخ پشت . دو تایی تون با هم رقابت کنین . -من به هر سوراخی که بگی میرم . خیلی تنگه با اینکه .... حرفشو پس گرفت . وروجک می خواست بگه با این که کونم خلافی زیاد داشته هنوز تضمینیه . هی هی .. اگه شیطان آدم بشه این مردا آدم بشو نیستند . ولی همه شون این جوری نیستن. هرکی هم به پاس و پست من می خوره یکی مثل همین کس خل در میاد . وقتی پشت و کمرمو می بوسید دیگه ساکت شدم و چیزی نگفتم چون به شدت داشتم حال می کردم ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۴۶

نوازشم کن .. همبن جوری خوبه . برادر شوهر شیطون من . اگه به داداشت نگفتم ..یه آشی واست نپختم .. با یه کون جنبونی خیلی آروم اونو از این رو به اون رو کرده بودم . -نکن .. نکن .. واااااااایییییی آتنا -کوووووووووفت همینو مگه نمی خواستی؟ .. جفت گوشاتو می کشم رو همین لوستر آویزونت می کنم . باید منو بکنی .. هنوز کونم سیر نشده .. آتنا به این نون و ماستها سر حال نمیشه . فکر کردی کردن کون آتنا کار آسونیه ؟. کیر می خواد تا حریف این کون من شه . دیدی که داداشت نتونست و نخواست عقب نشست و اما کون آتنا همچنان می جنگه . حریف می طلبه . -خودم حریفشم زن داداش نوکرشم .. -پس بزن .. بجنگ بکش . کیر می خواد این کون . سیرم کن . اگه ببینم به درد من نمی خوره دیگه امکان نداره ازش کمک بگیرم ..وووووووویییییییی داغ شدم داغ شدم -زن داداش حرف مرد دیگه ای رو نزن .. دیدم که نباید پیش این دیوونه سوتی داد . تازه کجا بود که کیر دیگه ای به این راحتی ها نصیبم شه ولی راستش پر هام با این کبری که توی کونم کرده بود در واقع برای من شده بود مقعد صاف کن یا همون جاده صاف کن که با اعتماد به نفس بیشتری بنونم به اونایی که به این کون توجه دارن چراغ سبز نشون بدم . ولی یه زن باید خیلی مراقب کارایی باشه که انجام میده .وقتی که می خواد سر شوهرش کلاه بذاره باید فکر کنه که داره روی مین راه میره . شش دانگ که سهله شصت دانگ حواسش باید جفت باشه .. ولی از همون هوس خودش ضربه می خوره . ای امان از روز گار . مثل آدمای تازه از کویر در اومده و به آب رسیده مگه دل داشتم از کیر پرهام دل بکنم .؟ ولی این نامرد هرچند دقیقه یه بار یه دستی روی کسم می کشید . اوایل خودمو جمع و جور می کردم و چند بار هم زدم به پشت دستش .. ولی آخرای کار دیگه یه خورده شل شدم و گذاشتم که با کس ور بره . عیبی نداره تا خودم ازش نخوام که فرو کنه توی کسم موردی نداره . همون قدر می خواستم که فرو کنه توی کونم و اونم این کارو به خوبی انجام داده بود . در عوض با کف دستش وقتی کسمو فشارش می داد دوست داشتم کیرشو هم توی کونم فشار بده .. -آخخخخخخخخ داداششششش داداششششششش .. می خاره می خاره --اوووووووههههههههه زن داداش کسسسسسست می خاره با کونت ؟.. -هر دو تاش هر دو تاش .. ولی کسمو با همین انگشتات بمالون .. با کیرت کونمو بکن .. عضلات مقعدم دور کیرش در حال پریدن بود .. -بیشتر بکن .. کونم می خواد می خاره .. چه بد عادتی کرده بود این کون من . زنی مث خودم ندیده بودم که این قدر عاشق این باشه که خارش کون و سوراخ کونش با