انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 8 از 27:  « پیشین  1  ...  7  8  9  ...  26  27  پسین »

ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش


مرد

 
سلام ممنون ازداستان زیبایت توبیست قسمت نصفش تکراری توساحل یکنواخت نوشتی توایران خودمون موقعه خرید-تفریح کلا میتونی خیلی خوبتربنویسی یایک تیکه بادوست درموارد خانمها لاس زدین عالی بود
     
  
مرد

 
سلام عالیه ادامه بدید
بـرخـیـز و مـخـور غـم جـهـان گــــذرا...
خــوش بـاش و بــه شـادمـانـی گـــــذرا...
     
  
مرد

 
سلام
خسته نباشید. خیلی خوب ادامه دادی
     
  
↓ Advertisement ↓
مرد

 
سلام مرسی از ادامه داستانت فقط اگه میشد برای انتشار قسمت های بعدی یه فاصله زمانی مرتب میزاشتی خوب میشد البته اگه امکان داره
     
  
مرد

 
ای بابا ادامه اشو بزار دیگه خیلی فاصله میندازی بینش
بـرخـیـز و مـخـور غـم جـهـان گــــذرا...
خــوش بـاش و بــه شـادمـانـی گـــــذرا...
     
  
مرد

 
ادامشو بزار منتظریم خیلی فاصله ننداز
     
  

 
masoodjoon
masoodjoon
     
  
مرد

 
داستان به این خوبی ادامه نداره؟ منتظریم ادامشو بزاری.
     
  
مرد

 
نویسنده مسعود
اول شخص داستان سامان
ایا تخیلیه داستان
زندگی زیباست
مثه لبخند تو ...
     
  ویرایش شده توسط: behtarinamha   
مرد

 
ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش قسمت بیست و یکم


وارد سوییت که شدیم من که دیگه حسابی حشرم زده بود بالا سریع الناز جووونم رو از پشت بغل کردم و از گردنش شروع کردم به بوسیدنش و دیوانه وار داشتم میمالوندمش و میبوسیدمش و بردمش سمت مبل ها و روی کاناپه درازش کردم و شروع کردم به لب گرفتن ازش و الناز هم میگفت عزیزم چرا اینقدر داغی چی شده
من:امروز حشرم حسابی زده بالا نمیتونم تحمل کنم
الناز:باشه عزیزم صب کن یه دوش بگیرم
من:نه همینطوری خوبه
الناز: میخوام خوب خودمو بشورم فریبا هم خوب خودشو بشوره داخل کونامون رو هم تمیز کنیم بعد یه حال اساسی بکنیم همه با هم
من هم که داشتم دیوونه میشدم خلاف میلم قبول کردم
فریبا هم از اون طرف گفت یه ربع دیگه بیاین تو حمام ما هم خوب خودمونو بشوریم
من و سعید هم قبول کردیم و زنامون همونجا جلوی ما لخت شدن الناز که لخت شد سینه های گنده و خوش فرمش که اومد بیرون سعید دستش رو رسوند به سینه هاش و گفت جوووون عجب سینه هایی داری و شروع کرد به مالیدن منم که دیدم فریبا دامنش رو دراورد و کون بزرگش افتاد بیرون و داشت میلرزید منم دستم رو زدم روی باسن فریبا و گفتم جوووون عجب کون خوشگلی ابم اومد جووون فریبا و الناز هم میخندیدن و میگفتن عاشقتونیم صب کنین تمیز کنیم خودمونو بهتون حال اساسی میدیم بعدش هم رفتن داخل حمام و بعد از یه ربع الناز اومد دم در حمام و گفت که ما هم بیایم داخل و من و سعید هم لخت شدیم و رفتیم داخل که الناز و فریبا زیر دوش بودن و من و سعید هم رفتیم بغلشون کردیم و چهار نفری زیر دوش بودیم من و سعید خودمونو یه اب زدیم و سریع رفتیم سراغ زنامون قرص هارو هم که قبل از حمام خورده بودیم و حسابی کیرمون بلند شده بود من الناز رو بغل کردم و ازش لب می گرفتم و بعدش روی زمین درازش کردم و شروع کردم به خوردن کوسش
سعید هم کنارمون دراز کشیده بود و فرببا روی سعید برعکس دراز کشیده بود و به حالت ۶۹ داشتن کوس و کیر هم رو میخوردن و من دوباره چشمم به کوس فریبا افتاد و وحشیانه کوس الناز رو میخوردم که الناز صداش به فریاد تبدیل شده بود بعدش کیرم رو با دستم گذاشتم روی کوس الناز و به اروومی کردم داخل کوس الناز که یهویی دیدم فریبا که روی سعید بود و سرش سمت کوس الناز بود و کنار همدیگه بودیم دستش رو اورد روی کوس الناز و شروع کرد به مالیدن بالای کوس الناز و بعدش کیر من رو گرفت و اورد بیرون و شروع کرد به خوردن کیر من . من داشتم دیوونه میشدم کیرم رو خوب لیس میزد و میکرد داخل کوس الناز بعدش خودش از روی سعید بلند شد و اومد روی الناز برعکس دراز کشید و به سعید گفت:سعید جون منم بکن که دارم میمیرم سعید هم رفت بالای سر زن من و کیرش رو گذاشت داخل کوس زنش . منم از اینطرف کیرم رو میکردم داخل کوس زنم و فریبا هم همش کیر منو میخورد و دوباره میزاشت داخل کوس الناز ده دقیقه به همین حالت مشغول بودیم فریبا انگشتش رو میکرد داخل کون زن من و حسابی کونش رو باز کرده بود و کیر منو لیس زد حسابی و کرد داخل کون الناز و منم شروع کردم به جلو و عقب کردن سعید هم از اون سمت کیرش همش تو دهن زن من بود میکرد داخل کوس و کون زنش بعد از ده دقیقه کردن کون زنامون خسته شده بودیم که فربیا از روی الناز بلند شد و اومد سمت صورت من و شروع کرد به لب گرفتن از من و منم حسابی لب ها و صورتش رو میخوردم فریبا من رو روی زمین دراز کرد و خودش روی من دراز کشید و لب گرفتیم بعدش بلند شد و نشست روی دهن من و کوس و کونش رو گذاشت روی دهن من و میگفت بخورش برام سامان جوون منم دیوانه وار داشتم اون زیر براش لیس میزدم و میخوردم کوس و کونش رو که حسابی اب انداخته بود و خیس خیس بود و ترشحات کوس و کو نش داشت سرازیر میشد مشغول بودم که دیدم الناز از اون پایین کیر منو کرده تو دهنش و سعید هم از پشت داره کوس و کون زن منو میکنه و صدای ناله های الناز هم بلند شده بود من کمرم روی زمین خشک حمام درد کرد و به بچه ها گفتم که بریم بیرون اینجا کمرمون روی زمین درد میکنه و همه قبول کردیم و سریع خودمونو رسوندیم روی کاناپه من روی کاناپه نشستم و فریبا هم اومد روی کیر من نشست پشتش به من بود و دوتا پاهاش رو گذاشت اطراف من روی کاناپه و کوسش رو گذاشت روی کیر من و شروع کرد به بالا و پایین کردن الناز هم همون حالت داگ استایل اومد لای پاهای من و صورتش جلوی کیر من و کوس فریبا بود و سعید هم از پشت داشت زن من رو میکرد و حسابی تو این پوزیشن داشتین حال میکردیم الناز کیر منو در میاورد و میخورد و دوباره میکرد تو کوس و کون فریبا . فریبا برتی بار دوم بود که داشت ارضا میشد و اب از کوسش با فشار ریخت بیرون که الناز دهنش رو گذاشته بود روی کوس فریبا و اب کوسش رو همش رو توی دهنش جمع کرد و اورد سمت دهن فریبا و ریخت توی دهن اون و اونم همش رو خورد و دوباره تمام کوس فریبا رو لیس زد منم داشتم کون فریبا رو میکردم که الناز به فریبا گفت فریبا جوون دوست داری سعید هم از کوست بکنه تو رو دو تا کیر داشتع باشی
فریبا :اهههه اهههه اره خیلی دلم میخواد همیشه میخواستم بدونم چجوریه دو تا کیر بره داخل کوس و کونت
بعدش الناز سعید رو بلند کرد و کیرش رو واسش خیس خیس کرد و سعید هم اومد لای پای من قرار گرفت و کیرش رو گذاشت توی کوس فریبا . اولش فریبا یه فریاد بلند کشید و حسابی داشت جر میخورد ومن و سعید یه ریتم پیدا کرده بودیم که یکی در میون میکردیم داخل وقتی سعید میکرد داخل کیرشو من حرکت کیرش رو با کیرم که داخل کون زنش بود احساس میکردم و حسابی داشتم حال میکردم الناز هم لای پای ما بود و داشت کیر من و سعید رو خیس میکرد و میزاشت داخل کوس و کون فریبا بعد از ده دقیقه که حسابی فریبا رو کردیم و حال اومده بود نوبت الناز بود و الناز هم اومد روی من نشست و رو به من و من کردم داخل کوسش و سعید هم از پشت گذاشت توی کون زن من و شروع کردیم به کردنش حسابی داشتیم حال میکردیم حتی بیشتر از قبل دو بار دیگه زن هتمون رو دو نفره گاییدیم و بعدش من فریبا و بغل کردم و این سمت کاناپه درازش کردم و شروع کردم به خوردن کوس و کونش . سعید هم زن من رو داشت میکرد. همه حسابی عرق کرده بودیم فریبا و الناز که هر وقت به بدن همدیگه میرسیدن همدیگه رو لیس میزدن . منم شروع کردم به خوردن بدن خیس فریبا و تمام پاها و شکم و سینه ها و لای پاش خیس عرق شده بود منم با لذت تمام بدنش رو لیس میزدم از نوک انگشت های پاش شروع کردم به لیسیدن و تمام شکم و سینهاش و اون گردن خوشگل و داغش رو داشتم لیس میزدم کیرم رو کردم داخل کوسش و میکردم و همزمان داشتم گردنض رو که خیس عرق شده بود میخوردم و لیس میزدم دور تا دور گردنش رو میخوردم و و ازش لب میگرفتم بعد از ۴۵ دقیقه سکس هات و خسته کننده حسابی خسته شده بودیم . فریبا توی صورتم نفس نفس میزد و حرارت داخل بدنش رو از توی دهنش میداد روی صورتم و منم حسابی داغ داغ شده بودم و کیرم و مردم داخل کونش و بعد از چند بار جلو و عقب کردن تمام ابم رو ریختم توی کون فریبا سعید هم بعد از من ابش رو ریخت توی کون زن من و همگی با این که خسته بودیم رفتیم داخل حمام و رفتیم زیر دوش که خودمونو بشوریم داهل حمام با هم صحبت میکردیم
فریبا:خیلی حال داد ایندفعه خیلی دوست دارم همیشه همینطوری با هم حال کنیم
الناز :اره منم حسابی حال کردم عاشقتم سامان جوون بعدش منو بوسید و منم بهش گفتم :منم عاشقتم هر جور تو دوست داری همون کار رو میکنیم منم حسابی حال کردم و دوست دارم همینطوری ادامه بدیم ولی باید قول بدیم که این رابطه ها روی روابط زن و شوهریمون اثری نزاره
الناز:نه عزیزم تو تنها عشق منی . سعید جوون هم حسابی به ادم حال میده و کیرش خیلی بلنده ولی تو تنها شوهر منی
فریبا:اره درسته ما همه همدیگه رو خیلی دوست داریم و عاشق همدیگه هستیم و با هم راختیم ولی باز هم رابطه زن و شوهری بینمون میمونه منم عاشق سعیدم هستم و سعید رو بغل کرد و بوسید
بعدش همگی خودمونو شستیم و رفتیم بیرون . تو این یه هفته ای که تا اخر سفرمون بود هر روز با همدیگه سکس میکردیم و زنای همدیگه رو میکردیم و زنامون هم حسابی بهمون حال میدادن و نهایت استفاده رو از ازادی میبردن و حسابی کوس و کونشون رو تو ساحل و خیابون به بقیه نمایش میدادن و من و سعید هم حسابی حال میکردیم . بعدش هم که به ایران برگشتیم هر شب تو خونه همدیگه با همدیگه سکس میکردیم و زنامون هم توی لباس پوشیدن و گشت و گذار توی شهر و بیرون شهر ازاد گذاشته بودیم و حسابی کوس و کونشون رو از توی ساپورت های تنگشون و زیر دامن و مانتوشون نمایش میدادن

چندتا ماجرا هم داخل ایران داشتیم که اگه وقت کنم واستون مینویسم ....
با تشکر
پایان
     
  
صفحه  صفحه 8 از 27:  « پیشین  1  ...  7  8  9  ...  26  27  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

ماجرای زندگی من و زنم الناز و سعید و زنش


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA