azaz110: گه طرز فکرت اینه که نباید به کسی توضیح بدی بهتره یک وبلاگ شخصی بسازی و نوشته های دلخواهت را آنجا قرار بدی ولی وقتی در یه سایت عمومی مطلب میذاری موظف به پاسخ گویی به خواننده ها هستی دیگه چه پاسخی باید بدم وقتی میگم هفته ای یکبار بیشتر وقت آپ کردن ندارم؟ بعدشم بعد اون پست نوشتم که از هرجا که میخواستم کات کنم خیلی ناقص و بد جور میشد در نتیجه پارت اول کوچیک و کم شد و عذر خواهی کردم دیگه باید چیکار میکردم؟
دیگه آپ نمیکنم درخواست حذف داستانمم میدم چون وارد یک موقعیت شغلی خیلی جدی شدم که واقعا سرم رو خیلی شلوغ کرده برای همین...شاید داستان رو بعد ها دوباره درخواست بدم و شروعش کنم میدونم که خیلی موفق خواهد بوداز همین جا هم از همه کسایی که خوندن و نخوندن معذرت میخوام امیدوارم بعدا از خجالتتون در بیام
سکس واقعا یه باتلاقه . بار اول میگن با یکبار دوبار چیزی نمیشه . اگه خوشت نیومد ادامش نمیدیم . یا میگن تا خوشگلی باید لذت ببری دو سه سال دیگه بزرگ میشی ریش درمیاری برات لذتی نداره. شاید خیلی از اینا درست هم باشن .ولی اونا فقط میخوان کون بکنن. کاری ندارن چی به سرمون میاد و چقدر بهمون حرفای بدی ممکنه بزنن. هرکی میرسه میگه تو که دادی یکبار هم بذار من بکنم . یکبار بیشتر چیزی نمیشه. همینطوری یکبار دیگه بعد یکبار دیگه یه نفر دیگه یهو میبینی سه ماه تابستون گذشت چند نفر کردنت و دیگه کونی شدی پس دیگه فرقی نداره دو نفر دیگه بهشون اضافه شه . دوست دارم فقط بگم اونای که میخوان کون بکنن برن جلق بزنن .ما پسرای خوشگلو ببینن ولی برن جلق بزنن. تا خسته بشن. هیشکی باورش نمیشه وقتی توی سکس میفتی دیگه نمیشه از توش خارج بشیم. روی هم چهار نفر کردن ولی صد نفر خبر دارن .همشونم میخوان بکنن.بعضیا هم از ترس اینکه یه نفر توی محلشون اونو نکنه به کسای دیگه میدن که مواظبشون باشن که اون یکی نکنتشون. پسرای هم که تنهان خب مشکلشون بیشتره. از تنهای میفتن توی دست یک کسی که اول خودش یکنه .بعد کم کم دوستاشو میاره . هر بار میگه اینم بذار یه سکسی بکنه قول میدم برات مشکل درست نمیشه. اونا هم کم کم دوستاشونو میارن. خب یک سال گذشت ده نفر کردنت که مجبوری به بعضیاشون بار دوم و سوم هم بدی. به همین راحتی کونی میشی هیشکی هم کاری نداره چی به سرت میاد فقط خودش میخواد یه کون خوشگل بکنه . ازشون سوال میکنم میگم من کونی شدم. یکیشون میگه نه بابا اینا حرفه فقط. اون یکی میکفت ببین همون بار اول که خودت دادی کونی شدی دیگه چرا اینقدر سوال میکنی. دوره شیرین نوجوونی همش زیر کیر اینو اون میگذره. نمیدونم چرا بمن کسی چیزی نگفت ولی من بشما میگم که قبول نکنید. همون حموم خونه یه خودارضای کوچولو بهتره تا این همه بلا سرمون بیاد.
چند روز پیش توی یک قهوه خونه نشسته بودم و منتظر دوستم بودم. قرار گذاشته بودیم اونجا که بیاد دنبالم بریم خونشون. اون نزدیک بیست سال بزرگتره و الان چهار سال میشه که یه سکس منظم و همیشگی داریم.از بین کسای دیگه این یک نفر خوبیش اینه که خودش تنهای کون میکنه به کسی هم نمیگه دوستاشم نمیاره. ماه رمضون قوه خونه ها تعطیلن ولی این مغازه باز بود ولی قهوه نمیداد به کسی. هنوز افطار نشده بود .ساعت چهار بعد از ظهر بود. هیشکی اونجا نبود. یه جوونی بود که شاید سی سال داشت یا شایدم بیتر بودش. منم روبروش نشسته بودم. از نگاهش فهمیدم رفته توی نخ من و داره برام خطر ناک میشه. خوبیش این بود کسی نبود وگرنه جلوی دیگران بد میشه از این چیزا حرف بزنیم. با یه لبخندی گفت اهلشی؟ حدس زدم این یا میدونه یا فهمیده.گفتم خب بعضی وقتا. گفت قیمتت چنده اقا پسر. گفتم هیچی .من پولی نیستم.اینچیزا اینقدر برام پیش اومده که بدونم این طور وقتا اگه زودی یک کاری نکنم اونا خب بزرگتره سنشون راحت میتونن یک طوری مجبورم کنن باهاشون برم. ولی نمیدونستم کار کنم. گفت منتظر کسی هستی که هی نگاه ساعتت میکنی. گفتم بله . پسرید اون چند سالشه؟ گفتم سی و خورده ای. با لبخند گفت میخوای ببره بکنتت؟ از این حرف زدنش خوشم نیومد. از خودشم خوشم نیومد. ریششو معلومه خیلی وقته نزده و کثیف و نامرتب بود. بلند شد و با چشمک گفت بیا بریم. دو دقیقه ای میریم و میایم. گفتم اقا من نمیشه بیام. اصلا دلم نمیخاد بیام. توی همین حرف بودیم که دوستم رسید و اسممو صدا زد. با اون یکی هم دست داد و حال و احوال و معلوم شد باهم خیلی دوستن. یک کمی باهم حرف زدن و قرار شد بریم خونه همین پسر جدیده. گفتم میام ولی نمیذارم بکنید ها. همینطورم شد. برای اولین بار بود که داشتم به کسی که ازش خوشم نمیاد میگم میام خونتون ولی نمیذارم بهمدست بزنی. همیشه مشکلم اینه که نباید برم ولی اگه رفتم باید بذارم سکسشو بکنه. این پسره معلوم بود ازوناس که یه هفته هستش حموم نرفته. اینطور ادما خیلی ادعای زور داشتن و لات بازیشون میشه و یه پسر سن کم ببینن میخوان براش خودنمایی کنن نشون بدن چقدر زورشون زیاده و چقدر کون کن هستن ولی وقتی چشمشون به بدنمون میفته دو سه دقیقه که میکنن ابشون میاد. اون چیزی که بهش میگن سکس و لذت دو طرفه برای اینچور ادما بی معنیه. میخوان زودتر ابشون بیاد و بلند شن برن دنبال ولگردیشون. همچنسگرایی و سکس و این چیزا هم براشون معنی نداره. به ما به چشم یه بچه خوشگل کونی نگاه میکنن که فقط باید بکننش.اصلا نمیخام قبول کنن این یه نیاز طبیعیه که ما اینطوری بدنیا اومدیم و نمیخواییم کار بدی کنیم فقط نیاز طبیعیمون اینطوریه. فکر میکنن منحرف جنسی هستیم و خرابیم و خودشون حق دارن فقط فاعل باشن. ما هم مجبوریم اجازه بدیم اونا لذتشونو ببرن. اخرش که دید نمیخام بزارم بکنه گفتش اینهمه بچه کونی .با ده تومن میشه هر ک.نی رو راضی کرد .گفتم خب برو اونا رو بکن. پس چرا نشستی من بهت حال بدم.نه اینکه همونا هم حاضر نیستن بتو کون بدن. خوشحالیم از اینه که دیدم میتونم یکجای باشم یکی بکنه اون یکی که نمیخام نذارم دست بزنه.اگه زودتر اینو یاد گرفته بودم خیلی بهتر میشد.
صفحه 2 از 2
