ارسالها: 28
#23
Posted: 10 Mar 2025 02:42
بهار جون وقتی زن عموت بهت گفت جنده چرا بهت برخورد و ناراحت شدی؟

یه توضیحی بده
عاشق باتهای (مفعولان) عزیز و دوستداشتنی هستم
ارسالها: 226
#25
Posted: 10 Mar 2025 14:19
درود فراوان نگارنده عزیز
داستات و متن نوشته شما از لحاظ رعایت اصول نگارش ، جمله بندی و دیکته صحیح کلمات بسیار عالی ست و من در داستانهای نوشته شده در فضای مجازی کمتر موردی به خوبی متن شما دیدم همچنین از لحاظ توصیف لحظات و جزئیات ماجرا خیلی عالی کار کردید و پیداست نگارنده متن و داستان از سطح مناسبی از دانش و تجربه برخورداره بابت این موارد دست مریزاد میگم.
البته در شرح داستان شما یک مورد مانند کلیشه اغلب داستانهای سکسی و فضای مجازی تکرار شده این مورد که بانوی اصلی داستان خانمی بسیار زیبا ، خوش اندام و جذاب است که حتی از مدلهای معروف هم جذابیت بیشتری داره ، البته که تمام بانوان عزیز هموطن من و سراسر دنیا محترم و جذاب هستن ولی چند درصد خانومها این مقدار جذابیت و کمالات رو دارند ! بنظر من برای ارتباط مناسبتر و بیشتر داستان با مخاطب بهتره ویژگی ها بانوی اصلی قصه در حد متوسط یا خوب باشه.
و مورد دیگه اینکه در داستان بهار ، در بعضی مواقع سرعت پیشرفت قصه از حد معمول خیلی بیشتره مثلا دختر خانومی که تابحال سکس نکرده و اصلا سکس ندیده به یکباره با مهارت بالایی برخی اعمال جنسی رو انجام میده و یا وقتی از یک ارتباط جنسی بسیار ناراحت و سرخورده است روز بعد پس از یک جلسه آشنایی کوتاه با مرد غریبه دیگری ، با اون به مسافرت میره و وارد رابطه جدید میشه بنظر من این نکات چون در دنیای واقعی کمتر اتفاق میوفته مطلوبیت داستان رو برای مخاطب کم میکنه.
با سپاس از شما بابت نگارش داستان بهار
کنجکاو و پایه تحقیق در همه جور روابط سکسی
ویرایش شده توسط: RaminNrgs