ارسالها: 3650
#53
Posted: 3 Jun 2014 23:02
زنـــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس 52
-اونی که فنی کار باشه و بدونه چیکار کنه کونش درد نمی گیره . منم همین طورم دیگه .. ولی اگه بخوای به طرز وحشیانه ای باهاش برخورد کنی کون فیل هم اگه باشه دردش می گیره . از این حرف خودم تعجب کرده بودم . تورج هم زیر من دراز کشیده بود .. گفتم باشه یه خورده کیرشو به کسم بماله که وقتی دارم کون میدم بیشتر حال کنم . به سحر نشونی فیلمی رو که تو اتاقم بود داده و گفتم بره بیاره تا با هم اینجا ببینیمش و هیجانمون بیشتر شه . انگار کار از آموزش گذشته بود و این آقایون هم به خوبی می دونستن چی به چیه . لحظاتی بعد به فیلمی داشت نشون داده می شد که دو تا کیر رفته بود توی کون و یک کیر هم وارد کس شده بود. زنه هم چقدر خوشگل بود و پوستی سفید و چشایی آبی داشت و موهایی طلایی و اصلا خیلی ملوس و خوش اندام بود ولی اون سه تا کیر کلفت هر سه تاشون سیاهپوست بودند . جز این که حس و حال من یه جوری شه تاثیر دیگه ای نداشت . اون قسمت کس که هیچی ولی هیجان من به خاطر قسمت کون خیلی زیاد شده بود . حس کردم که از اون زنه خیلی عقبم که اون تونسته دو تا کیر رو توی کونش جا بده . پیش این پسرا احساس قدرت می کردم و باید قدرت خودمو بیشتر از اینا نشون می دادم . باید بهشون ثابت می کردم که هم کون آتنا تکه .. هم آتنا کونی تکه .. دل تو دلم نبود . نمی دونستم چه حس و حالی پیدا می کنم . یکی دوبار یه طور آماتوری جفت کیر توی کون رو تجربه کرده بودم و.لی خب یه درد عجیبی داشت و اونا زیاد نمی تونستن در کون من مانور بدن خلاصه برای رو کم کنی بود و این که به دخترای دیگه ثابت کنم که آتنا رو دست کم نگیرن این کارو دوست داشتم . هر چند یه سری به من گفتن تو کون گشادی . چشم دیدن بالاتر از خودشونو نداشتن .. حالا باید دو تا کیر با تحرک بیشتری نسبت به اون روزا توی کون مانور می دادند که هم خودم راضی باشم هم این پسرا . سحر متوجه ابن مکث و تغییر حالت من شده بود . -عزیزم چیه آتنا اتفاقی افتاده ؟.. -نمی دونم . خودمم نمی دونم که می تونم یا نه -تو می تونی نمی دونم چی می خوای و از چی صحبت می کنی ولی تا حالا هر بار که خواستی تونستی . بی خیالش شو از زندگیت لذت ببر همون کاری رو که دوست داری و دلت می خواد انجام بده ......... پس اونم موافقه با این که این دو تا کیر بره توی کون من . بیچاه کیر تورج بلا تکلیف اون بیرون سر گردون بود و خیلی هم جالب می شد . دو شمشیر در یک غلاف .. نفس عمیقی کشیده و تصمیممو گرفتم .. -تورج بذارش تو .. بذار .. راستش من اینجا رو اشتباه کرده بودم . از بس غرق در عالم و نیاز های خاص خودم بودم حس می کردم که دنیا هم در اون لحظه برای من بسیج شده و همه می دونن که من چی می خوام . -بذارش تو معطل نکن ..-آتنا خانوم ... -زود باش .. نمی خوام از اون زن عقب بمونم .. یه لحظه حس کردم کیر تورج ازلاپام فاصله گرفته و لحظه بعد اونو در بدنم حس کزدم واااااییییییی چقدر کیف داشت و آتیشم داد .. چقدر راحت تا ته رفت .. منم کس خل شده بودم . اگه کس خل نبودم که این قدر راحت کس نمی دادم . تورج کیرشو کرده بود توی کسم اونم تا ته رفته بود .. با چه شدتی هم ضربه می زد و هم دستای اون و هم دستای ایرج کونمو در چنگ خودش داشت . از حرکت کیرش داخل کس لذت می بردم ولی اعصابم به هم ریخته بود . من نمی خواستم این طور شه . من نمی خواستم کسمو به غیر شوهرم به مرد دیگه ای بدم آخه اون تامینم می کرد . اگه کون می دادم واسه این بود که اون کونمو نمی خواست .نههههههه -تورج من بهت چی گفتم .. -من دستورو انجام دادم . خودمم تعجب کردم .. نزدیک بود اشک از چشام جاری شه ولی تورج نذاشت که این اتفاق بیفته . خواست به من نشون بده قدرت کیر خودشو .. -من دوست داشتم دو تا کیر با هم بره به یه جا بره توی کونم .. حالا گذاشتیش دیگه .. سحر : آتی جون منم این طور فکر کردم که تو به تورج گفتی که بذاره توی کست و خودت هم که با من صحبت می کردی من این طور برداشت کردم . طفلک تورج تقصیری نداره . حالا که فرو کرده توی کست هم خودش داره حال می کنه و هم تو نگو خوشت نمیاد نگاه کن چقدر خیسی روی کست نشسته ؟ درسته که تو با کون دادن خیلی حال می کنی و لذت می بری ولی کس دادن هم صفای خودشو داره کاش من جای تو بودم و اینا الان کس منو می کردن . هیچی نمیشه مجبورم شوهر کنم تا مث تو شم و بتونم آزاد با هر کی که دلم می خواد باشم -ولی سحر اگه پژمان با من اون رفتارو نمی داشت و حاضر می شد که کونمو بکنه من امروز این جا نبودم .. تورج و ایرج به حرکت کیری خودشون ادامه دادن . خواستن که این جوری به غائله خاتمه داده منو ساکت کنن که موفق هم شدند . سحر هم اومد از پهلوی من و کنار باسن گردنشو طوری کج کرد که زبونشو به کیر تورج اونم وقتی که از کسم داره میاد بمالونه و کیرشو , خیسی هوس منو لیس بزنه .. .. ادامه دارد ... نویسنده .... ایــــــــــــــــــــرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#54
Posted: 6 Jun 2014 13:04
زنـــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس 53
حالا من چیکار کنم سحر! دوست داشتم دو تا کیر بره توی یه سوراخ .. آخه من نمی دونم باید به کی بگم که نمی خواستم این طوری شه . سحر در گوشم گفت یواش تر این قدر آه و ناله نکن . این پسرا فکر می کنن تو کم آوردی خوبیت نداره .. آتنایی که کمر تمام کیر ها رو توی کونش می شکست که نباید این طور به دست و پا زدن بیفته . -به خاطر همون کون دادنهاست که دارم حرص می خورم می خوام همچنان یکه تازی کنم .. -تو هنوز هم بهترینی آتنا .. تو که عمدا نمی خواستی کس بدی .. -ببخشید خانوما مشکلی پیش اومده که دارین در گوشی حرف می زنین ؟ اینو تورج گفته بود .. ایرج یه لحظه کیرشو کشید بیرون و گفت من حالا می دونم این مشکل رو چه جوری حلش کنم .. تا رفتم سرش داد بکشم که واسه چی کیرت رو از توی کونم بیرون کشیدی که من تازه داشتم حال می کردم و از دستش هم خیلی ناراحت بودم یهو حس کردم که یه چیز دو چله ای داره توی کس من حرکت می کنه . اون کیرشو فرو کرده بود توی کس من .. اونو قرار داده بود کنار کیر تورج .. واااااااییییی نهههههههه -ایرج تو چیکار کردی .. -من هر چی آتنا جونم گفته رو گوش کردم .. گفته بودی که می خواستی دو تا کیر بره توی یه سوراخ و من هم همین کار رو انجام دادم . این جوری حالا فقط کیر تورج داره توی کس تو حرکت می کنه . واااااااااااااایییییییی من چقدر باید از دست این دو تا حرص بخورم . داشتم دیوونه ام می کردن . ولی به حرفم که فکر کردم دیدم حرف من کمی منحرف کننده بود و این بیچاره هم تقصیر نداره رفته ثواب کنه کباب شد .. -تورج ..ایرج جفت کیراتونو بکشین بیرون هر دو تا رو فرو کنین توی کونم . .. تورج : پس کس چی ؟ ما تازه داشتیم با کست حال می کردیم . -باشه اونم بعدا بهتون میدم . حالا که نجسم کردین .. دیگه تا آخرشم هر کاری دوست دارین بکنین .. خودم کردم که لعنت بر خودم باد . من به شما پسرا نگفتم که نمی خوام کس بدم و اینو فقط مختص شوهرم قرار دادم ؟ ایرج : شرمنده آتنا جون .. تورج : حالا این دفعه رو حال بده دفعه دیگه رعایت می کنیم .. اینا دیگه عجب پسرای پررویی بودن . هنوز این دفعه رو از گلوشون پایین نرفته واسه دفعه دیگه به دلشون صابون می زدند .. -تورج چون تو اون زیر دراز کشیدی اول تو کیرت رو بفرست که بره توی کونم . بعد ایرج از بغلش می فرسته بره .. با کف دستام کونمو باز و بسته اش کرده و دو تا قاچاشو به دو طرف یه چرخشی داده و گفتم پسرا این سوراخ تنگو می بینین من اگه بهش حس و هیجان بدم می تونم اون لحظه ای که شما دو تا کیر رو می فرستین داخل , عضلاتو کمی شل کنم و با این تکنیک خودم که از فکرم سر چشمه می گیره دو تا کیر رو یه جورایی قبولش کنم و دردم نگیره . این جوری داشتم بهشون می گفتم که اگه یه وقتی دو تا کیر رفت توی کون و آخ آخ من بلند نبود فکر نکنن که کون گشاد هستم .. دیگه یواش یواش داشت از یادم می رفت که کس دادم و حالم گرفته شد . تورج لباشو گذاشت رو لبام . کیرشو که خیلی دراز و کلفت شده بود به سوراخ کونم فشار داد ..-آخخخخخخخخ جااااااان تورج .. زیاد نفرست اون داخل که یه جا خالی هم داشته باشه برای ایرج که از بغلا بره توش .. در همین لحظه اون سه تا زدند زیر خنده .. نفهمیدم برای چی دارن می خندن .. حواسم از بس به این تکنیک بود .. سحر: آتنا چی گفتی .. با این که حواسم نبود چی دارم میگم ولی جملات اومد تو ذهنم .. منم خنده ام گرفت آخه گفته بودم که ایرج از بغلای کیر تورج بره توی کونم .. خلاصه اونم یه چند سانتی از بغل کیر تورج کیرشو کرد توی کونم .. -اووووووووفففففف .. حالا دارم حال می کنم . دارم لذت می برم . پسرا کونو دارین ؟ حال می کنین .؟ لذتو حس می کنین ؟ .. تورج از اون پایین راحت تر کیرشو توی کون من حرکت می داد . یه خورده ای مقعدم دردش گرفته بود . ولی با این حال تحمل می کردم . جوووووون .. -آخخخخخخخخ بچه ها دیدین .. من دو تا کیرو با هم تونستم توی کونم جا بدم . از این با حال تر نمی شد .. فقط کار خودمه . فقط منم که می تونم .. جوووووووون .. چه کیفی داره ! بازم بکنین منو .. اگه خوب حال بدین میگم منو از کس بکنین .. ایرج اگه می تونی تو هم یه حرکتی به کیرت بده حالش بیشتره ... ادامه دارد ... نویسنده ... ایــــــــــــــــــــــــــــرانی .
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#55
Posted: 10 Jun 2014 20:58
زنـــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس 54
با این که درد زیادی رو در کونم حس می کردم ولی لذت هم می بردم و از پسرا می خواستم که سریع تر به کارشون ادامه بدن ولی ایرج که نمی تونست زیاد توی کونم مانور بده .ایرج : آنی جون من داغ کردم داره میاد چیکار کنم .. تورج : منم همین طور .. -شماها حالا بچه کوچیک شدین ؟ اون وقت اگه آبتونو هم خالی کنین فکر کنم از اینی که هست قلمی تر شه .. باشه هر وقت دوست داشتین خالی کنین .. راستش منم خودم به هدفم رسیده بودم . ولی دیگه دو تا کیر داشت سوراخ کونمو از بیرون هم جر می داد . حالا چهار نفر برای هیجان انگیز تر شدن صحنه ها فیلم بازی کرده بودند . من دیگه نباید اونو پیاده می کردم . خلاصه همون تبرک گرفتن کافی بود . دیگه اونا فهمبده بودند که آتنا کونی ترین دختریه که در این منطقه وجود داره و این برام نعمتیه .. دو تایی شون همزمان کیرشونو توی کون من حرکت داده و یک آن چشای تورجو که اون زیر خوابیده بود دیدم که داره هوایی میره و از اون طرف ایرج هم به آخی گفت و دیدم دو تا کیر داره توی کون من وول می خوره .. -جااااااان پسرا واقعا که مردونگی تونو ثابت کردین .. آخبشششششش چقدر این کونم آروم گرفته .. ولی حسابی کون گنده شده بودم . داشتم به این فکر می کردم آیا راستی راستی یا این آب خوردن ها کون آدم گنده میشه یا نه . در هر حال که خیلی به من مزه داد . -حالا پسرا دونه به دونه کس منو می کنین . دیگه تا حدودی از اونا خوشم اومده بود . دلم می خواست بغلشون کنم و از روبرو کارشونو بکنن . دراز کشیدم تا یکی از اونا بیاد روم . ایرج اومد روم قرار گرفت . -ببینم پسر واست کیری مونده که فرو کنی توی کسم ؟-به این میگن ایرج خان . اگه آتنا کونش شهرت جهانی داره کیر ما هم نمونه هست . تورج از اون زیر صداش در اومد -البته پس از کیر تورج .. -پسرای نمونه حالا به نوبت یه حالی به این ملکه کونی ها میدین که ببینم این همه هارت و پورت که می کنین به کجا می رسین . ایرج تا حدودی راست می گفت . فکر نمی کردم بعد از اون آبی که توی کونم ریخته به این زودی تونسته باشه کیرشو سرپا داشته باشه ولی وقتی اون کیرشو کرد توی کسن حس کردم که شوهرم پژمان این کارو کرده .. توی دلم گفتم عزیزم پژمان جون باور کن من نمی خواستم این طور شه و این پسرا منو از کس بکنن . مقصر خودت بودی که منو وادار به کون دادن کردی و این قسمت کار هم نا خواسته بود . زیارتت قبول باشه که ما قابل نبودیم در جوار شما باشیم .. اولش نذاشتم ایرج منو ببوسه ولی بعدش حس کردم مزه کس دادن از روبرو و در حالت طاقباز اینه که لب روی لب قرار بگیره . حالا که من قبول کرده بودم شرایطو, دیگه باید تا آخرش با مرام می بودم .. بعد از ایرج هم تورج اومد رو کار . ایرج توی کسم خیس نکرد و هنوزم منو به ار گاسم نرسونده ازش خواستم که جاشو بده به تورج . حس کردم که تورج خیلی ماهرانه تر و فنی تر آدمو می کنه-اوهوووووویییییی بچه پررو .. با دهنم چیکار داری .. یه لحظه از این حرفی که زده بودم پشیمون شدم . به خودم گفتم آتنا تا حالا که رسم مهمون نوازی رو به خوبی به جا آوردی و تا می تونستی از این آقایون خوب پذیرایی کردی از ابن به بعدش هم تا می تونی مدارا کن تا با یه خاطره خوب از این جا برن . آخه ایرج کیرشو به دهن من فشار می داد و می خواست که من کیرشو ساک بزنم .. خلاصه بعد از این حرفی که زدم دهنمو باز کردم تا اون کیرشو فرو کنه داخل ولی دیگه حرکتی نکردم گذاشتم هر غلطی که دلش می خواد بکنه . یادم رفته بود یه تشکر و عذر خواهی هم از سحر بکنم که در واقع اون اومده بود این جا که حال کنه ولی من داشتم لذت می بردم . می دونستم که اونا بعد ازمن بازم مشغول میشن ولی شیره این دو نفرو کشیده بودم . ضربات محکم تورج که انگاری داشت پنالتی رو با آخرین زورش می زد منو سر حالم کرده بود . اون خیلی زود تر از شوهرم منو به مرحله ای رسوند که حس کردم دارم ارگاسم میشم .. می دونست چیکار کنه .. اتگشتاشو گذاشته بود روی سوراخ کونم .. اوووووخخخخخ همون جایی که دوست داشتم بیست و چهار ساعته کیر رو داخلش ببینم . همین کارش سبب شد که حس کنم همه جای بدنمو برق گرفته .. می خواستم جیغ بکشم ولی کیر ایرج بود توی دهنم . سحر هم اومده بود به کمک اونا . دهنشو گذاشت رو یکی از سینه هام .. حس کردم دارم می رسم به آخر خط . هیجان زده شده بودم . کیر ایرجو به شدت میک می زدم ... ادامه دارد .. .نویسنده ... ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#56
Posted: 13 Jun 2014 16:11
زنـــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس 55
داشتم از هوس آتیش می گرفتم . می خواستم جیغ بکشم صدام در نمیومد . نمی تونستم .کیر ایرج بود توی دهنم . کسم بیشتر از بقیه جاها داشت حال می کرد و داغ شده بود .. هر لحظه امکان داشت آب کسم بریزه روی کیر تورج .. فکر کنم یه علت حال کردن زیاد کسمم این بوده باشه که یه انگشت و گاهی دو انگشت تورجو توی سوراخ کونم حس می کردم .. کیر ایرجو به شدت میک می زدم . کونمو تکون می دادم . سحر هم به نوبت یه طرف سینه مو می خورد و میکش می زد و با دستاش قسمتایی از بدنمو که روبروش بود نوازش می کرد و گاهی هم چنگش می گرفت .. کیر ایرج نتونست خود نگه دار باشه در همون لحظه که حس می کردم آب کسم داره می ریزه و کونم یه لرزش خاصی پیدا کرده کیر ایرج هم با چند جهش پی در پی دهنمو از آب خودش پر کرد .. منم بی پروا و بی خیال واسه این که زود تر فضای دهنمو تمیزش کنم و بتونم چند تا جیغ بکشم آب کیرشو نوش کردم . به من لذت هم می داد . سحر سینه هامو به شدت میک می زد . اون متوجه شده بود که من در شرایط ارگاسم قرار داشته و به شدت دارم حال می کنم .-اووووووووووههههههه آتنا آتنا اگه بدونی کسم چقدر می خاره .. کسم چقدر هوس کیر داره .. خوش به حالت که می تونی راحت کس بدی . کی میشه منم حس کنم اون کیری رو که میره توی کس آدم و آدمو به اوج می رسونه . حس می کنه که دیگه از اون لحظه بهتر توی زندگی آدم نیست ... حرفای سحرو می شنیدم ولی کیر تو دهنم بود و حس و حالی هم نداشتم که جوابشو بدم . وقتی کیر ایرجو از دهنم در آوردم دیگه از حال رفته بودم خودمو انداختم زمین .. طاقباز کرده بودم و پاهامو دادم هوا .. -تورج یه جایی رو آبش بده هر جا عشقته توش آب بریز . کونم کسم هر دو تا شون تشنه بودن و آب می خواستن . اون لنگامو انداخت رو شونه هاش و این بار حس کردم که بیشتر از لحطاتی فبل دلم می خواد که آبشو خالی کنه توی کسم . تشنه بودم و طالب کیر اون . اونو می خواستم . بدنم نیاز داشت . وقتی پاهامو انداخت رو شونه هاش و بدنمو جلوتر کشید و در هر ضربه کیرش به کسم زیر کونش به زیر کون من می چسبید حس می کردم که یه دنیا لذتو داره واسم به ار مغان میاره .. چه خوب شد امشب از اینا دعوت کردم که بیان خونه مون . حداقل تا ده دوازده روز دیگه خودم بودم و خودم . -تورج زود باش من تشنمه ..بریز توش .. چقدر تو عاشق کسمی .. شاید اونو تنگ تر از کونم حس می کرد ولی چیزی بر زبون نمی آورد . -اوووووووویییییی آتنا .. سوختم .. داغ شدم .. -ایرج بیا این طرف . کیرش شل و ول شده بود ولی همونو گرفتم تو دستای خودموو باهاش بازی می کردم . وقتی هم که تورج پس از چند ضربه منی داغشو ریخت تو کسم من از هیجان با آخرین نیروم به کیر ایرج فشار آوردم طوری که از درد فریاد می کشید .. -چه خبرته ایرج آخه من هوس دارم .. تورج : اوووووهههههه چقدر سنگینم کرده بودی .. ایرج همین جور داشت از درد کیر می نالید که تورج بهش گفت چه خبرته ! مگه تخماتو کشیده ؟ خلاصه خیلی بهمون خوش گذشت . رفتم که بخوابم و اون سه تا رو به حال خودشون بذارم مگه خوابم می گرفت ؟ از جام پا شدم و تا صبح چهار تایی مون با هم حال کردیم .. حس می کردم هر چند وقت درمیون, احساس مجرد بودن واسه آدمای متاهل لازمه . صبح روز بعد که من و سحر با هم از خواب پا شدیم اون منو کشوند به بیرون از اتاق و خیلی آروم به من گفت که اگه پا بده بازم هستی ؟ -حالا چرا اومدی بیرون و داری پچ پچ می کنی .. آهاااااااا متوجه شدم .. با پسرای دیگه ؟ تو چقدر آتیشی هستی ؟-ولی نه به آتیشی بودن زنای متاهل .. - کاش منم زود تر شوهر کنم و راحت بتونم با همه باشم -راستی یه چیزی رو بهت بگم و اون این که عزیزم وقتی که ارگاسم میشی چه با لیسیده شدن کست و چه با فرو رفتن کیر توی کس هر دو تاش و نهایت هر دو تا یکیه .. اوج لذت هر دو تا یکیه .. -چرا اینو میگی عزیزم .. آتنای خوشگلم . نمی دونی چقدر دلم می خواد همون جوری که کیر رو داخل کونم حس می کنم همونو هم توی کسم احساس کنم .. می تونم تصورشو کنم که وقتی دو گوشت داغ از دو نفر با هم تماس می گیرند چه آتیشی بر پا میشه !.... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#58
Posted: 20 Jun 2014 13:41
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس 57
به سحر گفتم تا تکلیف من مشخص نشده شورتا رو از پاشون پایین نمی کشن . چون این بی احترامی میشه به من . وقتی منو دیدن از خوشحالی داشتن بال می آوردن . هم دخترا و هم پسرا و این خوشحالی وقتی به اوجشون رسید که من مانتومو در آوردم و روسریمو .. با این که اندام تپلی داشتم ولی کون برجسته من داشت استرچ آبی منو می شکافت و می زد بیرون . دیگه هیچ حس و حالی واسه پسرا نمونده بود . اونا به دیدن این حالت من بیشتر به وجد اومده بودن . . کیر داخل شلوارشون ورم بیشتری رو نسبت به چند دقیقه پیش که اونا رو مخفیانه دیده بودم نشون می داد .. سیاوش به طرز عجیبی نگام می کرد . مثل این که جن دیده باشه . با نگاهش داشت منو می خورد . فکر کردم می خواد یه چیزی رو به من بگه . مثلا بگه که من خوب می شناسمت . نمی خوای منو گول بزنی . مثل یک مادر یا پدری که متوجه شیطنت فرزندشون میشن و می خوان در یه فرصت مناسب به روشون بیارن . ولی من اصلا ندیده بودمش و نمی دونستم که از زیر کدوم بته به عمل اومده . من با همون کیرش کار داشتم . حالت کسمم طوری بود که از بیرون نشون نمی داد که خیلی کار خورده باشه و اصلا اینا دلیل نمیشه . خلاصه این نسرین هم خیلی سنگ تموم گذاشته بود و از طرفی هم همش قصد داشت خودی نشون بده که زیاد کاری به کارش نداشته و گیر آن چنانی نمی دادم . سحر خب پسرا الان باید بخوریم یا ... سیاوش : هرچی این آتنا خانوم بفر مایند ما در خدمت ایشون خواهیم بود .. -خواهش می کنم شما بزرگترید ..ولی اگه یه لقمه ای برای بر طرف کردن ضعف بردارید و بریم به کارای اصلی برسیم بعدا غذامونو بخوریم بهتره . یعنی داشتم به اونا می گفتم که سکس با شکم پر نمی چسبه و از همین حالا بهتره شروع کنیم . دست پسرا رفته بود رو کیرشون . حتی سیاوش هم که با فرهنگ نشون می داد داشت با روی شورتش بازی می کرد .. مونا : من میگم چه طوره از آتنا جونمون پرده برداری کنیم این جوری هیجانش بیشتره .. مثلا پسرا هر کدوم یه گوشه شلوارشو بگیرن اونو نرم بکشن پایین . یواش یواش اون کون خوشگلشو نشون ما بده .. اووووووفففففففف من که دخترم به هوس میفتم این آقایونو دیگه نمی دونم . سحر : آتنا جون همیشه سر گروه ما بوده بهش افتخار می کنیم .. روکردم به دخترا و گفتم باید زن عمل بود . در عمل باید لیاقت خودمونو نشون بدیم . این که ما به عنوان یک زن با توجه به این که گیرنده هستیم اما گیرندگی هم قدرت خاص خودشو می خواد و تا گیرندگی خوب نباشه فرستندگی ارزش خاصی نداره . به طور علمی داشتم می گفتم تا کیفیت کون دادن مطلوب نباشه کیر و عمل اون ارزشی نداره .. نمی دونستم کسی هم متوجه منظورم شده یا نه .. چون دخترا که داشتن با سینه شون ور می رفتند و این آقا پسرا هم با کیرشون .. معین رفت طرف سحر .. میلاد رفت سراغ نسرین ..مهران هم رفت به سمت مونا . من موندم و سیا ...بلوزمو در آوردم و شورت و سوتین و استرچو گذاشتم واسه اون . با این که طبق بر نامه ای دیکته شده کارمونو شروع کرده بودیم ولی خیلی حال می داد . حالی اساسی .. بعد از این که ما لخت لخت شدیم باید شورت پسرا رو می کشیدیم پایین . جووووووووون .. سیا دستشو گذاشته بود قسمت بالای شلوارمو اونو خیلی آروم پایین می کشید . وقتی کون آدم بزرگ باشه شورت نباید خیلی نازک و بیش از حد فانتزی باشه ولی خب چیکار کنم که دوست دارم اصلا از همون اول کونم برهنه به نظر بیاد دل مردا رو ببره .. سیاوش شلوارمو تا به انتهای کونم کشید پایین همونجا نگهش داشت .. -پسر چیه ماتت برده ؟ نترس من حالا حالا ها مال تو ام اونا خودشو مشغولن بجنب که اگه نجنبی سرت بی کلاه می مونه . اون طرف حالا دخترا رفته بودن رو شورت پسرا .. آروم شورته رو کشیدن پایین و هر کدومشون کیر طرفشونو گذاشته بودن تو دهنشون . ولی این طرف که سیا لختم کرد و حتی شورت نازک منو با هوس به یه گوشه ای پرت کرد قبل از این که شورتشو بگیره طرف دهنم سرشو گذاشت رو کونم .. و زبونشو رو شکاف کونم پهنش کرد . عاشق این حرکات بودم . انگشتشو گذاشت رو سوراخ کونم و کسمو زبون می زد .. بعد انگشتشو در آورد یه میکی به اون زد و نوک زبونشو رو سوراخ کونم کشید . ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرانی .
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#59
Posted: 24 Jun 2014 22:08
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس 58
-آخخخخخخخخ پسسسسر داری می زنی به جای حساس و زدی .. کاش اون زبونتو میذاشتی توی سوراخ کونم . اووووووههههههه پسسسسسسر کونم .. کونم .. حواست باشه که یه وقتی نذاری توی کسم .. می دونی توی کون دادن هیشکی به پای من نمی رسه .. کیر هر وقت بره توی کون کم یا زیادش باعث درد میشه ولی وقتی که اون داخل جا گرفت تو باید بدونی منظورم اونی که داره کون میده باید بدونه چه جوری می تونه خودشو با کیر هماهنگ کنه .. یه تحملی داشته باشه و گاهی هم یه همت و اراده ای به خرج بده که عضلات کونش شل شه و تا اونجایی که می تونه کیر طرفو توی کونش حس کنه
-خیلی کون قشنگی داری آتنا
-به نظرت بزرگ نیست
؟ -هرچی که هست واسه یه مرد جذاب و خواستنی و تحریک کننده هست
.شورتشو گرفت طرف دهنم .. دهنمو گذاشتم رو شورت . می خواستم آمپرشو ببرم بالا . هیجانشو زیاد کنم . دستمو از رو همون شورت گذاشتم زیر و بیضه هاشو خیلی نرم طوری که خوشش بیاد و هوسش زیاد شه چنگ می گرفتم .. دهنمو رو همون شورتش گذاشته و کیره رو میک می زدم .
اون کاملا بی حس و سست نشون می داد .. هر چند هیجان زیادی داشتم برای این که شورتشو در بیارم و ببینم اندازه کیرش چقدره . من قمبل کرده بودم و فقط صدای در اومدن شورتشو شنیدم . چه هیجانی داشت . دلم می خواست سرمو بر می گردوندم و اون کیری رو که تا لحظاتی دیگه قرار بود بره توی کونم ببینم . یه کاسه روغن اونجا گذاشته بودند که هر کی می خواست کون طرفو بکنه در صورت نیاز و داوطلب بودن کون دهنده می شد سوراخ کونشو روغن مالی کرد و سیاوش هم همین کارو برای من انجام داد .. می خواستم بگم من خشک رو هم تحمل دارم که بگیرم ولی دیگه کلاس خودمو پایین نیاوردم . سرمو برگردوندم و کیر با حالشو دیدم . می شد اونودر رده کیر های بالا به حساب آورد -بکن سیا .. منتظرم
-جووووووون فدای کونت آتنا
. کیر سیا روی مقعد و سوراخ کونم یه فشاری آورد که اولش دردم گرفت یه تکونی به خودم دادم ولی در فشار بعدی که سر کیر سیاوش رو توی کونم حس کردم آروم گرفتم . چقدر این کون من کیر شناس بود . همون که یک کیر تازه رو حس می کرد و ازش لذت می برد نشون دهنده شناخت خوبش بود .
به کونم افتخار می کردم .. شاید یکی از علتهای تنوع طلبی مردان همین باشه . دوست دارن وقتی که یک کوسی رو می کنن هر کدومشون نسبت به یکی دیگه یه تفاوت خاصی داشته باشه . یه لرزش و یه احساس تازه ای رو در اونا به وجود بیاره . خلاصه با این افکار خودمو مشغول کرده بودم که نصف کیر سیاوش رو توی کونم حس کردم .
-آهههههههه آتنا باورم نمیشه .. خیلی خوشم میاد و بی خود نبود که سحر و مونا از کونت تعریف می کردن .
سحر که داشت زیر کیر معین دست و پا می زد و از درد کون به خود می پیچید گفت دیدی بهتون گفتم که کون دختر دایی من حرف نداره ؟
-مطمئنی که چیزای دیگه رو هم گفتی .
-آره مگه با کونش حال نمی کنی .
-چرا .. چرا ..
معین : این جوری که تو داری میگی دل ما رو بردی . زودتر کارت رو بکن که ما هم می خوایم یه حالی با این خانوم افسانه ای که میگن در کون دادن بیسته و می تونه طرفشو به خوبی راضی کنه بکنیم .
-معین جون حالا این قدر شرمنده ام نکن .. این قدرا هم شایسته تعریف نیستم .. سحر و مونا و نسرین جون هم خیلی با حال حال میدن .
مهران که کیرشو کرده بود توی مونا داشت سرش داد می زد که دختر چرا این قدر نازک نارنجی هستی . لاپاتو بازش کن تا کونت رو بهتر ببینم.
و من خیلی آروم همراه با حرکات رو به جلوی سیا کونمو از عقب به کیرش می مالوندم . از بس خوشم میومد خوابم گرفته بود ..
-خیلی دوست دارم زیر کیرت بخوابم سیا جون .
-به موقعش طوری خوابت می کنم که ندونی چه جوری خوابیدی.
-فدای تو و اون کیر تو ..
میلاد هم که کیرشو آروم آروم فرو می کرد توی کون نسرین و با سینه هاش بازی می کرد گفت سیاوش خان یه جوری آبتو خالی کن توی کون آتنا جون که ما هم یه سهمی ازش ببریم . نسرین همچین جفت گوشای میلادو کشید که جیغش رفت آسمون .
-دیوونه حالا وقتی که داری با ما حال می کنی کون یکی دیگه هوش از سرت برده ؟ لذت می بردم به خاطر کون من دعوا میفتادن . کف دست سیاوش رفته بود روی کسم .. با این کارش مثل همیشه لذتم از کون دادن بیشتر می شد .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرانی .
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم
ارسالها: 3650
#60
Posted: 27 Jun 2014 18:13
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس 59
-اوخخخخخخ بیشتر بکن توی کونم
-خیلی آتیشی هستی آتنا.
-عاشق حال کردن از راه کونم .
-اگه بدونی چقدر به مردا لذت میده که یه زنی دختری عاشق کون دادن باشه .
-جون من ؟ به نظرت کونم چطوره ؟
-جون میده که آدم واسش جون بده.
-یه مرد واسش کون بده.
-شاعر هم که شدی .
کف دست و انگشتاشو که روی کسم می مالوند خیسی اونو فرو می برد توی دهنش و انگشتاشو لیس می زد .
-جوووووووون .. آخخخخخخخ فدات شم . چقدر خوشمزه هست .
-پس میگی اگه شوهر کنم اون خوشش میاد .
-میگم تو با این علاقه ای که به این داری که کونت همش زیر یه کیر باشه و سوراخ مقعدت رو نوازش بده چطور می تونی بعدا شوهر کنی .
-کاری به اونش نداشته باش .
-اگه شوهرت نخواد تو رو از کون بکنه؟
-سیا جون به نظرت مردی هست که از کون من فراری باشه ؟
-نمی دونم شاید مردای زیادی باشن . من یکی رو می شناختم . الان خیلی وقته که اونو نمی بینم . -
دوستت بوده ؟
-آره چند ساله نمی بینمش . یعنی چند سال بود که نمی دیدمش.
-کون مجانی هم اگه گیرش بیفته نمی کنه ؟
-نمی دونم .. کلاس میذاره و میگه زن از کون راضی نمیشه و من اگه این کارو بکنم با یه حیوون چه فرقی دارم . با این مدل حرف زدناش پاک آبرو آدمو می بره . خب می خوای کون نکنی نکن . اصلا کی بهت خواسته کون بده . واسه چی آبروی اونایی رو که می خوان کون بکنن می بری ؟
-فدات شم عزیزم که این تز رو داری . خیلی فر هنگت بالاست عزیزم . سیاوش قشنگ من .
-چقدر کونت داغه .. اون داخل به نظرم آتیش سوزی شده .
-اگه کیرت رو بیرون بکشی همه جا رو دود می گیره .
-خیلی هم از بوی دود خوشم میاد .
-منم همین طور به شرطی که بوی دماغ سوختگی نباشه .
-من که دماغتو نسوزوندم .
سیاوش همچنان داشت انگشتاشو رو سر کس من می گردوند . خیلی قلقلکم میومد .
-پسر حواست هست که یه وقتی انگشتتو نکنی توی کسم اون وقت شر درست میشه .
-حواسم هست . آتنا جون من برات شر درست نمی کنم .
-تو خیلی خوبی.
-کاش یه زنی مث تو داشتم .
-اون وقت هر شب کونشو می کردی ؟
-کاری می کردم که از کون دادن توبه کنه .
-باید حواست می بود که اون کاری نکنه که تو از کون کردن توبه کنی .
-با من از دواج می کنی آتنا ؟
-شوخیت گرفته ؟
-نه عشق و دوست داشتن دیگه این چیزا رو نمی شناسه .
-آخه من الان پیش چند نفر دیگه دارم بهت حال میدم . اونا هم شاید منو بکنن .
معین : شاید که نه حتما تو رو می کنیم.
-ببینم شما خودتون کار ندارین ؟ همش فالگوش وایسادین ؟
سیاوش : نگفتی که دوست داری زنم بشی یا نه ؟
-راستش دوست دارم ولی ..؟
-ولی چی راستشو بگو .
-راستش من دوست دارم آزاد باشم . دیگه مشکلی به اسم شوهر نباشه که از این کارا نتونم بکنم .
-این جوری حالش خیلی بیشتره ؟
-خیلی بیشتربه آدم می چسبه . تازه بعد از از دواج آدم باید همش با یه کیر حال کنه .
-اینو راست میگی دختر .. شاید واسه همینه که ما مردا همش در جستجوی زنی تازه و جدید هستیم .
-چقدر حرف می زنی .. کونم همین جور می خاره .
-کیر کلفتشو داخل کونم می گردوند و و در یه حالت چرخشی داخل مقعد این کارو کرده آروم آروم بیرون می کشید . داشتم به این فکر می کردم که قبلا کدوم یک از این بر و بچه ها این شیوه لذت بخشو رو من پیاده کرده که دیدم یادم نمیاد .
-بگو چی می خوای ؟
-تورررررررررو فقط تو ررررررو .
-بگو کجات می خارررره عزیزم؟
-کونننننننم همون جایی که الان داری کیرت رو داخلش می گردونی .
یک لحظه کیرشو کشید بیرون .
-اوووووخخخخخخخ نههههههه سیا سیا دوباره بکن .
-الان همین کارو می کنم .طوری که کیفت بیشتر ازهر وقت دیگه ای شه .
-امید وارم متوجه شده باشی که چرا من زنت نمیشم ؟
-آره می خوای آزاد باشی و آقا بالا سر نداشته باشی .
-آفرین به پسر چیز فهم .
-جایزه من چیه ..
-می تونی بعد از این که این سه تا پسر گل منو از کون کردن تو هم یه بار دیگه کونمو بکنی .
-من یه جایزه دیگه می خوام .
-ماچ می خوای ؟ خودم الان لبمو میذارم رو لبات .
سرمو بر گردوندم و اونو بوسیدم .
-ولی منظورم چیز دیگه ای بودا آتنا !
-هر منظوری که داشته کیرت رو همین جوری توی کون من بغلتون و بعد بگو که این بهترین کون دنیاست .
-مگه من چند تا کون کردم ؟
-نمی دونم چی می خوای ولی هر چی که بخوای و در توانم باشه تقدیم تو می کنم .
کیرشو که فرو کرده بود توی کونم بازم بیرون کشید یه لحظه حس کردم که کیرش خیلی نرم و روون رفت توی سوراخ کونم .. ولی نه این کسم بود . اون نامرد کیرشو تا ته فرو کرده بودتوی کسم . به چه حقی ! ولی من لو رفته بودم . متوجه شد که من به دروغ میگم که یک دخترم .. ... ادامه دارد ... نویسنده ... ایـــــــــــــــــــــــــــــــرانی .
شب است و ماه میرقصد
ستاره نقره می پاشد
من اما
ساکت و خاموشم