انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 9 از 22:  « پیشین  1  ...  8  9  10  ...  21  22  پسین »

زنی عاشق آنال سکس


زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۸۰

فرشید طوری به من زل زده بود که منو به یاد اولین پسرایی انداخته بود که می خواستن با من حال کنن . اون شور و هیجانو در اونا می دیدم . شور پسرای تازه بالغی که قدر زنا ودخترا رو می دونن و می دونن که چه طور باید از وجود اونا استفاده کنن که به نظر خودشون کس و کون رو حروم نکرده باشن . اسراف نکرده باشن و از تمام لحظه ها و ثانیه ها استفاده کنن . فرشید یواش یواش خودشو کشوند به سمت من . حس کردم خیلی زو د داره این کارو می کنه . ازطرفی شیرین هم به من گفته بود که من اول با رامتین گرم بگیرم و اون بره طرف فرشید تا این جوری حال رامتین گرفته شه ولی ازقرار معلوم یادش رفته بود چی گفته در عوض خاطرات سالها قبل یه یادش اومده و همون رو اون اثر گذاشته بود ..
-شیرین جان خوبی ؟ این قدر با آقا رامتین بحث نکن . گذشته ها گذشته ..
شیرین : آخه بی خود داره میگه . همین جا هم که بود سر و گوشش می جنبید .
رامتین : الکی حرف نزن . آخراش تو اصلا معلوم نبود حواست کجاست . یادت رفته یه باربه یکی از دوستام گفتم که برات زنگ بزنه باهات حرف بزنه و تو هم با هاش حرف زدی ؟
-آره رامتین با اون پسره حرف زدم ولی بهش چی گفتم ؟
-اصلا برای چی با هاش حرف زدی ؟
-من که باهاش گرم نگرفته بودم ..
-شیرین جون این قدر بحث نکن . من پا شم وسایل پذیرایی رو بیارم .
این جوری می خواستم از دست این پسره فرشید در رم .همین که دوست داشتم اول با رامتین که جنتلمن و شیک و پیک تر و امروزی تر به نظر می رسید حال کنم و هم این که بعدا شیرین نگه چرا به من نگفتی که اون نقشه ای رو که می خواستم پیاده کنم انجامش بدم هر چند حرفای این پسره رامتین هم آدمو به تردید مینداخت که نکنه تمام این کرم و مرض ها ازشیرین بوده باشه . من وشیرین رفتیم آشپز خونه ..
-شیرین : رامتین چی داره میگه ؟ تو اونو دورزدی ؟
-غلط می کنه . نمی دونم به کی قسم بخورم تو باور کنی .. یه زن وقتی که به کسی دل می بنده محاله تا ازش خیانتی نبینه و طرف پشیمون نشه ولش کنه مگر این که دیگه خیلی روانی و کم عقل وجنون گرفته باشه . که اونا هم انگشت شمارند و راه در مان دارن . ببینم به نظرت من همچه آدمی هستم ؟
-نه شیرین ..
حالت شیرین طوری بود که می دونستم داره صادقانه حرف می زنه.
-پس این روزا رو به چی تعبیر کنم ؟
-ببین آتنا من از دواج کردم . این از دواج من نمیگم از روی اجبار بوده بلکه تقریبا میشه از اون به عنوان یک سنت .. یک عادت اجتماعی یاد کرد . عادت و یا پیوندی که اگه می تونست با عشق باشه خیلی پر شکوه تر ازاینی که هست می شد .
-حالا این قدر جوش نیار .
-نه آخه حرفی می زنه که همه چی رو می خواد صد و هشتاد درجه بر عکس جلوه بده -ببینم اگه دوست نداری اون نقشه ای رو که قبل از اومدن اونا مطرح کردی پیاده کنی به من بگو که با فرشید گرم بگیرم . چند بار خواست بیاد طرف من وخیطش کردم . منتظر بودم که توچیکار می کنی ..
-من اخلاق رامتینو می دونم . خودش با کلی زن و دختر حال می کنه ولی در مورد من حس حسادت عجیبی داره ..
داشت خنده ام می گرفت . پس از سالها همدیگه رو دیده بودند انگار که یه روزپیش آخرین دیدارشون بوده و خیلی راحت و معمولی داشتن با هم بحث می کردن . شامو کشیدیم و در محیطی که جنگ سردی بین رامتین و شیرین بر قرار بود شامو خوردیم . با این که خیلی اشتها داشتم ولی یه مقداری غذا خوردم تا شکمم برای کارای حساس سنگین نشه . فرشید یک دم چشم ازم بر نمی داشت . شما خیلی زیبا هستین آتنا خانوم -چشاتون قشنگ می بینه ..
یه چشمکی به شیرین زده ازجام پا شدم .. وقتی که بر گشتم دیدم که شیرین پیش فرشید نشسته و داره مخشو کار میگیره . البته به مخ کار گیری نیازی نبود چون همه مون می دونستیم واسه چی اون جا و در کنار همیم . تازه کار هم نبودیم که یکی بهمون آموزش بده . رفتم کنار رامتین نشستم ..
-خودتونو ناراحت نکنین . بعضی وقتا می بینی که قسمت نیست دو نفری که عاشق همن به هم برسن . ولی به نظر من اگه دو نفر واقعا همدیگه رو دوست داشته باشن هیچ عاملی نباید باعث جدایی اونا از هم بشه .
یه نگاهی بهم انداخت و تازه فهمید که چه لعبتی ر کنارش نشسته . گل از گلش شکفته بود و دیگه یقین کرده بودم که این موش و گربه بازیها اظهار دلتنگی ها ش در کنار شیرین همش فیلمه و فقط برای اینه که یه حرفی برای گرم کردن مجلس وجود داشته باشه . شیرین هم که کنار فرشید نشسته بود . وای اون پسر چشاش به من بود . دست رامتین رفته بود رو پاهام .. از روبرو به شیرین نگاه می کردم . به جای این که مثلا حس حسادت رامتین تحریک شده باشه حس می کردم این شیرینه که دچار حساسیت شده . دیگه کاری به کار شیرین نداشتم .. حس می کردم ضربان قلبمو هم می تونم از سوراخ کونم حس کنم . لبای من و رامتین به هم نزدیک شده بود . قبل از این که بوسه داغمون شکل بگیره شیرینو دیدم که همچنان نگاهش متوجه ماست و در یه حالت اخم کرده کنار فرشید نشسته .. انگاری اون پسره دلش نمی خواست اول بره سمت شیرین .. ولی من که می خواستم با هر دو تا شون حال کنم .. .. ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۸۱

حرکت لباشو رولبام ابتدا آروم و بعد تند کرده بود . منو اون به فرشید و شیرین کاری نداشتیم .
-ببینم آقا رامتین شما با همه خانوما این قدر زود اخت میشین .
-با همه که نه .. با خوشگلاش که تپل هم باشن آره .
-دیگه به این کاری ندارین که طرف شوهر داره یا بی شوهره ؟
-من ترجیح میدم که با خانومایی که شوهر دارن بیشتر حال کنم . اونا می دونن که چیکار کنن . اینو هم می دونن که مردا چه جوری بیشتر لذت می برند و می تونن حال کنن . واسه همین اونا قدر ما آقایونو بهتر و بیشتر می دونن . واسه خودشون هم تنوع میشه . اون چیزایی رو که نمی تونن از شوهرشون و با اون تامین کنن در ما می بینن از ما می خوان .
-چه خوب ! من اینا رو نمی دونستم .
-از بذله گویی شما خوشم میاد .
-کاش بدت میومد رامتین خان !
-آخه واسه چی ؟
-برای این که با لبات لبامو می بستی تا من دیگه حرف نزنم و اون وقت با شیرینی بوسه تو حال می کردم ..
-میگی حالا ببندم ؟ دوباره ؟
-طعم خوش لباتو هیشکی نداره .. میگن حالا
-باور کن اگه تو رو با خودم ببرم به همون جابی که بودم همه عاشق و شیفته ات میشن .
-عاشق کجام میشن ؟ بیشتر از کجام خوششون میاد ؟
-می تونم نشون بدم ؟
-صاحب اختیاری .
پیرهنموداد بالا ومنم کمکش کردم . می خواستم بیشتر کمکش کنم ولی گفتم بذار خودش دست به کار شه و عادت کنه . منم دگمه های پیرهنشو باز کرده و بهش گفتم تو هم خیلی خوش تیپی کمتر زن و دختریه که تو رو ببینه و ایمانش زیر سوال نره .
-جدی میگی ؟
-شیرین جون می دونه که من اهل شوخی نیستم . حداقل در صحبت های این چنینی .
-ببینم فقط عاشق کونم میشن یا از صورت منم خوششون میاد .
-اگه بگم هر دو تا باورت میشه ؟
-من نمی دونم فبلا این حرفو از کی شنیدم .
-مگه تو به غیر از من با مردای دیگه ای هم غیر شوهرت ردیف شده بودی ؟
-نه کی همچه حرفی زد . خود خودت اولین نفری .
-تو گفتی و من باور کردم .
-خب دیگه . تازی همه را به کیش خود پندارد . تو خودت اهل خلافی تقصیر من چیه .
چقدر این پسره حرف می زد . حشر زیاد طوری منو به تحرک وا داشته بود که اونو زود تر از خودم لخت کردم . دستامو گذاشتم روسینه هاش ..
-اووووووووههههه نکن .. آتنا خوشم میاد .. دستتو بذار رو کیر من . جا داره که بازم سفت شه . کلفت تر و دراز تر از کیر هاییه که تا حالا دیدم .
-ببینم پسر مگه تو گی هستی؟
-این قدر کج خیال نباش . این دلیل نمیشه که چون حد و اندازه های خیلی از کیر ها رو می دونم حتما گی باشم . قربونش برم الان به اندازه تار موهای سرت فیلم سکسی وجود داره و آدم همه چی رو درش می بینه . نگو از این فیلمها ندیدی که باورم نمیشه ...
-راستش دیدنو که دیدم ولی نه به اون حدی که معتادش شم . من تا اومدم خودمو بشناسم شوهر کردم .
-در خارج می کنم حال کردن عمومی زن از زمانی شروع میشه که ازدواج می کنه .
-رامتین جان از این حرفا زیاد شنیدم ولی در عمل تا اون جایی که شنیدم اونا خیلی مقید تر از ما به امور خونه و خونواده هستند .
فرشید به شیرین امون نداده بود . با این که با اون نگاش داشت منومی خورد و منم از این کارش خیلی خوشم میومد . این که طالب زیادی دارم و وقتی که یه کیر وارد کونم میشه و با هاش حال می کنه و به اون و صاحبش حال میده می تونم این امید واری رو داشته باشم که بعد از سیر شدن اونی که داره منومیگاد یه گرسنه دیگه ای هم چشم انتظار منه . آخ که فدای اون گرسنه و کیر اون گرسنه بشم من .. رامتین دو دستی کون منو بغل کرده بود .. شیرین : آهای ندید بدید .. باز تو به من میگی خیانتکار ؟ تو با این همه دور دنیا گشتن هات بازم وقتی یه کون وطنی رو می بینی عین بچه های گرسنه دستپاچه میشی ؟
-شیرین جون وقتی که کیر راست شد وطنی و غیر وطنی نمی شناسه .. مگه بابا آدم و ننه حوا ایرانی یا انگلیسی یا عرب بودند ؟ حالا بعدا همه مون ریز ریز شدیم و دم در آوردیم . در ضمن خانوم خانوما شما به این فرشید خان خوب حال بده . این قدر هم این طرف و اون طرفو نگاه نکن که حواست پرت میشه .. حواس منو هم پرت نکن .. ولی اگه می خوای یه دیدی بزنی و ببینی که دستای من چه جوری دور بهترین و خوشگل ترین کون دنیا حلقه شده می تونی ببینیش .
رامتین مثل دیوونه ها و کون نخورده ها و کون ندیده ها حرکات انفجاری خودشو شروع کرده بود . سرشو از پشت گذاشته بود لای کون من و کس و کونو با هم لیس می زد . سبیلاش قلقلکم می داد .. وقتی تار های سبیلش با کس و حتی سوراخ کونم تماس می گرفت دلم می خواست در جا بیفتم رو کیرش . نمی دونم چه خمیری بود که توی سوراخ کونم فرو کرد . کونم داشت می سوخت ولی حس کردم سوراخ کمی نرم تر شده .. کیرشو آروم آروم کرد توی کونم . احساس درد نمی کردم ظاهرا طوری بی حسش کرده بود که بتونم وجود مقدس کیر رو توی کونم با لذت احساسش کنم . ... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی
     
  
زن

 
[زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکس ۸۲

حرکت کیر رامینو خیلی نرم توی کونم حس می کردم . لذت می بردم . اثر این بی حسی مثل اثر آمپول بی حسی در دندانپزشکی بود با این تفاوت که من فوق العاده کیف می کردم .
-اووووووهههههه رامین رامین جون من عاشق کون دادنم . خیلی به من حال میده . چی ریختی توی کونم . این همون چیزیه که من می خواستم و آرزوشو داشتم .
-آرزوی چی رو؟
-درد خیلی کم و حرکات تند و حلقوی کیر که در یه خط مستقیم تا اون جایی که بتونه به عضلات مقعد من حال بده . منو بکن بکن .. اووووووفففففف کونم کیر می خواد ..
-داخلشه .آتنا داخلشه داره بهت حال میده ..
نمی دونم چرا به سرم زده بود که شیرین رو متوجهش کنم که چه لقمه چرب و نرمی رو دراول کار از دست داده و می تونسته اونوداشته باشه . نمی دونم واسه چی کیرشو کشید بیرون .
-رامین .. نهههههههه این چه وقت بیرون کشیدن بود .! واسه چی ضد حال زدی ..
-دوست ندارم زود آبم خالی کنم . می خوام کیف کنم . حال کنم . ناراحت نباش به تو هم حال میدم . تا دلت بخواد ماچش می کنم . یه جوری سوراخ کونت رو لیس می زنم که حس کنی که کیرم توی کونته . همون حس کون دادن رو داشته باشی ..
شیرین بازم گوشش به سمت ما تیزشده بود .
-رامین .. فدات شم . راست می گفتی راست می گفتی طوری داری کونمومی خوری که فکر می کنم داری کونمو می کنی .. چه ملچ ملوچ با حالی میدی . منم دارم هوس می کنم که زبونمو بذارم روی کونت . باهاش حال کنم .
-باشه برای بعد . حالا با این حال کن ..
شیرین : رامین رفتی خارج چیزای خیلی خوبی یاد گرفتی ..
-خب دیگه استادان خوبی در ایران نداشتیم که به ما تعلیم بدن .
عجب متلکی انداخته بود . شیرین خورد و دم نکشید .
-من به تو چی بگم رامین . هنوزم مثل اون وقتا کله شق و یکدنده ای و می خوای حرف خودت رو به کرسی بنشونی . من و تو که امشبه رو حرفی با هم نزدیم و کل کلی نکردیم که بیارزه .تو خودت داری سر حرفو باز می کنی و نمی ذاری اون جوری که من دوست دارم با این کون منحصر به فرد در دنیا حال کنم . کونی که باید خیلی بیشتر از کون جنیفر لوپز بیمه شه . اصلا اون خواننده واسه کون خودش کلاس گذاشته و می خواسته خودشو مطرح کنه ولی در دنیای ما کون هایی هستند که براشون تبلیغ نمیشه ولی از اون تبلیغاتی های دیگه زیبا تر و خوش پوست تر و خوش فرم ترند .
شیرین با خشم به ما دو نفر نگاه می کرد .
فرشید : رامین اگه دوست داشته باشی جامونوبا هم عوض کنیم .
-من که هنوز با این خانوم خوشگله حال نکردم که بخوام اونودر اختیارت بذارم..
-بابا این شیرین همش نگاش متوجه توست . انگار کیر من سیرش نمی کنه .
-دندون اسب پیشکشی رو که نمی شمرن . اون باید یاد بگیره که به حق خودش قانع باشه . همون کیر ش از سرش زیاده ..
شیرین دندوناشو به هم می فشرد . از عصبانیت نمی دونست چیکار کنه ..
-اوووووههههههه فرشید فرشید .. می تونی از توی کسم در بیاری فرو کنی توی کونم . می خوام توهم حال کنی -شیرین جون ببین الان آتنا خانوم داره کبف می کنه . تو هم از کون دادن کیف می کنی ؟ اول خودت رو ببین . .. رامین : کار هر بز نیست خرمن کوفتن شیرین جون ..
اینومستقیما به شیرین متلک انداخت .
شیرین : ببینم منظورت من بودم یا فرشید جون
-من که با فرشید شوخی ندارم . اون بهترین دوست منه و همین که منو برای دقایقی از شر تو خلاص کرده خیلی برام غتیمته ..
-من چه هیزم تری بهت فروختم ..
- بگذریم .. گذشته ها گذشته
- نه .. اگه گذشته بود تو تا ابن حد حرفشو نمی زدی ..
-شیرین کون دادن یک هنره و کار هر کسی نیست که این هنر رو داشته باشه . هنر بالاتر از کون دادن اینه که از کون دادن خودت لذت ببری و بدونی که چه جوری کون بدی . یه استیلی رو به کار ببری که از هوش و درایت تیز. تو بگه .
سرمو بر گردوندم طرف رامین .
-بازم که شروع کردی به ماچ کردن سوراخ کونم ..
در حالی که زبونشو از رو کس و کونم به طرف قاچ کونم آورد سرشو گذاشت روی کون . وقتی همه جاشو خوب زبون زد یه بار دیگه سوار بر من شد . -این بار دیگه خق نداری ولم کنی . باید منوبه ار گاسم برسونی . من با کون دادن بیشتر کیف می کنم تا با کردن . کف دستشو گذاشته بود روی کسم .. کیرشو هم فرو کرده بود توی کونم ..-اوووووههههه همین جوری ادامه بده .. دستاتو ول نکن .. جووووووون .....ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی ..
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۸۳

رامین کف دستشو گذاشته بود روی کسم و ولم نمی کرد . کیری که توی کونم بود انگاری کونمو مثل یک تلنبه باد کرده و داشت به هوا می فرستاد .می خواستم از هوس و لذت جیغ بکشم . یه حس خوبی داشتم . چه بی حسی خوبی بهم زده بود . فقط درد رو حس نمی کردم اما کیر و لذت اونو به خوبی احساس می کردم .
-.وووووووییییییی رامین جون رامین جون فدات شم . تو حق نداری کیرت رو از توی کونم بیرون بکشی تا این که منو به آخر هوس و لذت برسونی .
شیرین مات و مبهوت مونده بود . ولی دیگه به عملیات فرشید قانع شده بود . حس کردم از این که همون اول رامینو در اختیار من گذاشته پشیمون شده چون دنیایی حرف نگفته داشت که در حال منفجر کردن اون بود . دلش می خواست فرصتی پیدا کنه تا عقده هاشو خالی کنه . هنوزم به درستی متوجه نشده بودم که حق با کدومه . درسته ما زنا گاه خیلی عجولانه قضاوت می کنیم ولی این جوری هام نیست که بی دلیل چیزی رو قبول کنیم . اگه بی دلیل پذیرفتن یه مسئله ای دلیل بر نقطه ضعف آدما باشه مردای زیادی هم هستند که عجولانه و بی هیچ منطقی قضاوت می کنند پس اونا هم محکومند . رامین لباشو پشت گردنم قرار داده و مرتب منو می بوسید . اون دست از این کارش بر نمی داشت . کیرشو تا نیمه توی کونم حس می کردم . ظاهرا خودش حس کرده بود که نهایت لذت بخشی و لذت بردن تماس کیر اون و کون من در اینه که کیرشو تا نیمه فرو ببره توی سوراخ کون من ..
-اوووووووههههه رامین چه کیر نازی داری .. واقعا خارجی ها خوب حال می کنن این چند مین باریه که دارم این حرفو بهت می زنم . اگه ان دارو ها و محلول ها به قیمت مناسب در اختیار هم وطنای ما بود چی می شد ..
رامین با صدای بلند گفت
-ولی وقتی که می خوام کون شیرینو بکنم دیگه اونو بی حسش نمی کنم . همین جوری فرو می کنم تا ته تا اشکش در آد ..
شیرین : رامین خودت داری شروع می کنی . تازه کی خواست به توکون بده .
رامین : تو همین حالاشم دل تو دلت نیست . منتظری تا آتنا به کیر من مرخصی بده و تو هم از این تعطیللات کیر من استفاده کنی .
فرشید به حاشیه کون شیرینو بسته بود به رگبار .. ما چهار تایی مون بهم نزدیک شدیم . در حالی که کیر رامین توی کون من بود فرشید دستاشوبه سینه هام می مالوند و با اون بازی می کرد .
-اووووووههههههه بمال بمال فرشید جون نوکش چقدر تیز شده ..
فرشید هم کیرشو از توی کون شیرین در آورد و فرو کرد توی کسش .. مرتب سوراخ عوض می کرد ولی رامین در مورد من تقریبا کیرشو روی کون من متمرکز کرده ازش خواسته بودم که به همون صورت با انگشتاش با کسم بازی کنه . شیرین چند بار خودشو به رامین نزدیک کرد تا مورد انگولک رامین قرار بگیره اما مورد بی توجهی اون قرار گرفت . خشم وناراحتی و تحقیرو در چهره شیرین می دیدم . یه خورده هم با رامین پیچیده بود . مقصر خودش بود . حالا سالها پیش یه چیزی شده .. دیگه نباید این قدر گیر داد . سرمو بر گردوندم و آروم طوری که شیرین نشنوه به رامین گفتم شیرینوببوس .. دو دقیقه دیگه .. این دو دقیقه دیگه به خاطر این بود که شیرین متوجه نشه که به خاطر سفارش من بوده که رامین دست به همچه کاری زده .. این طور حس کردم اگه مثلا عشق و دوستی خاصی بین این دو نباشه یه خاطره و یه محبتی هست که اونا رو یه جورایی به هم نزدیک می کنه .. و شاید بهتره بگیم یه تاسفی به خاطر گذشته و ماجرایی که خوش تموم نشد . هر چه بود گذشته ها گذشته .. یک بار دیگه سر های رامین و شیرین روبروی هم قرار گرفت .
-رامین جون منو فراموش نکنی ها .. دارم داغ می کنم با انگشتات تند ترو تند تر بمالون روی کسمو .. کونمو هم محکم تر آتیشش کن . داره میاد داره میاد ..
این بار هم شیرین شانس نیاورد ولی رامین با سرعت بیشتری کیرشو می کرد توی کونم و می کشید بیرون .. وااااااییییییی چه کیفی داشت ! من باید این محلولو ازش بگیرم . امانباید خودمو بهش عادت بدم . این چند باری که از بی حسی استفاده کردم این یه چیز دیگه ای بود . بدون عیب با حفظ لذت کون دادن . انگشتشو همچنان روی کسم می مالوند ..
-رامین رامین جون داره میاد .. اومد .. ولم نکن .. ادامه بده .. هم با کیرش داشت منو می کرد و هم با انگشتاش به کسم صفا می داد .. دیگه به اوج رسیده بودم . رو زمین درازشدم و فقط زیر چشمی برای چند لحظه مراقب بودم و در همون لحظات بود که دیدم لبان رامین رفت رو لبای شیرین .... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۸۴

با این که ار گاسم شده بودم ولی رامین همچنان کیرشو توی کونم حرکت می داد . خوشم میومد . اصلا از کون دادن احساس سیری نمی کردم . دوست داشتم همچنان با من مشغول باشه . بهم حال بده . حالا کونم یه حس داغی خاصی داشت . احساس نیاز می کرد . تشنه اش بود . سوراخ کون من مقعدم آب می خواست خودمو رو به عقب حرکت داده تا رامینومتوجه اش کنم که کیرشو باید توی کون من نگه داشته باشه و قبل از این که آبشو خالی کنه ولم نکنه . یه ندایی هم باید بهش می دادم .
-اوووووووفففففف رامین هر کاری دوست داری با شیرین انجام بده ولی جون اون که دوستش داری فقط آبتو زود تر توی کونم خالی کن . من می خوام . می خوام . آبتو می خوام .. بده زود باش ..
نزدیک بود پشیمون شم از این که چرا به رامین گفتم که شیرینو ببوسه . ولی این مرد عجب تمرکزی داشت . هم داشت دوست دختر سابقشو که در حال کون دادن به فرشید بود می بوسید و هم این که کیر خودشو طوری توی کون من می پیچوند که هوس کرده بودم بازم به این کارش ادامه بده و یک سرویس دیگه هم منو بکنه.. ولی ریزش آب داغشو توی کونم حس می کردم که داشت به من ندا می داد که تا لحظاتی دیگه باید برم سراغ فرشید یا این که اون بیادبه سراغ من . خیلی آروم ازش فاصله گرفتم . برای لحظاتی چشامو بستم . نمی دونستم داره چیکار می کنه . انگشتمو فرو کردم توی کونم تا اون مقدار آبی رو که توی کونم مونده همون داخل حلش کنم . ویتامین به کونم برسه . بعد دستامو گذاشته بودم رو قاچای کونم و اونا رو به دو طرف بازش کرده و طوری رو در روی فرشید قرار گرفته بودم که اون به خوبی می توست حالت کونمو ببینه و تا اون حدی که من دلم می خواست تحریک شه . می دونستم که اون به اندازه کافی شیفته من و اندام من شده و می خواد هر چه زود تر از دست شیرین خلاص شه و بیاد سمت من .
-فرشید تو حالا می تونی بری سراغ آتنا و منم کار نیمه تمومتو با شیرین تموم می کنم .
-رفیق مگه تو آتنا رو نیمه کاره رها کردی که منم شیرین رو نصفه کاره ول کنم ؟
-خب این خانوم یه چیزی می خواد که توی سوراخاش بگرده .. یه آلتی به اسم کیر ..
شیرین : چی شده رامین . تو همش می خوای منو تحقیرکنی . از این کارت چه نفعی می بری ؟ بازم منو با یه زن هرزه برابر دونستی ؟ می دونم ته دلت این فکر رو نداری .
-پس تو با ته دلت منو دوست داشته باش شیرین !
فرشید که دید حرفای اون دو نفر رسیده به نقطه حساس ترجیح داد که کیرشو از کون شیرین بیرون بکشه بیاد سمت من . عین یک گرگ گرسنه افتاد رو من که تا حدودی احساس سیری می کردم ولی از این که مردی این جوری حریصانه بیفته روی من لذت می بردم و حاضر بودم باهاش همکاری کنم ولی نه به اون حدی که با دندوناش بخواد تیکه پاره ام کنه .
رامین : حالا بگو ببینم حرف حسابت چیه .
شیرین : من حرفام سراسر حساب و کتاب داره . تو اصلا منطق حالیت نیست .
رامین یک بار دیگه دستاشو دور کمر شیرین حلقه زده و وسط پاشو گذاشت لای پای شیرین و کلیدشو وارد قفل شیرین کرد . دو تایی شون به هم چسبیده بودند . برای من و فرشید هم جالب بود و هم معمایی که این که سر انجام رامین و شیرین با هم چه می کنند ! تمام این کری ها خیلی زود با یه هماغوشی داغ حل شد . بوسه های رامین بر سر و گردن شیرین سبب شده بود که دیگه اون زن با متلک هاش رامینو اذیت نکنه .
رامین : هنوز هم همون تن و بدنو داری .
-اینو جدی میگی ؟
-من با کسی رو در بایستی ندارم . حرفامو کاملا رک میگم .
-آره یادم میاد . خوب می شناسمت ویعنی خوب می شناختمت .
-حالا هم می تونی خوب منو بشناسی .
-نه تو دیگه اون روحیه سابقو نداری . خوب نشونم دادی که دوستم نداری .
-توهم رفتی ازدواج کردی . رفتی تا به من نشون بدی اگه من پاشدم رفتم توهم می تونی خیلی راحت و زود به همه چی پشت پا بزنی . در حالی که من هنوز مجرد هستم .
-واسه این که از بس به دنبال تفریحی و رنگ و وارنگ و از همه رنگ می خوای .
اون دو تا داشتن با هم کل کل می کردند و فرشید هم که دیگه حوصله اش از بحث های الکی اونا سر اومده بود خودشو بیشتر بهم چسبوند .
-حالا دیگه نوبتی هم باشه نوبت منه آتی جون . ببینم تو چی داری که رامینو شیفته خودت کردی .
واسه این که به شیرین بر نخوره و بتونه به اندازه کافی از رامین لذت ببره گفتم رامین شیفته شیرینه اونو دوست داره . هنوز مثل گذشته ها اونو می خواد . با این که شیرین شوهر کرده ولی هنوز براش الهه مقدسه .
-تو همین چند دقیقه ای اینا رو فهمیدی ؟ من که نشنیدم رامین واست چیزی تعریف کنه .
-حس و شم زنانه خیلی قویه . ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۸۵

فرشید کف دستشو گذاشته بود روی کسم و با سرعت و حرکت چرخشی زیادی لبه های کسمو در تماس با هم و مرکز اون قرار داده بود . طوری که دیگه من جز گرد کردن لبا و بوس فرستادن واسه اون کار دیگه ای از دستم بر نمیومد . وقتی یه انگشتشو هم کرد توی کونم و اون انگشت وسطی رو فرو می کرد توی کون و می کشید بیرون ..همین جور داد می زدم که من کیر می خوام . زود باش زود باش .. اون به وجد اومده بود . سوراخ کونمو می بوسید و لی چون نمی تونست خوب ماچش کنه بیشتر زبون می زد .
فرشید : می تونم یه چیزی ازت بخوام آتنا ؟
-اگه من زود تر بخوام چی ؟ .
-باشه اول تو بگو ..
-می خوام که کیرت رو بکنی توی کونم . فقط کون . کونم می خاره . خیلی هم خارش داره ..
دیدم رنگ و روی فرشید به طرز عجیبی باز شده و لبخند به خودی خود علاوه بر لباش کل صورت و چشاشو روشن کرده حتی روی پیشونیش هم نشسته .
-فرشید چت شده که داری با تمام وجودت می خندی ؟ خواسته ات رو بگو دیگه .
-کاش یه چیز دیگه ای می خواستم و می تونستم یه کوپن نیاز داشته باشم . آخه من می خواستم و دوست داشتم که بکنم توی کونت .
-آره منم دوست دارم که فقط همون جوربکنی نمی دونم این چه خارشیه که به کونم افتاده که همش دوست داره یه چیزی بره توش . کیر بره توی مقعدم و تا اونجایی که می تونه بره توی کونم . بعدش آروم آروم کیرت رو بچرخونی .. هم کون دادن قلق داره و هم کون کردن اگه دو تایی با هم خوب کنار بیان به جای درد لذت داره .. جوووووووون .
-اووووووففففففف آتی آتی من فدای کونت و اون لب و دهنت که این جوری ازم می خواد که کیرمو فرو کنم توی کونت .
-آره عزیزم . عشق من . این نیاز منه .. خواسته منه . هوس منه .
-می کنمت . خودم با عشق و هوس و لذت کیرمو فرو می کنم توی کونت . فقط هر وقت دردت گرفت به من بگو . من دوست ندارم تو عذاب بکشی .
ازم خواست که قمبل کنم تا بکنه توی کونم . نمی دونم چرا هوس کردم که از روبرو کون بدم . از روبرو خیلی کم کون دادم . کون دادن از روبرو به صورتیه که طرف باید دستشو بذاره زیر کمراونی که می خواد کون بده و با یه شیب رو به بالا کیرشو با سوراخ کون طوری هماهنگ کنه که دردش نگیره ولی من دوست داشتم هیکل و تیپ فرشید رو از روبرو ببینم و لباشو به لبای خودم بچسبونم . هر چند تجربه اینو می گفت ومیگه که مردا در حالتی دوست دارن کون زنو بکنن که قالب و برشهای کونشونو توی دید خودشون داشته باشن و این حالت به اونا لذت میده . با این که شاید کمرم درد می گرفت ولی واسه تنوع هم که شده دوست داشتم این مدلی کون منو بکنه هر چند براش قمبل هم می کردم تا از اون سمت هم منو بکنه . پاهامو انداخت رو شونه هاش منوبه طرف خودش کشید دستاشو گذاشت زیر کونم و باسنمو آورد بالاتر .. کیرشو روی سوراخم تنظیم کرد . کف دستمو گذاشتم روی کس تا خیسی هوسمو نشونش بدم و متوجهش کنم که اگه چیزی به کونم نمالونده می تونه از اون استفاده کنه که یادم اومد هنوز بی حسی روی کونم مونده و تا حدودی چربه ولی کیر رو می تونم حسش کنم . -آخخخخخخخخ فرشید چه کیفی داره . بکن توش نترس .. دست رامین درد نکنه یه جوری منو آب بندی و ردیفم کرده که تا چند ساعت می تونم کون بدم و لذت ببرم . عشق کنم .
-حالشو ببر حالشو ببر آتنا ..
-لب لبتو می خوام . بدش به من .. بده ..
کیر توی کونم در حال حرکت و لمس دیواره های مقعد و اون داخلش بود و لبای فرشید هم رفته بود رو لبام . چقدر از این حالت خوشم میومد . دستامونو دور کمر هم قرار داده بودیم . همین که به این فکر کردم که چه خوبه که به رامین و شیرین فکر نمی کنم فکرم رفت طرف اونا .. شیرین چه جیغی می کشید .
-نامرد منو بکن .. بکن .. جرم بده . محکم تر . تلافی این چند سالی رو سرم در بیار . می خوام بهت نشون بدم خیلی بیشتر از همه اون زنایی که با هاشون بودی می تونم بهت حال بدم . نامرد تو باعث شدی که من بدون عشق از دواج کنم .
-هنوزم دوستت دارم شیرین . اگه از همسرت جدا شی تو رو می گیرم .
-دیگه دروغاتو باور نمی کنم .
-جون تو دروغ نمیگم ..
-آخ چقدر دوست دارم گول بخورم . ولی نه .. حالا بکن . بذار ازسکسمون لذت ببریم
-فرشید اونا خیلی سر و صدا می کنن این طور نیست ؟
-میگی چیکار کنیم . باید تحمل کرد .. حواسمو جفت کیری کردم که داشت از کون من لذت می برد . فرشید مثل من عاشق آنال سکس بود . ..... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۸۶

-فرشید این جوری کون دادن هم خیلی حال میده . تو حال می کنی ؟ لذت می بری ؟ من که خیلی خوشم میاد . تا هر وقت که تو خسته نشی میگم کونمو بکن . کونمو بکن .بکن عزیزم اووووووفففففف .
-حال می کنم . لذت می برم از این که می بینم تا این حد عاشق کون دادنی . زنی مث تو ندیدم .
با سینه هام بازی می کرد . دوست داشتم نوک سینه های خودمو می خوردم . اون طرف که دیگه رامین و شیرین غوغا کرده بودند. حس می کردم که شیرین داره ار گاسم میشه . چون در همین مدت کوتاه با واکنش های اون آشنا شده بودم . هوس اینو داشتم که رامین هم بیاد سراغ من . دو تایی باهام حال کنن . این جوری خیلی کیف داشت . بهم مزه می داد . خیلی دوست داشتم که دو تایی شون ازم لذت ببرن و لذت بدن . اگه می شد کیر هر دو تاشونوتوی کونم حس می کردم و هر چهار تا دست دو طرف کونمو به دو سمت باز می کرد یعنی این که من از لحظاتم نهایت استفاده رو کردم دیگه چی می خواستم ؟!آخخخخخخخخ شوهر عزیزم هر قدر دیر تر برگردی بهتره . به نفعمه . هر جا بخوای آزادت می ذارم که بری . برادرت رو هم با خودت ببر که اون نامرد داره از پشت به تو خنجر می زنه . به تو که خنجر نمی زنه شوهرم! در واقع داره به من خنجر می زنه که کیرشو فرو می کنه توی دو تا سوراخام . فرشید انگشتاشو کرده بودتوی کسم ولی چون دید با این کارش گاییدن کونم از روبرو کمی سخت شده و نمی تونه اون جوری که دلش می خواد خودشو سوار من کنه واسه این انگشتاشو توی کس من فرو نکرد ولی با یه حرکتی که خودشو با همون کیر نصف فرو کرده توی کونم به بالای کس فشار می آورد و بالای کیرشو روی اون می غلتوند کاری کرد که جز ناله کردن و آروم جیغ زدن کار دیگه ای از دستم بر نیاد . اون طرف شیرین زیر کیر رامین به خواب رفته منم حس کردم که دارم ارضا میشم .. لحظات ارگاسمم طولانی شده بود ولی جلوی لذتمو نگرفتم به این طمع که زود تر به رامین برسم . چون با این که شیرینو کرده یه حال حسابی باهاش کرده بود بازم چشاش به دنبال من بود . بالاخره حرکات ارگاسمی من یه جایی ترمز زد و با این که دلم می خواست چشامو رو هم میذاشتم و دقایقی رو با لذت می خوابیدم ولی با یه اشاره رامینو متوجهش کردم که بیاد رو من و اون و فرشید دو تایی شون منو بکنن . خیلی آروم طوری حرف می زدم که انگاری یه بچه ای خوابیده و نباید از خواب بیدارش کنم . دوست نداشتم در اون لحظات شیرین مزاحم حال کردن ما شه . هر دو تا مرد رو واسه خودم می خواستم .
-فرشید اگه خواستی می تونی توی کونم آب بریزی .
-آتنا باشه برای بعد . هنوزم هوس دارم . می خوام از پشت بکنم توی کونت و اون وقت آبمو خالی کنم .
رامینو رو زمین خوابوندم و رفتم روی کیرش بشینم و اون کیر رو فرو کنم توی کسم که فرشید رو هم به آرزوش که از پشت کونمو گاییدن بود برسونم که دیدم رامین با دستش کیرشو طوری تنظیم کرد که بره توی کونم .
فرشید : این که نشد داداش . من هنوز رو آتی انزال نشدم .
-بکن توی کسش .
-داداش ما رو گرفتی ؟ تو الان کیرت رو فرو کردی توی سوراخ بالا من چه جوری سوراخ پایین رو بکنم؟
بچه ها با هم دعوا نیفتین . الان شیرین جون بیدار میشه . با این بی حسی که رامین جون زده به مقعدم و خیلی هم کارش عالیه و ظاهرا عضلات مقعد رو هم کمی باز می کنه فرشید جون هم می تونه کیرشو ازبغل بکنه توی کونم .. یه چند دقیقه که گذشت من از رامین خواهش می کنم که کیرشو بکنه توی کسم تا فرشید عزیز با اعصابی آروم قالب کونمو ببینه و آبشو خالی کنه توی کون . .. باشه فرشید جون؟ . باشه آقا رامین ؟ .. بین دوتاشون صلح بر قرار کردم . فرشید کیرشو از بغل کیر رامین فرو کرد توی کونم .
-آههههههه آتی جونم .. من همین حالا سر شار از آبم ..
-اگه سر شاره پس سرازیرش کن .
-نهههههه زوده زوده .. زوده .. می خوام از تماشای این صحنه لذت ببرم . حال کنم . جوووووووون چقدر از این صحنه ها کم دیدم .
-لذت ببر . بکن . ببین به خاطر شما ها چه کارا که نمی کنم . آخخخخخخخخ چقدر درد داره . ولی کیف هم داره .
حرکات دو تا کیر توی کون من به کندی صورت می گرفت . فقط کیر فرشید یه حرکتی توی کون من داشت . و کیر رامین هم لاک پشتی حرکت می کرد ..چهار تا دست روی کونم قرار گرفته بود . همون حرکتی که من ازش لذت می بردم . منم کف دو تا دستمو از پشت گذاشتم رو دست اونا تا این جوری بیشتر حال کنم . ..... ادامه دارد .... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۸۷

دو تا کیر در حال حال کردن با کون من بودند و من از این نگران بودم که نکنه شیرین بیدار شه و حق خودشو بخواد . ولی ظاهرا این طور نبود . اون هنوز چشاشو بسته بود ..
-آخخخخخخ آههههههههه آتی داره می ریزه ..
رامین : مال منم داره میاد داره میاد .. داره میاد ..
-چقدر کم . چقدر کم کونمو کردین . من با همین چند دقیقه کون دادن که راضی نمیشم . باشه حالا این قدر به اعصابتون فشار نیارین . چیکار کنم . این جور دوست دارین دیگه . کاریش نمیشه کرد.
در همین لحظه شیرین از جاش پا شد و خودشو رسوند به محل تماس کیر ها با کون من . ای که هی . این دیگه کجا بود بی موقع اومد . می خواست آب کیر اون دو تا رو که در حال بر گشت ازکون من بود لیس بزنه . خودمو رها کرده و در همون حالت قمبلی از اون دو تا مرد خواستم که کیرشونو فرو کنن توی دهنم و دیگه واسه این که شیرین هم به نوایی برسه و منم حالی کرده باشم بهش گفتم که زبونشو بذاره زیر کونمو و هر آبی که از اون جا بر گشت می کنه لیس بزنه و بخوره . این جوری سهم بیشتری از آب کیر مردا بهش می رسید . در عوض من باید یه خورده از اون آبای چسبیده به دور و بر کیر و مونده داخل اونا رو بخورم . ولی بازم بهم حال می داد . کیر مردا رسیده بود به نزدیک دهنم که زبون شیرین رو روی سوراخ کونم حس کردم .
-اووووووففففففف شیرین چقدر با حرص داری سوراخ کون منو لیس می زنی .
من این همه هیجان رو چیکارش کنم . چقدر از حرص زدن شیرین خوشم میومد . اون همین جور زبونشو از پهنا روی سوراخ کونم می کشید . کیر مردا رفته بود توی دهنم و دیگه نمی تونستم حرفی بزنم . دلم می خواست بهش بگم شیرین جون هنوز توی مقعدم آب کیر زیادی رو حس می کنم . بازم زبونتو اون زیر داشته باش .ولی جفت کیر هنوز توی دهنم قرار داشت ونمی خواستم اونا و از خودم دورشون کنم. دستمو به پشت رسونده و با انگشتم به سوراخ کونم اشاره کردم . ظاهرا شیرین منظورمو گرفت . چون انگشت درازه شو در جا فرو کرد توی کونم . خیلی آروم . اووووووخخخخخخخ چقدر خوشم میومد . یه خورده از منی های با قیمونده رو کشوند سمت دهنش . چه با لذت و اشتها می خورد . انگشتشو بار ها و بار ها فرو کرد توی کونم و بعد گذاشت تو دهنش . می دونستم دیگه چیزی اون داخل نمونده که اون بخوره ولی انگاری که این جوری بهش خیلی حال می داد . وقتی مردا کیرشونو از دهنم بیرون کشیدن رفتن سمت شیرین . این بار اونا خواستن دو تایی بکنن توی کونش که زن طاقت نیاورد و جیغی کشید که رامین که اون زیر دراز کشیده بود مجبور شد فرو کنه توی کسش و فرشید بذاره توی کونش .
-اوخ جون حالا این جوری خیلی عالی شد . بهم مزه میده . از این بهتر نمیشه .
-حال کن شیرین . دیدی .. ولی زیاد با هام ور نرفتین آقایون . مثل این که عشق شیرین شما رو کشته .
رامین : بازم به هم می رسیم . شب دراز است و قلندر بیدار ....
خلاصه مردا دیگه به شیرین رحم نکردند . فرشید عاشق کون هم تا می تونست شیرینو از کون گایید اینجوری که من تخمین زدم اگه اون هفته ای یکی دوبار شیرینو از کون می کرد می تونست تا یه مدت دیگه ای یه لقب کون گشاد به این شیرین جون بدیم . وقتی کون من در حال استراحت بود رفتم سراغ کون شیرین . با لذت به جفت کیری که می رفتن توی کونش و بر می گشتن نگاه می کردم . دقت بیشترم به کیر فرشید بود که چه جوری وارد کون شیرین میشه . چین های دور سوراخ کون شیرین رو به خوبی ورانداز می کردم . یه کبودی خاصی داشت این چین ها که به من یکی لذت می داد تماشای کیری که که هر چه بیشتر می رفت توی کون این چین ها بیشتر کش پیدا می کردن .
-آخخخخخخ رامین کسم داره می ترکه .. داره می ترکه .. اوووووووفففففف فرشید تو هم بکن توی کسم .
فرشید که عشق کون داشت گفت ..
-شیرین جون مگه ندیدی دو تا کیر در یه سوراخ خوب عمل نمی کنن . من و رامین که داشتیم آتی رو می کردیم این حالت شده بود . مثل این که خواب بودی .
-نه درست میگی . آخراش بیدار شده بودم . چیکار کنم خوشم میاد دارم حال می کنم وااااااایییییییی دوست دارم یه تیر برق بره توی کونم .
دستامو گذاشتم رو کون شیرین . و کو نشو مث فر مون ماشین می گردوندم تا این جوری حال بیشتری بهش داده باشم . خودمم کیف می کردم از این که اون کونو به این صورت می دیدم . اوففففففف هوس کرده بودم که دوباره منو بکنن . این شوهر منم وقت گیر آورده بازم از عربستان واسم زنگ زده بود ولی اعتنایی بهش نکردم . اگه گوشی رو می گرفتم و یکی از اونا ناله می کرد چی می شد . زبونموبه نوبت می کشیدم رو یکی از این کیر ها . اولش رو کیر فرشید کشیدم و اون قدر خوشش اومد که آبشو توی کون شیرین خالی کرد. دهنمو باز کرده درجا کیرشو گذاشتم توی دهنم ..
-آتی زبونتو بذار زیر کون من ..
دیگه باید حرفشو گوش می دادم ولی در فاصله همین چند ثانیه هر چی که توی کیر فرشید بود خالی کرده و دیگه با گذاشتن زبونم زیر کون شیرین بقیه آبشو هم نوش جون کردم ..
-اووووووخخخخخخ آتنا بیخود نبود که تو خوشت میومد از این که کونت لیسیده شه . .... ادامه دارد ..... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
زنـــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۸۸

اون شب ندونستم دیگه چه جوری رفتم خونه . هم احساس آرامش می کردم و هم احساس خستگی . متوجه یه سبکی خاصی هم در مقعدم شده بود . آخه کیر امشب خیلی راحت تر رفته بود توی کونم و من لذت اونو بیشتر از دفعات قبل در یه حالتی با حداقل درد چشیده بودم . طوری که وقتی یه کیری تا همون نصفه هاش می رفت توی کونم دلم می خواست دلم سریع بیاد عقب و دوباره یه حرکت رو به جلویی داشته باشه . یکی از همون پماد های بی حس کننده ضد درد اصلو از رامین گرفتم .. ولی بهم گفت خودمو با این چیزا عادت ندم . اون وقت بد جوری بهش عادت می کنم . ولی پس از هر دوبار مصرف یه بار ازش استفاده نکنم و ببینم ظرفیت کونم تا چه حده . شاید آزاد تر شده باشه . ولی بهم گفت حتما از روغن ها و چرب کننده های خاص واسه کون دادن استفاده کنم که ناحیه مویرگی مقعدم دچار آسیب دیدگی نشه. عادت کرده بودم به این که با یکی باشم . نه این که حتما با هاش سکس کنم ولی در خونه احساس تنهایی می کردم . این آتنا چه آتنایی بود که به این نون و ماستها سیر نمی شد . هر قدر بیشتر کون می دادم تنوع بیشتری می خواستم . از خودم دیگه می ترسیدم . این که یه حالت بی گدار به آب زدگی به خودم نگیرم . این حس خودمو طوری جلوی شوهرم نشون ندم که بفهمه واسه کون دادن نیاز به مردای غریبه دارم و اصلا کشته مرده اینم که کونمو تقدیم کنم . نفهمیدم کی خوابم برد و کی بیدار شدم . یه دوشی گرفتم . حیفم اومد که با این تن و بدن خوشبو و نرم جلو آینه نرم و یه دیدی به خودم نزنم . رفتم جلوی آینه تمام قد که بهتر بتونم خودمو ببینم و از تماشای خودم لذت ببرم . چقدر امشب رامین از من خوشش اومده بود . زنای دیگه همه شون میرن به سر و صورتشون می رسن و من همش به فکر کونم هستم که چی میشه و چی نمیشه . نکنه از فرم بیفته ونکنه لاغر تر شم و دیگه منو قبولم نداشته باشن و از این حرفا . ولی عجب چیزی بود . پاهام باهاش حسابی هماهنگ بود . رفتم روی تخت دراز کشیده و در حالت دراز کش هم خودمو ورانداز کردم که ببینم تا چه حد می تونم رو پسرا اثر بذارم . خیلی از مردا هیجان خودشونو واسم تعریف کرده بودن .این که وقتی قالب کونومی بینن دوست دارن هر تیکه از اون قالب یه سوراخ داشته باشه . همه جاشو آروم آروم گازش بگیرن ببوسنش و بعد کیرشو نو توی هر نقطه ای فرو کنن . دوست ندارن آبشون زود بیاد . دوست دارن کون ما زنا رو تسلیم خودشون بدونن . این حالت تسلط بر ما بهشون حال میده . احساس قدرت می کنن . ولی من فکر می کنم اونا خیلی ضعیفن . وقتی با یه ناز و عشوه و کون نمیدم و نمی تونم و تالب چشمه اونا رو بردن و تشنه برشون گردوندن که اونا رو از هرچی ضعیفه در عالم ضعیف تر می کنه چرا به خودمون نبالیم ؟! از این حس خودم خوشم میومد . لذت می بردم . چرا باید همش دلم بخواد که یه چیز کلفتی توی کونم وول بخوره ؟ قلقلکم بده و وقتی که داره لذت می بره منم احساس لذت کنم ؟ هر لامپی رو که دور و برم بود روشنش کردم . فضای اتاقو کرده بودم تالار عروسی .. دوست داشتم به بهترین شکل ممکن قمبل کرده خودمو در آینه ببینم . بازم لاپامو باز کردم و تصور کیر هایی رو کردم که با من در تماسن . این چقدر می تونه خطر ناک باشه که من با کیر تمام مردا یه حس آشنایی داشته باشم . یعنی کونم حس کنه هر کیری که می خواد لمسش کنه و حالشو جا بیاره یک کیر بیگانه نیست . فقط دقایقی کار می بره که با صاحبش اخت شد . کیر و کون یه زبون بین المللی دارن که همو به خوبی درک می کنن . کیر جای امنی برای غلاف می خواد و کون هم یه چیزی می خواد تا ازش حمایت کنه . کون واسه کیر یه سایه ای میشه ولی خودش زیر سایه اون قرار داره . یه لحظه صدای زنگ در منو به خودم آورد .
-کیه ؟
-ببخشید دوست پرهام هستم ..
-ببخشید آقا ایشون نیستند . تازه این جا خونه برادرشه .. الان هم ایران نیستند .. و دو یه روزی میشه که رفتن .
-می دونم من همه اینا رو می دونم . شما زن داداشش آتنا خانوم هستید .همه اینا رو هم گفته . فقط به من سفارش کرده بود که در غیاب من هر کاری که داشتین انجام بدم . اگه کاری داشتید .. تدارکاتی چیزی بود ..
-خیلی ممنون آقا . فک و فامیلامون هستند .. دست شما درد نکنه .
-ما خیلی بهش مدیونیم و زحمتشو زیاد کردیم . ..
این پسره پررو برادر شوهر عوضی , خودش کس و کون ما رو کرده کم نیست یکی دیگه رو می فرسته سراغ ما . خدا کنه بر داشت بد نکرده باشم . برم ببینم چه خبره . یه مانتو آزاد رو همین جور انداختم رو تنم و بدون روسری رفتم دم در .. یه جوون خوش ترکیبی بود که چند سالی رو بزرگ تر از پر هام نشون می داد . نمی دونم چه رابطه ای با اون می تونست داشته باشه .
-ببخشید. من مسئول پخش یه سری از مواد غذایی هستم که می تونم اونا رو با نرخ خیلی نازل و تعاونی در اختیارش بذارم و با اون طرف قرار دادم .
- شما جنسا رو در اختیار اون گذاشته با اون طرف معامله اید ؟
-اینو صاحب مغازه که پد رایشون هستند گفتن که مانعی نداره و من فقط با پر هام خان طرفم و اصلا در مورد نرخ و این مسائل طرف صحبت نیستم و ایشون هم وکالت دارن . من فقط می تونم ماهی یه باربهش سهمیه بدم ولی خب دیگه اون جوونه و باید هواشو داشت .من فکر کنم پرهام سر باباش کلاه می ذاشت و فی رو گرون تر و بالاتر منظور می کرد می رفت دنبال الواطی .... و این مرتیکه الدنگ عوضی کس خل یا کیر خل شده داره به پرهام جنس میده غلط نکنم اومده به جاش از من جنس بگیره .. خدا نکنه اون روی سگم بر گرده و بالا بیاد , جنسم دوطرفه و دیگه حسابی بد بد میشه . ... ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
زن

 
زنــــــــــــــــــــی عاشــــــــــــــــــــق آنــــــــــــــــــــال سکــــــــــــــــــــس ۸۹

-بفر مایید اینم کارت من .. اگه کاری داشتید بنده در خد متم .
-ببخشید پیمان اسم شماست یا اسم شرکت شما
-هر دو تا .. این یارو دیوونه ام کرده بود . یعنی مسئول شرکت خودش با ماشین خودش داره از این طرف به اون طرف جنس می رسونه یا این که به یه منظوری اومده بود این طرفا . آخه این پیمان چه غلطی از دستش بر میومد جز گاییدن من . من آخه چه کاری می تونستم باهاش داشته باشم . من اگه چار تا خرت و پرت بخوام خب میرم از همین سوپری خودمون می گیرم . از اون سر تهرون پا میشه میاد این سر که چی بشه . آخرش این پرهام منو رسوا می کنه ..
-خیلی ممنونم اقا پیمان . راضی به زحمت شما نیستم . این داداش پر هام هم خیلی به فکر منه . همش دوست داره زحمت دیگران رو به خاطر من زیاد کنه .
-تعارف نفر مایید آتنا خانوم ..
دیگه داشت رو اعصاب من راه می رفت . می خواستم بهش بگم مرد حسابی من این چند روزه به اندازه کافی کیر خوردم و الان هم اثر بی حسی رفته کنار یه درد های خفیفی رو هم توی کونم حس می کنم . حداقل یه روزو که باید بهش استراحت بدم . دیگه جا واسه کیر تو ندارم .
-آقا پیمان برای من خیلی جالبه که شما و پژمان تا این حد با هم صمیمی باشین .
زل زده بود و با کمال پررویی نگام می کرد . فقط از یه چیزی مطمئن نبودم .آیا پرهام بهش گفته که منو کرده ؟ یعنی اون این قدر پررو و پوست کلفته که داداششو دور می زنه و آبروشو همه جا می بره .؟ هر چند در تهران بزرگ ممکنه امروز با یکی سر و کار داشته باشی که بره پی کارش و اگه خلافی هم با هاش انجام بدی آب از آب تکون نخوره . ولی کسی که عادت کنه به این جور بر نامه ها من نمی دونم دیگه چه جوری میشه . به مانتوم خیره شده بود . نکنه فهمیده که اون زیر لخت لختم .. می خواستم زود تر ردش کنم . نمی دونم این برادر شوهر لعنتی منو چی فرض کرده بود . منو با یه هرزه خیابونی مساوی کرده بود . اصلا از این جور بازیها خوشم نمیومد . یک زن باید کلاس خودشو حفظ کنه . کاری کنه که مردا همش کشته مرده اش باشن . نمی دونم چه جوری دم این پرهامو قیچی کنم . شایدم اون لحظه اگه سیر نبودم تا این حد از دست پرهام حرص نمی خوردم و عاشق این نبودم که کله پیمانو بکنم . کون من که دیگه موتور ماشین نبود که بشه تا یه حد زیادی ازش کار کشید . اگه زیادی هم می خواست فعالیت کنه به روغن سوزی میفتاد .. پیمانو ردش کردم بره .. زیاد اهل فیسبوک و این بر نامه ها نبودم ولی هر چند وقتی می رفتم یه چتی با چند تا از این بر و بچه هایی که نمی شناختم و همین اینترنتی باهاشون آشنا شده بودم می کردم ویه گپی می زدم . راستش با پسرای مجازی زیاد سر خوش نبودم . خیلی بی تر بیت بودن و انتظار بیجایی داشتن . تازه نمی شد به همه شون اعتماد کنی . ولی گیر یه همشهری زن ساکن بندر عباس افتادم که اونم هم سن و سال من بود عکسشو هم واسم فرستاد . قیافه اش بدک نبود . اونم مثل من اهل حال بود ... خیلی دلش می خواست که بیشتر با هم هم کلام می شدیم ولی من حال و حوصله شو نداشتم . ورزش کردن و کون دادن دیگه وقت منو پر کرده بود دیگه حرف باد هواست ..اسمش بود دنیا .. می گفت شوهرش یه پست مهمی در گمرک بندر عباس داره .. یه نموره ای از عشق و حالمونو واسه هم تعریف کردیم . از خلاف کاریهامونو .. از لذت بردنامونو . من که هرچی رو واسش گفتم هر چند یکی از ده تا هم نبود ولی همش راست بود . حالا اونو نمی دونم . بهم می گفت چه جوری کون میدم ؟! می گفت اگه یه کیری بره توی کونم تا یه هفته نمی تونم بشینم .
-دنیا خوشگله اگه غیر از شوهرت یکی دیگه به کونت کیر بزنه چیکار می کنی ؟
-هیچی ازدرد دندون رو جیگر می ذارم و شبش میرم زیر کیر شوهرم و به زمین و زمان چنگ میندازم و آخرش تمام دردامو میندازم گردن اون . چیکار کنم من زندگیمو شوهرمو آبرومو دوست دارم ..
-معلومه ..
اون شب که پیمانو ردش کردم هوس دنیا رو داشتم و این که بتونم باهاش حال گپی کنم . خوشبختانه آنلاین بود ..
-چه عجب ! آتنا خانوم
-چه طوری هم سنگر گل من ؟ تازه چه خبر .. از دنیای دنیا چه خبر .. شوهرت خوبه ؟ نصف روز اونو می فرستی به گمرک و خودت منزل عوارض گمرکی میدی ؟
-فدات شم آتنا اصلا در منزل از این کارا نمی کنم .. من اگه می خواستم مث تو کون بدم تا حالا کونم شده بود دماغه کشتی ..
-حالا کست این جوری شده ؟
-خیلی بی وفایی آتنا . اصلا به فکر من نیستی ؟ دلم واسه پسرای با کلاس تهرون تنگ شده .
-عزیزم حال کردن حال کردنه . یه چیزی توی سوراخات وول بخوره تورو از تنهایی درت بیاره و واست تنوع داشته باشه دیگه تهرونی و گیلونی نداره که ..
-آتی جونم . خوب ببینش و حالشو ببر
-چی رو ..
تا گفتم چی رو یه کیر تقریبا سیاه ولی خیلی کلفت و دراز رو دیدم که اومده توی این باکس من ..
-این دیگه چیه .. از کجا کپی کردی ..
-اصل اصل و اورجیناله .. ولی دیگه من نمی کشم .
-ببینم تو این کیرو نوش جون کردی ؟
-نصفش رفت توی دهنم . سه چهارمش رفت توی کسم ولی همین که سرش رفت توی کونم آن چنان فریادی کشیدم که اگه در جا جلو دهنمو نمی گرفت دوتایی مون الان رو طناب دار بودیم . یک زن شوهر دار با یک مرد زن دار .. خیلی حال میده نه ؟
-ولی عجب کیر خوش استیلیه ..
-دوست داری واست جورش کنم ؟
-چه جوری ؟! می خوای تیپاکسش کنی ؟
-نه باید بیای بندر عباس ..
یه لحظه هیجان زده شدم .. ولی این پژمانو چیکارش می کردم . اون باید بر می گشت و بعدش یه بهونه ای می آوردم که مثلا من و دنیا همکلاس و دوست قدیم و جون جونی هم بودیم و حالا می خوام بهش سر بزنم . ولی حالا به دیدن این کیر طوری دلم به تاپ و توپ افتاده بود که با کف دو تا دستام دو طرف کونمو چنگش می گرفتم . .. ادامه دارد ... نویسنده .... ایرانی
     
  
صفحه  صفحه 9 از 22:  « پیشین  1  ...  8  9  10  ...  21  22  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

زنی عاشق آنال سکس


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA