داستان سکسی ایرانی

... ... 58 (قسمت آخـــــــــــــــــر) سمانه خودشو با عشق سپرده بود به دست هوس . سپرده...   »»

... ای بــــــــــرای همــــــــــــــــــه 11 (قسمت آخر) بابا اومده بود کنار من و نصیحتم می کرد...   »»

اولین ... ، آخرین ... 9 (قسمت آخـــــــــــر) به خونه که رسیدیم درد دلها شروع شد بغلش...   »»

... 77 (قسمت آخــــــــــــــــــر) مامان عشق من و تو به اوجش رسیده . وقتی سدی...   »»

برایت یک بغل گندم؛دلی خوشنود از مردم/برایت یک بغل مریم که مست از می شوی هر دم/ ...   »»

حقيقت تلخ (قسمت شانزدهم) شادي بعد از كوس دادنش گفت كه به خاطر بيماري كه داشته مجبور شده...   »»

قسمت چهلم و پایانی زنگ تلفن رشته افكارم رو پاره كرد ...............صدايي از اونطرف خط گفت : سلام...   »»

سلام به همه شما دوستان عزیز...ممنونم که صبورانه بنده را در این مجموعه همراهی کردید و سپاس ویژه دارم...   »»

عاشقتم میسترس 14 (قسمت آخر ) -دیوونه این چه کاری بود که کردی .. -داشتم از...   »»

وسوسه هاي شيطاني (قسمت آخر) استقبال گرم و پذيرايي بي نظيري كه ازمون شد باعث شد مامي و...   »»

کرسی داغ هوس 11(قسمت آخر) داداش کیرتو بفرست تو من منتظرم . جووووون -آتنا اگه توش خالی کنم...   »»

سدهای شکسته 23 (قسمت آخر) -کشششششتی منو با این کیرت . بریز مال من داره میاد ....   »»

تولد عشق و هوس 13(قسمت آخر) همه شون از داخل ساک و وسایلشون یه چیزایی رو بهم...   »»

تنهایی پر هیاهو( 10 ) ساعت 8 بودكه مامان و مهناز وارد خانه شدند . مامان بي مقدمه...   »»

دست بالای دست 14 (قسمت آخر) -چی !میگی میخوای اعصاب خودت و بچه هارو خراب کنی ؟/؟تازه...   »»

خانواده سكسی ما قسمت آخر بعد از شام همگي با خوردن آجيل و چاي و...   »»

میسترس اسلیولزبین 15(قسمت آخر) خانوم کمالی یک زنی بود که اصلا قیافه نداشت . خیلی هم خشن و سختگیر...   »»

شوخی یا جدی ؟ 17 (قسمت آخر ) اوووووووووههههههه اسد جون اسد جون میگن اون مردایی که...   »»

تو خدمت کس کردم یادمه اون روزا اوایل آموزشی خدمتم بودم تواهواز خدمت میکردم یک...   »»

همسایه پیرمرد ولیلا همسر جنده من[font#DF0101][/font] تو آپارتمان ما ودقیقا درب روبروی واحد ما یه پیرمردی تنها...   »»