سلام یک صفحه در قسمت داستان سکسی میخوامحدود ۳۰قسمت سکس خودم با کسای ک داشتماسم داستان از اولین سکس تا اخرین سکس
قسمت اولسلام خدمت دوستاناسم من رضا ۲۹ساله قدم ۱۷۰قیافه جذاب نیست خیلیاین داستان از ۲۰سالگی تا العان منه سعی میکم زود زود قسمتاشو بذارم خوب بریم سر داستان من تا ۲۰سالگی دوست دختر داشتم ولی سکس نداشتم دوستام همش پیشم از سکساشون میگفتن ولی من بخاطر اینکه کم نیارم دروغ میگفتم ک منم داشتممن ی سمند داشتم یروز با دوستام نشته بودیم یکی از دوستام گفت بیا منو برسون تا کلاس زبان خواهرم از کلاس بیارم منم قبول کردم رفتیم رفتیم دنبال خواهرش مهسا ۱۶سالش بود سوار شد ی دختر چشم رنگی لاغر منم عاشق همچین دخترای رسوندمش دم خونشون دیگه کلا افتاده بود تو سرم چطوری ب مهسا پیشنهاد بدم تا ب دوستم گفتم اون گفت ب زیدش ک تو مدرسه اوناس میگه تا باهاش صحبت کنه فرداش دیدم دوستم بهم زنگ زد گفت رضا شرینی بده جور شد سرتونو درد نیارم زنگ زدم بهش جفتمون حل کرده بودیم دیگه منو مهسا جور شده بودیم بعد ی هفته راضیش کردم مدرسه رفتنی با سرویس نره من برم دنبالش اومد سوار شد باورم نمیشد مهسا پیشمه دستمو دراز کردم دست بدم دست نداد گفت ن من اینجور دختر نیستم (خودتون میدونید ادم با یکی دوست میشه فکر اینه چطوری بکنم)منم گفتم دست نشونه احترامه این چه حرفیه بلاخره راضی شد دست بده.دو هفته بود باهم دوست بودیم تا یشب موقع شب بخیر گفت بوس بوس منم از خدا خواسته بحث باز کردم اون شب بحث سکس کلا باز شد تا ۲ماه هر وقت میخواستم سکس چت براه بود تا روز تولدش من کادو گرفته بودم براش کادو دادم گفتم چشاتو ببند بست منم رفتم برا لب لب گرفتم حلم داد اونور با یکم سحبت راضیش کردم برا لبدیگه هر روز ضبح کار من شده بود برم دنبالشو یربع لب بازی مدرسه رفتن اون تو لب بازی از رو مانتو سینشو میگرفتم تا راه سینم باز شد فکر کنم اون موقع سینش ۶۰نبود خیلی کوچیک بود اون موقع گوشی لمسی نبود من یدونع ک۸۰۰داشتم یروز گفتم تا حالا کیر دیدی هرکار میکردم میگفت نمیخوام تا یروز تو خونه غکس انداختم فرداش رفتیم بیرون عکس کیرم گذاشتم تصویر زمینه گوشی دادم بهش گفتم ببین دید گوشی پرت کرد سمتم گفت خجالت میکشم من رومو اونوری کردم اون دید(کیر من ۱۸سانته)گفت چقدر بزرگه گفتم مگه تا حالا دیدی گفت داداش کوچیکمو میبرم دستشوی کلا۴سانتم نمیشه گفتم میخوای از نزدیک ببینیش قبول نکرد اینقدر صحبت کردم تا قبول کرد باورم نمیشد تو یروز اینقدر پیش برم تو ماشین زیپ شلوار دادم پایینکیرم باد کرده بود صفت شده بود روشو کرده بود اونورمن دستشو گرفتم گذاشتم رو کیرم ب هزار زحمت راضی شد بگیره راحت دستش گفتم دستو بالا پایین کن روش باز شده بود دیگه تف ریختم رو کیرم اون بالا پایین میکرد تا ارضا شدم یدفع دیدم جیغ کشید نشاش تو ماشین بعد کلی خنده گفتم این ارضا شدنه
قسمت دومشاز اون روز کار من شده بود هر روز تو ماشین یا بنداز لای سینهاش تا ارضا بشم یا جغ بزنه برام اینم بگم رو سینهاش خیلی حساس بود منم عاشق سینه سر سینهاش همش زخم شده بود یروز بهش گفتم میخوام کس کونتو ببینم گفت ن کلی بحث قهر کرد ۱۰روز قهر بودیم دیدم اس داده بیا وسایلاتو بگیر اومد بیرون سوار ماشین شد رفتیم بیرون دیدم چشاش شهلای شهلاست رفتیم ی کوچه خلوت تا اومد حرف بزنه لب شروع کردم بعد چند دیقه گفتم بکش پایین ببینم قبول نمیکرد بهش گفتم مگه من تو برا هم نیستیم نذار این کارا جدامون کنه بلاخره قبول کرد شلوارو کشیدم پایین وای باورتون نمیشه ی سوراخ ریز ریز با ی کس محشر دیونه شده بودم زود شلوار کشید بالا من کیرم صاف شده بود کیر انداختم بیرون اونم دیگه تو جغ زدن وارد شده بود شروع کرد بزنه منم انگشت خیس کردم انداختم تو شلوارش یکم کسشو مالیدم نوک انگشت کردم تو کونش تا اومد حرف بزنه خوابوندمش رو خودم کجکی ی دستم امداختم رو سینش ی دستم رو کونش خودم لب میگرفتم انگشت یواش یواش فرو میکردم تو کونش۳ماه کار هر روز ما شده بود دی ماه بود مدرسه تعطیل کرده بودن برا امتحانا مهسا خونه گفت میرم مدرسه از ۷ صبح اومد پیشم رفتیم بیرون شهر یجای دنج شلوار دراوردم اون شروع کرد جغ زدن منم انگشت شروع کردم اولین بار بود ۲تا انگشت انداختم تو کونش میگفت نمیدونمچرا امروز درد دارم من انگشت میکردم ارضا شدم بعد ده دیقه گفتم بریم تو ماشین گفت تو ک العان ارضا شدی گفتم میخوام ممه بخورم اسم سینه میومد شل میشد شروع کردم ب خوردن جای ک ما بوذیم خاکی بود تا کسی میومد میخواست برسه بما ۵دیقه زمان ممیبرد لباسشو کلا دراوردم شلوار خودمم دراورردم کلا شلوار اونم تا زیر زانوش کشیدم ۴دست پاش کردم گفتم جغ بزنه خودمم یا انگشت میکردم یا میکوبیدم رو کونش کونش قشنگ باز شده بود گفتم برگرد یکم بکنم لای پاهات تا ارضا بشم داشتم دیونه میشدم کیرم لای پاهاش جفت سینهاش تو دستم دیدم شل شد تو این زمان من انگشتم کردم تو کونش داشت حال میکرد با خودم گفتم سرشو بمالم رو کونش تا اومدم بمالم ارضا شدم ابم ریختم رو کونششبش اومده بودم محل یکی از بچها گفت رضا بیا خونه مجردی بگیریم منم قبول کردم با پول کمی ک داشتیم باورم نمیشد بشه خونه گرفت شانسن همون شب پیدا کردیم قول نامه کردیم شبش ب مهسا گفتم کلی دعوا ک من نمیام ابروی داداشم میره بحث تموم کردم گفتم بحش یچی بگم ناراحت نمیشی گفت ن گفتم امروز متوجه شدی کیرم کردم تو کونت(الکی گفتم بهش)اولش گفت دروغ میگی اخرش میگفت پس چرا درد نداشت کلکم گرفت فرداش جمعه
قسمت سومجمعه صبح از خواب بیدار شدم البته شب اضلا خوابم نبرده بود بیدار شدم صبح بخیر اس دادم مهسا بعد یربع جوابم داد گفت حموم بودم قرار برا ساعت ۱ ریختیم منم رفتم حموم کلا تراشیدم خودمو اومدم دل تو دلم نبود تا بشه ساعت یک رفتم دنبال مهسا بعد چند دیقه دیدم داره میاد ی مانتو براش خریده بودم اینقدر جذبش بود کونش ۲برابر دیده میشد اومد سوار شد هی از خونه تعریف میکردم ک گیر نده نمیام از محل ما تا خونه نیم ساعت میشد رسیدیم تو خونه شب قبلش