سلامخسته نباشیاز صفحه 96قسمت سوم ماجرای سایهکه تمام میشهبقیهش نیستتا صفحه 98 که تو اون صفحه داستان درموردافشین و آزی قسمت 27 هسشاون داستان وسطش رو دوباره بی زحمت میزارییا مثل قبلا توی Pdf قرار بدیبا تشکر از داستان خوبتولی خیلی حس بدیه داری میخونی یه دفعه میبینی بقیهش نیستممنون اگه فایلشو بزاریبا تشکر
سلام آریای عزیز .با تشکر از داستانت زیبات خواستم بگم اگر میشه تو این قسمت اگر سکی حمید و کامبیز با ماماناشون انجام شد .تو یه قسمت داستان فقط نباشه .تو چند قسمت و به انواع مختلف و در مکان های مختلف باشه
سلام عالیه داستانبهترین شخصیت داستان ناتاشا بود. یه زنگی بهش بزنمیگم آریا اینقدر کس دور و برت جمع کردی فرصت نمیکنی بکنی همه شونوتکلیف ماندانا رو هم مشخص کن اگه نمیخوایش کات کن باهاشرویا هم بیچاره گناه داره بابات که خارجه کامبیزم که نمیاری بکندش