چطور در سن پایین کونی شدم - صفحه 17

ارسالها: 233

#161 Posted: امروز 02:51

Ahmadms
احمد جان
بالاخره همیشه همه هم نظر و موافق مت نیستند. حتما هستند کسایی که کاملا مخالف ما فکر می کنن. به هر حال اون هم یه نظره دیگه و البته باید بتونیم به دور از توهین به هم نظرات دیگران رو هم بشنویم. ولو این که مخالف ما باشه.

nicenightgay

کاربر

ارسالها: 233

#162 Posted: امروز 03:00

Alisahsahsahsah
علی جان
من یه نظری راجع به موضوعی که مطرح کردی دارم. اگه اجازه بدی مطرحش می کنم:
این طبیعی هست که وقتی جلوی یک نفر شلوارت رو می کشی پایین و اجازه می دی با کونت ور بره و به سوراخت دست بکشه و کیرشو تو کونت فرو کنه و آبشو اون تو تخلیه کنه، یعنی اسباب هوس رانی و حال کردن یک نفر دیگه رو فراهم کردی. جدا از اینکه آشنا باشه یا غریبه.
این که کدوم بیشتر حال می کنن مهم نیست. چون یکی از کردن دیگران و یکی از دادن به دیگران لذت می بره. مهم نوع نگاه اکثر جامعه هست.
در جامعه ما کسی که بکن هست، فرد پیروز این رابطه هست و کسی که کون میده فرد مغلوب. طی قرن ها حکم افراد پیروز جاری شده و افراد مغلوب محکوم به فرمانبرداری و اطاعت بودن.
حتی اگه تو در هنگام دادن بیشترین لذت دنیا رو هم برده باشی بهت می گن کونی و کونی کسیه که باید به بکن ها حال بده تا لذتشون کامل بشه. بر اساس همین تفکر اکثر فاعل ها دوس دارن این برتری رو به رخ یه کونی بکشن. بنابراین وقتی خودش رو به دست آوردن و در حال تقه زدن تو کونش هستن، خودش رو محق می دونه که به خونواده طرف فحاشی کنه تا لذتش بیشتر بشه. وقتی یه نفر داره کون می ده چطور می تونه از دست انداختن یه فرد غریبه به ناموسش (مثل خواهر، مادر، همسر، دختر و ...) جلوگیری کنه؟
یه عده از این حالت که تعبیر شده به بی غیرتی لذت می برن، یه عده بی تفاوتند و یه عده هم ناراحت می شن.
به نظرم، اونی که ناراحت می شه کسی هست که از دادن خودش احساس حقارت می کنه. بنابراین این حس حقارت رو برای خونوادش نمی پسنده.
یکی هم هست که مثل شما از این به اشتراک گذاشتن همسر یا ناموسش لذت می بره و برای اینکه نهایت حال رو در زمان رابطه ش داشته باشه، از هیچ ایده ای کوتاهی نمی کنه.
پس بهتره این دیدگاه عوض بشه و این نگاه تغییر کنه تا بحث بی غیرتی یک کونی مطرح نشه.

nicenightgay

کاربر

ارسالها: 233

#163 Posted: امروز 03:29

لذت کون دادن با طعم ارضا شدن
بعد از گائیده شدن کونم توسط موسی و راننده خاور، تجربه جدید من ارضا شدن بود. در حالیکه آب منی اون دو نفر رو از کونم خالی می کردم و روی کونم و کیرم و تخمام می مالیدم، برای اولین بار ارضا شدم. این اتفاق بعد از سه سال از شروع کون دادنم می افتاد. تا قبل از اون فقط می دیدم که هر کی منو می کنه آبشو تو کونم خالی می کنه و می گه تموم شد. اما اونروز که راننده خاور دوبار بهم تجاوز کرد و موسی هم یبار و با آب منی های اون دو نفر برای اولین بار جق زدم، سکس های من یه رنگ دیگه به خودش گرفت. خیلی دوس داشتم در این باره با یکی صحبت کنم و بیشتر راجع بهش بدونم.
واسه همین تصمیم گرفتم بازم برم پیش موسی و یبار دیگه کیرش رو امتحان کنم و از اون بپرسم که جق زدن چیه. شاید ملا هم باشه و دو تا کیر کلفت افغان با هم جرم بدن. پنجشنبه عصر بود که راه افتادم به طرف کارگاه ساختمونی که بارها توش کونم به گا رفته بود. ساختمون خلوت به نظر می رسید. وارد کارگاه شدم. دو تا کارگر افغان که فکر کنم تقریبا هم سن خودم بودن توی محوطه داشتن ماسه جابجا می کردن. یکیشون گفت: دنبال کیستی؟ گفتم: موسی. اشاره کرد به اتاقک کارگرا و گفت: اونجاست. در اتاق باز بود. موسی دراز کشیده بود و داشت استراحت می کرد. تا چشمش به من خورد برقی تو چشاش زد و گفت: بیا تو ببینمت. وقتی می خواستم بشینم یه انگشت بهم کرد و گفت: ملا درست گفته بود. گفتم: چیرو؟ گفت: ملا می گفت این بچه کونی کفتر همین ساختمونه. یبار که بکنیش دیگه زیر خواب خودت میشه. گفتم: ملا الان کجاست؟ گفت: رفت افغانستان. از حالا به بعد تو کونی خودمی. اینارو که می گفت مدام کیرش رو از رو شلوار خاکیش می مالوند و توی شورتش جابه جاش می کرد. همه هواسم پیش کیر موسی بود. آخه دفعه قبل نتونسته بودم کیرش رو ببینم. فقط وقتی راننده خاور داشت اندازش رو می گفت فهمیدم که موسی هم کیر کلفته. البته جثه خودش از ملا لاغرتر و نحیف تر بود.
موسی گفت: اونروز خوب حال کردی؟ گفتم: نه دو نفری بهم تجاوز کردین. موسی دستش رو از رو شلوار رسوند به چاک کونم و با قدرت به سوراخم فشار داد. از چنگ زدنش به لپای کونم و انگشت کردنش معلوم بود خیلی حشریه. واسه همین صداش کمی میلرزید و با حالتی خاص گفت: مادر کونی کس کش، توقع داشتی نازت کنیم و در همون حال دستش رو کرد تو شلوارم و سعی کرد بکشتش پایین. گفتم: در بازه کسی می بینه. گفت: فقط اون دو تا بچه هستن. بزار ببینن که موسی چطور کون یه پسر خارجی میزاره و پارش می کنه. بلند شدم که خودم در رو ببندم که یه انگشت محکم بهمم کرد و شلوار و شورتم رو با هم کشید پایین. انگار خون جلوی چشمش رو گرفته بود. بعدشم مثه پر کاه از زمین بلندم کرد و گذاشتم رو کیرش. حجم چیزی که لای کونم قرار گرفته بود خیلی زیاد بود. برعکس دفعه قبل که سعی می کردم فرار کنم، اینبار شهوت همه وجودم رو گرفته بود. دوست داشتم هرچه زودتر کیر موسی رو ببینم. اما موسی انگار خیال نداشت کیرش رو در بیاره. توی همون حالت ایستاده، منو سمت خودش چرخوند و با یه حرکت دستاش رو انداخت زیر رونم و از زمین بلندم کرد. از پشت چسبوندم به دیوار و کیرش رو از رو شلوار محکم به سوراخم فشار می داد. بعد از این همه کون دادن این اولین باری بود که یه نفر اینطوری رو کیرش بلندم کرده بود. انگار دیگه طاقت نداشتم. دستم رو بردم زیر کونم و کیر موسی رو گرفتم تو دستم. موسی لبخند زشتی زد و به نشانه پیروزی گفت: چوله می خواهی کس کش؟ با سر بهش فهموندم آره کیر می خوام. واسه اینکه منو دیوونه کنه گفت: امروز فقط از رو شلوار گایشت می کنم. گفتم: چرا؟ گفت: چون از کونت خوشم نمیاد. دفعه قبل خیلی مرا اذیت کردی تا توانستم چوله خود را بر تو فرو کنم. داشتم می مردم واسه کیرش و آبش. دستم رو بردم توی شلوارش و کیرش رو از رو شورت گرفتم. عجب کیری بود. به جرات می تونم بگم سرش از کیر ملا خیلی بزرگتر بود. موسی که دید دارم از حال می رم گفت: باید بر من خواهش کنی تا کونت را باز کنم. کیر من حیف سوراخ گشاد تو بچه کونی است. گفتم: موسی اگه نمی خوای بکنی من برم! منو زمین گذاشت و گفت: گمشو. نمی کنمت. جا خوردم. دستم رو از تو شورتش درآوردم و نگاهش می کردم. موسی گفت: چرا نمیری؟ به سمت در راه افتادم و در همون حال شلوار و شورتم رو می کشیدم بالا. جلوی در اتاق یک دفعه از پشت پرید روم. کمرم رو محکم گرفت. دستام رو زد به دیوار. توی یه چشم به هم زدن شلوارم رو کشید پایین. خودش رو که چسبوند بهم داغی و کلفتی کیرش رو لای کونم حس کردم. یه کم با کیر خشکش به سوراخم فشار آورد. بعد دولا شد و دو سه بار وسط لاچ کونم تف انداخت و قبل از این که بفهمم چی شده و یا خودم رو آماده کنم، کیرش رو تا دسته تو سوراخم فرو کرد و نگه داشت. همه این ها مثل برق اتفاق می افتاد. آنچنان بهم فرو کرد که با تمام وجودم آخ گفتم و صدام از اتاق رفت بیرون. موسی کمرم رو محکم گرفته بود و با تمام قدرتش کیرش رو تو کونم فشار می داد. فکر می کردم تا کمر تو کونم فرو رفته. از شدت درد چشمام رو بسته بودم و فقط داد می زدم آخ بکش بیرون. دیگه توان نداشتم خودمو نگه دارم. با فشار موسی خوردم به دیوار روبرو و موسی هم که میدید دیگه راه فراری ندارم فشارش رو بیشتر کرد. با همین فشار بود که توی سوراخم آتیش گرفت. انگار مواد مذاب توش فوران می کرد. در همین حال هم اون دوتا پسری که توی محوطه بودن، خودشون رو به اتاق رسوندن و درست زمانی رسیدن که من گائیده شده بودم و موسی در حال خالی کردن آبش توی سوراخم با سر و صدای زیاد بود. موسی هم انگار خیال نداشت کیرش رو بکشه بیرون. من فقط داد می زدم تورو خدا بکشش بیرون دارم میمیرم. موسی کمرم رو محکم گرفته بود و حدود یک دقیقه کیرش تو کونم منقبض و منبسط می شد. احساس می کردم همه روده ام رو آب گرفته. از شدت درد و ضعف رونم و زانوهام داشت می لرزید. موسی که کیرش رو کشید بیرون بی اختیار رو زمین ولو شدم. از یه طرف کونم جر خورده بود و ناگهانی گائیده شده بود و از یه طرف دیگه دلم درد گرفته بود. موسی کنارم ایستاده بود و داشت کیرش رو روی کونم تکون می داد تا آخرین قطره های آبشم روم بریزه. اون دوتا پسر هم در حالیکه داشتن به سوراخ باز من و اندازه کیر موسی نگاه می کردن، دستشون رو کیراشون بود و داشتن از روی شلوار می مالوندش. موسی از اتاق رفت بیرون. یکیشون که کوچیکتر به نظر می رسید اومد کنارم نشست. یه کم به سوراخم نگاه کرد بعد آهسته انگشتم کرد. توان نداشتم بهش بگم نکنه. سوراخم می سوخت و اون پسر که با سکوت من جسورتر هم شده بود تند تند انگشتم می کرد و کیرش رو می مالید. یواش یواش درد کونم کمتر شد و دوباره حس شهوت داشت میومد سراغم. بعد از مدتها دوباره یه هم سن و سال خودم گیر داده بود بهم. واسه همین دستم رو بردم و کیرش رو گرفتم تو دستم. اصلا قابل مقایسه با کیر موسی نبود. پسره کیرش رو درآورد که راحت تر باهاش بازی کنم. اون یکی هم اومد و کنار اولی نشست. کیرش اندازه کیر امیر بود. دوباره منو برد تو دورانی که امیر روزی دو سه بار میبرد و تقم رو میزد. واسه همین با اشتیاق کیرش رو براش می مالوندم. دیدم اون یکی هم کیرش رو درآورد. به هم یه چیزایی می گفتن که من متوجه نمی شدم. بعد هم هر دو می خندیدن. کیر دومی هم مثل اولی کوچیک بود. اولی بلند شد و اومد روم. بدون این که حرفی بزنه کیرش رو کرد تو و شروع کرد عقب جلو کردن. فقط صدای نفس نفس زدانش رو دم گوشم می شنیدم. بعدشم سرعت تقه زدنش رو زیاد کرد و کیر کوچولوش تو کونم به دل دل افتاد. وقتی از روم بلند شد دیدم یه قطره آب از سر کیرش آویزونه. داشتم آب اون رو میدیدم که دیدم دومی هم کیرش رو از دستم جدا کرد و رفت پشتم و افتاد روم و کیرش رو فرو کرد تو سوراخم. یه دقیقه بعد اونم حشری شد و انگار یکی دو قطره آب تو کونم خالی کرد و از روم بلند شد و از اتاق رفتن بیرون. من تازه داشتم حشری می شدم. واسه همین بدون اینکه شلوار و شورتم رو بالا بکشم پاهام رو از هم باز کردم تا هم سواخم خنک بشه و هم موسی که برگشت دوباره حشریش کنم. آخه بار اول هر سه نفرشون کلا پنج دقیقه هم نشد که کردنم. تو همین افکار بودم که موسی وارد اتاق شد. منو که تو اون حالت دید گفت: کس کش هنوز سیر نشدی؟ با پرویی هرچه تمام تر گفتم: نه. گفت: بازم چوله می خوای؟ با سر گفتم آره. کیرش رو کشید بیرون و اومد جلوم نشست. سرم رو بلند کرد و گذاشت رو رونش. با کیرش می زد تو صورتم. گفت: باید بلندش کنی. دستم رو بردم زیر تخمای آویزونش. هنوز داغ بود. حس خیلی خوبی داشت که یه نفر کیرش رو بده دستت تا خودت بلندش کنی واسه اینکه کونت بزاره. بوی عرق و آب منی و خاک و ... باعث شده بود کیرش بوی خوبی نده. واسه همین نشستم تا کمتر بوش رو حس کنم. یواش یواش کیرش تو دستای سفید و کوچولوم داشت دوباره قد می کشید. اصلا قابل مقایسه با حالت خوابش نبود. فک کنم چهار پنج برابر شد. مثل کنترل تلویزیون کلفت و دراز بود. همینطور که با کیرش ور می رفتم، دستم رو مشت کردم و گرفتم کنار سر کییییرش. مشت من درست به اندازه سر کیر موسی می شد. وقتی دید دارم مشتم رو با سر کیرش مقایسه می کنم، گفت: از سر چولم خوشت اومده؟ با تکون دادن سرم حرفش رو تائید کردم. با خودم فکر کردم چطوری این کیرو یه ضرب زد تو سوراخم. موسی ادامه داد: آب منی هم دوس داری؟ گفتم: چطور مگه؟ گفت: اونروز که کردیمت، کونت رو خالی نکردی و تند تند شورت و شلوارت رو پوشیدی و رفتی. آب توی کونت اذیتت نکرد. یاد اتفاقی که برام توی حموم افتاده بود افتادم. بهش گفتم: نه اذیتم نمی کنه. آخه دوس دارم بعدا که می رم خونه، اونو از توی کونم خارج کنم و به تخمها و کیرم بمالونم. دوس دارم با اون آب سوراخم رو بمالونم. موسی یه خنده ای کرد و گفت: بچه جان اینی که تو داری اسمش هسته خرما با دو تا لپه زیرشه. تا حالا فکر می کردم فقط کونی هستی، اما اولین بار است می شنوم کسی آب منی دیگران را بر تخم و کیر و سوراخ خود بمالد و خوشش بیاید. بهش اتفاقی که اون روز توی حموم افتاده بود رو توضیح دادم و حالتی که بهم دست داده بود رو گفتم. با تعجب نگاهم کرد و گفت: یعنی تو تا حالا ارضا نشدی؟ گفتم: نه. بعد از اینکه دست و پاهایم کشیده شدن خیلی ترسیدم ولی بعدش حال خوبی بهم دست داد. نفهمیدم چه بلایی سرم اومده. موسی دوباره خندید و گفت: ببین بچه جان، پسرها برای اینکه حال بکنن باید جق بزنن. اون حالتی که تو چوله خود را با آب من و راننده خاور مالیدی، در حقیقت جق زده ای. مردها هم جق می زنن. ما در کشور خود نوجوانان خوشگلی داریم که خود را با آنها ارضا می کنیم، اما در کشور شما کسی را نداریم که با او ارضا شویم. برای همین هم اکثر اوقات جق می زنیم. مگر این که در بین همین کارگرهای کوچکتر کسی را پیدا کنیم که او را بکنیم. وقتی ملا از ایران می رفت به من گفت که یه پسر خیلی خوشگل آخرای هفته می آید و تو می توانی به جای جق زدن او را بگایی. اولش باور نکردم تا این که اون روز تو خودت برای کون دادن آمدی به کارگاه ساختمونی. تو هم نیاز داری تا جق بزنی. نمی دانم چطور تا حالا نزده بودی. گفتم: خوب من اصلا نمی دونستم جق چیه. الانم از تو اسمش رو یاد گرفتم. موسی گفت: فرق جق من با تو در این است که من تو را می کنم تا آبم بیاید، اما تو به من کون می دی و با آبی که من در تو می ریزم چوله خود را می مالی تا ارضا بشوی.
با صحبت درباره جق زدن و کون دادن و حشری شدن، کیرش که کامل راست شد.با یه حرکت منو به شکم خوابوند و خودشم نشست روی رونم. به کیرش تف زد و یه تفم انداخت وسط سوراخ من. یه کم به لپای کونم چنگ زد و گفت: مادر کونی لاچ کونت رو با دستات باز کن می خوام وقتی چوله خود را بر تو فرو می کنم، فرو رفتنش را ببینم. با اشتیاق تمام با دستام لای کونم رو از هم باز کردم و موسی کیرش رو گذاشت دم سوراخم. داشتم بهش می گفتم که یواش بکنه تو که یکدفعه همه کیرش رو تا ته زد تو سوراخم. ناخودآگاه کونم رو ول کردم و به جلو پریدم. اما موسی فوری روم دراز کشید و نذاشت در برم و بی وقفه شروع کرد به تلنبه زدن. حالا دیگه کمرش هم سفت بود و با تموم قدرت تو کونم تقه می زد. دوباره نشست روی رونم و گفت لاچ کونت رو باز کن. کیرش دیگه به راحتی تا ته میرفت و تو و در میومد. فقط وقتی سرش رو می کشید بیرون صدای نالم بلند می شد. بعد بلند شد و دوباره مثل دفعه قبل از جلو بغلم کرد و از پشت چسبوندم به دیوار. کیرش رو می خواست برسونه به سوراخم. خودم کیرش رو گرفتم و روی سوراخم تنظیم کردم. پاهام رو یه طوری بالا گرفته بود که انگار انداخته روی شونه هاش. منم به راحتی می تونستم فرو رفتن کیییییر کلفتش رو تو کونم ببینم. وقتی دید خودم کیرش رو واسه گائیدن کونم تنظیم کردم، حشریتش زد بالا. واسه همین با قدرت کیرش رو تو سوراخم کوبید و تا ته فرو کرد. من که از درد و لذت روی ابرا بودم با ناله ها و آخ و اوخهای خودم هم به اون حال می دادم و هم خودم بیشتر کیف می کردم. همزمان اون دوتا پسر هم دوباره وارد اتاق شدن و مشغول تماشای پسری شدن که هم سن خودشون بود و داشت رو کیر هموطنشون آخ و اوخ می کرد و بهش کون می داد. موسی همونطوری که کیرش توم بود، منو به پشت رو زمین خوابوند و پاهامو انداخت رو شونه هاش و به شدت ضربه ها و تقه هاش اضافه کرد. طوری که صداش تو اتاق می پیچید. سرعت و شدت ضربه ها که بیشتر شد فهمیدم که قراره واسه بار دوم کونم رو آبیاری کنه. به شدت منتظر این لحظه بودم که دیدم موسی روم خم شد. کتفام رو محکم گرفت و کمرش رو با همه توانش تو کونم فشار داد. احساس می کردم کیرش داره از گلوم می زنه بیرون. وقتی آبش اومد تا تو دهنم بوی آب منی پیچید. من زیر کیرش بالا و پایین می کردم تا همه آبشو توم خالی کنه و از این لحظاتی که کیر کلفتش تو کونمه بهترین لذت رو ببرم. یه دقیقه بعد همه چیز تموم شد. موسی بلند شد و کیرش رو تمیز کرد. منم شلوارم و کشیدم بالا و با عجله به طرف خونه راه افتادم. نمی خواستم حتی یه قطره آبش رو هم از دست بدم. بنابراین تا رسیدم خونه پریدم تو حموم و شروع کردم به تخلیه آب منی اون سه نفر. توی مشتم خالی می کردم و به سوراخم و کونم و کیرم می مالیدم. دلم واسه کیر خودم می سوخت. تا چند دقیقه قبل کیر سه تا آدم که دو تاشون تقریبا هم سن خودم بودن و اندازه کیرشونم با کیر خودم برابر بود، تو کونم تقه زده بودن و آب به کونم داده بودن، اما کیر من به جای تجربه چنین حسی، باید با همون آب غریبه ها که حاصل جر خوردن کونم توسط کیرشون بود، مالیده می شد و از لیزی آب منی غربیه ها به وجد میومد. این حالت واسه تخمام هم بود. چرا که اونا هم با آب کیر دیگران مالش داده می شدن. با یاد کیر موسی و لحظه های گائیدنم و آبی که به بدنم مالیده بودم و بوش تو حموم پیچیده بود شروع کردم به جق زدن و با لذت هرچه تمام تر ارضا شدم و بعدش چند دقیقه ای کف حموم دراز کشیدم و از اینکه هم کون خوبی دادم و هم با آب منی صفر زنام برای دومین بار جق زده بودم احساس رضایت می کردم.