کیر گرفته شه .. اخ پژمان شوهرم ببین چقدر تو رو دوست داشتم که تا حالا مقاومت کردم . خیلی بدی بد جنسی .. نخواستی این کونی رو که آرزوی هر کیریه .. نخواستی . آخخخخخخخخخ داشتم از حال می رفتم و پر هام هم این سستی و شلی منو که دیده بود سرعت دستشو روی کس من زیاد تر کرد . توی دلم گفتم کور خوندی فکرکردی من بهت کس میدم از این خبرا نیست این مال شوهر جونمه .. نامرد سلیقه اش نمی گرفت کونمو بکنه .. حس کردم دارم می رسم به یه جایی که اون آخراشه .. انگشتشو کرده بود توی کسم ..وووووووییییییی من بمیرم . این جوری که اون انگشت فرو کرده بود توی کسم چه فرقی با گاییده شدن کسم توسط کیر می تونست داشته باشه .. ولی گذاشتم این کارو بکنه .. دلم می خواست کسم انگشتشو گاز می گرفت و بهش می گفت دست خر کوتاه ولی دیگه کار از کار گذشته بود . اون به سرعت انگشت درازه شو فرو می کرد توی کسم و می کشید بیرون و من مرتب ازش می خواستم که کیرشو تا عمق بیشتری از کونم بفرسته .. بفرسته جلو تر -آخخخخخخخخخ .. بزن .. جررررررم بده .. داداشششش داداششش .. وااااااایییییی نفسم کونم ..اووووووههههههه کسسسسسم .. آوردی ..آوردی ... آوردیییییی -دیدی آتنا گفتم اگه با کست ور برم راحت تر و زود تر ارضا میشی و بیشتر حال می کنی ؟ اگه دوست داشته باشی می تونم با کیرم کست رو هم بکنم .. -آخخخخخخخخخ ساکت داره میاد آب کسسسسم داره می ریزه .. تو فقط کونمو بکن .. جوووووووووون ..جوووووووووون ... من ارضا شده بودم . پر هام با این که از کردن کونم خیلی حال کرده بود ولی خیلی دوست داشت به من ثابت کنه که ور رفتن با کس من عامل مستقیم ار گاسمم بوده ولی من بهش می گفتم که کون دادن منو ارضام کرده .. در واقع دو تابی در هم اثر داشتند و من و اون داشتیم لجبازی می کردیم . نمی خواستم از موضع خودم عقب نشینی کنم و آخرشم بهش کس ندادم . ..... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۴۷

بعد از رفتن پرهام یکی دوبار رفتم به این فکر کنم که ای ای ای ای ای ..این چه کاری بود که کردی آتنا .. در حق شوهرت نامردی کردی . رفتی به برادرش کون دادی .. شوهر به این خوبی .. کمی که فکر کردم دوباره سر خودم داد کشیدم و گفتم بس کن آتنا حالا که کونتو دادی و خوب سیر شدی و تا یه مدتی شارژشارژی و بلای جون شوهرت نمیشی تازه فیلت یاد هندوستون افتاد ؟ اون موقع که زیر کیر پرهام داشتی حال می کردی وجدان بیدارت کجا بود ؟ خلاصه با این افکاراولین باری که بعد از کون دادن به پر هام با شوهرم سکس داشتم یکی دوبار که اون انگشتاشو می کشید روی سوراخ کونم یاد دستای داداشش افتادم که وقتی به کونم می چسبید ولش نمی کرد .. اووووووووهههههه چیکار داشت می کرد شوهرم . زبونشو از پشت گذاشته بود روی کسم از زیرکس تا بالاشو می کشید و ول می کرد ..گاهی در انتهای ول کردنا نوکش می خورد به سوراخ کونم و اوووووفففففف چه هیجانی داشت . آتیش زیر خاکسترو داشت روشن می کرد . از یک معتاد هم بد تر شده بودم . با این که شوهر گلم با کردن کسم یه حال جانانه بهم داد ولی حال تکمیلی رو دیگه نتونست و طبق معمول نخواست که بهم بده . از سکس یا اون لذت برده بودم ولی یه خماری خاص داشتم .. بغلش کردم و سر تاپاشو غرق بوسه کردم . -عزیزم خیلی دوستت دارم . اون دفعه هم گفتم خجالت نکش .. سختت نباشه .. کون آتنا رو می تونی جرش بدی . تحمل من زیاده .. اگه دوست داری برم کرمو بیارم بکنی توی کونم . -آتنا جونم .. چند بار بگم اولا نمی خوام اذیت شی .. بعد این که این کار اصولی و بهداشتی نیست .. ...نخیرم ...این مرد آدم بشو نبود . ناز شست داداشت که رو هوا زد . به این میگن مرد .. دیگه جان به فدای تو برادر و مرامتو عشق است اینا همه کس کلک بازیه . اینجا کیر مرد وکس زنه که تصمیم می گیره . روی این پرهام دیگه باز شده بود و وقت و بی وقت می خواست خودشو پلاس کنه .. -پسر مگه تو کار نداری .. مثلادر فرش فروشی بابات کار می کنی .. به بهانه جنس گاهی نیم ساعتی رو میومد و یه معامله ای با این جنس می کرد و می رفت . پدر شوهرم گاهی از دستش کلافه می شد . ولی حقا خیلی با حال کونمو می کرد . سنگ تموم میذاشت تا واسه دفعه بعد سریع تر دعوتش کنم . اوایل هر روز میومد که ازش خواستم یه روز در میون بیاد . -پسر تو یه غذایی رو که خوردی صبر نمی کنی که سیرشی دوباره بخوری ؟ اینم همینه دیگه . تازه من دو سرویسه می خورم . یه وقتی دیدی ترش کردم پس افتادم . تازه این جور میای و میری بابات مشکوک میشه . هر وقت سرش داد می کشیدم نقطه ضعف منو می دونست .و فوری سرشو میذاشت لای کون من و زبون زدن یه سوراخ کونمو شروع می کرد . بعدش انگشتشو می ذاشت روی سوراخ و به صورت دایره دور حلقه و روی مقغد رو می گردون .. زبونشو میذاشت روی سوراخ کون .. گاهی بغلش می زد و اونو می بوسید .. لای پا و کون و سوراخ کس منم همه جا رو دست مالی کرد و سوراخ کونمو لیس زد . چقدر دوست داشتم لباشو بچسبونه به کونم .. وقتی که این کارو می کرد کونمو رو لباش حرکت می دادم .. گاهی هم برای شل کردن عضلات کونم از لیدو کائین استفاده می کرد .. راستش من دوست نداشتم زیاد دوپینگ کنم و به این کار عادت کنم . دلم می خواست به صورت خود جوش کون بدم . خودکفا باشم ... دیگه پر هام کاری کرده بود که وقتی من می رفتم به مهمونی ها و پسرا و مردای دیگه ای رو می دیدم که به طرز خاصی بهم نگاه می کنن هیجان زده می شدم . شیطونو لعنت می کردم که وسوسه نشم . قبل از ازدواج عاشق تنوع طلبی بودم . خیلی زود دوست پسرامو عوض می کردم . وحالا هم با این کاری که پر هام انجام داده بود دیگه بازم اون روحیه سابق رو در خودم حس می کردم . اون روحیه ای که به دیدن مرد به هیجان بیام . لذت می بردم از این که می تونستم بقیه رو افسون کنم .. اما این پر هام خیلی زاغ سیاه منو چوب می زد . باید مراقب می بودم که بهونه به دست این برادر شوهرم ندم . دیگه حسابی خسته و عصبی ام کرده بود . در خودم می دیدم که بتونم بازم دوست پسرای دیگه ای پیدا کنم . پرهام راه رو برای من هموار کرده بود ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۴۸

