سلام خدمت دوستان گرامی و بخصوص نویسنده گلمون آریا جان اول از هرچیز میخوام از داستان فوق العاده زیبا و جذاب و بی نقصت تشکر کنم و بهت بگم که داستانت برترین داستان و پرمخاطب ترین داستان این سایته و حتی اگه به انگلیسی ترنسلیتش کنی از برترین داستان ها در سایت های خارجی هم میشه من هر چقد فکر میکنم که یعنی میشه آدمی وجود داشته باشه که چنین داستانی جذابی رو بنویسه که خوشبختانه وجود داره اونم شمایین.من هر ازگاهی فک میکنم نکنه از کتاب های خارجی چاپ شده ترجمه میکنی و مینویسی ولی مطمئنم اینطور نمیتونه باشه چون بعضا دیدم پیشنهادهای دوستان رو هم وارد داستان میکنی و ...درضمن حرف از پایان و جمع بندی داستان نزن چون به نظر من داستانت واقعا ادامه کشش حتی تا چند فصل دیگ هم داره (مثلا وارد شدن به خانواده سوگل و ...) اگه بخوای تمومش کنی ناقص میمونه درسته که توام مشکلات زندگیه خودت رو داری ولی تا میتونی ادامه بده این خواسته اکثر بچه هاس به نظر من هر زمان وقت کردی روش کار کنی بهتر از اینه که اصلا ادامه ندی و تمومش کنی ما به اپ یک قسمت تو دو هفته هم راضی هستیم یعنی اینقد داستانت محشره بعد من یه چیزیم بگم کاش میشد رابطه حمید با مامانش یکمی هم مث رابطه کامبیز با مامانش بشه و حمید یه ناخنک هاییم به مامانش بزنه اگ این پیشنهادم روال عادیه داستانت رو بهم میزنه پس ولش کن نادیدش بگیر.در آخربازم ازداستان زیبات تشکر میکنم و امیدوارم با قدرت ادامه بدی
محشره آقامحشرمن هم با تموم شدن مخالفم تازه شهین و پری اومدن تو دور و خیلی چیزایی دیگه که خیلی خوبندمت گرم آریا
سپاسجناب نویسندهمن داستانت رو با ولع زیادی خوندم شاید بگم بی درنگ و بدون خواب و یک نفس خوندم ،این یک دو هفته اینقد اومدم سر زدم و خمار برگشتم خسته شدم،دستت درست و ناز نفستبه امید روزی که بتونیم کتاب چاپ شده ی شما رو تو همین مملکت خودمون بخریم و بخونیمسپاس از لطفت
خيلي عالي بود مثل هميشه.. اصلا حرف از تموم كردنش كه ميشه ناراحت ميشم) بايد ادامه پيدا كنه حالا حالاها، دمت گرممنم با بعضي دوستان مواقفم در مورد مامان حميد، يخورده هول هولكي بود! ممنون از زحمتي كه ميكشي،
مرسی از همتون ، نظرات خوبتون منو تا اینجا کشونده و ببینیم تا کجا میتونیم داستانو ادامه بدیم که بی مزه هم نشه ، دو سه نفر بهم انتقاد کردن که زیاد به سکس شهین پر و بال ندادم ، یادتون باشه که راوی داستان حمید هست نه کامبیز ، حمید از لای در داره سکس دو نفر دیگه رو یواشکی تماشا میکنه ..، پس نمیتونه بگه مثلا شهین چه بویی میده ، یا مثلا موهای بدنش چه وضعیتی دارن ، همه چی رو نصفه نیمه از لای در میبینه ، این ایراد رو یه بار دیگه هم از من گرفته بودین ..، اما توضیحات بیشتر باعث میشه حالت واقعی داستان از بین بره .. ، اگر این داستان رو سوم شخص حکایت میکرد میشد این جزئیات رو وارد داستان کرد ... ، بهر حال ممنون از نظرات خوب همتون
عالی بود مثل همیشه.احتمالا با این تفاسیر حمید به سمت سکس با مادرش هم مثل کامبیز پیش بره.حالتها و وابستگی که مادرش به اون داره این حالت رو جلوه میکنه و به خواننده القا میکنه.باز هم ممنون
AriaTخیلی عالی بود . قسمت آخر رسما ترکوندی . فوق العاده واقعی و زیبا نه دلم میاد بگم ادامه نده نه اینکه بگم خودتو عذاب بده . چیزی که برای من یکی مشخصه اینه که نویسنده فوق العاده با مهارت و باهوشی هستی و به نظرم خودت میدونی باید تا کجا ادامه بدی در هر صورت بی صبرانه منتظر قسمت های بعدی هستیم