ارسالها: 68
#17
Posted: 10 Aug 2020 10:33
یه نگاه بهش کردم اون تو حال خودش داشت دکمه هامو باز میکرد دل تو دلم نبود گوشیشو ببینم لخت که شدیم یه دستو انداختم زیر زانوشو کشوندمش تو بغلم اخخخخ که چه بدن نرمو سفیدی داره وکل بدنش تو دستم بود رفتم سمت در حموم اونم میخندیدو پاشو تو دستام تکون میداد چرتو پرت میگفتیم دقیقا یادم نمیاد ولی از شیطونیش هرچی بگم کم گفتم ، تو حموم که رفتیم اروم گذاشتمش زمینو اون رو به دوش دستاشو زد به دیوارو منم از پشت چشبیدم بهش از سر شونش شروع کردم به بوسیدن پشتش که شیر ابو باز کرد قطره های اب بود رو بدنش غلت میخورد و میومد پایین زبونمو گذاشتم بین دو کتفشو تا رو کمرش با قطره های اب اومدم پایین تا رسیدم رو کمرش اروم اروم گاز میگرفتمو اونم خودشو جمع میکرد کامل رو زانو هام نشستمو لای کونشو باز کردم اووووم از کی بود ندیده بودمش تا ازدواج میکنی یه حسایی گم میشه یه زبون دورش کشیدمو محکم زبونمو فشار دادم بره داخل یه ذره از سرش رفت تو ، وقتی سرت لای دوتا جسم سفید نرم گندس یه صدای ناله ی خفیف هم از بالا میاد و با چرخش زبونت اون ناله هم کمو زیاد میشه انگار از کل دنیا و بدبختیاش رهایی اوووووووم این همون کونیه که تو محردی هم کم ساپرتت نکرده بود اخخخخخخ گه میشد همینجا میخوردمش ، این افکاری بود که تو ذهنم میومد صورمتو لای کونش میمالوندمو هر از چند گاهی یه ضربه به کونش میزدم شدت اب رو صورتم زیاد بود و تشنگی تو مسیر جاده رو با ابی که از کون نیوشا میومد برطرف میکردم با هر ضربه من حالا کونی که با زبونم نرم شده بود یه لحظه تنگ تنگ میشد و زبونم بهش یه فشار کوچیکی میمودو سر میخورد بیرون ، تو همون حالت خودشو حل داد به عقب و دستاشو اورد کذاشت رو زمین سوراخ کونش کامل باز شد باسنشو داد بالا کوسش اومد جلو صورتم ، اب دوش با شدت رو کمرش میزدو سرازیر میشد به سمت موهاشو صورتش, قطره قطره از رو چوچول کوسش اب باقی مونده میرخیت رو زمین یه دست روش کشیدمو انگشتمو کردم تو کونشو با ولع تمام افتادم به جون کوسش تو همین لحظه نمیدونم اشتباه شنیدم یا صدای اب بود تو نالش گفت جووون حامی جونم من دیگه شوهر دارم ، شوهرم میکنمی ، این حرفش خوب میشد واقعا اشتباه شنیده باشم خوب قبل ازدواجم خودم کونشو باز کردم یکم اعصابم بهم ریخته شد ، حسم رو خوردن خوابید بلند شدم یه دست روی کیر شق شدم کشیدمو اروم گذاشتم رو سوراخ کونش با اب دوش نمیشد توش کرد اصلا نمیرفت چشم افتاد به شامپو مسافرتی تو همون حالت کیرمو کفی کردم گذاشتم رو سوراخ کونش یه حل دادم یه تکون خورد و پاهاشو جمع کرد ولی اونقدر سفت از پهلو هاش گرفته بودم جای برای فرار نداشت یکم عقب جلو کردم که یکم دیگه گشاد شه چینای کونش حلقه زده بود دور کیرم عاشق لحظه ایم که سر کیرمو تا کلاهکش میارم بیرونو اروم حل میدم داخل حس میکنم تا رگای کیرمو میفهمه دیگه الان باز شده بودو تو اون حالت نفسش داشت بند میومدو بیحال شده بود بزور نگهش داشتم وگرنه میفتاد اوردمش پایینتر رو زانو هاش نشستو سرشو برد لای پاش منم از عقب داگی محکم میکوبیدم موجی که رو باسنش افتاده بودو ابی که با شدت به این سمتو اون سمت پرتاب میشد جفتمونو روانی کرده بود عجب لحظه ای بود هیچوقت انقدر با خیال راحت سکس نکرده بودیم صدای جفتمون تو حموم بلند شده بود نیوشا که داد میزد دیگه منم از صدا محکمتر میکوبیدم لحظه ای که کناره های رونم به باسنش میخورد سوراخ کونش چنان سفت میشد که میتونسم حس کنم حلقوی بودن کونشو داشتم بهش فکر میکردم که یهو از سر انگشت پام لرزشو حس کردم تا سر انگشت دستم و بی حال افتادم یه گوشه حموم نیوشا تو همون حالت بیحال یه صدای نازوکی ازش که میگفت ممنونم پیمان ممنونم ، ابمم داشت از کونش میومد بیرون که شروع کردم با همپن حال خرابم به شستنش که سمت کوسش نره ، زود برای حامله شدن......
ادامه دارد...