انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 4 از 4:  « پیشین  1  2  3  4

میوه ممنوعه ای به نام خواهر (فصل یکم)


مرد

 
پارت دوم قسمت آخر

وارد اتاقش شدم چراغ خواب اتاقش روی میز بالای تختش روشن بود. رو تختش دراز کشیده بود به محض اینکه در اتاقشو از داخل بستم بلند شد و روی تختش نشست همچنان که روی تختش نشسته بود بدون اینکه حرفی بزنه منو نگاه میکرد به سمت میز کامپیوترش رفتم روی میز نشستم منم مثل خودش نگاش میکردم با اون چشمان درشت و نازش توی اون نور کم اتاقش همینطور داشت منو نگاه میکرد از اون زمانیکه که وارد اتاقش شدم کیرم کاملا شق بود وقتی هم که روی میز کامپیوترش نشستم کاملا این شق بودن و سیخ بودن رو تو دید دلارام گذاشته بودم. نزدیک 10 دقیقه همینطور یا منو نگاه میکرد یا زمین رو... البته منم همین روند رو دنبال میکردم مشخص نبود که تو افکارش چی میگذره برای همین بود که من هم مثل خودش فقط نگاش میکردم واقدامی انجام نمیدادم از اون شوخ طبعی و شوخی های چند دقیقه پیش تو هال خبری نبود. جالب اینکه سکوتش روی من هم تاثیر گذاشته بود من هم حرفی نمیزدم و فقط نگاش میکردم تا اینکه بالاخره تغییر حالت داد زانوی دو پاش رو تا زیر چانه اش بالا آورد هر دو دستش رو روی زانوش حلقه کرد و سرشو روی دستش قرار داد حوصله ام دیگه از این سکوت سر رفته بود. به قصد دستمالی دلارام به اتاقش رفته بودم ولی خوب تا اینجا که ضد حال خورده بودم عجیب اینکه کیرم همچنان شق بود اصلا فکر نمیکردم کردن خواهر چنان هیجان داشته باشه که حتی فقط با نگاه کردن بهش کیرم شق کنه... دیدم اگه اینطوری همونجا بشینم اقدامی نکنم دستم به جایی بند نمیشه برای همین بلند شدمو رفتم کنارش رو تخت نشستم دستمو دور کمرش حلقه کردم و به خودم فشارش دادموگفتم خوابی؟؟؟؟ بلافاصله جواب داد آره لرزش بدنش نشون میداد که داره میخنده منم کم نیاوردم و بلافاصله گفتم جوننننننن قربون خوابیدنت مثل میمون میخوابی همیشه اینطوری می خوابی؟؟؟؟ دوباره با این حرفم زد زیر خنده منتهی بی صدا می خندید دوباره به خودم فشارش دادم و با همون دست راستم سینه سمت راستشو گرفتم با این کار بی اختیار آخم دراومد دلارام جواب آخ منو با کوفت داد ازم خواست دستمو بکشم ولی من وانمود کردم که نشنیدم و همچنان به مالیدن پستونش ادامه دادم آمپر شهوتم تو اون لحظه رو 100 هزار رفته بود و نفس نفس میزدم یه لحظه تصمیم گرفتم از زیر تاپ و سوتینش پستونش رو بگیرم دستمو کمی پائین تر روی لبه دمپای تاپش آوردم دلارام فکر کرد بی خیال شدم یهو سریع دستمو داخل تاپش کردمو آخ که وقتی دستم به پوست شکمش خورد حرارت و گرمی پوستش داشت دیونه ام میکرد همون لحظه با توجه به تجربیاتی که با دخترای دیگه داشتم پی برده بودم که بدن دخترا نسبت به بدن پسرا داغ تره اینجا هم مال دلارام دقیقا همین بود وقتیکه سعی کردم دستمو زیر سوتینش ببرم دو تا پاهاش رو بیشتر به شکمش چسبوند تا مانع از پیشروی دست من بشه ولی خوب زور من بیشتر بود و هر طوری بود فضا رو شکافت وارد سوتینش شد اون سینه اناری و نرم و لطیف رو تو دستم گرفتم باورم نمیشد این سینه مال خواهرم باشه وقتی گرفتمش همزمان با مالیدنش در گوش دلارام آه و ناله میکردم. جواب دلارام به اون همه آه و ناله من کوفت مرض درد زهر مار بود آخر سر هم پاهاشو خوابوند
در گوشش گفتم لامصب اینقدر بزرگه که همش تو دستم جا نمیشه ولی من عاشق اینم اگه تو اوکی بدی من فداش میشم همزمان با این حرفم دست چپمو زیر کونش بردم تا متوجه بشه منظورم کونشه... اون لحظه که این حرفا رو زدم دلارام سکوت رو ترجیح داده بود کم کم سرش به سمت سینه من کج شد و آخرش سرشو به سینه من تکیه داد تا این کار رو کرد جواب این کارشو در گوشش با گفتن جــون دادم و بلافاصله اون یکی دستمو زیر تاپش بردمو تا اومد به خودش بجنبه از زیر سوتینش رد کردمو سینه سمت چپشو هم تو دستم گرفتم و همزمان هر دو تاشو می مالیدم. باز هم هر دو دستشو روی دست من قرار داد تا مانع از مالیدنشون بشه همزمان با این کارش میگفت زشته مهرشاد نکن این کار رو... صداش تابلو بود که حسابی حشری شده بهش گفتم زشت پیر زنه نه خوشگلی مثل تو بعد هم همچنان به مالیدن سینه هاش ادامه دادم همچنان سرش رو سینه های من بود. یکی دو دقیقه بعد احساس کردم فشار دستاش روی دستای من که مثلا مانع مالیدن من بود یواش یواش داره کم میشه طوریکه دستهاش یواش یواش از روی سینه هاش به روی پاهاش اومد چشماشو بسته بود و همچنان سرش روی سینه من بود و هیچی نمیگفت. با پائین اومدن دستاش از روی سینه هاش کاملا تابلو بود که خودشم دلش میخواد و داره حسابی خودشو وا میده منم که تو ابرها سیر میکردم و اصلا تو حال خودم نبودم چنان تو اوج لذت بودم که کاملا فراموش کرده بودم نصف شبه و من تو اتاق دلارام هستم. صورتمو به صورت دلارام چسبوندم مدام و تند تند آب دهنشو قورت میداد و هر بار دهنشو باز میکرد نفس عمیق میکشید و گرمی نفسش به صورت و دهن من میخورد وقتی دیدم موقعیتش جوره دست چپمو از روی سینه اش پائین آوردم آروم روی پاهاش قرار دادم بعد هم یواش یواش به سمت بالا و کش شلوارش بردم انگشتامو که به زیر شورتش بردم تازه دوزاریش افتاد که هدفم چیه تا اومد به خودش بجنبه همه دستمو زیر شورتش کرده بودمو تا بالای کسش پیشروی کرده بودم اونجا دیگه یهو پاهاش رو بست نگذاشت جلوتر برم تا این کار رو کردم با یک صدای کاملا لرزون و بریده بریده که ناشی از شهوتش بود به من فحش داد و گفت بی شرف دستتو در بیار بدون توجه به حرفش در حالیکه همچنان با انگشتام سعی میکردم سانت به سانت به شیار کسش نزدیکتر بشم بهش گفتم همیشه آرزوم این بود که (این رو) با همون دستی که تو شورتش بود به کسش اشاره کردمو و اون عقبتو از فاصله نزدیک ببینم چون همیشه فکر میکردم مال تو چون خواهرمی با مال دخترای دیگه فرق میکنه... دلارام در حالیکه سعی میکرد با جمع کردن و بستن پاهاش و فشار دستش روی دستی که داخل شورتش بود مانع از پیشروی انگشتای دستم به سمت کسش بشه تو همون حال هم برگشت گفت مهرشاد واقعا خاک بر سرت چقدر بی شعور شدی که این حرفا رو میزنی بدون توجه به حرفش بهش گفتم همینه که هست باید هر جفتشو ببینم و در همون حال هم انگشتای دستمو به زور به سمت کسش سانتیمتر به سانتیمتر جلو می بردم. انگشت وسطیه دستم به خاطر بلند بودنش زودتر به اون شیار و خط ناز وسط کس بهشتیش رسید به محض اینکه اون انگشت وسطیم اون شیار ناز رو لمس کرد چنان از خود بیخود شدم که با تمام زورم دستمو به سمت جلو فشار دادم با این کار چهار تا انگشتم چند سانتیمتری جلو رفت و کل کس دلارام تو کف دستم قرار گرفت بعد از این کار بلافاصله انگشت وسطیم رو لای اون خط باریک و شیار کسش قرار دادم و از بالا تا پائینش می مالیدم وقتی کل کسش زیر انگشتای دستم قرار گرفت بی اختیار آخم تمام اتاق رو پر کرد بی خیال مالیدن پستونش با دست راستم شدم همون دستمو پشت سرش قرار دادمو سرشو به صورتم نزدیک کردم قبل اینکه بتونه حرفی بزنه سریع لبمو روی لبش گذاشتم. داغی و حرارت لبش داشت جون به لبم میکرد همزمان با این کارم تند تند کسش رو می مالیدم
یکی دو دقیقه ای بود که با دست چپم از پائین کسشو حسابی می مالیدم و با دست راستم سرشو نگه داشته بودم و ازش لب می گرفتم یکی دو بار هم تونست لبشو از لبام جدا کنه ولی هر بار می اومد حرف بزنه سریع دوباره لبشو کامل تو دهنم میکردمو میک میزدم.
کیرم به نهایت شهوت و جنون رسیده بود. دلارام داشت به شدت خودش رو وا میداد با دستم کس و اطراف کسش رو لمس و بررسی میکردم دریغ از یک ذره زبری پوست... دریغ از یک تار مو فقط نرمی و لطافت بود نرمی و لطافت یک دختر دبیرستانی رو میشه با دست زدن به کس و کونش بدون شلوار و شورت لمس کرد. یواش یواش بدنم شروع به لرزیدن میکرد چون بوی سکس رو حس میکردم بوی کردن- بوی کون کردن-بوی کردن دلارام اون شب به قصد دستمالی به اتاقش رفته بودم ولی شرایط طوری شده بود که داشتم به سمت کردنش می رفتم. یعنی اون شب شبی هست که من از دلارام و کونش کام میگیرم؟ این سوالی بود که ذهن منو به خودش مشغول کرده بود البته کیرم کاملا آماده و پر آب بود یک هفته بود که جق نزده بودم و خودمو تقویت کرده بو.دم جوری که هر بار به کس دلارام دست میزدم حرارت و گرمی کسش چنان شهوتیم میکرد که سوزش اولیه اومدن آب کیرمو تو کیرم حس میکردم و برای اینکه آبم نیاد مجبور بودم دستمو از رو کسش دور کنم نمناک شدن کس دلارام نشان از تحریک شدنش میداد گوشی موبایل کنار بالشت رو که گوشی سابق خودم بود برداشتم و آروم در گوشش گفتم می خوام ببینم کست با کس دخترای دیگه چه فرقی داره این اولین بار بود که مستقیم اسم کسش رو واضح جلوی خودش می گفتم برای کردنش باید حجب و حیا رو کنار میگذاشتم. تا اومد از رو تختش بلند شه سریع پشتش رو خالی کردمو هلش دادم روی تخت خودمم روی شکمش خیمه زدم هی میگفت جون مهرشاد ولم کن جیغ میزنما.... میدونستم بدنش شل تر از این حرفاست اگه می تونستم روی تختش بخوابونمش می تونستم کار کونش رو بسازم ...
لبمو از لبش جدا کردم در حالیکه تند تندنفس نفس میزد و آب دهنشو قورت میداد بهم گفت مهرشاد پدرمو در آوردی ولم کن بدون توجه به حرفش درحالیکه همچنان با دست چپم کسشو می مالیدم دست راستمو دور شکمش حلقه کردم در حالیکه خودم عقب می رفتم دلارامو روی خودم و شکمم می کشیدم با این کار پاهای دلارام از پائین تخت به روی تخت اومد. دست چپمو از تو شورتش در آوردمو سریع با هر دو دستم شلوار و شورتش رو تا زانو پائین کشیدم.
وقتی شلوار و شورتشو با هم پائین کشیدم جیغ کوتاهی کشید و ملحفه روی تختشو روی صورتش قرار داد هنوز کاملا مشخص بود که خجالت میکشه هر دو دستشو آورد و روی کسش قرار داد تا مانع از دیدنش توسط من بشه بهش اطمینان دادم که اتفاقی نمی افته و مواظبم بعد هم هر دو دستش رو کنار زدم و روی شکمش قرار دادم اصلا مقاومتی نشون نداد. دستاش بدون حرکت روی شکمش بودند کاملا سکوت کرده بود. تو اون مدت نه من اینطوری تو دستمالی دلارام جلو رفته بودم و نه دلارام اینطوری خودش رو وا داده بود چراغ قوه گوشی موبایل رو روی درجه آخر تنظیم کردمو نورش رو روی کسش انداختم. آخ که با دیدن اون کس تنم دوباره شروع به لرزیدن کرد یعنی این کس مال دلارامه؟؟؟؟ تو اون دو سه سالی که تو کفش بودم لای پاهاش بود و با خودش این ور و اون ور می برد بی اختیار آخ و اوخ میکردم نفس هام تندتر و آب دهنم زیاد شده بود. کم مونده بود از دهنم بیرون بریزه...
یه برجستگی کوچیک و خیلی ناز و سفید و منظم بدون حتی یک تار مو با یه خط قرمز صاف که وسط این برجستگی بود کاملا بکر و دست نخورده که مختص کس دخترهای دبیرستانی بود لا پاش قرار داشت ناخود آگاه و بدون اراده صورتمو نزدیک کسش کردم و اون خط قرمز وسط کسش رو با دو انگشتم از هم باز کردم و بوسه بارونش کردم. این قدر از خود بی خود شده بودم که با خوردن کس دلارام آه میکشیدم و یادم رفته بود که تو اتاق دلارام هستم. برای اینکه یه وقت از اون همه لذت آبم نیاد کیرمو از تو شلوار و شورتم درآوردم تا آزاد باشه چهار پنج دقیقه ای بود کسشو بوس میکردم می مالیدم و میخوردم قربون صدقه اش می رفتم ... دلارام هم تا اون لحظه صداش در نیومده بود. یه لحظه زبونم لای اون شیار ناز کشیدم که یه آه نصف و نیمه از دهنش در اومد فهمیدم وقتی زبونمو لای شیار کسش می کشم خیلی حال میکنه دیگه تصمیم گرفتم فقط اون کار رو انجام بدم زبونمو تند تند از پائین اون شیار تا بالاش لای کسش می کشیدم کاملا نقطه ضعف حال کردن دلارام به دستم اومده بود. آه و ناله اش یواش یواش بلندتر میشد تا جایی که فقط صدای آه و ناله دلارام تو اتاق می اومد. مثل مار به خودش می پیچید این قدر زبون کشیدن لای کسش رو تکرار کردم تا اینکه دو دستشو روی سر من قرار داد و سرمو بیشتر به کسش فشار داد دیگه خیلی راحت آه و ناله میکرد و خجالت رو کنار گذاشته بود ترشحات کسش زیاد شده بود و مزه کسش هم تو دهنم تغییر کرده بود و به شوری میزد بالاخره پرش جزئی ماهیچه های پاهاش که دستام روش بود و مزه شوری زیادی که به یکباره وارد دهنم شد این امیدواری رو به من داد که آبش اومده . بعد از این جریان نمیدونم چی شد که یهو زد زیر گریه هنوز ملحفه تختش روی صورتش بود. دیگه بی خیال خوردن کسش شدم آروم کنارش دراز کشیدم ملحفه رو از روی صورتش کنار زدم نور چراغ قوه گوشی رو طرف صورتش گرفتم واقعا داشت گریه میکرد موهای روی صورتش رو کناری زدم و نوازشش کردم ازش پرسیدم چرا گریه میکنی حالا؟
دوستان توجه کنند:
تو خاطراتت میوه ممنوعه مکان ها تاریخ ها اسامی ها و چیزهایی که خودم تشخیص میدم تغییر میکنه چون ممکنه آشنایی بده بنابراین به این سه عامل زیاد توجه نکنید
     
  
مرد

 
پارت سوم قسمت آخر

جوابی نداد اشک هاشو از روی صورتش پاک کردم بعد هم پیشانی- لپ هاش- بینی و لب و چانه اش رو بوسیدم. صورتمو به صورتش چسبوندم و بهش اطمینان دادم که این موضوع فقط بین خودمون دو تا باقی میمونه....
بهش گفتم هنوز به عنوان خواهرم دوست دارم از احساس خواهر و برادری من نسبت به تو کم نشده ولی در عین حال بدجوری خمارتم با این حرفم بالاخره خنده رو لباش اومد مرض گویان منو از خودش دور کرد وقتی دیدم شرایط روحیش داره به حالت اول و عادی برمیگرده در گوشش به آرومی گفتم یه سوال کنم راستشو میگی؟ با سر تائید کرد . ازش پرسیدم خوردمش برات آبت اومد؟ کوفت گویان سرش رو به طرف دیوار چرخوند جواب کوفتش رو با جون کش دار دادم.
بهش گفتم من که میدونم آبت اومد از من پنهانش نکن فقط نمیدونم چرا گریه کردی شاید زیادی بهت حال داده نه؟ اصلا حرفی نمیزد و صورتش همچنان سمت دیوار بود. بهش گفتم دلارام منو دریاب بدجوری دلم کونتو میخواد.
یکی دو دقیقه ای بود که سکوت کرده بودیم داشتم صورت دلارامو نگاه میکردم دلارام هم داشت سقف رو نگاه میکرد همینطور رو تخت دراز کشیده بود آخر سر به حرف اومد و گفت ببین اگه تو اون کار رو با من بکنی از فرداش دیگه نمیتونیم تو صورت و چشم همدیگه نگاه کنیم عواطف خواهر و برادریمون از بین میره دیگه مثل سابق نمیتونیم هوای همدیگه رو داشته باشیم بهش گفتم حرف های گنده گنده میزنی که از یه دختر دبیرستانی 17-18 ساله بعیده وسط حرفم پرید و گفت اگه این کار رو بکنی ممکنه اون عاطفه ای که نسبت به من داری کم بشه تو اون دو سه ماه خیلی مهربون شده بودی... در حالیکه از هیجان و ذوق ناشی از رسیدن اون لحظه ای که انتظارش رو می کشیدم به خود می لرزیدم بهش گفتم مطمئن باش اینها توهمات خودته
نه تنها عواطفم بهت کم نمیشه تازه بیشتر هم میشه یهو یاد آرایش هایی افتادم که تو خونه برای من میکرد خودم حدس میزدم اون حرفایی که دلارام داره اون لحظه میزنه ناشی از اینه که فکر میکنه بعد از اینکه کردمش از اون عاطفه و مهربونی که طی اون یکی دو ماه اخیر بهش داشتم کم بشه و یا تموم بشه دادن گوشی موبایلم بهش خرید شارژ موبایل براش و ساپورت مالی برای خرید لوازم آرایشی و دیگر چیزها کارهایی بود که احتمال میدادم دلارام نگران از بین رفتن و قطع شدن این امتیازاته... به دلارام گفتم اگه یه سوال ازت بپرسم واقعا راستشو میگی؟ باز هم با سر تائید کرد و ادامه دادم تو توی این 10-15 روزی که گذشت تو خونه برای من آرایش میکردی درسته؟
اون موقع روی کمر خوابیده بود منو نگاه میکرد وقتی این سوال رو ازش پرسیدم لبخند ملایمی زد و با گفتن (مسخره) رو کتف سمت راستش خوابید و صورتشو به سمت دیوار گرفت. هنوز لبخند روی صورتش بود دوباره سوالمو تکرار کردم جوابی نمیداد. سکوت و لبخند ملایمی که روی لبش بود و خجالتی که کشید و سرش رو به طرف دیوار چرخونده بود جواب رو به من داد. به دلارام اطمینان دادم به هیچ وجه از احساسم بهش کم نمیشه به شرطی که تو هم با این (همزمان با دستم به کونش اشاره کردم و لمسش کردم) من رو بسازی لپشو بوسیدمو بهش گفتم میرم پائین ببینم اینها خوابن یا نه دوباره برمیگردم از اتاقش که خارج شدم اول مستقیم به کنار در اتاق پدر و مادرم رفتم تا مطمئن بشم هنوز خوابن وقتی خیالم راحت شد به جایی اینکه به اتاق دلارام برگردم اول به اتاق خودم رفتم در کمدم رو باز کردمو از ته کمدم که وسایل خصوصی ترم رو نگه میداشتم اسپری تاخیری 99000 هزار ویاگرا رو در آوردم آخرین باری که ازش استفاده کردم به زمان کردن لیلا برمیگشت اون زمان که لیلا رو به خونمون آوردم دوبار کردمش اولین بار به خاطر اینکه زیاد راضی نبود بدون اسپری کردمش 5 دقیقه بیشتر دوام نیاوردم تو 20-30 تا تلمبه اول آبم اومد و ریختم تو کونش ولی برای بار دوم که آب از سرش گذشته بود به کیرم اسپری زدم 20 تا 30 دقیقه حسابی تلمبه زدمو و کردمش.
ولی اینجا با توجه به اینکه دلارام خوشگل بود و اندام پر و سکسی داشت و البته خواهرمم بود میدونستم کردن خواهر به خاطر ممنوع بودنش لذتش چند برابر دخترای غریبه هست و من اینو از دستمالی های دلارام تو اون چند روز اخیر که تا مرز ارضا شدن پیش رفته بودم و یا همین چند دقیقه پیش که داشتم کسش رو میخوردم آبم داشت میزد بیرون فهمیدم. میدونستم با اولین تلمبه که به دلارام بزنم آبم با فشار میزنه بیرون از اون طرف هم اون شب به قصد کردن دلارام به اتاقش نرفته بودم و هدفم دستمالی بود نمیدونستم این بار با این دستمالی کار به کردن ختم میشه. به همین دلیل پیش دلارام مطمئن بودن از خواب بودن بابا و مامان رو بهونه کردم و به اتاق خودم اومدم برای اینکه یک وقت کل کیرم بی حس نشه و بتونم از کردن کون دلارام لذت بیشتری ببرم فقط یک قسمت از زیر کیرمو و کلاهکش رو اسپری زدم لیلا رو هم همینطوری به مدت 20 تا 30 دقیقه میکردم و تو کونش تلمبه میزدم تا اینکه آبم اومد.
به طبقه بالا و اتاق دلارام برگشتم وارد اتاقش که شدم روی تختش روی کمر خوابیده بود و ملحفه روی تختشو روی خودش کشیده بود. آروم رفتم کنارش خوابیدم موهای پریشون شده روی صورتش رو آروم کنار زدمو بهش گفتم خوابی؟ چشمهای درشتش رو که باز کرد تمام تنم به یکباره لرزید هیجان کردن یه کون ممنوعه بدنمو به لرزه انداخته بود دوباره پیشانی لپ ها بینی و لبها و چانه اش رو بوسیدم آه و ناله ام در اومده بود حس یک سکس ممنوعه داشت آتیشم میزد یکی دو دقیقه ای با گردنش بازی کردم و خوردمش خوشبختانه کیرم داشت کاملا با من همکاری میکرد دیگه مشکلی بابت ارضا شدن نداشتم تا اون لحظه هم دلارام چیزی نگفته بود و فقط به آه و ناله های من گوش میکرد. ولی وقتی دست انداختمو شلوار و شورتمو پائین کشیدمو کیرمو دید یه وای خاک بر سرمی گفت و صورتشو به سمت دیوار چرخوند جواب من به دلارام فقط یک کلمه بود: جـــــــون
شلوار و شورتمو کاملا از پام درآوردم و روی تختش نشستمو زیر پیراهنی رو هم از تنم در آوردم کاملا لخت مادر زاد کنارش دراز کشیدم صورتشو به سمت خودم برگردوندم لبمو روی لبش گذاشتم تا اون موقع این فقط من بودم که لبای دلارامو می خوردم هیچ وقت ندیده بودم دلارام این کار رو بکنه یه لحظه تو اون نور کم چراغ خوابش چشمامون به هم گره خورد یکی دو دقیقه ای همینطور همدیگه رو نگاه میکردیم تا اینکه دست انداختم و از لبه تاپش گرفتمو به سمت بالا کشیدمش تاپشو بالای شکمش قرار دادم نافشو بوس کردم که باعث خنده و قلقلکش شد دستاشو بالا سرش قرار دادم تا راحت تر بتونم تاپشو در بیارم بلاخره بعد از درآوردن تاپش اون رو کنار تختش قرار دادمو حال نوبت سوتینش بود بند سوتینشو که باز کردم با دیدن اون سینه های ناز و قلمبه آه و نالم بیشتر شد با دست و بدنی لرزون گوشی موبایلشو از روی تختش برداشتم چراغ قوه گوشی رو روی درجه زیاد تنظیم کردم بعد بالای تختش گذاشتم می خواستم اون بدن ناز و اندام خوشگلش و سینه های بلوری و سفیدشو بهتر ببینم با این کارم دلارام دوباره صورتشو به سمت دیوار چرخوند انگاری نور چراغ قوه گوشی کیرمو بهتر تو دیدش قرار داده بود هنوز با دیدن کیرم خجالت میکشید بالاخره هر چی که بود من برادرش بودم تا اون لحظه هم چیزی در مورد کون هایی که به هومن ،علیزاده و امیر سلمانی داده بود ازش نپرسیده بودم و قصد نداشتم که بپرسم این اولین بار بود که پستونهای دلارامو لخت مادرزاد جلوم میدیدم هر وقت که بدنشو تکون میداد پستون هاش مثل ژله می لرزید با دیدن سینه های لرزونش زدم به سیم آخر یکی از پستون هاشو تو دستم گرفتم و اون یکی رو تو دهنم کردم. با این کار بالاخره آخ دلارام هم دراومد هر بار که محکمتر میخوردم با آه و ناله ازم میخواست که آرومتر این کار رو کنم صداش هم مثل صدای خود من کاملا لرزون و حشری بود دو سه دقیقه ای بود که اون سینه های دخترونشو می خوردم لیس میزدم نوکشو میک میزدم و حتی گازهای کوچیک میگرفتم .... نفس زنان از روی سینه اش بلند شدم اومدم شلوار و شورتشو پائین بکشم که یهو با دستاش مانع شد و گفت یه وقت یکی بیاد بالا چی؟ بهش اطمینان دادم پائین که رفتم هر دوتاشون خواب بودن دوباره دستمو رو کش شلوار و شورتش قرار دادمو تا زانو پائین کشیدم اون کس ناز و سفید و خوشگلش و اون خط صاف وسطش از لای پاش کاملا بیرون افتاد. بعد از اینکه کسشو یکی دوباری بوسیدم پائین پاهاش نشستمو شلوار و شورتشو که تا زانو پائین کشیده بودم با بلند کردن پاهاش از پاهاش درآوردم پاهاش که رو تختش افتاد کل بدنش یه لرزش خاضی پیدا کرد که کلی کیف کردم. اومدم روی دلارام قرار گرفتم کیرمو لای پا و روی کسش قرار دادم یه وای نه مهرشادی گفت و دستاشو جلوی صورتش قرار داد. هنوز خجالت می کشید کیرم اولین بار بود که به طور مستقیم روی کسش قرار میگرفت به سرعت شروع به لاپایی زدن کردمو همزمان روش خوابیدمو سعی میکردم دستاشو از روی صورتش بردارم ولی هر بار این کار رو میکردم دوباره دستاش رو روی صورتش قرار میداد وقتی دیدم دستاشو از روی صورتش بر نمیداره هر دو دستشو با دستام بالای سرش قرار دادمو گفتم دیگه الان خجالت کشیدن فایده نداره اون زمان که برام آرایش میکردی باید فکر الان رو میکردی بعد هم کیرمو تند تر از قبل لا پاش حرکت دادم همزمان لبم رو روی لبش قرار دادم و محکم شروع به خوردن لبش کردم جوری لبشو می خوردم و لاپاش لاپایی میزدم که وقتی لبمو از روی لبش بر میداشتم نفس نفس میزد و دهنشو باز میکرد و آه میکشید که انگاری میخواد خفه شه. برای اینکه این حالت حشری شدنش از بین نره بلافاصله از روی دلارام پا شدم کیرمو تو دستم گرفتمو کلاهکشو روی شیار و خط وسط کسش قرار دادمو از بالا و پائین همینطور می کشیدم اینقدر کلاهک کیرمو لای خط کسش بالا پائین کردم که بعد از کلی آه و ناله کردن بالاخره به حرف اومد و گفت مهرشاد دارم میمیرم یه کاری کن...
یه لحظه الکی برای اینکه امتحانش کنم بهش گفتم میخوای بکنم توش؟
در حالیکه همچنان ناله میکرد جوابمو با نمیدونم داد
این جواب دلارام درصد حشری بودنش تو اون لحظه رو نشون میداد برای دختری مثل دلارام با اون همه خوشگلی و خوش اندامی واقعا حیف بود که اینطوری و به این راحتی خودشو در اختیار دیگران قرار بده و اینطوری بخواد با دادن از جلو زندگی خودشو خراب کنه...
دوستان توجه کنند:
تو خاطراتت میوه ممنوعه مکان ها تاریخ ها اسامی ها و چیزهایی که خودم تشخیص میدم تغییر میکنه چون ممکنه آشنایی بده بنابراین به این سه عامل زیاد توجه نکنید
     
  
مرد

 
پارت چهارم قسمت آخر

برای ارضا کردنش لای کسشو کمی بیشتر از قبل باز کردمو کلاهک کیرمو سریع تر از قبل لای کسش می کشیدم کم مونده بود که آه و ناله اش به جیغ تبدیل بشه ازاینکه اینطوری دلارامو به اوج رسونده بودم خوشحال بودم چون میدونستم با ارضا کردنش می تونم به آینده برای کردن بیشترش امیدوار باشم. این قدر این کار رو تکرار کردم تا اینکه بالاخره به یکباره دستاشو جلوی صورتش قرار داد با یه صدای بریده بریده و بی حال گفت بسه دیگه کیرمو که از روی کسش بالا آوردم دیدم سر کلاهک کیرم کمی خیس شده روی دلارام دراز کشیدم و بهش گفتم آبت اومد در حالیکه هنوز دستاش رو صورتش بود گفت آره بابا و صورتشو سمت دیوار کرد. دستاشو از روی صورتش کناز ردمو صورتشو به سمت خودم برگردونم و گفتم این دیگه خجالت کشیدن داره مال منم که تو اون کون نازت بره آبم میاد جواب زهر مار دلارامو با جون دادم. بعد هم ازش خواستم دمر شه ولی دمر نمیشد برای اینکه بی حس شدن کیرم از بین نره و بتونم یه کون اساسی بکنم دیگه وقت تلف کردن جایز نبود دو بار دلارامو ارضا کرده بودم و این براش کافی بود وقتی دیدم دمر نمیشه مثل فن فیتیله پیچ از جفت ساق پاش گرفتمو و پیچوندم این قدر پیچوندم تا بالاخره روی تختش دمر شد به محض اینکه دمرش کردم آخ که با دیدن اون کون ناز خوش فرم سفید و بدون لک و اون چاک عمیق تمام کون هایی که تا اون موقع کرده بودم پیش کون دلارام خوار و خفیف و حقیر شدن واقعا ارزشش رو داشت که برای رسیدن بهش این قدر تو زحمت بیافتم و صبر کنم همین جوری محو تماشای کون نازش بودم طوریکه خود دلارام هم در حالیکه دمر خوابیده بود از اینکه کاری نمیکنم برگشت منو نگاه کرد با یکی از انگشتای دستم روی یکی از کپل های کونش ضربه زدم مثل یه زلزله 100 ریشتری لرزید آخ که واقعا این لرزشش دیوانه کننده بود. تو اون لحظه حتی به پسرهایی که درآینده این کون رو میکنن حسادت میکردم خوش فرمی کونش حتی از زمانیکه که تو شلوارش بود هم بیشتر نمایان بود پوست کونش مثل پوست دست دخترایی که مانتوی آستین کوتاه می پوشند صاف و یک دست و بدون مو بود. گوشی موبایل رو که از بالای تختش برداشتم فهمید میخوام چیکار کنم انگاری خجالت کشید و یهو( وای نه )گفت سرشو بیشتر تو تخت خوابش فرو کرد با دست چپم نور چراغ قوه رو روی کونش انداختم و با انگشتای دست راستم لای کونشو از هم باز کردم تا اینکه بالاخره اون سوراخ کون ناز ، ظریف ، ریز و قشنگشو که چند سالی بود در حسرت دیدن و کردنش می سوختم دیدم سوراخش قرمز و متمایل به صورتی بود. اطراف سوراخش کاملا تمیز سفید و بدون مو بود آخ که جون میداد واسه خوردن.... سوراخ کونش این قدر ریز بود که مونده بودم کیر هومن و بقیه چه جوری توش رفته البته هومن با گریه دلارام توش کرده بود. با یکی از انگشتام سوراخ کونشو لمس کردم از لطافت و نرمی سوراخش آخم در اومد در حالیکه گوشی موبایلو دوباره بالای سرش قرار میدادم بهش گفتم بالاخره سوراخ کونتو که باهاش تو خونه راه می رفتی و منو دیوانه میکردی دیدم. همچنان سرشو که تو تخت فرو کرده بود جواب حرفمو با گمشو داد دوباره به کون دلارام حمله کردم این بار با دو دستم چنان لای کونشو از هم باز کردم که اعتراض دلارام رو به دنبال داشت سوراخ کونشو بوس کردمو و صورتمو به برجستگی کونش می مالیدم با زبونم از بالای کمرش بدنشو می لیسدم و می خوردم تا اینکه به کونش رسیدم برجستگی ها و لای کون سوراخ کون و تا زانوش رو هم لیس می زدم و می خوردم. خود دلارام هم گاهی وقتها آه میکشید. دیگه تحمل نداشتم باید این کون رو میکردم از روی بدنش بلند شدم در حالیکه بهش میگفتم هنوز باورم نمیشه که می خوام بکنمت هنوز باورم نمیشه که مخ تو رو هم زدم کیرمو لای کونش قرار دادمو از سر لذت یه آخ بلند کشیدم که صدای هیس هیس دلارام به من فهموند که باید ساکت باشم. کیرمو که لای اون کون نرمش قرار دادم به یکباره لذت فوق العاده عجیبی کیرم و اطراف کیرمو فرا گرفت و این لذتو به همه جای بدنم انتقال داد. لذتی که واقعا از توضیحش عاجز هستم. حس لذتی که واقعا نمی تونم اون رو روی کاغذ بنویسم و تایپ کنم فقط می تونم بگم که از سه جهت داشتم لذت می بردم اول اینکه کیرم لای کون لخت یه دختر هم سن و سال خودم بود که این خوب به همه پسرهای دیگه هم حال میداد دوم اینکه کیرم لای کون خواهرم بود کونی که هرگز نباید بهش فکر میکردم و فکر کردن بهش ممنوع بود ولی حالا داشتم میکردمش و این یک حس لذت جدید و فوق العاده ای به من داده بود. سوم اینکه یه جورایی از این قدرت مخ زنی خودم به وجد اومده بودم و لذت می بردم که حتی تونستم مخ خواهرمم بزنم و بکنمش.... مجموعه این سه تا عامل چنان لذتی به من داده بود که اگر این اسپری تاخیری رو نزده بودم معلوم نیود چند بار دلارام رو نکرده آبم بیرون میزد. بازم دم اون کسی که اسپری تاخیری رو اختراع کرد گرم که هم به فکر کیر خودش و کیر مردم بوده...
دلارام همچنان ساکت بود و صورتشو تو رختخوابش کرده بود و تنها گاهی وقتها که کیرمو لای کونش قرار میدادم آه میکشید یکی دو دقیقه ای لای کونش لاپایی زدم بعد با آه و ناله بلند شدم رفتم کنار آینه اتاقش یکی از همون کرم هایی که با پول من خریده بود رو همراه دستمال کاغذی آوردمو در حالیکه هنوز دمر بود روی پاهاش نشستمو با کرم از نوک تا ته کیرمو کرم مالیدم. با یه انگشتم کلی کرم از تو قوطی کرم برداشتمو کون دلارامو از هم باز کردمو روی سوراخش و اطراف سوراخشو مالیدم تا کاملا شل و لیز شه بعد هم کیر چرپ و کرم مالی شده ام رو دوباره لای کونش قرار دادمو روش خوابیدم. آخ که لای کونش کاملا لیز شده بود و یه حس خیلی قشنگ و عجیبی به من میداد باز هم چند لحظه ای لای کون لیز شده اش لاپایی زدم که یهو سرشو از رو تختش برداشت و به من گفت اگه یه درخواستی ازت بکنم قبول میکنی؟ من که تو اون لحظه تو اوج شهوت و عشق حال بودم بدون اینکه بفهمم ازم چی میخواد و چه درخواستی داره بهش با جون جواب دادم و گفتم تو هر چی بگی من قبول میکنم. برگشت گفت اگه ازت بخوام توش نکنی قبول میکنی؟ اگه اون کار رو بکنی دیگه فردا نمی تونیم تو صورت همدیگه نگاه کنیم...
. تا اون لحظه داشتم عشق دنیا رو میکردم ولی با این حرف دلارام مثل این معتاد هایی که یهو منگی از سرشون می پره ضد حال خورده بودم. بعد از مکس کوتاهی به دلارام گفتم: من به عشق کردن توش این همه صبر کردم مونده بودم این درخواست دلارام به خاطر درد کون دادنه یا واقعا فکر میکنه دیگه با این کار فردا نمی تونیم تو صورت همدیگه نگاه کنیم. 99 درصد تو حس و حالی نبودم که این درخواست دلارام رو قبول کنم ولی برای اینکه یک وقت مانع کارم نشه الکی بهش قول دادم که مثل چند دقیقه پیش که روی کسش کیرمو میکشیدم همون کار رو روی کونش انجام میدم. از روی دلارام بلند شدم و دوباره کیرمو و سوراخ کون دلارامو کرم مالی کردم بعد کیرمو درست روی سوراخ کونش قرار دادمو یکی دو دقیقه ای کلاهک کیرمو روی اون سوراخ نازش بازی میدادم. دوباره آه و ناله اش در اومده بود معلوم بود بازم داره حال میکنه. کلا این دخترا به هر جای بدنشون دست بزنی بهشون حال میده. لب سینه کس و کون.... ولی ما آقایون فقط کیرمونه که بهمون حال میده.
کم کم کلاهک کیرمو روی سوراخ کون دلارام فشار میدادم تا یواش یواش جا باز کنه با این کارم آه و ناله های دلارام به آخ تبدیل شده بود و آخ های کش دار می کشید این قدر با کلاهک کیرم سوراخ کونشو ماساژ دادم تا اینکه کاملا شل شده بود و آماده بود که از کیرم پذیرایی بکنه. الکی و به بهونه اینکه کیرم کونشو بهتر لمس کنه ازش خواستم بالشتو از زیر سرش برداره و به من بده البته این بهونه بود و قصد داشتم بالشت رو زیر شکمش بذارم تا کونش حسابی بالا بیاد و کاملا از هم باز بشه بعد که این کار رو کرد بالشت رو زیر شکمش گذاشتم کونش حسابی بالا اومد باز شد کلاهک کیرمو درست روی سوراخ کونش قرار دادمو روی دلارام دراز کشیدم
این قدر سوراخ کونش نرم و شل شده بود که با یک فشار جزئی کیرم تو تنگنا قرار گرفت که آخ دلارام و آه منو درآورد تو دلم از خودم سوال میکردم آیا دارم به آرزوم می رسم؟ این کونی که همیشه تو شلوار دیده بودمش و حسرتشو می خوردم الان دارم بهش می رسم؟ آیا این کونی که به خاطرش کلی جق زده بودم الان قراره بکنمش؟ دوباره لرز به سراغم اومده بود تمام قدرت بدنمو تو پاهام جمع کردمو به کیرم منتقل کردمو به سمت داخل کونش فشار دادم احساس کردم کیرم یه تیکه گوشت داغ رو شکافت وارد یه جای تنگ و داغ شد آخ وای مامان پاره شدم آخ وای مهرشاد سوختم دارم میمیرم درش بیار دلارام هم نتونست مانع از لذت بردن من بشه فشار اول تو کون دلارام چنان به من حال داد که بدون توجه به التماس های دلارام تمام قدرت کیرمو جمع کردمو دوباره کیرمو داخل کونش فشار دادم دلارام یه آخ بلندی کشید و به من گفت مهرشاد پارم کردی تو که گفتی نمیکنی توش..... و بعد زد زیر گریه
سریع جلوی دهنشو گرفتم تا صداش بیرون از اتاق نره بهش با حالت التماس گونه گفتم جان دلارام بذار بکنمت خودت هم میدونی چند ساله دنبال کونت بودم. هنوز داشت گریه میکرد و اشک هاش روی انگشتای دستم که جلوی دهنش رو گرفته بودم می ریخت بهش گفتم فقط یه فشار دیگه مونده کامل بره توش جان دلارام تحمل کن نصف کیرم تو کونش بود داغی توی کونش دیونه کننده بود همین جور که دستم جلوی دهنش بود لپشو ماچ کردمو دوباره به کیرم دستور فرو رفتن به عمق کون دلارامو دادم با فشار سومی که به کیرم دادم خیلی راحت تر از دو دفعه قبلی خیلی قشنگ لیز خورد و رفت توش با اینکه این بارکیرم راحت تر از قبل لیز خورده بود و داخل کونش رفته بود ولی صدای خفه ای که از دهن دلارام به خاطر اینکه با دستم جلوی دهنشو گرفته بودم خارج شد نشون میداد که این بار بیشتر از قبل دردش اومده...
بیشتر کیرم داخل شده بود و فقط یکی دو سانتی بیرون بود که اون هم با جابجا شدن روی کون دلارام و با یکی دو تا فشار جزئی به کیرم داخل کونش شد حالا دیگه فقط خایه هام بیرون بود. آخ که تمام کیرم داخل کون دلارام به خاطر حرارت و داغی داخلش میسوخت. کم مونده بود از لذت بیهوش بشم. قانون کون کردن این بود که پسر اول لذت می بره دختر اول درد میکشه بعد این لذت بین دو طرف تقسیم میشه و این در مورد من و دلارام هم صدق میکرد. همچنان که دستم جلوی دهنش بود یکی دو دقیقه صبر کردم تا کونش جا باز کنه بعد کیرمو آروم تا نزدیک کلاهکش بیرون کشیدمو دوباره با یه فشار تا ته کردم توش. آخ که عاشق این کار بودم و لیلا و سارینا رو هم اینطوری کرده بودم دلارام با این کارم عکس العمل نشون داد دستاشو رو دستم قرار داد معلوم بود که هنوز درد میکشه. یک بار دیگه هم کیرمو تا نزدیکی کلاهکش بیرون کشیدم با یه فشار لیز خورد و تا ته رفت توش....
وقتی لیز میخورد می رفت توش تمام لذت دنیا رو به من میداد. هر بار که این کار رو میکردم آه می کشیدم. سه چهار بار دیگه هم این کار رو کردم تا اینکه کونش حسابی لیز و روان شده بود وقتی دیدم دیگه هیچی نمیگه یواش یواش دستمو از روی دهن دلارام برداشتم دستمو که از روی دهنش برداشتم هنوز داشت آروم گریه میکرد اولین کلمه ای که از دهنش بیرون اومد این بود که گفت خیلی نامردی در حالیکه کیرم همچنان تا ته تو کونش بود. قربون صدقه اش می رفتم برای توجیه کردن کارم بهش گفتم این قدر خوشگل و نازی که هر کسی دیگه ای هم جای من بود تو اون لحظه توش میکرد. یکی دو دقیقه ای بین ما سکوت بود و حرفی نمیزدیم تا اینکه در گوشش آروم گفتم بزنم؟ سرشو تو دستاش پنهان کرد صورتشو به تشک تخت خوابش چسبوند سکوتش علامت رضایت بود با این حال بازم برای اینکه ازش اجازه بگیرم دوباره در گوشش بهش گفتم بزنم؟ با صدایی که از ته چاه بیرون می اومد گفت بزن...
دوستان توجه کنند:
تو خاطراتت میوه ممنوعه مکان ها تاریخ ها اسامی ها و چیزهایی که خودم تشخیص میدم تغییر میکنه چون ممکنه آشنایی بده بنابراین به این سه عامل زیاد توجه نکنید
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
پارت پنجم قسمت آخر

آروم آروم شروع به تلمبه زدن کردم. دو سه دقیقه بعد چیزی جز لذت تو کیرم و بدنم حس نمیکردم سرعت تلمبه زدنمو که بیشتر کردم بالاخره صدای آخ و اوخ و آه ناله دلارام هم در اومد کاملا روی دلارام دراز کشیده بودم و در حالیکه پستونهاش تو دستم بود حسابی تو کونش تلمبه میزدم صدای آه و ناله دلارام گاهی وقتها این قدر بلند میشد که ازش می خواستم آروم تر آه بکشه.... همچنان از اومدن آبم خبری نبود. کون دلارام کاملا لیز و روان شده بود و چنان تو کونش تلمبه میزدم که بدنش روی تخت با هر تلمبه عقب و جلو میشد. هر دوتامون داشتیم لذت جدیدی رو تجربه میکردیم دلارام هم که انگاری آب از سرش گذشته بود داشت حسابی با کون دادن حال میکرد تو همون حال تلمبه زدن نفس زنان و بریده بریده ازش پرسیدم بهت حال میده؟ با یه صدای لرزون و کاملا حشری گفت که هم لذت داره و هم خجالت بهش گفتم ولی برای من همش لذته تازه لذتش بیشتر از کردن دوست دخترمه چون کردن خواهر یه لذت جدا از لذت اصلی هم داره ازش خواستم برگرده و روی کمر بخوابه و پاهاشو باز کنه بذاره روی شانه های من از اون مدل حال کردن خجالت میکشید چون چشممون مستقیم تو چشم هم می افتاد ولی هر جوری بود خودم برش گردوندم پاهاشو به سمت خودم کشیدم لنگ هاشو روی کتف های چپ و راستم گذاشتمو کیرم رو دوباره روی سوراخ کونش قرار دادم با یه فشار لیز خورد رفت توش و آخ دلارام هم در اومد ولی هر دو دستشو هنوز جلوی صورتش گرفته بود. در حالیکه تلمبه زدن رو دوباره شروع کرده بودم کمی به سمتش دولا شدم تا دستشو با دستم از روی صورتش کنار بزنم ولی دوباره دستشو روی صورتش قرار میداد. دستاشو با دو دستم بالای سرش نگه داشتم در حالیکه کون میکردم به صورتش نگاه میکردم تا خجالتش بریزه ولی این بار چشمهاش رو بست با خنده بهش گفتم اگه چشماتو باز نکنی جوری میکنمت که دوباره گریه ات بگیره انگاری این تهدید من الکی الکی اثر کرد و چشماشو باز کرد تو چشمهای من خیره شد یکی دو دقیقه هم همونطوری که نگاش میکردم کردمش یواش یواش احساس کردم بی حسی کیرم داره از بین میره و نزدیک اومدن آبم هست. برای همین آروم دوتا پاهاش رو از روی کتف هام پائین آوردم رفتم روی دلارام دراز کشیدم و پیشانیش رو بوسیدم و بهش گفتم میشه بریزم توش؟ اون لحظه جوابمو نداد سه چهار بار دیگه همین جمله رو تکرار کردم تا اینکه بالاخره با سر جواب مثبت داد بعد از این ازش یه درخواست دیگه ای هم کردم که وقتی درخواستمو شنید هم خندش گرفت و هم با دستش خاک بر سری به من گفت ولی خوب درخواستمو قبول کرد گفت دیگه آب از سرم گذشته ازش خواسته بودم وقتی آبم ریخت تو کونش هر بار که کیرم تو کونش نبض زد و خالی میشد مقدارش رو یشماره...
از روی بدنش بلند شدمو پائین پاهاش نشستم دلارامو بلند کردمو به حالت داگی یا سگی به سمت خودم چرخوندم . این شیوه کون کردن رو خیلی دوست داشتم هر وقت نزدیک اومدن آبم بود این مدلی کون میکردم چون هم کون دختره کاملا از هم باز میشد و هم اینکه من می تونستم تا دسته کیرمو اون تو جا بدم. و هم اینکه ماهیچه کونش تنگتر میشد. وقتی به سمت من قنبل کرد دو طرف کپل کون دلارامو با دستام گرفتم کیرمو روی سوراخش تنظیم کردم دوباره فشار دادم توش این بار کمی دردش اومد ولی دردش اون قدر نبود که نتونه تحمل کنه ...
این قدر تو اون حالت کون کردم و تلمبه زدم تا احساس کردم آبم میخواد بیرون بزنه به دلارام خبرشو دادم تمام وجودم آتیش گرفته بود همه اون مدت که کونش رو نگاه میکردم و حسرت کردنشو میخوردم به یکباره جلوی چشمم می اومدن و می رفتن. احساس کردم یه چیزی داره از بدنم کنده میشه و به سمت کیرم میره. این بار برعکس اون یک هفته که به آب کیرم اجازه خروج نمیدادم حالا سند آزادیش رو امضا کرده بودم که هر جا خواست خالی بشه وای که چه لذتی داره آدم یک هفته جلوی اومدن آبش رو بگیره بعد تو یک روز مشخص اجازه خروج بده...آدم روحیه اش عوض میشه
سر کیرم دچار سوزش اولیه اومدن آب کیر شده بود حرارت کیرم تو کون دلارام هم بیشتر شده بود که میدونستم نصفش به خاطر به جریان افتادن خون تو رگ های کیرمه... داشتم به اوج لذت با دلارام می رسیدم آخ که چقدر در حسرت چنین لحظه ای بودم دو سه تا تلمبه آخر رو محکم تر از همیشه زدم و تو تلمبه آخر کیرمو تا ته کردم تو کونشو نگه داشتم چند لحظه بعد چشمامو بستمو ... فقط حس میکردم تمام وجودم از تو کیرم با فشار زد بیرون منو به اوج لذتی رسوند که دوست داشتم همیشه تو اون حالت باشم. چشمامو بسته بودم و تو فضا داشتم حال دنیا رو میکردم
به محض اینکه آبم تو کون دلارام ریخت خبرم کرد و گفت الان ریخت توم... اوههه یه دفعه زیاد شد 1بار..2.بار.3.بار.4..5....6......7.......8........9........10.........11
این قدر شمارد تا اینکه بالاخره آبم کاملا تو کون دلارام تخلیه شد اون زمان که لیلا رو کرده بودم 7 باری خودم شمارده بودم ولی در مورد دلارام 11 بار این اتفاق افتاده بود. شاید دلیلش سکس ممنوعه بود شاید دلیلش لذت بیشترش بود نمیدونم ولی هر چه که بود بهترین لذت و عشق و حال رو با کون دلارام بردم و تا عمر دارم اون شب رو فراموش نمیکنم. بعد از اومدن آبم اینقدر کیرمو تو کونش نگه داشتم تا خوابید و خودش بیرون اومد مثل یک جنازه کنار دلارام و روی تختش افتادم جونم داشت از کونم بیرون میزد. تا حالا اونطوری ازم آب نرفته بود. لذت بخش ترین کونی که تا اون موقع و اون سن کرده بودم بی تردید مال دلارام بود. ده دقیقه ای بود که کنار دلارام و روی تختش دراز کشیده بودم دلارام هم روی تختش و پشت به من خوابیده بود نه حرکتی میکرد و نه چیزی میگفت برای اینکه یک وقت تو تخت خواب دلارام خوابم نبره و فرداش گندش در نیاد با یه بدبختی از روی تختش بلند شدم و نشستم با دستم دلارام رو تکون دادم برگشت سمت من پیشانیش رو بوسیدم ازش تشکر کردم و از اتاقش خارج شدم. از اتاق دلارام که خارج شدم اول یه سری به طبقه پائین و اتاق پدر و مادرم زدم خیالم راحت شد که هنوز خواب هستن با این کار می خواستم بدون استرس بخوابم در حالیکه به سمت اتاق خودم از پله ها بالا می رفتم همش این جمله رو با خودم زمزمه میکردم بالاخره کردمش......بالاخره کردمت دلارام
تو تخت خوابم که دراز کشیدم به پنج دقیقه نکشید که خوابم برد صبح جمعه با تکون های مادرم از خواب پا شدم ساعت رو نگاه کردم ده صبح بود یهو یاد جریان نصفه شب افتادم یه لحظه احساس ترس کردم. قیافه و حالت مادرم کاملا عادی بود رفتار و حالت عادی مادرم کم کم استرس و ترس رو در من از بین برد. تو اتاقم که تنها شدم راحت تر به جریان دیشب فکر میکردم. یعنی دلارام رو کرده بودم؟ هنوز باورم نمیشد. یعنی دیگه تو خونه با حسرت به کون دلارام نگاه نمیکنم؟ هنوز تنگی و داغی توش زیر زبونم بود. برای اینکه از حالت روحی و روانی دلارام مطلع بشم بلند شدم و به اتاقش رفتم اونجا نبود هنوز بوی کرمی که دیشب باهاش کون کرده بودم تو اتاقش می اومد سطل زباله رو هم که نگاه کردم خبری از دستمال کاغذی هایی که کیرمو یاهاش پاک کرده بودم نبود. با کمی استرس و البته کمی خجالت به طبقه پائین رفتم در کمال تعجب دلارام اونجا هم نبود. وقتی دیدم همه چیز عادیه فقط از دلارام خبری نیست سراغ دلارامو از پدرم گرفتم گفت که رفته با دوستاش درس بخونه.... البته با توجه به جریان دیشب بعید می دونستم که چنین چیزی باشه وقتی ظهر هم برای ناهار خونه نیومد دیگه یقین پیداکردم که احتمال داره سر جریان دیشب باشه...
بالاخره وقتی عصری به خونه اومد بدون اینکه به من نگاه کنه به طبقه بالا و اتاقش رفت عجب تیپی هم زده بود. یه مانتو کوتاه آبی تنگ و یه شلوار تنگ مشکی که مانتو تنگ آبیش بد جوری برجستگی کونش رو نشون میداد. آخ که هنوز باور نکرده بودم که دیشب این کون رو گائیده بودم. باز هم مثل روزهای گذشته موقع بالا رفتن از پله ها به کونش نگاه کردم تا وقتی دلارامبرمیگرده و به من نگاه میکنه دوباره اون حس و حال همیشگی ایجاد بشه ولی به من نگاه نکرد و به اتاقش رفت.
ده دقیقه بعد بلند شدم و به طبقه بالا و اتاق دلارام رفتم درب اتاقشو از داخل قفل کرده بود هر چی صداش میکردم جوابی نمیداد عصبی شده بودم ولی برای اینکه پیش پدر و مادرم تابلو نشه به طبقه پائین برگشتم و خودمو با جزوه زیست مشغول کردم حتی یک صفحه هم درس نخونده بودم. موقع شام هم که امیدوار بودم روی میز ناهار خوری ببینمش پائین نیومددرس خوندن رو بهونه کرد.البته پیش بینی کرده بودم که دلارام ممکنه بعد از کردنش به من کم محلی کنه ولی فکر نمیکردم این قدر شدید باشه خجالت کشیدنش کاملا طبیعی بود بالاخره اون داده بود و من کرده بودم.دیگه اون شب رو بی خیال شدمو به امید اینکه فردا صبح شنبه که پدر و مادرم خونه نیستن برم و اساسی با دلارام حرف بزنم.
روز شنبه صبح که برای بیدار کردنش به اتاقش رفتم در کمال تعجب دیدم که زودتر از من بلند شده و تو اتاقش نیست پائین هم نبود. معلوم بود زودتر از من بیدار شده و برای امتحان از خونه بیرون زده.... خود من که تو اون چند روز تعطیلی دست به کتاب زیست نزده بودم. میدونستم این بار هم اون درس رو نمره نمیارم. سر جلسه امتحان زیست 5-6 تا سوال رو بیشتر بلد نبودم. برگه امتحانی رو زودتر از همه دادم و سریع به خونه برگشتم دلارام هنوز خونه نیومده بود. هر چقدر منتظرش شدم خونه نیومد زمان برای من مثل سال میگذشت ظهر شد دلارام هنوز خونه نیومده بود از زمانیکه که کرده بودمش تا اون لحظه حتی یک کلمه هم با من حرف نزده بود. باز هم زمان گذشت پدر و مادرم که خونه اومدن سر و کله دلارام هم پیداش شد. اون روز و روز قبلش بیشتر از بیست بار به گوشی موبایلش زنگ زده بودم ولی جوابمو نمیداد. با دوستاش درس خوندن رو بهو نه ای برای تو خونه نبودنش قرار داده بود. کار هر روز دلارام همینطوری بود دیگه تو خونه نمیموند و خونه دوستاش درس می خوند البته معلوم نبود واقعا درس میخونه....
وضع من هم به همین شکل بود تنها تو خونه بودم و اصلا حوصله درس خوندن نداشتم و فوق العاده عصبی شده بودم. همش با خودم میگفتم کاشکی تو روز کرده بودمش اینطوری حداقل تا شب می تونستم بعد از کردنش روابط خودم و دلارامو عادی کنم.
این جریان موش و گربه بازیه دلارام تا آخر امتحانات همچنان ادامه داشت از ترس اینکه یک وقت برام قاطی کنه آزادش گذاشته بودم که هر جوری دوست داره رفتار کنه. پدر و مادرم هم فهمیده بودن ما دعوامون شده ولی زیاد دخالتی نمیکردن تا اینکه یه روز صبح جمعه و یک روز بعد از پایان امتحانات از خواب که بیدار شدم صدای زنگ اس ام اس گوشی موبایلم در اومد نگاه کردم دیدم از دلارامه نوشته بود تو کشوی میز کامپیوترت یه نامه هست
سریع رفتم نامه رو پیدا کردم. تا خوندمش دو دستی محکم زدم تو سر خودم


پایـــــــــــــــــــــــــــــــان
دوستان توجه کنند:
تو خاطراتت میوه ممنوعه مکان ها تاریخ ها اسامی ها و چیزهایی که خودم تشخیص میدم تغییر میکنه چون ممکنه آشنایی بده بنابراین به این سه عامل زیاد توجه نکنید
     
  ویرایش شده توسط: sxtix   
مرد

 
دوستان عزیز بابت پست های محبت آمیز شما متشکرم
اون دوستانی که حدس میزنن اصلا این طور نیست حدس هاتون غلطه
در مورد فصل دوم به موقعش تاپیک جداگانه ای زده خواهد شد. نهایتا تا ۱۰ روز آینده
دوستان توجه کنند:
تو خاطراتت میوه ممنوعه مکان ها تاریخ ها اسامی ها و چیزهایی که خودم تشخیص میدم تغییر میکنه چون ممکنه آشنایی بده بنابراین به این سه عامل زیاد توجه نکنید
     
  
صفحه  صفحه 4 از 4:  « پیشین  1  2  3  4 
داستان سکسی ایرانی

میوه ممنوعه ای به نام خواهر (فصل یکم)


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA