قلمت عالی و زیبا و شگفت انگیزهقبول درخواست خوانندگان رو هر کسی قبوا نمیکنه شما قبول میکنی چون قلبت پاکه و هدفت رضایت مخاطبهباید بگم مهران لعنت به تو خر مگس معرکه تو کف سحر بمونی لعنتی بی موقع اومدی مهران خانم بانو مهران
مجذوب داستانت میشم بیشتر و بیشتر چند بار هرقسمتو میخونم لذت میبرم پنجه طلا با این عیدی دادنتبازم این سحر فرفره قصر در رفتقسمت بعد ای کاش شاهین انتقام بهرامو بگیره و سحر نتونه از دستش دربره کارشو بسازه چنان بکنتش روح بهرام آروم بگیره
قسمت جدید هم عالی به عنوان طرفدار پر و پا قرصتون ایول داری زودتر گزاشتیبهرام جون موقع حال دادن سحر قبل رفتن به روستا شانس بیاری سحر به ات ضد حال نزه حال نده خرشانسه و چیز زن به بهرام این سحر من که چشمم آب نمیخوره سحر حال بده به بهرام
مرسی مرسی شهره جونیا ابر فرض شاهین اومد شاهین جرش بده این سحر رو مهره مار داره دهن سرویس کاش گیر شاه دخت بیفتی توسط چند تا کیر کلفت گاییده بشی
نویسنده عزیز دردو بلات بخوره تو سر بعضی نویسنده که داستانو تو سایت نصفه کاره ول میکنن فعلا یکه تازی بتازوننازنین هم ضد حال زن شده نمیزاره حالشو بکنه مهران ولی مهران این سحر که گفت حاملش کنم میکنم نازنین هم بدش نمیاد مثل اینکه اگه بتونه با ردارش کنه پارش میکنه سحر بدبخت سحر چقدر پاره کن منتظرش هستن پارش کنن
ارزشش رو داره شاهین قید ازدواج با اکرم رو بزنه و تو خونه خالی با سحر کونش بزاره ولی تقدیر اینه که سحر پلمپ کس و کونش بدست شهریار باز بشه خیالتون راحت که سحر فقط به دست شهریار دو تا سوراخش باز میشه چقدر منتظر اون روز باشیم اصلا میاد اون روز
حدس من اینه که به احتمال زیاد شاه دخت برا سحر نقشه کشیده تا با کلک سحر رو بکشه عکاسخونه تا ازش عکسی زورکی بگیره و احتمالا هم به فاک بره توسط شاهین
azadmaneshianسلام و درود بر شهره خانم عزیزراستش این روایتگری جذابتون رو خیلی دوست دارم (چون به گفته خودتون این حکایت قبلا اتفاق افتاده و مثل یک داستان که توسط نویسنده اون نتیجه تراوشات فکریش باشه نیست و فقط نقل قول شده ) و در اون قسمتهایی که راوی داستان با مخاطب بصورت تذکر و سوال ارتباط برقرار میکنه رو هم دوست دارم چون به جا و خوب استفاده شده که این هنر نویسنده محترمه ! خیلی خوبه !!! ممنون بابت قبول زحمت روایتگری این داستان زیبا !! ارادتمندشما - کیانمهر.
صفحه 65 از 107
