انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
داستان سکسی ایرانی
  
صفحه  صفحه 5 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین »

خیانت همسرم باعث شد مهاجرت کنم


مرد

 
سلام نزدیک یک ماه شد کی ادامشو میزاری
     
  
زن

 
الهه بلند شد و رفت جلو اینه ای که در اتاق بود و از لوازم آرایشی که در کیفش بود استفاده کرد و به آرایش و تزیین بهتر خودش مشغول شد کاری که هیچوقت در سکس هایی که بامن داشت ...انجام نداده بود روژلب و کرم. وحتی شانه به موهاش کشید تا بهتر به نوید دلبری و کوس و کون بده ...نوید هم بی تاب و تشنه اومداز پشت بغلش کرد و به باسن و سینه هاش دست می کشید و کیرشو هم در چاک کونش جا داده بود دید نداشتم که ببینم نو کرده یا نه و این در حالی بود که الهه آرایش می کرد و در گوشی باهم حرف می‌زدند و گاها الهه میخندید و اوف اوه ی می گفت
واما هر چی بود نوید بخوبی مخ زنمو زده بود یهو الهه با صدای بلند که من می شنیدم گفت نوید جوون میخام ایستاده و حین راه رفتن بزاری کونم مثل اون قبلیه ...خیلی حال داد کیف کردم
ای به چشم عزیزم تو فقط لب تر کن هر جور. و مدلی دوس داشتی می کنمت
مرسی نوید جوون
همینو کم داشتم حالا تو و نوید شده بود نوید جوون واینو الهه می گفت نوید دستشو دور کمرش حلقه کرده بود ‌وانگشت دست دیگه شو از جلو به کوسش برده بود و در حالیکه راه میرفتن کونشو می گایید و الهه اه و ناله و عشوه براش می کرد حسابی قاطی کرده بودم نمی دونستم چه بکنم تحمل دیدن کون دادن زنم براستی درونم رو بهم زده بود از یه سر عصبی و ناراحت و از سر دیگر کیرم داشت جون می گرفت نوید زنمو به دیوار چسبوند و حالا به شدت به کونش تلمبه میزد و دست دیگه اش هم به همون حالت روی کوسش بود الهه به نهایت شهوتش رسیده بود و و در این شرایط معمولا مثل دختری که به گریه افتاده حالت می گرفت و این نشونه اوج شهوتش بود وبا چند فریاد ارضا شد امایهو نوید کیرشو بیرون کشید و وروی کوسش تنظیم و فرو کرد و تلمبه هاشو ادامه داد بکوب و یا سرعت و دور خوبی الهه رو از جلو می گایید بیشتر از پنج دقیقه این کارو ادامه داد و یهو نعره ای کشید و کبرشو نگه داشت...آه اه داشت ابشو در کوس زنم تخلیه می کرد و اه بلندی کشید و راحت شد اما هنوزالهه رو ول نکرده بود
الهه باناز و عشوه بهش گفت
چرا تو کونم خالی نکردی مگه بهت نگفتم دوس دارم ابت در کونم خالی بشه...ها ...ها ...چرا
خخخخخخ آخه عزیزم راستش رو بخای مایلم بار دارت کنم و بچه از من داشته باشی و اگه اینجور بشه عالی عالی میشه
الهه قه قه میزد و می خندید انگار بی میل نبود ازش حامله بشه
پس این ه که نمی خای کیرتو الان بیرون بکشی دلیلش اینه که بار دارم کنی. ...ها... اه اه ازدست تو نوید حقه باز و مکار من
به ساعتم نگاه کردم که وقت رفتن به مهد رسیده یا نه
