ببخشید ولی دیگه شورش دراومده . فقط برای جق زدن خوبه . همه دارند همو میکنن. همه حشری و خائن و جنده . اونم تو یه شهرستان کوچک قبل از انقلاب . من که دیگه قطع کردم خوندنش رو .
ممنون از گزاشتن قسمت جدید خسته نباشی شهره جونباید بگم همونطوری که خود سحر گفت قفل کون بدست شهریار یا بهرام منم موافقم قفل کون سحر باید بدست خودی و بهرام باز بشه چراغی که به منزل رواست به مسجد حرامه چرا باید غریبه ها این کا رو بکنند چرا بهرام نکنه اول بار قفل کونش باز چه کسی بهتر و ماهرتر از بهرام چرا غریبه ها وقتی کردنش نشونش بدن و انگشت نما بشه که ما کردیم میدونیم به هر کسی تو خیابون نمیده ولی اونهایی کهمطمعنه بعدها براش درسر ساز میشن و متلک زن میشن به اش پس حیفه اولین نفر بهرام باشه بهتره تا شهریار حتی تا مهران شاهرخ و دیگران هم بهرام اولین نفر میشه وهم ازاینکه دومین نفر میبینه قبلا قفلش باز شده حالش گرفته میشه بهرام بهترین گزینه باتجربه ترین گزینه برا اولین بار سکس اناله سحره هم لذتشو میشه رمانتیک گونه میشه نه مثل دیگران که دستشون به اش برسه به سحر با خشونت باهاش آنال سکس میکنن سحر لیاقت یه سکس آنال رمانتیک درست بدون وحشی گری رو داره تا تجربه و خاطره خوشی داشته باشه
مرسی شهره جون از آپ جدیدتاما درمورد timour ببینید چی کامنت گزاشتهبخونید بخش از کامنتشهعشقبازی هستن اونهم از نوع خیلی جلف و پیش و پا افتاده؟!!!!خخخطرف یه جوری میگه جلف انگار پدر علمه سکسه خدای پورنه از این ناراحته که چرا اون طوری که اون دوست داره نویسنده عشق بازی سکس رو ننوشته مثل بقیه داستانهای سکس که یکسره در حال بکن بکن هستن فقط هجویات هستن داستان شهره جون یکه همش بکن بکنه بمال بمال نیست شیطونی بهتر از سکسه یارو خودش تو کفه حرف مفت میزنه
خیلی جذاب و هیجانی شد این قسمت عالی عالی مثل همیشهسحر کلاه سرش رفت معلومه قشنگ شاه دخت برا لز بازی با سحر نقشه های زیادی داره براش مثل شاهرخ واویلا شیرین نجات دهنده اش خواهد بود به خاطر عکسها امیدوارم
نازنین که برگشت خونه و سحر هم از اون طرف در راه برگشت خونه هستش پس سحر چجوری میخاد با وجود مزاحمی به نام نازنین به بهرام حال بده خراب شد کار که بهرام بازم تو کف میمونه
عالیه بی صبرانه مشتاق ادامه داستانم واقعا لذت میبرم از این نبوغ نویسندهبا عکسهایی که شاه دخت گرفت از سحر شاهرخ هم اصلا اصلا عکسهای سحر رو نگاه نمیکنه نگا میکنه خوب هم نگا میکنه واز این عکسها به جهت نقشه هاش در اینده برای سحر استفاده میکنه تا با سحر حال حسابی بکنه
تشکر قدر دانی میکنم از پارت جدید با تمام وجود از جنابعالی راضی هستتمدر داستان سحر گفت پلمپ کوسش فقط بدست شهریار باز بشه به شدت موافقم و اینکه سحر گفت به بهرام در حد ماچو و بوسه باشه ظلمه خداییو باید کونش بدست بهرام باز بشه همونطوری که فروزان رو برا بار اول قشنک از کون کرد بلد بود سحر هم باید با بهرام داشته باشه بهتره تا وحشیهایی که منتظر سکس خشن با سحر هستن مثل همونهایی که گفت
یعنی قراره سحر بازم ضد حال بزنه به بهرام ماچ بوسه فایده نداره که بیچاره بهرام به باد رفت نقشه اش و حال کردنش با سحرنازنین هم خونه هست سحر هم خونه بهرام هم اینجا که با خرمگسی به نام نازنین بازم بهرام تو کف میمونه چون با بودن نازنین نمیشه بازم کیر بدست موند بهرامسپاس از زحمات نویسنده بزرگوار که لطف در حق ما خواننده میکنه
دهنت سرویش شاه دخت چقدر اطلاعات گرفت از سحر و خامش کرد سحر تا میشد ازش اطلاعات گرفت و سحر هم زرتی گفت همه رو فکر کنم داستانهای شاه دخت و سحر هم هز اون داستانهای ناب و درجه یکی میشه که شدیدا جذاب خواهد بود شاه دخت مثلا با اسباب بازیهای جنسی با سحر از کنه دخترش هم باشه و خلاصه دنیای بودن سحر با شاه دخت بسیار شیرینه مثل اینکهو سرت سلامت شهره خانم
timourداداش اشتب میزنی داستان رمانتیک وادبی و احساسی نیست اینجا حالت خوبه درست اومدی کجا بودی تا حالا حتما داشتی دعا میکردیداستان نویس گرامی بزرگ و عزیز لنگه نداریاون قسمتی که مهران گفت اگه آرایش کنی شبیه جندها میشی داره زمینه رو برای سو استفاده ازش میکنه تا بتونه همراه کنه با حشری بازیهاش فرانک هم زمینه سکس با غریبه ها رو داره که از ترس هوشنگ نتونسته وگرنه بد جوری میخاره بیچاره هوشنگ باید تلافی رو دربیاره با زمینه سازی سکس با نازنیندر مورد سحر درست خوندم قراره سکس از پشت با بهرام نداشته باشه که بهرام آروم نمیشه کی بهتر ازبهرام تا مزه سکس از پشت رو به سحر بده خونه هم همه هستن من گفتم شب رو میمونن مهران نازنین اونجا و بهرام سحر کارشونو میکنن ولی دوست دارم حال دادن سحر به بهرام تک قسمتی نباشه پلیزززدوست دارم شهره جون