ارسالها: 83
#5
Posted: 14 Sep 2019 17:23
داستان سکسی: سکس مامانم با دوست داییم
من اشکان هستم و الآن ۱۸ سالمه که دارم این داستان رو مینویسم اما وقایعی که پیش اومده مربوط به شش سال پیشه و کلا زندگی خانواده ما رو تحت تاثیر قرار داد. من وقتی ده سالم بود از طریق یکی از دوستانم که همکلاسی هم بودیم با اینترنت آشنا شده و کار با اون رو یاد گرفتم. اینترنت وای فای هم که در خانه داشتیم و دوستم به من چند تا سایت سکسی معرفی کرد و به من آموزش داد که باید با فیلتر شکن برم به این سایتها و خیلی مطالب دیگه. از اون موقع تا دو سال بعد من مطالب این سایتها رو میخوندم و با سکس و مسائل مربوط به اون آشنا شدم. مثل تفاوت آناتومی مردها و زنها، دوران بلوغ ، حس جنسی ، آشنایی با روابط پدر و مادر ، طریقه تولید مثل و خیلی چیزهای دیگه. اینکه دوستم چطوری با این چیزهای آشنایی پیدا کرده بود چون موضوع داستان ما نیست ، بهش نمی پردازم که وقتمون تلف نشه و بیشتر به داستان مون بپردازیم.
خواندن مطالب سکسی ، تغییراتی رو در من به وجود آورد که باعث شد با خواندن این مطالب در من احساسی خاص به وجود بیاد و کم کم یاد بگیرم با خودم ور برم (جلق زدن) تا بیشتر از خواندن داستانها لذت ببرم. البته اون موقع هنوز بلوغ نبودم و منی ازم خارج نمیشد اما با بعضی از داستانها به اوج میرسیدم و حس خاصی درونم ایجاد میشد که مثل ارضا شدن بود و بعدش بی حال میشدم. از اونجایی که این کامپیوتر مال من بود و از این رومیزیها بنابر این تو اتاق من بود و باز هم از اونجایی که مادرم منو مستقل بار آورده بود و تک فرزند هم بودم پس هیچوقت بدون در زدن وارد اتاقم نمیشد. البته من قیافم جوریه که همه فکر میکنند ضریب هوشیم پایینه اما در واقع دقیقا بر عکس بوده و خیلی با هوش و تیزم که همین مسئله باعث میشد زودتر آموزشهای دوستمو یاد بگیرم. ولی پدر و مادرم فکر میکردم که من اون کامپیوتر رو فقط برای بازی میخوام و بس.
اما از خانوادم بگم تا باهاشون آشنا بشین. پدرم اسمش حمید هست و الآن چهل وهفت سالشه . شغلش دبیر رشته حسابداری بوده و به واسه معلوماتش در این زمینه حسابدار یک شرکت خصوصیه که البته مدیر عاملش ، رفیق قدیمی شه و چون پدرم تو حسابداری خیلی وارده ، واسه همین همه کارهای مربوط به حسابداری شرکت رو انجام میده و بابتش حقوق خوبی هم میگیره و حقوق دبیری هم که هست و پس مشکل مالی نداریم. از پدر بزرگم آپارتمانی به پدرم رسیده که ۱۲۰ متره و دو خوابه و ما اجاره نشین نیستیم. پدرم قدش متوسطه و چاقه. خیلی هم خوابش سنگینه و به خاطر کار زیاد ، شبها ساعت ده به بعد آلارم خواب میده و دیگه تا ده و نیم دیگه به خواب کامل میره.
مادرم اسمش نسرین هست و خانه داره . تماما خرج خونه و بقیه مسائل خونه مثل شرکت در جلسات ماهیانه ساختمون چهار واحدیمون بر عهده مادرمه. قدش حدود ۱۶۵ و وزنش هم حدودا نزدیک هفتاد میشه که مراقبه بیشتر از این نشه. پوست سفیدی داره با سایتهای بزرگ که نمیدونم سایزش چیه . شکمش متوسطه اما باسن پهنی داره که قبلاً اینطوری نبود اما بعداً میگم چرا به دلایلی رشد کرده. کلا چاق نیست اما بدنی پر و گوشتی داره.