من مونا هستم ٢٦ سالمه ٢ ساله عروسي كردم ولي از اشنايي من با شوهرم ٦ ساله ميگذره، اين داستان مربوط به شروع رابطه من با عمو شوهرمه که حدود 90% واقعیت داره. علي عمو شوهرم ساليان سال هست كه مقيم المان هست كه سالي يه بار با ميامد ايران براي تفريح و گردش. يه روز كه با شوهرم دوست بودم زنگ زد بهم و گفت اماده شو با عموم ميام دنبالت گردش، منم كلي ارايش كردم و به خودم رسيدم و يه لگ تنگ پوشيدم، دلتون نخواد باسن و رون خيلي بزرگي دارم به هر حال اومدن دنبالم و رفتم پايين وقتي ديدمش به لحظه احساس كردم شورتم خيس شد واي كلي عاشقش شدم اونم همش چشش رو رونم و بدنم بود... كلي با چشاش منو ميخورد با طرز نگاش منو خيس كرده بودبه مدت كارمون اين شده بود كه هروز با هم ٣ تايي بيرون بريم و هروز هم بيشتر عاشقش ميشدم هميسه حسرت اينو داشتم كه كاش جاي شوهرم اول اينو ميديدم اونم هميشه با چرب زبوني دل منو كلي ميبرد جوري كن موقعي كه به شوهرم ميدادم فكر ميكردم اونه حتي ١-٢ هم داشتم سوتي ميدادم اسمشو صدا كنم.تا اينكه برگشت المان و ارتباط ما بيشتر تلگرامي شد و من بعد از مدتي با شوهرم عروسي كردم ولي سر عروسي با مادر شوهرم مشكل پيدا كرده بودم و اين باعث شد كه هميشه با علي دردو دل كنم و اونم كلي كمكم كرد و اين كمكها باعث شده بود بهم نزديك شيم حتي بعضي موقع دور از چشم شوهرم باهاش ٣-٤ ساعت حرف ميزدم تا اينكه با شوهرم دعوام شد و رفتم خونه مامانم شروع كرديم حرف زدن منو كلي اروم كرد با حرفاش كه برگشتم بهش گفتم كاش تو شوهرم بودي كاش قبل از اينكه شوهرمو ببينم ترو ميديم، اونم با حسرت گفت كاشششششش، گفت هنوز هم ميشه باهم باشيم و اين شد كه بهم ابراز احساسات كرديم و كل ٣-٤ روزي كه خونه مامانم بودم باهم سكس چت ميكرديم جوري كه هر دفعه شرتم خيس خيس ميشد. كار من اين شده بود كه هر وقت كه تنها بودم زنگ ميزدم به علي و كلي حرفها سكسي مي زديم يا كاراي سكسي ميكرديم تا اينكه بليط گرفت بياد ايران واي نميدونين موقعي كه گفت بليط گرفتم كوسم خيس خيس شد و له له ميزدم از خوشحالي. خلاصه شب پرواز شد و همگي رفتيم فرودگاه دنبالش نميدونين وقتي ديدمش چه حال شدم دوست داشتم تو همون فرودگاه بهش بدم خلاصه رفتيم خونه پدر بزرگ شوهرم شب مونديم بهش مسيج دادم كه فردا ساعت ١٢ بپيچونه بياد خونه دوستم (كه قبلا با دوستم هماهنگ كرده بودم) فرداش من زودتر رفتم خونه دوستم اماده شدم و كلي به خودم رسيدم سكسي ترين لباسامو پوشيدم و اماده بهترين سكس زندگيم شدم. ساعت ١٢-١٢:٣٠ بود كه زنگ خونه رو زدن در و باز كردم و ديدمش پريدم بغلش لبامو گرفت تو دهنش شروع كرد به خوردن واي چه حالي ميداد مخصوصا دستاشو از زير دامن كوتاهم كرده بود تو و كون گندمو چنگ ميزد بعد از١٠ دقيقه خوردن لبام و ماليدن كونم منو بغل كرد برد تو اتاق پرتم كرد رو تخت نشست جلوم شروع كرد كسمو از رو و لاي شرتم خوردن و گاز گرفتن انقدر خوب بود كه از بس جيع زدم كه ديگه صدام در نميومد ،انقدر كوسمو خورد كل رونام خيس خالي بود.بعد نوبت من شد زانو زدم جلوش و كيرشو از شلوارش در اوردم شروع كردم خوردن با اينكه اصلا باسه شوهرم ساك نزده بود ولي كير علي رو مثل ابنبات ميخوردم تا اينكه منو دوباره پرت كرد رو تخت ٦٩ شديم كيرشو گذاشت دهنمو شروع كرد به كسمو خوردن و با انگشتش با كونم ور رفتن،(قبلا قول كون پلمپ منو گرفته بود ازم) كلي خورديم همو تا اينكه به التماس افتادم منو بكنه ديگه دلم كير شو ميخواست منو خابوند باهامو گذاشت رو شونش كيرشو ميماليد لاي چاك كوسم منم از حشر گريم گرفته بود ميگفتم علي جرم بده بكن منو اونم منو نگاه ميكرد ميخنديد تا يهو كيرشو با تمام قدرت كرد توم تازه مزه واقعي كيرو فهميدم چيه، شروع كرد محكم تو كسم تلمبه زدن و ممه هامو هم ميخورد و چنگ ميزد لامصب كمرش خيلي خوب تا الان ٢ بار ابم اومدن بود بعد منو برگردوند شروع كرد داگي كردن با انگشاتش هم كونم داشت باز ميكرد خيلي خوب بود اصلا فكر نميكردم انقدر حال بده يكي بكنه و انگشتش هم با كونت ور بره انقدر حال داد كه باسه بار سوم ابم اومد بعدكرمو از تو كيفم برداشت ماليد به سوارخ كونم و كيرش و يواش كرد تو كونم وايييييييييييي داشتم از وسط جر ميخوردم خيلي خوب بود با اينكه اولين بار بود ازكون ميدادم و اونم نامردي نميكرد با دستش با كوسم ور ميرفت تا اينكه كامل كيرشو تو كونم كرد با تموم قدرت ميكرد و لذت جاشو به درد داد جوري ميكرد كه انگاري باهام پدر كشتگي داره يهو گفت ابم داره مياد منو پريدم جلوش زانو زدم هر چي اب بود ريخت دهن و صورتم همشو با انگشتش جمع كرد كرد دهنم منم همشو قورت دادم با اينكه تا حالا نخوده بودم ولي خيلي خوب بود منم همونجوري رفتم تو حموم صورتمو شستم اومدم تو بغلش دراز كشيدم شروع كردلبامو خوردن و با سينه هام ور ميرفت انقدر باهام ور رفت كه تازه معني عشق بازي رو فهميدم چيه. هنوز ٣-٤ ساعت وقت داشتيم .... ادامه دارد
قسمت دوم،بعد از اينكه كلي عشق بازي كرديمو كلي منو خورد بهم گير داد كه بريم تو حموم باسه راند دوم، اولش زياد دوست نداشتم چون يه بار با شوهرم رفتم اصلا بهم خوش نگذشت ولي به علي هيچوقت نه نميتونستم بگم و با هم رفتيم تو حموم دوشو باز كرد و دوتايي رفتيم زيرش شروع كرديم لبهاي همو خوردن ،اونم باز دستاشو گذاشت رو كونمو شروع كرد مثل وحشيها مالوند لپهاي كونم ، از اونطرف هم سينه هامو به دندون گرفته بود ميك ميزد بعضي موقع هم گاز ريز ميگرفت، يهو نميدونم چي شد منو هل داد طرف ديوار نشست جلو پام شروع كرد كسمو ليسيدن از بس خورد كه جيغ ميزدم تو حموم خيلي خوب ميخورد قشنگ بلد بود زبونشو كجاي چاك كسم بكشه انقدر خورد كه ابم اومد بي حال شدم ولم كرد ، نشستم رو زمين پاهام نا نداشت اون بيشرف هم زرنگي كرد بلند شد جلوم و كيرشو كرد تا ته تو حلقم كم مونده بود بالا بيارم ، با دستاش پشت سرمو گرفت با تموم وجود تو دهنم تلمبه ميزد اولش يكم بهم برخورد ولي يه نگاه به صورتش كردم دوباره دلم رفت منم همراييش كردم كيرشو در اوردم بهش گفتم دراز بكش رو زمين اونم دراز كشيد شروع كردم به خوردن خايه هاش و سوراخ كونش ، مني كه به زور دست به كير شوهرمم ميزدم الان داشتم با تموم وجود خايه و سوراخ كون عموشو ميك ميزدم انقدر خوردم خودش صداش دراومد گفت بسه بيا روش، نشستم روش و كيرشو با دستام كردم تو كسم، همچين كه كيرش رفت تو كسم گردنمو گرفت كشوند طرف خودشو شروع كرد از زير تلمبه زدن همينجور كه ميزد لبامم ميخورد ، خيلي خوب بود فكر كن زير دوش اب ، روي كيري و داره لباتم ميخوره همينجوري كه ميزد ابم باسه دومين بار اومد، ديگه نميتونستم ازش خواهش كردم زودتر ابشو بياره (من نهايت سكس با شوهرم از صفر تا صدش ١٥ دقيقه بود ابش هم ميومدديگه ٣ روز ولو بود ولي عموش فقط ميزد)علي گفت باشه رو شكم درارز بكش كونتو يكم بده بالا منم اينكارو كردم و اونم از پشت كرد تو كسم شروع كرد با شدت تمام زدن من ديگه حس ناله نداشتم يهو سرعتشو زياد كردو كيرشو كشيد بيرون و كرد تو كونم(البته با ملايمت) يه لحظه كونم سوخت و فهميدم ابش اومده همينجوري كه ابش ميومد يواش تو كونم تلمبه ميزد، تا اينكه بالاخره رضايت داد و ولم كرد البته كلي بوسم كرد نوازشم كرد كلي حالم جا اومد خودشو شست و كمكم كرد خودمم شستم و اومديم بيرون لبسامو پوشيدم ، يه غذا سفارش داديم با هم خورديم اليته كلي شيطوني هم ميكرد و منو ميبوسيد بقلم ميكرد انگار نه انگار ٢ بار ابش اومده يه قيلون هم كشيديم تا اينكه موقع رفتن شد اومديم حاضر شيم بريم دوستم كه كليد خونه اش رو به ما داده بود اومد، وقتي اومد تو خونه علي رو ديد يه جوري شد حدس زدم خوشش اومده خيلي بگو بخند كرد باهاش ، كلي هم تيكه بارمون كرد ميخنديديم حسم اين بود علي هم بدش نيومده از چشماش و نوع نگاش فهميدم دوستم رعنا ٢٨ ساله بود و بيوه ولي كوچولو موچلو بود اما كون خيلي خوشكل و نازي داشت و تو ١٠ دقيقه اي كه با علي بوديم علي كلي رو كونش زوم كرده پيش خودم گفتم رعنا كونت پارست ديگه داشت ديرم ميشد خداحافظي كرديم با رعنا و رعنا هم با علي روبوسي كرد يه لحظه حسوديم شد ولي چيزي نگفتم چون به خونه رعنا احتياج داشتيم باسه سكسهاي بعديمون اسنپ گرفتم رفتم خونم علي هم رفت خونه باباش تا رسيدم خونه ساعت ٤:٣٠ بود به شوهرم زنگ زدم گفتم زود بيا شب با علي بريم گردش گفت من كار دارم تو پيتزا فروشي(شوهرم فست فود داره) اگه ميخواهي برو اونجا همه هستن منم كارمم تموم شه يه راست ميام اونجا، منم گفتم اوكي رفتم تو اينستا پيج علي عكساشو ببينم ديدم واي يه ساعت نشده رعنا علي رو فالو كرده همه عكساشم لايك كرده خيلي لجم گرفت شوهرم بهم خيانت ميكرد انقدر لجم نميگرفت ، زود به علي مسبج دادم گفت وقت كردي بهم زنگ بزن زنگ زد گفت جونم عشقم كلي باهاش سر رعنا دعوا كردم اونم ميخنديد اذيتم ميكرد، برگشت گفت من ترو با هيچكس عوض نميكنم ولي بد نيست باسه فانتزي سكس سه نفري، ( ما هميشه تو سكسهاي تلفنيمون يا سكس چتامون فانتزي سكس سه نفري داشتيم) گفتم باشه حالا ، زياد هم گير ميدادم از دستش ميدادم خيلي مغرور بود بر عكس شوهرم اصلا نميتونستم زور بهش بگم ، به رعنا هم مسيج دادم ازش تشكر كردم و گفتم اگه خواستي با علي قرار بزاري منم بايد باشم اول منكرش شد و الكي ناراحت شد ولي بعدش گفت اوكي قبول كرد. ادامه دارد
قسمت سوماز اومدن علي ٤-٣ روزي گذشته بود و من همش خونه علي اينا بودم شبها هم شوهرم ١٠-١١ميومد تا صبح ميشستيم پاي قيلون و مشروب به جز ٢-٣ بار دستمالي هم موقعيت نشد كاري كنيم چون خيلي مهمون ميومد و منم نميخواستم زياد جلو فاميلاي شوهرم ضايع بازي در بيارم، يه روز يواشكي يهم مسيج داد گفت خونه رعنا رو اوكي كن بريم من ميخوام، گفتم بگم خودش هم باشه اونم پرو پرو گفت اره چرا كه نه بگو، منم لجم گرفت گفتم پس ميگم يه پسر هم بياره باسه من ديگه جواب نداد يه احظه ترسيدم فكر كردم عصباني شده ١٠ دقيقه بعد مسيج داد گفت اول منو تو رعنا بعد اگه واقعا دوست داشتي سكس بعديش يه مرديو مياريم دو نفري از جلو عقب پارت ميكنيم اينو كه گفت كسم خيس خيس شد هم از زماني كه سكس فهميدم چيه عاشق سكس گروهي با چندتا مرد بودم هم از طرز برخورد علي خوشم اومد به قول خودش شده بودم جنده اختصاصيش. ديگه انقدر حشري شدم رفتم دستشويي ابو باز كردم شروع كردم با خودم ور رفتن ولي اروم نميشدم و ابم نميومد علي هم فهميد اونم نامردي كلي عكس سكس گروهي مخصوصا اونهايي كه دو نفر از جلو عقب ميكنن فرستاد داشت گريم ميگرفت از بس حشري شدم هرجوري بود خودمو اروم كردم ، اومدم بيرون مادر علي بو برده بود پرسيد دستشويي چرا انقدر طول دادي گفتم زبر دلم درد ميكرد فكر كردم پريود شدم اونم يه قرص داد منم مجبور شدم بخورم. ٢ روز بعد اين جريان رعنا مرخصي گرفت منم از صبح رفتم پيش رعنا كلي شمع تو خونش روش كرديم خونه رو خيلي عاشقونه درست كرديم ، من يه جوراب شلواري رنگ پا پوشيدم با يه شورت خطي با تاپ بلند كه تا زير كونم ميومد كرست هم نبستم، البته قبلش جدا جدا رفتيم حموم كلي به خودموو رسيديم كلي لوسيون زديم به خودمون، رعنا هم يه پيراهن نيم تنه تنگ تنگ پوشيد زيرش هم يه جوراب شلواري مشكي نازك پوشيد(علي عاشق ساق و جوراب شلواريه ميگفت بايد هميشه جلوم بپوشي) كلي هم ارايش كرديم تا علي اومد زنگ زد اومد تو ديدم دوتا شاخه گل رز گرفته يكي باسه من يكي باسه رعنا، اومد تو اول منو بغل كرد لبامو يكمي خورد بعد هم رعنارو بغل كرد يه بوس از لبهاي رعنا گرفت كه رعنا داشت غش ميكرد. خلاصه يه چند دقيقه نشستيم، علي وسطمون نشسته بود داشت با پاهاي رعنا ور ميرفت من صورتشوگرفتم و شروع كردم خوردن لباش رعنا هم اومد شروع كرد گردن پشت گوش عليو خوردن ديگه نميدونم چجور داشتيم همو ميخورديم ميماليديم بعد از چند دقيقه گفت بريم تو اتاق پاشيديم رفتيم اتاق لباسامونو هم من هم رعنا در اورديم علي گفت جفتتون رو تخت جلوم كنار هم سجده كنيد بعد علي شروع كرد كس رعنا رو از روي جوراب ليسيدن با يه دستش هم با كس من ورميرفت نميدونم ، چي شد يهو رعنا لباشو گذاشت رو لبام مني كه تجربه لز نداشتم خيلي خوشم اومد و شروع كردم خوردن لباش يهو علي حشرش زد بالا و جوراب هم منو هم رعنارو پاره كرد من خوابوند رو تخت رعنا هم گذاشت رو من ،جوري كه كسامون رو هم بود علي هم شروع كرد به خوردن كوسامون من و رعنا هم شروع كرديم به خوردن لبهاي هم ، علي هم نامردي تكرد انقدر خورد كه ابمون اومد، حالا نوبت ما شد علي دراز كشيد افتاديم دو تايي به جونش تا تونستيم كيرو خايهشو خورديم كلي هم روغن بچه ريختيم رو تنشو با كسو سينه هامون ميماليديمش تا اينكه وفتي رعنا داشت ساك ميزد علي پشت سرشو گرفت شروع كرد تلمبه زدن تا ابش اومد همشو ريخت ته حلق رعنا جوري رعنا داشت خفه ميشد منم شروع كردم لبهاي رعنا خوردن با اب علي بازي كردم دروغ نگم خيلي از لز خوشم اومده بود خيلي خوب بود علي هم رفت گوشه تخت دراز كشيد گفت ٦٩ شيد كس همو بخوريد تا حالم جا بياد من ورعنا هم اطاعت كرديم شروع كرديم كس و كون هم خوردن.ادامه دارد
قسمت چهارمهمينجوري كه رعنا روم بود داشتيم كس همو ميخورديم علي اومد بالا سرمون كيرشو كرد تو كس رعنا جيغي رعنا زد گفتم مرد، شروع كرد تلمبه زدن منم سعي ميكردم كس رعنا و خايه هاي علي رو ليس زدن ولي خيلي اذيت شدم گفتم بزارين پاشم، پاشدم علي منو نشوند جلوي صورت رعنا اونم شروع كرد كوسمو خوردن علي هم شروع كرد دوباره ضربه زدن تو كس رعنا اونم فقط كسمو ميخورد، خيلي حس خوبي بود تو لذت غرق شده بودم اصلا همچين لذتي باسم غير قابل باور بود، رعنا يهو وحشي شد نميدونست چيكار داره ميكنه نگو علي ٢-٣ انگشت كرده بود تو كونش كه يهو علي سفت گرفتش از پشت كيرشو يواش كرد تو كونش، نگو رعنا كوني تشريف داره فقط ميگفت تندتر ممحكمتر جر بده پارش كن، خلاصه ١٠ دقيقه اي كون رعنا پاره شد تا اب رعنا اومد ولو شد منم يهو گفتم نوبت منه علي دراز كشيد نشستم رو كيرش رعنا هم نشوندش رو صورت علي با كسش ، همينجوري كه رو كيرش تلمبه ميزدم رعنا هم ممهامو دست مالي ميكرد بعضي موقع هم ميخورد خيلي خوب بود ، فقط جيغ ميزدم و ميگفتم عليم منو بكن علي جيگرم داره حال مياد عليييييس خيلي خوبه يهو ابم جوري اومد كه تمام شكم و رونهاي علي خيس خيس شد حس كردم شاشيدم ، رعنا هم كنار ما ديگه ولو شد گفت ديگه نميتونم همينجوري ولو شد رو تخت شروع كرد كسشو ماساژ دادن كه علي گفت مونا بيا دوباره ميخوام كونتو پر اب كنم، منم گفتم جونننننننننننن فداي كيرت شم علي، رو شيكمم دراز كشيدم كونو دادم بالا يكم با كونم بازي كرد يواش كرد توش (قشنگ معلومه استاد كون كنيه تو دوران مجرديم يه بار اومدم به دوست پسرم قبليم كون بدم چنان بدون ملاحضه كردن توش كه تا ١٠ روز نمي تونستم راه برم ولي اين جوري ميكرد انگار ٢٠ ساله كونيم) انقدر لدر ميبردم كه حد نداست انقدر محكم ميزد انگار داره چاه ميكنه منم فقط اه و ناله ميكردم جيغ هم ميزدم ميگفتم بكن منو جلوي شوهر كونيم بكن، اين يعني كير اين يعني سكس دارم ميميرممممم ، مامان جون جررررر خوردمممممم .... تا اسم مامانمو گفتم شروع كرد مثل گاو تلمبه زدن اصلا رحم نداشت ميگفت قربون اون مامانت شممم فدايييي او كس و كون گندش بشم خودم جرش ميدم خودم ميخورمش انقدر از مامانم گفت كه يهو ابش اومد و همينجوري كه ابش ميومد تلمبه هم ميزد ، گفتم نگو به خاطر مامانم ابت اومده خنديد گفت اين كون گندت به مامانت رفته منم خيلي عصباني و حرصي شدم اونم همينجوري وسط تخت بين منو رعنا دراز كشيد منو كشوند بغلش شروع كرد به لبامو خوردن و باهام ور رفتن كلي لبو گوشمو خورد ، كلي باهام عشق بازي كرد( برعكس شوهر بي عرضم علي خيلي وارد بود كه چهجوري بعد سكس زنو با عشق بازي اروم كنه) گفت ميدوني عاشقتم ولي كون مامانت كير مرده رو سيخ ميكنه منم ميخنديدم و ميزدمش كلي منو بوسيد و ماليد تا يادم رفت چرا اعصبانيم. يواش يواش پاشدم كه برم ، به علي گفتم اونم گفت ١-٢ ساعت ديگه ميرم الان خوابم مياد رعنا هم كلا خواب بود, من جمع كردم وسايلمو با اسنب رفتم خونه اون دوتا رو تنها گذاشتم به علي گفتم دوستمو دستت ميسبارم گفت انشالله نوبت مامانت زدم تو سرش و بوسش كردم و رفتم خونه فكرشو نميكردم ديگه سكس كنن ولي بعدا علي گفت ٢-٣ ساعت بعد از رفتنم رعنا رو بغل كرده برده حموم تو وان باهم يه سكس لايت كردن بعدش علي رفته خونه.
قبل اينكه ادامه رو بزارم از اين دو دوست عزيز ميخوام لطف كنن هم به احترام بزارن هم اگه مشكلي دارن برن تو پي وي هم يا اينكه برن تو تاپينگ خودشون دعوا كنن ، من وقت بحث كردن ندارم همينقدر وقت دارم بيام داستانى بزارم برم. قبلا هم گفتم داستان من بالاي ٩٠٪ اتفاق افتاده، دوست هم ندارم با داستان بقيه دوستان هم مقايسه شه، ١٠٠-٢٠٠ قسمت يا صفحه هم نيست تا الان هم ٢٠ قسمتش امادس، نميخوام هم داستان خيلي فانتزي و دور از واقعيت به نظر بياد به همين دليل خيلي هم طولاني نميشه مگر اينكه اتفاقات جديدي رخ بده. قسمت ٥مادر من سهيلا كه ٥٦ سالشه، ٥-٦ ساله كه از بابام جدا شده يه زن ساده معمولي ، قدش بلنده ولي كونش خيلي گندس شكم و پهلوش هم خيلي كوچيكه نسبت به سنش، بعد از اون سكس علي گير داده بود كه يكاري كنم مامانمو ببينه به يه بهونه اي، منم بعد از كلي فكر كردن به مامانم گفتم مامان عمو علي اومده ايران يه بار دعوتش كن زشته باسه من كلي سوغاتي اورده(بنده خدا نميدونست كوسو كونه منو هم جر داده)خلاصه يه روز برنامه چيدم مخصوصا تو اخر هفته جوري كه شوهرم مجبور شه مغازه باشه چون اخر هفته ها شلوغ بود مجبور بود تا دير وقت بمونه فقط اينجوري ٣-٤ ساعت علي وقت پيدا ميكرد كه امتحانشو بكنه ببينه ميتونه مخ مامانمو بزنه به منم سپرده بود اگه بهم امار داد به يه بهونه اي بزنم بيرون، منم گفتم ميرم كه به زن همسايه (كه دوستم بود) سر بزنم، خلاصه از صبح رفتم كمك مامانم، كلي هم بهش گير دادم كه لباس شيك بپوش چون دفعه اوله مياد اينجا ضايعس، مامانم رفت تو اتاق يه شلوار حرير لخت با پيرهن كه كرده بود تو شلوارش، كونش تو شلوارش مثل ژله ميلرزيد، خودم كونشو ديدم دلم لرزيد گفتم علي كجايي كه اينو بيبني در جا از شق درد مردي ،منم به لباس خيلي معمولي پوشيدم زياد هم ارايش نكردم نميخواستم مامانم فكري كنه..معموليه معمولي بودم. تا اينكه زنگو زدن علي اومد بالابا يه دست گل بزرگ پر از رز قرمز يه عطري هم زده بود كه دوست داشتم همونجا بكشم پايين بهش بدم با من يه دست معمولي داد ولي تا مامانمو ديد كلو داد بهش و باهم رو بوسي كردن داشتم شاخ در مياوردم تا حالا مامانم با غير خوديها روبوسي نكرده بود ولي تا گل گرفت علي بهش نزديك شد همو بوسيدن، علي هم رفتن نشست مامانم رفت اشپزخونه منم يواشكي لب علي بوسيدم و يكم كونمو ماليد رفتم به بهونه كمك اشپزخونه گفتم مامان يه لحظه فكر كردم اومده خواستگاريت اونم به بشكون ريز از كونم گرفت گفت خيلي عطر خوبي داشت گفتم هيچي ديگه چشمم روشن ،گفت برو بتمرگ تا نزدمت منم رفتم ، مامانم هم چايي و شيريني ميوه اورد يه ٢٠ دقيقه اي نشسته بوديم مامانم رفت سر غذا منم يهو يه فكري به سرم زد به علي گفتم علي برو اشپزخونه قيلونو رديف كن من حال ندارم علي هم يه چشمك بهم زد گفت باشه، رفت تو اشپزخونه مامانم هول كرد گفت علي جان شما برو من باست چاق ميكنم ميارم اونم گفت نه حوصلم سر رفته ميخوام كمكتون كنم منم تو هال نشستم از تو هال به اشپزخونه ديد نداشت اينجوري راحتشون گذاشتم بعد از ١٠-١٥دقيقه ديدم دارن حرف ميزنن و ميگن ميخندن يه لحظه از رابطم با علي پشيمون شدم پيش خودم گفتم منو بگو عاشق كي شدم اين چشش دنبال كوس و كون دوستها و فك و فاميل منه.. ولي به خودم اومدم گفتم همونجوري كه من دنبال حوسمم اونم همينطور عملا ما باهم اينده اي نداريم پس بزار حالشو ببريم... خلاصه بعد حدودا ٣٠ دقيقه منم خودمو جمع جور كردم رفتم به بهونه قيلون تو اشپزخونه ديدم نشستن كنار هم قيلون هم رو ميز ناهار خوري اشپزخونس مامانم داره ميكشه علي هم يه دستش رو رون مامانمه، مامانم يكم هول كرد ولي علي به روش نياورد يكم قيلون كشيدم علي يه اشاره كرد يعني برو، منم رو به مامانم گفتم ميرم خونه همسايه يه نيم ساعت ١ ساعت ديگه ميام اونها هم از خدا خواسته گفتن باشه رفتم دم در ، درو باز كردم و بستم ولي نرفتم خونه موندم اومدم نزديك اشپزخونه فكر كردن رفتم يهو علي گفت اخيش رفت مزاحم، مامان خنديد گفت نگو دخترمو انقدر به فكرته، گفت قربونش برم با اين مامان جيگرش بعد يهو علي يه داد زد فكر كنم بشگونش گرفت كلي خنديدن يهو علي گفت لباست بهت مياد چقدر اونم گفتت چشمات قشنگ ميبينه ، علي گفت پاشو قشنگ ببينمت صداي صندلي اومد فهميدم مامانم بلند شده عمرا تو خوابمم هم نميديدم مامانم به يكي تو عرض ١ ساعت اينجوري پا بده يهو علي يه سوتي زد و گفت وايييييي چقدر خوبي تو مامانم با به صدايي كه معلوم بود حسري شده گفت قابل نداره، صداي صندلي اومد فهميدم علي پاشده،يكم رفتم از گوشه اشپزخونه يواشكي تورو ديدم ....واييييييييييي
قسمت 6 مامانم رو ميز نشسته و علي هم وايستاده داره لباشو ميخوره مامانم هم پاهاشو دوره علي حلقه كردن جوري لب همو ميخوردن علي طبق معمول دستش رفت رو كون مامانم و ميگفت واي نميدوني چند وقته باسه اينروز كيرمو تيز كردم، مامانم ميگفت جوننننننن عزيزم فقط تروخدا زود باش الان مونا مياد علي ميگفت بزار بياد ببينه چه شاه كوسي رو تور كردم ، مامان هم ميخنديد بعد كلي لب بازي پاشد زيپ شلوار مامانو باز كرد شلوارشو كشيد پايين سينه هاشم از پيرهنش انداخت بيرون شروع كردخوردن سينه هاش با دستاش هم كون مامان چنگ ميزد ، انقدر سينشو خوردو ماليد كه مامانم التماس ميكرد بسه كنده شد اونم نامردي نكرد سينه هاشو به دندون ميگرفت ميكشيد مامانم يهو گفت تروخدا الان مونا مياد، تمومش كن علي هم گفت چشم مامانم رو برگردوند رو ميز شورتشو كشيد پايين لاي كوس كونشو شروع كرد ليس زدن مامانم كلي حال ميكرد التماس ميكرد كه زودتر بكنتش ياد خودم افتادم روز اول چجوري التماس ميكردم كه بكنه منو، به قدري حشري شدم دستمو كردم تو شرتم و شروع كردم ماليدن كوسم كل شورت رونام خيس بود نميدونين يواشكي ديد زدن سكس چه حال ميده لامصب ، يهو علي شلوارشو كشيد پايين كيرشو كرد تو كوس مامانم جوري كه مامانم يه لحظه كوپ كرد گفت اين چي بود چرا انقدر بزرگه جر خوردم علي هم گفت تقصير اون شوهر كسكشته كه به جاي كير ٣٠ سال دودول بچه ميكرده توت مامانم هم ميگفت اره تازه فعميدم كير چيه كلي دوتايي باباي بدبخت منو فحش كش كردن ، علي هم شروع كرد با تلمبه زدن مامانم هم فقط جيغ ميزد علي هم با يه دست ميزد رو كون مامانم با يه دست موهاشو ميكشيد بعد ١٠-١١ دقيقه پشت سر هم كوبوندن تو كس مامانم يهو علي گفت اومدددددد مامانم هم فقط اي اي ميكرد ولو شدن علي گفت عزيزم ابت اوند اونم گفت ٢ دفعهههه خيلي خوب بود عاشقت شدم علي هم نامردي نكرد گفت الان هول هولكي شد دفعه بد سر فرصت تنها جوري ميكنمت تا ٣-٤ روز نتوني تكون بخوري مامانم پاشود كيرشو دست گرفت دوتا بوس گرفت ازش، يه خورده هم ساك زد ابشو قشنگ خالي كرد گفت من بايد برم دوش بگيرم مونا رو چيكار كنم علي هم روغن مايع رو ريخت رو لباساس مامانم گفت با خيال راحت برو اومد ميگم روغن ريخت روش رفت بشوره خودشو ، مامانم هم لبشو بوسيدبا خيال راحت رفت تو حموم تا صداي اب اومد رفتم پيش علي گفتم حالا من مزاحمم؟! مامانمو ميكني؟! اونم نامردي نكرد منوگذاست رو ميز شروع كرد كسم خوردن به جرات ميگم بهترين كسخوري بود كه تجربه كرده بودم خيلي بهم حال داد گفتم علي بكن گفت نه مامانت مياد ببينه غيرتي ميشه كه بهش خيانت كردم منم حرص در اومد بهش توپيدم منو دوباره بغل كرد بوسيد كلي باهام ور رفت و خرم كرد گفت عزيزم ١-٢ روز ديگه ميبرمت تا هر موقع تونستي باهميم البته شايد دوستم هم بياد دو نفري بكنيمت منم كلي خوشحال شدم كه باز با عشقم تنها ميشم كلي بوسيدمش يه خورده بهم ور رفتيم و اشپزخونه رو تميز كرديم دوتايي مامانم اومد كلا شده بود يه ادم سرحال خوشحال انگاري واقعا عروس شده بود كلي هم بد راه ميرفت منم چيزي به روم نيوردم تو دلم ميگفتم كوفتتون شه.ادامه دارد...
قسمت ٧شب شوهرم اومد تا ١-٢ خونه مامانم بوديم بعد علي گفت من ميرم نذاشت برسونيمش ، گفت خودم با اسنب ميرم اون كه رفت شوهرمم گفت مازهم بريم ميخوام دوش بگيرم رفتيم خونه شوهرم رفت حموم هر كاري كرد باهاش نرفتم ١٠ دقيقه بعد علي مسيج داد گفت مامانت هنوز سير نشده من برگشتم خونه مامانت اگه كسي سراغمو گرفت بگين خونه شمام و خوابيدم تا صبح خودم بيام، انقدر لجم گرفت نميدونستم چيكار كنم شوهرم از حموم اومد بيرون گفتم بهش علي زنگ زده رفته پيش دوستاش اگه كسي بهت زنگ زد بگو اينجاس ولي خوابه اونم گفت باشه ولي نميدونست الان مادر زنش رو كير عموش داره بالا پايين . فرداش ساعت ١-٢ ظهر داشتم از فضولي ميمردم ميخواستم ببينم علي چيكار كرده رفتم خونشون شوهرم منو رسوند منم رفتم مامانش گفت پس چرا با علي نيمدي گفتم من خواب بودم اومد نفهميدم اونم گفت اوكي از كنار اتاقش رد شدم ديدم غش كرده انگار كوه كنده. خلاصه انقدر الكي سرو صدا كردم بيدار شد محلش ندادم اون روز هم كسي به جز مامانش نبود خونه بيدار شد هركاري ميكرد محلش نميدادم خيلي سرو سنگين شدم باهاش، قشنگ داشت ميپيچوند منو خسته و كلافه شده بودم ١ سال كوسم براش له له ميزد حالا خيلي راحت همه رو داشت ميكرد به غير از من، كلا ديگه ميخواستم باهاش تموم كنم. داشتم تو اشپزخونه ظرفهارو ميشستم يهو اومد از پشت چسبيد بهم از جلو دستشو انداخت رو كسم گردنمو ميك ميزد فقط گفتم مامانت!!!!!! گفت رفته دستشويي، گفتم چرا منو پيچوندي گفت خوده مامانت بهم گفت اينا رفتن برگرد خونه كارت دارم منم برگشتم، گفتم كرديش باز؟! خنديد گفت پ نه پ رفتيم نماز جماعت معلومه كردمش تازه كونش هم بعد از ٥٦ سال زندگي خودم افتتاح كردم، جوري جيغ ميزد كه همسايه ها همه فهميدن اين داره ميده ، خنديدم گفتم بميري همه رو كردي جز من، گفت فردا شوهر بيقتو بپيچون ظهر ميام دنبالت ميبرمت يه جايي كه قبلا قولشو بهت دادم گردنمم بوس كرد و يهو صداي اب اومد و ازم جدا شد مامانش از دستشويي اومد بيرون يكي دو ساعت بعد هم بقيه اومدن كلي خوش گذرونديم و علي هم خيلي هواسش بهم بود بهم توجه ميكرد تا اينكه يواشكي بهم گفت ساعت ١١ قرار گذاشتيم فردا ميام دنبالت عشقم كه ببرم كوستو پاره كنيم منم دل تو دلم نبود، شب رفتم خونه با شوهرم كه صبح اماده شم و از اونجا برم پيش عشقم ، جلوي سوهرم لخت شدم برم دوش بگيرم انگار نه انگار يه زن جوون و سكسي جلوش لخت شده، اصلا انگار به زن اصلا احساس نداشت منم حشري بودم مبخواستم بهش بدم ولي لجم گرفت گفتم جهنم فردا جوري به عموت ميدم تا تو باشي انقدر بي روح نباشي, فرداش تا شوهرم از خونه رفت بيرون منم پريدم تو كمدم كلي دنبال سكسي ترين لباسم، يه لباس كوتاهو تنگ ليز و براق كه فقط تا زير كونم بود با يه جوراب شلواري سياه پوشيدم يه دست لباس معمولي و شرت كرست هم برداشتم مطمعن بودم سالم اين پيراهنم از اون خونه نمياد بيرون، علي زنگ زد گفت پايينم رفتم پايين ديدم با ماشين دوستش اومده دنبالم سوارم كرد وقتي سوار شدم تو اون لباس منو ديد گفت واييييي چرا انقدر تو كوسيي كلي قربون صدقم رفت حركت كرديم به سمت خونه رفيقش من نميشناختمش ميگفت چند سال پيش باهم تو المان درس ميخوندن اسمش ارش بود، دستش لاي پام بود كوسمو ميماليد منم پامو باز كرده بودم تو ماشين اه و اوه ميكردم فقط بهم سپرد جلوي ارش نگم زن برادرزادشم بهش گفته بود من پارتنرشم باهم سكس داريم خلاصه از بس ماليد منو تا رسيديم دم خونه دوستش درو با ريموت باز كرد رفتيم تو پاركينگ...
قسمت ٨ وقتي ماشينو پارك كرد حمله كرد بهم انقدر لبو گردن منو خورد كه سرخ شده بودم تمام ارايشم از بين رفت منم ديدم كار از كار گذشته منم همراهيش كردم صندليسو داد عقب رفتم رو پاش نشستم شروع كردم لباشو خوردن اونم دست كرد تو تو لباسمو ممه هامو در اوردو شروع كرد به ميك زدن منم جيغ ميزدم كه يهو موبايل علي زنگ خورد ارش بود ميگفت كجايين پس , كه علي گفت داريم ميايم از ماشين اوندم پايين علي يه تيكه پارچه حرير از جيبش در اورد بست به چشمام گفت تا نگفتم حق نداري دست بزني گفتم جون چشم عشقممممممم. سوار اسانسور شديم رفتيم بالا در وارد يه خونه شديم يه اهنگ لايت هم گذاشته بودن هيچكس هم حرف نميزد علي دستمو گرفته بود دنبال خودش ميكشيد تا صداي در اومد حدس ميزدم وارد اتاق شديم مانتو و روسرميو در اورد من نشوند بالاي يه تخت تا گفتم علي گفت شوششششش، منم چيزي نگفتم دستامو گرفت بست به دو طرف تخت بعد صداي پا اومد حس كرد يكي ديگه هم تو اتاقه اومد جلو با يه چيزي مثل پر روي بالاي سينمو مبكشيد من نفس نفس ميزدم خيلي هيجان داشتم و از شدت حشر داشتم ميمردم جون جون ميكردم كه يهو با دستش پامو داد بالا منم پامو باز كردم شورتم افتاد بيرون شروع كرد چك زدن به كوسم البته زياد محكم نبود ولي قشنگ كوسم داشت حال ميومد همينجوري كه داشت ميزد به كوسم ديدم با اون يكي دستش سينه هامو از يقه ام در اورد بيرون شروع كرد به ميك زدن كه يهو دلم عليو خواست گفتم علي بيا ترو خدا بيا با ناله و ناز و اشفه التماس ميكردم كه يهو علي گفت من همينجام جنده خوشكلم بعد لباشو گذاشت رو لبام من شروع كردم خوردنشو زبون كردن تو دهنش كه يهو ديدم اون يكي داره دستامو باز ميكنه منو برگردوندن حالت داگي دامنمو كشيدن رو كونم كه يهو ديدم بيشرفها با قيچي پيراهنمو از زير كونم جر دادن تا زير گردنم كلا لباسم شد دو تكه بعد يكيشون كه بعدا فهميدم ارشه شروع كرد چك زدن تو كونم منم سعي ميكردم كون گوندمو بلرزونم براشون هرچي بيشتر ميلرزوندم محكمتر ميزد تا حايي كه داشت از درد گريم ميگرفت يه لحظه به خودم اومدم ديدم علي از موهام منو گرفت كيرشو تا ته كرد تو حلقم ميخواستم بالا بيارم خودمو كنترل كردم(خوبي چشم بند اين بود كه اصلا نميتونستم بفهمم كه حركت بعديشون چيه، همه چي برام سوپرايز بود) شروع كرد به تلمبه زدن به دهنم منم با شتياق كانل هراهي ميكردم كه ديدم جورابم هم جر خورد شورتمم هم با قيجي نخ وسطشو پاره كرد كونم لاشو باز كرد شروع كردن به خوردن كوس و كونم ديگه داشتم ميمردم كير علي تو دهنم بوداون يكي هم داشت كسو و كونم باسم ميخورد ديگه از حال خوب داشتم ميمردم كه شروع كردم به التماس كه از دو طرف بكنين منو به ارزوم برسونيد كه علي دراز كشيد كنارم گفت بيا بشين رو كيرم نشستم از بس كيرش داغ بود كه اتيش گرفتم شروع كردم به بالا پايين كردن كه گفتم ارش كوشي پس چرا نميكني تو كونم كه يهو كيرشو كرد تو دهنم گفت خيسش كن اول ، كه ديدم واي اينم خيلي خوش كيره شروع كردم كيرشو ليسدن و ساك زدن علي هم داشت با لطافت ميكرد منو كه يهو احساس كردم دارم ميام سرعتمو زياد كردم تا ابم اومد غش كردم بغل علي شايد بگم تا اون روز انقدر ابم نيموده بود انگار تو خودم شاشيدم، بغل علي ولو بودم كه ديدم ارش داره باكيرش باكونم بازي ميكنه يواش شروع كرد به داخل كردن علي هم تلمبه نميزد كه راحتر كونم باز شه تا به خودم اومدم ديدم دوتا كير ٢٠ سانتي تو كوس كونمه اينها هم نامردي نكردن ديدن صدام در نمياد با تموم وجود تلمبه ميزدن قشنگ حس ميكردم كوس و كونم پاره شده گفتم شب بعد از اينجا بايد برم بيمارستان بخيه بزنم اصلا حسش قابل توصيف نيست فقط ميتونم بگم بهترين لحظه زندگيم بود حتي بهتر از سكس اولي كه با علي داشتم سكسي كه نزديك يك سال باسش صبر كردن ولي اين اصلا يه چيز ديگه اي بود، همينجور كه داشتن جرم ميديدان علي گفت نوبت منه كه كونشو بكنم، ارش هم دراز كشيدنشستم رو كيرش كه دستشو گذاشت رو چشم بندم چشامو باز كرد باسه اولين ديدمش خوب بود قيفاش ولي علي يه چيز ديگه بود ارش همينجور كه تلمبه ميزد شروع كرد به لبامو خوردن منم همرايي ميكردم كه علي هم كرد تو كونم شروع كرد با تموم وجود تلمبه زدن انگار باباشو كشتم از بس محكم ميزد شروع كرد به تحقير كردن منو شوهرم هي ميگفت ديدي كير يعني چي؟ الان شوهر كونيت كجاس ببينه زنش زير دو تا كيره ؟ياكير ما بهتره يا شوهر جاركشت ،انقدر كرد و فحش دادكه يهو كونم شد پر از اب كير علي همزمان هم باسه بار دوم ابم اومد علي هم دست كرد تو سوراخمو ابشو در ميورد ميزاشت تو دهنم كه ارش هم بعد از چند دقيقه تند تند زدن خالي كرد تو كوسم ....
متاسفانه مشكل شما دوتا دوست عزيز رو من به مديريت و پليس انجمن گزارش دادم و خواستم ازشون پيغامتونو پاك كنن و اگه امكانش هم هست بلاكتون كنن.ازتون خواهش كردم بريد تو پي وي يا تاپينگ خودتون ولي به نظرم دوست داريد داستانو به حاشيه ببريد. من ازتون خواهش كردم تمومش كنيد ولي هي داريد انشا مينوسيد.لطفا اگه نقدي يا انتقادي از داستان هست بفرماييد در غير اينصورت مشكل خودتونو جاي ديگه حل كنيد. من نه اصراري دارم بگم داستانم واقعيه نه دنبال چيزيهم.. شما امدين تو اين سايت داستان بخونين نه اينكه دنبال كشف واقعيت باشين مثل خيلي از سايتهاي سكسي خارجي داستانتونو بخونين لذت ببريد حالا واقعيه يا الكيه مرده يا زنه چه فرقي ميكنه؟!دو قسمت از داستانو بخون اگه خوشت اومد بقيشم بخون اگه نه نخون، من به عنوان نويسنده داستان نه پولي ميگيرم نه دنبال دوست و شهرت و چيزيم فقط به يه دليلي كه اخر داستانم ميگم من اين كارو كردم و اينو نوشتم و از اين به بعد هم اصراري نميكنم كه راسته يا دروغه داستان، اصلا از الان ميگم دروغه كه خيال همه راحت باشه ،دوست داريد فكر كنيد زنم دوست داريد فكر كنيد مردم مهم نيست واقعا ... بازم اينجا ار پليس و مديريت انجمن خواهش ميكنم پيغامهاي اين دو نفرو پاك كنن و اگه هم ميشه بلاك كننممنون