ی موکت فرش ی بخاری ۲تا پتو جور کردیم انداختیم تو خونه تا در بستم از پشت بغلش کردم سینهاشو محگم فشار میدادم ی دو دیقه لب بازی کردم رفتم پتو انداختم گفتم مانتو دربیار خوابوندمش رو پتو لباس سئتین دراوردم انگار تازه خیالش راحت بود دیگه ضداش همه جارو برداشته بودسینهاش داشت هر روز بزرگتر میشد خوشمرهتر من عاشق ساپورت بودم ساپورت شرت با هم کشیدم پایین کس کونش برق میزد رفتم رو کسش چقدر خوشمزه بود بعد چند دیقه دیدم خودشو خیس خیس کرده انگشتمو خیس کردم گذاشتم رو کونش اومدم بکنم تو گفت اونجوری درد میگیره یدفع کیرتو بکن تو باورم نمیشد اینقدر راحت قبول کنه بهش گفتم یوری شو سر کیرم خیس کردم باور کنید هرکار میکردم تو نمیرفت خودشم بدجور داغ کرده بود نمیدونم همچین دختری تا حالا ب طورتون خوردن یا ن یذفغ دستشو اور عقب کیر منو گرفت گذاشت رو سوراخش خودشو داد عقب دیدم سرش انگار داره یچی میشکافه میره تو دیدم حرکت نمیکنه گفتم چیشدی گفت جر خوردم هیچکار نکن منم همونجوری رفت رو سینش داشتم سینشو میخوردم دیدم داره یواش یواش عقب جلو میکنه خودشو دیدم دستشو برد عقب کیر منو گرفت گفت وای رضا این تازه سرش رفته این منو جر میده دستشو کشیدم شروع کردم تلنبه زدن یواش یواش ۱۰دیقه طول کشی تا همشو تو کونش جا دادم دستشو گرفتم اوردم گذاشتم رد کیرم گفتم دیدی همشو تو خودت جا دادی دیدم یدفع پاهاشو تو خود جمع کرد تا ته خودشو داد عقب ی ای گفت گفت حالا تا ته رفت این حرفش اینقدر سکسی بود ک تا ب خودم بیام دیدم ابم تو کونش داره خالی میشه چندتا لب گرفتم سرشو گذاشتم رو شونم خیلی خسته شده بودم هنوز ۵دیقه نشده بود دیدم ذاره با کیرم بازی میکنه اینقدر ور رفت تا صاف شد گفتم۴ دست پا شو وای چی میدیدم مون تنگس یکم باز شده بود (گفتم ک اولین سکسم بود فکر نمیکردم هنوز تنگ باشه گفتم یبار تا ته کردم دیگه تا ته میشه کرد)هرکار میکردم کمر بخوابونه نمیتونست تو سرش نمیرفت منم سر کیر خیس کردم سرشو ک کردم تو یدفغ فشار دادم تا ته تو کونش ی ای کوچیک گفت ی کوچلو خودشو پرت کرد جلو کمرش خوابید منم گفتم اینجوری میگم یساعت نمیتونی تند تند تلنبه میزدم کیرمو کلن میکشیدم بیرون تا ته میکردم تو. سوراخ کونشو ک باز باز میدیدم دیونه میشدم ۵دیقه تند تند تلنبه میزدم تا ابم اومد کخالیش کردم تو کونش چند سانیه روش بودم کیرم خابیده بود یدفع دیدم میگه رضا بسته دیگه خیلی درد دارم یذفع دید کیر من خوابیده گفت تو ک نکردی چرا کیرت خوابیده تازه فهمیدم اونجوری ک فشار دادم بیهوش شده حالا اومد بلند بشه رگاش گرفته بود کلی ماساز ذاذمش بزور زحمت بلند شد رسوندمش خونه....ادامه دارد
شبس اس دادم چطوری گفت خوبم ولی کونم خیلی درد میکنه نمیتونم روش بشینم گفتم باشه صبح میام میبرمت مدرسه کفت نیا فردا با سرویس میرم شب خیر دادم خوابیدمصبح مغازه بودم ساعت نزدیک 1بود دیدم اس داد من خونم یکم حرف زدیم گفت مامانم میخواد بره خونه خالم من گفتم میرم خونه دوستم برا درس منم از خدا خواسته رفتم دنبالش رفتیم سمت خونه باورم نمیشد کسسی ک اینقدر اذیت کرده بود منو حالا خودش میخواست بیاد زیرم رسیدیم خونه عشق بازی شروع کردیم کیرم صاف صاف شده بود برا کونش اومدم بکنم تو کونش گفت بذار دوست دارم بشینم روش سینهامو بخوری سر کیرم گرفت خودش تنظیم کرد رو کونش سر کیرم ک رفت تو کونش دیدم اشکش دراومد اومدم در بیارم گفت ن بذار دوست دارم تا تهش بره تو یواش یواش نشست روش تا ته رفته بود تو کونش خیلی درد داش اومدم تلنبه بزنم گفت نزن درد داره سینهام بخور سینهاشو میخوردم اومدم تلنبه بزنم دیدم داره اشک میریزه میگفت میسوزه درد دارم هرکار کردم دیدم اشک میریزه درد داره کیرم دراوردم دیدم سر کیرم خونی شده بیچاره کونش جر خورده بود یکم نازشو کشیدم کوسشو خوردم تا ارضا شد بعدش خودم کردم لای پاشو تا ارضا شدم رفتیم زندگی ما ب همین منوال میگذشت هفته یکی دوبار سکس داشتیم تا دانشگاه قبول شد منم براش یگوشی خریدم رفتیم خونه لخت شدیم رفتیم بغل هم منم دیگه بهش عادت کرده بودم دیرتر صاف میکردم پاهاشو باز کردم کیرم ک نیمه خواب بود گذاشتم لاش خیلی خوشش میامد از این حرکت داشتم وسط پاش بالا پایین میکردم مهسام اون روز داغ داغ بود اینقدر اه ناله کرد دیدم کیرم داره قد میکشه گفت دردم میاد درش بیار درش اوردم شروع ب کون کردن کردم این دختر هر روز بهتر میشد دیگه کونش ب کیرم عادت کرده بود کردم ارضا شدم تو بغل هم بودیم ک گفت امروز اینقدر داغم ک داره همینجوری اب ازم میره دستمال برداشت پاک کنه دید داره خون میاد کلی گریه کرد بزور ارومش کردم ولی دیگه نزاشت از کس بکنم تا داداش فهمید بعد کلی دعوا مجبور شد تموم کنه دوستیشو با من .....ادامه دارد
baby19: شما کجا زندگی میکنی؟ خوشبحالتون توی ماشین جوری سکس میکنید که ما توی هتل هم نمیتونیم تو عالم خیال و با خیالبافی سکس کن
baby19: شما کجا زندگی میکنی؟ خوشبحالتون توی ماشین جوری سکس میکنید که ما توی هتل هم نمیتونیم من منزل خالی دارم. در صورت تمایل میتونم بهتون بدم برید توش حال کنید. خالیه خالیه.
قسمت پنجممن نمیدونم چی این حرفای من تغجب داره کسای ک سکس میکنن میدونن هیچ نیازی ب دروغ نیستماجرای من مهسا تموم شد .زمانی ک من با مهسا بودم تو ی شرکت کار میکزدم اونجا چندتا دخترم بودن ک من با یکیشون ب اسم سارا دوست شدم من بچه کرجم سارا اطراف کرج بود وقتی من با سارا بودم با مهسام دوست بودم یروز بعد کار ب سارا گفتم فردا تعظیله بیا کرج اونم قبول کرد شانس من هرچی دختر میخورد ب ما سالم بود .اومد باهم رفتیم جصار من ماشین ی گوشه پارک کردم رفتم لب بگیرم نمداد ک نمیداد بزور ی لب گرفتم ازش اونم گریه کرد گفت من برسون سوار ماشین بشم برم خونه از اونجا حرکت کردیم تا برسیم نیم ساعت راه بود باهاش سحبت کردم اروم شد گفتم بریم سفره خونه گفت بریم بردمش سفره خونه نشستیم قلیون کشیدن چشم من افتاد ب سینش دیدم ی پلاک داره گفتم چیه گفت اسم خودمه دست انداختم پلاک دراوردم دستم کشیدم رو سینش هیچی نگفت تعجب کرده بودم خودم منم دیدم هیچی نمیگه قشنگ دست انداختم با سینش بازی کردم نیم ساعت گفتم چقدر بزرگه گفت ن چون برا خودتون کوچیکه برا من برات عجیبه وگرنه برا ما دخترا عجیب نیست بلند شدیم اومدیم ی لب دیگه گرفتم ولی ایندفع با اجازه خودش بعدشم سوار ماشین شد رفت هفته یعد باز قرار داشتیم نیومد تلفن منم جواب نداد فرداش رفتم سرکار همه گفتن دیشب عقد سارا بوده کلی تعجب کردم اومد یکم بحث کردیم بعدشم از چند روز بعد نیومد سرکار دو سال بعد دو سه ماه بود از مهسا جدا شده بودم دیدم یکی زنگ زد سلام علیک گفتم شما گفت سارام گفتم چخبرا گفت جدا شدم از شوهرم منم گفتم بیا ببینمت قرار گداشتیم فرداش اومد بردمش یجای خلوت گفتم مانتو دربیار مهم نبود برام ک از دستم بره اونم گفت بعد دو سال اومدم ببینمت این کارا یعنی چی گفتم میخوای بامن باشی باید همجوره باشی هرکار کردم در نیاورد مانتو منم لجم گرفت شلوارم دراوردم گفتم یجور ارضام کن ب هزاز بذبختی جغ زد ارضام کرد یساعت دور زدیم رسوندمش داشت میرفت گفتم اگه خواستی از الان بعد بهم زنگ بزنی باید سکسم قبول کنی در غیر این صورت دیگه زنگ نزن رفت بعدی هفته دیدم زنگ زد گفت من دوست دارم ولی این کار نکن گفتم حرفمو بهت گفتم یا بیا یا زنگ نزن یکم حرف زدیم قرار شد بیاد فرداش اومد بردمش یراست خونه بزور اومد تو خونه از در ک رفتیم تو چسبیدم بهش اینی ک میگم یدیقم نکشید مانتوشو دراوردم لباسشم دراوردم دستم انداختم زیر سوتین باسینهاش بازی کردم بردمش سمت مبل ساپورتشو با شرت تا زیر زانو کشیدم پایین تا اومد حرف بزنه هلش دادم رو مبل کیرم در اوردم ی تف سرش درجا کردم تو کسش تا ته دیدم بخودش پیچید گفت رضا اروم 3ماه نداشتم منم بدون اینکه ب حرفش گوش کنم تند تند میکردم تو با سینهاشو گردش بازی کردم تند تند تلنبه میزدم ابم اومد ریختم توش باز تند تند میزدم گفت چیکار کردی گفتم قرص میخوری درست میشه چندتا دیگه زدم اونم ارضا شد یکم دیگه کردم دوباره ابم ریختم توش نیم ساعت کنار هم خوابیدیم رفت تا دو ماه باهم بودیم چند بار دیگه کردم ولی هرکار کردم کون نمیداد
قسمت شیشمسال 94من مغازه زدم دو ماه بعد گوشی خریدم تلگرام نصب کردم این میدونید بعد نصب تلگرام کسای ک شماره شمارو دارن یا شما شمارشون داریود پیام میره من قبل این مغازم ی مغازه دیگه داشتم برا کسی بود ولی کاراشو ی دختره انجام میداد ب اسم صبا این صبا ازون دخترا بود ک ی پا پسر بود برا خودش اینقور این زرنگ بود من تلگرام نصب کردم دیدم فرداش پیام داد من نوشتم رضا بجا نمیارم من گفتم سلام خوبی صبا خانوم رضام ازتون مغازه اجاره کرده بودم شناخت گفت کجای گفتم فلان جا مغازه دارم گفت میام میبینمت اومد گفت بریم ی قلیون بکشیم رفتیم حالا صبا قدش 155 وزنش 42 سینهاشم ک ب قول خودش اناری ولی عالی بود چند جلسه رفتیم بیرون جلسه سوم بود گفتم صبا یچی بگم ناراحت نمیشی گفت بگو گفتم راستش من پسر شیطونیم احترام توام برام واجبه دوست ندارم ناراحت بشی از دستم ولی رو شیطنت من فکر کن یا با همنباشیم یا باشیم شیطنت باید کنی ناراحت شد گفت بلند شو بریم رفتیم بیرون گفت خوشحال شدم دیدمت این چند روزم وقت گذاشتی مرسی ولی چشم من یسال بود دنبال صبا بود شب کلی پیام دادم صحبت کردیم تا راضی کردمش فقظ بغلم باش دیگه کاری نمیکنیم البته لخت فقط شرت پاش باشه فرداش اومد منم از دوستم ی قرص گرفتم گفتم میخوام دیر بیاد ابم اونم گفت این عالیه ببر قرص دو ساعت قبلش خوردم بردمش خونه صبا رقصش خیلی خوب بود یکم نشستیم گفتم اهنگ میزارم لباساتو دربیار اهنگ سکسی لیذی گذاشتم اون شروع کرد رقص مانتو دراورد بعد شلوار دراورد دیدم ی شرت قرمز عالی تنشه لباسشم دراورد دیدم ریرش ی لباس طوری سکسی پوشیده دیونه شده بودم خودم لخت شدم با شرت بغلش کردم بردم تو اتاق زو تخت لباس طوری دراوردم افتلدم بجون سینش چقدر خوب بود نیم ساعت فقط میخوردمش شورتم درائردم کیرم انداخبم لای پاش حشرم زده بود بالا کیرم از لای شرت انداختم تو دیدم هیچی نگفت یکم بازی کردم باهاش شودتشو دراوردم اینقدر داغ ود متوجه نشد صبا راستی مربی زیمناستیک بود باورتون نمیشه ی لحظه گفتم باسنتو بده غقب پاشد همچین جمع کرد تو سینش دیدم فقط سوراخ کون جلومه کیرم یکم تف زدم یکم بازی کردم باهاش سرشو اروم دادم رفت تو ی اخخخخحححی گفت ولی تکون نخورد منم گذاشتم تا عادت کنه باعاش بازی کردم یواش یواش تلنبه میزدم تازه یکم از سر کیرم رفته بود تو دیدم دارم ارضا میشم هر کار کردم نشد ارضا شدم ابم ریختم رو دستمال ب رفیقم فش میدادم 20ثانیه نشد دیدم باز کیرم سیخ واستاده باز کیرم انداحنم تو کونش چندتا تلنبه ک زدم دیدم باز کیرم تا ذسته رفته تو اخ وای صبا شروع شده ی دیقه نبود داشتم میکردم بازم ارضا شدم یگم بوسش کردم سینشو میخوردم دیدم بازم صاف کردم گفتم صبا 4دست پا میشی باوتون نمیشه تا خالا تو هیچ فیلم سکسی ایرانی ندیدم اینجوری چیز خم شد باسن کلا اومد بالا کمر برد پایین سوراخ کون کلا افتاد بیرون باورم نمیشد خودم رفتم پایین تخت کیرم قشنگ هل دادم تو یواش یواش تا ته کیرم کردم توش باورم نمیشد حتی ی میلم کیرم بیرون نبود اروم کیرم تا ته در میاوردم باز فشار میدادم تا ته تو ی لحظه کیرم دراوردم ذیذم ی سوراخ گرد عالی باز باز بود کیرم کردم تو ی پنج دیقه کردم ارضا شدم گفتم یکم استراخت کنیم بریم نیم ساعت بعد بلند شدیم بریم دیدم بازم صاف صاف بود گفتم صبا میتونی ی ست دیگه بریم گفت باشه گفتم ی کار بگم یکنی کفتم پاتو تا میتونی ببر بالا من بکنم تو باورتون نمیشه دیدم پاشو انداخت پشت گردنش گفت زود کارتو کن پام تا در نگرفته منم ی متکا گذاشتم زیر باسنش کیرم دادم تو کونش تند تند تلنبه میزدم تا ابم اومد کشیم بیرئن سرش موند تو کونش ابم ریختم تو چندلبار هی درمیاوردم میکردم تو جالبش این بود هر4ست ابم زیاد بود ولی مدتش فرقی نمیکرد صبا بهترین کسی بود ک من کردمش البته هنوزم هر 3یا 4ماه مهمون کیر ماهست ادامه دارد