چند روز بعد از همه این جریانها پژمان و خونواده اش رفتن سفر زیارتی .. من چون با اونا ثبت نام نکرده بودم ویک دفعه پیش اومده بود ازشوهرم خواستم که به فکر من نباشه و من یا از آرش داداشم می خوام که شبو بیاد پیش من باشه یا این که خودم میرم خونه پدرم . تازه پر هام هم با اونا رفته بود و من یه مدت کلا باید توی خماری می موندم .دیگه ناشکری کردن هم همین دردسرا رو داره دیگه.. نه تنها کون هم نمی تونستم بدم از کس دادن هم افتاده بودم .گاهی هم به این فکر می افتادم که یکی رو بیارم تو خونه مون ولی بعد از این فکر منصرف می شدم چون زندگیمو دوست داشتم و این ممکن بود خیلی خطرناک باشه .. ولی اگه یه جایی پیدا می شد که می تونستم برم اونجا و حال کنم بد نبود .. خسته شده بودم از بس در تنهایی های خودم فیلمهای آنال سکسو می دیدم و حسرت می خوردم که چرا جای هنر پیشه زن این فیلمها نیستم . دهنم از تعجب وا می موند وقتی می دیدم کیر های به اون کلفتی و درازی میرن توی کون و خیلی ها شون هم تا ته میرن داشتم شاخ در می آوردم . آدم فکر می کرد این کیر ها تا ناف این خانوما هم می رسه . کف دستمو بی اختیار می ذاشتم لای پام و با حرکاتی سریع و رفت و بر گشتی کس و کونمو با هم می مالوندم . این جوری جز این که حسرت خودمو زیاد کنم تاثیری نداشت . رفته بودم واسه خودم لباسای زیر بگیرم که سحر رو دیدم . چه تیپی به هم زده بود . با دو تا پسر داشتن با هم می رفتن .. پسرای خیلی سوسولی هم نشون می دادن . خیلی هم خوش تیپ بودن . چاک سینه شون باز بود و خیلی هم به تیپشون می نازیدن . یه مانتو کوتاه پام بود که دوست داشتم رونهای تپل و کون بر جسته ام حسابی توی دید باشه . حالا که نمی تونم کون بدم بذار مردا حسرتشو بخورن و با حال ندادن به اونا و دل سوزوندنشون خودمم حال کنم ولی می دونستم دل منم می سوزه -سحر جون خوبی ؟ .. از پسرا عذر خواست و منو به گوشه ای کشید و گفت خوش به حالت دختر راحت شدی شوهر کردی و رفتی . ولی من هنوز باید به دنبال این دوست پسر و اون دوست پسر باشم -اتقاقا من می خواستم به تو بگم که خوش به حال تو سحر که از دواج نکردی . حالا خیلی راحت می تونی به هر کی که بخوای کون بدی ولی ما باید منت شوهرمونو بکشیم که بیاد و فرو کنه توی کون ما . -ولی خوش به حالت سحر ..نزدیکه من خودمو وا بدم . چند بار هوس داشتم که کیرشونو فرو کنن توی کسم . ولی نمیشه .. نمیشه .. فردا پس فردا واسه از دواج میفتم دردسر .. -شوهر کن -کو خواستگار درست و حسابی دختر دایی .. الان اگه بخوای خرج مردا رو هم بکشی بازم پیدا نمیشه . شانس آوردی .. ببینم جا داری که من و دوستام این دو تا پسر گل بشینیم با هم گپ بزنیم ؟ -فقط گپ ؟ -خب ممکنه دو تا ماچ و بوسه هم باشه ؟ -فقط ماچ و بوسه ؟ -ممکنه هوا گرم باشه لباسای رومونو در آریم ... -دیگه بقیه شو نگو که من تا آخرشو رفتم .. -اگه بخوای می تونی تا آخرشو بری ؟.. -یعنی چه .. یه اخمی بهش کردم که جا رفت . طوری که یک زن وفا دار هم همچه اخمی نمی کرد -آتنا جواب منو ندادی .. جا داری ؟.. گفتم نه .. ولی اون دو تا پسر که یه چند متری رو با من فاصله داشتن با پررویی به من زل زده بودند . نگاه این جور آدما رو می شناختم . یکی شون که به کونم زل زده بود . یکی دیگه هم که دستشو گذاشته بود رو کیرش و به من لبخند می زد . پررو بی ادب ملاحظه منو نمی کرد فکر مردمی هم که از کنارش رد می شدن نبود .. یه لحظه به این فکر کردم که همین سحر خیلی به دردم خورده و این از انسانیت به دوره که من اونو کمکش نکنم ..-سحر می تونم یه کاری برات بکنم . فقط این که از این دو تا پسر خوشم نمیاد .. دوست ندارم بیان توی اتاق خوابم .. سر و صدا هم زیاد نمی کنین یه وقتی در و همسایه ها خبر دار میشن زشته ... سحر گفت باشه باشه قبوله .. و تو همون خیابون خودشو آویزون گردنم کرد و چند بار پی در پی منو بوسید . خلاصه به احترام سحر اون شب شام درست کردم و البته از اونا فاصله گرفتم . با این که خارش های شدیدی رو سر مقعدم حس می کردم و موجهای هوس رو دور و بر کسم ولی سعی کردم که اون شب بر نفس خودم غلبه کنم .. اصلا اعتنایی به این نداشته باشم که در پذیرایی چه خبره .. خوشبختانه نفر دیگه ای بهشون اضافه نشد . چون من از سحر خواسته بودم که غیر این سه تا یعنی خودش و اون دو تا پسر کس دیگه ای نباشه .. رفتم به اتاقم و دراز کشیده .. هدفون گذاشتم به گوشم و شروع کردم به دیدن فیلمهای سکسی که فقط سکس مقعدی رو نشون می داد .. کسمم خیلی خیس کرده بود .. یه خورده دچار استرس شدم از این که نکنه یکی درو باز کنه منو ببینه .. رفتم درو از داخل قفل کنم . گفتم یه نگاهی بندازم ببینم چیکار می کنند . .. یه دوسانتی لنگه درو باز کردم .. وووووووییییی سه تایی شون رسیده بودن به فینال کار ... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۴۹

صحنه خیلی هیجان انگیز بود . مخصوصا اونجا که کیر یکی از پسرا تا یه قسمتی رفته بود توی کون سحر و اون همچنان جیغ می کشید .و من تعجب می کردم اون به خودش می نازید که این همه کون داده ولی چرا در مقابل یک کیر معمولی و کمی چاق تا این حد نقطه ضعف نشون می داد . ولی چه استیل قشنگی رو از اون دور می دیدم . که بیشترش مربوط می شد به اون کیر چاقالویی که رفته بود توی کون سحر .. -آخخخخخخ ایرج ..ایرج یواش تر . .یواش تر .. من دارم می سوزم . جر دادی .. جر دادی دیگه نمی تونم بشینم .. یواش بکن .. -سحر تو اون دفعه هم حالمو گرفتی بهت گفتم اگه جنبه شو نداری خیرشو خوردیم .. اون یکی پایینی هم اسمش بود تورج . کیرش در حال وول خوردن روی کس بود . یک لحظه به نظرم رسید که کیر رفته توی کس .. نههههههه سحر که به من گفته بود دختره . خوب که دقت کردم دیدم فقط سر کیر رفته توی کس . ولی عجب ریسکی کرده بود این تورج خان و عجب صبری داشت این سحر که تا این جای کار میومد و هنوز هم دختریشو حفظ کرده بود . دستم رفته بود رو لاپام و با جفت سوراخای کون و کسم بازی می کردم . زمان چه زود می گذره .. عمرآدمیه . مثل یه چشم بر هم زدنی می گذره . انگار همین دیروز بود که قهرمانانه رفتم جلو .. خواستم به پسرا نشون بدم که من می تونم . من هستم . در واقع یه ضد حال به سحر و مونا هم زده بودم . نمی خواستم این کارو بکنم ولی می دونستم که این جوری میشه . همون زمینه پیشرفت منو در امر کون دادن فراهم کرد و اگه یه ترقی و پیشرفتی در این زمینه داشتم شروعش از همون روزاست . حس کردم که حالا هم دوست دارم که قدرت خودمو نشون بدم . حالا هم می خوام نشون بدم که هیشکی مث من نمی تونه به پسرا حال بده . آخ کاش به این زودی از دواج نمی کردم . کاش اصلا از دواج نمی کردم . خودمو گرفتار کردم . خیلی از زنا و دخترا و حتی مردا بر این باورند که زن وقتی که از دواج می کنه خیلی راحت تر از زمان مجردی خودش می تونه دوست پسر بگیره و لذت ببره . چون دیگه این استرس رو نداره که مثلا بکارت خودشو از دست بده . رفتم سر جام دراز کشیدم . داشتم به این فکر می کردم که اگه بخوام از این فرصت به دست اومده استفاده کنم اون پسرا چی فکر می کنن ؟ خود سحر چی فکر می کنه .. الان هیچ مزاحمی ندارم . چه لذت بخش میشه ! دیگه تماشای فیلمهای سکسی و این که کیر های کلفتی رو ببینم که حلقه کونو شکافته و رفته توی کون و بعضی وقتها تا ته هم میره بهم حال نمی داد . دوست داشتم خودم کننده کار باشم و حال کنم . همون کیر تا ته بره توی کونم .. یه تی شرت و یه دامن آزاد و گشاد تنم کردم . منتظر بودم که سحر یه جیغ دیگه بکشه .. خوشبختانه ایرج کیرشو محکم به کون سحر فشار داد و صداشو در آورد . من مثلا سراسیمه درو باز کردم رفتم وسط اونا .. -واااااااییییییی ببخشید مزاحم شدم . یه لحظه سحر جون جیغ کشید ترسیدم . سرمو انداختم پایین .. -ببخشید . من برم .. ظاهرا سحر کرم منو فهمیده بود . آخه با هم چند تا مجلس اشتراکی رفته بودیم . کیر از توی کون یکی بیرون کشیده می شد و توی کون اون یکی فرو می رفت . تا حدود زیادی نسبت به هم شناخت داشتیم . -آتنا همین جا بمون . بمون .. کمکم کن . دردم گرفته . کونمو جر داده .. خیلی کار می کردی که کیرای کلفتو تحمل می کردی .. حالا که دیگه از دواج کردی و دور این کارا رو قلم گرفتی -سحر این حرفا چیه .. چرا آبرومو پیش این دو تا آقا پسر با درک و شعور می بری . تورج : خواهش می کنم آتنا خانوم . ما این مسائلو درک می کنیم . اگه این جور باشه ما الان باید از خجالت آب شیم . ولی دیگه ساخت بدنی انسان و نیاز های اون ما رو به هم پیوند میده .. -سحر جان اگه کار نداری من دیگه برم شما راحت باشین .. سحر دستمو کشید ..-کجا میری دختر دایی . بمون تو قوت قلب منی . تو با این که سوراخ کون تنگی داری ولی نمی دونم چه جوری بود که قلق کیر ها رو داشتی و می تونستی سوراخت رو با اونا هماهنگ کنی -زشته سحر .. بذار من برم شما راحت باشین .. ایرج : اتفاقا شما که تشریف دارین ما راحت تریم . سحر جون راست میگه ..تو باید بهش قوت قلب بدی .. ای کاش تجربیات خودت رو یه جوری بهش دیکته می کردی .. -فعلا دیکته کردنی نیست -پس چه جوریه آتنا خانوم .. -راستش چی بگم در عمل باید نشون داد .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
صفحه  صفحه 5 از 22:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  ...  22  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

زنی عاشق آنال سکس


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA