انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 15 از 26:  « پیشین  1  ...  14  15  16  ...  25  26  پسین »

سکس مامانم با دوست داییم



 
ببخشید ولی از تب و تاب افتاده داستانت.
دیگه خیلی سرد شده. برای من البته. تابلو هست یه پسر داره مینویسه و اصلا هم حسی بهت منتقل نمیکنه.
ببخشید البته.
ولی اینی که کیرش رو کرد تو کسم و داد زدم حالم خراب شد و بهم‌گفت جنده، از این حرفها تو همه ی داستان ها هست. دیگه اشباه شدیم ازش.
     
  

 
لطفا هرچقدر می تونی داستانت رو ببر سمت بی غیرتیه بیشتر
     
  

 
سلام این دوستمون که انتقاد کرد راست میگه ...
قبلش یه چیزی بگم خدمت دوست و برادر گلم ... خیلی ممنون و واقعا دستت درد نکنه که مینویسی ...
خوب انتقاد ...
میدونی داستانت همش همون داستان اول همش سعید و زن خونه هیچکی واردش نمیشه ... حتی اشکانم حذف کردی ...
در هر صورت بازم ممنون که مینویسی
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn

 
این داستانم متاسفانه دیگه ول شد. حیف.
     
  
مرد

 
sattar2886
سلام
اوایل داستان رو خوب شروع کردی و خوب میشد از بازخورد دوستان متوجه شد که داستانت مخاطب رو به خوبی جذب کرده !در ادامه دیگه همه چی سرسری رد شدن بود و تکرار مکررات !بقول دوستان :دیگه اشکان رو هم از داستان بیرون کردی و همش چسبیدی به یک پارادوکس بسته !اگر بتونی تو داستان تنوع ایجاد کنی یا اینکه به حکایت پروبال معقول و متنوع بدی به نظر خیلی بهتر میشه .بازم ممنون از زحمت نوشتن داستان تا اینجا !!!بعد اون هم بقول لرها :تونو زرنگیت !!
     
  

 
فکر‌نکنم دیگه این داستان ادامه پیدا کنه. بریم شراغ بعدی
     
  
مرد

 
من از خوندن داستانت دست کشیدم حقیقتا. دلسرد کننده شده...
     
  
مرد

 
سخن نویسنده با مخاطبان گرامی
از لطف دوستان متشکرم که به این داستان نگاه ویژه داشتید . بابت انتقادهای درستتون هم متشکرم . البته من ابدا این تاپیک را رها نکرده ام اما لازم بود به خاطر یکنواختی که در داستان به وجود آمده بود لازم دانستم ، مدت کوتاهی از داستان فاصله بگیرم تا بتوانم برای تغییر کمی که در آن به وجود می آورم آن را از یکنواختی نجات دهم. البته در فصل اول هنوز اشکان کاملا از داستان خارج نشده و تاسیس بوتیک سعید و تغییر مسیر او از مدرسه به سمت مغازه ، اشکان دوباره به ادامه داستان اضافه خواهد شد. البته لازم به ذکر است که چند قسمت دیگر ، فصل اول داستان تمام میشود و در فصل دوم به این موضوع خواهم پرداخت که چگونه نسرین وارد رابطه سکسی با افرادی به غیر از شوهر خود میشود که همین ارتباطات باعث تغییر در نگاه او و تن دادن او به سکس با سعید میشود. امیدوارم این داستان را با نگاه‌های مهربان خود دنبال نمایید. ممنون از همه شما عزیزان
     
  
مرد

 
ادامه از اشکان
امروز تمام فکرم پیش مامانم بود. اینکه تا حالا تو خونه با هم تنها بودن و هر جور که دلشون میخواست از هم کام می‌گرفتن اما دیگه قضیه فرق کرده بود. الآن مامان شده بود فروشنده مغازه سعید و سعید صاحبکارش هم به حساب میومد . خیلی دلم میخواست زودتر وام به اون مغازه باز بشه و ببینم اونجا چیکار میکنن. آزادی عملشون بیشتر شده بود و بیشتر اوقات تو مغازه با هم تنها بودن. البته اونجا مغازه بود و کارش راه می‌افتاد مشتری میومد و همیشه هم نمیتونستن تنها بمونن. مخصوصا اینکه سعید خیلی کاسب بود و اول کار نمی‌خواست کم بیاره. پس تمام سعیشو میکرد که هر جور شده پای مشتریان رو به مغازش باز کنه و از خلوت بودن دربیاره اونجا رو. پس با وجود مشتری تو مغازه وقت سکس کامل نداشتن ولی مالوندن و لاس زدناشون میتونست ادامه داشته باشه.
البته از آپارتمان سعید هم نباید گذشت. بالاخره در طول روز وقت ناهار و استراحت هم داشتن که مطمئنا وقتی حشرشون بزنه بالا ، دیگه سعید مامانمو می‌بره اونجا و کارشو میسازه. هر دوشون هم حشری و سعید هم که بکنه و جنده شوهر دار خوشگل و گوشتی هم دم دستشه .
متاسفانه امروز قرار نبود برم مغازه و با سرویس همیشگی باید میرفتم خونه ولی از روزهای دیگه مسیرم به سمت اونجا عوض میشه. از مدرسه که رفتم خونه تو راه متوجه شدم که راننده سرویسمون اخلاقش عوض شده و تو فکره. آخه همیشه تا خونه مغزمو میخورد و از مامانم خیلی حرف میزد و در موردش سوال میکرد. من گاهی اوقات شک میکردم نکنه این مامان جنده ما به این دیوثم داده باشه. آخه بعضی مواقع منو که سوار میکرد ببره مدرسه چند دقیقه با مامانم بگو بخند میکردم و نسرین خانم جنده ما هم باهاش لاس میزد. خلاصه رسیدم خونه و چون کلید داشتم ، در رو باز کردم و رفتم داخل. وارد آپارتمان مون که شدم ، دیدم مامانم یه یادداشت برام گذاشته و توش توضیح داده که ناهارم کجاست و چطوری گرمش کنم و بخورم. بعد نوشته بود که امروز زودتر میاد و تا شب اونجا نمی‌مونه. بعد از خوردن ناهار ، رفتم یه چرتی زدم اما از بس تو فکر مامان بودم ، زودتر از روزای دیگه بیدار شدم. یه مقدار رفتم پای کامپیوتر و چندتا داستان جدید خوندم و یه فیلم سوپر هم یکی از دوستای اراذل اوباش مدرسه برام ریخته بود تو فلش و دیدم. البته بهش گفته بودم داستان فیلم در مورد سکس زن شوهر دار با غریبه ها باشه . اونم کمی تعجب کرده بود ولی وقتی فلش رو بهم داد گفت همون چیزیه که میخواستی. اولین بار بود تو خونه تنها بودم و از قضیه استفاده کردم و با صدای اسپیکر فیلم رو می‌دیدم. البته زیرنویس نداشت اما داستانش در مورد یه زده بود که شوهر داشت و سفید و بلوند بود. یه روز یه مرد سیاهپوست میاد در خونش که براش کار کنه که اینقدر زنه مثل مامانم جنده بازی درآورد که مرده بعد از اینکه کارهای خونه رو انجام داد ، زنه رو حسابی گایید. بعد زده شوهرشو راضی کرد که یکی از اتاقهای زیر شیروونی رو آماده کردن تا مرد سیاهپوسته به عنوان خدمتکار اونجا بمونه و کارهای سنگین خونه رو انجام بده. اما سنگین تریم کارش شده بود گاییدن زن خونه. که بعد مرده یکی از دوستاشم آورد و دوتایی چند بار زن رو کردن. آخرتی فیلم‌های هم شوهر زنه داستان رو فهمید و خدمتکار رو زد و از خونه انداخت بیرون و زنشو هم که دیگه جنده کارکشته ای شده بود رو هم طلاق داد و با یه تیپا اونم از خونه بیرون کرد. مدل فیلم از این فیلمهای قدیمی مثل فیلم رستگاری در شائوشنگ بود. نمیدونم اون فیلمهای رو دیدید شما مخاطبان داستان یا نه. اگر ندیدید برید ببنید .‌‌‌‌‌‌‌‌‌خیلی فیلم با حالیه .
خلاصه فیلمهای که تموم شد ، یه مقدار به درسام رسیدم تا اینکه صدای باز شدن در خونه اومد. رفتم از اتاقم بیرون دیدیم مامانم اومده و خودشو ولو کرده رو کاناپه. رفتم باهاش سلام علیک کردم. خیلی دلم میخواست از زیر زبونش بکشم امروز چیکارا با سعید کردن.
ا : سلام مامانی
ن : ا سلام پسرم خوبی؟ ناهار تو خوردی؟ تنهایی سختت نبود؟
ا : نه مامان جون. مشکلی نداشتم. چه خبر؟
ن : از کجا چه خبر؟
ا : از مغازه. چیکارا کردید؟ مغازه باز بود؟
ن : نه بابا. تازه امروز جنسای طبقه بالا رو چیدیم. البته کار چیدمان تموم شد . از دو روز دیگه کامل مغازه رو باز میکنیم و مشتری میاد.
ا : پس مغازه بسته بود . سعید چیکار میکرد؟
ن : هیچی دیگه اونم با من جنسا رو تو قفسه می‌چید و بهم کار رو توضیح میداد. خیلی خسته شدیم. بعدش رفتیم بالا تو آپارتمان سعید یه مقدار استراحت کردیم
ا : مامانی یه سوال بپرسم ناراحت نمیشی ؟
ن : نه بپرس . چرا ناراحت بشم؟
ا : مامان ، از اون کارا که تو خونه جلوی می‌کردید هم انجام دادید؟
ن : ای شیطون پدر سوخته. میخوای بدونی سعید باهام کاری کرده یا نه؟ خوب چشم و گوشت باز شده ها.
ا : مامااانم . بگو دیگه.
ن : باشه بابا میگم . بزار برم دوش بگیرم بیام.‌واست تعریف میکنم. هم خسته ام و هم سوراخام پره . باید تخلیشون کنم.
ا : پس کاری کردین. مگه اونجا حموم نداره؟
ن : چرا داره اما خودم خواستم همینجوری بعد از سکس بمونم و اونجا خودمو تمیز نکنم. خیلی دوست داشتم تمام هیکلم و لای پاهام خیس از آب کمر سعید باشه. برگشتنی هم با آژانس اومدم.
ا : مامان میشه ببینم ؟
ن : چی رو ببینی توله سگ؟ فقط همین مونده لخت شم و کوس و کونمو نشون پسرم بدم.
ا : مامااانم خواهش میکنم دیگه. من که از همه کارهاتون خبر دارم
ن : لازم نکرده. برو‌گمشو اتاقت
ا : مامان خواهش میکنم. من که دهنم قرص بوده
ن: خاک تو سرت کنن. اون از بابای اوسکلت ، اینم از توی بی غیرت. عجب دیوثایی دور و برم هستن. حالا که جلوی دهنتو گرفتی بهت جایزه میدم.
مامان پاشد و همه لباساشو درآورد. تمام شرت و شلوارش خیس بود. حتی لای پستوناشم پر از آب بود.
ن : عصری که خسته شدیم از کار ، تو مغازه ناهار خوردیم. بعد رفتیم آپارتمان سعید. اونجا هم سعید طبق معمول کوس‌ و کونم رو جر داد. آباشم تو سوراخام خالی کرد.
ا : پس چرا لای سینه هات هم خیسه؟
ن : بعد از این که از خواب بیدار شدیم ، رفتیم پایین بقیه جنسا رو بچینیم که منم با همین وضعیت رفته بودم تو مغازه. بعد از یه مقدار کار کردن ، کرمم گرفت یه ساکی واسش بزنم. سعید هم استقبال کرد. حسابی که براش ساکیدم ، پوستونامو براش لخت کردم و یه مقدار با پستونی براش زدم که آبش لای پستونام اومد. حالا خیالت راحت شد جناب بی غیرت خان
ا : بی غیرت یعنی چی؟
ن : ول کن بابا. بزار برم حموم که تمام بدنم بوی عرق و آب کمر میده.
مامانم رفت حموم و منم رفتم تو اتاق رو تختم دراز کشیدم و با چیزایی که مامانم تعریف کرده بود ، واسه خودم تصویر سازی میکردم و خودمو میمالوندم. البته من معنی بی غیرت و دیوث رو میدونستم. یعنی منم یه بی غیرت بودم؟
     
  

 
سلام، یه پیشنهاد به نوسینده عزیز داستان، لطفا اگه نسرین رو وارد رابطه سکس با داداشش بکنید طوری که اشکان یواشکی بفهمه ولی همچنان شوهرش و داداش نسرین از سکس هاش با بقیه چیزی متوجه نشن، فکر میکنم خیلی هیجان داشته باشه مرسی
     
  
صفحه  صفحه 15 از 26:  « پیشین  1  ...  14  15  16  ...  25  26  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

سکس مامانم با دوست داییم


این تاپیک بسته شده. شما نمیتوانید چیزی در اینجا ارسال نمائید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2025 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA