(قسمت نوزدهم) -ناراحت کھ نشدین -نبابا این چھ حرفیھ..... اماده اید بریم؟ -بلھ ما اماده ایم بریم...... »»
قسمت پنجم : مازیار یه شب خیلی ریلکس اومد تو گروه برای من و تینا نوشت که... »»
قسمت سوم سرم و بلند کردم دیدم ازم عکس گرفته. می دونستم اعتراض فایده ای نداره و قبلا... »»
تاوان كردن خواهرم مهرانا(قسمت چهارم) و پاياني بهش گفتم لامصب هر كي به خواهرش شهوت داشته باشه با ديدن... »»
asan1372: abbas70 راستش داستانو ول نکردم،فقط احساس میکنم که دیگه داستانم هیچجذابیتی واسه کاربرا نداره واسه همین ادامه ندادم😀🙂... »»
قسمت بيستم واقعا زمين گرده كارما هميشه جواب ميده هر كاري كني تو همين دنيا جوابشو ميگيري خوبي... »»
فصل پنجم قسمت بيستم(شروع و پايان) تینا:چیه قبل رفتنی دلت هوامو کرده؟ شاهین:نه که تو خودت بدت میاد....... »»
قسمت آخر بعد از حموم ماهان نگاه تو صورت مادرش نمی تونست بکنه و تو اتاقش بود و بیرون... »»
مردود[font#DF0101][/font] ماجرا به زمانی برمیگرده که دخترم آنی 17 سالش بود و تو امتحان علوم رد شد. بچه... »»
قسمت بیست و یکم دستاش دور گردنم بود و لبامون که تازه ازهم جدا شده بودن، نزدیک هم... »»
قسمت سوم : غریبه "قبل" فیلم ها رو از گوشی لیلا برای خودم فرستادم؛ فردا طرفای ظهر... »»
فصل اول قسمت اول زنده ام... نفس میکشم... هوا تاریکه... شاید... یادم نمیاد از کی اینجام... سکوت...ترسناک تر از... »»
Khaghana من هدفی برای اتمام این داستان ندارم از اولم داستان کاملی نبوده... »»
قسمت چهارم اواسط خرداد بود و پویا و دلسا یکی از روزهای تعطیلات رو برای کمپینگ انتخاب کرده... »»
دیگه زنم جنده بازی خاصی درنیاورد و فقط به همون آدمای قبلی میداد که چون از تکراری شدن داستان... »»
پنج گناه مامان زهره – گناه اول: مهندس کاشانی توی دوران نوجوونی خیلی پیش میاد که فانتزیهای عجیب غریب... »»
من و سارا کف حموم با صدای باز شدن در اتاقم از خواب پریدم. با اینکه همیشه خواب... »»
زنگ زدم به یه سوئیت که رفیقم بود برای زائرین حرم میداد خییییلیم شیک بود از من پول نمیگرفت... »»
درود دوستان ممکنه بعضی از فایلهای صوتی از روی آپلود سنتر مربوطه به هر دلیل حذف شده باشه. با... »»