خوشبختانه ۴۵ دقیقه دیگه مونده بود ونهایت نیم ساعت فرصت داشتم نمایش کثیف خیانت زنم و نوید رو ببینم
در همین اثنا که غافل ازشون بودم دیدم در آغوش هم رو کف اتاق ولو شده بودند پاها شون رو هم قفل و زنجیر شده بود و از بالا تنه هم بهم چسپیده بودند نا حالا نشده بود بعد از سکس هامون با من این چنین رفتاریو نشون بده و با هم در گوشی حرف می‌زدند و الهه هم گاها می خندید و براش ناز می کرد
یهو انگار نوید به طرف من نگاهی کرد و یادش افتاد که طبق قرار باید بره
وبه الهه گفت
یادته گفتم امروز مهمون عزیزی دارم که به خاطر اون با تو آشنا شدم
آره یادمه نوید پس کوشش اون مهمونت؟
خخخخخ میادش عزیزم فقط من یک ربعی کار مهمی دارم بیرون میرم ...مهمونم بعد از من میاد وفقط خوب بهش بده آخه عزیزم مهمونم مثل خودم عاشقته البته جوری دیگه خخخخخخ
یعنی چه من میترسم تنهام بزاری این دیگه چه مدلیه .تو بری منم میرم
عزیزم نترس اون پسر خوبیه و ازمن مهربون تره خیالت تخت تخت
نمی تونم بمونم یا نمیری بیرون و میمونی با مهمونت و دوتایی بهتون سرویس میدم و یا همین الان میرم خونه شوهرم
عزیزم لطفا کوتاه بیا آخه چه جور ی بگم اون پسر مایله فقط خودش و خودت باشین و دوس نداره منم باشم اون کوس خله
خخخخخخ
نوید گوش کن من رو با پسری در خونه ات تنها میزاری که نه میشناسمش و نه اونو دیدم اونوقت توقع داری هیچی نگم و نترسم
من میرم و دیگه نمیام پیشت مگه اینکه اونیکه بهت گفتم انجامش بدی و حرفایی که بهم زدی،و منم چیزایی که بهت گفتم رو یادت بمونه وقول شرف هم دادی که فیلم رو پاک کنی
باشه الهه جوون رو قولم هستم و اون پسری که تو دوس داری که بامن دو تایی بکنیمت رو هر جوری شده پیدا می کنم و میارم همین خونه و اونوقت دو تایی ساندویچی جلو عقبتو یکی می کنیم میدونم تو کف اون پسر هستی ارزوتو برآورده می کنم قول شرف بهت میدم
پس نوید خبرشو بهم بده من برم لباس تنم کنم اوه لباسامو هر تیکه شو گوشه ای شوت کردی ازبس شهوتی هستی ای نوید شیطون بلا
عزیزم اون اتاق نرو اونجا انبار یش کردم و تمیز نیس این اتاق این وری برو
اخ اخ یه ذره مونده بود که الهه بیاد این اتاقی که من در اون کمین کرده بودم و خوب شد نوید جمعش کرد و بخیر گذشت
الهه که رفت نوید اومد پیشم وگفت
حامد ...جون جفتمون بیا و الهه رو بکن آخه مرد حسابی چه فرصتی ازاین بهتر ...اون داره میره و ممکن نیس که دفعه ای دیگه ای پیش بیاد...بابا کوس خلی رو بزار کنار والا باور نمی کنم با این تیپ و قیافه ای که داری این جورفیلمی بازی کنی بهت نمیاد
آخه نوید ...اخ چیکار کنم ...باشه باشه ...برو راضیش کن بمونه .
این کلامات رو فی بداهه و یهویی از دهنم بیرون اومد و براستی عقل و اراده ای برام نمونده بود و
پس میای حامد من میرم سراغش و تلاش می کنم لختش کنم و شهوتیش کنم برات تا بهتر تحویلت بگیره
     
  
مرد

 
داستانت خیلی خوبه اما تناقض داره یه جا میگی دوست نداره الهه و بی میل بوده یه جا میگی خودشو ارایش میکرد ، تو ی خط برو جلو تا جذاب تر بشه ،
     
  
↓ Advertisement ↓
TakPorn

 
ادامه بزارمنتظریم
Nkl78
     
  
مرد

 
فکر نکنم دیگه بخوای ادامشو بزاری یه ماه پیش پست گذاشتی
     
  
زن

 
فکر و اراده ام نرمال نبود در شرایط خیلی سختی قرار گرفته بودم همسر عزیز و دوست داشتنیم رو با تصمیمات احمقانه و دور از منطق رو در شرایطی قرار داده بودم که برام گرداب رنج و عذاب شده بود مردونگی و شرف و عزتم با دست خودم لگد مال شده بود و با دست خودم الهه داشت تبدیل به یک جنده واقعی میشد نوید به اتاق الهه برگشت در آخرین لحظات داشت کیرشو با دستش جابجا میکرد انگار باز میخواست زنمو بکنه .اخ اخ لعنت به من کاش زمان به عقب و سه‌ماه قبل میرفت و این نمایش های گاییدن زنده ناموسمو نمیدیدم با ناراحتی محض باز رفتم پشت درب اتاق...و گوشه درو کمی باز کردم الهه همچنان آرایش می کرد و کونشو میخاروند نوید اینو دید لبخندی زد و گفت
عزیزم من که نمردم تو چرا میخارونیش بزار واسه من
انگشتاش رو یک خط و جمع کرد و قشنگ در چاک کون زنم فرو کرد و مشغول خاروندنش شد و دهنشو پشت گردنش آورد و لیسش کرد و سپس لباشو خورد و دست دیگه شو به سینه هاش برد و چلوند و به کوسش کشوند و حالا جلو عقبشو رو قشنگ با انگشتاش می گایید الهه مثل مار به خودش پیچ و تاب میزد و اه و ناله میکشید و نوید با صدای بلند و از عمد و اینکه میدونست من شنود می کنم بهش گفت عزیزم دوست داری دو کیره بکنیمت از جلو وعقب ؟
الهه گفت ...آه ارره اما بهت گه گفتم فانتزیم چیه اگه بتونی عشقمو بیاری پیشم و منو بگاد دفعات بعدیش میتونی خودت و اون عشقم دو کیره منو جرررر بدین ...
چشمممم عشقم حتما پیداش میکنم و میارم همین اتاق ...اما به این شرط که قبول کنی حامله ات کنم و ازت بچه داشته باشم و اینکه در طول اون ۹ ماه هر وقت هوس کردم بیای پیشم و بکنمت آخه عزیزم یکی از فانتزی های داغم ...گاییدن یک دختر حامله س ...خخخخخخ
اوه نوید جوون شرطت خیلی سخته و قبولش برام دردسرهایی داره اما به سختیش میرزه چون عشقم و پسری که دوس دارم منو بکنه رو واسم میاری...باشه ...باردارم کن .البته اگه بتونی
خخخخخ میتونم اونش با من اما باید توم کاری کنی شوهر احمق و بی شرفت از جلو مدتی نکنتت ...خب از کون تامینش کن توکه کونی خوبی هستی
اه اه باز بمالون منوووو. بیشتر بیشتر دارم ارضا میشم
خخخخ عزیزم ازاین بیشتر و بهتر ؟...دو انگشتم قشنگ تو کونته و سه انگشتم از جلو کوستو میگاد
مرررسی نوید جووون...اووه نوید بلا پس این دوست احمقت کجاس بفرستش کارشو بکنه
عزیزم الهه جوونم این دوست کوس خل من ...خجالتی تشریف داره و نمیخاد من تماشاچی سکسش با تو باشه مجبورم برم بیرون تا راحت بکنتت...خخخخخ ...اما اگه باز بخاد کوس خلیشو ادامه بده و نیاد بکنتت چون قول بهت دادم امروز دو کیر تو رو بکنه گزینه جانشین واست دارم و یکیو میارم که از خجالت این دوست بی عقل و کوس خل دربیاد
اوووه اووه اوا اوا نوید من که جنده نیستم میخای بری از خیابون کسیو بیاری که شاید مطمئن و مثل خودت باحال نباشه
خخخخخ عزیزم اونش بامن خیالت تخت باشه هم دهن قرصه و هم ابرو دار چون زن و بچه داره ولی بکن خوبیه چون دیدم
اون کیه نوید شاید آشنا باشه اونوقت آبروم میره
گفتم که عزیزم قابل اعتماده
اه بگو کیه تا خیالم راحت باشه
باشه الهه میگم ...راستش صاحب خونه مه ...مالک همین خونه ای که به خاطر تو اجاره کردم که بکنمت خب عزیزم قبوله
تازه به نفع من هم میشه و یک ماه ازم اجاره نمی گیره و پول اجاره رو واست کادو می خرم عزیزم
اه نوید جوون منو جنده خودت کردی و پول اجاره تو با گاییدن من و دادن کادو دیگه حساب کردی باشه قبول من امروز با هدف گایدنم با دو کیر اومدم پیشت و تا گاییده نشم آرووم نمی گیرم
ممنونم الهه جوون خیلی ممنون اما تو رو که از جلو عقب خوب با انگشتام گاییدم و ارضا کردم حالا میمونه این کیر من که سیخ مونده پس با اجازه شوهر بیشرفت از جلو می کنمت بلکه همین امروز تخم کیرمو در رحمت بکارم
نوید بی ناموس الهه رو بغل کرد و در حالیکه کیرش. دردست الهه نوازش میشد رو کف اتاق ولو کرد و به سرعت شورتشو بیرون کشید و مچاله کرد و گفت
عزیزم با اجازه بزرگت که شوهر بی شرفت باشه و چون نمیخام فریادت به بیرون بره آخه میخام با خشونت بزارم کوست ...شورتتو دهنت میزارم
و اینچنین کرد و لنگای الهه رو به شونه هاش کشوند و کیر سیخ و سفتشو بی‌رحمانه و یک ضرب در کوس الهه فرو کرد و به سرعت و بدونه ملاحظه به الهه تلمبه میزد ...همسرم کاملا از شدت فشاری که به کمرش و پاهاش می‌آورد مثل توپ و گرد شده بود و فریادو ناله شدید می کرد اما شورت در دهنش بود وفقط صدای وز،وز و کف و آب دهنش رو بیرون میداد کاملا پیدا بود جررر خورده بود نوید بی ناموس و عوضی در صدد حامله کردن زنم بود و می خواست زودتر به آرزوش برسه ودقایق تقریبا زیادی با همین استایل الهه رو گایید و یک باره نعره ای کشید و خودشو کاملا به الهه چسبوند و نگه داشت و کمرشو چند بار قوس داد و آب کیر کثیفشو در کوس زنم تخلیه کرد و برای لحظاتی رو همسرم موند و بالاخره بلند شد کیرشو دیدم کاملا خیس و آغشته به اب منی و آب کوس الهه بود باجسارت زیاد کیرشو به مه مه های همسرم مالوند و پاکش کرد و و در ادامه در دهن الهه گزاشت که براش خوب تمیز کنه و گفت
آخيش عزیزم خیلی کیف کردم به من که چسپید تو چی عزیزم ؟
منم نوید جوون اما به کمرم خیلی فشار آوردی بار دیگه رعایت منو بکن لطفا
آخه عزیزم میخام بار دارت کنم و شنیدم این مدلی بکنی طرف زودتر حامله میشه
خب من رفتم اگه دوستم نیومد ...صاحب خونه مو میارم تو رو بکنه فعلا بای الهه جوون
بای نوید زودتر بیا آخه دیرم میشه باید بر گردم پیش شوهرم
نوید اومد بیرون و خندید و گفت
شنیدی حامد پس من که رفتم برو کارتو بکن و الهه رو خوب بگاه وگرنه میرم صاحب خونه مو میارم ...بابا کوس خل نباش چند بار بهت بگم یک تیکه گوشت زنده و باحال جلوته و تو دست دست می کنی واقعا که ...ببین حامد پنج دقیقه وقت داری اگه نرفتی سراغ الهه ...دیگه مجبوری بری و جاتو با صاحب خونه من عوض کنی وسلام
نوید رفت و من با اعصاب درب و داغون و بهم ریخته و ناراحت موندم پنج دقیقه وقت داشتم تصمیم بگیرم رفتم دستشویی که به اوضاع افتضاح شورتم و کیرم برسم واقعا گند زده بودم کیرم و شورتم خیس واز بس قات زده بودم ندونسته بودم که ارضا شدم اونم با دیدن گاییدن ناموسم ...ای تف به خودم آنچه که در دهنم بود به اینه جلو دستشویی پرتاب کردم در واقع به خودم تف کردم باید تکلیفمون بادخودم روشن می کردم مرگ یک بار و شیون یک بار ...تصمیم گرفتم برم خودمو به الهه نشون بدم و این بازی و نمایش کثیفو تموم کنم و ازش اعتراف بگیرم که عشقش و پسری که بهش علاقه داره واقعا کیه و همچنین تکلیف نوید بی شرف رو روشن کنم و در دستشویی رو باز کردم و به طرف اتاقی که الهه بود رفتم و دستگیرشو فشردم و درو باز کردم و داخل اتاق شدم الهه نیم رخ به من رو لبه تخت خواب نشسته بود و اه نی گفتم ...الهه هنوز منو ندیده بود و گفت بالاخره شما دوست خجالتی نوید اومدی
گفتم آره اومدم
     
  
مرد

 
بقیه کی میزاری
750xz
     
  
مرد

 
فکر کنم تا اینجا تونستی فانتزیتو بگی مثل فیلم های فرهادی پایانش بازه
     
  
مرد

 
ادامه اش رو هم بذار یا پایان بازه ؟
     
  
زن

 
****در شرایط حساس و بسیار سختی قرار گرفته بودم انگار که کلید نابودی زندگیم رو در دستم گرفته بودم و الهه هنوز متوجه من نشده بود بدنم براستی از شدت هیجان و اضطراب میلرزید.در اون لحظه حساس چشمم به گوشه شورت خیسش افتاد که از لبه کوسش بیرون اومده بود ...نوید بی شرف با بی شرمی کامل بعد از گاییدن زنم شورتشو در کوسش هم تپونده بود که به زعم خودش با آب منی کثیفش ...حامله اش کنه

اینو که دیدم بهم ریختم و غیرت به خواب رفته ام یک باره زنده شد و جلو رفتم و موهاشو گرفتم و متو جه خودم کردم الهه منو که دید یهو فریاد بلندی کشید و تلاش کرد خودشو ازم دور کنه از شدت ترس و وحشت با دست وپاش از خودش دفاع می کرد براستی کنترلم از دست داده بودم و در واقع ناخواسته و ندانسته می خواستم الهه رو خفه کنم و بکشم در اون لحظات آنچه که از سکس نوید و الهه دیده بودم مثل فیلم ...در ذهنم و جلوچشام مرور و رژه میرفت و بیشتر عصبیم میکرد الهه رو تخت افتاده بود و من براستی داشتم خفه اش می کردم
یهو ضربه سنگینی به پشتم خورد ودستایی موهای سرمو و یقه لباسمو می کشید
با ضربه بعدی که به انتهای رونام و نزدیک خایه های کیرم خورد یک باره توان و مقاومتم به صفر رسید و الهه رو رها کردم و بلافاصله دستمال مرطوبی رو روی بینی و دهنم احساس کردم و کم کم چشام به سیاهی میرفت موقع برگشتن به سویی که بهم یورش برده بودند فقط دو سایه رو میدیدم...مثل شبح دو نفر مرد ودیگر هیچی نفهمیدم و بیهوش شدم
سنگینی سرم وسردرد منو کم کم به خودم و هوشیاری آورده بود و ناله کنان درخواست آب می کردم هنوز چشام بخوبی باز نشده بود و لی بتدریج در تلاش بودم بازش کنم و محیط پیرامون مو ببینم و بعد از لحظاتی که نمیدونم چقدر بود چشامو باز کردم و اتاق در اون لحظه نا آشنا بود نیم خیز شدم که بلند بشم اما سنگینی سرم اجازه نمی داد ...سرم هم گیج میرفت فریاد زدم ...اینجا کسی هست بهم آب بده
از بلایی که به سرم اومده بود در اون لحظات اصلا چیزیو به خاطر
نمی آوردم اما با دیدن نوید که با لیوان پر ازآب به طرفم میومد کم کم گزشته و آنچه که به من و زنم و زندگیم اومده بود به یک باره ابدیت و زنده شد ابو به دهنم گرفت و ازش خوردم
گفتم سردرد دارم
گفت بخواب حامد الان بهت آمپول آرام بخش میزنیم تبسم تلخی زد و دور شد چشامو بستم براستی درست می گفت باز خواب نیاز داشتم و حتی اون لحظه نمی خواستم چشامو باز کنم و ببینم چه کسی با نوید اومده بهم آمپول بزنه...و با تزریق آمپول باز خوابیدم و در واقع باید بگم باز بیهوش شدم
کم کم داشتم به هوش میومدم این بار بهتر بودم و سر درد نداشتم اما گرسنه بودم چشامو باز کرده بودم واطرافمو و اتاقی که درش بودم رو خوب نگاه کردم و به یاد آوردم
همون اتاقی که نوید بی شرف زنم الهه رو گاییده بود اونم بار ها
و حالا من روی همون تختی که زنم گاییده شده بود نیمه لخت خوابیده بودم
نوید با لبخند تلخی نزدیکم اومد و گفت
خوب شدی حامد ...و در ادامه گفت قطعا و به یقین بهتر شدی از ظاهرت پیداس ...خخخخخخ
گفتم نوید چه بلایی سرم اوردین ...بی شرف ...تو بودی منو از پشت زدی و بیهوش کردی ...ها...عوضی ...بی شرف ...بی ناموس و بچه کونی
جواب داد
خفه خفه داد نزن اولا بی شرف خودتی و جد وابادت.چون در بی شرفی و بی ناموسی. حریف... حداقل در این شهر نداری ...حالا چرا ...چون با دستای خودت زن خوشکل و ناموستو با من آشنا کردی که به اصطلاح خودت امتحانش کنی ولی در واقع راه فاحشگی رو براش آسفالت کردی و عین کوس کش های جنده خونه براش بکن ترتیب دادی خب من هم از خدا خواسته و مثل کوری که چشم بینا بهش اهدا میشه کردمش و همچنان هم اونو
می کنم ...چرا نکنم و اگه نکنم عقل ندارم از همون روزیکه که گفتی ...من روم نمیشه با تو بکنمش و تنهایی بهتر میتونم ...من بهت شک کردم آخه یک کوس خل هم این جوری نمیگه و رفتار نمی کنه ...حدس میزدم یا داداشش هستی یا شوهرش ...اما داداش حداقل اجازه نمیده خواهرش جلو چشاش گاییده بشه اما شوهر دیوس مثل تو چرا ...خیلی هستن . یکیش تو هستی
بلندشدم که بهش حمله کنم و بزنمش اما متوجه شدم که لخت بودم و خودم تا این لحظه خبر نداشتم حتی شورت پام نبود و به نوید گفتم ای بی ناموس ...کونی ...مادر و خواهرتو میگام و آبرو برات نمیزارم ازت هم شکایت می کنم برای آنچه که برسر زنم و خودم آوردی
خخخخخخخ...وایسا وایسا حامد دیوس بزار با هم بریم
اولا بی ناموس خودتی و خودت هم میدونی ناموسی برات نمونده و ثانیا کونی هم خودتی ...چون بیراه نمیگم و مدرک و سند براش دارم و تو غلط می کنی به مادر و خواهرم حتی نزدیک بشی چون وجودشو نداری و اونقد ازت اتو دارم که بهش اصلا فکر نکنی
من میرم آشپز خونه که یک موز بزنم تو رگ آخه خیلی بهم فشار میاره به جون تو حامد دیوس ...زنت از بس کردنیه تموم انرژی کیرمو میگیره ...و تا بر می گردم

برو گوشیتو چک کن برات یک کلیپ کوتاه فرستادم و ببین و حالشو ببر ...خخخخخ
نوید رفت و گوشیمو باز کردم و رفتم کلیپ رو دیدم حدس میزدم کلیپ گاییدن خودش و الهه رو برام فرستاده ...اما ...چیزیو دیدم که هوش،و حواس از سرم پروند و منو براستی بهم ریخت احساس پوچی و بی وجودی بهم دست داده بود بعد از دیدن کلیپ آرزوی مرگ خودمو کردم
نوید بعد از تزریق آمپول دوم منو لخت کرده بود و ازم فیلم گرفته بود در حالیکه یک مرد بهم تجاوز می کرد و کونمو می کرد
مردیکه صورتش معلوم نبود ولی من کاملا مشخص و واضح بهش کون می دادم
پس دلیل لخت بودنم در تخت خواب رو فهمیده بودم
نوید برگشت آنچه که فش و دری وری و حرف زشت بود بهش زدم اما با خونسردی کامل فقط گوش می داد و موز کوفت می کرد
و بهش گفتم لباسمو بده تنم کنم
گفت روت نمیشه لخت بلند شی و لباساتو بیاری تنت کنی از من شرم می کنی ...خخخخ...من که میگم شرم نداره تو که جلو چشای خودم کون دادی و حتی سوراخ کونتو هم زیارت کردم پس پاشو خودت لباستو بیار و تنت کن
ببین نوید می کشمت و نابودتت می کنم
بلند شدم و با دو دستم جلو کیرم و چاک کونمو به اصطلاح پوشوندم در حالیکه این حرکت خیلی مسخره بود ...لباس و شلوارمو تنم کردم و رفتم یقه نوید رو گرفتم و چون ازش سنگین تر و زورم بهش می‌رسید رو تخت ولوش کردم و باهاش گلاویز شدم چند مشت و سیلی بهش زدم اما چه فایده. من همه چیزو باخته بودم و خسته و ناتوان از لحاظ روحی و جسمی رو لبه تخت نشسته بودم و حالانوید در جبران کتکی که خورده بود به حرف اومد
خوب گوش کن حامد ...میتونی شکایت بکنی بابت کون دادنت و لی بدون کسی که داشت کونتو می گایید از مشتریان بانکی خودته و خوب تو و محل کارتو میشناسه و برات حیثیت و شرف نمیزاره و شکایت کنی نابود میشی ...پس بیخیال شکایت باش و اینکه بابت گاییدن های الهه ازم شکایت کنی باز نمی تونی ...حالا چرا ...چون اون لحظاتی که داشتی الهه رو روی همین تخت خفه می کردی ازت فیلم گرفتم و خودت محکوم میشی و تازه حتی الهه جوون هم میتونه ازت شکایت کنه و چه بسا قصدشو داشته باشه چون بدجوری میخواستی خفه اش کنی پس آرووم باش و بزار باهم همکاری و از زندگی لذت ببریم خوب توجه کن حامد
اگه خونسرد باشی و به حرفای من گوش بدی هیچ اتفاق بدی واست نمی افته
میدونم زنتو و خصوصا دخترت نگین رو دوس داری و زنت هم بهت علاقه داره اما عاشقت نیست و باید به همین حد هم راضی باشی من از لحاظ جنسی الهه رو دوس دارم و عاشق عشق بازی و گاییدنش هستم و خلاصه ازش سیر نمیشم و در ضمن میخام حامله اش کنم و تا بچه دارش نکنم آرووم نمی گیرم و بعد از اونم و حتی ازدواج هم بکنم بازم میخام با زنت سکس کنم وتو اگه با من همکاری کنی و مانع نباشی نه کسی میدونه دیوس و بی ناموس و کونی شدی و نه کسی میدونه زنت جنده من و رفیقم شده و تو زندگیتو با زن و دخترت می کنی و منم با الهه جوونم حال می کنم
میدونی مشکل تو با الهه از اول ازدواجت چی بود ...تو هیچوقت احساساتشوو نیاز واقعیش رو درک نکردی و نفهمیدی و تنها باهاش ظاهرا زندگی کردی و اینکه درگزشته مشکلاتی داشته روتلاش نکردی براش درمون کنی و با محدویت ها و جبهه گیری هایی،که براش می گرفتی ...براش آزار و اذیت و ناراحتی فراهم کردی
بهش گفتم ...خیلی بیشرفی و نامردی دیگه چیزی مونده به یک مرد شکست خورده بگی
گفت حامد متاسفم خودت مقصری. ازم توقع نداشته باش زنتو بیخیال بشم الهه زن بسیار جذاب و خوشکلی هست و هر پسری آرزوی گاییدن کوس وکون زنتو داره ومن میدونم درهمین شهر چه پسرا و مردایی آرزوی کردنشو دارند
وقتیکه تو داشتی الهه رو خفه می کردی با فریاد ش من و صاحب خونه ام متوجه شدیم و سریعا اومدیم داخل خونه و و من ناچارا با میله بهت زدم ولی کار اصلی رو هاشم آقا انجام داد ایشون کارمند بیمارستان هست و وسایل طبی در خونه داره واینجا گزاشته و فوری رفت با دستمال و ماده بیهوش کننده تو رو ناچارا بیهوش کرد و بعدش به هوش اومدی و من و هاشم باز بهت آمپول زدیم و بیهوشت کردیم و گوشیتو نیاز داشتم چون هنوز مطمئن نبودم که شوهر الهه باشی و اون لحظه هاشم بدن سفید و بدون مو و شکیل تو رودید و از کونت خوشت اومد و گفت این کون حامد... کردن داره و باید بکنمش و اون لحظه من تصمیم گرفتم به خاطر اتو و مدرکی که باید ازت داشته باشم از کون دادنت فیلم بگیرم و این کارو کردم ...هاشم مشتری بانک محل کارته و تو رو می شناسه و گفته اگه همکاری نکنی شرف واست نمیزاره ...راستش هاشم هم الهه رو میخاد ولی من بهش گفتم فقط از کون باید بکنیش جلوش مال خودمه چون میخام بچه ازش بیارم ...خخخخخ...
ای بیشرفای پست فطرت ...
گریه بهم دست داده بود و نابودی خودمو حس می کردم ازاین بدتر نمیشد سرم بیاد هم ناموسم و عشقم رو با اشتباهات و دستای خودم پر پر و نابود کرده بودم و هم کونمو به باد داده بودم ولی هنوز یک موضوع مهم برام معما شده بود و اون رو نوید نگفته بود
اونم پسری که الهه دوس داشت باهاش سکس کنه و نوید وعده آوردنش رو بهش داده بود
بهش گفتم اون پسر رو بهم معرفی کن اون کیه ؟
خنده ای کرد و گفت به وقتش میبینیش عجله نکن حامد جان
تو فقط آرووم باش و به خودت سخت نگیر الان که رفتی خونه خیلی معمولی و عادی با الهه برخورد کن انگار نه انگار که باهاش درگیر شده بودی و تازه با یک جعبه شیرینی و یک شاخه گل هم برو خونه ...فهمیدی ...یک وقت باز دعواش کنی به ضررت تموم میشه هم ازت شکایت می کنه وهم الهه رو ازدست میدی وبدتر اینکه هاشم فیلم کون دادنتو پخش می کنه اونم اول جائیکه پخش بکنه محل کارته و خلاصه به الهه محبت نشون بده به الهه گفتم که شوهرتو وادار می کنم که باتو معمولی و مثل همیشه باشه
پس توم همکاری کن حداقل به خاطر دخترت

فهمیدی
با حال درب و داغون و بسیار خرابی از خونه لعنتی نوید بیرون اومدم اونقد بهم ریخته و پریشان بودم نمی دونستم چه روزیه از یک مرد پرسیدم امروز چه روزیه ؟
با تعجب بهم نگاه کرد و گفت جمعه اس
خیالم راحت شد چون نگران غیبت کارم بودم و با شرمساری به توصیه نوید عمل کردم و با یک شاخه گل و جعبه شیرینی به منزل برگشتم الهه خیلی نرمال به استقبالم اومد و شاخه گل شیرینی رو بهش دادم انگار که داشتم جایزه کوس و کون دادنشو بهش می دادم بی شرفی و دیوسی تا این حد...از خودم و مردی و انسانیت خجالت می کشیدم رفتم دستشویی و عقده درونم رو با گریه خاموشم تخلیه کردم و آبی به صورتم زدم نگین خواب بود و الهه اومد لباسمو درآورد تلاش می کرد بهم محبت کنه و وقتیکه شورت رو در تنم ندید گفت واه شورتت کو؟
گفتم نمیدونم انگار تنم نکرده بودم
اهان مهم نیس
حامد میخام کیرتو بخورم
با بی،اعتنایی بهش گفتم نه الان
ولی فرصت نداد و کیرمو در دهنش گزاشت و برام ساک میزد کیرم و حسم براستی نرمال نبود و سفت نمیشد و ازبس بهم ریخته و پریشان و داغون بودم بیچاره الهه تلاش می کرد کیرمو سفت کنه اما ُسیخ بشو نبود
واه چرا سفت نمیشه عزیزم حامد جوونم
گفتم الهه گفتم که حال شو ندارم لطفا
نه باید سیخش کنم اونم به روش خودم فوری انگشتانو از آب دهنش خیس کرد و یهو به سوراخ کونم برد و با انگشت به سوراخ کونم تلمبه ریز میزد کم کم حس تازه و خوبی بهم دست داد و چشامو بستم و وقتیکه باز کردم کیرم کلفت و عین لوله سیخ شده بود ...معجزه گاییدن کونم با انگشت الهه رخ داده بود و الان الهه کیرمو و کونمو با دهن و انگشتاش می خورد و می گایید و بالاخره با لذت خوبی ارضام کرد ولی برام عجیب بود هیچوقت اینچنین انگشت تو کونم نکرده بود آیا الهه میدونست من کونی شدم ...خدا کنه اتفاقی باشه و ندونه چون خیلی بهم برمی‌خورد
غروب روز آدینه شده بود و من تازه از خواب عصر گاه بیدار شده بودم که صدای گوشی الهه به گوشم خورد ...الهه با نوید حرف می‌زد و آرووم باهاش لاس میزد بهش نزدیک شدم و یهو الهه قطع کردوگفت رفیقت زنگ میزد و احوالت رو می پرسید .گفتم خب ولی داشتی باهاش لاس میزدی اون کی بود
عزیزم لاس نبود بهش گفتم حالت خوبه ولی گفت برای شوهرت نگرانم باید شخصا بیام به عیادتش
یعنی حامد جوون شوهر م... امشب مهمون داریم اونم رفیق خودت ...آقا نوید
     
  
صفحه  صفحه 5 از 6:  « پیشین  1  2  3  4  5  6  پسین » 
داستان سکسی ایرانی

خیانت همسرم باعث شد مهاجرت کنم

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA