ساختمان پر ماجرا قسمت دهم اول رکابیمو درآورد و با شکم و سینه هام ور میرفت و دست داغشو روش میکشید کم کم رفت پایینتر و به شلوارکم رسید با دستش کیرمو از رو شلوارکم برانداز میکرد و باهاش ور میرفت یه لحظه نگام کرد و دید داره خوشم میاد خوشحال شد اونم کار منو تکرار کرد و از رو شلوارکم شروع کرد به لب بازی و خوردن و گاز گرفتنای کوچیک از کیرم بعد یه مدت دیگه نتونست خودشو نگه داره و فکر کنم داشت از کنجکاوی میمرد و بالاخره دست انداخت زیر کش شلوارکم و کشیدش پایین از پام دراوردش پشت بندش شرتم هم درآورد و کیر فوق شق شدم یهو کوبیده شد تو صورتش چشماش گرد شد و گفت این چرا اینجوریه؟؟؟؟ گفتم بگو اینو کی اینجوری کرده!! که لبخند زد ولی چشم ازش برنمیداشت و مدام داشت باهاش ور میرفت و آنالیزش میکرد انگار یه چیز جدید کشف کرده بود و هی بررسیش میکرد دیگه به حرف اومدم و گفتم میخوای بکنش ببر واسه خودت حسابی تحقیقات کنخندید گفت نخیر جاش خووبه گفتم البته این جاش اینجا نیست گفت یعنی چی؟ گفتم یعنی یه جای مخصوص داره که میره اونجاها دوزاریش افتاد و رونمو وشگول گرفت منم خندم گرفته بود ولی کیرم داشت از شق درد میترکید با التماس گفتم رضی یه کاریش بکن دیگه تازه یادش افتاد و سرشو نزدیک کیرم کرد و نوک زبونشو آروم زد سر کیرمانگار میخواست امتحان کنه و مزشو بچشه ولی انگار چیزی دستگیرش نشد واسه همین زبونشو کامل کشید رو سر کیرم که یهو آآآهم بلند شد و سرشو آورد بالا منو نگام کرد فهمید داره درست پیش میره و ادامه داد شروع کرد به لیس زدن با زبوونش رو سر کیرم و کم کم کل تنه ی کیرمخیلی حس خوووبی بود چیزی که همیشه رویاشو داشتم وقتی که رضوان سر کیرم میخوابید الان به واقعیت پیوسته بود کم کم بعد از یه لیس حسابی رو سر و تنه ی کیرم لباشو دخیل کرد و سر کیرمو کرد تو دهنش انگار تازه از مزش خوشش اومده بود و شروع کرد با ولع ساک زدن تموم جونم داشت از کیرم میزد بیرون خیلی خوب میخورد البته گاهی دندونشم میخورد ولی اونم حال میداد هیچجوره ساک زدنشو نمیتونستم با ساک زدن بهار مقایسه کنم بهار خیلی استادانه ساک میزد ولی رضوان با اینکه اولین بارش بوود یه فرقی داشت اون خواهرم و پاره ی تنم بود واسه همین حس شهوتم نوع دیگه ای داشت و کشنده بووود همچنان سرشو عقب جلو میکرد و تونسته بود نصف کیرمو تو دهنش جا بده که مثکه یه لحظه چشمش به تخمام افتاد و لباشو از کیرم جدا کرد و رفت سر وقت تخمام و میکشون میزد تو دهنشاینو حتی بهارم واسم انجام نداده بوووود تهه لذت بووود و هیچوقت نمیخواستم تموم بشه واقعا ساک خوبی زد و منم دیگه نتونستم بیشتر ازین تحمل کنم و آبم با شدت زیاد ریخت بیرون نای حرف زدن نداشتم که بخوام اومدنشو اطلاع دادم رضوان انگار که تو یه مسابقه برنده شده باشه چشماش برق میزد چون تونسته بود منو ارضا کنه میترسیدم بدش بیاد از پاشیدن آبم ولی اینطور نبود؛شایدم به خاطر تلافی کار من بود که آبشو خورده بودم ولی نارضایتی تو چهرش نمیدیدم اول آبایی که رو صورتش ریخته بود با انگشتش جمع کرد و کرد تو دهنش بعد شروع کرد به مکیدن کیرم و آبایی که رو کیرم و توی سوراخ کیرم گیر کرده بود میمکید واقعا خالی و سبک شده بودم و اونم اینو فهمیده بود جفتمون لخت بودیم و بعد از ساک زدنش اومد روم دراز کشید و گفت چطور بود؟؟ گفتم بهترین لحظه ی عمرم بووود عزیزم ولی حالا حالا بات کار دارم و لپای کونشو میمالیدم وباز قفل لبای هم شدیم جفتمون یه بار ارضا شده بودیم ولی حالا حالا تا صبح همو داشتیم واسه همین تو بغل هم وول میخوردیم لب بازی میکردیم مثل عاشق معشوقا عشق بازی میکردیم حرارت تنش آدمو میسوزوند انگار خورشیدو بغل کرده بودم با دستام با کپل کونش بازی میکردم میمالوندمشون و انگشتمو نزدیک سوراخ کونش کردم و میمالیدمش ولی به هیچ وجه ذره ای تو نمیرفت کیپ کیپ بودیاد اولین باری که بهارو از کون کرده بودم افتادم امشبم همون کارارو باید میکردم خوبیش این بود نهایت تنگ بودنو امشب کونش داشت که خیلی لذت بخش بود با کونش و سوراخ کونش ور میرفتم و زبونمو تو دهنش میچرخوندم از خوردن هم سیر نمیشدیم اونم دستشو برد سمت کیرم و میمالیدش و کم کم شقش کرد واسم و خندش گرفته بود "این چقد زود سیخ میشه" و میخندید و همچنان میمالیدش گفتم"برعکس کس توئه که زو خیس میشه این سیخ میشه" خندش گرفته بود از حرفم همچنان لباشو مک میزدم جفتمون یه دنیا دیگه بودیم کم کم وقتش رسیده بود که کارمو شروع کنم لب همو ول کردیم و بعد از یه کم خوردن گردن و مالیدن کسش و چوچولش اونم حالش خراب شد و زد بالا برش گردوندم و کونش اومد جلو صورتم یه کم ژل لیدوکایین از دستشویی آوردم و نشستم لای پاش برام قمبل کرد و کارمو بهتر کرد خیلی سوراخش خوشگل تر شد وقتی قنبل میکرد کامل میومد تو چشم کس باد کردش هم از لای پاش میزد بیرون یه لیس سرتاپای کس و کونش کشیدم که آهش بلند شدژل بی حسی رو روی سوراخ کونش و اطراف ماهیچه هاش مالیدم و فقط با سوراخش ور میرفتم و اطراف ماهیچه هاشو نرم میکردم یه مقدار شل شد و بی حس انگشت کوچیکمو نزدیک سوراخش کردم و سعی کردم بکنمش تو یه بند انگشت به سختی رفت بند به بند وایمیسادم تا دردش فروکش کنه رضوان با اینکه درد داشت چیزی نمیگفت بعد از چند دقیقه انگشت کوچیکم کامل تو کونش بود داشت اون تو ذوب میشد بی قرار بودم تا کیرمو جا بدم اون تو احساس کردم انگشتم تو کونش جا گرفته ولی حرکتی نکردم همچنان که انگشتم تو کونش بود ماهیچه های دور سوراخ کونشو فشار میدادم و یه جورایی گرمشون میکرد باز مقداری ژل مالیدم دور سوراخ و روی ماهیچه هاش اینجوری درد کشیدنش خیلی کمتر میشه شروع کردم به حرکت دادن انگشتم به صورت آهسته توی کونش آروم عقب جلو میکردم زمان زیادی طول نکشید که برای انگشتم راحت جا باز کرده بود و سرعتمو بیشتر کردم و کونش به حالتی رسید که گرم شده و راهشو باز کرده بود انگشتم به راحتی تا ته میرفت تو و درمیومد بیرون باید انگشت دیگمو اضافه میکردم وگرنه کونش دوباره کیپ میشد آروم دو انگشتو به کار گرفتم و کردم تو یه تکونی به خودش داد دردش گرفته بود ولی اینبار هم بند بند کردم تو و وقتی تا ته جا شد دوباره ژل بی حسی رو دور سوراخش و ماهیچه هاش ریختم و صبر کردم شل بشه و سوراخش جا باز کنهخیلی آهسته انگشتامو عقب جلو میکردم و طولی نکشید که جا براشون باز شد و راحت عقب جلو میکردم رضوان هم خوشش اومده بود در کنار دردی که میکشیدوقتی برای اولین بار کونی رو میخواید بکنید بهترین راهش همینه تا طرف هم کمترین درد رو بکشه ؛دو انگشتم راحت تو اون کون گوشتی آبجیم عقب جلو میشد در حالی که انگشتام تو کونش بود کیرمو نزدیک شکاف کس خیس شدش کردم و مالیدم به لبه های کسش که حالی به حالی شد با دست دیگم هم چوچولشو میمالیدم تا درد کونشو کمتر حس کنه همینطورم شد و حسابی کیف میکرد منم سرعت عقب جلو کردن انگشتامو تو کونش بیشتر کردم و سوراخش حسابی باز شده بود برای انگشتام ولی کیرم نه نمیخواستم سه انگشته بشه که کونش خیلی هم گشاد شه واسه همین انگشتامو در آوردم و سریع قبل از بسته شدنش سر کیرمو چسبوندم به سوراخش و نصف سر کیرمو کردم تو تا از بسته شدنش جلوگیری کنه رضوان که سر کیرمو تو کونش حس کرد داشت خودشو سفت میکرد ولی آرومش کردم و دوباره سانت به سانت شروع کردم کیرمو تو کونش جا کردن ژل بی حسی هم به ماهیچه های دور کونش میمالیدم تا دردش کمتر شهکسش هم با دستام میمالیدم تا حواسشو مقداری پرت کنم بالاخره با هر زحمتی بود کیرم تو اون کون تنگ بوود دیواره ها سوراخ کونش کیرمو اسیر کرده بودن ، خیلی سوراخش داغ بود و کیرم واقعا داشت میسوخت دوباره باید شهوتیش میکردم رضوانو واسه همین چوچولشو میمالیدم و حرف میزدم " جووووون کیرم داره آب میشه تو کوونت آبـــجـــی....بالاخره فتحش کردم....چقد با اون شلوارکا جلوم راه میرفتی و کیرم شق میکرد اینبار دیگه نمیشه بری..کیرم تا ته تو کوووووونته " این حرفارو میزدم هم خودم یه جوری میشدم هم رضوان حال میکرد ولی آه و نالش سرجاش بود دیگه باید شروع میکردم خیلی آروم کیرمو حرکت میدادم تو کونش که صداش درومد دیگه و ناله های بلندی میکرد و با آآآآخ و آآآآآآآه کردنش کیرم تو کونش سیخ تر میشد چند دقیقه ای فقط آروم تو کونش حرکتش میدادم و باز هم با سوراخش ور میرفتم بی حسی کار خودشو کرده بود و دردش کمتر شده بود نتونستم تحمل کنم و سرعت تلنبه زدنمو بیشتر کردم که رضوان دادش رفته بود هواااولی معلوم بود داره کیف میکنه منم که انگار بهشت بودم کیرم تو یه کون گوشتی و گنده و تنگ و فوق دااااغ رفته بود و واسه خودش حال میکرد قبل ازینکه شروع به کردنش کنم وقتی رفتم لیدوکایین از دستشویی بیارم یه تاخیری هم به کیرم زدم که زود ارضا نشم وگرنه همون اول که سر کیرم تو کونش رفته بود آبم اومده بود تو کون تک خواهرم تلنبه میزدم و کیف میکردم سوراخ کونش اون گرما و لیزیه وقتایی که کون راه خودشو باز میکنه رو نشون میداد و از صورت رضوان هم معلوم بود لذتی که داره میبره از دردش کمتره منم کم نمیزاشتم واسش و کونشو در حال گاییدن چنگ میزدم و آه و ناله ی رضوان حالمو بدتر میکرد اسپری کارخودشو کرده بود و ده دقیقه تو همون حالت میگاییدمش و کیرم تا ته درمیاوردم و میکوبوندم تهه کون رضوان خیلی حال خووووبی بود میخواستم قبل از اومدن آبم حالت دیگه ای هم داشته باشیمواسه همین کیرمو آروم در آوردم و رضوانو برش گردوندم طرف خودم اینبار صورت آشفتشو میدیدم لبامو چسبوندم به لباش و پاهاش انداختم دور کمرمو و کونشو دادم بالا و قبل از بسته شدن کونش دوباره کیرمو فرستادم توو و مشغول تلنبه زدن شدم و رضوان با اینکه لبشو میخوردم و دهنش بسته بود ولی جیغ و ناله ی خودشو داشت خداروشکر این خونه ی سه طبقه کسی جز من و رضوان نبودیم وگرنه با این سر و صدا آبرومون میرفتآبجیم پاهاشو دور کمرم حلقه کرد و منو به خودش بیشتر و بیشتر فشار میداد و منم کیرمو همچنان به ضرب تو کونش میکردم دیگه آخرام بود و داشت آبم میومد میخواستم مثل قبل باهم ارضاا شیم واسه همین دستمو گذاشته رو کسش و میمالوندم و چوچولشو تکون میدادم که چشماشو بسته به سرعت تو کونش عقب جلو میشدم و چوچولشو میمالیدم دیگه نتونستم تحمل کنم و کیرمو محکم کوبوندم تو کونش و با فشار چسبیدم به بدنش و قفل لباش شدم و آبم سرازیر شد تو کونش اونم همون لحظه آب کسش اومد و دیگه جیغاش داشت آروم میشد پاهاشو با فشار زیاد به کمرم میزد که بیشتر بچسبم بهش انگار نمیخواست یه قطره از آبم از کونش بریزه بیرون تمام آبم خالی شد تو کون رضوانم و جفتمون دوبار ارضا شدیمنصفه شب شده بود و جفتمون بی حال شدیم کیرم کم کم خوابید و خودش از کونش زد بیرون و آبم از سوراخش میچکید میخواست پاشه بره شستشو نگهش داشتم و گفتم نمیخواد جایی بری صبح تمیزش میکنیم و خوابیدم و گرفتمش تو بغلم از پشت..جفتمون لخت خوابیده بودیم و رضوانمو سفت چسبیده بودم تو سینه هام و کیرم و کونش همچنان چسب هم بودن جفتمون خسته بودیم و نفهمیدیم کی خوابمون برد .
همینطور که میبینید سعی میکنم برعکس اکثر نویسنده های اینجا داستانو زود به زود آپ کنم ولی نظراتتون خیلی کمه و باعث دلسردی نویسنده میشه پس منتظر نظراتتون هستم
خیلی خوب می نویسی.منتظر قسمت های گی و سکس رضوان با بقیه هستم.همه گی هات دو طرفه بوده؟خیلی دوست داشتم گی یک طرفه می داشتی و پسره هم خودت رو میکرد هم رضوان رو.البته جدا.به هرحال این فکرای منه باید دید چه اتفاقاتی افتاده.ادامه بده
جون عالی نووشتی منم خیلی دوست دارم خواهرمو بکنم یه سکس اساسی کسشو بخورم حسابی جونننننننننننننننننننننن
اینکه کسی بیاد خواهرتو بکنه رو نمی پسندم ، اگه به صورت ضربدری باشه مشکلی نیس ولی اینکه تو فقط نظاره گر باشی داستانت کپی میوه ممنوعه ای به نام خواهر میشه و تکراریه
داستانت رو جالب و مهیج مینویسی اینکه یکی دیگه بیاد خوتهرتو بکنه شبیه یه داستان دیگه میشه رو ولش کن چون قبل از نظر دادن ارش۱۱۱۰ مشخص شد که اینطور نبوده و خواهر و برادر هردو خیلی راحت با هم سکس کردن این یک دوما بر فرض که لازم بود یکی دیگه هم بیاد تو داستان اونم حشریات خودشو داره. اما دو مطلب که من دوس دارم یکی اینکه گی تو جلوی خواهرت و لز اون جلوی تو البته اگه بصورت دید زدن باشه که چه بهتر دیگه اینکه از کس و کون مادر خانواده هم حرفی به میون نیومده معمولا پسرای که دوس دارن با خواهرشون سکس کنن قبلش کششون به سمت بدن مادرشون بوده و اون بوده که کیرشون تو خونه راست میکرده و کلی با فانتزی های مربوط به اون خودشونو تخلیه کردن شاید بد نباشه یه فلاش بک بزنی به اون زمانی که پسر خانواده مادرشو تو حموم یا سکسشو با پدرش دید میزده