بـــــــــــــــابـــــــــــــــا تقسیـــــــــــــــم بـــــــــــــــر ســـــــــــــــه ۶۰بابا بهت میگم ولم کن . کسم داره کنده میشه . ولم کن بابا سوخت سوخت .. بابا اونجام سوخت .. اون وقت نمی تونی .. نمی تونییییییی بکنیش .. کسسسسسسم باباجونم .. واااااییییییی .. نینا : بچه سوسول من کیف می کنم این جور کسم بسوزه . بابا دهنتو ور دار از رو کسش ببین خودش دوباره بهت میگه بازم بخوریش . داره خودشو واست لوس می کنه .. نورا ساکت نمی شد . -صبر کن نینا نوبت تو هم می رسه ...آخخخخخخخ پدر جونم بابای گلم .. ولی بابای گلش ول کنش نبود . اون می خواست دختر بزرگ خودشو زود تر به این طریق به ار گاسم برسونه اون وقت بره دنبال حال کردن خودش . -نینا برو خواهرتو ببوس . لباتو بذار رو لباش -نههههههه بابا نمی خوانم نینا منو ببوسه . -عزیزم می خوای شرطمو پس بگیرم ؟/؟ تا شما با هم رفیق نباشین من به هیچ وجه شما رو به آرزوتو ن نمی رسونم . نورا : بخورش بابا .. ولم نکن .. یه جوری نگو که فکر کنم تو دلت نمی خواد که کسمو بکنی .. نینا رفته بود رو سر خواهرش و لباشو رو لبای نورا قرار داد . از هر طرف دختر بزرگمو در محاصره خودمون در آوردیم . نورا فشار زیادی به خودش و ما می آورد ولی اونو به روی تشک چسبونده بودیم . تصمیم گرفته بودم که تا آخرشو برم و ولش نکنم . -نونا نکن این الان سهمیه خواهرته .... آخه دختر دومی یه پاشو گذاشت جای یه دستش که رو پای نورا بود . دستشو آزاد کرد و اونو به کیرم رسوند و باهاش ور می رفت . در ست در شرایطی که آب کیر و کمرم جمع شده و هر لحظه حس می کردم که منی من می خواد مث یه انفجار وفواره بپاشه . پشیمون شدم که این حرفو بهش زدم . دلم می خواست آروم بماله و سریع ولم کنه که آبم نیاد . خیلی هنر می کردم یه سهمیه واسه هر یک از دخترا می ذاشتم . سرم رو کس نورا خم بود ولی با دست به نونا اشاره زدم که عیبی نداره کارتو بکن .. کیر من اسیر دستای نونا شده بود . نورا با چند تا فشاری که به خودش آورد ساکت شده بود .. با دستاش صورت نینا رو کنار داد .. چشاشو باز کرد .. -آه بابا چقدر کیف داشت .. هیچوقت این جوری حال نکردم . یه کمی که سرشو بالاتر آورد کیر منو توی دست نونا دید .. -نونا این چه وضعشه . منم وقتی که بابا با توست بپرم وسط ؟/؟-نورا چقدر بد اخلاقی ! دیدم بابا داره کستو می خوره کیرشم بیکار بود -اگه آبشو می آوردی چی .-دخترا بازم که شروع کردین .. نونا دستت درد نکنه . تو و نینا مشغول باشین من با این نورا جونم کار دارم . تار های صوتی من دیگه از فرم طبیعی داشت خارج می شد . گلوم گرفته بود -نورا اگه گفتی حالا دیگه نوبت چیه .. -خودشو انداخت تو بغلم و مثل یه معشوقه ناز کرد و در حالی که عشوه می کرد گفت وقتشه که تپل ترین و خوشگل ترین و بهترین دخترتو ببوسی .. -نورا اونو که همیشه می بوسمت ولی حالا بابا باید چیکار کنه . -دردم میاد .. نینا : بابا جونم من دردم نمیاد . از این به بعد هر کی اعتراض داشت گفت دردش میاد من سهمیه اونو می گیرم .. -نینا ساکت . کی گفته من نمی خوام به بابا کون بدم کون کوچولو ! تو باید بری به نی نی کوچیکا کون بدی -من کوچیک نیستم خانوم شدم . نورا از جاش بلند شد و روی تخت وتشک یه گارد سگی و زانو زده گرفت . سرشو به طرف من و خواهراش برگردوند و دستاشو گذاشت رو دوطرف کونش و اونا رو به پهلو ها بازشون کرد . -بابا حالا می تونی کارتو انجام بدی . چند لحظه بعد دستمو گذاشتم داخل یک قوطی کرم خمیری و یه مقداریشو رو سوراخ کون نورا مالیدم . کیرمو محکم بهش فشار داده کمی اونو همون دور و بر گردوندم تا این که نوک کیرم به سوراخ کون نورا چسبید و حس کردم که همینجا رو باید فشارش بدم . -آووووووو .. نورا .. نورااااااا عزیزم .. خوشش میومد که با حرکات کونش بیشتر داغ و وسوسه ام کنه . می دونست این جور دلبری کردن بیشتر دلمو می بره و آتیش به کیرم می زنه . آتیشی که آبمو میاره رو کار .. -نورا آبم داره می ریزه . -بابا من این چیزا رونمی دونم . باید کیرتو بکنی توی کونم . الان هم اگه خالیش کنی روی کونم باید توی کونمم آب بریزی .. -عزیزم در فاز اول نفری یه سهمیه دارین .. . نورا دلش می خواست که من تو کونش خالی کنم .. واقعا چه لحظاتی واسه خودم درست کرده بودم . همش باید به این فکر می کردم که به اون سه تا حال بدم . یه پدر شدن همین درد سرا رو هم داره . آدم باید از خودش بگذره تا بچه هاش لذت ببرن . آخر کار اگه فرصتی موند دیگه باید خودشو در یابه . چند بار کیرمو عقب و جلوش کردم و به سوراخ تنگ کون تپل نورا جونم مالیدم .. تا این که در یکی از این فشار ها جاشو اون داخل پیدا کرد و با یه فشار دیگه توی کون مستقرش کردم .. -نورا چه حالی داری -فقط دارم حال می کنم -درد که نداری . الان نه . اون لحظه که یه فشار آوردی یه خورده دردم گرفته بود . نو نا و نینا فقط داشتن به صحنه گاییده شدن خواهرشون نگاه می کردند . انگاری هیشکدومشون حال لز با همو نداشتند . شایدم منتظر بودن که ببینن کی نوبتشون میشه . .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی
بـــــــــــــــابـــــــــــــــا تقسیـــــــــــــــم بـــــــــــــــر ســـــــــــــــه ۶۱لذت سکسو تازه داشتم حس می کردم . با این که کون نورا نسبت به اون اوایلی که می کردمش گنده تر و زنونه تر و خوشگل تر شده بود ولی سوراخ کونش بازم یه تنگی خاصی داشت که وقتی کیرمو می کردم توش حس می کردم سوراخ کون نورا جونم یه چسبی داره که به زحمت میذاره کیرم اون داخل حرکت کنه . شاید همه کونها این جوری باشن ولی هر سه تا دخترام که این حالتو داشتند . حداقل فکر می کردم که شرایط نورا راحت تر شده باشه .. چند بار چشامو به روی کون نورا جون باز و بسته اش کردم تا با نگام احساس هوسمو بیشتر کنم . داغ شم و لذت ببرم . -بابا خیلی کیف میده ..هر جوری خوشت میاد بگو من همون جوری شم . بازم باید منو داشته باشی . اونا هنوز بچه ان . -فدای تو دختر بزرگم با اون اندام هوس انگیزت بشم .. ای وای صدام بلند بود حتما اون دو تا دختر شنیدن . عجبا به روم نیاوردند . مجبور بودم از این حرفا تحویل اونا هم بدم تا نگن که تبعیض قائل شدم . به هر حال هر که بامش بیشتر برفش بیش . عجب برفی . حداقل باید توی سه تا کون آب می ریختم . -نورا جون کاملا دمرکن و دراز بکش . می خوام در حالت خوابیده بکنمت . قمبلی زیاد گاییدمت . هر چند می دونم حالت سگی واست راحت تره ولی بابات یه خورده تنوع می خواد و تازه کمر و پاهات هم کمتر درد می گیره -پدر جونم امر بفر مایید . من در خدمتم .. بابا کنیزتم -خانومی نورا جون . کاملا دراز کشید . کونش با اون بر آمدگی و بر جستگیش بازم دلمو طوری برد که نفهمیدم این دستام کی رفت رو کونش و اونو از وسط به پهلو بازش کرد . . کیرمو هم از همون طرف کردم توکونش .. چقدر می چسبید . مخصوصا وقتی که دو تا قاچ کون نورا رو با کف دو تا دستام محکم داشته کیرمو وسط اون دو تا قاچ خوشگل و تازه نگه داشته و از زمین به هوا می کردم توی سوراخ نورا.. -بابا باااااباااااا جونننننم مزه ام می کنه . کیف می کنم .. حال می ده .. جووووووووون زود خیس نکنی ها .. -عزیزم نونا پشت صفه . منتظره .. -اووووووففففف یه کاری کن که بیشتر مزه مون بده . مگه اینجا مسابقه کشتیه که تایم گذاشتی . حالا پنج دقیقه وقت اضافه بگیر واسه اونا هم حساب کن . نمیشه که ناقص حال کنیم . اینجا که زمین فوتبال نیست و استادیوم هم نیست . راستی بابا وقت تلف شده رو هم حساب کردی ؟/؟ چون اون دو تا خواهر گل و نازنین تا می تونستن با حرف زدنهای خودشون وقت ما رو گرفتن . -نگران اون نباش من وقتو محاسبه کردم -حالا بیشتر محاسبه کن .. -چشم هر چی تو بگی .. فقط عزیزم اگه نتونم جلو گیری کنم شرمنده ام -بابا هر طور دوس داری حال کن . فقط از نورا جونت راضی باش . نگو که بهت سخت گرفتم . شیطونک از اونجایی که ارگاسم شده بود خوب هوامو داشت و می خواست که خیلی آزاد منش نشون بده .. ولی در این که باباشونو دوست داشته عاشقشن شکی نبوده و نیست . دلم نمیومد از صحنه هوس انگیز و حشری کننده و زیبای فرو رفتن کیرم در کون نورا به این زودیها چشم بر داشته دل بکنم ولی نمی شد .. چند بار جلو ریزش آبوگرفتم -بابا محکم تر بزن کیرتو .. نارحت من نباش .. وقتی بابایی من حال کنه همه دردا از یادم می ره . مثل تو کیف می کنم . دوستت دارم پدر کونمو بکن . کونمو بکن . ولم نکن . -نهههههه نورا داره میاد داره میاد .. -بابا بابا فکر درد من نباش .. بکن بیشتر بکن توش .. چنگش بگیر . پنجه هاتو فرو کن توی کونم .. فشارش بگیر تا اونجایی که زور داری .. اووووووخخخخخخ .. بکن بکن .. چقدر کیف میده .. دیگه گذاشتم به اختیار کیرم که هر وقت دلش خواست راه آبشو به سوی کون نورا جونم باز کنه . همین که بهش این اختیارو دادم راه افتاد . -اوخ بابا کونم . کونم داره کیف می کنه . چقدر گرمه آبت .. آروم آروم می گاییدمش تا کیرم بیشتر لذت ببره و با اعصابی آروم تر و راحت تر توی کون دخترم خالی شه .. کیرمو که بیرون کشیدم دو تا برش کونشو محکم فشارش داده وهر دو طرفشو غرق بوسه هام کردم و در همون وضعیت نشستم و به بر گشت آب کیرم از سوراخ کون تنگ دخترم خیره شده بودم . نورا خودشو بر گردوند . -ببخشید پدر جونی که تماشای فیلم سینمایی تو رو متوقف کردم . می دونستم با دیدن کون من که داره آبتو پس میده خیلی کیف می کنی ولی منم می خوام یه جور دیگه ای کیف کنم . کیرمو گذاشت تو دهنش .. نونا : همه شو نخوری نورا . واسه منم بذار -این از سهمیه خودمه . نترس بابا که آبش اومده تا یه چند دقیقه ای دوباره خالی نمی کنه -به من که رسید آبش کم میشه -تقصیر من چیه . می خواستی زودتر از من به دنیا بیایی .. اینو که گفت خودش و نینا به خنده افتادند . منم خنده ام گرفت . نونا حالش گرفته شد ولی واسه این که زود تر از دلش در بیارم رفتم سراغش . .. به حالت قهر و ناز اومد بغلم .-بابا میذاری هرجوری که دلشون خواست منو دست بندازن ؟/؟ -عزیزم کسی دستت ننداخته . دارن باهات شوخی می کنن . -هر شوخی یه جایی داره . اگه شما باهام این شوخی رو می کردین ناراحت نمی شدم . ولی اون می خواست دستم بندازه . من که اذیتش نکردم .. نینا : اوهههههههوممممممم بخور نونا حقته تا دیگه هستی ازش دفاع نکنی دوتایی تون علیه من توطئه نکنین .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی
بـــــــــــــــابـــــــــــــــا تقسیـــــــــــــــم بـــــــــــــــر ســـــــــــــــه ۶۲نونا جونم حاضری که بابایی باهات مشغول شه . اگه دلت نمی خواد و خسته ای و آمادگیشو نداری و حالت گرفته بگو تا من با نینا مشغول شم و بعدا بیام سراغ تو -بابا چیز دیگه ای نبود که بگی . تمام ناراحتی های دنیا روکه تحویل من دادی . تو که خودت می دونی این سکس چیزیه که تمام ناراحتی ها رو از یاد آدم می بره . واسه چی من نخوام . اون وقت می خوای آخر از همه بیای سراغ من که دیگه حالی نداشته باشی . نینا : من از روی دلسوزی گفتم که جامون عوض شه تا تو بعدا بهتر بتونی حال کنی . -تو غصه منو نخور . غصه خودتو بخور که سنت کمتره افتادی آخر -بابا نونا رو ببین -بچه ها بازبچه بازی در آوردین ؟/؟ حواستون باشه . شما مثلا خانوم شدین ؟/؟ من که این طور فکر نکنم . همین که پریود میشین دلیل نمیشه که کله تون هم کار کنه . یه خورده ملاحظه منو هم بکنین . آخرش از دست شما میرم زن می گیرم . نونا : بابا از اولشم همینو می خواستی . اولش می خواستی خاله مهشیدو بگیری . بعد یکی از منشی هاتو . بعدشم یکی از مشتریا و مریضاتو .. -ببینم اینا رو توی روز نامه ها خوندی ؟/؟ نورا : ولش بچه ها . اینا همش حرفه . الان بابا چندساله که همش میگه زن بگیرم زن بگیرم . ولی اهلش نیست . من بابا مو بزرگش کردم . من می شناسمش . اینو که گفت دخترا زدند زیر خنده -کاری نکن نورا از لج تو هم که شده برم زن بگیرم . -بابا یکی دو سال دیگه مونده . می دونم درد تو چیه . این کیرت هوس کس کرده . خودم بهت میدم . بچه ها من پیشقدم میشم هم بابا رو نجات میدم هم شما هارو که دیگه زن زن نکنه . ولی همین حالاشم حاضرم بدم خودش نمی خواد واسه ما شرط و شروط گذاشته . بابا آخرش می بینی که ما موفق می شیم . از جاش بلند شد وسر کیر منو بوسید و گفت به خاطر اینم که شده حتما واسه خانوم دکتر شدن تلاش می کنم . اگه بخوای تا مریخ هم واسه این میرم . -نورا جون نمی خوای تا مریخ بری . سوار این کیر شی خودش تا مریخ تو رو می بره .. این بار چهار تایی مون خندیدیم . -بابا تو هم آره ؟/؟ -وقتی دخترای گل و تک پرونی مثل شما دارم چرا منم بامزه نباشم .. نونا : بابا جونم نگی که داره از وقت من کم میشه -نه عزیز وقت تو از زمانی محاسبه میشه که بپری تو بغل من و اون دو تا خواهرات هم برن کنار هم و کاری به کار ما نداشته باشن . نورا : بابا این عادلانه نیست که وقتو به طور مساوی بین بچه ها تقسیم کنی . الان من خانوم شدم بزرگتر شدم . بیشتر نیاز دارم هوسم زیاد تره . تن و بدنم لمس و نوازش بیشتری می خواد . مثلا منم باید بیست دقیقه سهمیه داشته باشم نینا هم بیست دقیقه ؟/؟ نونا تایمش خوبه . مثلا پنج دقیقه از سهم نینا رو باید می دادی به من . نینا در حالی که لباشو می جوید و عصبی شده بود ولی تا حدودی خونسردیشو حفظ کرد ولی با کمی فکر یه جواب دندان شکنی به نورا داد که دلم می خواست لباشو ماچ کنم . -نورا جون این که تو بزرگتری شکی نیست . بالاخره خواست خدا بوده و زود تر دنیا اومدی ولی این نمیشه که هر چی از دهنت در اومده بگی . اتفاقا باید پنج دقیقه از سهمیه تو کم شه به سهمیه من اضافه شه . ببین نوازش کردن روی پوست و بدن سریع انجام میشه وقت زیاد نمی بره . ولی گاییدن کون تنگ رو بگو . تو بزرگتر شدی سابقه فعالیت داری و کون گشادی . برای همین کردن تو زیاد وقت نمی خواد ولی اوووووخخخخخخ نورا جون تو که خودت چند سال پیش که به بابا کون می دادی همون موقع که سوراخت تنگ بود می دونی چقدر درد داره . هرچی کرم هم بزنی بازم وقت می گیره . بابا جونم اگه این دفعه از سهمیه نورا کم نکنی من دلخور میشم .. نورا یخ شده بود . کم آورده بود . هر چی داشت فکر می کرد یه چیزی بگه نمی تونست . خدا کنه این دختره زهرشو نریزه و دق دلی شو سر خواهر کوچیکش خالی نکنه . خوشم اومد . نینا خوب تونست از حقش دفاع کنه . نورا منو یاد پسر بزرگای قدیم انداخت که وقتی باباهه می مرد ارثو فقط واسه خودشون بر می داشتند . رفتم طرف نونا جونم . -دختر گل و خوشگل من چیکار می کنه .-هیچی بابا نشستم اینجا دارم به سر نوشت خودم فکر می کنم و این که دو تا دختر دیگه بابا رو بین خودشون قسمت کردند و اصلا به فکر من نیستند . -پس من الان اینجا پیش تو چیکار می کنم عزیزم . من امشب این بر نامه رو گذاشتم که کنار هم صمیمی تر باشیم عشق کنیم از زندگی لذت ببریم . لبامو گذاشتم رو یکی از سینه های دختر دومی ام . چقدر از حالت نوکش خوشم میومد . تازه و خوشمزه . شبیه تخم پرتقال بود . سینه هایی ناب . اون وقتا که نوجوون بودم چقدر دوست داشتم که این جور سینه ها رو میک بزنم . دیگه نمی دونستم سالها بعد نصیبم میشه که سینه های دخترای خودمو در این سن بذارم توی دهنم . و باهاشون حال کنم . . نونا چشاشو می بست و آروم بازشون می کرد . کف دستمو هم گذاشته بودم لاپاش هم به صورت دورانی و هم از بالا به پایین و بر عکس کسشو حرکت می دادم .. .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی
بـــــــــــــــابـــــــــــــــا تقسیـــــــــــــــم بـــــــــــــــر ســـــــــــــــه ۶۳آخخخخخخخخ نونا نونا جون خوردن این سینه آبدار اصلا سیرم نمی کنه -خب بابا بابا جونم یه خیلی بخورش از دهنت که نگرفتند من همین جا هستم که خوب خوب بخوریش و تا اونجایی هم که دوست داری و دلت می خواد بخوریش . سینه نورا که زیادی داره درشت میشه و مال نینا هم که مثل نی نی هاست .. نینا : بابا این داره چی میگه حالا نوبتش شده داره دور می گیره . -مثل این که اصلا تذکر دادن در شما اثری نداره . ..همین جور هم بود . حس می کردم دیگه اون جوری که باید به من توجهی ندارن . ولش کن نیما بذار هر چی میگن بگن . زیادی هم اگه بخواهی باهاشون بپیچی اثر خوبی نداره .هرچند سالها از آغاز اولین پریودشون می گذره ولی بازم اوایل بلوغشونه . غرور جوونی دارن و خودشونو بر ترمی دونن . بذار حس کنن که بر تر و بهتر هستن . خوب می شن . یه خورده که سنشون بالاتر بره و بفهمن که بابا مال هر سه تا شونه بهتر میشن . منم چقدر احساس آرامش و لذت می کردم . وقتی از دختر اولی به دومی رسیدم این حس به خوبی در من ایجاد شده بود . یه تنوعی که این حس رو در من به وجود آورده بود که دیگه به هیچ چیزی نیاز ندارم . همین سه تایی که دور و بر منند منو از هر خوشبختی خوشبخت ترم کردن . در حالت بعدی نونا و من رو تخت دراز کش شده اون کیرمو گذاشت توی دهنش تا ساک بزنه و من هم خودمو کمی بالا کشیده یه دستمو گذاشتم روی کون و یه دستو هم از لاپاش رد داده و کس و کونشو با هم در چنگ خودم داشتم . -نونا نونا چه احساسی داری . کیرم توی دهنش بود و فقط ناله می کرد . خب معلوم بود که چه احساسی داره . همون لذت و عشقی رو که بقیه می کردند اونم داشت می برد و می کرد . وقتی که کیرشو از دهنم در آورد دستا شو دور گردنم حلقه زد و گفت بابا یعنی منم باید مثل نورا صبر کنم کی اون رشته ای رو که تو دوست داری قبول شم و اون وقت باید زنت شم ؟/؟ -هیچ فرقی نمی کنه . شما همه دخترای گلم برام ارزشمندین و من همه شما رو یه یک چشم نگاه می کنم . -نه بابا من این وسط گیر کردم تو منو دوست نداری من خودم اینو می دونم -نونا تو خودت داری وقت تلف می کنی . من اینا رو به حساب وقت تلف شده تو نمی ذارم . -ما اینجا داریم فوتبال بازی می کنیم ؟/؟ -نمی دونم هر چی که هست .... حرفشو قطع کرده و با بوسیدن اون نذاشتم که بیش از این خودشو در گیر افکار پریشان کنه . با بوسه بر لبان داغش سینه هامو رو جفت سینه های داغ نونا می گردوندم تا همه افکار غم انگیز ازش دور شه . فقط به من و خودش فکر کنه و دنیای قشنگی که داره ازش استفاده می کنه . یه حرکت رو به بالایی به خودش داده کوسشو گذاشت رو کیرم . کیرمو رو به بالا به شکمم چسبونده بود و کسشو روش حرکت می داد . ظاهرا به صورت خوابیده اون جوری که دوست داشت راضیش نمی کرد . پاهاشو از وسط باز کرد تا سطح تماس بیشتری با کیرم داشته باشه -دوستت دارم نونا . نونا نازتو بخورم .. -بابا ناز به کس هم میگن دیگه .. -نمی دونم ناز هم به عشوه و ادا می گن هم این که بعضی از دخترا به کسشون میگن ناز . هر چی باشه من نازتو می خرم و می خورم . -چند می خری -یه دنیا . اصلا قیمتی نداره . هر چی پول بدم بازم نازتو خودتو بیشتر واسم می ارزین .. نورا : بابا از این حرفا واسه من نمی زدی -ببینم دخترا شما حواستون به کار خودتونه یا گوش وایسادین که ببینین این جا من و خواهرتون چی بهم میگیم . به حقوق دیگران احترام بذارین . -بابا معلم شدی داری بهمون درس میدی . شما دارین اینجا با هم حرف می زنین در دنیای خودتون دارین حس می گیرین . ما اگه پنبه هم تو گوشمون فرو کنین بازم حرفای شما رو می شنویم . دخترت که مدعیه تو فقط من و نینا رو دوست داری تو هم که داری اون جوری عاشقونه نازشو می کشی و بهش میگی نه نونا جون منم تو رو بیشتر از نورا و نینا دوست دارم .. دوباره شروع شده بود . -میشه این شب جمعه ای منو خراب نکنین . نورا! اصلا دو سال دیگه شد شوهرت میدم بری تا از دست ما خلاص شی .. نونا : بابا این دیگه تقصیر من نیست . الان سه دقیقه شد . این قسمتها رو باید به حساب وقت تلف شده بذاری . -راست میگی نونا جون اصلا حواسم نبود . درضمن نورا جان خواهش می کنم وقت ما رو نگیر خودت حالتو کردی بذار خواهرت هم از این لحظه ها استفاده کنه . نینا : این کاری که نورا داره می کنه و زیادی حرف می زنه حق ما رو داره ضایع می کنه . در واقع باید از سهمیه اون کم کنی . -نینا جون خوب داری با منطق آشنا میشی . قربون تو دختر چیز فهمم برم .. نورا : باشه بابا جون دست گلت درد نکنه . اون لبا و زبون قشنگت درد نکنه حالا ما شدیم دختر نفهمه تو . کارتو کردی آبتو خالی کردی کمرتو سبک کردی ما رو انداختی دور ؟/؟ .. -عزیزم اصلا همچین منظوری نداشتم -حرف خودتو زدی و میگی منظور بد نداشتی ؟/؟ . هیچی مجبور شدم نازشو بکشم تا از دلش در بیارم . هر چند می دونم بازم دلخور بود . .. ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی
بـــــــــــــــابـــــــــــــــا تقسیــــــــــــــــم بـــــــــــــــر ســــــــــــــــه ۶۴بچه ها صبوری رو از بابا تون یاد بگیرین . من تا به کی باید منتظر باشم که شما با هم کنار بیایین . می دونین بیچاره ترین آدمای دنیا چه کسانی هستند ؟/؟ .. آدمای حسود . آدمایی که نه تنها خودشون از زندگی لذت نمی برن بلکه دلشون نمی خواد دیگران هم از زندگی لذت ببرن . حالا شده وضعیت شما .. نورا : می دونی بیچاره ترین آدمای دنیا به کی میگن . ؟/؟ -نه دخترم به کی میگن . -به اونایی که مامان نداشته باشن و بابا شون واسه کارایی که انجام میده هر روز بهشون منت بذاره و درکشون نکنه و خواسته های بچه هاش واسش اهمیتی نداشته باشه .. نونا : ساکت شو حقه باز ..کار خودتو کردی و حالا که نوبت من شد داری این جوری آشوب به پا می کنی ؟/؟ می خوای چی رو نشون بدی . یه کاری کنی که بابا منو نکنه ؟/؟ کور خوندی .. نورا در حالی که اشک می ریخت گفت فقط همین مونده بود که تو یکی منو حرف بزنی . رو تو حساب می کردم . بابا جون منم که سا کته فقط داره ما رو تماشا می کنه . یواش یواش داشتم از خودم نا امید می شدم . راستی راستی من دکتر مملکت هستم ؟/؟ بیشتر شبیه یک کس خل تموم عیار بودم . همچین چیزی حداقل روزی یک بار به ذهنم می رسه . آخه کدوم آدم عاقلی که سه تا زن داشته باشه اونا رو با هم می کنه و میاره کنار هم لختشون می کنه . درسته که اونا دخترای منن ولی حساب دختر بودن جدا و حساب دوست دختر بودن جدا . نورا با قهر می خواست بره . چقدر جلوشونو بگیرم . --نورا اگه بری من دیگه به دنبالت نمیام . حواست باشه داری چیکار می کنی . من با خستگی و شور و حال بیشتری با دو تا خواهرات حال می کنم . .. -نوبتم که شد واسم زنگ بزن -مگه سر صف نونوایی وایسادی که من به نوبت نون تحویلت بدم ؟/؟ هر کی جنس می خواد سر صف خودش وای می ایسته . تازه قرار بر این بود که دسته جمعی هم با هم باشیم . چرا اهداف پدرتونو خراب می کنین . ؟/؟ فقط نورا این چند مین باریه که می خوای قهر کنی و بقیه رو تحریک کنی درسته که از بقیه بزرگتری و یک احترام خاصی برات قائلم ولی این دلیل نمیشه که من بخوام به هر ساز تو برقصم . نونا قمبل کن که بابا هوس کون کرده . می خوام کیرمو فرو کنم توی کونت کسب آرامش کنم .. -بابا کسمو نمی خوری ؟/؟ یه جوری بخور که منم خوش به حالم شه و یهو بپرم . مثل یه کبوتر سفیدی که اونو پروازش میدن طرف آسمون یهو بال بال می زنه و بعد که رفت اون بالا آروم میشه و یواش یواش دوباره میاد پایین . اوه بابا جونم اگه بدونی چه کیفی داره .. -می دونم تا یه حدی می دونم . وقتی کیرم داره توی کونت آبشو خالی می کنه همین احساسو منم می کنم . لذت می برم حال می کنم . -پس حالا که این جوریه بکن توی کونم بابا تا بهتر لذت ببری و خوشت بیاد . -نه عزیزم یه پدر تا اول به وضعیت دختراش رسیدگی نکنه و دستی به سر و گوششون نکشه دلش طاقت نمی گیره . چیکار میشه کرد محبت و دل رحمیه دیگه . -بابا من خیلی دوستت دارم . اصلا اذیتت نمی کنم . از اون دو تا دخترات خیلی بهترم . اونا همش با هم دعوا دارن . می خوان پاچه همو بگیرن .. نورا دختربزرگه ام سرشو به دیوار تکیه داده بود و خیلی آروم گریه می کرد . هر چند لحظه در میون سرشو بالا می آورد و می خواست ما رو متوجه خودش بکنه . وقتی می فهمید که حواسمون جفت اون شده دوباره سرشو مینداخت پایین .. لعنت بر این دل رحمی و دلسوزی . این کیر منم چقدر باید بین لحظات حال کردنش فاصله بیفته ؟/؟ سرمو گذاشتم زیر گوش نونا و گفتم عزیزم برم از دل خواهرت در بیارم برگردم . تا همه شونو آروم نمی دیدم سکس بهم نمی چسبید .. رفتم پیش نورا .. -نورا جان تو بزرگ شدی تا چند وقت دیگه باید بری دانشگاه . این بچه بازیها دیگه چیه . چرا الکی خودتو اذیت می کنی .. -حالا من حسود شدم . من بیچاره شدم .. آره بابا ؟/؟ -من کی واسه تو یکی کم گذاشتم . اگه منو دوست نداری گریه کن . اگه می خوای حالمو بگیری گریه کن . اگه دوست نداری مجبورت نمی کنم که باهام سکس کنی . دستامو گذاشتم رو سرش و همراه با نوازش خیلی آروم بوسیدمش . نونا به ساعت نگاه می کرد و وقت رو زیر نظر داشت. دختر بزرگمو که بغل می زدم حس می کردم که دارم همسرمو بغل می زنم . همه شون یه اثری از خدا بیامرزی رو داشتند . نورا رو آرومش کرده بودم . یه چشمکی هم به نینا زدم و رفتم زیر گوشش گفتم با خواهر بزرگترت ور برو سر حالش کنم . ببینم چیکار می کنی بابا .... یه مسئولیتی بهش داده بودم که واسه این که خودشو توی دل من بیشتر جا کنه قبول کرد و با همه دلخوری که از نورا داشت بازم خودشو انداخت توی بغلش و ور رفتن با اندامهاشو شروع کرد . . اگه این بار زلزله و هر مصیبت دیگه ای که نازل می شد من دهنمو از رو کس نونا بر نمی داشتم تا اونو به ار گاسم برسونم . چقدر خوردن کس های کوچولو به آدم لذت میده . آدمو کمتر خسته می کنه و اون شور و حالی که در طرف به وجود میاد یه تحرک خاصی رو در خود کس لیس به وجود میاره .... ادامه دارد ... نویسنده ... ایرانی
