داستان سکسی ایرانی

قسمت نهم_ قسمت آخر چشم های خسته و کم رمقم را به سقف اتاق دوخته بودم. تاریکی خاصی در...   »»

من و داداش و عمـــــــــــــــــــــه و ... 12 ( قسمت ... ) چقدر از این...   »»

بعد اون شب خیلی فک کردم که چرا حامد انقد زود ارضا شده شنبه سر کلاس اومد پیشم نشست...   »»

قسمت سی و یکم فرزاد با گام های بلند از میان راهرویی که دو طرف آن اتاق های زیادی...   »»

به دادم برس ... 102(قسمت آخر) -ببینم تو با چه جراتی آبت رو توی کسم خالی...   »»

ﻗﺴﻤﺖ ﺁﺧﺮ ﻓﺼﻞ ﺍﻭﻝ : ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﻳﻚ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﺯ ﻋﺮﻭﺳﻲ ﻣﻦ ﺑﺎ ﻧﻴﻠﻮﻓﺮ ﻣﻴﮕﺬﺷﺖ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻳﺪﻥ...   »»

قسمت اخر چه خواب خوبی بدور از هر گونه دغ دغه و مشغله ذهنی . امروزم یک روز نکبت...   »»

لــــــــــــــــــــز بـــــــــــــــا دختــــــــــــــــــــر ... 66(قسمت آخر) حالا دو تایی تون با همو سر حال سرحال...   »»

بخاطر خواهـــــــــــــری عزیز /پایانی -خب عزیزدلم با...   »»

درود. از وقتی که گذاشتین سپاسگزارم و همینطور ابراز انتقادتون نسبت به پایان داستان. در چند نقطه آرش اظهار...   »»

ازدواج امیـــــــــــــر / قسمت پایانی/۱۰ بادستام سر مامانو گرفتم وآروم تو دهانش تلمبه...   »»

از هوس و حماقت تا عشق و موفقیت/پایانی اینبار اونم همکاری میکرد دستش...   »»

عـــــــــــــــــــــــــــــــشقپــــــــــــــــــــــــنهان ۳۰ و بعدشم سر شوهرش رو فرستاد بالای دار. دیگه...   »»

خب سلام و خسته نباشید ویژه به دوستان گلم که همیشه همراهم بودن با تمام بد قولی ها.. این...   »»

یه داستان واقعی از زندگی خودم بعد چند سال که از ازدواجمون میگذشت مجبور شدم بیام تهران برای زندگی....   »»

قسمت سی و ششم اونقدر سکسش توپ و باحال بود که دیگه نا نداشتمو بیحال شده بودم، سرمم...   »»

دوستای عزیزم حقیقتش دوست داشتم این ماجرا رو تا زمان حال ادامه بدم و اتفاقاتی که افتاد رو...   »»

یک ... ، یک ... داستانی دیگر هم به پایان رسید داستان فقط یک مرد .. داستانی...   »»

az4ever مرسی لطف داری real9184 دوست خوبم بقیه داستانهامو اگه بخونید متوجه میشید که تماما یه روال پیوسته رو...   »»

بالاخره همه کسانی که دعوت بودند دور هم جمع شدند تا اینکه مهسا اس ام اس فرستاد دیگه نمیتونم...   »»