Blacksss777دوست عزیز اگه مشکلی یا شکایتی دارید می تونید در این تالار و در تاپیک های مرتبط با موضوع شما بیان کنید.می تونید نظرتون رو در رابطه با داستان در همین تاپیک بدید ولی کل کل و انحراف جاش در این قسمت نیست.این تاپیک از اسمش پیداست برای داستان هست که نویسنده می نویسه نه کل کل کردن. هر چیزی سرجای خودش باید باشه.
قسمت ٩ديگه ولو شدم ، ارش از زيرم در اومد علي هم ول كن نبود، ابهاي كوس و كونم رو به خوردم داد و شروع كرد به ماساژ دادن يعني عاشق اين بودم كه هر موقع سكسس تموم ميشد انقدر منو ماساژ ميداد و ميماليد كه حالم جا ميومد ولي ارش تا ابش اومد ول كرد رفت سيگارشو روشن كرد و رفت از اتاق بيرون ، فهميدم علي كلا تكه و با همه فرق داره بهش گفتم بزار برم دستشويي سرو صورتمو بشورم بيام دوباره پيشت منو راهنمايي كرد تو سرويس اتاق خواب شروع كردم به در اوردن لباساي تيكه تيكه شدم ، كه علي در زد گفت ميشه بيايي بيرون من جيش دارم يه لحظه گفتم بزار كاري كنم باسش كه اونم بفهمه من با همه زنها و دخترهاي اطرافش فرق دارم نشستم وسط اونجا گفتم بيا تو عيب نداره ، اومد تو گفتم بيا جلو كيرشو گرفتم دستم گفت وايسا بزار دستشويي كنم بعد گفتم رو من دستشويي كن اونم شوك شد گفتم زود باش ديگه يهو ديدم دستشو گرفت به كيرش و شروع كرد به شاشيدن روم من فقط دهنمو بستم با شاشش خودمو ميمياليدم تا اينكه تموم شد ،گفت تكون نخور دوش اب رو باز كرد كلا بدنمو با اب پاك كرد بعد صابونو ورداشت كل بدنمو با دستش و صابون شست وقتي كارش تموم شد شروع كرد به لبامو خوردن منو ماليدن ديدم واييي جون كيرش دو باره سيخ شد رو كف اونجا دراز كشيد ٦٩ شديم شروع كرديم به خوردن هم كه يهو ارش گفت تلفن مونا داره زنگ ميزنه روش زده مامان مريم، اي بابا دوباره اين مادر شوهر جندم ميخواست حرف مفت بزنه كه علي گفت بيا بريم رو تخت ، به پهلو دراز كشيدم رو پهلوم كونم هم قمبول كردم ، گفت زنگ بزن مادرشوهرت به ارش هم سپرد حرف نزنه زنگ زدم شروع كردم حال احوال پرس كه يهو ديدم علي دراز كشيد پشتم كيرشو از پشت كرد تو كوسم البته خيلي اروم كه سوتي ندم من موبايلو گذاشتم رو بلندگو كه علي صداي زن داداشو شنيد شروع كرد تلمبه زدن اونم داشت پشت سر همه فك فاميل شوهرش حرف زدن من هيجي نميگفتم فقط داشتم حال ميكردم همينجوري هم كه علي ميزد تو كوسم و سعي مكيرد گردن و گشومو بخوره، مريم هم داشت گوه ميخورد تا اينكه احساس كرد زياد تمايلي به حرفهاش ندارم قطع كرد تا قطع كردعلي هم شروع كرد كرد به محكم تلمبه زدن تا اينكه ابش اومد طبق ممول ريخت ته حلقم، بهش گفتم كاش ميزاشتي به شوهرمم زنگ ميزدم جلوي اونم ميكرديم گفت نه بابا تو يه مهموني خودموني تو خونت بگير ، نقشه ها دارم گفتم جون به رو چشمم،ارش اومد تو اتاق گفت استخرو رزور كردم بيريم؟! علي گفت دست مونا بگير برو فقط بپا اذيتش نكني، اونم گفت چشم به علي نگاه كردم گفتم بدون تو هيچجا نميرم ، گفت بيخود برو حال كن من ديگه بريدم ، تو اون مامانت كمر باسم نذاشتين. با بي ميلي گفتم چشم هر چي كه شما بگين، مانتومو فقط پوشيدم لخت لخت بدون حتي شورنت و كرست سوار اسانسور شديم رفتيم با ارش سمت استخر.
قسمت دهمهمين كه سوار اسانسور شديم كه بريم پايين ارش دست كرد تو شلواركش كه چيزي مثل مثل كير مصنوعي ولي سرش مثل يه تخم مرغ كوچك بود در اورد گفتم اين چيه گفت بات پلاگه مخصوص سوراخ كونت يادم رفت موقع سكس بزنم بهت منم بغلش كردم لبشو بوسيدم گفتم تو و علي چه پدر كشتگي با كون من داريد كلي خنديدم رسيديم به طبقه زير همكف و اسانسور باز شد در استخر و باز كرد رفتيم تو پشتش تا در و بست حمله كرد بهم شروع كرد از پشت گردن و گوشمو خوردن از جلو هم دستش رو كوسم بود ، منم سعي ميكردم از پشتم كيرشو بادستم بگيرم گفت نههههه صبر كنننننن رفتيم رو يه تخت مخضوض استخر دارز كشيدم گفت وايسا الان ميام رفت از اون پشت به روعن بچه اورد همشو ريخت رو سينهامو بدنم يخخخخ زدم ولي عالي بود شروع كرد كل بدنمو روغني كردن انقدر روغن تو تنم بود كه همينجوري داشت چيكه ميكرد ، منو برگردوند ريخت پشتمو رو كونم انقدر ماليد مخصوصا لاي كونم بعد بات پلاگو كرد تو كونم گفتم اخخخخخ اونم گفت جوننننن يهو گفتم ارش كيرتو بدههههه گفت نههههه رفت رو زمين اونجا دراز كشيد روغن بچه رو داد دستم گفت بريز روم و روي خودت رفتم بالا سرش وايستادم همشو ريختم روش اومدم با دست بمالم گفت نه بيا با بدنت بمال منم پريدم روش مثل مار روش بالا پايين ميرفتم حال ميكردم باهم خيلي حشري شدم كه گفت لاي كوستو بزار روي كيرم بالا پايين كن منم كردم وايييييي عالي بود خيلي خوب بود گفتم از كجا ياد گرفتي اينو كثافت گفت تايلند گفتم بايد برم ياد بگيرم اونم گفت من و علي يادت ميديم نميخواد بري انقدر ماليدمش انقدر اونم منو ماليد تا اينكه بدون دخول ابم اومد ، منم بغلش كردم دست كرد رو كونم با بات پلاگه شروع كرد بازي كردن هي در مياورد دوباره ميكرد توش حس جالبي بود ولي درد انچناني نداشت خوشم اومده بود فكر كنيد يه تخم مرغ كوچك هي بره تو كونتون در بياد منم هي لباشو ميخوردم كه گفت پاشو اونم پاشد ،جكوزي رو روشن كرد منو انداخت اون تو پشت منم اومد اومدم بشنم نداشت خودش نشست منو نشوند رو كيرش منم دست انداختم دور گردنشو شروع كردم تلمبه زدن تو چشمهاش نگاه ميكردم جيغ ميزدم جوري صداي جيغهام پيچيده بود تو اونجا خيلي حال ميداد بعد منو برگردوند همونجوري كه نشسته بود و بات پلاگ رو كشيد بيرون منم نشستم رو كيرش كيرشو كرد تو كونم ديگه از بس كون داده بودم ديگه احساس درد نميكردم ، فقط حال ميكردم خودم رو كيرش بالا پايين ميكردم و كونمو ميلرزوندم كه و اونم داشت با كمرمو سينه هام بازي ميكرد، با دستاش كه يهو هولم داد جلو ودلام كرد از موهام گرفت شروع كرد محكم تلمبه زدن فهميدم ابش داره مياد گفتم بريز تو كونم تا اينو گفتم كلي ابشو ريخت تو كونم خيلي هم زياد بود همون جوري منو از تو جوري اورد بيرون كه ابش نريزه تو اب منو خوابند رو شكمم دوباره بان پلاگو كرد تو كونم كه يه لحظه درد بدي بهم دست داد يه اخ گفتم اونم گفت جونننننن ،اون روز از بس كون داده بودم كونم ديگه التهاب پيدا كرده بود باز مونده بود ارش با شوخي گفت تكون نخور تا اب به خورد كونت بره كه گنده ترشه منم با دستم زدمش گفتم گمشو اونم با خنده گفت به چشم ولي بزار اول ماساژت بدم بعد كه شروع كرد دوباره با روغني كلي منو مالوندن اومد دست بزاره رو كوسم پامو بستم گفتم نه ديگه بستمه دارم ميميرم اونم بوسم كرد گفت باشه بداخلاق ، منم گفتم هر موقع دو تا كير ٢٠ سانتي از صبح رفت تو همه سوراخهات اون موقع بگو كي خوش اخلاقه ، خلاصه كلي منو ماليد كلي هم بوسم كرد و گردنمو ميخورد حشري شدم ولي گفتم نه ديگه بسه اگه اونروز قرار باشه يه بار ديگه بدم فقط به علي جونم ميدم، بعد گفتم بسه بزار برم دوش بگيرم برم پيش علي بايد برگردم ديرم ميشه اونم گفت باشه رفتيم زير دوش من شست ولي دستمالي نكرد البته ميخواست اما گفتم نكن ديگه بسه دوباره مانتمو پوشيدم سوار اسانسور شديم اومديم دوباره تو خونه.
قسمت ١١اومدم بالا ارش دوباره برگشت پايين كه اونجا مرتب كنه و بره غذا بگيره خيلي گشنمون بود ,كه ديدم علي لخته هنوز ولي كيرش سيخه سيخه ،موبايلش هم دستشه گفتم با كي حرف ميزدي گفت مامانت زده بالا ميگه بيا اينجا ولي نميتونم امشب برم ولي حالا هي داره عكس سكسي ميفرسته كه حشريم كنه ، گفتم ببينم ديدم واييييييي مامانم ديگه واقعا جنده شده ، كلي جلو اينه از سينه و كوس كونش عکس گرفته فرستاده باسه علي،علي يهو گفت يه فكري به سرم زد گفتم چي گفتم ميخوام باهاش سكس تلفني كنم اما به شرطي كه هر كاري از مامانت خواستم تو برام بكنيگفتم يعني چي گفت صبر كن ميفهمي ، منم ديدم چاره اي نيست گفتم چشم، راستش خودمم بدم نيمومد ، سريع به ارش زنگ زد گفت اومدي سروصدا نكن كار دارم قطع كرد، دراز كشيد رو تخت و بلاقاصله زنگ زد مامانم ديدم مامانم با صدايي كه تا حالا نشنيدم ازش ميگه:سهيلا: كجايي عشق نازم، كجايي كه جندت كيرتو ميخواد؟!علي:من اينجام عزيزم قربون اون صداي حشريت شمسهيلا:بيا منو بكن ترو خدا هر چي بخواهيي بهت ميدم علي:جون ميام قربونت شم جنده من، چي تنته خانوميسهيلا:هيجي عشقم از صبح تو فكرتم دست رو كسمعلي:جونننننننن فداش بشم من سهيلا: خدا نكنه عشقممممعلي:ميشه بمالي كستو باسمسهيلا: دارم ميمالم جونممممم علي: اوففففف فكر كن الان جلوت لخت رو تختت دراز كشيده بودم چيكار ميكردي؟؟ سهيلا: واييييييي ميومدم رو تخت كيرتو ميكردم تو حبقم تا ته-يهو علي بهم اشاره كردساكت باش و بيا ، فهميدم كه هر كاري كه اينا پاي تلفن بهم بگن رو من بايد با علي بكنم بدون اينكه صدام دراد همخوشم اومده بود حشري شدم هم كلي معذب شده بودم كه بايد جاي مامانم با صداي مامانم سكس كنم ، اونم ماماني كه تا قبل از اين فكر ميكردمنجيب ترين زن دنياس ، حالا داره ميشه يكي از جنده هاي علي مثل دخترش، رفتم شروع كردم كيرشو كردم تا حلقم ساك زدنعلي:جونننن سهيلا من ، چي قشنگ هم ميخوره بخور بيشتر بخورسهيلا؛ اره دوست دارم فدات شم كيرخودمه ، ماله خودمه-با دستش هي سرمو به كيرش فشار ميداد من عغم گرفته بود ولي جلوي خودمو گرفته بودعلي: جون مونا كجايي ببيني مامانت چه ساكي باسم ميزنه كيرمو ته حلقش كرده ببيني ، ماماني كه انقدر ازش تعريف ميكني چجوري ساك ميزنهسهيلا: اره جونننن از اين به بعد بايد به جاي مامان بهم بگه زنعمو، شدم جنده اختصاصي عموششششعلي: جون كي ميشه جلوي مونا ترو بكنمسهيلا:اره جلوش منو بكن ، جلوي همه منو بكن بزار بفهمن من جنده توام ، دوست دارم ،اصلا من برده جنسي توام من علي:جونننن واي سهيلا بزار كستو جلو دهن من جندهسهيلا؛ اره بيا سهيلا فدات شه بيا كسمو بخور -يهو علي يدونه يواش بهم زد اشاره كرد كه كسمو بزارم جلوي دهنش ، منم كذاشتم و اونم شروع كرد ملچ ملچ كردن جوري كه صداش ميرفت اونرتلفن منم بخاطر اينكه صدام در نياد سرمو كرده بودم رو تشك كه با پاش زد به سرم كه كيرشو باز بخورمسهيلا: اوخ قربون اون ملچ ملچت شم جيگرم عشقم عاشق اين با اشتها خوردنتم عزيزم اوففففف جونمممممعلي:اوف سيهلا كوست خيلي خوشمزس خيلي خوبهسهيلا: ارههههه مال خودته بخورعلي: سهيلا جونسهيلا:جونم عشقمعلي: كون مونا هم دست كمي از تو ندارهاااسهيلا:جوننننن باسه دخترمم تيز كردي ، براي عروس داداشت-حرف من شد هم من ميلرزيدم از شدت حشر هم علي محكم كون منو مياليد كوسمو ليس ميزدعلي: اخخخخ اره خيلي كسهههههه عين مامان جندشسهيلا:اوف هم من هم مونا فداي اون كير خوشكلت بشيمعلي: پس بيا بشن روش عزيزم كه كيرم كوستو ميخواد اخخخخخخخ-به منم اشاره كرد بيام بشينم روي كيرش, سهيلا:اره اره جرم بده لامصب جرم بده كسكش واي هلاكتم علي جون بكن منو مونا هم بكن همه فك و فاميلام هم بكن همشون جنده توانعلي: اوففففف ميكنم همتونو باهم ميكنم -منم همينجوري با حشر بالا داشتم روش بالا پايين ميشدم ولي سرو صدا نميكردم كه صدام بره ، مطمعنم بودم مامانم بو ميبرد كه با عليم منوميكشت حرفهايي هم كه ميزد پاي تلفن همش از روي حشريت بود يهو صداي جيغ سهيلا اومدسهيلا:دارم ميام واي دارم مياممممممم بكن منو تند بكننننننعلي: جوننننننن جر بخور-منم سعي كردم سرعتمو بيشتر كنمسهيلا: اومدممممم اههههههههههه جونننننننن فدات بشم توم محكم جغ بزن ابت بپاشه علي:نهههه نگه ميدارم بريزم دهنتسهيلا:اره جونم اره عشقم نگه دار بده بخورم باستعلي: ميدم تو و مونا بخورين باهمسهيلا:حيف ابت نيست بدي ديگران خودم باست ميخورمعلي:جوننننننننن چشممممم عزيزمسهيلا: من برم يه دوش بگيرم بهت ميزنگم علي:باشه عزيزم فعلاسهيلا: عاشقتممممم مرد من ولي يادت باشه نيومدياكلي قربون صدقه هم رفتن تا بلاخره رضايت دادن قطع كردن، تاگوشي رو گذاشت پايين منو برگردوند شروع كرد به محكم تلمبه زدن جوري ميزد كهكه گريم در اومده بود تاخالا اينجور با شدت نزده بود كه يهو ابش اومد ريخت تو كسم منم باهاش اومدم ، بغلش بيهوش شدم ديگه ، علي هم ميگفتپوست كيرم كنده شد از بس كردمت، ازش پرسيدم چيكار ميكني كه تو يه روز ٣/٤ بار راحت ميكني گفت هم ورزش ميكنم هم يه قرصي از الماناوردم مبخورم كيرم ميشه تيراهن، طبق عادتش دوباره انقدر باهام ور رفت كه حالم جا اومد ، ديگه منتظر ارش نشديم لباسامونو پوشيديم و رفتيم،من رفتم خونه علي هم رفت خونه خودشون. (البته اميدوارم) ... ادامه دارد
قسمت ١٢ ٤-٣ روز از جريان خونه آرش و سكسامون گذشته بود تو اين چند روز هم مامانم منو ميپيچوند هم علي، علي حرفي نميزد ولي قشنگ معلوم بودداره به مامانم سرويس ميده بخاطر همين افتادم به فكر و ياد حرف علي افتادم كه گفت باسه من جلوي شوهرم نقشه داره بخاطر همين گفتم بزاردعوتش كنم(كلا جنون بهم دست داده بود و اين جنونن امكان داشت زندگي و ابروي جفتمونو از بين ببره) به هر حال بعد از مشورت با شوهرمدعوتش كرديم خونمون ولي ديگه مامانمو نگفتم، ميدونستم اون بياد ، ميچسبه به اون(علي كلا عاشق زنهاي سن بالاس). روز دوهمي كلي به خودمرسيدم دامن زير زانو پوشيدم با يه تاپ ولي جوراب نپوشيدم كه اگه خواستيم كاري كنيم راحت باشه، بعد از ظهر علي اومد شوهرم هم مغازه رو بالاخره حاضر شد باسه يروز بسپاره دست شاگرداش و مونده بود خونه، عليو ديدم با يه شيشه تكيلا اومد خونم، فهمیدم برنامش همينه ، شوهرم با تكيلا مست شه کنه غش ميكنه و ميخوابه و توپ هم تكونش نميده، اولش که علي اومد کلی سه تایی گفتیم و خندیدیم و تلویزیون دیدیم، نزدیکهای اخر شب شد،علی رفت سراغ قيلون و تنباكو رو با تكيلا قاطي كرد و شروع كردن با شوهرم قيلون كشيدن،منم بيشتر از ٢/٣ پك نتوسنتم بزنم از بس سنگين بود ولي اون دوتا خودشونو خفه كردن ،مخصوصا علي هي ميداد به شوهرم كه كله پاش كنه، رفتم اشپزخونه كه بساط مشروبو اوكي كنم علي هم هي به يه بهونه ميومد پيشمو هي انگشتم ميكرد ميماليد خيلي حال ميداد، ديوث بلد يود چجوري منو خيس كنه، شرتم خيس خيس بود ازينكه شوهرم تو حال نشسته و عموش هم داشت يواشكي منو ميماليد، خيلي هم خودمو كنترل كردم كه اه وناله نكنم .شوهرم با دود تكيلا رفته بود تو حس گيج بود، خلاصه مشروبو اورديم علي هم زرنگي ميكرد باسه خودمون نصف شات رو پر ميكرد ولي باسه شوهرم پر پر ميكرد كه شوهرم شروع كرد پيراهنشو در اوردن خيس شده بود از عرق به علي اشاره كردم بازم باسش بريزه اونم ريخت، غذاهم فينگر فود بود با مشروب هم غذا رو ميزدم شوهرم رفت رو مبل غش كرد(عادتشه هر موقع تكيلا ميخوره غش ميكنه بخاطر همين علي تكيلا اور اونشب) گير دادم بره تو اتاق بخوابه به زور بردمش تو اتاق تا امدم بيرون علي از پشت خفتم كرد، شروع كرد از رو دامن با كسم ور رفتن انقدر وررفت كه داشتم هلاك ميشدم امد لباسشو در بياره نزاشتم گفتم همينحوري تند تند بكينيم كه اگه بيدار شد وقت باسه جمع كردن داشته باشيم،منبرگردوند به سمته ديوار دامنو داد بالا امد بخوره گفتن امروز خوردن ممنوع فقط بكن(هم استرس داشتم هم ميترسيدم ولي با اين حال تا حالا اينجوري حشري نشده بودم) شرتمو زد كنار از پشت كرد تو كسم، اتيش گرفتم، دستشو از پشت گذاشت رو دهنم شروع كرد به تلمبه زدن به ده دقيقه نرسيد كه ابم اومدو پاهام شروع كرد به لرزيدن نميتوستم رو پام وايسم منو برد رو مبل پاهامو داد بالا گذاشت رو شونش شروع كرد با تموم وجودتلمبه زدن ٥-٦ دقيقه همينجوري زد كه پر شدم از اب كيرش، تل ابش اومد منم كيرشو كه كشيد بيرون ابش ريخت رو مبل با انگشت برداشت ماليدبه صورتم و دهنم ، پخش كرد تو كل صورتم گفت حق نداري بشوري همينجوري بمون تا صبح.. برگشت گفت پس فردا ميخواستم مامانتو ببرماستخر خونه ارش ولي به جاش تورو ميبرم.... اونشب يكي دو ساعت ديگه بيدار مونديم البته يه بار هم پشت در اتاق خوابم باسش يه ساك زدم وابشو خوردم اخر شب هم اجازه داد ابشو از صورتم پاك كنم. كل سكسي كه داشتيم اونرو به ١٠-١٥ دقيقه نرسيد ولي همون سكس از بس لذتداشت كه ٢ بار با شدت ابم اومد. فرداش علي بيدار شد بعد از صبحونه پاشد رفت و اتفاق خاصي نيوفتاد ديگه كم كم داشت جلو من و مامان كم مياورد.فردا دورهمي قشنگ استراحت كردم، شوهرم هم هر كاري كرد بهش ندادم ميخواستم كوس و كونم اماده كنم باسه علي، اصلا ديگه هيچ علاقه اي به سكس با شوهرم نداشتم ولي به جاش علي اگه ميشد تو كل ٢٤ ساعت بهش ميدادم بدون حتي ١ دقيقه استراحت، خوبي سكس با علي اين بودكه هم بهم هيجان ميداد مثل سكس تو خونم وقتي شوهرم خونه بود هم اينكه بعد سكس من ول نميكرد بگيره بخوابه، تا حالم جا نميورد ول كن نبود... صبح اونروز علي زنگ زد گفت امروز مايو بيار باسه استخر و سونا ،منم يه مايو دو تيكه داشتم كه شورتش خطي نبود ولي كامل هم كون رونميپوشوند تنگ تنگ هم بود، كونم هم دوبرابر نشون ميداد. علي ماشين نداشت ، اون روز اسنپ گرفتم مستقيم رفتم خونه ارش اونم امده بود ديگه بالا نرفتيم مستقيم رفتيم تو استخر، رفتيم رختكن گفتم تو بيرون باش لباسامو عوض كنم اونم گفت باشه ميخواستم حشريش كنم كاري كنم دنبالم بيوفته و منم باسش ناز كنم. از رختكن اومدم بيرون يه سوتي زد گفت جونننننن گفتم امروز خبري نيست فقط ديد بزن گفت غلط كردي بيا بغلم، يهخوزده با ناز رفتم و لباشو خوردم اونم دستش گذاشته بود رو كمرم هميمجوري كه داشت پايين ميرفت زدم رودسش گفتم نههه از گودي كمرم پايينترحق نداري بري اونم زياد بحث نكرد،دستشو رو كمرم بالا و پايين ميكرد لبامو ميخورد منم ميخوردم انقدر خوردم كه شورتم خيس خيس شده بود ازحشر ولي خودمو كنترل كردم پيش خودم ميگفتم بايد اين التماسم كنه بهش بدم ، با ناز و ادا از جلوش رفتم اونر استخر كونمو بيشتر جلوش قر ميدادم رفتم رو يه تخترو شكمم دراز كشيد اونم فقط نگاه ميكرد يه سيگار دراورد و شروع كرد به كشيدن اومد بالا سرم، گفتم اجازه داري يكم ماساژم بديييي البته فقط ماساژ اونم نشست رو كونم و شروع كرد پشت گردنمو ماساژ دادن، همينجوري هم بعضي موقع تا بالاي كونم دستشو مياورد گفتم خشكه دستتو يه روغني چيزي بزن پاشد رفت به ارش زنگ زد گفت روغن زيتوني مايعي هر چيزي كه به درد ميخوره رو بنداز تواسانسور بهم چيزهايي بهم ميگفتن و ميخنديدن خلاصه رفت جلو اسانسور اونم با روغن بچه اومد با لاسرم ريخت رو كمرم ودوباره نشست رو كونم شروع كرد ماساژ دادن و خيلي قشنگ ماساژ ميداد و نرم مثل يه خمير باهام بازي ميكرد، احساس كردم بدجوري سيخه كيرشو احساس مكيردم رو كونم ، سعي ميكرد كيرشو بماله به كونم هي روم دولا ميشد به بهونه ماساژ گردنم ولي بيشتر سعي ميكرد كيرشو بماله به كونم، من سعي ميكردم كونمو بيشتر قمبل كنم ولي به روش نمياوردنم گذاشتم كارشو بكنه. بعد از كلي ور وفتن من برگردوند كه ديدم وايييي كيرش داره مايوشو پاره ميكنه بهش گفتم اگه قول بدي كاري نكني اجازه داري مايوتو در بياري، قشنگ معلوم بود از چشماش كه داره از حشر ميمیره،نشست روم كير سيخ شدش هم گذاشت رو شكمم ، روغنو ريخت لاي سينه هام شروع كرد با دستاش از زير گردنم ماساژ هميجوري كه ماساژميداد سعي ميكرد با دستاش زير مايومو و سينه هامو بماله منم چون به سينه هام حساس بودم چيزي نميگفتم يه چند دقيقه اي ماليد كيرشو ديدم روغني شده بود و سيخه سيخ بود بدون اينكه چيزي بگم دستمو گذاشتم روشو به علي اهی كرد كه دلم رفت گفتم فقط اجازه داري بزاريش لايسينه هام، گفت جون باشهههههه همينجوري كه دراز كشيده بودم پشتي سرمو اورد بالا جوري كه صورتم اومد نزديك سينه هام، كلي روغن ريختروشو، اونم كير داغشو كرد لاش، شروع كرد يواش بالا و پايين كردن هي كيرش هم ميرسوند به لبام، نگو نامرد از قصد پشتي سرمو اورده بالا ميخوادكيرشو به خوردم بده, منم لبامو گذاشتم نزديك سينه ام گذاشت ،کیرشو بالا پايين میکرد از لاي سينه هام ميرفت روی لبامو، اونم اخ و اوخ ميكرد، خيلي حال ميداد مخصوصا وقتی كه با دستاش سينه هامو به هم فشار ميداد كلي هم روغن لاش بود خيلي خوب بود، كلي هم داشت حال ميكرد علي ازسرو صداش معلوم بود حال داره ميكنه ولي نميخواستم ابش بياد و از اتیشش كم بشه گفتم علي بسه پاشو اونم خورد تو دوقش ولي به روش نيورد.
قسمت ١٣پاشدم وفتم زير دوش اب گرفتم خودمو شستم ،كرست مايومو در اوردم ولي شرتم موند رو اومدم پريدم تو اب به علي هم گفتم بيا شنا كنيم علي هم بي مايو پريد تو اب امد طرفم و بغلم كرد لبامو بوسيد دو گوشش گفتم از سكس خبري نيست،گفت يادت باشهههه كاري ميكنم التماس كني بكنمت ، منم گفتم بكننننننن ولي الان نه عشقم بيا شنا كنيم شروع كرديم به شنا البته شنا نبود بيشتر اب بازي بود بمال بمالل، هي هم كيرشو ميماليد لاي كونم خيس خيس بودم از حشرم، بعد از نيم ساعت بازي و بمال بمال من خسته شدم گفتم من ميشينم لب استخر ، همينجوري كه نشسته بودم اونم اومد وسط پام گفت مونا گفتم جون پاتو باز كن، منم باز كردم شروع كرد به ليس زدن رونام گاز گرفتن، انقدر خورد كه داشت كبود ميشدم، گفتم نكن برادرزادت ميفهمه كه جنده يكي ديگم، گفت به كيرممممم بزار بفهمه.. شورتم زد كنار لباشو گذاشت لاي كسم، شروع كرد به خوردنم واي كه از بس منو خورد داشتم ديوونه ميشدم، كل صورتش شده پر از ابم ميگفت كس به خوشمزگي تو تاحالا نخوردم، واي كه داشتم ميمردم داشت ابم ميومد كه گفتم علي تندتر بخور دارم ميام يهو صورتشو كشيد عقب گفت حالا باسه من ناز ميكني، گفتم تروخدا داره مياد، گفت اااا عمرا بمالش جلوم ، من از بس حشري بودم شروع كردن جق زدن ، اونم داشت با چشماش منو ميخورد از بس ماليدم ابم اومد، گفتم ميكشمت حسمو پروندي اونم فقط ميخنديد اومد از استخر بيرون منو دراز كرد رو زمين اومد روم دراز كشيد و نگام كرد گفت دارم عاشقت ميشم،گفتم پس چرا همش رو مامانمي، گفت اون در اصل مادرزنمه و مادرزن هم حلاله منم از لجم بازوشو گاز گرفتم اونم شرتمو باز زد كنار، كيرشو گذاشت لاي چاك كسم بالا پايين ميكرد گفت امروز نكمت بزار باهام عشق بازي كنيم گفتم نههههه منو بكن جرم بده به اندازه كافي عشق بازي كرديم، خنديد گفت يادته باسم ناز ميكردي گفتم غلط كردم بكن فقط ، لباشو گذاشت رو لبم شروع كرد خوردن لبام كه يهو كيرشو هول داد داخل گفتم اخخخخخخخخ شروع كرد يواش يواش تلمبه زدن ، خيلي خوب بود هي ميزد و لبامو ميخورد خيلي خوب بود همينجور كه داشت ميكرد، يا گردنمو ميخورد يا پستونامو گاز ميگرفت.....يه ١٠ دقيقه اي كرد كه نزديك بود ابم بياد ولي گفتم وايسا برگشتم جلوش قمبل كردم لاي چاك كونمو باز كردم گفتم بكن تو كونم اب كسمو برداشت ماليد رو چاك كونم كلي كونمو خيس كرد و كيرشو گذاشت رو سوراخم و فشارش داد توم خيلي درد داشت ولي حال هم ميداد گفتم تو تلمبه نزن بزار خودم كمر ميزنم، يواش كه دردش كم شد شروع كردم به كمر زدن، اونم فقط ناله ميكرد و ميزد رو كونم ميگفت جونننننن قربونش برم، منم نامردي نميكردم با كونم رو كيرش قر ميدادم، اونم كلي حال ميكرد دستشو از زير گذاشت رو چاك كوسم انقدر ماليد و تو كونم تلمبه زد كه ابم اومد گفتم علييييييي اومدم علي هم منو برگردوند پاشو گذاشت رو شونه هاشو كيرش كرد تو كونم شروع كرد به محكم زدن ، به علي گفتم داشتي ميومدي بريز توم اونم گفت چشم شروع كرد به زدن تو كونم ديگه خسته شدم و بهش گفتم بسه ديگه ، گفت صبر كن شروع كرد به كردن كونم يهو كشد بيرون كرد تو كوسم شروع كرد به زدن دوباره يهو كشيد بيرون و كرد تو كونم ، با تموم زورش ميزد اينكارو چند بار كرد تا اينكه گفت دارم ميام گفتم بريز توش اونم فقط سر كيرشو كرد تو كونم و ابشو ريخت كونم شروع كرد دوباره كيرشو تا ته كرد توم(هميشه ميگفت دوست دارم با ابكيرم كونتو نرم كنم ) يكي دو دقيقه با ابكيرش تو كونم تلمبه زد و گفتم بسه تروخدا كون و كوس نزاشتي باسم، اونم منو برد تو سونا (البته خاموش بود) بغل هم به زور خوابيديم شروع كرد منو ماليدن وخوردن از بس منو خورد كه تو بغل هم خوابمون برد ١ ساعتي خوابيديم تا اينكه موبايل علي زنگ زد....
قسمت ١٤بيدار شديم، ارش بود ، علي هي پاي موبايل ميگفت باشه حالا بهش ميگم، فهميدم در مورد منه ، منم گفتم علي من ديگه نميتونم سكس كنما بهش بگو گير نده چشمك زد گفت نه، قطع كرد و گفتم چي ميگه، گفت سه شنبه ظهر دعوتت كرده ويلاي دوستش تو لواسان، گفتم به چه مناسبت گفتم ٣-٤ نفرن خواستن توهم بري، گفتم اهااا فكر كردين من جندم و شروع كردم باهاش كلي دعوا كردن اونم منو گرفت لبامو بوسيد گفت تو جنده مني، گفتم اخهههه يعني چي؟! گفت مگه نمگفتي دوست داري ٤-٥ نفري بكننت ، منم دوست دارم همه جوره لذت ببري اونها هم ميدونن كارت جندگي نيست و از روي هوس كوس ميدي، من دوست ندارم با همه بخوابي ولي ايت فانتزيت بود منم ميخوام اوج لذتهاي سكسي رو ببري ،منم گفتم به يه شرط توام بيايي ولي حق نداري منو بكني گفت باشه عشقم... عصر رفتم خونه شوهرم هم اومد خونه گير داده بود كه چرا بهش نميدم منم به از روي اجبار بهش دادم اصلا خوب نبود كلا ١٠ دقيقه طول كشيد هيچ حالي هم نداد ابش هم اومد ريخت رومو ولم كرد خوابيد ، به قدري چندشم شد ازش كه ميخواستم شر به پا كنم ولي گفتم ولش كن من شوهر واقعيم عموشه ، كاري به كارم كه نداره ماهيي يه بار هم بهش ميدم تا ببينم بعدا جي ميشه شايد ازش به يه بهونه اي جدا شم و قاچاقي برم المان پيش علي جونم ولي ميدونستم اگه برم پيشش كلا منو ميكرد يه جنده واقعي از خدام بود دوست دارم سكسو ولي ميترسيدم دلشو بزنه بزارتم كنار. صبح زود سه شنبه به بهونه اينكه رعنا حالش خوب نيست رفتم خونه رعنا، از صبح شروع كردم كلي به خودم رسيدم يه پيراهن تنگ كوتاه هم تنم كردم بدون جوراب و كرست و يه شورت خطي پام كردم، وقتي اماده شدم رعنا اومد تو اتاق تا منو ديد گفت جووووون كوفتت شه دوباره به علي ميخواهي بدي و از پشت بغل كرد و شروع كرد به گوشامو خوردن دست كرد تو دامنو گفت چه كوسي شدي لعنتي، من كه دخترم ترو ديدم خيس شدم چه برسه به علي... كه هولش دادم گفتم نكن دوساعت ارايشم طول كشيد، گفت هوس كردم دوتايي باهم لز كنيم گفتم بزار يه روز ديگه حسم ميپره ، امروز سكسم با روزاي ديگه فرق ميكنه كه گير داد جريانو بهش بگم، گفتم صبر كن برم بيام بعدا هم بهت ميگم هم دوتايي باهم يه دور ميكنيم، منم هوس لز زده به سرم، گفت جون يه لب دوتايي از هم گرفتيم و لباي همو شروع كرديم خوردن من دستم كردم تو شلوارش و كونشو ميماليدم تازه فهميدم علي چه حالي ميكنه با ماليدن كون، داشتم ميماليديم همو كه علي زنگ زد گفت من با ارش ديشب رفتم لواسون يكي از دوستهاي ارش تا ٥ دقيقه ديگه ميرسه دم در خونه رعنا كه بيارتت منم گفتم باشه منتظرم، خلاصه زنگ خونه رو زدن منم سريع رفتم پايين ديدم كه يه ماشين دم دره از ماسبن پياده شد قدش خيلي باند بود راحت ١٩٠ بود و هيكلي اومد دست داد گفت رضا هستم و از ديدنتون خوشحالم منم دست دادم و سوار شديم، تا نشستم تو ماشين مانتومو باز كردم پامو انداختم روهم يه نگاه زير جشمي كرد و گفت تازه فهميدم چرا انقدر ازتون تعريف ميكنن ، منم با ناز گفتم نظر لطفشونه ولي حالا به نظرت واقعا خوبم؟! گفت خوبي؟! عاليييي محشري، منم گفتم قابل نداره.. همين كه اينو گفتم دستش انداخت لاي رونم گفتم جونننننن يه كم پشتي صندليو دادم عقب كه راحتر باشم پامو باز كردم شرتمو ديد گفت وايييييي بزار بزنم بغل گفتم نههههه رانندگيتو كن تا زودتر بر سيم من تو ماشين به عشقمم ندادم تاحالا.. گفت باشه چشم ولي دستش رو رونم كوسم بود خيلي منو ميماليد منم رفته بودم توحس ميخاستم كيرشو ساك بزنم ولي ميترسيدم تو ماشين تايلو بشه خودمو كنترل كردم، كلا مثل يه بچه كوچولو بود كه كه بهش بستني دادن انقدر هول بود كه يه بار نزديك بود بريم تو دره جاده لواسون, تا خود لواسوون منو رونو كونو كوسمو ماليد تا كه رسيدم پشت در
قسمت 15ريموتو زد در باز شد رفتيم تو حياط و ماشينو پارك كرد زود پريد پايين اومد در و باز كرد منو پياده كرد تو همون حياط اومد جلوم شروع كرد گردن و لاي گوشامو خوردن با دسدتاش هم از رو مانتو منو ماليدن گفتم وايسا مانتومو در بيارم در اوردم و دامنو دادم بالا نشستم جلوش شلوارشو كشيدم پايين كيرشو در اوردم اونم چه كيري حداقل ٢٤-٢٥ سانت بود و كلفتتتتت ، شروع كردم باسش ساك زدن تو همون حالت خيلي حال ميداد اونم فقط اه اوه ميكرد اصلا كيرش تا نصفه هم تو نميرت ولي خيلي حال ميداد مخصوصا وفتي با كيرش ميزد تو صورتم اينكه خايه هاشو ميليسدم كه يهو صداي يه يكي اومد گفت بيارش تو رضا، اونجا ضايعس منم هول كردم كه يهو رضا منو كول كرد انداخت روشونش كه كونم قمبل افتاد كنار صورتش ودامنو زد بالا منم از اينور اويزون بودم همينجور كه ميرفت داخل چك محكم ميزد به كونم رفتيم داخل ديدم به جز علي و ارش ، يه پسره ديگه هم بود به نام فريبرز كه فري صداش ميكردن دوست رضا بود، رضا هم كه با من اومده بود رضا منو گذاشت رو زمين با ارش سلام كردم و لبمو بوسيد گفت دلم تنگته، گفتم اومدم كه گشادش كني جلوي عشق بي غيرتم يه نگاه چپ به علي كردم، گفتم امروز من جنده اينهام حق نداري دست بهم بزني فري هم اومد باهام يه دست داد منم اون يكي دستم گذاشتم رو كيرش گفتم جون يه لب كوچك گرفتم ازش،. قشنگ ميخواستم تموم عقده هايي كه از علي داشتم خالي كنم و تمام كاراشو تلافي كنم تا جلوي چشمام مامانم يا دوستمو نكنه و منو مثل گوشت قربوني دست به دست نكنه، منم همينجوري گفتم زود باشين ديگه من بايد زود برم، كه ارش گفت اول از همه رضا كه ميزبان هم هست و هم كير كلفت جعممونه منم گفتم جونننن بيا عزيزم، اومد جلو و منو بلند كردلباسهامو شرتمو از تنم دراوردو گذاشت منو وسط حال رو زانوهام نشستم( همشون دورم جمع بود داشتن لخت ميشدن به جز علي كه رفت جلومون رو مبل نشست و شروع كرد به قيلون كشيدن)علي با كير گنده سيخ شدش اومد روبرروم وايستاد و به فري گفت دستشو ببند، اونم با يه پارچه از پشت بست، با دستش صورتمو گرفت گفت بخورش منم شروع كردم ساك زدن و اونم كلمو هي ميگرفت هي تلمبه ميزد به صورتم كلي باسش خوردم و هي خايه هاشو ليس ميزدم برگشت جلوم كردشرتشو داد پايين كونش كرد تو صورتمو گفت بخور جنده من،اولش بدم اومد ولي حسمو نگه داشتم خراب نكردمش و شروع كردم به ليس زدن سوراخ كونشو تخماش اونم اه و اوه ميكرد ميگفت بخور جنده من بخور كوني من بخور ، زبونتو بكن تو كونم منم زبون ميزدم تو كونش ،خيلي حال داد انقدر كون خايه هاشو خوردم كه خسته شدم اونم فهميد دوباره برگشت منم دهنمو باز كردمو كرد دوباره تو دهنم شروع كردم با تموم وجود ليس زدن خوردن، علي هم با دقت داشت نگام ميكرد منم جوري باسه رضا ساك ميزدم كه خودم يه لحظه پيش خودم گفتم كاش مرد بودم و يكي كيرمو اينحوري واسم ساك ميزد، اون ٢ تاي ديگه هم لخت بودن و با كيرشون ور ميرفتن كه رضا بهشون اشاره كرد بيايين. ٣ تايي كيرشون جلوم بود و نوبتي ميخوردم باسشون و نگاهشون ميكردم بعضي موقع هم تو چشمهاي علي نگاه ميكردم، كبرش معلوم بود سيخه ولي اصلا به روش نمي اورد، ارش دستمو باز كرد خوابوند رو زمين يه شيشه مشروب كه فكر كنم وودكا بود از رو ميز برداشت از لاي سينه هام ريخت كه تا شكممو بالاي كسم اومد كه فري شروع كرد ودكاها رو خوردن و بدن منو ليسيدن گاز گرفتن ارش هم هي همينجور ودكا رو ميريخت رو تنم رضا هم اومد كنارم و كيرش كرد تو حلقم و ارش هم رفت به فري محلق شد ، خيلي حال ميداد دو نفر تنمو ميخوردن يه نفر هم گذاشته بود دهنم ، عالي بود بدجوري هم سرو صدا ميكردم كه لج علي رو در بيارم،از بس كير رضا رو خوردم كه داشتم بالا ميوردم، گفتم رضا منو بكن تروخدا دلم كيرتو ميخواد گفت به چشم، همونجوري كه دراز بود رفت لاي پامو كيرشو با قدرت كرد توم كه يه لحظه فكر كردم پاره شدم ، گفتم وحشي پارم كردي اروم حيوون اونم گفت خفه جنده من، شروع كردم به تلمبه زدن سينه هامو ميخورد و محكم ميزد به كونم ،فري هم اومد كيرشو انداخت دهنم باسش شروع كردم به خوردن، يه ١٠ دقيقه اي ميكردن منو كه علي به ارش يه چيزي گفت بعدش ارش اومد رضا رو هول داد گفت گفت بسته پاشو، ارش دراز كشيد من نشوند رو كيرش تا ته رفت تو كوسم اهي كشيدم شروع كردم روش بالا و پايين رفتن و اون هم سينهامو ميماليد كه يهو بغلش ولو شدم و ابم اومد منم شروع كردن لباشو خوردن همينجوري كه ولو بودم گفتم پاشو يكم هم به فري برسم گناه داره فقط خوردم باسش كه يهو ارش منو محكم گرفت رضا كير گندشو با تموم قدرت كرد توم... تنها چيزي كه يادم مياد چنان جيغي از درد زدم كه از حال رفتم مثل يه تيكه گوشت افتادم بغل ارش، ارش و رضا هم نامردي نكردن مثل سگ ميكردن ،نميدونم چقدر طول كشيد كه حالم داشت جا ميومد كه يه لحظه نگاه به علي افتاد.....
قسمت 16 ديدم شلوارشو در اورده داره جق ميزنه منم تا اينو ديدم يه خورده جا خوردم انتظار داشتم اونم بياد ولي فكر نميكردم بشينه حق بزنه ..... بهش گفتم جق ميزني كسكش من؟! عشقتو دارن پاره ميكنن حشري شدي؟! ميبيني دارن جرم ميدن؟! جوننن ديگه بايد به يادم جق بزني، ديگه من شدم جنده اينها، كوني اينها شدم، عاشق رضا و ارش شدممممم، داد ميزدم ميگفتم بكنين جرم بدين جلوي اين كسكش منو كوني كنيد تا منو دست ٣ نفر نسپاره، خوشت مياد جق ميزني حالللل ميكني؟! از اين به بعد فقط بايد به يادم جق بزني ...داشت گريم ميگرفت يه عصبانيتي تو دلم بود كه ميخواستم حرصمو خالي كنم با اينكه لذت ميبردم از دادنم. ولي علي هم منو خيلي دست اين و اون سپرد، اصلا انگار نه انگار منم يه جوايي ناموسشم، خلاصه تا ميتونستم تحقيرش كردم اونم فقط نگاه ميكرد ... تا اينكه پاشدم رفتم رو فري كه رو مبل نشسته بودنشستم وكيرشو با دستم كردم تو كسم اروم و متين تلمبه ميزد تو كسمم و ممهامو ميخورد كلا برعكس اون سه تا وحشي عاشق سكس لايت بود ، رضا هم اومد بالا سرم ى كيرشو گذاشت تو دهنم كشيد و شروع كردم به ساك زدن و ارش هم اومد بود كيرشو كرد تو كون واي خيلي دردم گرفت... اينا كيراشون خيلي بزرگتر از كير شوهرم و دوست پسر قبليهام بودن اصلا قابل مقايسه نبودن مخصوصا شوهرم. با تموم وجود منو ميكردن توم تلمبه ميزدن محكم ميكردن منم جيغ ميزدم و عليو صدا ميزدم ميگفتم چه حالي ميدهههههه جوننننن كيرشون از تو بهترههههههه حالمو جا اوردنننننن انقدر تلمبه زدن كه رضا داد زد اومدمممممم سريعتر كيرشو خوردم تا ابش امد ريخت تو حلقم قورت دادم رو به علي گفتم ببين همشو خوردم خداييش هم خيلي زياد بود ولي اب علي خوشمزه تر بود رضا به گوشيه ولو شد منم پاشدم و دست ارش گرفتم درازش كردم رو زمين، رو كيرش نشستم و فري هىم از پشت كرد تو كونم و با ناخنهاش كمرو داشت از پشت چنگ مينداخت تلمبه ميزد تو كونم ، كه به لحظه فري به ارش گفت محكم نگهش دار تا به خودم اومدم كيرشو همزمان با كير ارش كرد تو كوسم تا اونموقع همچين درديو حس نكردم شروع كرد يه يواش يواش جلو عقب كردن تا اينكه ابم اومد و كوسم گشاد شد فقط جيغ ميزدم التماس ميكردم نكنن هر جي بيشتر التماس ميكردم اينها وحشي تر ميشدن ديگه واقعا از كوسم چيزي نموند اونا هم ٥-٦ دقيقه باهم منو كردن تا ابشون پاشيد تو كوسم. اين سكس ٣ نفره زياد به دلم نشست ولي بيشتر موقعي حال ميكردم كه علي رو تحقير كردم يه نگاه دوباره به علي كردم ديدم عصبانيه كيرش هم ديگه بيرون نيست منم با اينكه از حرفام پشيمون بودم ولي باز كرمم گرفت شروع كردم اب كيرهاي اينهارو از كوسم درمياوردم ميزاشتم تو دهنم يا ميمالوندم كه رو سينم و ور ميرفتم تو چشمهاي علي نگاه ميكردم كه فري اشاره كرد و گفت خودتو جمع كن بيا تا اينها كبابهاروبا ناهار اماده كنن بريم حموم دوتايي منم گفتم بريم،پاشدم رفتم جلوي اينه ديدم وايييييي تمام بدنم قرمز و انگار كتك خوردم همينجوري تلو تلو رفتيم تو حموم كه يهو فري محكم خابوند در كونم گفت كارت اشتباه بود نبايد جلوي دوستاش اين حرفها به علي ميزد، اين چيزيه كه خودتون دوتا باهم انتخاب كردين منم حال حوصله بحث و حرف نداشتم گفتم بي خيال بابا ، رفتيم توحموم وان ابو پر كرد دراز كشيد تو وان و منو بغلش گرفت شروع كرد لبهامو خوردن منم خوشم اومده بودفري بچه مثبت اين جمع بود وخيلي با كلاس و متين بود انقدر لبهاي همو خورديم و ماليديم همو كه دوباره سيخ كرد گفتم ميكني گفت اره منم نشستم رو كيرش البته كردم تو كونم چون كوسم خيلي درد ميكرد، كيرش كه تا ته رفت تو شروع كردم به تلمبه زدن خيلي حال داد ولي بيشتتر از ١٠ دقيقه نتونست بزنه ابش اومدريخت تو كونم گفت بيا با كست بشين رو صورتم تا باست بخورم منم گفتم جون و شروع كرد به خوردنم با سوراخ كسم ور ميرفت و ميليسد بعضي موقع انگشت ميكرد تا اينكه ابم اومد و ولو شدم بغلش...همينحوري كه بغلش بودم گفت شمارتو خواستي بده برنامه ميزاريم حتي اگه علي نبود كلي بهت خوش ميگذره و ساپورتت ميكنيم..گفتم حتما من تازه مزه سكس اومده زير زبونم، خلاصه رفتيم بيرونو ديدم علي نيست گفتم علي كوش گفت شماها رفتين حموم ديگه نمود اونم پوشيد رفت هرچي هم اصرار كردن نمونده گفت بايد برم، منم به روم نيوردم گفتم خودش اينجوري خواست ولي دلم ميخواستش پشيمون بودم، نهار و خورديم و گير دادم به رضا كه منو برسونه تهران اونم گفت باشه ولي يه دور باسم بخور گفتم دير ميشه گفت نه چون ابم اومده ساك بزني نهايتت ١٠ دقيقه مياد منم گفتم باسه بردمش تو يه دونه از اتاقها نشوندمش رو تخت شروع كردم خوردن وليس زدنش، دبگه از ساك زدن خوشم ميومد حس ميكردم بستنيه با لذت و علاقه ميخوردم ديگه عاشق ساك زدن باسه همه بودم به جز باسه شوهرم، انقدر خوردم تا اينكه ابش اومد منم خوردمش، دستشو گرفتم گفتم تروخدا فقط بيا بريم، با بقيه خداحافظي كردم و شمارمو به فري دادم گفتم برنامه بچين كه بدجوري پايتم اونم بوسيد منو گفت چشم. ديگه واقعا از اون روز يه جنده واقعي شده بودم ديگه مزه انواع سكس زير زبونم امده بود ديگه حتي اگه زن علي هم كه عاشقشم بودم هم ميشدم بازم دوست داشتم برم به ديگران بدم و بهش خيانت كنم همين فكرها تو سرم بود كه به خودم قول دادم از اين به بعد با هركي به غير از دوست و اشنا شد بخوابم ....
قسمت 17 وقتي سوار ماشين رضا شدم وو تو راه بوديم مامانم زنگ زد گفت فردا يه سر بيا پيشم، كمكم كن يكم خونه رو تميز كنيم كارگرم شهرستانه خونه كثيفه گفتم باشه. خلاصه رضا منو تا نزديكيهاي خونه رسوند و شمارشو هم داد بهم من با يه اسم زن سيو كردم رسيدم خونه رفتم دوش گرفتم دوباره.. از علي هم كلا خبري نبود منم ديگه حس و حال نداشتم شوهرمم زود اومده بود خونه، ديگه پاي گوشي نرفتم كخ حساس بشه و گرفتم خوابيدم تا صبحش برم كمك مامانم گناه داشت. صبح رفتم خونه مامانمو شروع كردم كابينتهاي اشپزخونه رو تميز كردن تا اينكه صداي مسيج گوشيم اومد علي بود بدون هيچ حرفي گفت فردا ميام در خونتون شوهرت رفت بيرون زنگ بزن بيام بالا كارت دارم گفتم اوكي، ديگه هم نزديك پريودم بود حشري هم بودم گفتم بزار اتيشمو خالي كنم تا پريود نشدم معلوم هم نبود اين علي تا كي بمونه... از اونطرف هم ديدم مامانم هي باگوشيم ور ميره هي ميخنده قشنگ تابلو بود با علي داره لاس ميزنه منم ديگه تخمم نبود ديگه ميخواستم بشم عين خودش، قشنگ تابلو بود علي حشريش كرده مثل اول دوستي خودمون منم كارامو كردم لباسمو عوض كردم و رفتم خونه اتفاق خاصي ديگه نيفتتد، فقط باسه فردا يه جوراب شلواري نازك با يه تاپ كوتاه انتخاب كردم ميخواستم دلشو ببرم و عاشقانه باهاش سكس كنم مثل روزاي اول. فردا صبحش شوهرم رفت منم سريع لباس پوشيدمو يه ارايش مليح كردم زنگ زدم به علي گفت تا ٥ دقيقه ديگه ميام، راستش دلم نميخواست بياد خونم ميترسيدم يهو كسي بياد ولي خوب بازم راحتي و تنهايي كه تو خونه خودم داشتيم جايي ديگه نميتونستيم داشته باشيم، خلاصه تا اومد بالا در باز كرد اومد تو چنان زد تو گوشم هم سرم گيج رفت هم شوك شدم هم موندم گفتم عوضي چه مرگته، كه يهو حمله كرد بهمو منو چسبوند به ديوار گفت حالا كارت جايي رسيدم كه بخواهي منو تحقير كني من اون شوهر كونيتم مگه،، منم ترسيده بودم گفتم غلط كردم حشري شده بودم كه يهو محكم لبشو گذاشت رو لبم و شروع كرد خوردن لبهام، قسنگ داشت لبهام با دندوناش ميخورد و منم دستامو انداختم دور گردنش و همراهيش ميكردم كه منو دوباره بغلم كرد برد منو رو تخت انداخت اما هنوز اعصباني بود منو برگردوند حالت سجده كرد منو طبق معمول ، جورابمو پاره كرد كيرشو در اورد بدون هيچ ژلي يا حتي تف خشك خشك كرد تو كونم فقط تنها كاري كه تونستم بكنم از ته دلم جيغ زدم واقعا وحشتناك بود شروع كرد تلمبه زدن تا ميتونست با تمام قدرت ميزد، اصلا ديگه نايي نموده باسم حتي براي جيغ زدن اونم هي فحش ميداد به من و بابامو شوهرم ،هي ميگفت حالا تو كاريت به جايي رسيده منو ميخواهي تحقير كني يادت رفته با التماسم ميكردي بكنمت ....
صفحه 2 از 4
