انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 7 از 27:  « پیشین  1  ...  6  7  8  ...  26  27  پسین »

ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش


زن

 
کامل بی مزه شد داستانت.
manam leilaye eshgh
     
  
مرد

 
تو هم به صفحات تاریخ پیوستی.....
اونقدر به داستانت آب بستی که خودتم خسته شدی
     
  
مرد

 
ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش قسمت شانزدهم


صبح که از خواب بیدار شدم کسی کنارم روی تخت نبود صداشون از تو حال میومد داشتن میخندیدن مثل اینکه من از همشون بیشتر خوابیدم نزدیک های ظهر بود که بیدار شده بودم .حوصله نداشتم از روی تخت بلند بشم دوست داشتم باز هم بخوابم صدای الناز میومد از توی حال که هی میخندید سعید هم کوس شر میگفت و الناز میخندید .صدای فریبا نمیومد مثل اینکه حمام بودش چون از داخل حمام صدای دوش اب میومد من داشتم به این فکر میکردم که این سعید دهن سرویس چی داره میگه اونجا که الناز هم از ته دل میخنده شاید هم عمدا اینقدر میخنده جلو سعید خیلی احساس راحتی میکرد با سعید تو همین فکرا بودم که دیدم صدای در حمام اومد منم خودم رو زدم به خواب به پهلو دراز کشیده بودم به سمت لبه تخت که نزدیک اینه و کشو ها و کمد بود نزدیک بودم . در ضمن تو اتاق سعید و فریبا خوابیده بودم و مطمین بکدم که الان فریبا که از حمام میاد بیرون حتما میاد جلوی کمدشون که لباس برداره منم عمدا خودمو به خواب زدم . زیر چشمی داشتم نگاه میکردم که دیدم فریبا با حوله که دورش پیچیده بود اومد تو اتاق و اومد جلوی اینه و کمدشون.حوله رو از دور خودش باز کرد و شروع کرد به خشک کردن بدن خوشگلش . پشتش به من بود و جلوی اینه داشت موهاشو لای حوله خشک میکرد هنوز پشتش و روی باسنش که قشنگ جلوی چشم من بود خیس بودن و میدرخشیدن مخصوصا اون باسن بزرگش که هر وقت میدیدمش اب از دهنم میومد درسته این چند مدت زیاد بدنش رو لخت دیدم و حتی لمس کردم ولی الان یه حس دیگه ای بهم دست داد که کیرم داشت بلند میشد کم کم . خوشبختانه به پهلو دراز کشیده بودم یه پام رو توی شکمم جمع کرده بودم و کیرم رفته بود لای پاهام و دیده نمیشد که یه وقت بلند بشه و ضایع باشه . فریبا همونطوری که داشت موهاشو خشک میکرد و پشتش به من بود نشست لبه تخت که نزدیک اینه بود وقتی نشست لبه تخت کونش قشنگ پهن شد روی تخت .وااااای عجب ویویی داشتم من خلاصه فریبا موهاشو خشک کرد و حوله رو برد سمت پاهاش که خشک کنه همون حالت که به پشت به سمت من لبه تخت نشسته بود خم شد پایین تخت حوله رو بکشه روی پاهاش تا پایین پاهاش وقتی خم شد باسنش اومد یه مقدار بالاتر که سوراخ کون و یه مقدار از کوسش دیده شد . وااای عجب سوراخی داشت هوس کون کردم همون لحظه یه مقدار از کوسش هم دیده میشد داشتم دوونه میشدم از اون فاصله نزدیک و تنها داشتم چشم چرونی میکردم دوست داشتم انگشتم رو میرسوندم به سوراخشو میکردم داخلش ولی نمیشد . خلاصه پاهاشو خشک کرد و بلند شد و رفت جلوی کشوهاش و باز دوباره خم شد البته نیاز نبود اینقدر خم بشه تا از کشوها چیزی برداره ولی فک میکنم عمدا این کارا رو میکرد شاید فهمیده بود من بیدارم شاید هم به هوتی اینکه اگه یه وقت من بیدار بودم خوب بتونم کوس و کو نش رو ببینم خم شده بود که شورت برداره خیلی طولش داد و داشت میگشت . صدای الناز رو شنیدم که اومد توی اتاق و گفت:فریبا جووون اومدی بیرون منم میخوتستم بیام تو حمام با هم دوش بگیریم که این سعید اینقدر جوک گفت که فقط داشتم میخندیدم
الناز اومد سمت فریبا و جلوی دید من که دیدم شورت هم پاش نیست بله معلوم نیست چجوری جلوی سعید نشسته و حتما سعید هم خوب چشم چرونی میکرده .بعدش الناز اومد منو تکون داد و گفت:سامان جوون عشقم پاشو دیگه ظهر شد چقدر میخوابی پاشو برو یه دوش بگیر . منم صدامو یکم خواب الود کردم و چشمام رو یه ذره باز کردم و هاااا ساعت چنده مگه
الناز:ساعت ۱۱ شده پاشو
من:باشه عزیزم الان بیدار میشم
الناز :پس من میرم تو حمام تو هم بیا خودهو بشور .. پاشو دیگه
من:عههه باشه دیگه
الناز رفت و من هم موندم که یه مقدار کیرم بخوابه و الناز هم منو تو اون حالت کیر شقی نبینه . الناز که رفت منم چند دقیقه بعدش از جام بلند شدم و نشستم و یه سلام هم به فریبا کردم و فریبا هم گفت : صبح بخیر سامان جوون پاشو ظهره پاشو برو الناز تو حمام منتظرته تو همین حین هم داشت شورتشو جلوی من میپوشید . منم که البته یه مقدار هنوز کیرم بلند بود . فریبا چشمش به کیرم افتاد و خندش گرفت . گفت پاشو برو مثل اینکه خیلی هوس کردی . منم خندم گرفت و بلند شدم رفت سمت حمام و در حمام رو باز کردم و رفتم داخل الناز داشت زیر دوش موهاشو میشست که منم چوون حشرم زده بود بالا رفتم سمتش و بغلش کردم از پشت و شروع کردم به مالوندنش
الناز:چیه سانان جوون مگه خسته نیستی از دیشب باز هم دلت میخواد
من :ارههه بد جوور هوستو کردم تازه از خواب بیدار شدم انرژی دارم .الناز :باشه عشقم صب کن خودمونو بشوریم
من:نه الان میخوام بعدش هم برگردوندمش سمت خودمو زیر دوش اب داشتم ازش لب میگرفتم و رفتم سینه هاشو خوردم و دیوونه وار .. خودمو رسوندم به کوسش و نشوندمش لب وان و کوسش رو میخوردم وحشیانه صدای اه و اووه الناز تبدیل شده بود به اخ اخ و جیغ هم میزد بلندش کردم بردم روی سکو کنار وان درازش کردم و پاهاشو حسابی دادم بالا که زانوهاش رسیده بود به سینه هاش و داشتم سوراخ کونش رو میخوردم و یه سره تصویر کوس و سوراخ کون فریبا که الان دیده بودم جلوی چشمم میومد و به یاد اون داشتم وحشیانه کونشو میخوردم و با انگشت میکرد تو کوس و کونش و حسابی حالش رو جا اورده بودم و خیلی زود الناز ارضا شد و منم سریع رفتم بالای سکو و کیرم رو کردم تو کوسش و جلو و عقب میکردم یکم با سوراخ کونش بازی کردم و کیرم رو کردم داخل کونش که صدای الناز بلند تر شد و هی اه و اخ و اوخ میکرد که صداش بیرون میرفت . فریبا در حمام رو باز کرد و مارو تو اون حالت دید و گفت سامان نکشی دختر مردم رو
منم در حالی که داشتم تلمب میزدم گفتم نه تو خیالت راحت
بعتش فریبا رفت و منم بعدش ابم اومد و ریختم توکون الناز و همون جا کنارش دراز کشیدم که یکم حالم جا بیاد . الناز هم بلند شد و و منو بلند کرد و با هم خودمونو شستیم و رفتیم بیرون ....
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn
مرد

 
ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش قسمت هفدهم


امروز رو هم با هم رفتیم چندجای دیدنی رو هم دیدیم . من که خیلی دوست داشتم سریع برگردیم هتل و شب دوباره همگی جلو هم سکس.کنیم و حال کنیم. ساعت های ۱۱ شب بود که شام رو هم خورده بودیم و برگشتیم سوییتمون وارد سوییت که شدیم زنامون رفتن داخل اتاق که لباساشونو عوض کنن من و سعید هم نشستیم روی مبل ها داشتیم حرف میزدیم الناز رو دیدم که رفت دستشویی و اومد بیرون و رفت داخل حمام بعدش هم فریبا رفت دستشویی و اونم پشت سرش رفت تو حمام . من هم رفتم از تو اتاق قرص های تاخیری رو اوردم و یکی دادم به سعید خودم هم یکی خوردم و با هم لخت کردیم و رفتیم تو حمام . الناز و فریبا وان رو پر از اب کرده بودن و نشسته بودن داخلش و روی اب هم پر از کف بود وان چون دونفره بود بزرگ بود . من و سعید هم رفتیم داخل وان. الناز و فریبا روبروی هم نشسته بودن من صبر کردم ببینم سعید کجا میشینه . دیدم سعید رفت کنار زنش نشست من هم اومدم این سمت الناز نشستم که اینطوری الناز میوفتاد روبروی سعید من هم روبروی فریبا پاهای فریبا و سعید اومده بود رو پاهای ما و پاهای ما روی پاهای اونا بود من نشستم تو اب و پاهام رو بردم لای پاهای فریبا دراز کردم فریبا هم پاهاش رو اورده بود روی پاهای من گذاشته بود چون اب داخلش کف بود زیر اب دیده نمیشد . دستم رو میکشیدم روی پاهای فریبا و بعدش میاوردم روی بدن خودم میکشیدم و خودمو میشستم با اب و کف . یکی از پاهام رو رسوندم به نزدیک کوس فریبا ولی تو اون حالتی که نشسته بودیم پام نمیرسید به کوسش ولی باز هم پاهام رو روی رون هاش میکشیدم که بفهمه میخوام بهش حال بدم فریبا هم فهمید و یه مقدار همون حالت که نشسته بود اومد جلوتر و یه مقدار پاهاش رو باز کرد و از زیر اب داشت با کیر سعید ور میرفت چون چهره سعید داشت حال میکرد . من هم پام رو روی کوس فریبا گذاشته بودم و بالا و پایین میکردم و دستم رو هم روی کوس الناز میکشیدم و صورت الناز رو میبوسیدم یه مقدار تو همین حالت داشتیم حال میکردیم که دیدم فریبا بلند شد و رفت سمت توالت فرنگی که داخل حمام بود نشست و شلنگ ابی که نزدیکش بود رو هم گرفت تو دستش و اب رو باز کرد و برد لای پاش و داشت سوراخ کونش رو میشست الناز هم بلند شد و رفت پیش فریبا . من هم رفتم سمت اونا و بهشون گفتم دارین چکار میکنین . الناز گفت :میخوام داخل کونمو تمیز کنم واسه تو عزیزم .من:عه چجوری اونوقت این کارو میکنی
الناز :همینطوری دیگه . فریبا رو نگاه با اب تمیز میکنیم
فریبا یه چند دقیقه ای شلنگ رو میزاشت دم سوراخ کونش و اب میرفت داخلش و بعد با فشار میداد بیرون بعدش بلند شد و الناز نشست و الناز هم همین کار رو میکرد . فریبا هم رفت بود بغل سعید و با همدیگه داشتن زیر دوش اب خودشون رو میشستن
الناز هم کارش تموم شد و ما هم رفتیم زیر دوش که خودمونو بشوریم . فریبا و سعید هم داشتن از همدیگه لب میگرفتن و کم کم کار رو داشتن شروع میکردن . من و الناز خودمونو شستیم و من گفتم که بچه ها بریم روی تخت . همه با هم رفتیم بیرون رفتیم تو اتاق ما و زنامون سریع رفتن لب تخت نشستن و از همدیگه لب میگرفتن من هم رفتم جلوی پای الناز نشستم و سینه های الناز رو میخوردم و اومدم پایین تر رسیدم به کوسش . سعید هم نشسته بود لای پای فریبا و داشت کوسش رو میلیسید . من هم الناز رو دراز کردم و پاهاش رو دادم بالا و شروع کردم به خوردن کوسش حسابی داشتم چوچولش رو لیس میزدم و با انکشتم سقف کوس الناز رو تحریک میکردم . فریبا هم کنار الناز دراز کشید و سعید سوراخ کوس و کونش رو میخورد . فریبا پاهاش رو اورده بود بالا و از هم باز کرده بود که پای چپش اومده بود روی کوس الناز . من هم پای فریبا رو گرفتم و شروع کردم به لیس زدن انگشتای پاش و اون ناخن های خوشگلش . دیدم که الناز هم داره منو نگاه میکنه و یه دستش رو برده روی کوس فریبا و داره بالای کوسش رو بازی میده . سعید هم که داشت کوس زنش رو میخورد یه نگاه به من کرد که دارم پای زنشو لیس میزنم خوشش اومد و با سرعت بیشتر کوس فریبا رو میخورد انگشتهای الناز هم که بالای کوس فریبا بود رو هم میخورد و میکرد تو دهنش یه ده دقیقه ای تو همون حالت کوس زنامون رو خوردیم و داشتیم حسابی حال میکردیم من الناز رو بلند کردم و بردم عقب تر که خودم هم بیام روی تخت .الناز رو به پشت دراز کردم و کیرم رو گذاشتم روی کوسش و فرو کردم داخل و جلو و عقب میکردم . سعید هم فریبا رو اورد کنار الناز دراز کرد و اونم مثل من شروع کرد به کردن فریبا من پعی الناز رو داده بودم بالا که پای راستش رفته بود روی سینه و شکم سعید و پاشو به سعید تکیه داده بود که خسته نشه فریبا هم پاش رو اورده بود روی صورت من و من داشتم کف پاشو لیس میزدن یه مقدار خم شدم روی الناز و همون حالتی که داشتم تو کوس الناز میکردم دست چپم رو میکشیدم روی پای فریبا که اومده بود سمت ما . دستم رو از روی ساقش میکشیدم تا روی رون پاش رو لمس میکردم سعید هم پای زن منو گرفته بود و اون هم دستش رو میکشید روش چند بار دستم رو روی رون فریبا که میکشیدم تا نزدیک های کوسش میبردم . ده دقیقه تو همین حالت بودیم که من الناز رو بلند کردم و خودم روی تخت به صورت عمود به فریبا و سعید دراز کشیدم پاهام به سمت فریبا بود و الناز هم روی زانوهاش نشسته بود لای پاهای من خم شد روی کیر من و شروع کردم به ساک زدن واسم حسابی کیرم رو میکرد تو دهنش تا نزدیک های تخمام به صورت سگی اومده بود روی کمر من و داشت کیرم رو میخورد و از اون پایین کوس و کونش به سمت فریبا و سعید بود . من از بالا نگاه کردم دیدم که فرببا هم به صورت داگ استایل پشت الناز داشت کوس الناز رو میخورد و سعید هم از پشت داشت فریبا رو میکرد . صدای زنامون حسابی بلند شده بود داشتن حسابی حال میکردن . الناز همون حابت که نشسته بود رو به من اومد روی پاهام نشست و اومد جلو شروع کردیم به لب گرفتن از هم و بعدش کیر من و با دستش تنظیم کرد و گذاشت توی کوسش و خودش هم با شکمش روی من دراز کشید و من از زیر داشتم توی کوسش جلو و عقب میکردم که احساس کردم دستای فریبا داره کوس الناز رو میماله و دستش رو روی کیر من هم می کشه و گفتش:الناز جوون واست سوراخ کونتو باز کنم ؟
الناز :اه اه اه ارههه عزیزم
فریبا هم از پشت انگشتاشو میکرد تو کون الناز و داشت سوراخ کونش رو واسه من اماده میکرد . یه مقدار گذشت و من الناز رو بلند کردم و روی کمرم چرخوندمش به سمت فریبا و کوس و کون الناز به سمت فریبا و سعید بود و پشت الناز روی شکم من بود من از زیر کیرم رو گرفتم و گذاشتم توی کوس الناز و جلو و عقب میکردم بعد از چند دقیقه الناز کیرم رو در اورد و همون حالت روی شکمم کامل دراز کشید و به فریبا گفت :فریبا جوون یکم واسم خیسش کن سوراخمو .
فریبا هم مشغول خوردن کوس و کون الناز شد . من هم پاهای الناز رو از زیر زانوهاش گرفته بودم و خوب پاهاش رو داده بودم بالا و از هم باز کرده بودم تا فریبا خوب بتونه بخوره فریبا یه مقدار دیگه کون الناز رو باز کرد و الناز بلند شد و سوراخ کونش رو با کیر من تنظیم کرد و ارووم ارووم نشست روی کیرم و کیرم رفت داخل کونش و یه مقدار که خودش رو بالا و پایین کرد کامل دیگه میرفت داخل یه چند بار کیرم از تو کون الناز میومد بیرون که فرببا کیرم رو میگرفت تو دستش جلو و عقب میکرد و اب دهنش رو میریخت روی کیرم و با دستش حسابی خیس میکرد دوباره میزاشت جلوی سوراخ کون الناز و الناز بالا و پایین میکرد خودشو .سعید هم میدید که زنش داره اب دهنش رو روی کیر من میماله و کیر منو میگیره دستش. بعد از چند دقیقه فریبا بلند شد و سعید رو اورد کنار من به پشت دراز کرد و یه مقدار کیر سعید رو واسش خورد و بعد مثل الناز که روی من بود . روی سعید نشست یعنی پشتش به سعیید بود و روی شکم سعید دراز کشیده بود و سعید هم از پایین داشت توی کوس زنش کیرش رو بالا و پایین میکرد . الناز هم از روی من بلند شد و رفت لای پای سعید نشست و دستش رو میکشید روی کوس فریبا و دستش رو روی کیر سعید هم میکشید من هم رفتم پشت الناز نشستم که ببینم الناز چکار میکنه و از پشت داشتم سینه های الناز رو میمالوندم بعد از چند دقیقه فریبا گفت که :الناز جوون تو هم سوراخ کون منو باز کن عزیزم
الناز :جووون باشه عشقم تو جووون بخواه
سعید کیرش رو از تو کوس فریبا در اورده بود و همون حالت سیخ سیخ لای پای فریبا بود . و با دستش زیر زانوهای فریبا رو گرفته بود و پاهاش رو کامل داده بود بالا و سوراخ کونش حسابی زده بود بیرون . من هم از کنار الناز داشتم نکاه میکردم و سینه هتی خوشگل زنمو میمالوندم و از زیر پاش انگشتم رو هم میکردم تو کوسش. الناز خم شد روی کوس فریبا و شروع کرد به خوردن کوس فریبا و ترشحات کوسش که بر اثر جلو و عقب شدن کیر سعید از کوسش اومده بود بیرون رو داشتم میخورد کیر سعید هم که بیرون بود و سیخ سیخ بود کنار صورت زن من بود و با صورتش تماس داشت . الناز دور سوراخ کون فریبا رو لیس زد و بعدش انگشتش رو کرد تو کونش و برد تو دهن خودش دوباره دو تا انگشتش رو کرد تو کون فریبا و این دفعه اورد سمت دهن من که کنارش نشسته بودم و من هم حسابی انگشتش رو خوردم فریبا و سعید هم داشتن مارو نکاه میکردن بعدش دیدم که الناز دست من رو از روی سینش برداشت و برد سمت کون فریبا و انگشتم رو کرد داخل کون فریبا . من یه لحظه داشتم سکته میکرذم با این کار الناز . مثل اینکه الناز هم خودش دوست داره که من دستام رو بکنم توی کون فریبا خوشش میاد از این حرکت . من هم که از این حرکت داشتم دیوونه میشدم انگشتم رو به اروومی کردم تو کون فریبا و جلو و عقب میکردم با وارد شدن انگشت من به کون فریبا. فریبا یه هووومممم از ته دل کشید معلوم بود حسابی حال کرده الناز هم میگفت جووون ارههه بکن توشش . بعدش انگشتم رو در اوردم و بردم سمت دهنمم که بخورم و کردم تو دهنم که سعید هم معلوم بود حسابی از این حرکتا شهوتی شده بود با احساس گفت . اررهههه بخورش ببین کون زن من خوشمزه تره یا زن تو .. هاااا بخور نوش جوونت
من هم با احساس داشتم انکشتم رو لیس میزدم یه دفعه دیگه انگشتم رو کردم تو کون فریبا و این دفعه دوتا انگشتام رو کردم توش و این بار انگشتم رو بردم سمت دهن فریبا و کردم تو دهنش که الناز هم داشت نگاه میکرد و میگفت جوووون و بعدش روی کیر سعید تف کرد و با دستش کیر سعید رو بازی داد و گذاشت جلوی سوراخ کون فریبا و فریبا نشست روی کیر سعید و کیر سعید کامل رفت داخلش و بعد کیر سعید رو دراورد دوباره با دستاش بازی کرد و یه مقدار سوراخ کون فریبا رو لیس زد و دوباره کیر سعید رو گذاشت دم سوراخ کون فرببا و فریبا شروع کرد به بالا و پایین کردن خودش .من هم دوباره خودمو منار سعید دراز کردم و الناز رو اوردم روی خودم و با همدیگه لب گرفتیم و کیرم رو گذاشتم تو کوس الناز و بالا و پایین میکردم این دفعه با سرعت بیشتر میکردمش چوون حسابی شهوتی شده بودم بعدش کیرم رو کردم تو کونش و کونش رو میکردم لامصب این قرصه خیلی خفن بود ابم نمیومد ده دقیقه داشتم همین حالت میکردم الناز رو . مشغول بودم که فریبا بلند شد و سعید هم بلند شد سعید فریبا رو اورد کنار من دراز کرد و خودش پاهای فریبا رو داد بالا و شروع کرد به کردن فریبا . صورت فریبا نزدیک من بود و وقتی اه و ناله میکرد و اون لبای خوشگلش رو که میدیدم دوست داشتم همونجا لب هاشو بکنم تو دهنم و حسابی بخورمشون .سعید پایین پاهای ما بود و داشت کوس فریبا رو میکرد که من همون حالت که مشغول بودیم به سعید گفتم :سعید جان اونجا که هستی تو هم کون زن منو مزه کن ببین چجوریه هههه
بعدش من کیرم رو داخل کوس الناز نگه داشتم و صبر کردم تا سعید انکشتش رو بکنه تو کون الناز . سعید انگشتش رو کرد تو دهن زنش و زنش وتسش خیس کرد و برد سمت کون الناز و به اهستگی کرد تو کون زن من و صدای الناز بلند شد که یه اهههههه از ته دل کشید و معلوم بود حسابی داره حال میکنه بعدش انگشتش رو یه مقدار جلو و عقب کرد و برد سمت دهن خودش و من گفتم بخور نوش جونت
سعید هم با احساس داشت انگشتش رو میخورد و میگفت هوووممم عجب خوشمزست
من :کون الناز خوش مزه تره یا فریبا
سعید :هوووم فرقی ندارن هر دوتاش خوبن
من:جوون
و بعدش دوباره دوتا انگشتش رو کرد تو کون زن من و اینبار در اورد و کرد تو دهن فریبا و فریبا واسش خورد . من هم کیرم رو گذاشتم تو کون الناز و شروع کردم به کردنش بعد از پنج دقیقه ابم اومد و همونجا تو کون الناز خالی کردم و حسابی بی حال شدم . و همون حالت کنار فریبا دراز کشیده بودم و الناز هم که روی من دراز کشیده بود و چوون امشب دوبار ارضا شده بود حسابی بی حال شده بود و نمیتونست از جاش تکون بخوره و داشتیم با هم به فریبا و سعید نکاه میکردیم که سعید هم طولی نکشید که ابش اومد و تو کون فریبا خالی کرد من وسط دراز کشیده بودم و سمت چپم هم الناز خودشو دراز کرده بود و سمت راستم هم فریبا دراز کش بود و تو این وضعیت یه مقدار جا واسه سعید کم بود که دراز بکشه وتسه همین سعید گفت:من میرم تو اون اتاق اینجا جا تنگه
بعدش رفت تو اون اتاق که بخوابه من و الناز هم روی تخت خوابمون برد .فریبا هم کنار مون و کنار من خوابیده بود .....
     
  
مرد

 
ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش قسمت هیجدهم


خواب عمیق بودم و داشتم خواب میدیدم که چهارتایی داریم با هم مثل این چند شب سکس میکنیم و توی خواب من داشتم فریبا رو میکردم و سعید هم داشت زن منو میکرد و حسابی داشتم کیف میکردم و فریبا توی رویای خواب من داشت کیرم رو ساک میزد که من یهویی بیدار شدم و دیدم که فریبا به پهلو رو به من خوابیده و داره به صورت من نگاه میکنه و با دستش از پایین داره با کیرم بازی میکنه و کیرم حسابی راست شده فهمیدم که به خاطر تحریک شدن کیرم توسط فریبا بوده که من این خوابو دیدم . سرم رو برگردوندم به سمت الناز دیدم الناز به پهلو رو به اون سمت خوابیده و یه نگاه به در اتاق کردم که یه وقت سعید نیاد تو اتاق با این که میدونستم تو اتاق خوابه یه نگاه به ساعت روی دیوار کردم دیدم که ساعت ۷ . مطمین شدم که سعید الان تو خواب سنگینه و الناز هم که دیشب معلوم بودحسابی بی حال شده خوابش عمیقه و به این زودی ها بیدار نمیشه من که به پشت خوابیده بودم فریبا راحت داشت دستشو روی کیر من بالا و پایین میکرد و حسابی کیر منو سیخ کرده بود . لامصب نمیدونم این روز هایی که اومده بودیم اینجا و از بس کوس و کون لخت میدیم و اینقدر مشروب و مواد غذایی گرم میخوردیم که من هیچ وقت شهوتم کم نمیشد و هر صبح و هر شب کیرم راست میشد از شانس خوب ما بود دیگه . فریبا با کیرم بازی میکرد که منم دستم رو بردم روی سینه هاش و سینه ها و نوک سینه هاشو با دو دستم میمالوندم و حسابی داشتم کیف میکردم که یه فرصت پیدا کردم که فریبا رو حسابی بمالمش . به پهلو رو به فریبا که اونم به پهلو رو به من دراز کشیده بود بودم و داشتم سینه هاشو میمالوندم و یه مقدار خودمو به سینه هاش نزدیک کردم و شروع کردم به خوردن نوک سینه هاش و حسایبی میخوردم واسش . فریبا هم دیکخ کیرم رو نمیمالوند و دستش برده بود سمت کوسش و با کوسش بازی میکرد و چشماشو از روی شهوت بسته بود و داشت اه اه خیلی ارووم میکرد . من با خودم گفتم سریع برم سراغ کوسش که یه وقت میبینی بچه ها بیدار میشن و من نمیتونم به مقصودم برسم . فریبا رو به پشت چرخوندمش و پاهاش رو باز کردم خودم ارووم رفتم لای پاهاش نشستم و پاهاش رو دادم بالا که کوسش حسابی باز بشه همون حالت که روی زانوهام بین پاهاش نشسته بودم . خم شدم روی کوسش و شروع کردم به خوردن کوسش وایییی عجب کوس داغی داشت اب از کوسش اومده بود بیرون و حسابی کوسش خیس بود منم با لذت تمام شروع کردم به خوردن کوسش و چوچولش رو میک میزدم و لب های کوسش رو میکردم تو دهنم و میکشیدمشون با لبام انگشتم رو میکردم تو کوسش و با سقف کوسش بازی میکردم . زبونم رو لوله میکردم تو کوسش و حسابی میخوردمش داشتم دیوونه میشدم بعد از پنج دقیقه که با کوس فریبا ور رفتم چون خیلی صحنه شهوتی و تازه ای بود واسمون فرببا پاهاش لرزید و فهمیدم که ارضا شده و اب کوسش خیلی بیشتر از الناز از کوسش جاری شد بیرون و منم با لذت تمام با کوسش رو که داشت میریخت بیرون و کامل دهنم رو گذاشتم روی کوسش و همشون رو خوردم و خودم رو روی فریبا دراز کردم و صورتمو بردم سمت صورت فریبا و شروع کردم به لب گرفتن از فریبا و لب هاشو کامل میخوردم و اب دهنم که الان از اب کوسش داخل دهن من هم بود رو میدادم داخل دهنش و اون هم با لذت میخورد . زبونم رو میکردم داخل دهنش و اونم زبونش رو میکرد داخل دهنم و من حسابی زبونش رو میخوردم پنج دقیقه از هم لب گرفتیم و من دوباره رفتم روی کوسش و ایندفعه سوراخ کونش رو هم لیس میزدم و زبون و انگشتم رو میکردم داخل کونش و میاوردم بیرون و میکردم داخل کوسش و حسابی خیس خیس کرده بودم لای پاشو رفتم روی رون هاشو لیس زدم و ساق پاهاشو و انگشت های پاش رو هم کامل خوردم . همه جای بدنش رو دوست داشتم بخورم و همین کار رو میکردم تمام پاهاش و کونش و کوسش و شکمش و سینه ها و صورتش رو لیس زدم و میبوسیدم و میخوردم . یه نیم ساعتی فقط مشل خوردن بدن و کوس و کون فریبا بودم و حسابی از شهوت داشتم دیوونه میشدم و دوست داشتم بقشتر از این ها بدن فریبا رو بخورم خیلی خیلی داشت به من حال میداد فریبا هم که تو تین فاصله دوبار ارضا شده بود چشم هاشو بسته بود داشت اه و ناله های خیلی ارووم میکرد . من هم که دیدم فرببا رو حسابی ارضا کردم میخواستم کیرم رو بکنم تو کوسش و کیرم رو با دستم گرفتم و از اب کوسش یه مقدار زدم روی کیرم و میخواستم بکنم تو کوسش که یه لحظه چهره سعید اومد جلوی چشمام و احساس کرذم دارم با این کارم به دوستم خیانت میکنم اون که به من اطمینان کرده تا خودش ندونه من این کار رو نمیکنم . منصرف شدم و اومدم از فریبا یه لب گرفتم و در گوش به اروومی گفتم نمیتونم این کار رو بکنم احساس میکنم به رفیقم دارم خیانت میکنم اگه دور از چشم خودش زنش رو بکنم باید خودش بدونه یا جلوی خودش این کار رو بکنم دوباره یه لب ازش گرفتم و بلند شدم رفتم سمت دستشویی . فریبا هم هیچی به من نمیگفت و فقط به من لبخند میزد . من رفتم بیرون از اتاق و وارد دستشویی شدم و میخواستم کیرم رو بمالم که ابش بیاد ولی چون کیرم یه مقدار خوابیده بود دیگه این کار رو نکردم با این که داشتم از شهوت میمردم ولی ابش رو خالی نکردم و تصیم گرفتم بزارم واسه شب که سکسمون شهوتی تر باشه و بیشتر حال کنم یه دوش هم گرفتم و از سوییت زدم بیرون تا فکر فریبا از کلم بره بیرون . رفتم یه دوری دور و اطراف زدم و برگشتم سوییتمون.....
     
  
مرد

 
ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش قسمت نوزدهم




امروز رو هم مثل روز های دیگه با همدیگه رفتیم تو طبیعت و شهر یه دوری زدیم و خرید کردیم وخندیدیم و خوردیم و حسابی عشق و حال کردیم الناز هم با سعید خیلی راحت تر شده بود و یه سره خوثش رو به سعید میچسبوند و تو بغلش بود فریبا هم تو بغل من بود یه سره منم تا جایی که میتونستم فریبا رو میمالوندم و چون زنامون زیر دامن کوتاهشون شورت نمیپوشیدن منم هر جا که فرصت پیدا میکردم دستم رو میبردم زیر دامن فریبا و از زیر دامن با کوسش بازی میکردم و بهش حال میدادم خلاصه اخر های شب بود که شام رو هم خوردیم و اومدیم سوییتمون و این بار هم همگی با هم رفتیم حمام همگی خیلی دوست داشتیم که با هم بریم حمام و اونجا هم با هم حال کنیم . داخل حمام داشتیم خودمونو زیر دوش میشستیم که فریبا رفت لبه وان نشست و لای پاش و روی کوسش رو کف صابون مالید و به سعید گفت که بیاد موهای لای پاش رو واسش با تیغ بزنه ... سعید هم با دسته تیغ روی کوس فریبا و نزدیک های سوراخ کونش رو موهای ریزش رو میزد و حسابی صافش کرد من و الناز زیر دوش بودیم که من دستم رو کشیدم روی کوس الناز و گفتم تو هم موهای کوست یه مقدار نیش زده
الناز :اره یکم در اومده تو هم بیا واسم بزن
من:خوب برو سعید داره واسه فرببا رو میزنه واسه تو رو هم بزنه
الناز :عه چرا سعید بزنه زشته ...
من:نه بابا کجاش زشته کاری که نمیخواد بکنه خیلی هم دلشم میخواد تازه برو ..
الناز با یه مقدار ناز و ادا رفت کنار فریبا نشست و منم به سعید گفتم : سعید جان زحمت موهای روی کوس الناز رو هم تو بکش دمت گرم
سعید دهن سرویس هم از خدا خواسته گفت ای به چشم
تا اون موقع کار فریبا تموم شده بود و الناز پاهاش رو اورد بالا و خودش رو یه مقدار روی سکو کنار وان دراز کرد که کومش قشنگ بیاد بیرون چون دور سوراخ کون الناز مو زیاد در میومد سعید هم کف رو میمالوند روی کوس و کون الناز و به این بهانه دستش رو روی کوس زن من میکشید و با دسته تیغ موهاشو شروع کرد به زدن . من داشتم حال میکردم از این که سعید هم داره کوس زن من رو با دستش لمس میکنه کیرم حسابی بلند شده بود من خودمو شستم و رفتم بیرون پشت سر من هم سعید کارش تموم شد و اومد بیرون و خودمونو خشک کردیم و رفتیم با شورت تو حال نشستیم و صحبت میکردیم که بعد از یه ربع زنامون از حمام اومدن بیرون و با حوله دورشون اومدن سمت ما که تو حال نشسته بودیم و کنارمون نشستن . من و سعید وسط بودیم که دیدم الناز و فریبا اومدن جلوی پاهای ما نشستن و شورتامون رو از پامون در اوردن و انداختن کنار و با دستاشون کیرمون رو گرفتن و بازی میکردن باهاش تا راست بشه . من و سعید هم فقط داشتیم بهشون نگاه میکردیم.. الناز زنم کیر من رو گرفته بود تو دستش و میکرد تو دهنش و حسابی واسم کیرم رو راست راست کرده بود و کنارمون هم فریبا کیر سعید رو راست کرده بود حسابی بعد از البته من و سعید از حمام که اومدیم بیرون مثل هر شب قرص های تاخیری رو انداخته بودیم بالا و حالا حالا ها ابمون نمیومد بعد از پنج دقیقه که با کیرامون ور رفتن دیدم که فریبا به الناز گفت:الناز جوون به نظرت کیر شوهر من کلفت تره یا شو هر تو
الناز:هممم راستش رو بخوای کیر شوهر تو . چون کنار هم نشسته بودیم و نزدیک بودیم الناز با یه دست کیر من رو گرفته بکد تو دستش و انگشتاشو حلقه کرده بود دور کیرم و با دست دیگش کیر سعید رو گرفته بود تو دستش و داشت مقایسه میکرد و گفت که اره کیر شوهر تو بلند تره ولی باز هم کیر سامان من بلند تره
فریبا :اره بلند تره ولی کیر کلفت بیشتر حال میده
الناز :عههه نه من که دردم میاد
همگی زدیم زیر خنده و فرببا گفت:اولش اره ولی بعدش عادت میکنی
الناز :اره ولی کیر بلند هم یه چیز دیگست
بعدش دوباره شورع کردن به خوردن کیرامون و یه دو دقیقه دیگه خوردن و بلند شدن رفتن تو اتاق و به ما هم گفتن بیاین روی تخت
من و سعید هم با کیر های سیخ شدمون رفتیم تو اتاق و دیدم که الناز و فریبا حالت ۶۹ روی هم دراز کشیدن و دارن کوس همدیگه رو میخورن فریبا به پشت روی تخت بود و پاهاش رو تز هم باز کرده بود و الناز هم روی اون برعکس دراز کشیده بود و کوسش رو گذاشته بود روی دهن فریبا و از پایین هم داشت کوس فریبا رو لیس میزد من و سعید هم رفتیم جلوی کوس زنامون روی تخت دو زانو نشستیم و خودمونو روی کوس زنامون خم کردیم که بخوریم . من سرم رو بردم روی کوس الناز که بالای صورت فریبا بود . تو همون حالتی که فریبا داشت کوس الناز رو میخورد منم زبونم رو رسوندم به کوس الناز و همزمان با فریبا داشتیم کوس و کون زنم رو میخوردیم که من همش دهنم رو میبردم سمت دهن فریبا و اب دهنم رو که روی کوس الناز مالیده بودم رو میریختم توی دهن فریبا و اونم زبونش رو میکرد تو دهن من و منم حسابی واسش میخوردم زبونشو و دوباره زبونم رو میکردم تو کوس الناز و بعد زبونم رو میکردم تو دهن فرببا . با انگشتام کون الناز رو باز کردم و حسابی واسش خیس کردم و انگشتام رو میکردم توی دهن فرببا و زبونم رو توی کون الناز میکردم و میکردم توی دهن فریبا و فریبا هم دستاش توی دهن من بود و حسابی داشتیم حال میکردیح تو اون حالت و زنامون هم همش همممم هممممم میکردن و لذت میبردن مطمین بودم که اون سمت هم الناز و سعید دارن این کار رو میکنن چون هر دوتاشون مشغول بودن و حسابی صدای ملچ ملوچ میومد یه ربع فقط داشتیم این کار رو میکردیم که الناز رو تونستم ارضا کنم و اب از کوسش جاری شد و رفت سمت دهن فریبا که زیر بود و منم یه مقدار از ابش رو کردم تو دهنم و دوباره بردم تو دهن فریبا و با هم لب میگرفتیم بعدش من از اون اب مالوندم به کیرم و یه مقدا کمرم رو راست کردم و دستام رو گذاشتم روی کون الناز و کیرم رو کردم تو کوس زنم و جلو و عقب کردم تا حسابی رفت داخل و چند بار این کار رو کردم و دیدم که یهویی فریبا کیرم رو از تو کوس الناز کشید بیرون و چون زیر کوس الناز بود کیرم رو کرد تو دهنش و منم متعجب شدم و شهوتم صد برابر شد و خودم هم به فریبا کمک کردم و یه مقدار کیرم رو بردم جلوتر تا خوب بره داخل دهنش الناز هم که فهمیده بود فرببا داره کیر منو این زیر میخوره گفت:جووون فریبا جوون عزیزم نوش جونت ببین کیر بلند چه مزه ای میده خوب وتسم خیسش کن
فریبا:همممم تو هم بخور ببین کیر کلفت چه مزه ای داره همممم
معلوم بود زنامون حسابی شهوتی بودن امشب از شب های قبل بیشتر چون دیگه داشتن کیر شوهراشون رو با هم عوض میکردن
من و سعید هم که داشتیم حال میکردیم و به همدیگه نگاه میکردیم و به هم میخندیدم
الناز هم اون سمت کیر سعید رو کرده بود تو دهنش و سرش رو بالا و پایین میکرد و داشت وتسه سعید حسابی ساک میزد تو این فاصله من سوراخ کون الناز رو دوباره با انگشتام باز کردم وکیرم رو کردم تو کوسوراخ کون زنم و بعد از چند بار حسابی رفت داخل و این دفعه خودم کیرم رو دراوردم و بلافاصله فریبا کیرم رو گرفت و برد سمت دهنش و من هم هل دادم داخل دهنش و گفتم جووون بخور ببین کون زنم چه مزه اییه
فریبا هم حسابی خورد و تمیزش کرد و گفت :همممم الناز جوون عحب کون خوشمزه ای داری
الناز : جوون عزیزم کون تو خوشمزه تره بخور نوش.جونت
اونطرف زن من هم داشت کیر کلفت سعید رو میکرد تو دهنش و حسابی کیرش رو کرده بود تو کون فریبا رو میخورد هممم هممم میکرد ده دقیقه فقط مشغول همین کار بودیم که فریبا گفت سعید جوون بیار این سمت منم کیرتو بخورم
من و سعید هم جامون رو عوض کردیم و من رفتم سمت دهن زنم الناز و سعید اومد این سمت سمت دهن زنش بعد از پنج دقیقه که زنامون داشتن کیر مون رو میخوردن فریبا از اون زیر گفت الناز جوون میخوام امشب حسابی بهت حال بدم تو هم بهم حال بده من داشتم به سعید نگاه میکردم که دیدم فریبا کیر سعید رو گرفت و گذاشت دم سوراخ کوس زن من و به سعید گفت بکن توش عزیزم بزار الناز هم مزه کیر کلفت رو با کوسش بچشه . بعدش سعید قبل از اینکه کیرش رو فرو کنه تو کوس زن من یه نگاه به من کرد و من هم که دیدم دیگه اخرشه و دیگه میتونم کوس فریبا رو جلوی شوهرش بکنم ولی اونم باید زن منو بکنه و برابر باشیم چونن شهوت تو اتاق موج میزد . منم به سعید خندیدم و گفتم سعید جوون راحت باش و حال کن ولی مواضب باش بدبخت نشیم سعید هم یه خنده به من کرد و گفت خیالت راحت سامان جوون تو هم راحت باش و حال کن حسابی
بعدش کیرش رو ار ووم ارووم کرد تو کوس زن من و الناز هم داشت ارووم ارووم دهنش باز میشد و اههه اهههه میکرد و میگفت وااای چقدر کلفته چقدر خوبه اههههه اهههه
بعدش الناز بلافاصله کیر منو یه بار دیگه با دهنش خیس کرد و گذاشت جلوی کوس فریبا و منم فشار دادم داخل کوس فریبا کیرم تا ته رفت داخل و اخرش به یه چیز نرم میخورد و چند بار جلو عقب کردم و صدای اه و ناله فریبا بلند شد و میگفت واااای چقدر بلنده میره تا اخر کوسم وااای چقدر باحاله اههه اهههه
صدای اه و ناله زنامون کل اتاق رو گرفته بود و حسابی داشتیم حال میکردیم
من که داشتم دیوونه میشدم بعد از سه چهار دقیقه جلو و عقب کردن تو کوس فریبا زنم کیرم رو دراورد و خوب کیرم رو خورد و تمیزش کرد و دوباره کرد تو کوس فریبا و گفت فریبا جووون حال کن حسابی
فریبا هم گفت ای جووون تو هم حال کن عزیزم
پنج دقیقه دیگه هم تو این وضعیت زنهای همدیگه رو کردیم و بعدش سعید الناز رو به پشت کنار فریبا دراز کرد و برعکس فریبا دراز کشیده بود و سرش سمت کوس فریبا بود و سعید رفت مشغول خوردن کوس زن من شد
نشستم لای پای فریبا و کوسش رو شروع کردم به خوردن با اینکه صبح یوتشکی کوسش رو خورده بودم وای باز هم واسم تازگی داشت و مثل دیوونه ها میخوردم چوچولش رو میکردم تو دهن و با انگشتم سقف کوس فریبا رو بازی میدادم تا ارضاش کنم داشتم دیوونه وار با انگشتم تو کوسش میکردم که دیدم پاهاش لرزید یه هویی اب کوسش ریخت بیرون و من هم سریع خم شدم و تمام ابش رو خوردم و کامل کوسش رو لیس زدم و بردم دهنم رو سمت دهنش و شروع کردم به لب گرفتن از فریبا و اب دهنمون رو با هم عوض میکردیم و زبانامون رو میخوردیم دوباره اومدم پایین و این دفعه سوراخ کون فریبا رو لیس زدم و زبونم رو میکردم تو کون فریبا و با انگشتم بازی کردم با کونش سعید هم این سمت داشت سینه های زن من رو که ارزوش بود و همش میگفت سینه های زنت بزرگه رو میخورد حسابی منم به سعید گفتم :بخور سعید جون نوش جووونت بخور سینه هایی که ارزوشو داشتی رو بخور و بعدش سعید هم یه خنده ای کرد و و دوباره مشغول شد و از زنم هم لب میگرفت . من کیرم رو گذاشتم جلوی سوراخ کون فریبا و با یه فشار تمام کیرم رو کردم داخل کونش و تا ته رفت داخل و صدای فریبا هم به ناله تبدیل شدپنج دقیقه تو کونش جلو وعقب کردم و حسابی کیرم پر از ترشحات کون فریبا شده بود و کیرم رو دراوردم یه مقدار روی فریبا خزیدم و پاهام رو گذاشتم دور و بر سر فریبا و روی سین های فرببا بودم و کبرم رو گذاشت توی دهنش و ارروم ارووم جلو عقب کردم تا کیرم رو بخوره اونم حسابی واسم خورد و همممم همم میکرد بعدش من فریبا رو بلند کردم و حالت داک استایل به سمت الناز و سعید کردمش و اول کیرم رو کردم تو کوسش و جلو عقب میکردم .. اون سمت سعید اومد وی تخت دراز کشید و پاهاش رو به سمت زنش باز کرد و الناز پاهاش رو گذاشت دو طرف کمر سعید روی تخت و نشست رو کیر سعید و کیر سعید کامل رفت تو کوس زن من و خودش رو بالا و پایین میکرد و بعد فریبا که سرش درست جلوی کوس الناز بود کیر سعید رو از کوس الناز در اورد و خوب خوردش و به الناز گفت بکن تو کونت . الناز :نه کلفته دردم میاد
فریبا :نترس عزیزم اونقدر ها هم کلفت نیست که اررو م ارووم باز میشه روی شکم سعید دراز بکش یکم واست باز کنم
الناز روی شکم سعید دراز کشید و سعید هم پاهای زن منو از زیر زانوهاش گرفت بالا تا کونش خوب باز بشه بعدش فرببا انگشتاشو کرد تو کون الناز و جلو و عقب میکرد و میخورد کونش رو تا سه تا انگشتش رو کرد داخل و انگشت چهارم رو کرد داخل یه مقدار سخت بود و الناز یه مقدار اهه و ناله کرد و بعدش دیدم که باز شد بعددش کیر سعید رو دوباره خورد و گفت الناز جوون بیا بشین روش ارووم ارووم
الناز هم ارووم ارووم نشست روی کیر سعید و اولش یه مقدار رفت داخل و الناز بلند شد و دوباره نشست و ایندفعه یه مقدار بیشتر رفت داخل و بعد از چند بار بالا و پایین شدن و خیس کردن کیر سعید توسط فریبا بالاخره کیر سعید خوب رفت داخل و الناز کامل نشسته بود روی سعید و لی صدای الناز به فریاد تبدیل شده بود و جیغ میزد
فریبا هم داشت با کوس الناز ور میرفت بعد از پنج دقیقه که سعید تو کون الناز میکرد دیگه کون الناز باز شده بود و اه اههه میکرد و میگفت ارهههه اررههه بکن من هم کیرم رو از تو کون فریبا دراوردم و رفتم سمت الناز و شروع کردم به لب گرفتن ازش و بهش میگفتم عزیزم تا میتونی حال کن . تو اولین و اخرین عشقمی . عاشقتم عزیزم دوست دارم که تو حسابی لذت ببری خیلی دوست دارم و باهاش لب میگرفتم و الناز هم میکفت عاشقتم سامان جوون ..فریبا هم داشت کوس الناز رو میخورد و سعید هم کیرش رو توی کون زن من نگه داشته بود . منم رفتم پشت فریبا دوباره کوسش رو کردم و بعد کردم تو کونش و بعد از چند بار جلو و عقب کردن ابم اومد و تمام ابم رو توی کون فریبا خالی کردم و بی حال افتادم کنار فرببا و داشتم به سعید نگاه میکردم که داشت زن منو میکرد سعید هم بعد از یه دقیقه ابش رو توی کون زن من خالی کرد و اونم همون حالت بی حال اون زیر دراز کشید فریبا هم اومد سمت کون الناز که روی شکم سعید دراز کشیده بود و پاهاش بالا بود و کومش حسابی باز شده بود . کوس و کونش رو حسابی لیس زد و از بس خسته شده بودیم همون حالت کنار هم دراز کشیدیم دیگه مهم نبود که کی کنار کی دراز میکشه الناز کنار سعید بود و فریبا هم کنار من و هر دوتا وسط بودن و همون حالت که زنامون داشتن از هم لب میگرفتن خوابمون برد ......
ادامه دارد...
     
  
مرد

 
سلام خسته نباشی مرسی
     
  
مرد

 
Salam
Nemidonam chera har kasi miad dastan nevisi mikone chan roze aval sorate dastan nevisi khobe ama yeho har hafte yeki 2 safe minivisan
Duste golam age vaght nemikoni pa kolan dastano nanevis
Admina bas residegi konan age gharare tol bekeshe taypekhay ke faliyat nadarano hazf konan axare dastana alan ravande neveshtarishon besiar besiar paeine
Lotfan residegi konin admina sepas
     
  ویرایش شده توسط: deehati   
مرد

 
ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش قسمت بیستم



صبح که بیدار شدم ساعت ۱۰ بود کنارم رو نگاه کردم فریبا و سعید روی تخت نبودن صدای خنده فریبا و سعید از توی حمام میومد حسابی داشتن با هم حال میکردن . الناز زن عزیز و خوشگلم هم کنار من خوابیده بود چقدر امروز الناز رو از روز های قبل ناز تر و خوشگل تر میدیدمش با اون صورت خوشگل و مثل ماهش چقدر ناز خوابیده بود به پشت خوابیده بود ولی صورتش به پهلو به سمت من بود .چقدر احساس میکردم که بیشتر از قبل عاشقش شدم . فک میکنم به خاطر دیشب بود . اونم عاشق منه چون دیشب هر کار از دستش برمیومد انجام داد تا من لذت ببرم واقعا دوستش دارم . همون حالت که دراز کشیده بودم خودم رو رسوندم به صورت نازش و داشتم از فاصله نزدیک به صورتش و چشم ها و لب هاش نگاه میکردم از بوسه با احساس از لب هاش گرفتم و شروع کردم به بوسیدن تمام صورتش که م الناز هم بیدار شد و گفت : عزیزم چکار میکنی
من:عسلم عاشقتم . تو تنها عشق منی تو این دنیا و بعدش دوباره شروع کردم به خوردن لب هاش و اون هم لب های منو میخورد و زبونم رو میکردم تو دهنش و اونم زبونم رو میخورد و بعد من اومدم سمت گردنش و شروع کردم به خوردن تمام گردنش الناز هم میگفت :سامان جوون عشقم تو هم عشق اول و اخر منی . واقعا دوست دارم تو رو باهیچ کس عوض نمیکنم اهههه اهههه . داشت حال میکرد منم داشتم تمام گردن و بعدش سینه هاش رو میکردم تو دهنم و لیسشون میزدم گردنش رو که میخوردم صدای نفس کشیدنش رو که میشنیدم همراه با اهههه و ناله بود حشری تر میشدم . تمام بدنش و حرکات و حتی نفس کشیدنش واسم یه جور دیگه بود و تازگی داشت انگار دفعه اولمه که دارم با زنم حال میکنم . پنج دقیقه هم سینه هاش رو خوردم و رفتم شکمش رو هم میبوسیدم و میرفتم پایین تر به سمت کوسش و به الناز گفتم :عزیزم من هر کاری میکنم تا تو بتونی از زندگی لذت ببری دوست ندارم ناراحتیتو ببینم دوست دارم همیشه شاد باشی و بعدش شروع کردم به خوردن کوسش . چوچولش رو میکردم تو دهنمو حسابی مک میزدم با انگشتم هم میکردم تو کوسش و با سقف کوسش بازی کردم کیرم حسابی راست شده بود روی دوتا زانوم نشستم بین پاهای زنم و پاهای الناز رو یه مقدار دادم بالاتر و یه مقدار کیرم رو با اب دهنم خیس کردمو گذاشتم جلوی سوراخ کوس الناز و با فشار خیلی کم فرستادم داخل کوسش و به اروومی جلو و عقب کردم و صدای اهههههه الناز هم بلند شد . منم همون حالت که تو کوسش میکردم روش دراز کشیدم وصورتمو بردم جلوی صورتش و به صورتش نگاه میکردم که چشماشو بسته بود و داشت اهههههه اهخهخههه میکرد و نفس هاش هم ببند تر شده بود و با هر بار نفس بلند یه آه از ته دل میکشید و نفسش میخورد به صورت من . منم حشری تر شده بودم . بیشتر عاشق الناز شده بوذم و داشتم به اروومی و عاشقانه میکردمش تو همون حالت یه مقدار ازش لب گرفتم و از روش بلند شدم و پاهاش رو که به پهلو باز کرده بودم اوردم بالا و جلوی دهنم گرفتم و همون حالت که توی کوسش تلمب میزدم شروع کردم به خوردن انگشت های پاش من عاشق این پاها بودم به اروومی تمام انگشتاشو میکردم تو دهنم و لیسشون میزدم .اون انگشت های خوشگل و با ناخن های بلوری و سفیدش که گذاشته بود بلند بشه و لاک هم نمیزد چون من اینجوری دوست داشتم اون هم همیشه واسم اینطوری میکرد . کف پاهاشو حسابی لیس زدم و ساق پاهاش رو هم لیس زدم . تو همین حیتون هم به ارووومی تو کوسش تلمب میزدم الناز هم به صورتم نکاه میکرد و میکفت بکن منو عشقم من فقط مال توام عاشقتم منم دوست ندارم ناراحتی تو رو ببینم میخوام همیشه از زندکی لذت ببری جوووون بکن منو اهههههه اهههههه .. من که چون قرص تاخیری رو نخورده بودم خیلی سریع ابم میخواست بیاد که سریع کیرم رو از تو کوسش کشیدم بیرون و ابم رو ریختم روی شکمش و الناز هم یه اهههه بلند کشید و بلند شد نشست و با من لب گرفت بعدش هم با هم بلند شدیم و رفتیم داخل حمام که سعید و فریبا هم داشتن دوش میگرفتن که اونا هم کارشون تموم شد و داشتن میرفتن بیرون که فریبا گفت :خوب حسابی داشتین تنهایی با هم حال میکردین خوش گذشت . الناز :اره عزیزم جات خالییی هههه
بعدش همه خندیدیم و ما هم رفتیم زیر دوش و خودمونو شستیم و رفتیم بیرون دیگه ظهر شده بود تصمیم گرفتیم همگی بریم رستوران نهار بخوریم و از اون طرف هم بریم لب ساحل میخواستیم لباس بپوشیم که الناز همون تاپ دامن همیشگیشو میخپتست بپوشه که بهش گفتم عزیزم اون تاپ دامن جدیده رو بپوش
الناز :اخه این بنداش نازکه و خیل کوتاهه سینه هام میزنه بیرون
من : بپوش حالا ببینم چجوریه
الناز تاپ دامنش رو پوشید البته زیرش شورت و سوتین داشت که دیدم بند های سوتینش از زیر زده بود بیرون که بهش گفتم : بندهای سوتینت ضایعه خود سوتین هم که دیده میشه درش بیار
الناز : اخه خیلی تاپه کوچیکه سینه هام خیلی دیده میشه تو خیابون
من :عیبی نداره بزار دیده بشه اصن دوست دا م همه ببینن سینه های زنمو حسرت بخورن به خاطر این سینه های بزرگ
بعدش الناز هم خندید و سوتین رو در اورد و سین هاش کامل بیرون بود فقط نوک رنگی سینه هاش زیر تاپ دیده نمیشد حسابی سکسی شده بود بعد میخوتست بریم بیرون اتاق که گفتم کجا شورتت رو هم دربیار
الناز : شورت نه دیگه این خیلی کوتاهه کوسم راحت دیده میشه
من :خوب دیده شه عزیزم من اصن دوست دارم همه کوست رو هم ببینن من اصن دوست دارم وقتی همه زنمو لخت میبینن همه حسرت چنین اندامی رو میخورن حسودی میکننن من لذت میبرم
الناز :باشه عزیزم هرچی تو بگی هر جور که تو دوست داری لباس میپوشم
من :جوووون عزیزم من اصن دوست دارم تو لخت لخت تو خیابونا راه بری اصن از این به بعد همین طوری راحت بیا تو خیابون و هر چقدر میتونی راحت باش و راحت لباس بپوش و هر کار دلت میخواد بکن من عاشقتم و دوست دارم حسابی از ازادی لذت ببری
الناز : منم عاشقتم سامان جوون که اینقدر دوست داری من لذت ببرم
باشه هر چی تو بگی
بعدش شورتش رو هم در اورد که اگه سه تا انگشت دامنش کوتاه تر بود کوسش کامل دیده میشد تو همین حالت هم اگه یه ذره خم بشه کوسش و کونش راحت دیده میشد . من که حسابی حال میکردم تو این تریپ سکسی.
خلاصه رفتیم بیرون فریبا هم مثل الناز لباس پوشیده بود و اونم شورت پاش نکرد و با تاپ و دامن دو تیکه و کوتاه اومد بیرون که نافش کامل زده بود بیرون از پاین تاپش .. اونم حسابی سکسی شده بود رفتیم بیرون از سوییت و رفتیم به یکی از رستوران های دیگه نزدیک رستوران موقعی که الناز و فریبا راه میرفتن و چون دامنشون خیلی کوتاه بود حسابی لرزش رون های خوشگلشون خودنمایی میکرد من که حسابی حال میکردم سینه هاشون هم می لرزید چون سوتین نداشتن مخصو صا سینه های زن من که بزرگ تر بود و داخل تاپ کامل زده بود بقرون فقط نوک رنگیشون داخل بود . توی راه مرد های دیگه همش چشمشون به سینه ها و رون های زنامون بودن داهل رستوران که رسیدیم یه سر یه میز نشستیم غذا رو سفارش دادیم و مشغول خوردن بودیم که من چشمم به یه مرده که دو تا میز اونطرف تر و روبروی ما بود افتاد چون زاویه دیدیش روبروی الناز بود و چشم های مرده رو دیدم که داره لای پای زن منو نگاه میکنه به لای پای زنم نگاه کرذم دیدم که اره چون روی صندلی نشسته و یه ذره پاهاش رو از هح باز کرده و مشغول خوردنه و حواسش به لای پاش نیست که شورت پاش نکرده و کوسش کامل داره دیده میشه منم چیزی نگفتم و خوشم اومد که یه غریبه داره کوس زنمو نگاه میکنه . کیر منم همونجا یه تکونی خورد و خلاصه تا موقعی که سر میز بودیم اون مرده یه سره داشت نکاه میکرد و حال میکرد منم چیزی نمیگفتم . غدامون که تموم شد حساب کردیم و رفتیم بیرون از رستوران و رفتیم سمت ساحل . همون ساحل لختی و ازادی که همیشه میرفتیم چون دیر تر رفته بودیم امروز ساحل حسابی شلوغ شده بود و چون ساحل هم فضای بازش که افتاب گیر بود و همه دراز میکشیدن خیلی کم بود همه مجبور میشدن نزدیک هم دراز بکشن من و بچه ها هم رفتیم داخل ساحل و میگشتیم دنبال جا که زیراندازمون رو پهن کنیم خلاصه یه جایی رو پیدا کردیم ولی چون خیلی ساحل شلوغ بود خیلی نزدیک بقیه بودیم زیرانداز رو پهن کردم و همه روش دراز کشیدیم و زنامون هم سریع تاپ و دامنشون رو دراوردن و به پشت دراز کشیدن وقتی دراز کشیدیم خیلی به نفراتی که بالا و پایینمون دراز کشیده بودن خیلی نزدیک بودن دو تا زن بالا سرمون دراز کشیده بودن که وقتی پاهاشون رو کامل دراز میکردن نیم متر با ما فاصله داشت و وقتی ما هم پاهامون رو دراز میکردیم با نفرات پایین که یه زن و شوهر دیگه بودن کمتر از نیم متر فاصله بود من که واسم مهم نبود فقط داشتم از نزدیکی به زن های دیگه که همشون لخت لخت بودن لذت میبردم بالاسرمون دو تا زن بودن که کنار هم به پشت دراز کشیده بودن و پاهاشون رو از هم باز کرده بودن و زانوهاشون اومده بود بالا ولی کف پاشون روی زمین بود و حسابی کوسشون رو داشتن به بقیه نشون میدادن حسابی پاهاشون رو باز کرده بودن و دستشون رو یه سره میکشیدن روی کوس همدیگه و بعضی موقع ها سرشون رو میاوردن بالا و پایین پاشون رو نگاه میکردن و وقتی میدیدن که من به شکم دراز کشیدم و یه سره دارم کوسشون رو نگاه میکنم اونا هم بیشتر حال میکردن و بیشتر کوسشون رو میمالوندن . الناز و فریبا هم به پشت دراز کشیده بودن و پاهاشون رو باز کرده بودن و کف پاشون روی زمین و زانو هاشون بالا و حسابی کوسشون مشخص بود منم که مشغول نگاه کردن کوس زن های بالا سرمون بودم و چون خیلی شهوتی شده بودم همون حالت که به شکم دراز کشیده بودم دستم رو رسوندم به کوس الناز زنم و با انگشتم با کوسش بازی میکردم که الناز سرش و برد بالا و پایین پاشو نگاه کرد و به من کفت سامان نکن زشته این مرده پایین پامون دراز کشیده خیلی نزدیکه به ما و داره لای پامو نکاه میکنه
من :خوب نگاه کنه چه اشکالی داره اینجا همه مال همدیگه رو نگاه میکنن ولی کسی به کسی کار نداره همه دارن حال میکنن تو هم حال کن عزیزم از این ازادی لذت ببر
الناز هم برگشت صورت منو یه بوس کرد و گفت عاشقتم سامان جوون
و دوباره همینطوری کوس زنم رو جلوی دید اون مرده میمالوندم و انگشتم رو میکردم داخلش الناز که خسته شده بود به شکم دراز کشید و پاهاش رو باز کرد و کف پاهاش رو داد بالا و باهاشون بازی میکرد و چشمش به زن های بالا سرمون افتاد که داشتن کوس همدیگه رو میمالوندن و گفتش ووووی اینا رو نکاه فریبا چقدر راحتن
فریبا هم مثل الناز برگشت و به شکم دراز کشید و اونا رو دید . الناز گفت سامان جون یکم کوس منم بمال واسم منم سریع بلند شدم و نشستم کنار الناز و روغن رو برداشتم و ریختم روی پشت و کون الناز و شروع کردم به مالیدنش و دستم رو رسوندم به لای پاش و پاهاش رو خوب باز کردم و کوس و سوراخ کونش رو حسابی مالیدم و انگشتم رو میکردم داخل کوسش و اون مرده پایین پامون هم فقط داشت نگاه میکرد و با کوس زنش بازی میکرد
خلاصه داشتم حال میکرذم تو این وضعیت بعد ده دقیقه فریبا به الناز گفت بیا بریم تو اب سوختم حسابی . دوتاشون پاشدن و رفتن تو اب سعید هم مثل اینکه نهار سنگین خورده بود و خوابش برده بود . من هم دوباره به شکم دراز کشیدم و مشغول دید زدن اون زنا شدم .یه زیر انداز دیگه هم کنارمون البته یه مقدار یالاتر از ما بود و سمت من بود که دیدم یه زنه اومد روش دراز کشید و وقتی به پشت دراز کشید و پاهاش رو از هم باز کرد کف پاهاش درست جلوی دید من بود و وقتی پاهاش رو باز کرد پای چپش کامل اومد جلوی صورت من و حدود بیست سانت با سر من فاصله داشت منم که عاشق پا بودم توجهم جلب پاهای اون شد . پاهاش خوشگل و انگشتای زیبایی داشت ناخن هاشو هم لاک نزده بود ولی ناخن هاش زیاد بلند نبود من که حسابی حشری شده بودم حدود پتج دقیقه فقط داشتم پاهای اونو نکاه میکرد و دور و برمون رو نکاه کردم دیدم که زنامون دارن تو اب بازی میکنن . منم مطمین شده بودم که این زنه تنهاست چون هم زیراندازش کوچک بود و هم کسی دیگه نیومد کنارش منم جسارت کردم و دست رو رسوندم به پای زنه و شرپع کردم به مالش پا و انگشتاش زنه هم سرش رو بلند کرد و پایین رو نکاه و دید که من دارم با پاش بازی میکنم اونم مثل اینکه خوشش اومده بود و پاش رو اورد نزدیک تر به صورتم و درست جلوی دهنم بود و من هم انگشت های پاشو کردم تو دهنمو همون حالت که دراز کشیده بودم داشتم انگشتاشو میخوردم و لیس میزدم و دستم رو هم میکشیدم روی ساق پاهاش و حواسم هم به زنامون بود که یه وقت نیان این سمت ده دقیقه مشغول بودم که دیدم زنامون دارن نزدیک میشن و میخندن که منم سریع دست کشیدم و برگشتم و به سمت سعید خوابیدم و زنامون هم اومدن و نشستن سر جاشون و دراز کشیدن به پشت و دوباره افتاب گرفتن که منم ببند شدم برم داخل اب و سعید هم که بیدار شده بود گفتم بیا بریم تو اب که سوختم
سعید هم بلند شد و رفتیم داخل اب یه مقدار دور که شدیم به سعید گفتم بیا بریم از اون سمت ببینیم زنامون چکار میکنن . سعید هم خندید و گفت بریم
رفتیم اونطرف تر و ازجلو دید زنامون دور شدیم ولی باز هم راحت میتونستیم ببینمشون . دیدم که الناز پاهاش رو باز کرد بود و فریبا هم که به پشت دراز کشیده بود داشت کوس الناز رو میمالوند و الناز هم کوس فریبا رو . و سرشون رو میاوردن بالا و پایین رو نکاه میکردن و وقتی میدین که دو تا مرد دیگه که پایین پاشون هستن به همراه زناشون دارن نکاه میکنن کوس این دوتا رو بیشتر کارشون رو ادامه میدادن و حسابی داشتن کوس همدیگه رو جلوی اونا میمالوندن که من به سعید کفتم الناز و فرببا حسابی دارن از این ازادی لذت میبرن و حال میکنن میبینیشون ؟
سعید :اره بزار راحت باشن بزار لذت ببرن نهایت استفاده رو از ازادی بکنن که دیگه تو کشور خودمون از این خبرا نیست
من :اره من مه مشکلی ندارم . اتفاقا بیشتر خوشم میاد وقتی کسی داره زن منو میبینه
سعید :ههه اره منم همچین حسی دارم جووون عجب گوشت هایی نصیب ما شدن
من:ههههه اره گوشت تو که چرب تر از گوشت منه
سعید :نکو سامان جووون گوشت شما یه چیز دیگست
من :بله شما هم که حسابی دیشب مزه کردی گوشت ما رو خوشمزه بوده حتما
سعید :عالی بود شما هم مزده کردی چطور بود
من :عالی عالی خوشمزه خوشمزه
سعید :من که حسابی دیشب حال کردم تا حالا اینقد حال نکرده بودم دوست دارم همیشه همینطوری باشیم باهم خیلی حال میده . نظر تو چیه
من:منم خوشم میاد منم دوست دارم این وضعیت رو همینطوری ادامه بدیم و با همدیگه حال کنیم ولی باید حواسمون باشه که یه وقت سوتی ندیم و اشتباهی زنای همو بچه دار نکنیم هههه
سعید :ههههه اره بابا من که حواسم جمعه جمعه خیالت راحت
من :خوبه بیا بریم پیش زنامون بریم هتل و با هم حال کنیم که حسابی حشرم زده بالا
سعید :بریم زود بریم
رفتیم سمت زنامون و بهشون گفتیم که بریم هتل دیگه خسته شدیم
زنامون هم بلند شدن و لباسشون رو پوشیدن و رفتیم سمت هتل و وارد اتاقمون شدیم و.....
     
  
زن

 
وااااای مرسی ... عالی بود ... لذت بردم از خواندنش
دین افساری است که به گردنتان میاندازند تا خوب سواری دهید و هرگز پیاده نمیشوند, باشد که رستگار شوید
     
  
صفحه  صفحه 7 از 27:  « پیشین  1  ...  6  7  8  ...  26  27  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA