قسمت شصت و سومبا صابون کیرمو کفی کردم و سوراخ کون مهشید صابون مالی کردم اومدم کیرمو بکنم تو سوراخ کونش که لیز خورد رفت پایین خورد به کسش ..خواهرم همچین اه کشید که تمام شهوتش با برخورد اون لحظه کیرم با لبه کسش با همون اه بهم رسوند ..گفتم جوووون ..فدای هیکلت بشم ..بعد تصمیم عوض شد کیرمو گذاشتم لای پاش تا به کسش یه حالی بدم دستمو اندختم رو سینه هاش و کشوندمش تو بغلم و مهشید دستاشو از شیر اب رها کرد و کامل از پشت چسبید بهم ...و کیرم که دقیقا زیر چوچولش و بین پاهای که حالا کمی جمع کرده بود تا قشنگ کیرم بین دوتا رونش و لبه های کسش قرار بگیره ...منم سرمو از گذاشتم روی شونه هاش و شروع کردم به تلمبه زدن لای پاهاش و از این طرف با دستام سینه هاشو میمالوندم و هر از چند گاهی با لبام گردنشو لیس میزدم..و کنار گوشش میگفتم جووون تو چه کسی هستی ابجی..فدای بدن سفیدت بشم..قربون کس تپلت بشم...مهشید از شهوت زیاد صداش در نمیومد و با اه اه کشید خیلی غلیظ که وقتی به اوج میرسید با یه ووووی داداشی ..حال کردن زیادشو بهم خبر میداد انگار خیلی از این پوزیشن خوشش اومده بود ..درحالی که ایشتاد صاف پشت به من تو بغلم بود دستشو برگردوند و به سختی رسوند به پشت سرم که رو شونه هاش بود تا بتونه تعادلشو حفظ کنه و با برخورد های مدام کیرم به لبه های کسش به خواهرم حال میدادم و خودم که احساس میکردم کس مهشید از چند وقت پیش خیلی تپل تر و رسیده تر شده بود اینو از کلفت شدن لبه های کس خواهرم راحت میشد فهمید ..خودم هم که لذت توام با شهوتی که فقط فقط برای سکس با خواهرم اینطور چند برابر شده بود تو اسمون ها سیر میکردم و صدای شالاپ شلوپی که تو حموم راه انداخته بودیم هم راه با اه اه گفتن های مهشید که دیگه کش دار نبود و بجاش با سرعت بیشتر و تند تند تکرارمیکرد موسیقی سکسی به حموم داده بود ..فوق العاده بود انگار که هر بار تن لخت خواهرم تو بغلم بود یه تازگی ویژه ای نسبت به قبل برام داشت ...وای وای ..داداشی تند تر بهم داشت هشدار میداد که خواهرم داره ارضاء میشه ..من که عاشق ارضاء کردن مهشید بودم ولی دوست نداشتم اینبار زودتر ارضاء بشه چون من دیگه نمیتونستم کونش بزارم چون خواهرم خسته تر از اونی بود که اگه برای بار دوم ارضاء میشد توان کون دادن داشته باشه پس خیلی ریلکس و در حال تلمبه زدن خواهرم خم کردم که دوباره مجبور شد شیر اب بگیره و کونش قبمل بشه سمت من و خیلی زود کیرمو از پاش کشیدم بیرون که اماده اش کنم تا بره تو کون بهترین داف اینده تهرون..که با اعتراض مهشید روبرو شد ..گفت داداشی در نیار خسته نشو ادامه بده ...با یه جووون گفتن انگشتم دور لبه های سوراخ کونش کردم که ببینم هنوز سر هست یا نه ...وقتی مطمءن شدم اینبار کیرمو با دست نگه داشتم که در نره و مهشید که متوجه شده بود داداشیش میخواست کیرو کجا بزاره کونش بالاتر گرفت تا به من کمک کرده باشه .اینبار خیلی حرفه ای تر از دفعه قبل کیرمو کردم تو کون خواهرم که بازم همون تنگی که تمام کیرمو احاطه کرده بود ..اووووف مهشید چه کونی داری ..انگار کیر میزاری لای پر قو...نه کون خواهرم از هرچی که نرمیشون مثال زدنی بود نرمتر بود و با عضله های که کیر از ورود به کونش احساس شعف فراموش نشدنی میکرد...تو بی نظیری مهشید جوووون..و با یه فشار تمام کیرمو کردم تو کون مهشید که با جیغ خواهرم همراه شد..مهشید :یواشتر داداش...آی آی..بعد عادت کردن کیرم تو کون مهشید شروع کردم به تلمبه زدن ...وای کیرم انگار از گرمای داخل کون خواهرم تشنه میشد و با سرعت کارشو با لذت تمام ادامه میداد...اما مهشید داشت درد میکشید اینو از جیغ های کوتاه خواهرم میشد فهمید یا کیر من تو این مدت کلف تر شده بود و یا به خاطر این هفت و هشت روزی مهشید کون نداده بود ...و سوراخش که انگار تنگ تر از دفعه قبل بود کیرمو تو رفت برگشت های متمادی نوازش میکرد..دستمو رسوندم به کسش که حواسش از درد پرت بشه خیلی زود جواب گرفتم که مهشید با گفتن مهرداد جوون بکن ..افرین ابجیتو بکن ...اصلا کی بهتر از تو بکن ...دادم اتیش میگیرم خاموشم کن...جوووون..میبینی خواهرت چه کونی داره...من:اره جوووون فدای کس و کون خواهرم بشم ..همه رو دیونه کرده ..اه مهشید تو نفس داداشتی اخ کونت به ادم جون میده ...مهشید دستشو گذاشت رو دستم که رو کسش بود و دستش با همکاری دست من به کسش حال میدادند و کیر من که احساس میکردم کلفت تر از هر زمان دیگرشه با تمام قدرت داشت کارشو درست انجام میداد که با حرف های خواهرم دیگه طاقتش تموم شده بود و بهم داشت اخطار میداد که داره میاد ..دستمو از کس مهشید برداشتم و با کمک اون یکی دستم مهشید سفت نگه داشتم و کیرمو تو کونش نگه داشتم و تمام اب کیرمو تو کون بینظیر مهشید خالی کردم ..هنوز کیرم تو کون مهشید بود که لرزش بدن مهشید با دستام حس کردم ...وای چه حالی میداد این دومین بار بود که همزمان ارضاء میشدیم....اصلا همزمان ارضاء شدن حال این سکس صد چندان کرده بود ...باورش برام سخت بود اما منم داشتم خوب جلو میرفتم و میتونستم به خواهر تشنه کیر خوب حال بدم....تمام تنم احساس سبکی میکردن..دیگه حتی یه لحظه هم احساس پشیمونی یا اون یه لحظه که خودمو گناه کار میدونستم که قبلا بعد ارضاء شدن داشتم ..دیگه نه تنها نداشتم بلکه داشتم به این چند روز اتی فکر میکردم که با خواهرم میتونیم چه سکسهای متنوعی تجربه کنیم....اونروز یکی از بهترین سکس های یه بردار خواهر بود...
جونننننننننننن بازم خواهرتو گائیدی. یه گائیدن با حال اونم تو حموم . خیلی حال میده منم این تجربه رو داشتم اما با جی افم خیلی پوزیشن باحالی مخصوصا وقتی داری با یه فشار نرم کم کم کیرو می فرستی لای چاک کونش و میفرستی داخلش . یه صدای آه کشدار می شنوی که تمام لذت کون دادن یه کونی توشه.