بـــــــــــــــابـــــــــــــــا تقسیـــــــــــــــم بـــــــــــــــر ســـــــــــــــه ۶۵وای که چقدر با کس نونا جونم حال می کردم . -بابا بابا جونم بابا دکتر من . نمیشه امسال کسمو بکنی . سرمو رو همون کس به این طرف و اون طرف حرکت داده که یعنی امکان نداره باید عدالت رعایت شه .. نورا : بابا اگه بخوای این کارو بکنی من اعتراض می کنم . تا اول من زن نشدم هیشکی حق زن شدن نداره .. نینا رفت یه حرفی بزنه ساکت شد . نونا که میونه اش با نورا خوب بود اینجا رو بازم زبون در آورد و گفت اون وقتا که تا خواهر بزرگ عروسی نمی کرد خواهر کوچیکو به خونه بخت نمی فرستادند گذشت . حالا ما حق نداریم به آقا دوماد یا همون خواستگار بگیم که به خواستگاری کی بره . خلاصه کنم نورا جون بابا اگه از من و از کسم خوشش بیاد و بخواد زود تر از بقیه راه منو باز کنه به خودش مربوطه و کسی هم حق نداره دخالت کنه .. اعصابم دوباره داشت خط خطی می شد . دستمو گذاشتم جلو دهن نونا تا ساکتش کنم . نورا : بگیر نونا اینم جوابت تا دیگه هستی زیادی نخوری .. نونا دست و پا می زد می خواست از جاش پا شه بپره طرف خواهر بزرگش ولی من دیگه بی خیال شده چسبیده بودم به کس لیسی ول کن نبودم .. یواش یواش آروم شده بود و موهای سرمو می کشید . حس کردم که می خواد ناله کنه و همراه با فریاد هوسشو خالی کنه . دیدم اوضاع امنه دستمو از رو دهنش بر داشتم . -بابا جون بابا جون .. شل نکن همین جوری سفت بخورش .. بالاشو دورشو همه جاشو میک بزن . زبونتو پهنش کن و رو کسم بکش . ولم نکن . آتیش بزن منو . بابا دوستت دارم . کوسشو به طرف بالا حرکت می داد و با حرکاتی سریع قصد داشت خودشو آروم کنه ولی من با حرکتای سریع تری نا آرومش کرده -وووووووویییییی ... اووووووووییییییی بابایییییییییی باباییییییییی ...... اووووووووخخخخخخ نهههههه .. بخورشششش .. سینه های نونا رو هم تو چنگم داشتم و آروم آروم پس از هر فشار کف دستمو بازش می کردم تا بیشتر بهش حال بدم . موهامو کنده بود و ریشه موهای سرم دیگه از فشار دستای دختر گلم می سوخت . با فشار دستاش منم محکم تر کسشو میک می زدم .. فداش شم گلوش گرفته بود از بس جیغ کشیده بود .. دستاشو به دو طرف باز کرد و مثل آدمای بیهوش دیگه حرکتی نکرد .. منم دهنمو از رو کسش بر داشتم .. نینا : بابا سرمونو خورد چقدر جیغ می کشید -نینا الان نوبت تو هم می رسه . اینا همه از کرامات باباته . تو هم بی نصیب نمی مونی . اینقدر به خودت نناز .. -بابا الان نوبت منه دیگه .. -کجا با این عجله هنوز یه قسمت از کارمون مونده .. -حالا بابا اون که رفته تو خماری ...-آهای نینا چیه واسه خودت می بری و می دوزی من حواسم هست . بابا تا نکرده تو کونم مگه دست از سرش ور می دارم . روز روشن داری سرم کلاه میذاری . هر جای دیگه فریبم بدی و بخوای حق کشی کنی این یکی رو حواسم جفته -من که چیزی نگفتم نونا . گفتم حالا که داری کیف می کنی و گرفتی خوابیدی وقت تلف نشه و بابا جون بیاد سراغ عزیز ترین و شیرین ترین دخترش . همون ته تغاری که میگن مزه اش بیشتره . -هیچ اینو می دونی که با این لوس کردنای خودت از همه زشت تر میشی ؟/؟ -من هر کاری کنم از شما دو تا خوشگل تر و ناز ترم . این حالیت باشه ..- بابا جون من آماده ام . این دو تا خواهر یکی از یکی گردن کلفت ترن . همه چی رو واسه خودشون می خوان . تا می بینن که آدم دو دقیقه حواسش نیست و می خواد به حال خودش باشه فوری سنگ خودشونو به سینه می زنن . .. امان از دست سه تا دختر خودم . هوس و سکس و این که خودشونو در اختیار من بذارن اونا رو زرنگ و بلبل زبون بار آورده بود . ولی اگه واقعا می تونستن پزشک شن و باباشونو به آرزوشون برسونن اون وقت بود که متوجه می شدم روش تربیتی من درست بوده که فکرشونو آزاد کرده تا اونا با خیالی راحت و تمرکز بسیار بتونن تحصیل کنند . کردن کون نونا کمی سخت تر از فرو کردن کیر تو کون نورا بود . نونا رو کله معلقی کرده پاهاشو انداختم رو شونه هام و سوراخ کونشو شروع کردم به لیس زدن . تا یه خورده خوشش بیاد و استرسش کمتر شه .. -بابا جونم کیرت اگه دو تا کلفتی الآنو داشت بازم کیف می کردم که اونو بکنی تو کون من نترس من مثل اون خواهرام نیستم . هر جور دوست داری همین الان هم می تونی کیرتو فشارش بدی به کونم و بکنی منو . بابا اگه جرم بدی بازم کیف می کنم . دوستت دارم بابا جون من . -آفرین به تو دختر شجاع و ناز خودم . من می دونم تو استقامتت خوبه .. نورا : غلط می کنه یه خیار کوچولو رو که تو کونش میذاره از درد جیغش میره آسمون -نورا دروغ نگو من کی خیار فرو کردم تو کونم .. -همون دفعه که می گفتی دلم واسه کیر بابایی تنگ شده و خیار می کردی تو کونت و می گفتی این کیر بابای منه . بابا ! داشت بهت توهین می کرد .. -دخترا خسته ام کردین شما . کاری نکنین که .. نورا : که چی میری زن بابا میاری واسه مون ؟/؟ اینو که همیشه داری میگی .. راست می گفت دیگه این حنای منم رنگی نداشت . زیادی در این مورد حرف زده بودم . انگار باید راستی راستی یه فیلم عملی بازی می کردم ولی دلم نمیومد . .... ادامه دارد .. نویسنده ... ایرانی
بــــــــــــــــابـــــــــــــــا تقسیـــــــــــــــم بـــــــــــــــر ســـــــــــــــه ۶۶نونا جون من گردنت که درد نگرفته -نه بابا جونم این جوری خیلی لذت می برم . خوشم میاد به کوری چشم دشمنان زود باش شمشیرتو فرو کن توی غلاف ... خدا به داد من برسه با این دخترای بلبل زبونم . -نینا جون زود برو اون قوطی کرمو از رو میز توالت بردار بیار .. -بابا این خودش دروازه غاره .. اشاره کنی میره -دخترا شما این حرفای لاتی و اصطلاحات رو کی و از کجا یاد گرفتین که بابایی خبر نداره . من شما رو این جوری تر بیت نکردم ها .. -نینا گشاد خودتی . به احترام بابا هیچی بهت نمیگم زبون در آوردی .. واقعا هر کدوم از این دخترا رو به تنهایی گاییدن چه نعمتی بود که من از اون با خبر نبودم . دیگه این درد سر ها رو نداشتم . باید فکر اینجا ها رو هم می کردم . راستش یه خورده که کلاهمو قاضی قرار دادم تا حدودی به اونا حق هم می دادم . خودمو گذاشتم جای اونا . مثلا یک زن اینجا می بود و ما سه تا مرد بودیم که باید اون زنو می کردیم . معلوم بود که هر کدوم از ما رقابتی می خواهیم خودمونو یه جوری به اون زنه بچسبونیم که باهامون حال کنه . شاید با هم درگیر هم بشیم درهر حال اینا دلیل نمیشه که این سه تا خواهر اینجوری به هم بپیچن .. نینا یه خورده از اون کرم رو بمال به کون خواهرت -اییییییی بابا بدم میاد -دختر تو که الان داشتی باهاش لز می کردی . کس و کون همدیگه رو می لیسیدین . چی شد ؟/؟ نینا که دید حریف من نمیشه با انگشتش رو سوراخ کون نونا رو کرم مالید ولی معلوم نبود که چه جوری انگشت تو کون خواهرش کرد که جیغشو در آورد . -وووووییییییی دیوونه احمق منو کشتی . از قصد داری این کارو می کنی . -تو که طاقت یه انگشت منو نداری با کیر بابا می خوای چیکار کنی .. -بد طینت متقلب . چطور تو که همین چند دقیقه پیش بهم می گفتی گشاد حالا چی شد ؟/؟ پدر این با ناخنش کونمو خراش داد .. -عیبی نداره نونا جون . الان خودم داغش می کنم . تسکینش میدم . من خودم فدای اون سوراخ ترگل ورگل و غنچه ایت میشم . نینا چرا این قدر خواهرتو اذیتش می کنی -با با دروغ میگه . اصلا به من چه ربطی داشت رو کونش کرم بمالم . دیگه داشت خیلی دیر می شد . با این حال می خواستم دخترامو مقرراتی بار بیارم و کاری کنم که دیگه این قدر سرخود کاری نکنن . -نینا روی کیر منو هم کرم بمال .. -چشم بابایی .. تا هر وقت و هر مقدار که دلت بخواد -چی شد نینا اینو دیگه بدت نمیاد ؟/؟ -مال بابا جونمه و ربطی هم به تو نداره . اوخ بابای گلم چقدر کلفت شده . کوفتت بشه نونا . الان که به من رسید شل میشه . -برای تو هرچی شل باشه بهتره چون تو بچه ای و طاقتشو نداری .-حالا می بینیم خواهر . نینا با کف دست معجزه گرش طوری کیرمو کرم مالی می کرد که نزدیک بود آبمو بیاره . نگاهشو به طرف صورتم گرفته بود و می خواست حالت چشامو ببینه . ببینه که من تا چه حدی کیف می کنم و لذت می برم . -بابا خیلی خوشت میاد ؟/؟ اگه دوست داری آبتو تو دستای من خالی کن . لذت ببر به اعصاب و کمرت فشار نیار . -نینا پررو زرنگ بازی در نیار . به سهمیه آب من کاری نداشته باش ..زود باش دستتو بردار کیر بابا به اندازه کافی نرم و روغنی شده . هیچی نمیگم هر کاری که دلش خواست می کنه . دستی بر سر نینا کشیده واسه این که ناراحتش نبینم بهش گفتم عزیزم حالا برو کمی استراحت کن یا با نورا مشغول باش که من تا چند دقیقه دیگه کنار توام . دور و بر سوراخ کون نونا که هنوز سر روزمین و کون در هوا بود شده بود پر از کرم سفید رنگ . -عزیزم گردنت درد گرفته پاشو .. -نه بابا یه دو دقیقه ای این جوری منو بکن بعد پا میشم -اون وقت باید کیرمو بکشم بیرون و دوباره بکنم توش -عیبی نداره باید عادت کنم . نونا سرش که رو زمین بود شاهد بود که من چه جوری کیرمو به سوراخ کونش فشار میدم تا راهشو پیدا کنه بره توی کون . -آخخخخخخخ واااااااییییییی .. باااااااباااااااا کونم کونم ووووووویییییییی .. بابا تو بکن تو کارتو بکن . حالتو بکن . به جیغ من کاری نداشته باش . .. بدی حالت طوری بود که جز همون کون جای دیگه ای رو نمی تونستم دست مالی کنم . البته می تونستم با کسش هم ور برم . چون فقط همون قسمت در تسلط من بود . همین کارو هم کردم . کف دستمو گذاشتم روی کس نونا جونم و با یه حرکت چرخشی مالشی حواسشو از درد کشوندم به هوس روی کس .. -اوووووخخخخخخ بابا بابا جونم درد و هوس با همه . من می خوام . این کیر رو هر جوری اگه توی کس فرو کنی بازم حال میده . کی میشه این کارو بکنی .. -نونا جون کونت چطوره .. -خوبه خوبه بابا . با دستات کسمو بمالون .. -کیر چی ؟/؟ اونو تو کونت حرکتش بدم ؟/؟ -آره آره بابایی من . داره خوشم میاد . کیرتو چه قدر نرم و لاک پشتی توی کونم حرکت می کنه .. تازه داره بهم مزه میده . چقدر کلفته باباجونم .. -دردت چطوره .. دارم کیف می کنم .. آخخخخخخخخ اگه بگم درد نداره دروغ گفتم ولی از بس دارم حال می کنم حالیم نیست . -بابا کیرتو بیشتر بکن توی کونم . تا آخرش -عزیزدلم این تا آخر نمیره-تا هر جا میره بفرست فشارش بده .. فقط تا اونجایی که میشه بکشش بیرون بیارش عقب تا من شکلشو ببینم . ببینم و حال کنم . تا بیشتر بهم کیف بده . -هرکاری بگی می کنم دخترم دوستت دارم عاشقتم . همه جاتو می خورم . می کنم می لیسم -بابا همیشه دوستم داشته باش ولی تو اون دو تا رو بیشتر دوست داری . عزیزم دوباره شروع نکن . بذار بابا با کونت حال کنه ..... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی
بـــــــــــــــابـــــــــــــــا تقسیـــــــــــــــم بـــــــــــــــر ســـــــــــــــه ۶۷کیر من توی کون نونا جا خوش کرده بود و به این زودیها قصد بیرون اومدن نداشت . شده بودم مث یه باغبونی که از وجود هر کدوم از گلهاش لذت می بره ولی اون گلها هر کدوم دلشون می خواد که سوگلی باشن . بهترین گل برای باغبونشون باشن . ولی من هر سه تا رو می خواستم جوووووون -نونا نونا بابات داره پر می کشه .. می تونم می تونم حالا تمومش کنم .. -بابا جونم هر موقع بیشتر کیف می کنی بریز توی کونم . -همین حالا همین حالا بیشتر از هر وقتی دارم حال می کنم .. -بابا منو ببوس منو ببوس .. -باید خودمو طرفت خم کنم . کیرم بیشتر به کونت فشار میاره -بذار بیاره بذار بیاره . در حال لب گرفتن از نونا بودم که آب کیرم توی کونش راه افتاد . همین که حس کرد کیرم داره توی کونش می پره خوب می دونست چیکار کنه . لبامو با شدت بیشتری می مکید . -اووووووووفففففف من می میرم برای کون تک تکتون . -بابا حالا که داری منو می کنی به من نمیگی ؟/؟ -چرا فدای تو و کون تو هم میشم . -دوباره منو ببوس بازم می خوام لباتو میکش بزنم بابا جونم .. . آخرین قطره آبو هم توی کون نونا جونم خالی کردم و کف دستامو گذاشنته بودم رو کونش و باهاش بازی می کردم .. -نونا حالا دیگه بسه دست از سر بابا بر دار بذار بیاد سراغ من . از دست شما من دیوونه شدم . مامان کاش منو از این دو تا زودتر دنیا می آوردی تا ازشون عقب نمونم . -نینا الان اگه خوب حساب کنیم بابا باید چند دقیقه دیگه هم پیشم بمونه ولی من دیگه میذارم به حال خودش . یه خورده بابامو بهش استراحت بدین . این قدر اذیتش نکنین . خسته هست . اون وقت اگه اون یه وقتی مریض شه کی هوای ما رو داشته باشه . -خب حالا که خرت از پل گذشت داری این حرفا رو می زنی ؟/؟ ما هم آدمیم دیگه .. -چی نینا به بابا تو هین کردی ؟/؟ چی گفتی ؟/؟ -نونا الکی شلوغش نکن . از من بزرگتری هیچی حالیت نیست که این یک مثاله . یعنی وقتی کارت تموم شد . خنگ !..-بابا این بی ادب به من میگه خنگ .. -بی ادب خودتی . زود باش کونتو بده اون ورتا کیر بابا در آد نوبت منه .. -دخترا بس کنین دیگه . نورا : حالا متوجه شدی که دختر مودب و با اخلاقت کیه ؟/؟ دیدی که مثل خانوما چه ساکت نشسته ام ؟/؟ -قربون شما هر سه تا خانوم گل خودم برم . اگه واسه سه تا خانوم دکتر شدن موفق شین هر سه تا تونو به آرزوتون می رسونم . کیرمو از توی کون نونا بیرون کشیدم و به محض این که این کارو انجام دادم نینا پرید تو بغلم .. نونا : بابا جون الان وقت استراحتته . من حالا از حق خودم گذشتم . این بچه پررو رو بگو صبر کنه . یه دستی واسه نونا تکون داده و گفتم عزیزم عیبی نداره حالا تو کوتاه بیا .. نینا منو به طرفی کشوند و گفت بابا حالا جون داری که به این دختر گلت برسی یا نه ؟/؟ اینا اصلا برات دل و دماغی گذاشتن ؟/؟ -مثل این که زیاد فیلم می بینی و حرفای قلمبه سلمبه زیاد می زنی -بابا در اصل میگن قلنبه سلنبه .. -می دونی قلمبه به چی میگن نینا -نه بابا تو بگو . کیرمو که شل شده بود ولی هنور اون استیل چاق و چله اشو حفظ کرده بود نشونش داده گفتم به این میگن قلمبه .. اونم کونشو چرخوند و گفت به این میگن سلنبه .. بابا جونم اینا همه از وقت استراحتته دیگه .. .نونا : نخیرم خانوم . تو وقتت شروع شده . خیال کردی .. بازم داشتم دیوونه می شدم . زود تر باید با این نینای گلم حال کردنمو شروع می کردم . واسه این که حداقل یه بهداشتی رو رعایت کرده باشم و البته یه وقتی نینا نگه کیر به کون خواهرام رفته رو چرا تحویل من میدی سریع رفتم کیرمو شستم و بر گشتم . کمی هم شل شده بود و دختر گلم باید با ساک زدن دوباره اونو شقش می کرد . .. وقتی بر گشتم دوست داشتم کیرمو فرو کنم تودهن نینا . اونو مالیدم به لباش . انگاری منتظر بود . -بابا هیکلو می بینی تنگ و چسبون و فانتزی .. تپل هم هست . -باید تپل تر شی . -میشم پدر جونی از هر دو تاشون تپل تر و خوشگل تر میشم . طوری که نون رو به جای عسل بمالی تنم و منو بخوری . -تو همین حالاشم عسل منی شکر منی تو رو می خورم . -حالا بابایی بیا تا عسل تو رو بخورم . -عسلمو گذاشتم واسه کونت .. -می دونم حالا موم عسلتو می خورم .. این دخترم گاه تکیه کلامهای جالبی به کار می برد . منظورش این بود که کیرمو خشک می خوره بدون این که آبشو بیاره . ولی دل شکسته نشد . انگار یه چیزایی تو کیرم مونده بود . چون یه دو سه قطره ای از آب کیر های فکر کنم تقریبا حل شده که هنوز بیرون نزده بود حالا اومد بیرون و رفت توی دهن دختر ناز و ته تغاری من .. -جوووون بابا یی چه حالی کردم . مزه داد . کیرم صاف و شق شده بود . بازم یه شکار خوشمزه دیگه پیش روی خودش داشت . .... ادامه دارد..نویسنده ...ایرانی
بـــــــــــــــابـــــــــــــــا تقسیـــــــــــــــم بـــــــــــــــر ســـــــــــــــه ۶۸عسل نوش جونت عسلم .. دختر گل بابا . بابایی ازت عسل می گیره و تو هم از بابایی عسل می گیری . اونو رو تخت درازش کرده و گفتم حالا خوشگل من نوبت باباییه که عسل دخترگلشو بخوره . من فدای اون کس کوچولو و خوشگلت بشم . نورا : بابا جونم تو فدای کدوم کس و کون که نمیشی ؟/؟ -منظورت شما سه تا دختراست دیگه -نه پ نه .. انگاری خیلی بهت خوش می گذره . -چیکار کنم عزیزم . تقصیر من چیه که سه تا دختر دارم یکی از یکی گل تر ...نینا : بابا جون کرونومتر رو نگه داشته باش . وقت تلف شده زیاد داریم . -نینا نینا .. خوردن کس لقمه ای تو چقدر مزه میده . دخترا نونا نورا حواستون به کار خودتون باشه بذار بابا از پس این یکی هم به خوبی بر بیاد تا چند دقیقه دیگه یه بر نامه در هم حسابی داریم . نونا : پدر جونی مگه می خوای میوه بخری ؟/؟ من که جزو سالما و رسیده هاشم . اون نرسیده های کوچولو رو هم قاطی کنی بد نیست . خیلی ترشن اون میوه ها .. نینا : بابا نوبت من شد دارن اخلال گری می کنن . فلفل نبین چه ریزه بشکن ببین چه تیزه .. -نینا بسوزون با اون فلفلت دهنموبسوزون . دهنمو گذاشتم رو کسش چاک کوچولوشو از وسط بازش کردم . چه فلفلی چه تند و نمکی بود اون کس با حالش .. سرمو کج کرده تا در یه مسیر افقی دو تا چاک کسشو بذارم توی دهنم و اونو بین دو تا لبام بگردونم . -آخخخخخخخخ نینا نینا جونم نازتو بخوره بابا چه جونی داره این کست . با دستای ناز و دخترونه اش سرمو به طرف کسش فشار می داد . -اووووووووو اووووووووو بابا جون داره جوش میاره .. داره جوش میاره .. نورا : نونا جون برو قوری رو بیار بذاریم بالای کس نینا چای دم بدیم .-نورا! قبل از این که قوری رو بذاری بالای کسم اول بدینش به من توش جیش بکنم پر پر شه .. حالا کم رنگ پررنگشو دست خودم نیست . هرچی از کسم ریخت . .. یه ماچ و بوس محکم تر از کس نینا برداشته و طوری از این جوابش خوشم اومد که اگه دست خودم بود دلم می خواست سرمو از روی کس بر داشته لبای دختر گلمو ببوسم و بهش آفرین بگم . من تزم این بود که اونا رو به یه تفاهم در سکس گروهی برسونم . ولی عجب تفاهمی ! کار به جاهای باریک کشیده بود . ولی واسه خودش هم حالی داشت . . این اولین باری نبود که کس دختر کوچولوی نازمو که واسه خودش خانومی شده بود میک می زدم . حالا همچین کوچولو هم که نبود .چون از بقیه کوچیک تر بود می گفتم کوچولو.. یه جایزه کت و کلفت رو به نورا وعده دادم که می دونم واسه رسیدن به اون جایزه از جون مایه می ذاره . نینا همین جوری در حال دست و پا زدن بود و منم قصد داشتم کاری کنم که اونو از همین طرف به ار گاسم برسونم که دیگه دردسری نداشته باشم واسه مرحله بعد . -اوووووفففففف نینا چه بدنی داری . منو یکسره حرکتم میده . نهههههه نهههههههه من چم شده نینا جونم بهم بگو .. من که حالا با دو نفر حال کردم . - واسه اینه که این دخترت اگه از این طرف آخره عوضش از طرف دیگه اوله . اگه اول من بهت می رسیدم این قدر سیرت می کردم که دیگه اشتهای اون دو تا پرحرفو نداشته باشی .. -حالا من می خوام سیرت کنم . تشنه این کیرت کنم .. -بابا جون من بهت کسمو میدم کونمو میدم تا که پیرت نکنم اززندگی سیرت نکنم ... خسته اسیرت نکنم .. بهتر بود که به حرفاش و اشعار هردمبیلی قشنگش گوش می کردم . دهنمو دیگه باز نکردم تا به حرف زدن ادامه بدم . فقط داشتم میکش می زدم اون کس آبدارشو که آبش تمومی نداشت . حالا به جای حرف زدن و شعر خوندن فقط از هوس فریاد می کشید .. -باااااابااااااا کوسسسسسسسم همون جوری که همیشه میشم دارم میشم . بازم دارم میشم . بابا خوب خوب بخورش .. جوووون .. جوووون بابا .. کمک کمک ووووووووییییی سوختم سوختم .. هرچی کسشو با فشار به طرف بالا می زد تا یه جوری خودشو خلاص کنه اونو قفلش کرده بودم .. طوری سست شده بود که چاره ای جز این نمونده بود که به ار گاسم بر سه . -آههههههه نههههههه نهههههههه پدر پدر سوختم . سوختم . کمک کمک داره یه چیزی میشه داره یه چیزی میاد . وقتی این حرفا رو واسم می زد منم سرمو به شدت به دو طرف کس می گردوندم تا حشری ترش کنم . دیگه کاری کردم که آخرین مقاومت ناخواسته اش هم در هم شکسته شه . دستامو گذاشتم رو سینه هاش و به سبک چرخشی و بعدش آب لنبویی دیگه امونش ندادم .. -اوووووووفففففف نههههههه .. حالا شد صد در جه دیگه جوش آوردم . بابا تموم شد .. کسمو ولش نکن .. اوووووخخخخخ همینه .. قلفلکم میاد . قلقلکم میاد . .ولم نکن بابا ...... حالا منو ببوس بغلم کن .. ببوس منو منو ببوس .. بعدش بکن توکونم .... ادامه دارد .. نویسنده .... ایرانی
بـــــــــــــــابـــــــــــــــا تقسیـــــــــــــــم بـــــــــــــــر ســـــــــــــــه ۶۹نینا رو ارضاش کرده بودم . کوچولوی خوشگل من مثل اون دو تا خواهرش به اوج رسیده بود . اونم تسلیم من شده بود .. -بابا بابا یه وقت نگی من زود خوشم اومده بخوای ولم کنی . علاقه من به تو بیشتر ازعلاقه اون دو تاست . واسه همینه که بیشتر خوشم میاد تو هم باید بیشتر بهم حال بدی . بابا دوستت دارم . من عاشقتم . -منم دوستت دارم . اول اون جوجو ها ممه ها سینه های خوشگلتو بده بابا بخوره من فدات شم .. -بابا من خیلی بزرگ شدم . -می دونم . حالا دلم می خواد مث همیشه نازت بدم . اون دو تا دختر خودمو هم همین جوری نازشون میدم . -حالا نمی خوای وقتی که داری با من حال می کنی اسم اونا رو ببری . با حرارت لبامو می بوسید .. خیلی شیطون شده بود . با ناز و کرشمه خاصی خودشو بهم چسبونده بود. -اووووووههههه بابا بابای نازم . نازم کن . لباتو بیشتر بچسبون به لبام . منو بخور بخور . کیف داره جوووووون جوووووووون . دارم حال می کنم . چقدر مزه میده . خیلی حال میده . دوستت دارم . هیکلشو غرق بوسه کرده بودم . طعم و بوی خوب تن دخترامو با هیچی در این دنیا عوضشون نمی کردم . حتی اگه گاهی بین کل کل کردنای اونا فاصله می افتاد حس می کردم که یه چیز گم کرده ای دارم . نیاز داشتم که بازم یه جورایی به اونا نشون بدم که این منم که رئیس شمام و با این کیر م بر شما فر مانروایی می کنم . هم با کیرم و هم با عشقم . با عشق و هوس . یه درک پدرانه و شوهرانه و دوست پسرانه . نینا واسه اولین باری نبود که داشت کون می داد . دلم نمی خواست که پیش خواهراش کم بیاره . همه شون دخترای بزرگی شده بودند . من داشتم دخترای 20و19 و18 ساله رو می گاییدم که بیماری وبعد مرگ مادرشون اونا رو ازدرس خوندن عقب انداخته بود . اینا دیگه نوزاد و کودک که نبودند . خیلی بیشتر از خیلی از زنا حالیشونه . تازه با عشق و اختیار خودشون اومدن زیر کیر من . هیچ اجباری در کارشون نبوده . برای همین احساس آرامش می کردم و هیچ شرمندگی وجدان هم نداشتم . -نینا جونم قمبل کن بابا فدای کونت شه .. نونا : بابا تو که فدای کون همه میشی .. جونشو داری ؟/؟ -وقتی شما دخترای جوندارمو می بینم چرا جونشو نداشته باشم . لذت می برم . شما هم باید با هم بسازین . بالا برین پایین بیاین بابا مال هر سه نفر شماست . با هر سه تا تون عشق و حال می کنه . می دونین پدر عاشق هر سه تا تونه . هر سه تا که خیلی هم به مامانتون شبیه هستین . به منم شبیهین . نورا : نینا بیشتر به تو رفته .. نینا : باعث افتخار منه که من بیشتر از شما دو تا به بابام رفته باشم . اخلاق منم مث اخلاق باباست . خوب و مهربون و چیز فهم . -ولی دخترم یه چیزیت به بابات نرفته .. -چی .. -زرنگ بودن و حاضر جواب بودنت مخصوص خودته که من خیلی خوشم میاد . بابات خیلی ساده هست . می دونی چه جوری از حق خودت دفاع کنی -بابا هر چی باشه من شاگرد و بچه شمام . ..اوخ که قربونش بشم من . می دونست چه جوری خودشو تو دل من جا کنه . دیگه از اون نینای خجالتی نشانی نبود . کیر من حسابی زبونشو باز کرده بود . اون دو تا خواهر دوباره زبونشون باز شده بود.. نورا : خب بابا حالا دیگه ما دو تا هیچی حالیمون نیست و این تازه به دوران رسیده از من و نونا بیشتر می فهمه و تو هم لذت می بری که اون ما رو می پیچونه . این که نشد بی طرفی . دیگه خوب نشون دادی که طرف کی رو داری .. نونا : نورا حق داره . -حالا شما دو تا باهام قهر نکنین . اگه بذارین برین من یکی نازتونو نمی کشم . اون وقت من می مونم و این ته تغاری خودم که تا صبح می شینم کنارش و اونم تو بغل من و با هم حال می کنیم . -چه کیفی داره بابا . من این جوری راضیم . بذار دو نفرشون قهر کنن برن اعصاب ما آروم تره بیشتر حال می کنیم -نینا جان من یک پدرم . دلم نمیاد که دخترامو ناراحت کنم . نورا و نونا اگه من همچین حرفی رو به نینا زدم به خاطر این بود که خوشم اومد از این که نینا در مقام جواب چند بار خودشو نشون داده آخه شما اونو به جرم این که بچه هست و هیچی نمی فهمه تحقیرش می کردین و من چند بار باید به شما سفارش کنم . یه خورده به حرفاتون فکر کنین ؟/؟ .. حالا هم که از کون کردن عقب افتادم . در هر حال دو تایی شونو نگه داشتم . -بابا دستور نمیدی که نونابا نورا برن کرم بیارن .. -چی بگم به تو دختر . وقتی که این قوطی کرم پیش منه انتظار داری اونو پرت کنم یه طرفی و بهشون دستور بدم که واسم بیارینش .. نینا خنده اش گرفته بود . ولی پس از بوسیدن و زبون زدن به سوراخ کون ناز دختر نازم با کرم اونجا رو مالش داده و سر کیر پر کار خودمو هم چرب کردم .. لحظه نهایی نزدیک شده بود . چند بار تا حالا گاییده بودمش . می دونستم پیش خواهراش چه اضطرابی داره . در گوشش خیلی آروم بهش گفتم نینا جون اگه دردت گرفت خیلی آروم بهم بگو که یه جوری از زیرش در رم . اونم آروم و نزدیک گوشم جواب داد نه بابا من نباید کم بیارم . اونم پیش اینا . سعی می کنم درد رو تحمل کنم . تازه تو که تا حالا چند بار منو گاییدی . فقط بابا بذار هرچی جیغ می کشم بکشم . دوست دارم کیرت بیشتر از اون دفعه فرو بره توی کونم ... ادامه دارد .. نویسنده .. ایرانی