Kambizخانیعنی چی همه حشری جنده اونم قبل از انقلاب این حرفبوی بازیهای سیاسی میده یهنی چی میخای بگی نویسنده یه انقلابی و طرفدار جمهوری اسلامیه چرا زمان شاه رو بد نشون میده تو زمان شاه بوده همه میدونن بعد انقلاب هم بدتر بوده وهستدست از انگ زدنهای سیاسی برداریدتازهکی تو این داستان چپ و راست دارن همو میکنن چرا دروغ میگس پس معلومه داستانو نخوندی همون بهتر که ادامش نمیدی چون نظرت مغرضانه هستوبرای ناامید کردن عمدی نویسنده هست تا داستان رو ادامهنده حمله همزمان دو نفر به این داستان مشکوکه و احتمالاتو سایت کسایی که داستان مینويسن حسادت میکنن به این داستان که طرفدارش زیاده با برنامه ریزی عمدی میخوان نویسنده رو نا امید کنن تا دیگه ننویسه ولی کور خوندید ما تمام قد پشت شهره جون عزیز هستیموازش میخواییم با قدرت ادامه بده و مغلوب خواست حسودان بدزات نشه میخوان خودشون داستان هاشون بالاتر از بقیه باشه بیوجودهااستاد شهره با قدرت ادامه بده نکنه پشیمون کنن دوستدار تو هستیم شهره جون
کجا داستان شلوغ پلوغههنر نویسنده هست که شخصیتهای جدید وارد داستان کرده شخصیتهای مثل شاه دخت دخترش شیرین داستانهای اینهابا سحر داستان شاهرخ و سحر و صحراو نوشین و داستانهای جدید اینها مهران و فرانک هوشنگ و نازنین و فرهاد و نازنین داستانهای این شخصیتها و روایت اینها هنر نویسنده رو میرسونه تا داستان از تکراری بودن با شخصیتهای تکراری دربیاد و چرخشی داستانهای متنوعی داشته باشیم قربونت برم شهره جون کار درستی میکنی شخصیتهایجدیدی وارد داستان میکنی تا تنوع در داستان رعایت بشههنرمندی شهره جون والسلام
اینجا آخر داستان که نوشته سحرقفل در خونه رو با کلیدش باز کرد و وارد حیاط شدفکر میکنم یه احساسی به ام میگه یه غافلگیری در راههچی میتونه باشهاومدن شهریار برا دیدنشمشاهده سکوت خانه و خبر دار شدن سکس بهرام نازنین در خانهاومدن و بودن نازنین در خانه و مزاحمت برا تخلیه جنسی که داره با بهرامدیدن سکس نازنین بهرام و مقابله به مثل با بهرام ورفتن به سراغ مهران تخلیه جنسی با مهرانمشاهده رابطه جنسی نازنین بهرام گزینه دم دستش برا ضد حال به اشون تخلیه جنسی با امیر مارچوبهخودمم نمیدونم چه خبره ولی مثل اینکه در حیاط وا میکنه میره تو قراره اتفاق خاصیدر راه آخ آخ اخکاش قسمت بعدی رو فردا شهره جون میزاشت ولی نباید پر توقع شدممنون عزیزم
یه سوال برام پیش اومده مگه فرانک و مهران قبلا تو دستشویی با هم سکس نداشتن و طاهره مچشون رو نگرفته بود؟یا اشتباه میکنم و عوضی گرفتم؟
Rmanmo7597آره من یادمه تو دستشویی قبلا داشتن طاهره هم دید یه چکی به مهران زد وبه فرانکگفت خجالت بکش تو شوهر داریاحتمالا نویسنده عزیز شهره جون یادشرفته. فدای یه تار موش پیش میاد داستان بهاین عظمتی رو نباید فدای یه اشتباه ناچیز کردقسمت جدید رو بلا
این نوشین هم وارد شدنش به داستان جالب شد فکر کنم قراره بین نوشین و سحر وارد فازها و روابط جالبی بشه مخصوصا صحرا که معلوم نیست برا روز تولدش بد نقشه ای برا سحر به همراه نوشین گرفته قراره یه لز سه نفری راه بندازه صحرا
به قول خود سحر همه دنبال ترتیب دادنش هستن چون خودش هم مقصره که با پوشیدن لباسهای محرک و رفتار محرک و عشوه گرانه پوشیدن لباسهای باز و تحریک کننده به نمایش گزاشتن اندامش باعث جلب توجه دیگران میشه که باعث تجاوز میشه تو جامعه امروز هم در همه جای دنیا دخترهایی که رفتار تحریک آمیز خودنمایی بدن نمایی عشوه گری دارن به سرعت به اشون تجاوز میشه و همیشه در خطر هستن پوشش سنگین با لباسهای سنگین باعث در امان موندن از دست متجاوزین و کسانی که نمیتونن شهوتشون رو کنترل کنن میشه
سحر تصمیم گرفته سکس از کون برا اولین باربا بهرام یا شهریار داشته باشه و کدوم یک اولین نفر باشهمن خودم به شخصه انتظار نفر سوم رو دارم که غیر قابل پیش بینی باشه که اون نفر سوم کی هست کسی که ما فکرشو نمیکنیم اصلاواقعا اگه اینجوری باشه یه نفر سومی باشه که اولین بار به اون کون بده همه خوانندهای داستان هنگ میکنن و انتظار اینو ندارن. شدیدا منتظر هستم ببینم چنین اتفاق پیش میاد وای اگه بشهشدیدا منتظر قسمت بعدی هستم
خیال خواننده ها راحت بین بهرام و سحر قرار نیست هیچ اتفاقی بیفته چه برسه به سکس از کون یا حال کردن خشک خالی با توجه به سابقه نویسنده همتون سرکارید اتفاقی بین اونها نمیفته و بهرام مثل همیشه یه اتفاقی میفته از داستان بیرون میره نویسنده همیشه به بهرام همین کار رو کرده اتفاقی میوفته یا بهرام بیرون اتفاقی میفته یا سحر پشیمون میشهخلاصه بیخود منتظر اتفاق بین سحر و بهرام نباشید چون نویسنده نمیخواد حرمت خواهر برادری ازبین بره در داستانش و نویسنده نشون دادن اهل نوشتن داستان درباره سکس خواهر برادری خانوادگی نیست وگرنه تا حالا سکس بهرام سحر رو نوشته بود.