صفحه 31 از 49: « پیشین 1 ... 30 31 32 ... 48 49 پسین »

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)

nema676869

کاربر

ارسالها: 5

#301 Posted: 18 May 2015 23:54

مهرشاد جون من پیامت رو خوندم جوابش رو مفصل هم نوشتم ولی ارسال نمیشه میگه شما به این قسمت دسترسی ندارید شرمنده مجبور شدم اینجا بهت گفتم خواشحال میشم با هم دیگه ارتباط مون رو بیشتر کنیم

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#302 Posted: 19 May 2015 12:35

sadafbanu: سلام ببخشید من دنبال داستانی هم که زن مرده سکس مخفیانه کن و شوهر بدون آزاد بزارش یاسمن همسر جند من خوب بود ادامه نداشت یا سکس اینترنی هم خوب بود ولی زن با همه دیگه میده خوب بود دلش باسه یکی تنگ می شد مثل م کارکترفرزاد و 1 نقد بزرگ به. داستان نویس ها دوستان عزیز ما زن ها بیشتر دوست داریم فضا درک کنیم مثلا نوع پوشش اصلا دقت نمیکنید که کامل توضیح به دید یا راحت 1عکس بذارید اون جوری درکش هم برای ما قشنگ تر هم داستان شما کلاس بالای میگره فهمش اسون میشه تا بگید 1لباس سکس اخه لباس داریم تا لباس خواهشن نقد منو دقت کنید
با درود به دوست نازنین عزیز .. داستانهی که بخواد با همه سلیقه ها جور در بیاد کمتر نوشته میشه یا پیدا میشه .. یا این که داستانی که تمام ماجراهاش تامین کننده تمام نظرات تمام خوانندگان باشه خیلی کمه .. حداقل در جزئیاتش تفاوتهایی دارند . مثلا این جوری که شما فرمودید مرد زنش رو آزاد بذاره و زن فقط دلش با یکی باشه با داستان لبخند سیاه که چندی پیش تموم شد جور در میاد . اما می دونم بازم کاملا با سلیقه شما نمی خونه . در این داستان مرد زنشو آزاد می ذاره .. بهش اطمینان داره .. زن عاشق برادر دوستش میشه که اونو پونزده سال پیش و در دوران نوجوانی دیده.. باهاش رابطه سکسی بر قرار می کنه .. اما گذشته از مسائل خیانتی و فانتزی ..داستان به نکات دیگه ای هم توجه داره ..به عاقبت این زن ..رنج های شوهرش که مخالف این کار بود و دوست پسر اون زن که رهاش می کنه و اونو اسیر نکبت و بد بختی می کنه .. داستانی بود که هزارو دویست تا کامنت و نظر داشت که از اصل داستان هم کار شناسانه تر بود و متاسفانه خلاف خواسته قلبی من که نویسنده اون داستان بودم به این دلیل که مقررات سایت میگه نظرات بعد از تموم شدن داستان باید حذف شه کامنت ها رو حذفش کردند . ... موارد زیادی هست که زن دلشو میده به یکی با یکی سکس می کنه غیر شوهرش .. می بنینه دوست پسرش بهش خیانت می کنه و اون میره به سمت بقیه ..مثل داستان گناه درمانی که در این جا شوهر چیزی نمی دونه . اگه در این زمینه از داستانهای تک قسمتی خودم چیزی به یادم اومد اعلام می کنم .. اما در مورد نقدی که در خصوص لباس و لباس سکسی فر مودی کاملا درست میگی من بهت حق میدم .. الان منی که دارم این پیامو برات می نویسم یک مرد هستم ..نویسنده داستانهای سکسی و غیر سکسی ...به این کاربری شهرزاد نگاه نکن که عکس زنه ..اونو داده به من و خودش نیست .. داشتم اینو می گفتم من مرد هستم و بیشتر از 6000 پست سکسی به نویسندگی من وجود داره اما شاید جز چند مورد خودم از طرز بیان حالت لباسها راضی نباشم .. علتش می دونی چیه ؟ بی توجهی به لباس خانوما و اسم اون لباسها ست .. زن من .. یا همون عیال و همسر من خودش میره بازار و واسه خودش می خره یا همراه خواهرش میره .. و حالا تنش می کنه ..و در هر حال من کاری به این ندارم اسم این لباس چیه ؟ چی نیست .. یه مجلس عروسی هم که میرم تا چشام به یه زن میفته یه نگاهی هم به زنم می کنم که زیاد اون زن غریبه رو دید نزنم .. فقط همین قدر می تونم ببینم که لباسش چه جوریه .. البته یه وقتی فکر نکنی چشم چرون هستما .. تازه اون قدر تنبل هستم که اون وقتا که زنم حالش خوب بود می رفت بازار خودش واسم پیر هن می خرید اگه بزرگ و کوچیک بود و ایرادی داشت بنده خدا دوباره عوض می کرد .. با این همه پست نویسندگی تازه یک سال و نیم پیش متوجه شدم دکلته به چی میگن ..یا یک سال پیش بیشتر متوجه شدم ساپورت چیه ... من بیشتر از واژه جوراب شلواری استفاده می کردم .. یه چیز دیگه یه وقتی فکر نکنی از هم دوره جنتی هستما .. تا شش سال پیش فکر می کردم سوتین به شورت میگن ...من چه می دونستم هر روز یه اصطلاح جدید در میاد .. اون موقع من بودم دبیرستان و بعد هم که ازدواج کردم و حتی وقتی که خیلی بچه بودم یه واژه قدیمی بود که به کرست تغییر کرد .. منم دیگه کف دست بو نکرده بودم که جامعه این قدر پیشرفته و با کلاس شده که یه روزی که واژه کرست کلاس داشت حالا هر کی که اونو بر زبون بیاره انگار داره از تاریخ حرف می زنه .. خلاصه من یکی سعیمو می کنم اگه نوشته هام در این زمینه ایراد داره یه جای دیگه ای این ضعفو پوشش بدم . الان حدود سیزده چهارده تاپیک درجریان به نویسندگی من وجود داره که قسمت عمده اش در مورد خیانت زنه .. بازم اگه چند تا از این داستانهام تموم شد سعی می کنم یه داستانی هم که مورد توجه شما باشه بنویسم ..و بازم فکر می کنم ببینم میون این شش هزار و خوردی پست نویسندگی چیزی پیدا می کنم یا نه .. هر داستانی که می خوام معرفی کنم یه قسمتش با نظرت جوردر میاد . مثلاداستانی هست به نام تصویر زیبای سکس ... یک مرد سر مایه دار و دارای مشکل روحی با زنی نجیب ازدواج می کنه ..دوست داره مردای دیگه با زنش اونم جلو روش با زنش سکس کنن . زن عذاب می کشه اولش راضی نیست ولی مجبور میشه و شوهر لذت می بره .. بالاخره یکی با همین شرایط عاشقش میشه واونم عاشق اون پسر میشه هر چند خجالت می کشه در این جا این زن با لذت با دوست پسرش سکس می کنه و در نهایت همین باعث رهایی زن از دست شوهر سادیسمی خودش میشه ..داستان هوس اینترنتی که نویسنده اش منم ولی داستان یاسمن رو من ننوشتم و فرصت خوندنشو هم نداشتم ولی از اسم داستان چنین استنباط میشه که زن اون داستان هم باید با خیلی ها باشه ... در داستان زنی عاشق آنال سکس به نویسندگی من زن آزاده ولی بیشتر توجهش به یکیه که اندام سکسی اون توانایی های بیشتری داره .. در هر حال از توجه شما به داستانهای این مجموعه سپاسگزارم .. و از نویسندگان داستانهای پر طرفداری که به هر دلیلی واسشون سخته که به نگارش داستانشون ادامه بدن خواهش می کنم که یه روزنه ای پیدا کرده و هر جوری شده همون یکی دو تاپیک خودشونو به انتها برسونن که ارزش خوانند گان عزیز خیلی بیشتر از اینهاست . با سپاس مجدد ..دوست و برادر شما : ایرانی

mehrddadd

کاربر

ارسالها: 1

#303 Posted: 21 May 2015 20:00

با سلام و خسته نباشید به همه دوستان
از مدیرام محترم میخوام در صورت امکان تاپیک هایی که نیمه تموم مونده و نویسنده هیچ احترامی برای دنبال کننده های داستانش قایل نیست رو حذف کنن تا دیگه کسی به خودش اجازه نده به مخاطبین توهین کنه مثل مجموعه میوه ممنوعه که الان چند هفته هست که مخاطبانش رو سر کار گذاشته اینجا کسی مجبور نیست داستان بنویسه پس هر کس که میاد خودش خواسته و حالا که خودش داوطلبانه اینکارو کرده وظیفه داره به خواننده ها احترام بزاره و منتش سر کسی نیست که بخواد طاقچه بالا بزاره قصد توهین به کسی رو نداشتم اگر کسی ناراحت شده ازش معذرت میخوام فقط برای اینکه احترام اعضا حفظ بشه این مطلب را گذاشتم با تشکر

اندشه های پاک ضامن اینده ای روشن و کشوری اباد

↓ Advertisement ↓

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#304 Posted: 22 May 2015 00:35

mehrddadd: با سلام و خسته نباشید به همه دوستان
از مدیرام محترم میخوام در صورت امکان تاپیک هایی که نیمه تموم مونده و نویسنده هیچ احترامی برای دنبال کننده های داستانش قایل نیست رو حذف کنن تا دیگه کسی به خودش اجازه نده به مخاطبین توهین کنه مثل مجموعه میوه ممنوعه که الان چند هفته هست که مخاطبانش رو سر کار گذاشته اینجا کسی مجبور نیست داستان بنویسه پس هر کس که میاد خودش خواسته و حالا که خودش داوطلبانه اینکارو کرده وظیفه داره به خواننده ها احترام بزاره و منتش سر کسی نیست که بخواد طاقچه بالا بزاره قصد توهین به کسی رو نداشتم اگر کسی ناراحت شده ازش معذرت میخوام فقط برای اینکه احترام اعضا حفظ بشه این مطلب را گذاشتم با تشکر

با درود به مهرداد خان نازنین ..فرمایش شما کاملا منطقیه . و شاید در نهایت هم به همین تصمیم منجر شه . حق با شماست و خود من بار ها به این مسئله اشاره کرده ام . منتها گاه شرایط اجتناب ناپذیر وخاصی پیش میاد که تا یه مدتی محدود هم مدیران محترم این فرصت رو در اختیار نویسنده قرار میدن ..در هر حال همه باید احترام همو حفظ کرده درک متقابلی وجود داشته باشه . خلاصه من نویسنده هم امین خواننده هستم هم امین مسئولین سایت که در چنین شرایطی خوانند گان از آنان انتظار دارند .. مطمئن باشید شخصیت و ارزش و فرهنگ شما خوانند گان شکیبای این مجموعه آن قدر بالا و والاست که نویسندگان و مدیران به وجود شما افتخار کرده و اصلا در ذاتشان چنین مسئله ای نیست که بخواهند به طور مستقیم یا غیر مستقیم تو هین کنند و نا خواسته و بدون بر نامه ریزی خاصی این مشکل پیش می آید که امید است در آینده با دقت بیشتری به این مسائل توجه شود که چنین مشکلاتی به حداقل برسد و اصلا پیش نیاید . آن چه که ارزشمند تراز این داستانهاست دوستی هاست . حدود سی هزار پست داستانی سکسی در این جا وجود دارد که همه شبیه همند .. همه از یک چیز می گویند ..به هر صورت مهرداد جان ما با هم هم فکریم و دیگه چی بگم جز این که بگم دوست دارم گل لبخند رولبای همه تون بشینه . پاینده باشی وباشید .. دوست و برادرت : ایرانی

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#305 Posted: 26 May 2015 23:17

sadafbanu: سلام گرم به اقا ایرانی و تشکر واقعن قشنگ بود میخواستم باز کمک به من کنی میخواستم بدونم داستان خیانت مامان نداریم یکی هم داستان خیانتی های که نوشتی عالی بود ولی میخواستم بدونم تو این داستان ها کارکتری نداری که زن تیپ بزن دور چشم شوهرش بره اتو بزن با این اون دوست بشه غریبه باشه خیابونی زن باشه
با درود و سلام .. بیشتر داستانهایی که در رابطه با مامان نوشته شده که مامان هم شوهر داشته یاشه و خیانت کرده باشه رابطه سکسی اون با پسرشه .. یا این که پسره شاهد اون رابطه بوده و بعدا خودش دست به کار میشه .. حالا تا اون جایی که به خاطر دارم و کمی هم گشتم چند تایی رو معرفی می کنم .. آخه خیلی از داستانها مخصوصا در سیستم تک قسمتی و تاپیک پیوسته طوریه که باید یک قسمتیشو بخونم تا مظنه کار دستم بیفته البته در مواردی که از اسم داستان نشه متوجه شد . داستان از خیانت تا حسادت رو میشه در صفحه 6 تاپیک داستانهای تک قسمتی ایرانی دید که در آغاز پسر شاهد سکس و خیانت مادرشه و بعد خودش باهاش رابطه بر قرار می کنه و در صفحه 11 همین تاپیک داستان مامان منحرف به طور خلاصه تری به همین سبک نوشته شده . داستان رفیق شرمنده ام داستان سکس پسری با مادر دوستشه ..لو هم نمیره .. درصفحه 19 داستانی هست به نام آخه چرا با مامان من که پسره شاهد سکس و خیانت مامانشه و خودش هم کاری نمی کنه تقریبا مطابقت می کنه با همون چیزی که می خواستی ولی کوتاهه . در صفحه 20 داستانی هست به نام مامان جون و خرید عید که بچه شاهد خلافکاریهای مامانش در چند وهله بوده ...و اینم کوتاه و فانتزیه ... پدرم تقصیر داشت در صفحه 22 که خیانت مادره ..و پسر شاهده ..داستان بن بست ها در صفحه 24
در صفحه 27 داستانی هست به نام تلافی مادر که پسر با مادر رابطه داره ولی چون مادر می بینه پسر با یه دختر رابطه بر قرار می کنه میره با یه مرد دیگه ...البته در داستانهای کوتاه حاشیه کمه و بیشتر به جنبه فانتزی پرداخته میشه .
در تاپیک داستانهای پیوسته و قسمت دار سکسی هم داستانهای متفرقه زیادی هست ... درصفحه 17 تاپیک مذکور داستانی هست که پسر مذهبی میره که یکی واسش یه زن هرزه بیاره ..می بینه مامانش اون جاست اولش فکر می کنه مامان اونو تعقیب کرده ولی ...داستان جواب نده در صفحه 18 همون سکس مادر با غریبه و بعد با پسره و داستانش قویه ..در داستان هوش و بیهوش برادر و خواهر و مادر میرن سفر .. اونا رو می گیرن و می برن به جایی به زور با مادره مشغول میشن ...برادر و خواهره شاهدن .. و مامانه هم بین کار خوشش میاد در صفحه 34 داستان مامان من مال همه جز مال من ..مامان با خیلی ها سکس می کنه .. در صفحه 35 هم داستان مامان من مثل بابام نیستم که اولش خیانته بعد رابطه با پسر ..ننه آبروی پهلوونا رو نبر در صفحه 37 سی و هفت
البته داستانی هست به نام ماجراهای مامان زبل که ماجراهای سکسی زنی رو که هفت تا بچه داره و شوهرشو از دست داده شرح میده و تا آخر داستان هم لو نمیره
دردو 2 تاپیک داستانهای تک قسمتی و پیوسته داستانهای خیانتی زن به شوهر و دو سه مورد هم خیانت مرد وجود داره که خوندنش بد نیست . من داشتم مرور می کردم خیلی ها بود که دفعه قبل متوجه نشدم خیانتیه ..آخه خیلی زیادن و وقت گیر .. ولی من اگه جات بودم تمام داستانهای تک قسمتی رو می خوندم حتی داستانهای محارمش هم یه فانتزی های خاصی داره داستانهای خیانتی که ترکیبی از فانتزی و واقعیت باشه خیلی زیاده .. و در داستان مردی یا نامردی از خیانت زنی گفته که شوهره با دوست پسر زنش دست داشته . ..در مورد این که زن در خیابون می گرده و به دنبال الواطیه فعلا حضور ذهن ندارم ولی در این مورد باید بعدا یه داستان دنباله دار بنویسم . در داستانهای سکسی میشه به چند عنصر توجه کرد .. واقعی و طبیعی بودن .. فانتزی بودن و خالی بندی که به اوجش رسیده باشه .. تر کیب واقعیت یا طبیعی و فانتزی بودن جالبه .. ولی خالی بندی زیاد و خالص داستان رو از مسیر اصلی خارج می کنه .. خالی بندی و تخیل هم با هم تفاوت داره .. ما در تخیل می تونیم مسائل واقعی رو بگنجنیم .. مثل داستان زن نا مرئی .. ولی خالی بندی اینه که از اول بریم رو سکس اونم با روابط آدمایی که در شرایط عادی این رابطه غیر عادیه و یا هیچ زمینه چینی براش نشده....فعلا رفع زحمت می کنم اگه بازم چیزی به ذهنم رسید می نویسم . شاد و پیروز باشی . دوست و برادرت : ایرانی

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#306 Posted: 27 May 2015 00:34

sadafbanu: sadafbanu
یه داستانی هست به نام جمعه داغ مامان داغ .. البته بیشترش جنبه فانتزی داره .. پدره در بیمارستان بستریه .. پسره دوستاشو میاره خونه ..مادره اونو می فرسته به ملاقات باباش و خودش در استخر خونه با دوستان مشغول میشه .. پسره زود بر می گرده خونه صحنه رو می بینه سرش می خوره به جایی بیهوش میشه دوستان فرار می کنن مامانه واسه دلجویی در اواخر داستان باهاش مشغول میشه .. داستان جونداریه .. جزو نوشته های یک سال اولمه .. هرچی گشتم پیدا نکردم . سه سال و نیم پیش نوشتمش ..اون وقتا داستانهام کمتر بود بهتر می نوشتم . به نظرم میومد قبلا یه جایی دیدمش ولی حالا نمی بینم . تا چند دقیقه دیگه در داستانهای پیوسته و قسمت دار سکسی منتشر می کنم .. داستانش قویه .. حالا از دستمون در رفته یا یه جایی قایم شده رو نمی دونم .. بازم اگه دوستان جایی دیدنش بگن من حذف می کنم . هرچی هم کلمات خاصی رو می زنم داستان نمیاد ...

hosenzad

کاربر

ارسالها: 266

#307 Posted: 3 Jun 2015 22:30

سلام بر دوست عزیز ایرانی یه بار یه داستانی رو معرفی کردی یا خودت نوشتی تو همین لوتی یه پسره بود میره کلاس خصوصی اونجا میخواد یه زن رو بکنه که نمیتونه و بعد با دختری بخاطر پولش ازدواج میکنه و از قضا خواهر اون دختر اون معلمه هستش اسم اون داستان چی بود میشه بگی

احترام و ادب و اخلاق

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#308 Posted: 3 Jun 2015 23:36

hosenzad: سلام بر دوست عزیز ایرانی یه بار یه داستانی رو معرفی کردی یا خودت نوشتی تو همین لوتی یه پسره بود میره کلاس خصوصی اونجا میخواد یه زن رو بکنه که نمیتونه و بعد با دختری بخاطر پولش ازدواج میکنه و از قضا خواهر اون دختر اون معلمه هستش اسم اون داستان چی بود میشه بگی
با درود خد مت سر ور و استاد گرامی ام حسن زاد نازنین .. بله این داستان رو این حقیر ایرانی حدود سه سال و نیم پیش نوشته ام که توسط آراد نازنین در تالار سکسی منتشر گردید که البته اون پسره شیطون در کلاس خصوصی از دست معلم شیمی عصبی شده و فرمول آب یا هاش دو او رو به شکل یه قسمت از بدن مرد می کشه و فرار می کنه معلم نمی تونه پیداش کنه و در مراسم خواستگاری از خواهرش اونو می بینه . .. و داستانش ماجراها و تیکه اندازی های زیادی داره
لینک داستان زبون دراز
https://www.looti.net/12_7282_1.html
با احترام : دوست و برادرت : ایرانی

hosenzad

کاربر

ارسالها: 266

#309 Posted: 3 Jun 2015 23:58

ممنون در ضمن حسین زاد

احترام و ادب و اخلاق

shahrzadc

کاربر

ارسالها: 5428

#310 Posted: 4 Jun 2015 00:11

hosenzad: ممنون در ضمن حسین زاد
خواهش می کنم سرور بزرگوار حسین زاد نازنین

صفحه 31 از 49: « پیشین 1 ... 30 31 32 ... 48 49 پسین »

داستان سکسی ایرانی /

بحث و گفتگو پیرامون داستانهای سکسی (نظر سنجی در پست اول)

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

↑ بالا