نمیدونم بهرام شاهد لز این دو نفر سحر نازنین میشه یا سه نفر سحر نازنین فروزان اگه بشه چه شلم شوربایی بشه شهره خانم عالی میشه تشکر
نویسنده داستان در این قسمت دیدار هوشمندانه شهریار و سحر رو در تهران برای نشان دادن نقاشی هاش مطرح کرد در مرخصی بعدی سحر شهره خانم سحر رو به سفر تهران برای دیدار شهریار ببر تا اتفاقات جالب با شهریار آشنایی با خانواده شهریار برای سحر ماجراجویی جالب و داستان‌های زیباتری بنویسید
تو این قسمت جدید احتمالاباز کردن سوراخ کون سحر توسطنازنین با خیار بادمجون و کدو توسط نازنین که تو قسمت‌های قبلی سحر گفته بود کسی که اپنش رو باز میکنه اولین نفر تو باشی
اون قسمت رقص و دستمال‌های بهرام مالیدن پستون و کونشونو واقعا گیج و گنگ کننده بود باید با توضیح و ظرافتی بیشتری نوشته می‌شد هر چند این تیکه کوچیک این قسمت گنگ بود ولی باید انصاف داشت کل این قسمت رو به خاطر یه ضعف کوچیک نادیده گرفت
این قسمتو خوندم که مقدمه ای برای یه قسمت داغ داغ جدید تبریک میگم تو این قسمت نازنین با خیار کدو بادمجون توسط سحر کوسش گاییده بشه و کونش برای اولین بار توسط سحر باز بشه اینا پیشنهاده و سحر هم برای کونش توسط خیار بدست نازنین قفل کونش باز بشه گاییده بشه و نازنین قبلش خیار یا بادمجون و کدو یکی از اینا رو بزاره لاپای سحر و به شکل لاپایی تلمبه بزنه نویسنده قولی که سحر به بهرام داده و زیرش زده رو قبل رفتن به روستا برای در امان بودن نازنین از دست بهرام ادا کنه
باسلامممم خدمت عزیزان وسروران وخواننده های گلم ...واقعا من نمی دونم احساسات خودمو درمورد استقبال وکامنت ها ونقطه نظرات زیبا وشیک شماهابه چه شکل وجملات نوشتاری بیان کنم فقط بدونین واقعا منو شرمنده کردین واز تک تکتون تشکر وقدردانی می کنم ..مرسی.... وپیشنهادهای شماها روخوب ومشکافانه خوندم وباتوجه به مسیر رمان مد نظر قرار خواهم داد هدف من درنهایت جلب هرچه بیشتر رضایت شماها عزیزان هست وخشنودی وکسب لبخند رضایت مند خوانندگانم بهترین پاداش ودستمزد برای من خواهد بود Saharloveمرسی خواهر ونویسنده خوب وعزیزم .درموردپیشنهادت موافقم وباهاتون باافتخار همکاری خواهم کرد فقط منوط به بعدازماه مه ۲۰۲۰ Papayogaپیشنهاد های شما جالب وقابل تامل وخصوصادرمورد پرداختن به شخصیت های اصلی داستان درماه ودرتایم های هرده روز انشالله اعمال خواهم کرد.واطاعت امر.....tiazerارزو میکنم به اندازه کافی وقت داشته باشی ودرکنار سلامتی کامل ازداستانم لذت زیادی ببرین مرسیmarchobeممنون ومرسی ارحمایت وکامنت های همیشگیتونWondermanظاهرا من وشما دریک وجه باهم مشترکیم واونم موضوع سحر خانمه که اینجانب هم درتاپ های سحر براستی ازنوشتنم لذت میبرم چون ازشخصیتشون خوشم میاد امید وارم که شما ازکل داستانم وسایر شخصیت هاش استقبال بکنی چون نقش افرینی دختری مثل سحر بابودن ودرکنار سایر شخصیت ها جلوه گر خواهد بودarshiasi6969وسلام درود برشما خواننده ای که ازاستارت وشروع این داستان وتا کنون بوده وهمراه وحمایتم کردی ..مرسی
وادامه اسامی عزیزان که ضروریه تک تک ازشون اسم ببرمArtmesiran مرسی وممنون ازشما...... ارزو می کنم بهتربن لحظاتو با داستانم سپری کنیAzadealirzaوسپاس فراوان هم ازشما ....مرسیBamandekوهمچنین شما وسپاس وتشکر ازشما....شهریار واقعا هنرمند بوده که سحر خانمو تصاحب کرده تاببینیم عاقبتشون چه خواهد شدMiladmahryجمله زیبا وقابل تاملیو فرمودین واقعا میشه سال ها باادتمه این داستان حرکت وزندگی کردوباشما موافقم..مرسی وتشکر فراوان از شماLotfeahmadوسلام درود فراوان وتشکر ازشما بابت کامنت خوبتون موفق باشیMiladmahryوهمچنین تشکر واحترام وسپاس ازشما درپناه الله باشی
ودرنهایت هم ازKohkanFarhadوNanamagikcتشکر وسپاس گزاری می کنم که باکامنت های خوبتون منو بیشتر وبهتر دلگرم وتشویق کردین برای همه تون بهترین لحظات توام باسلامتی وبهروزی وشادکامی ازالله متعال ارزو مندم ..
صفحه 61 از 107
