درخواست ایجاد تاپیک در تالار داستانهای سکسی نام : عشقی که با سکس خشن بوجود آمد. نویسنده :پیمانتعدا قسمت ها حداقل ۲۰
سلام دوستان ..داستانهایی ک توی این تاپیک میذارم همراه با عکسهایی هست که باعث میشه بهتر بتونید داستانو تصور کنید.. این سبک داستان خیلی بهتر از سبک خشک و تمام متنه .ک ممکنه باعث خستگی بشه .. فقط ازتون میخوام حتما نظر بدید .. ممنون
سکس عاشقانه و خشن من و صنم، دختر همسایه مونسلام . من پیمان هستم و 25 سالمه از 14 ساله اومدیم به خونه ی جدیدمونو همسایه های جدید. توی محله قبلیه ما خیلی کم میشد با دخترا ارتباط برقرار کرد یه جورایی سنتی بود و همه ی خونواده ها همدیگه رو میشناختن و اصلا چیزی ب نام دوست دختر و دوست پسر معنی نداشت . اما این جایی ک الان هستیم کاملا فرق میکنه سطح فرهنگشون و نوع برخوردشون با همدیگه و کلا دختر و پسر خیلی راحت تر میتونن با هم دوست باشن . کسی هم به کسی کاری نداره .قصه منم با یکی از همین دخترا گره خورده .."صنم" دختر همسایمون خیلی خیلی دختر امروزی و خوش برخوردیه خیلی راحت بعد از برخورد دوم یا سوم حس میکنی یه عمر باهات رفیقه . ولی این یه طرف شخصیتشه قسمت دوم شخصیتش طوریه که با هیچ پسری هیچ برنامه یی پیاده نمیکنه ..یعنی اینطوری که آمارشو گرفتم همه براش رفیق معمولی ن و به هیچ کس پا نمیده . ...خلاصه چند سال گذشت و ما تویاین محل جا افتادیم و با صنم بیشتر صمیمی شدم بعضی موقع ها مشکلات درسی شو ازم میپرسید با ازم میخواست همراه ش تا جایی برم . گذشت و گذشت تا بعد از چند سال خودمو بهش ثابت کردم ک مثلا من ازون پسرا نیستم و میتونه همه جوره رو من حساب کنه . یه روز آخرای ترم دانشگاه ش بودو ب من زنگ زد که اگه میشه برم خونه شون تو درس ریاضی مهندسی ک خیلی استاد بودم کمکش کنم . البته این موضوع تازه یی نبود چند بار دیگه هم قبلا بریا همچین موضوعی رفته بودم خونه شون ک البته همیشه هم مامانش خونه بود و نمیشد دست از پا خطا کرد .اما امروز بعد از اینکه آیفونو زد و داخل شدم دیدم ماشین باباش نیست رفتم داخل خودش تو حال نشسته بود وسط دفتر کتاباش و تا منو دید گفت بیا تو کسی نیست .رفتم داخل پرسیدم مگه مامانت نیس .؟؟؟گفت نه با پدرم رفتن بیرون امشب آخر وقت برمیگردن .!!!! گفتم حالا بد نیست من اومدم تو هم تنهایی ؟؟؟ گفت یه مشکل کوچیک دارم .کمکم کنی سریع میتونی بری ...حس عجیبی درونم بوجود اومد که این حس وقتی تقویت میشد ک لباس تنش رو میدیدم . کثافت اینگار همه ی اینکار رو از روی قصد و منظور با یه برنامه از پیش تعیین شده انجام داده بود .. البته گفته بودم که صنم دختر راحت وامروزیه ولی هیچ وقت اونو با این تیپ و ظاهر ندیده بودم.یه جوراب شلواری خیلی نازک و سیاه با یه تاپ سفید ک فک کنم زیادی براش کوچیک بود آخه 60-70 درصد سینه هاشو راحت میشد دید فهمیدم این لباس زیر برای لباس بیرونی شه ....موهای لخت و سیاه ش ک وقتی سرش پایین بود روی صورتشو کامل میپوشوند پوست سفید صورتش و رژ لب قرمزی که زده بود دیوانه کننده بود همین طور ک محو تماشاش بودم گفت این دوتا رو برام حل کن من باید برم با همکلاسی هام تو پارک قرار داریم .اینو گفت و رفت داخل اتاق که لباس بیرونی شو بپوشه .همینطور ک داشت میرفت سرمو بلند کردم و از پشت هم دیدش زدم .بعله ..... باسنش نسیت به هیکل لاغرش دو سایز بزرگتر بود .کلا صنم هیکل خیلی بیستی داشت یه دختر 20 ساله و نه خیلی لاغر اما به طرز هنرمندانه یی سینه و باستنش بزرگ بود و به دل هر کسی مینشست طبق نظر اساتید محلمون (بچه محل ها)http://babesfarm.com/buffy/fhg/sexysinglet09/01.jpg احتمالا به خاطر کلاس ژیمناستیک بوده آخه فهمیده بودم چند سال ژیمناست بوده و تازگی بخاطر دانشگاه کمتر سراغش میره .قبلا ازپشت مانتو باسن و سینه هاشو دیده بودم حدس میزدم شاهکار باشه .. جوراب شلواری ش اینقد نازک بود که شرت و حتی نقاشی های روی شرتش واضح دیده میشد .یه شرت سفید با عکسای گیلاس روش....همینجور که روی مبل نشسته بودم کیرمو بین پاهام فشار میدادم که بیشتر از این بلند نشه . اصلا وضع عجیبی داشتم.. میخواستم سریع مساله ها رو براش حل کنم ک دیدم هیچ اثری از خودکار نیست . جرقه یی توی ذهنم رده شد سریع از جا بلند شدم و همینو بهانه کردم و رفتم سمت اتاق . درش کاملا باز بود . دیگه چی میخواستم.. منم سرمو انداختم پایین و رفتم داخل .....دیدم صنم تاپشو درآورده و نشسته پشت میز آرایش و داره با گوشیش صبحت میکنه حواسش به کشوی میز بود انگار دنبال کرست میگشت و همه ی این مدت توی انعکاس آینه من داشتم به اون سینه های درشت و سفید نگاه میکردم هیچ وقت فکر نمیکردم همچین چیزی ببینم . سینه های یه دختر 20 ساله ک تا این سن دست هیچ کس بهش نخورده و نوکش به سمت جلو بود انگار جاذبه یی وجود نداشته براش. همه ی این دید زدن ها 4-5 ثانیه بیشتر طول نکشید ک نگاهش از تو آینه به من افتاد و زود با دستاش سینه هاشو پوشوند البته فقط یه خورده شونو .. مگه اون سایز سینه توی دستهای کوچولوش جا میشن !!!!همین جور ک هم خجالت میکشید هم لبخند میزد گفت چی میخوای سرتو انداختی پایین و میای داخل .به خودم اومدم سرمو انداختم پایین و گفتم ببخشید اومدم خودکار بگیرم .زیر چشمی دیدمش سریع همون تاپ سفیده رو پوشید و اومد ک خودکار رو از رو میز برداره که حول شد و خودکار افتاد رو زمین و رفت زیر تخت .دید یکم اوضاع داره خراب میشه گفت تو برو الان میارم برات .. همونجا به چپ چپ کردم و چند قدمی لومدم بیرون . یه لحظه بازم برگشتم دیدم خم شده زیر تخت داره دنبال خودکار میکرده . اینگار کونشو گرفته به طرف من و از من میخاد برم به طرفش http://ww2.zishy.com/uploads/thumbs/Caroline%20Ray%20Foxhills%20Mall/single_14-1600000173514.jpg.همه چی داشت به من میگفت چیکار کنم . دیگه دلمو زدم به دریا و همینجور ک خم بود رفتم پشت سرش رو زانوها م نشستم و دو دستمو انداختم دور باسنش و از زیر کسش دستامو قفل کردم و با چهارتا انگشتم شروع کردم کسشو مالیدن ........ عین کسایی که برق گرفته باشدشون خواست برگرده طرف من که دید قفل شده و با صدای بلند گفت داری چه غلطی میکنی.. گمشو از خونه مون برو بیرون. بابام پدرتو در میاره ..آروم کنار گوشش گفتم فقط میخوام برای چند دقیقه مال من باشی . قول میدم هیچکس نمیفهمه .فکر کنم خیلی بدش اومد از این حرف بزور تو بغلم چرخید و محکم زد زیر گوشم و گفت خفه شو ...از تو گنده تراشم کوبوندم به سقف..اینجا بود که دیگه تنها وظیفه خودمو این میدیدم که یه حال اساسی به صنم خانم بدم ..نمیدونم چی شد که با همون دستم که همچنان داشت با کسش بازی میکرد و دست چپم از زمین باندش کردم و انداختمش روی تختش وحشت کرده بود خواست سینه خیز از اونطرف تخت فرار کنه که پاهاشو گرفتم کشیدم طرف خودم . داشت با ترس تو چشمام نگاه میکرد و من فقط نکاهم به کسش بود چون میدونستم هنوز پرده داره و دنبال دردسر زیادی نیودم عین کشتی گیرا فیتیله شو گرفتم و دمر خوابوندمش ...همون کون درشت الان در فاصله 30 سانتی من بودhttp://ww2.zishy.com/uploads/thumbs/Jules%20Diamond%20Love%20Thine%20Enemy/single__MG_7708.jpg هنوز جای سیلی ش میسوخت پنجه هامو کردم لای کونش وجواراب شورتی رو از همون درز پاره کردم . جیغ کوتاهی کشید فکر کنم داشت گریه هم میکرد سریع شلوارمو بیرون آوردم کیرم عین چوب خشک شده بود شورتشو با آرامش بیشتری از پاش کشیدم بیرون و لای کونشو باز کردم یه سوراخ خیلی تنگ داشت که آدمو دیوونه میکرد .http://images.nubiles-casting.com/videos/vanilla_deville_cast_carmen_callaway_ep1/photos/2.jpg همینجو ر که شورتش تو دستم بود روش خوابیدم شورتشو گذاشتم کنار صورتش و گفتم نمیخواستم اذیت بشی . اگه قول میدی بقیه راه دختر خوبی باشی ادامه شو آروم پیش میریم هیچی نمیگفت فقط سرشو انداخته بود پایین و فکر میکنم داشت گریه میکرد . آروم کنار گوشش گفتم . نگران نباش با جلو ت کار ی ندارم فقط از عقب میکنم ولی یکم دردش بیشتره اگه میخوای اذیت نشی یکم کیرمو خیس کن .اینجا بود ک ب سرشو بلند کردو گفت بابام پدرت و درمیاره باز با این حرفش دیوونه م کرد دختره اصلاه راه نمیومد...شورتشو بزور چپوندم تو دهنش ک دوتا دستاشو از پشت محکم گرفتم و بلند گفتم هرچقدر میخای جیغ بزن ..باسنشو سفت کرده بود ول به هر زخمتی بود بازش کردم و کیرمو گذاشتم لای کونش سعی میکرد دستاشو آزاد کنه اما نمیتونست حس کردم داره دهنشو باز میکنه کیرمو تا خایه هام کردم تو سوراخش ومطمن بودم داره درد زیادی میکشه اما یکمم تقصیر خودش شد .http://fhg.hotlegsandfeet.com/PROMO/content/hlf/pics/8245/fulm/011.jpg.لذت بی نظیری داشت تو آسمونا بودم اصلا صداشو نمیشنیدم شروع کردم دیوانه وار تلمبه زدن و صنم هم زیر من نا امیدانه سعی میکرد خودشو بیرون بکشه با هر بار تو کردن جیغ بلندی میکشید ک البته صداش به جایی نمیرسید چون حالا دیگه دستمو هم گذاشته بودم روی دهنش فقط منو بیشتر شهوتی میکرد بعد از چندتا تلمبه حسابی یکم دلم براش سوخت کیرمو کردم داخل سوراخش ک دیگه الان شده بود عین کوره آتش .همونجنا کیرمو تگه داشتم تا یکم جا باز کنهhttp://cdn.pornpics.com/pics/2012-01-09/42604_08big.jpg . دیگه داشت با صدای بلند گریه میکرد... بعد از چند ثانیه که آروم شد باسنش رو شل تر کرده بود منم تا فرصت دیدم یه بار دیگه یه عقب جلو کامل کردم ایندفعه دیگه کمتر عکس العمل نشون داد. دیگه الان وقتش بود شروع کردم به تلمبه زدن جوری میزدم که صدای جیر جیر تخت فکر کنم تو کل خونه میومد دستاشو ول کرده بودم و دهنشو باز کرده بودم . دیگه از گریه و درد خبری نبود .. فقط هر بار که کیرمو میکردم توی کونش صدای آه کوتاهی از روی لذت میداد.. حدودا 7-8 دقیقه یی شده بود که روی صنم خوابیده بودمو داشتم تلمبه میزدم. ک تصمیم گرفتم پوزیشن رو تغییر بدم بهش گفتم برگرد . با نگرانی نگام کرد گفتم نترس عشقم گفتم که با کوست کاری ندارم ... ایندفعه آروم برش گردوندن صورتش رو دیدم ک ه بخاطر گریه ریملش اومده روی گونه هاش . با دستمال صورتشو پاک کردم و آروم گفتم ببخشید ک اذیت شدی تقصیر خودت بود که راه نمیومدی . یه دفعه خندید و باعث شد بی اختبار برم سراغ لبش بوی توت فرنگی رژلبش توی همه ی دهنم حس میکردم .بعد از یه لب گزفتن طولانی رفتم سراغ پاهاش که نگام به کسش افتاد گفتم بذار یه حالی هم به این بدم البته فقط خوردن .بدون مقدمه کوس سفید و بدون مو شو به دهن گرفتم و دیوانه وار میمکیدم و با زبون با چوچولش بازی میکردم کاملا حشری شده بود از قیافه ورنگ صورتش معلوم بود...http://cdn.multi.xnxx.com/galleries/full/9f/91/1f/9f911f01d8ad1f1b6cebf294d143a295/3.jpgاز فرصت استفاده کردم و گفتم اگه ارضات کنم برام ساک میزنی که دیگه درد نکشی . .اصلا تو این دنیا نبود .گفت آره آره عشششششقم میخووووورم ...سریع دست به کار شدم و با انگشت و زیون رفتم تو کار کسش ..مزه خوبی میداد دست چپم هم روی سینه ش بود چون میدونستم فشار دادن نوک سینه باعث ارگاسم سریعتر میشه ...بدنش داغه داغ شده بود که حس کردم لرزه ریزی افتاده تو اندام خوش فرمش . اینجا بود که دیدم آبش اومد از شدت شهوت دستشو گذاشته بود رو کسش و هی میمالید http://cdn.multi.xnxx.com/galleries/full/39/95/be/3995be2905114e150e9a1645907ae652/14.jpg. انجا بود که منم دیدم تا سرم بی کلاه نمونده و سرد نشده به هدفم برسم سریع پریدم رو تخت و نشستم رو سینه ش البته وزنمو انداختم جلو..حس خیلی خوبی داشت انگار نشستم روی نرم ترین بالشت دنیا . کیرمو گذاشتم جلو لبشو موهاشو از روی صورت کنار زدم ..بدون اصرار کیرمو کامل کرد توی دهنش و نفمیدم چه طور تونست 20 سانت کیرو یه جا بذاهر تو دهنش.. http://images.galleries.pornpros.com/galleries.disgraced18.com/htdocs/pb12/pb12_toughlove/full/03.jpgهی بازبونش باهاش بازی میکرد ومحکم میمکید با دستش هم خایه هامو آرو م لمس میکرد...2-3 دقیقه کیرم تو دهنش بود ک حس کردم آبم داره میاد ..گفتم داره میاد کجات بریزم. لبخندش خیلی بدلم نشست ..یعنی میخواست آبمو بخوره ..چیزی که منم خیلی دوست داشتم با این لبخند دیگه جلوی خودمو نگرفتم و آبم اومد بهترین قسمت ماجرا رو تجربه کردم همه ی آبمو مکید و قورت داد. http://cdn.pornpics.com/pics/2015-03-18/174357_16big.jpgاصلا فکر نمیکردم با یه تازه کار همچین سکسی داشته باشم.......ادامه دارد...
روی تخت کنارش بی حال افتاده بودم خودمم فکر نمیکردم اینقدر باحال بشه . صنم هم ک تاحالا یه پسر ارضاش نکرده بود نگاهش به سقف بود و یه لبخند رضایت بخش رو لبش ، اینگار متوجه بود دارم نگاهش میکنم. بهش گفتم در چ حالی صنم خانم .... خنده بلندی کردو از روی خجالت و خوشحالی دمر شدو صورتشو گذاشت رو تشک و با دستاش صورتشو پوشوند.... منم به پهلو شدم و با یه پام بکی از پاهاشو کشیدم بین دوتاپام و دستمو از بین تشک و بدنش رد کردم و دورش حلقه کردم و کشیدمش تو بغلم ..انگار از خداش بود بیاد تو بغلم دوت دستاشو دورم حلقه کرد و زیر گلومو بوس های ریزی میکرد...کاملا شبیه آرامش بعد از طوفان بود. دست دیگه مو بردم روی باسنش یه کم با سر انگشتام روی پوست سفید و فوق العاده نرم باسنش لمس کردم..به نظر خوشش میومد چون هی کوسشو میمالید به پاهام..خیلی آروم انگشتمو از بین باسنش رد کردم رسوندم به سوراخش که هنوزم گرم بود.یه کم حشری شد خیلی آروم انگشتمو دور سوراخ کونش حرکت میدادم .لبمو بردم کنار لاله گوشش گفتم : درد میکنه ؟؟؟ گفت : آره ./... گفتم تو خونه اسپری بی حسی نداری ..گفت: تو کمد اتاق بابام هست. الان میرم میارم . تا بلند شد .بازم هیکل بی نقصشو دیدم یه قدم ک برداشت دیدم راه رفتن براش سخته . سریع بلند شدم و توی یه حرکت بلندش کردم و تو بغلم گرفتمش . تو صورتم نگاه کرد و خندید . منم گفتم خودم خرابکاری کردم خودمم درستش میکنم ... داشتم میبردمش طرف اتاق مامان باباش تو ی حال ک رد شدیم چشمم افتاد به جزوه هاش ..با خنده گفتم درستو خوب یاد گرفتی؟؟ خنده ی یی همراه با خجالت کردو محکم دستشو دورم گرفت... یه کم دیگه ک رفتیم با خنده گفتم اگه الان مامان بابات بیان ببینن دخترشونو لخت مادرزاد گرفتم تو بغلو تو خونه شون قدم رو میرم . چیکار میکنن؟؟/؟؟ بازم خندید و یه گاز کوچولو از سینه هام گرفت رفتیم تو اتاق آروم گذاشتمش رو تخت . دستمو کردم تو موهای نرم ولخت ش و ازش لب گرفتم هنوز منزه توت فرنگی میداد ..همزمان نوک یکی از پستوناشو با انگشت فشار میدادم و اون لذت میبرد نوک همون پستونم یه میک زدم و رفتم کنار میز ...گفت توو کشوی پایینیه ،آخر کشو .. دقیقا همونجا بود. کرم مخصوصم بود .گفتم شیطون از کجا بلد بودی . بازم همون لبخند رویایی وزد و دمرو خوابید.. نشستم روی رونش و گفتم اگه میدونستم اسپری داری قبل از عملیات استفاده میکردم که درد نکشی ..خودش کونشو داد بیرون تا مثلا لاش باز بشه.. خیلی سوراخ تمیز ی داشت قبلا هرچی دوست دخترامو کرده بودم دور سوراخشون سیاه بود آدم حس خوبی نداشت ...ولی سوراخ کون صنم عین بقیه قسمتاش سفید بودو یه لایه قرمز. .برای اینکه بهتر اسپری کنم دوتا پهلوشاشو گرفتم و به حالت چهاردست و پا قرارش دادم ..هیچ مخالفتی نمیکرد ..بازم کونشو داد بیرون و لاشو برام باز کرد ..زود باش دیگه . بی اختبار دهنمو بردم نزدیک و سوراخشو بوسیدم . خجالت کشید و با خنده گفت دیییونه .. بده خودم میزنم..گفتم حیف نبوده یه همچین نعمتی رو تو همسایگی ما باشه و ما بیخبر . لوله اسپری و گرفتم چندتا زدم و بعد خودشو ولو کرد رو تخت و از روی راحتی گفت آخیییییییییییییی چه خنکه... کنارش رو تخت نشستم نمیتونستم نگاهمو از بدنش بردارم موهای مشکی و لَختش گردن باریک و استخونیش کمرش ،قوص کمرش ک منتهی میشد به باسن برآمده ش. کسایی ک با دخترای این سن و سال سکس کردن میدونن ک باسن دختر توی این سن یه حالت ژله مانند داره در حالی که شق و برآمده س اگه با کف دست بزنی روش یه لرزش شهوتناکی داره که آدمو دیوونه میکنه. اون رون هاش که بعد از باسنش لاغر میشن تا به پاهای کوچولوش میرسید...همینجور که با نگاه داشتم میخوردمش یه لحظه دیدم داره نگام میکنه . با یه لبخندی گفت هرچی دوس داری نگاه کن که دیگه از این موردا برات پیش نمیاد. الان که رفتی دیگه شتر دیدی ندیدی .هم تو حال کردی هم من ولی دیگه تمومه. من از اون دخترا نیستم که فکر میکنی . بی اراده محکم با کف دست زدم رو باسنش و گفتم ولی این کون از این ب بعد دیگه مال تو نیست مال منه . چون من تونستم فتح ش کنم . بلند شد و کنارم نشست و گفت برو بابا اگه میخواستم نمیذاشتم . دستمو بردم بین پاهاش از روی کسش رد کردم رسوندم به بین باسنش و تشک دست دیگه مو پشت کمرش گرفتم بلندش کردم و عین مادری که میخواد به بچه ش شیر بده تو بغلم گرفتمش و ازش لب گرفتم . گفت چیکار میکنی . گفتم میخوام ببینم اسپری اثر کرده یا نه .اینو گفتم و همزمان انگشت وسطم رو تا نصفه کردم تو سوراخ کونش....بدنشو کشید بالا ..هیییییییییی چیکار میکنی .؟؟ تو چشماش زل زدم و گفتم ب قول تو اگه از این در برم بیرون ممکنه دیگه هیچ فقط نتونم داشته باشمت .پس چرا همین الان ک دارمت حداکثر استفاده رو ازت نکنم. با حرفای خودم و صدای اون بازم تحریک شدم .صنم ک هنوز روپاهام خوابیده بود متوجه بلند شدن کیرم شد وخواست بلند بشه اما نمیشد .یعنی نمیذاشتمش .آروم بهش گفتم قبلون چشمای خوشگلت برم اجازه بده یه بار دیگه فقط یه بار دیگه برای آخرین بار باحات حال کنم .انگشتمو کامل کردم تو کونش . بلند گفت آییییییییییییییییی ..یه غلت خورد و از بغلم جدا شد جلو در به حالت فرار وایساد وبا یه حالت نیمه عصبانی گفت دیگه داری لوس بازی دی میاری. سریع برو خونه تون الان و حواستم باشه کسی نبینه میری بیرون .اینو گفتو سریع از اتاق زد بیرون فهمیدم میخاد بره تو اتاقشو در وقفل کنه که دستم دیگه بهش نرسه. عین ببری ک شکارش داره از دستش فرار میکنه از جام پریدمو دویدم دنبالش ..درسته داشت میرفت سمت پله ها ..آخه اتاقش طبقه بالا بود ..دویدن از پله یه دختر کاملا لخت خودش کلی آدمو حشری میکنه. تازه وقتی میدید دارم به سرعت میام سمتش جبغ های بلندی میکشید ..رسید به اتاق اومد در و ببنده که خودمو انداختم لای در و با یه فشار کم خودم تو اتاق .یه کم وحشت کرده بود .با ترس گفت بخدا بازم جیغ میزنم. .. کشیدمش تو بغلمو محکم لباشو میخوردم با دست چپم به بدنم قفلش کردم با دست راست با حداکثر قدرت میزدم رو باسنش .. ..همینطور که تو بغلم بود افتادیم رو تختش و با یه حالت حق به جانب گفتم دختره ی چموش چرا نمیذاری مثل آدم بکنمت. مگه دفعه اول بد بود.. هنوز داشت تقلا میکرد که فرار کنه وقتی دید راهی نداره بالای سینه مو یه گار محکم گرفت که یکم خون اومد.. ب خاطر این کارش شهوت من چند برابر شدرو تخت کشیدمش پایین .کنار تخت نشوندمش .کیرم کاملا شق شده بود ..چسبوندمش به لبش .با جدیت گفتم بخورش..لبشو محکم بسته بود بکمک دستام لبو دهنشو باز کردم کیرم تا حدودا نصفه گذاشتم تو دهنش . راه گلوشو بسته بود .منم دیگه از این جلو تر نرفتم .با صدای از روی شهوت گفتم فکر کن داری بستنی میخوری .هرچقد خیسش کنی به نفع خودته الان قراره بکنمش تو یکی دیگه از سوراخای بدنت..با دو دست سرشو محکم گرفته بودم کیرمو با شدت میکردم تو دهنش البته جلو تر نمیرفت. تو چشماش حس خشمو دیدم قبل از اینکه کاری بکنه گفتم اگه گاز بگیری میزنمت ..میدونی که این کارو میکنم . از سر لجبازی بعد از 20 -30 ثانیه ساک زوری زدن سر کیرمو گاز گرفت خیلی درد داشت البته یکمم حقم بود ولی براش گرون تموم شد.کشیدم بیرون از دهنشو تا اومد حرف بزنه محکم زدم تو گوشش ب طوری ک پرت پد رو تخت برق از چشمش پریده بود فهمیده بوده این کارش دیونه ترم کرده. تا اومد برگرده سر جاش به پشت خوابوندمش .کیرمم کاملا خیس کرده بود هنوز ازش آب دهن میچکید لگنمو چسبوندم رو باسنش همه ی موهاشو تو دستم جمع کردم و سرشو کشیدم عقب به طوری که از پشت سر میتونستم صورتشو ببینم که داره درد میکشه ..سرمو بردم روبروی صورتش و باند گفتم کونتو باززززززززززززز کننننننننننن .. ترسیده بود سریع با دوتادستاش از پشت لای کونشو برام باز کرد کیرمو گذاشتم لب سوراخ کونشو با یه حرکت یک ضرب همه ی کیرمو کردم تو کونش و با همه ی توانم فشار دادم داخل یه جیغ خیلی بلند کشید دیگه برام مهم نیود سرشو فشار دادم تو تشکش و تلمبه زدن رو شروع کردم ..اسپری خیلی کمک کرد وگرنه برای کسی که برای اولین باره داره کون میده خیلی خیلی درد داره این حرکت . دقیقا وسط تخت خوابونده بودمش و روش خوابیده بودم و تلمبه میزدم هیکل کوچیکش کاملا زیر بدن من گم شده بود فقط از دو طرف پاهاش که باز شده بود معلوم بود .یک دقیقه یی گذشته بود از تلمیه زدن که حس کردم صنم تکون نمیخوره .صورتشو بلند کردم دیدم کاملا بی حال شده . یه بار تویه یه فیلم سکسی دیدم که دختره موقع کون دادن از شدت درد و حشری شدن همزمان داشت بیهوش میشد که بعد مرده شروع کرد سینه هاشو ماساژ دادن ..سریع همین کارو کردم برش گردوندم با هر دودست افتادم به جون پستونش و ماساژ میدادم تا کم کم حالش جا اومد .صورتمو بردم نزدیک گفتم خوشگلم خوبی؟؟؟ با سر علامت داد که آره ...میخای بیخیال بشم ؟؟؟؟ نه ادامه بده عزیز دلم... دیگه ترسیدم دمر ش کنم ..همین جوری ساق پاشو گرفتم و بلند کردم که دیدم خیلی جور در نمیاد .دوتا بالشت رو گذاشتم زیر بدنش، بالای باسنش که یکم بیاد بالاتر .. حالا خوب شد . پاهاشو دادم بالاو وزنم انداختم روش ..صنم چون قبلا ژیمناست بود بدن انعطاف پذیری داشت . توی اون حالت که خودمو که انداختم روش هیچ دردی احساس نکرد در صورتی که زانوهای میخورد به صورتش و انگشت پاش دقیقا با تشک تماس داشت .. پوزیشن عالیی بود که تازه کشف کردم ..سوراخ کونش هم دقیقا در دسترس کیرم بود بدون هیچ زحمتی با آرامش بیشتری کیرمو کردم تو کونش .هر بار که کیرمو با فشار میکردم توی کونش بدنش چند سانت رو تشت لیز میخورد با دوتا دستام شونه هاشو محکم گرفتم که دیگه لیز نخوره و شروع کردم وسطای کار ازم لب میخواست معلوم بود تو آسموناست..چون نیم ساعت پیش کمرم خالی شده بود الان یکم سخت بود که بازم ارضا بشم که البته برای جفتمون خوب بود چون تلمبه زدن برای هردومون لذت بخش بود...بالاخره حس کردم داره آبم میاد .. بهش گفتم بازم برام میخوریش ..گفت نه دیگه بریزش همونجا . خالی کردن آب تو سوراخ کونم از اون لذت هاست که هر کسی آرزوشو داره . با سه تا تلمبه محکم و پایانی همه ی آبمو که البته کمتر از دعه قبل بود خالی کردم تو کونش. .دستشو از پشتم آورد و بیضه هامو گرفت دو دسته ش ..آروم لمسشون میکرد . خیلی آروم کنار گوشم زمزمه کرد: قربون خایه هات برم که امروز دو تا از سوراخای منو پر آب کرده....خنده م گرفت.... خواستم بلند بشم از روش .با همون دستش منو کشید طرفش ..بلند نشو .هنوز کیرت شقه... بذار آروم بگیره ..کیرت ماله منه .. بذار تو خونه ش بمونه. این سکسی حرف زدنش حسن ختامی بود برای یک روز استثنایی از زندگیم .. البته این داستان تازه شروع شده ..بلند شدم شلوارمو پوشیدم و کمکش کردم اتاقشو مرتب کنه خودکارشو دیدم وبا لبخند بهش گفتم اینو بذار یه جا که گمش نکنی .خندید و گذاشت تو جیب شورت کوتاهی که پوشیده بود ... .میخواستم برم که زنگ خونه شون زده شد تو آیفون نگاه کردم ..مامان باباش اومده بودن..همه ی وجودم ترس شده بود . صنم گفت نترس عزیزم . از پشت بوم برو ..پشت بومهای ما کاملا به هم مرتبط بودن سریع رفتم بالا پشت سرم اومد که درو پشت سرم ببنده موقع رفتن بازم دلم نیومد خشک و خالی برم .همین جور که گردنشو میخوردم کسشو گرفتم تو مشتم .. بهش گفتم ولت نمیکنم بازم میام ..تو دیگه ماله منی .امشب هم باید بهم زنگ بزنی.. حرفم تموم نشده بود که گفت شماره تو ندارم و خودکار و از جیبش کشیدم بیرون دستشو گرفتم تا شماره مو روش بنویسم گفت نه اینجا الان مامانم میبینه ..بازم حس خلاقانه م گل کرد..یه خورده شورتشو کشیدم پایین شمارمو رو کسش نوشتم .با خنده گفت ..دیووووووونه یی تو .... برای آخرین بار هم کسشو بوسیدم و با کف دست زدم روشو گفتم اگه گفتی این ماله کیه ؟؟؟ ماله توهه ..همه چیزم ماله توهه..اینو که گفت صدای مامانش صداش زد سریع درو بست و رفت منم رفتم/..........................................ادامه دارد . ...