ادامه از نسرین بوسه هاش ، اولش نرم و سطحی بود . سعی میکرد با آرامش لبامو مالش بده . بعد که دید دارم باهاش همکاری میکنم و دستامو دور گردنش حلقه کردم عمیقتر می بوسید. دیگه کم کم زبونمون هم درگیر شد . یا اون زبون منو میکنید یا من اینکار رو با زبونش میکردم. بدنم داغ شده بود. دیگه سرمای بیرون حموم اذیتم نمیکرد. دستاشو برد پشتمو ، کف دستشو پهن کرد روی لپهای چاق کونم. همون طور که لب بازی میکردیم کونمو تو دستاشو میچلوند. واااای چه حالی داشتم. واسم مهم نبود که چطوری اومده بود تو خونه، در حالی که دسته کلیدشو رو داده بود بهم. یه جورایی از زرنگ بازیش خوشم اومده بود. که منو به بهونه حموم کردن بفرسته تو خونش بعد بیاد سراغم. نمیدونم از قبل برنامه ریزی کرده بود یا یه دفعه به ذهنش رسیده بود. اینکه شانس آورده بود که در حموم رو کامل نبسته بودم و یا شانس اینکه خیلی زودتر از چیزی که فکرشو بکنه شهوت بر من غلبه کنه و باهاش همکاری کنم. در هر حال در این لحظه به این چیزها فکر میکردم اما هیچکدوم برام مهم نبود. مهم این بود که الآن تو آغوشش بودم و باید حدس میزدم حرکت بعدیش چی میتونه باشه. همون طور که در حال بوسیدن هم بودیم منو برگردوند و پشتم به تخت بود. در همون حالت شروع کرد به جلو حرکت کردن و منو عقب عقب برد سمت تخت. تا جایی که پشت پاک خورد به تخت. با یه فشار کوچیک منو انداخت رو تخت و خودش همزمان که داشتم رو دشک خوشخواب نرم روی تخت فرود میومد ، افتاد روم. برای لحظاتی لبامون از هم جدا شد اما دوباره شروع کرد به بوسیدنم. برای اینکه منم حرکتی کرده باشم پاهامو از هم باز کردم تا بیاد بین پاهام. منم پاهامو دور کمرش حلقه کردم. دستانم دور گردنش بود. تو دلم غوغایی بود . همینطور تو کوسم که حالا پر آب بود. سه بار حشری شدن در یک روز نوبر بود. چیزی که تا حالا تجربه نکرده بودم. اینو فهمیدم وقتی با یه مرد حشری طرف بشم میتونم بیشتر از یکبار حشری بشم. اما اینکه سعید به عنوان یه مرد میتونه دوبار ارضا بشه و دوباره شق کنه برام تعجب آور بود. اما الان فهمیدم در مورد مردی مثل سعید امکانش وجود داره. چون شق بودن کیرش رو از رو شلوارش زیر کس لختم حس میکردم. با یه دستش داشت سینمو میمالید و با دست دیگرش گذاشته بود کنار گونم که صورتمو برگردونم تا لبامون از هم جدا نشه. هرچند که منم خیال همچین کاری رو نداشتم. تا اینکه خودش از بوسیدنم دست کشید . لباشو جدا کرد و شروع کرد صورت و گردنم رو بوسیدن و لیسیدن. کم کم رفت سمت سینم . نوک سینم گذاشت لایه لباشو و مکید. انگار داشت با اینکارش دلم خالی میشد. خیلی حشری تر از اول کار شدم. حسابی دو تا پستونام سایز بزرگم رو خورد و مکید. در حرکت بعدی رفت پایین و بوسه های ریزی به شکم و بالای کوسم زد. بعد رفت رو کوسم و شروع کرد بوسیدن و خوردنش . همه حرکتاش با آرامش خاصی انجام میشد که این آرامش به منم سرایت میکرد. کارهایی که حتی شوهرم تا حالا برام انجام نداده بود. چشمام بسته بود و تو لذت زیاد از حرکات سعید غرق بودم. یه لحظه چشمام رو باز کردم و دستی که حلقه ازدواج تو انگشتم بود رو آوردم بالا و به حلقه نگاهی انداختم. اما حشری تر از این بودم که بخوام اسیر وجدانم بشم. دستمو ول کردم رو تخت و چشمامو بستم. بعد از چند دقیقه تصمیم گرفتم دوباره حرکتی کنم. حالا نوبت من بود. چشمامو دوباره باز کردم. با دستام سرشو از رو کوسم برداشتم و آوردمش بالا . افتاد روم و یه مقدار لب گرفتیم و در همین حین یه چرخی زدم و رفتم روی سعید. بوسه ای به لباش زدم و دگمه های پیرهنشو باز کردم. از تنش در آوردم. زیرپوششم درآوردم. رفتم پایین و کمر بندشو باز کردم. بعد دگمه و زیپ شلوارشو همینطور. انگار الآن عجله من بیشتر بود. دست انداختم شلوار و شورتش رو با هم کشیدم پایین. کمی شورتش به کیر شق و رو به بالا ایستادش گیر کرد، اما دست انداختم کیرشو کشیدم بیرون و شلوار و شورتش رو کامل از پاش کشیدم بیرون. با دستی که حلقه ازدواجم تو انگشتش بود ، دور کیرش رو گرفتم . نمیدونم چرا دیدن حلقه باعث شده بود حشرم بیشتر بشه. اینکه متاهل بودم اما الآن با یه مرد غریبه سکس میکردم نیروی حشرم رو افزایش میداد. همزمان که چشمم به حلقه تو انگشتم بود ، شروع کردم به ساک زدن کیر سعید. وااااییییی که عجب حسی داشتم اون لحظه. حسابی براش ساک زدن. ایمدفعه سعید سرمو از رو کیرش بلند کرد و منو آورد بالا . بعد طاقباز خوابوندم رو تخت و اومد روم. ترکیب هیکل لاغر و سیاه سعید با بدن گوشتی و سفید برفی من خیلی هوس انگیز بود. دلم میخواست یه دوربین اینجا بود تا از تمام این اتفاقات یه فیلم سوپر ناب بسازه. پاهامو دوباره باز کردم و سعید با کیر شق و وحشتناک بزرگش رفت لایه پاهام. دیگه باید کار رو تموم میکرد. کله کیرشو گذاشت رو سوراخ کوسم. نمیدونستم میتونم همچین کیر دراز و کلفت و جونداری رو تو خودم تحمل کنم یا نه. اما خیلی زود جوابمو گرفتم. سعید کیرشو گذاشت تو کوسم و آروم هلش داد تو. از بس کوسم خیس و آماده بود ، سریع نصف کیرشو تو کوسم حس کردم. احساس میکردم کوسم پر شده و دیگه جا ندارد برای بقیه اون کیر گنده اما بعد از یک دقیق سعید بقیشم جا کرد. تمام بدنم تیر کشید. خیلی وقت بود کیر توکوسم نرفته بود و حالا یه هیولا رفته توش. یه آخ بلند از ته دلم کشیدم. سعید چند دقیقه دست نگه داشت . بعد شروع کرد عقب جلو کردن. اولش آروم بعد به درخواست من سرعتش بیشتر و بیشتر شد. دیگه داشتم به انتها نزدیک میشدم. ن : آآآآیییییییی سعید سعید جوننننن. دارم میشم. محکمترررررر. جرررررر بده. بکننننن بکنننننهمه اینا رو با جیغ میگفتم. تا اینکه تو یه لحظه ناجور به خودم لرزیدم و ارضا شدم. سعیدمداین حالت رو دید و دست نگه داشت. بعد کیرشو کشید بیرون.ن : سعید جون تو هم شدی؟. اصلا حس نکردم . از بس تو اوج بودمس : نه هنوز آبم نیومده. ن : چیکار کنم برات عزیزم واسه اینکه تو هم ارضا شی؟س : اگر میشه مدل چهار دستو پا بشین . میخوام موقع گاییدمت این کون چاق و قشنگت رو تو دستم بگیرم. همون حالتی که خواست نشستم . از پشت دو طرف کونمو گرفت و کیرشو تنظیم کرد و فرستاد داخلم. بعد از ارضا کوسم تنگ شده بود انگار. یه جیغ کشیدم از درد. سعید معذرت خواهی کرد و شروع کرد آروم تلمبه زدن. در همین حین هم کوونمو مالش میداد و چنگ میزد. اینقدر کرد و کرد و کرد که دیدم سرعتش زیاد شد. دو سه تای آخر رو محکم کوبید و بغلم کرد. کیرش تو کوسم شروع کرد دل زدن و خودشو خالی کردن. تند و تند هم نفس میکشید که نشون میداد بدجور ارضا شده. انرژی زیادی از جاتمون رفته بود. سومین ارضامون بود اونم با شدت زیاد . کیرشو از کوسم کشید و بیرون و هر دو ولو شدیم رو تخت. سعید رو نمیدونم اما من هونطور لخت بیهوش شدم.
این قسمت عالی بود حس میکنم دارم یکی از فیلمهای تینتو براس رو نگاه میکنم اگه ندیدی فیلمهاش رو حتما ببین بذار بیشتر داستانت از زبان نسرین باشه اینجوری واقعی تره دمت گرم که می نویسی دوست عزیز همیشه سلامت باشی بازم منتظرم من روزی چند بار تاپیکت رو چک میکنم یکم صحنه های اورتیک با لباس سکسی هم اضافه کن دمت گرم معرکه هستی. ❤❤❤❤❤
pooryaaa33ممنون پوریا جان.من اون فیلمی که گفتی رو ندیدم اما خوشحالم از داستان من لذت می بریAroshخوشحالم که از روند داستان رضایت داریpooryaaa33من تو فصل دوم کلا میرم از گذشته نسرین مینویسم. ماجراهای قبل از ورود سعید به این خونواده
ممنون جواب منو دادی فقط خواهشی که دارم داستان رو ول نکن بذار همه لذت ببریم بازم ممنون همینجوری برو جلو دمت گرم
عاليه عزيزم فقط اگه بتوني اشكان رو هم وارد داستان كني كه مثلا اب سعيدو كنار كس مامانش بليسه عالي ميشه يا مثلا مامانشو سعيدو تو اتاقش تنها بزاره و باباي خودشو مشغول كنه كه اون دوتا راحت باشن با هم !! عالي ميشه نزديك ٢-٣ ماهه منتظر اين لحطه تو داستانتم اا نشده نتنها من بلكه همهي دوستامم هم همينطور !! با قدرت ادامه بده و نقش اشكانو بيشتر كن عزيزم
اتفاقا من موافقم این دوستمون نیستم اینجوری داستان ارباب برده ای میشه نه نظیرش تو همین سایت زیاده نه دوست عزیز اتفاقا هرچی اشکان دور تر باشه واقعی تر و جذاب تره
Pooryaaa33 عزيز اشكان كلي تحقير شده تو اين داستان و اين حس هارو داره اگه كلي تحقيري كه تحمل كرده بخاطر هيچ پوچ باشه كه داستان بي معني ميشه !! اگه فقط سكس و رابطه دو نفره ميخواي كه اولا اصلا فانتزي نيست دوما همه جا هم پيدا ميشه نمونش زياده !! حرف من اينه كه حالا كه اينقدر تحقير تحمل كرده حقش هست كه مامانش بهش جاييزه بده !! اون چيزي كه نتنها من بلكه همه برداشت كردن از شخصيت اشكان و همينطور مبايد بيشتر از اين دور باشه از داستان چون داستان يك نواخت سرد شده به اندازه كافي !!