ارسالها: 3620
#1
Posted: 2 Aug 2011 08:57
دافعه های جنسی، ریشه اصلی طلاق در کشور
رییس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره كشور اعلام كرد: «براساس آمارهای رسمی كشور برای هر یك هزار دختر در آستانه ازدواج، بیش از یك هزار و۲۰ پسر وجود دارد، اما آمادگی ازدواج به لحاظ فرهنگی در پسرها كمتر است.»
به گزارش ایسنا، دكتر غلامعلی افروز صبح روز دوشنبه در نشست مطبوعاتی كه در محل سازمان نظام روانشناسی و مشاوره كشور برگزار شد، اظهار كرد: اگر دخترها این باور غلط را بپذیرند كه تعداد دخترها زیاد، اما پسر كم است، این آمارها یقینا زمینه ساز آسیب های فرهنگی برای كشور خواهد بود، این در حالیست كه طبق آمار سازمان ثبت احوال، به ازای هر ۱۰۰ دختر، ۱۰۵ پسر متولد می شود و در كشوری همچون چین در حال حاضر تنها ۱۰۰ میلیون دختر كم دارند.
وی به روز ازدواج اشاره و با بیان این كه برای گزینش همسر مطلوب باید به قابلیت های آرامش گری توجه كرد، گفت: «هدف از ازدواج در اسلام، آرامش گری است كه مولفه های آرامش گری نیز متعدد است. باید توجه داشت كه مهمترین و عظیم ترین انتخاب انسان، انتخاب همسر است و مابقی انتخابات فرعی هستند.»
به گفته وی، دختر پاك و پسر پاك و تجارب حرفه ای فرد چه در شغل و در مباحث دیگر و غیره در بحث ازدواج مهم است، نه مباحثی همچون شباهت های ظاهری، سن، مدرك و غیره.
از هر چهار زوج، یك زوج در آستانه جدایی قرار دارند :
وی با اشاره به تفاهم نامه سازمان ملی جوانان با سازمان نظام روانشناسی و مشاوره كشور، گفت: «در این راستا در حال تاسیس مراكز تخصصی مشاوره ازدواج و خانواده هستیم.»
افروز با بیان این كه از هر چهار زوج، یك زوج در آستانه جدایی قرار دارند، ریشه اصلی همسرستیزی، طلاق و جدایی را دافعه های روانی و جنسی عنوان كرد و گفت: «بدبینی، بداندیشی، زبان تهدید، زبان تخریب، زبان خودمحوری، زبان انتقاد، زبان تقاضا، خودكامگی و تنوع طلبی آقایان و بی میلی و غیره از مواردی است كه در ابتدا منجر به انزوای روانی و سپس به تدریج باعث طلاق می شود.»
وی تصریح كرد: «استقلال تحصیلی و فكری و شغلی دختران باعث شده است كه آستانه تحمل آنها نسبت به قدیم كمتر باشد همچنین آقایان نیز نسبت به سابق تنوع طلبی بیشتری دارند.»
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#2
Posted: 13 Nov 2011 11:03
ملالی نيست ، حتی دوری شما همسر قديم
حتی اگر از ازدواج قبلی تجربه خوبی نداشته باشيد، با فكر و تدبير می توانيد زندگی سالم و كاملی بسازيد.
وقتي زن و شوهر بعد از جداييشان مجددا با فرد ديگري ازدواج ميكنند، از نظر روابط عاطفي وجنسي با مشكلاتي روبرو ميشوند، بخصوص اگر در ازدواج قبلي در اين موارد مشكلاتي وجود داشته و يا علت جدايي،خيانت در زندگي زناشويي و يا عدم وجود عشق و علاقه كافي بوده باشد. در اين مواقع فردي كه بعد از جدايي مجددا ازدواج ميكند، كمي وحشت دارد كه سايه اين وحشت از زندگي جديد بر سر روابط جنسي هم سنگيني ميكند. امكان ندارد اين افراد بتوانند روابط خوبي با همسر جديد خود داشته باشند مگر اينكه دليل ازدواج مجدد آنها منطقي و انتخاب آنها عاقلانه باشد.
اگر بعد از جدايي به سرعت و بدون گذشت زمان لازم براي ترميم روحيه آسيب ديده خود و تنها براي رهايي از تنهايي و يا انتقام از طرف مقابل ازدواج كنيد، در همه موارد مخصوصا روابط عاطفي و جنسيتان با مشكل روبرو ميشويد. فكر ميكنيد چه مراحلي را بايد طي كرد تا آمادگي لازم براي زندگي جديد و به ويژه سلامت روابط جنسي با همسر جديد فراهم شود؟
چه بايد كرد؟
1 : بايد موارد سوگواري بعد از جدايي طي شده باشد. چون بعد از جدايي طرفين بايد بطور كامل از شر احساسات منفي خود راحت شده، براي زندگي تلخ گذشته سوگواري كرده ودر نهايت از هر نوع ناراحتي و عصبانيت نسبت به همسر سابق خود فارغ شده باشند. تنها در اين صورت است كه آمادگي برقراري روابط احساسي و عاطفي جديد را با همسر جديد داريد و باز هم ميتوانيد از زندگي خود لذت ببريد. مسلما در اين شرايط، روابط جنسي شما هم با مشكل روبرو نميشود. البته براي اينكه به اين نقطه برسيد و از شر تمام احساسات منفي زندگي مشترك گذشته راحت شويد، بايد مدت زماني را سپري كنيد . هر چقدر هم كه اينكار سخت باشد بايد انجامش بدهيد تا در مابقي زندگي خود احساس رضايت داشته باشيد.
2 : تمايل و علاقه شما نسبت به همسر جديدتان تنها عاطفي و فيزيكي نيست. يعني او را احساسي انتخاب نكردهايد و يا چون خوش چهره است با او ازدواج نكردهايد. انتخاب مجدد شما بايد عاقلانه و منطقي بوده و البته پاي علاقه هم در ميان باشد. در بعضي موارد افراد بعد از جدايي تنها به اين دليل مجددا ازدواج ميكنند كه از شر مشكلات متعدد بعد از جدايي(مسائل مالي،حرف مردم و يا فشار روحي و...) فارغ شوند كه اينكار مانع ازدواج موفق شده و بخصوص در بعد روابط جنسي با مشكل روبرو ميشوند. بين شما و همسر جديدتان بايد عشق، احترام، اعتماد و احساسات مثبت وجود داشته باشد. اگر هر چهار مورد ذكر شده سر جاي خود باشند آنوقت امكان وجود روابط جنسي موفق و رضايت بخش فراهم ميشود.
3 : همسر جديد شما هم دقيقا موارد ذكر شده را نسبت به شما داشته باشد، يعني عشق، احترام، اعتماد و احساسات مثبتي نسبت به شما داشته و شما به اين مسئله كاملا اطمينان داشته باشيد. تنها در اين صورت او هم ارزش زندگي با شما را دارد و قطعا درروابط جنسي هم موفق عمل خواهد كرد، در غير اين صورت آنقدر مشكلات جديدي بوجود ميآيد كه اصلا رابطه جنسي محو ميشود.
موانع را از سر راه خود برداريد :
در قسمت قبل 4 مورد را ذكر كرديم كه بايد در هر دو طرف وجود داشته باشد تا در روابط جديد بعد از ازدواج مجدد رضايتخاطر فراهم شود. در عوض به نقطه مقابل قضيه هم دقت كنيد. در اينجا 4 مورد وجود دارد كه نبايد در روابط جديد شما وجود داشته باشند و يا زندگي مشترك تازه نبايد بر اساس آنها بنا شده باشند.
1 : پاي انتقام از همسر سابق درميان نباشد. اگر فكر ميكنيد بعد از طلاق بايد فورا ازدواج كنيد تا حال همسر سابقتان را جا بياوريد و يا از او انتقام بگيريد سخت در اشتباهيد. چون در اين صورت احساسات مثبتي بين شما و همسر جديدتان وجود ندارد و اين مسئله تاثير بسيار بدي بر روي روابط جنسي ميگذارد. فكر نكنيد اگر همسر سابقتان ازدواج كرده، شما هم بايد الزاما اينكار را انجام دهيد. اگر قصد ازدواج مجدد داريد به شرايط و تمايلات دروني خودتان فكر كرده و فكر انتقام را از سرتان بيرون كنيد.
2 : بعضي مواقع افراد فكر ميكنند با ازدواج مجدد بعد از جدايي و تمركز بر روي روابط جنسي به نوعي عواطف و احساسات جريحهدار شده آنها ترميم ميشود. يادتان باشد روابط جنسي سلاحي نيست كه با آن بتوانيد اشتباهات گذشته خود را ترميم كنيد و يا با اينكار از عواطف و احساسات دروني خود حمايت كنيد. در ازدواج مجدد بعد از طلاق بايد بر روي عشق واقعي و احترام متمركز شويد و تنها براي رفع نيازهاي جنسي و يا سرپوش گذاشتن بر نيازهاي برطرف نشده قبلي به اينكار اقدام نكنيد، چون حتما اين اقدام با شكست مواجه ميشود. اگر از لحاظ روحي قدرت تشكيل مجدد خانواده را نداريد و يا حس ميكنيد هنوز از نظر عاطفي با هيچكس همخواني نداريد، صرفا بر مبناي رفع نياز جنسي ازدواج نكنيد.
3 : روابط جنسي، صميميت عاطفي و روحي بدنبال نخواهد داشت، بلكه برعكس اول بايد از نظر احساسي و روحي با شريك جديد زندگيتان همخواني داشته باشيد تا روابط جنسي سالمي بوجود بيايد. وقتي علاقه و عشق صحيح و مناسبي برقرار شود تغييرات فيزيكي بسياري بدنبال آن بوجود ميآيد.
4 : شايد فكر ميكنيد اگر به سرعت بعد از طلاق ازدواج كنيد و رابطهاي جديد برقرار شود، همه چيز به همان سرعت رو به بهبودي ميرود و مشكلي بوجود نميآيد. ازدواج بدون فكر و بافاصله بسيار كم بعد از طلاق، بخصوص اگر با هدف تامين نيازهاي جنسي باشد، به هيچ وجه يك رابطه شاد، طولانيمدت، بادوام و سالم را ضمانت نخواهد كرد. فكر نكنيد همسر جديدتان به سرعت عاشقتان ميشود و فقط با برقراري رابطه جنسي ميتوان به اين هدف رسيد، بلكه در اصل اينكار باعث از بين رفتن موفقيت در زندگي جديد ميشود. شما با اينكار زندگي مشترك تازه را صرفا به سمت صميمت فيزيكي و جسمي هل دادهايد بدون اينكه به توانايي و آمادگي خود براي ايجاد رابطه محكم زناشويي فكر كرده باشيد. زندگي مشترك و ازدواج مثل تخممرغ شانسي نيست كه حتما در آن جايزهاي وجود داشته باشد. گاهي نه تنها جايزهاي در كار نيست بلكه جهنمي واقعي در انتظار شماست.
نميخواهيم شما را بترسانيم اما اگر بعد از طلاق قصد ازدواج داريد فكر نكنيد جذابيت ظاهري و يا صرف برقراري رابطه جنسي با همسر جديدتان مشكل گشاست.در عوض صبر كنيد و بگذاريد زمان بگذرد. مطمئن شويد كه تمام دردها و سختيهاي زندگي مشترك قبلي را پشتسر گذاشتهايد و ترميم كامل روحي را بدست آوردهايد. بعد ميتوانيد دوباره شروع كنيد، شريك زندگيتان را انتخاب كرده و به او اعتماد پيدا كنيد. اگر هم در اين دوران يعني دوران ترميم روحي با مشكلي روبرو شديد و يا حس كرديد نميتوانيد از شر عواطف منفي گذشته خلاص شويد هميشه راهحلهايي وجود دارد. قرار نيست نياز جنسي خود را ناديده بگيريد اما در زندگي مشترك جديد و ازدواج مجدد بعد از طلاق، مسائل جنسي بايد آخرين مواردي باشند كه مدنظر قرار ميگيريد و نبايد تنها براي ارضاء آن ازدواج كنيد. اگر هم در اين زمينه به ويژه در زندگي مشترك قبلي با مشكلاتي روبرو بودهايد (مثل خيانت در زندگي زناشويي و يا ساير مشكلات جنسي) از مشاوران كمك بگيريد. تنها در اين صورت و با طي زمان و صبر ميتوانيد دوباره شادي را در زندگي خود لمس كنيد.
دكتر جان گری
ترجمه : فرشته آلعلي
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#3
Posted: 13 Nov 2011 11:05
عصبانيت همسر
علت اصلي عصبانيت فشارهاي روحي رواني وارد شده ازمحيط اطراف (خانواده وجامعه )مي باشدو وجود اعمال ورفتارهايي است كه كه با خواسته ها واهداف وذهنيات فرد متناقض باشد(صرف نظر ازحق يا ناحق بودن آنها).در اينجاچون منظور شما بيشتر همسرتان مي باشدبه بحث فقط درمورد عصبانيت بين همسران مي پردازيم .
نكته مهم اين است كه دراكثرموارد بروز عصبانيت در مقابل يك عمل يا گفتار شماصرفا بخاطر آن عمل يا گفتار نيست بلكه ناراحتي وعصبانيت روي هم انباشته شده ودر موقع آن عمل فرضي سرشار شده وبروز مي كندو بايد توجه داشت كه آستانه صبر وتحمل افراد باهم متفاوت است وبرخي شرايط وعلل نيز آن راتشديد مي كند مثل قرص هاي ضد بارداري ودوران قاعدگي درخانمهاوعواملي نيز صبرو تحمل رادر افراد زياد مي كندمانند اعتقاد عميق به خداوند وآخرت .
با توجه به مقدمه فوق مي توان فهميدكه مهمترين درمان عصبانيت يك فرد درداخل خانواده تغيير رفتار خانواده در مقابل فرد عصباني شونده است.واين بدان معني است كه مادرك صحيحي ازخواسته ها ونيازهاي طرف مقابل داشته باشيم.دراين صورت است كه حتي مي توانيم خواسته هاي ناحق طرف مقابل راتغيير بدهيم .با اين حال اكثر مواقع اشكال از طرف اطرافيان است نه طرف عصباني شونده .اگر شما همسرتان را ازته قلب دوست داريدولي هرگز آنرا بر زبان نياورده ايددر واقع به همسرتان گفته ايد كه اورا دوست نداريد(نگوييد كه از طريق عمل نشان داده ام كه اين حرف براي خانمها هيچ ارزشي ندارد). اگر بلافاصله بعد از برگشتن از سركار سراغ اينترنت رفته ايد انتظار نداشته باشيد كه همسرتان در مقابل شما خوشرو وخوش اخلاق ياشد.زنان دوست دارند كه مردشان دركنار آنها باشد( درحديثي آمده است كه ثواب دركنار همسربودن بيشتر ازنماز مستحبي خواندن است ) .
هرگز فكر نكنيدكه ازصبح تاشب در بيرون كار مي كنيدو بسيار خسته مي شويدولي همسرتان درخانه كار خاصي نداشته وخسته نيز نمي شود.اگر باور نمي كنيد يك روز درخانه بمانيدخواهيد ديد فقط سروكله زدن با كودك شما رااز كوره بدر خواهدكرد(بقيه كارهابماند)ولي آيا شما هرگز مشكلي كارشان را به آنها گفته ايد؟اگر شما همسرتان را درك كنيد اونيز شمارادرك خواهد كردوحتي از بسياري ازخواسته هاي خودش نيزچشم پوشي خواهد كردوزندگي را برايتان شيرين خواهد كرد.
پس درمان اصلي عصبانيت رفتار درماني است .از دارو درماني نيز مي توان استفاده كردكه تاحدود زيادي موثرند.در اينجا دو كتاب بسيار عالي رابرايتان معرفي ميكنم كه مي توانند زندگي شمارا تغيير بدهندهردوي اين كتاب ازيك نويسنده است بنام دكتر باربارادي آنجليس به اسامي 1ـاسراري در موردمردان كه هرزني بايد بدان 2ـاسراري درموردزنلن كه هرمردي بايد بداند.
حتما اين كتابها راتهيه كنيدوحتما همراه همسرتان بخوانيد وبه آنها عمل كنيد.خواهيد ديد كه زندگيتنان چقدر شيرين مي شود.
موفق باشيد.به اميد ايجاد شادي در زندگيتان .
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#4
Posted: 13 Nov 2011 11:10
اخلاق در خانواده
مهمترین مسئله ای که در ازدواج مهمه انتخاب دوستی هست که از هر لحاظ با شما هم عقیده و هم فاز باشد.و میشه گفت بیشتر از همه, اون خصوصیات اخلاقی هست که باعث میشه همسر از مصاحبتش لذت ببره و احساس رضایت کنه و از اینکه خداوند چنین همراه خوبی را بهش عنایت کرده شکر گذار باشه.هیکل زیبا ,ظاهر جذاب, صدای خوب همه موقتی هستند و پس از مدت کوتاهی به اصطلاح دل رو میزنن صفاتی از قبیل بخشش در زندگی, صبور بودن در خوشی ها و غم ها و شریک همسر بودن و خیلی چیز های دیگه هست که باعث میشه هر دو برای رسیدن به یک هدف تلاش کنید ومشکلات را به کمک هم رفع کنید ، بنابراین به صفات خوب همسرتان فکر کنید.
1- تاحد ممکن ارتباطتان را با خواهر همسرتان کمتر کنید. و جز در مواقع ضروری با وی تماس نداشته باشید.
2-به مسائل مذهبی اهمیت بیشتری بدهید و نمازتان را بخوانید.
3-اگر میل جنسی بالائی دارید ,سعی کنید فواصل آمیزش را کمتر کنید و به 2 روز یکبار برسانید.
4-اگر از روش خاص آمیزش جنسی بیشتر لذت میبرید , سعی کنید موافقت همسرتان را جلب کنید.
5- سرگر می هائی در زندگی ایجاد کنید تا کمتر فکرتان متمایل به سکس شود چون اینطور که به نظر میرسد شما در عین داشتن همسر و داشتن روابط جنسی باز هم به زنان دیگر تمایل نشان میدهید.
6- به نظر من انتخاب همسر مثل انتخاب دوست از جنس موافق است و خودتان هم همیشه در جامعه دیده اید که هیچ وقت دو دوست همدیگر را بر مبنای زیبائی انتخاب نمیکنند. بلکه اون خصوصیات مشترک است که باعث سالها معاشرت میشود منتها چون مسئله آمیزش جنسی در ازدواج مطرح است.فاکتور زیبائی هم برای بعضی ها مهم است.ولی اینرا هم در نظر داشته باشید که شما اگر زیبا ترین زنان دنیا را هم در اختیار داشته باشید.پس از مدت بسیارکوتاهی برایتان عادی شده و خسته کننده به نظر میرسد و لذا پس از گذران اون دوران اوج هیجان جنسی وقت معاشرت و به اصطلاح حرف و حدیث اصل زندگی است.که در این دوران است که میشود فهمید کدامیک به اصطلاح به درد زندگی میخورد شما هم پس از 3 سال زندگی مشترک ( که ظاهرا مشکل مهمی هم نداشته اید) به زن دیگری تمایل پیدا کرده اید شاید اگر چند سال با خواهر خانمتان باشید از اون هم خسته شده به زنان دیگر تمایل پیدا کنید.
خلاصه :
ممکنه شما فکر کنید که صاحب شغل خوب هستید.. یا اینکه ظاهر زیبائی داشته باشید و شاید هم بتوانید به راحتی از همسر فعلیتان جدا شوید...ولی من فکر میکنم به این ترتیب ره به جائی نخواهید برد، در ازدواج زیبائی کم ارزشترین معیار است و لذا به خصوصیات خوب همسرتان فکر کنید و به اونها افتخار کنید.
چگونه احساسات ناخوشايند خود را با همسرمان در ميان بگذاريم :
وقتى ما ناراحت، دلسرد و يا خشمگين هستيم، برقرارى ارتباط محبت آميز دشوار مى شود. با حاكم شدم احساسات منفى، موقتاً احساسات محبت آميز، اعتماد، علاقه، درك همدلانه، پذيرش، قدرشناسى و احترام را از دست مى دهيم. در اين مواقع در بهترين شرايط هم گفت وگو به مجادله مى انجامد.
در اين مواقع لحن كلام زن سرزنش كننده و رفتارش انتقادى مى شود و مرد بى علاقه و بى توجه به نظر مى رسد.در چنين شرايطى صحبت علاقه مندانه و دلسوزانه و احترام آميز مشكل مى شود و گفت و گو بى فايده است. در اين مواقع بهترين راه حل، نوشتن نامه است. با نوشتن نامه مى توانيد بدون نگرانى از ناراحت كردن همسرتان احساسات خود را آزادانه بيان كنيد و به اين ترتيب خود به خود لحن دوستانه ترى پيدا مى كنيد.
وقتى مردها نامه مى نويسند، دلسوزتر و مهربان تر مى شوند، لحن كلامشان تغيير مى كند، محترمانه تر برخورد مى كنند و زمانى كه زنها نامه مى نويسند پذيراتر شده، بيشتر اعتماد مى كنند و ميزان تشكر و قدرشناسى در آنها افزايش مى يابد.
با نوشتن احساسات منفى خود مى توانيد از شدت آنها بكاهيد و شرايطى را فراهم كنيد تا احساسات خوب و مثبت شما بار ديگر نمايان شوند. در اين زمان مى توانيد به سراغ همسرتان برويد و به طرزى دوستانه و توأم با علاقه بدون هرگونه سرزش با او صحبت كنيد. در نتيجه امكان درك شدن شما به مقدار زياد افزايش پيدا مى كند. بعد از نوشتن نامه شايد ديگر نياز به گفت وگو پيدا نكنيد و به جاى آن براى همسر خود اقدامى محبت آميز انجام دهيد.
حتى گاهى مى توانيد به جاى نوشتن نامه، همه حرف ها را در ذهن خود مرور كنيد. اين كارهم باعث مى شود بار احساست منفى كم شده و احساسات مثبت جاى آن را پر كند.
دكتر جان گرى
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#5
Posted: 13 Nov 2011 11:17
۵ روش براى همسردارى و ۵ شيوه شوهردارى
مردان بخوانند :
زنان دنيايى پر از راز و رمز دارند كه بيشتر مردان از اين پيچيدگى ها ناآگاه هستند.بسيارى از اختلافاتى كه زنان با شوهران خود دارند به خاطر همين ناآشنايى است.اگر دوست داريد كه زندگى آرام و لذت بخشى داشته باشيد به نكاتى كه در اين ستون به شما پيشنهاد مى شود، توجه كنيد.زنانى كه زندگى شان را دوست دارند در فرصتى مناسب اين حقوق را در جايى قرار دهند تا شوهرشان آن را ببيند.
يك ميهمانى غير منتظره براى همسرتان ترتيب بدهيد دوستان و نزديكانش را دعوت كنيد و از آنان بخواهيد در مورد خصوصيات خوبى كه همسرتان دارد در اين ميهمانى صحبت كنند.
براى اينكه صميميت بيشترى بين تان به وجود آيد از نامهاى خودمانى و با محبت استفاده كنيد شايد اولين بارى كه اين كلمات را به او بگوييد تعجب كند يا احساس كند كه شما ديوانه شده ايد ولى اگر با صميميت با او صحبت كنيد عادت مى كند و از شنيدن اين كلمات لذت مى برد.
زنان دوست دارند كه شوهران بلند پروازى داشته باشند. ولى مردانى كه تنها بلند پروازيشان در كار خلاصه مى شود، زنان شان احساس تنهايى مى كنند و تمام بار زندگى روى شانه هاى آنان خواهد بود. اين زنان از زندگى احساس لذت نمى كنند زيرا فرصت تفريح و گفت وگو با يكديگر ندارند. كمى از كار كم كنيد و براى همسر تان وقت بگذاريد. با او به تماشايى غروب، سينما و... برويد.
روزهايى را كه براى همسرتان مهم است در تقويم يادداشت كنيد. اين كار باعث مى شود كه شما آن روزها را فراموش نكنيد. در اين روزها براى همسرتان هديه بخريد و او را به رستوران ببريد. روز تولد نوزاد تازه از راه رسيده براى همسرتان هديه بخريد زيرا او بعد ازگذراندن دوران سخت باردارى نياز به تجديد قواى روحى و حمايت شما دارد.
زنها از مردانى كه دائماً از خود تعريف مى كنند، خوش شان نمى آيد. مردان خودستا ساعتهاى زيادى به تعريف از خود مشغول هستند و به هيچ وجه به همسرشان توجه نمى كنند. در اين مواقع زن احساس مى كند شوهرش تنها به خودش توجه مى كند و خودش است كه اهميت دارد.بيشتر زنان از اين مردان خودستا و از خود راضى دورى مى كنند. زيرا اين مردان تنها خودشان را مى بينند.
زنان بخوانند :
همسردارى و گرم نگه داشتن كانون زندگى خانوادگى اگر چه كارى سهل و آسان است اما كمتر كسى موفق مى شود كه بتواند گرمى به زندگى اش ببخشد.رعايت نكات و فرمول هايى در چگونگى برخورد با همسرانتان مى تواند شما را در داشتن كانونى گرم و دلپذير كمك كند. نكاتى را كه در اين ستون مى خوانيد حاصل كار و تلاش متخصصان و برگرفته از زندگى هاى موفق است.
خوبى هاى اقوام و افراد خانواده شوهرتان را به او گوشزد كنيد حتى آن را بيشتر از آنچه كه هست تعريف كنيد. اين باعث مى شود كه او هم ياد بگيرد تا به اقوام و خانواده شما متقابلاً احترام بگذارد.
به شوهرتان بگوييد از اينكه به مادرش در انجام كارها كمك مى كند ، خوشحال هستيد. به او پيشنهاد بدهيد تا هديه اى براى مادرش بخرد. دراين خريد او را همراهى كنيد. گاهى هم خودتان اين كار را بكنيد. اين كار باعث مى شود كه شوهرتان بيشتر پى به قلب مهربان و گذشت و فداكارى تان ببرد. از طرف ديگر با شادكردن قلب مادر او دعايى بدرقه راه خود كرده ايد كه باعث نيكبختى تان مى شود.
بيشتر افراد دوست دارند كه به حرفها و گفته هايشان توجه شود و احساسات شان درك شود خوب و درست شنيدن از گذشته ها يك هنر شمرده شده است. براى درست شنيدن بايد از اينكه فكر كنيدكه مى خواهيد پاسخ دهيد خوددارى كنيد و به جاى آن به درك و احساس طرف مقابل كه در حال حرف زدن با شماست توجه كنيد.وقتى كه شوهرتان از محل كارش به خانه مى آيد و مى خواهد آنچه را كه روى داده برايتان تعريف كند نيازى به اين ندارد كه انتقاد و راهنمايى شما را بشنود او تنها از بيان وقايع مى خواهد احساسات او را درك كنيد.كارى كنيد كه او احساس كند مى تواند حرف هايش را به شما بزند و شما هميشه در كنار او هستيد.
قضاوت كردن در مورد ديگران به اين دليل كه روش زندگى شان با ما فرق دارد كار درستى نيست هيچ وقت از شوهرتان نخواهيد طبق سليقه شما صحبت كرده ، لباس بپوشد و رفتار كند اين رفتار باعث مى شودكه احساس عشق و علاقه اى را كه بين تان وجود دارد از بين ببريد به همسرتان اجازه بدهيدكه آزاد باشد و دراين آزادى خودش را پيدا كند، دراين صورت است كه او سعى مى كند بهترين باشدو شما را نيز خوشحال كند اگر دو نفر كاملاً مثل هم باشند، وجود يكى از آنان كفايت مى كند. شوهرتان را با همان خصوصياتى كه دارد دوست داشته باشيد.
تمام زنان و شوهران در تمام دنيا با هم اختلاف دارند. ولى زوج هاى خوشبخت هيچ وقت با هم مشاجره نمى كنند. وقتى به خاطر مسأله اى با هم دچار اختلاف مى شويد در حضور ديگران با هم دعوا نكنيد بلكه در جمع و در برابر ديگران با احترام برخورد كنيد و همديگر را بالا ببريد. در تنهايى وقت زيادى داريد كه با هم بحث كنيد.اگر دو نفر هيچ وقت با هم جر و بحث نكنند به اين معنا است كه يكى از آنها هيچ وقت احساسات خود را ابراز نكرده است و احساسات ابراز نشده به رابطه صميمى آسيب مى رساند. سعى كنيد دعواهاى كوتاه را ياد بگيريد درضمن مشاجره خوبى ها را هم گوشزد كنيد.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#6
Posted: 13 Nov 2011 11:18
قهر كنيد ... به شرط آشتی
روانشناسان می گويند اگر در روابط بين زن و شوهرها هميشه و فقط گل و شيرينی و شادی وجود داشته باشد، يك جای كار ايراد دارد!
تصور كنيد شما به سرزميني رفتهايد كه طلوع درخشان خورشيد را ميبينيد و غروب زيباي آن را تماشا ميكنيد، هيچ مشكل و سوءتفاهمي در آن سرزمين وجود ندارد، هيچ در بستهاي نيست، هيچكس احساسات شما را جريحهدار نميكند و هيچ دعوايي بين آنها بهوجود نيابد باز هم زماني ميرسد كه احساس ميكنند در اوج خوشبختي هستند و لحظهاي بعد فكر ميكنند ديگر نميتوانند به اين زندگي ادامه دهند!
بسياري از اوقات ما به اين نتيجه ميرسيم كه رفتار همسرمان به تعميرات اساسي احتياج دارد. اما مشكل اينجاست كه چطور بعد از يك جروبحث و دعوايي حسابي دوباره با هم صحبت كنيم و نظرمان را بگويم؟ چطور ميتوانيم پل ارتباطي را مجدداً برقرار كرده و دعوا را فراموش كنيم؟ شايد اين 6 مرحله به شما كمك كند تا در اوج گردوخاك دعوا به جاده` هميشه سبز عشق برگرديد.
- يكديگر را به بحث و مجادله تحريك نكنيد و كمی بههم فرصت دهيد :
بهترين راه براي توقف دعوا آن است كه درست در همان شرايط، جوانه اميد سر بزند. مردها بايد كمي آرام شوند و به اصطلاح كله داغ آنها سرد شده تا بتوانند درست فكر كنند و حرفهاي ناروا و بيربط بر زبان نيامدند. زنان هم بايد مطمئن شوند كه از آنها غفلت نشده و در اين مجادله خنثي فرض نشدهاند و ضمناً تمام تقصيرها به گردن آنها نيست. بهتر است كمي فكر كنيد تا ببينيد چطور ميتوان به شريك زندگي دوباره نزديك شد. كمي به عقب برگرديد و به ياد بياوريد چقدر به او علاقهمند هستيد. ضمناً بر روي نيازهاي خود متمركز شويد و كمي احساسات خودتان را ترميم كنيد. اين كار تنها با زمان امكانپذير است، پس عجله نكنيد، كمي به خودتان و همسرتان فرصت دهيد تا هر دو طرف خوب فكر كرده و آرامش نسبي پيدا كنيد.
- بعد از جر و بحث بايد به تدريج با شرايط كنار بياييد :
بعد از مجادله حالتي پيش ميآيد كه نميتوان بلافاصله شرايط را به حالت عادي درآورد بنابراين به آرامي و نرمي با هم ارتباط برقرار كنيد. صبر كنيد تا در مورد همسر و ارتباطتان با او احساسي مثبت پيدا كنيد زيرا وقتي هنوز احساسات منفي وجود دارد امكان برقراري ارتباطي مناسب وجود ندارد. اگر شما عصباني هستيد، خسته شدهايد و يا قلبتان شكسته اشت، ذهنتان هنوز درگير اين عواطف منفي است و نميتوانيد منطقي رفتار كنيد. اين حالتها نشانه آن است كه هنوز آمادگي حل مشكل را نداريد. اگر به خود و همسرتان فرصت دهيد و اجازه دهيد كمي زمان بگذرد تا بهتدريج و به آرامي راهحل مشكل را پيدا كنيد امكان دعواي مجدد از بين رفته و رفتارتان منطقيتر ميشود.
بعد از گذشت زمان و طي شدن مدت زمان لازم، احساسات منفي از بين ميروند و ميتوانيد سرصحبت را با همسرتان باز كنيد اما اين مكالمه بايد دوستانه و با رعايت احترام طرف مقابل همراه باشد. قرار نيست دوباره آتش زير خاكستر را شعلهور كنيد. هدف از اين مكالمه، آغاز جروبحث جديد نيست. البته شروع صحبت در اين شرايط سخت است اما خيلي جدي نگيريد و به راحتي سر صحبت را باز كنيد. صحبت را با مسائل جدي شروع نكنيد چون قطعاً هنگام شروع ارتباط نميتوانيد خيلي واقعگرا باشيد و به اصطلاح برويد سر اصل مطلب. يك لبخند بر روي لب داشته باشيد، دستان همسرتان را بگيريد و يا كاري كنيد كه همسرتان به خنده وادار شود. تمام اين كارها باعث ميشود جوّ حاكم از آن حالت خشك و دعواگونه خارج شود و يخ موجود در روابطتان بهراحتي شكسته شود!
- خانمها به صحبت كردن احتياج دارند :
به ياد داشته باشيد وقتي مشكلي پيش ميآيد و جر و بحث ميشود، زنها تا در مورد آن موضوع كامل صحبت نكنند امكان ندارد دست بردارند و ماجرا را فيصله دهند. وقتي در اين شرايط، خانمها در مورد مشكل بهوجود آمده صحبت ميكنند آقايان به اشتباه احساس ميكنند مورد سرزنش قرار گرفتهاند و به آنها حمله شده است! بهترين كاري كه آقايان در اين شرايط ميتوانند انجام دهند آن است كه بگذارند همسرشان صحبت كرده و او اطمينان خاطر دهند كه به صحبتهايش تا انتها گوش خواهند داد. اگر مردي در اين شرايط به همسرش گوش دهد عملاً نشان ميدهد كه از او حمايت ميكند و خانمها هم احساس ميكند تمامي عواطف بد و ناراحت كننده را بيرون ريخته و با ترميم ناراحتيهاي موجود، به همسرش ثابت ميكند كه با بيان اين حالات او را مورد حمله قرار نداده است.
- مردها را بايد بخشيد چون آنها به بخشوده شدن احتياج دارند :
معمولاً بعد از يك دعواي شديد مردها نياز دارند كه مورد عفو و بخشش قرار بگيرند. چهار لغت معجزهگر وجود دارد كه اگر در اين شرايط به او بگويند باعث ميشويد بتواند بر رنج و ناراحتي ايجاد شده غلبه كند. اين چهار لغت اين است: <ابداً شما مقصر نيستيد> مردان از اينكه مورد انتقاد قرار بگيرند و يا اينكه احساس كنند مورد تاييد و تصويب همسرشان نيستند ناراحت ميشوند. اگر خانمي از اشتباه همسرش چشمپوشي كند، نه تنها عشق را به زندگي مشترك برميگرداند بلكه اين فرصت برايش مهيا ميشود تا از سر تقصيرات خودش هم بگذرد.
- هر دو طرف بايد مسئوليتهای شخصی خود را بر عهده بگيرند :
همسران نبايد بعد از دعوا يكديگر را سرزنش كنند و بعد انتظار داشته باشند همه چيز عين گذشته شده و به خوبي پيش برود. زن و شوهر هر دو بايد تقصيرهاي خود را بپذيرند و جهت برقراري و بهبود ارتباط، خود را مسئول بدانند. بهتر است آقايان در اين شرايط عادلانه برخورد كرده و بر ادامه روابط اصرار داشته باشند و نسبت به مسائل بين خود و همسرشان حساسيت لازم را نشان دهند. به خانمها هم بايد فرصت داد تا مهارتهاي جديد ارتباطي را بهكار بگيرند و به اين ترتيب به همسرشان بفهماند او را تحسين و تقدير كرده و به هيچ وجه در جروبحث ايجاد شده او را مقصر نميدانند.
ياد گرفتن نحوهبرقراري ارتباط با هم بعد از يك دعواي حسابي براي تداوم رابطه زناشويي ضروري است. البته بهترين توصيهاي كه ما براي همسران داريم آن است كه از جروبحث ودعوا پرهيز كنند و تنشهاي زندگي روزمره را به بهترين و شادترين صورت ممكن سپري كنند. يادتان باشد بخشش و كليد حياتي براي تداوم روابط زناشويي است. هيچكس كامل نيست و نميتوان همسري پيدا كرد كه عيبونقص نداشته باشد اما ما ميتوانيم براي همسرمان كه كاملترين فرد براي ما محسوب ميشود بهترين دوست و ياور باشيم.
چگونه می توان دوباره آغاز كرد ؟
دعوا و مشاجره مخربترين عاملي است كه باعث مسموم شدن زندگي زوجين ميشود درست مثل اينكه زندگي مشترك سمپاشي شود! بنابراين هر چه از دعوا و مشاجره پرهيز شود بهتر است. معمولاً در دعوا، زن و شوهر بدون تفكر حرفهايي بههم ميزنند كه قلب طرف مقابل جريحهدار شده، اعتماد به نفس او متزلزل شده و آينده زندگي مشترك تحتالشعاع قرار ميگيرد. معمولاً بعد از يك دعواي مفصل، سكوتي مطلق بر زن و شوهر حكمفرما ميشود.به اين مرحله دوره` بعد از دعوا ميگويند. هيچ كلامي بين آنها ردوبدل نميشود وهمسران بيشتر از طريق حركات بدن و ايما و اشاره با هم حرف ميزنند! درب كابينتها و كشوهاي آشپزخانه دائماً با شدت زياد بازوبسته ميشود چون خانم خانه ميخواهد به شوهرش بفهماند كه عصباني است، شوهران معمولاً صداي تلويزيون را تا جاي ممكن بلند ميكنند. صبح فردا هر كس صبحانهاش جداگانه خورده و به سراغ كار خود ميرود. به هرحال بايد صحبت را دوباره آغاز كرد و چارهاي جز اين نيست.
يكي از موثرترين ابزارهايي كه ميتوانيد به وسيله آن احساسات منفي خود را تخليه كرده و دوباره عشق را تجربه كنيد نوشتن يك <نامه احساسي> است. در يك محل آرام و ساكت بنشينيد، قلم و كاغذ در دست بگيريد و براي چند دقيقه بر احساسات خود تمركز كنيد و آنها را روي كاغذ بياوريد. نامه را خطاب به همسرتان بنويسيد و بهصورت فهرستي كه ما به شما ارائه ميدهيم نامه را كامل كنيد. خجالت نكشيد و هرچه به ذهنتان ميآيد بر روي كاغذ بياوريد زيرا اين نامه را فقط خودتان ميخوانيد و كسي آن را نميبيند. نامه شما ميتواند شامل اين اجزا باشد:
عزيزم، (بيان عصبانيت) من عصباني، ناراحت و خسته هستم، من خشمگين بوده و احساس تنفر ميكنم، من دوست ندارم...
( بيان غم و اندوه) من غمگين شدهام، دلم شكسته، احساس نااميدي دارم، ديگر شاد نيستم، اي كاش...
(بيان ترس) من مي ترسم، نگرانم، وقتي اين اتفاق افتاد رنجور شدم، من نيازهايي دارم...
(پشيماني) من شرمندهام، متاسفم، خجالت ميكشم، ميخواهم...
(احساس درك، احترام و بخشش) من ميدانم كه... من ميخواهم...، من شما را تحسين كرده و ميبخشم، من به شما اعتماد دارم، ميخواهم كاري برايتان انجام دهم، من از بابت همه چيز متشكرم وقتي نامه را تمام كرديد حالا وقت آن رسيده است كه مهمترين و جديترين مرحله را بنويسيد. يعني <نامه پاسخ> براي خودتان يعني نامهاي در پاسخ به نامه` خودتان بنويسيد با اين فرض كه پاسخ نامه شما توسط همسرتان داده شده است.
نامه پاسخ را درست به همان صورت بنويسيد كه دوست داريد همسرتان برايتان بنويسد :
عزيزم، به خاطر... متشكرم، من درك ميكنم كه...، متا‡سفم كه...، شما استحقاق داريد...، من پشيمانم از اينكه...، من واقعاً دوستت دارم.
وقتي نامه پاسخ را هم نوشتيد از اينكه احساس ناراحتي و رنجش خاطر شما كاملاً برطرف شده است تعجب خواهيد كرد. ديگر از زخمهاي ناشي از دعوا اثري نيست و به شما اين احساس دست ميدهد كه با تمام وجود مايليد دوباره با همسرتان صحبت كنيد. بسته به وضعيت و موفقيت شخصي خود ميتوانيد هر دو اين نامهها را دور بريزيد. بعداً آنها را به همسرتان نشان دهيد و يا آنها را نگذاريد تا بعدها خودتان باز هم آنها را بخوانيد. اگر تصميم گرفتهايد نامهها را به همسرتان نشان دهيد در اصل يك بهانه براي آغاز صحبت با او به دست آوردهايد. ممكن است همسرتان فرصت بيان احساساتش را نداشته است بنابراين بهتر است اين تمرين را به او هم ياد دهيد.
ساير روشهای غير مواجههای برای آغاز صحبت پس از دعوا شامل اين موارد است :
- به همسرتان تلفن كنيد و يا برنامهاي بگذاريد، مثلاً براي شام بيرون برويد، با دوستان صميمي برنامه بگذاريد، به ديدن يك مسابقه ورزشي با يك برنامه هنري برويد و يا برايش پيغامهايي دوستانه بگذاريد.
- اگر همسرتان موافق است دو نفري با هم خلوت كرده و بهصورت كاملاً منطقي در مورد موضوع دعوا و حواشي آن صحبت كنيد.
- اگر قبل از آغاز صحبت با همسرتان، با نوشتن نامه احساسي از شرّ احساسات منفي خود خلاص شويد برقراري ارتباط مجدد آسانتر، سريعتر و با دشمني وكينه كمتري شروع ميشود. پس اگر با همسرتان دعوا كردهايد معطل نكنيد و كارهايي را كه اكنون ياد گرفتهايد عملي كنيد. مطمئن باشيد از نتيجه آن تعجب ميكنيد.
جان گري
ترجمه : فرشته آل علی
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#7
Posted: 13 Nov 2011 11:22
چگونه شوهرتان را مجذوب خود كنيد؟
در كـانون خـانواده آنـچه كه باعث تداوم و بقاي صـميـميـت مـيگردد رفتارها و اعمال زن و مرد نسبت به هم ميباشـد.در اين ميان نقش يك زن مي تواند در ايجاد فضايي دلپذير و جذاب بسيار مهم و قابل توجه باشد. تاثير پذيري مـردان در بـرابـر رفـتـار زنان امري بديهي بــوده و مـي تواند حتـي در سرنوشت يك رابطه و كاميابي هاي زندگي مؤثر باشد. در ايـن بـخش به 6 روش آسان كه هر زني مي تواند بـراي مجذوب نمودن شوهر خود بكار بندد را ملاحظه ميكنيد.
با آنكه ممكن است جذابيت مهم باشد اما كافي نيسـت. تعريف جذاب و دلربا به چشم تمام مردان يكسان نميباشد. حال پرسش اينجا اسـت كه شما چگونه ميتوانيد متفاوت باشيد؟ بگذاريد برايتان مثالي بياورم:اگـر شما داراي لهجه مــنحصر بفردي هستيد، آن را از ديگران پنهان ننموده و يـا جواهر آلات عجيب و غـريـب و لـوازم نا متعارف با خود حـمـل كـنـيـد تـا سبب متمايز شدن شما از ديگران گردد. هر گاه شبيه باقي زنان باشيد زود فراموش مي گرديد و اين چيزي نيست كه ميخـواهـيد. شما مـايـلـيـد از خـود اثـري بـجاي بـگذاريد كه مرتبط به يك يـا دو خصوصيت منحصر بفرد شما باشد.
- يك كار غافلگير كننده انجام دهيد :
ايـن كـار اندكي ريسك برانـگيـز اسـت چـون مـمـكن اسـت شوهر شما اهل ماجراجويي نـبـوده و وحـشت زده گردد. امـا اگـر وي مـاجراجـو بـاشد بـسيار از آن لـذت برده و فـرداي آن روز نيز ممكن است منتظر ماجراجويي باشد . پـيشنـهاد ديـگر مـن بـه شما آن است كه كـارهايي كه دور از انتظار شوهرتان ميباشد را انجام دهيد مثلا با پوشيدن لباسهاي غير معمول و هر آنچه كه فكر ميكنيد بياد ماندني خواهد بود.
خصوصيت استثنايي خود را رو كنيد :
شگفت انگيز است كه اغلب زنان فراموش مي كـنـنـد بـه كارهايي كه در آنها تبحر دارند اشاره نمايند. اگر به زبان ديگري صحبت مي كنيد، در گذشته در كــشور خارجي زندگي مي كرده ايد، شغلهاي داوطلبانه اي را قبول كرده بوده ايد و يا در تابستان در بيابان اردو زده بـوده ايد، حتما در مــورد آنـها صحبت به ميان بياوريد. اگر ايـن كار را بكنيد شوهرتان به شـما همانند يك فرد منـحصر بفرد و جـالب تـوجه نگاه خـواهد كــرد. نـيازي نيست كه حــتما فرد بامزه و شوخ طبعي باشيد. بامزه بودن براي اكثر مردم دشوار است چون اگـر نتوانيد به طـور واقعي بامزه باشيد و مصنوعي رفتار كنيد خود را مضحكه ديگران خواهيد كرد. اما اگر داســتان جالب تــوجـهي براي گفتن داشتـه باشيـد هــمه ساكت شده و به شما گوش فرا خواهند داد.
- گوش دهيد،گوش دهيد و باز گوش دهيد :
بـيـشـتر مردان داراي اين تصور غلط مي باشند كه زنان زياد حرف مي زنـنـد. شـمـا بايد اطمينان يابيد كه به اندازه كافي گوش مي دهيـد. در اينجا نياز داريد تا مرد خود را دقيقا بشناسيد. بسياري از مردان كم حرف ميباشند و نه تنها شما بايد با آنها بسيار صحبت كنيد بلكه آنها را بايد به صحبت كردن نيز واداريد. مي توانيد با يـك مـوضـوع دلـخـواه خود شروع كرده و پرسشهاي كوتاهي از وي بپرسيد. اين كار واقعا يك هـنر است و شما نياز به تمرين خواهيد داشت. هنگامي كه پاسخ كوتاهي دريافت كرديد مي بايد پرسشهاي متوالي ديگر از وي بپرسيد تا او را به صحبت كردن بيشتر واداريد. ميتوانيد نظرات خود را نيز ما بين آنها بگنجانيد كه مانند بازجويي جلوه نكند. مطمئن باشيد وقتي شـما را ترك ميكند با خود خواهد گفت: "اون واقعا به من علاقه داره"
هـيـچ انـسـاني وجـود نـدارد كه مفتون و شيفته يك فرد دلپزير و نازنين نگردد. از سخنان منفي به هر شكل جدا خودداري كنيد. اگر عــقيده مصرانه اي راجع به مباحثي همچون سياست و يا مذهب داريد بهتر است كه موضوع بحث را مؤدبانه تغيير دهيد. چيز ديگري كه بايد مراقب آن باشيد دوري از بحث و مجادله ميباشد. نظرات و عقايد هر كس محترم است و هيچ دليلي ندارد كه شما تلاش كنيد تا عقايد ديگران را تغيير دهيد. ايـن خـيلي خوب است كه نظرات خود را راجع به موضوعات بحث انگيز با ديگران قسمت كنـيد بدون آنكه فرد مقابل خود را مجبور گردانيد كه بپذيرد در اشتباه است. و يـا آنكه او را بر اساس عـقـايدش مورد ارزيابي قرار دهيد. در آخر آنكه او را خجالت زده نكنيد. هـيـچ كـس كـامل نيست و همه ما اشتباه مي كنيم. به خـاطر داشته باشيد كه هيچ چيز بدتر از شرمنده شدن نميباشد.
مردان موجودات احساساتی نبوده و بیشتر به قوه بینایی خود متکی هستند ، بنابراین بهتر است خود را برای شوهرتان بیارایید ، برای راضی کردن مردها کافی است آنچه را دوست دارند در مقابل دیدگانشان بیاورید.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#8
Posted: 13 Nov 2011 11:24
راههای تقویت و بهبود روابط میان همسران
ما در اينجا تعدادي روش مفيد را براي تقويت و بهبود روابط ميان همسران پيشنهاد مي كنيم . البته بايد دانست كه حتماً نبايد همه آنها را با هم و در يك زمان به كار برد.
شما مي توانيد با توجه به ويژگي هاي خود و همسرتان موارد مناسب را انتخاب كرده و در مواقع لزوم به كار بريد :
1ـ رفتارهاي مثبت همسرتان را تحسين كنيد و او را به انجام هر چه بيشتر آن رفتارها ترغيب نماييد. به او بگوييد كه چقدر به وجودش افتخار مي كنيد و دوست داريد همواره در كنارش باشيد.
2ـ وقتي همسرتان در حال صحبت كردن با شماست، به هيچ وجه حرفش را قطع نكنيد. صبر كنيد تا كاملاً حرفش تمام شود و بعد نظر خود را بيان كنيد.
3ـ همسر خود را با انواع و اقسام خواسته ها و دستوراتتان برده و اسير خود نسازيد. وقتي كاري از او مي خواهيد خودتان هم در عوض كاري برايش انجام دهيد. دقت كنيد كه اين كار حتماً نبايد مسئله مهمي باشد. شما هم مي توانيد با انجام كارهاي كوچك و به ظاهر كم اهميت و حرفهايي محبت آميز او را شاد كنيد و خستگي را از تنش بيرون آوريد.
4ـ خيلي از مواقع ما با حرفها و حركاتمان همسرمان را نسبت به خود عصباني و ناراحت مي كنيم. سعي كنيد تا حد امكان از كارها و رفتارهايي كه سبب دلزدگي و ناراحتي همسرتان مي شود بپرهيزيد. حتي اگر به آن كارها علاقه داريد به خاطر همسر و زندگي مشتركتان آنها را كنار بگذاريد.
5 ـ براي ايجاد صميميت بيشتر سعي كنيد با هم كتابي انتخاب كنيد و آن را به نوبت بخوانيد. سپس در مورد آن با هم بحث و گفتگو نماييد. اگر اهل كتاب نيستيد، مي توانيد به جاي آن با هم فيلمي را تماشا كنيد و بعد درباره اش حرف بزنيد.
6 ـ در مورد روزهاي اول آشنايي تان و ويژگي هايي كه سبب شد نسبت به هم علاقمند شويد گفتگو نماييد. ولي دقت كنيد كه اگر ويژگي هاي خوب ظاهر خود را پس از گذشت سالها از دست داده ايد بهتر است در مورد آنها حرفي نزنيد. چرا كه هدف ما صحبت در مورد ويژگيهاي ظاهري و فيزيكي نيست. به جاي آن سعي كنيد آزادانه و صادقانه در مورد ويژگيهاي مثبت روحي و شخصيتي يكديگر گفتگو نماييد.
7ـ زماني در روز يا در هفته را فقط به خودتان دو نفر اختصاص دهيد. مثلاً يك بعدازظهر با هم به پاركي برويد كه هيچ كس حتي فرزندانتان نتوانند مزاحمتان شوند و سعي كنيد از اين با هم بودن لذت ببريد.
8 ـ در آخر باز هم مي گوييم: هيچ وقت احترام گذاردن نسبت به يكديگر را فراموش نكنيد. (احترام به افكار، عقايد و ديدگاههاي همسرتان باعث مي شود او نيز چنين احساساتي را نسبت به شما پيدا كند )
مسئله ديگري كه پس از گذشت چند سال در زندگي هاي زناشويي رخ مي دهد اين است كه افراد اغلب با تعجب به احساسات شورانگيز خود در روزهاي اول ازدواج مي نگرند و با خود مي گويند چرا اينقدر زود ازدواج كردم ، يا اين كه آيا اين فرد همان كسي است كه من مي خواستم؟
البته اين بدان معنا نيست كه آنها ديگر همسرشان را دوست نمي دارند، بلكه بدان معناست كه دچار نوعي روزمرگي شده اند. در چنين حالاتي فرد مثل يك قطار مسيري را دائم طي مي كند و ديگر هيچ چيز اين مسير برايش تازگي و جذابيت ندارد. متأسفانه با بروز چنين احساساتي افراد اغلب حس مي كنند كه ديگر چيز تازه اي براي هم ندارند و به بن بست رسيده اند. ولي بايد دانست كه در اين مواقع فقط زندگي زناشويي به نوعي به خواب رفته است و تنها كاري كه بايد بكنيد اين است كه بيدارش كنيد. هر صبح پس از برخواستن از خواب كمي فكر كنيد و بينديشيد كه چه كاري مي توانيد بكنيد تا همسرتان زندگي بهتري داشته باشد. سعي كنيد در روز حداقل يك كار كه سبب رضايت او است انجام دهيد. رفته رفته اين كار به نوعي عادت تبديل مي شود و به اين ترتيب همواره همسر شما جزء اولين مسائلي مي شود كه ذهنتان را به خود مشغول مي سازد.
متأسفانه امروزه كانونهاي خانوادگي زيادي ، تنها به دليل همين مسئله عادي شدن روابط و رسيدن به نوعي روزمرگي از هم پاشيده مي شوند. زن و شوهر بايد قدر زندگي زناشويي خود را بدانند. بايد توجه كنيد كه زندگي قرار نيست هميشه بر وفق مراد شما باشد. روزهاي خوب و بد هميشه وجود دارند و اين حقيقت زندگي است. پس سعي كنيد به هنگام بروز نارضايتي ها در زندگي صبر را پيشه خود سازيد و كوچكترين بهانه اي را براي دعوا قرار ندهيد. سعي كنيد همراه با هم روزهاي سخت زندگي را تحمل كنيد و همچون روزهاي شيرين، در سختي ها نيز با هم باشيد. به خاطر داشته باشيد كه شما ازدواج كرده ايد كه يك تن شويد و همه چيزتان با هم مشترك شود.
نه اين كه تبديل به رقبايي شويد كه همواره در حال حسادت و نيش و كنايه زدن به يكديگر هستند. همانطور كه از همسرتان توقع داريد بعضي از كارها را بكند يا نكند ، به او نيز اجازه دهيد همين توقع را از شما داشته باشد. ولي توقعات بي جا از همسرتان نداشته باشيد. زن و شوهر حتي مي توانند در ميان جمع بدون بيان كلمه اي ، با اشاره و طرز نگاه يكديگر را تشويق و حمايت كنند و به اين ترتيب به او بفهمانند كه عليرغم تمام مشكلات و اختلافات او را دوست دارند و دركش مي كنند. تا جايي كه مي توانيد از يكديگر انتقاد نكنيد. البته راهنمايي و گوشزد كردن ايرادات طرف مقابل با انتقادات بيجا فرق مي كند. انتقاد مستقيم اغلب سبب رنجيدگي خاطر طرف مقابل مي شود، بهتر است نكات مورد نظرمان را در لفافه و به صورتي كاملاً غير مستقيم به همسرمان بگوييم . چرا كه شرط اول زندگي مشترك ، پذيرفتن بدون قيد و شرط يكديگر است. حتماً نسبت به هم اعتماد داشته باشيد. در غير اين صورت عشق و علاقه واقعي ميانتان شكل نخواهد گرفت. هميشه و تحت هر شرايطي براي كمك به همسرتان آماده باشيد. مگر قرار نيست شما بهترين دوست او باشيد؟ پس توجه به او و نيازهايش و درك شرايط او را در اولويت كارهاي خود قرار دهيد.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 57
#9
Posted: 25 May 2012 05:45
روابط پايدار زناشويی بر پايه اعتماد
اغلب مردان وقتي صحبت از بيان احساسات ميشود، بيش از زنان مقاومت ميکنند. زنان ميتوانند ساعتها درباره آرزوها و احساسات خود صحبت کنند اما مردان کمتر به بروز خود واقعي شان آنهم در قالب روياها و احساسات، تمايل نشان ميدهند. اينکه بتوانيد از احساسات همسر خود مطلع شويد اول بايد اعتمادسازي کنيد.
- خود واقعی تان را آشکار کنيد :
براي اينکه اعتماد همسرتان را جلب کنيد اول بايد خود به او اعتماد کنيد آنهم بوسيله بروز احساسات واقعيتان. اعتماد به هر دوي شما اجازه ميدهد تا به يکديگر نشان دهيد که هستيد و ميخواهيد که باشيد. برخلاف تصور بسياري که گمان ميکنند با حيلهها و حقههاي خاصي ميتوان اعتماد طرف مقابل را جلب کرد. خوب است بدانيد اعتماد فقط و فقط با شناخت کامل از همسر شکل ميگيرد. بدست آوردن چنين اعتمادي کاري بسيار طولاني و زمانبر است، اما اگر به آن دست يابيد، يکي از مهمترين پايههاي خوشبختي خود را استوار کردهايد. به همسرتان نشان دهيد که در اعمالتان با صداقت کامل رفتار ميکنيد و هرچيزي را که به شما آرامش ميدهد از او طلب ميکنيد در مقابل او نيز براي کسب آرامش بيشتر به سراغ شما خواهد آمد.
همسرتان به توجه شما نيازمند است. بخاطر داشته باشيد که صحبت کردن از احساسات دروني براي بسياري از مردها دشوار است. بنابراين بگذاريد او به تمامي از خودش بگويد. هرگز بيموقع راه حل ارائه ندهيد و نشان دهيد که مشتاق شنيدن همه حرفهاي او هستيد، هرچند بعضي از حرفها ممکن است شما را آزار دهد. البته بايد دانست که مردان و زنان هر دو به شنيده شدن حرفهايشان و توجه از سوي طرف مقابل نيازمندند. مطمئن باشيد که هر بار شما با صبوري بيشتري به حرفهاي او گوش ميکنيد او نيز همين کار را براي شما تکرار ميکند.
از خود بپرسيد آيا شنونده مطمئني براي همسرم هستم؟ اگر به شما از شرايط بغرنج کاري شکايت ميکند و يا از اينکه چگونه از پس تعمير اتومبيل برنيامده، مطمئن باشيد اين گفتهها را فقط براي اطمينان از احترام و اعتماد شما بيان کرده است. به او اطمينان خاطر بدهيد که به تواناييهاي او ايمان داريد و همواره و در هر شرايطي در کنار او ميمانيد. اگر با شما از يک تصميم غلط در زندگي صحبت ميکند بلافاصله با اين جمله که «من که گفته بودم» او را مورد هدف قرار ندهيد. بلکه به او بگوييد که از شجاعت و جسارتي که به هنگام روبرو شدن با آن مشکل از خود نشان داده لذت برده و به آن افتخار ميکنيد. مردان دوست دارند از قدرت و شجاعتشان دائما" تعريف و تمجيد کنيد. همسرتان بايد مطمئن باشد که در هر شرايطي کنار او ميمانيد. روابط پايدار زناشويي برپايه اعتماد بنا ميشود و اعتماد را فقط محک زمان ميآزمايد. سعي کنيد از اين آزمايش پيروز بيرون آييد.
اعتماد، چيزي نيست که صرفا" به علت علاقهاي که بين دو نفر بوجود آمده، رخ دهد. اعتمادسازي کار بسيار زمانبر و دشواري است. اول بايد خود همسر معتمدي باشيد و سپس تلاش کنيد به همسرتان بفهمانيد شما هم به او اعتماد داريد. اگر همسرتان مطمئن باشد که بدون قضاوت نادرست به حرفهاي او گوش ميکنيد و رازهاي او را حفظ ميکنيد، بيش از پيش به شما اطمينان ميکند.
پس از اعتمادسازي، ميتوانيد هر زمان که نياز به آرامش داشتيد به سراغ همسرتان رفته و مطمئن باشيد اميد، آرزو، نگرش صحيح، عشق، تحمل و ايمان را به وسيله اعتمادي که خود در او بوجود آوردهايد ازاو کسب ميکنيد.
اون پسرى كه گوشه ى اتاقش كف دستى ميره اما احساسات دختر مردم رو واسه يه سكس به بازى نميگيره ، ناموسأ يه دونه باشه .
ارسالها: 61
#10
Posted: 5 Jun 2012 23:09
فاصله افتادن بين زنها و شوهرها
يكي از نكاتي كه همواره بعد از چند سال كه از زمان ازدواج مي گذرد اتفاق مي افتد مسئله فاصله افتادن بين زنها و شوهرهاست.اين مسئله بخاطر عوامليست كه افراد در ايجاد آن تعمدي ندارند اما در ضمير ناخودآگاه افراد اتفاق مي افتد و باعث ميشود كه فرد دچار درگيريهاي ذهني شود.من چند مورد از آنها را برايتان فهرست ميكنم :
زن و مرد در روزهاي آغازين زندگي واسه هم هلاكند! مدام بهم ميگن فلاني، توروخدا بيا جاي من نفس بكش! اونها براي بدست آوردن همديگه خودشون رو خفه ميكنند.انرژي شديدي مصرف ميكنن .تمام كارهاشون رو كنسل ميكنن و ميچسبند به شيرين كردن زندگي! اما پس از مدتي ديگه تعطيلات تموم شده! و آقايون بايد به كارهاي ديگه هم بپردازند.اين مسئله از جانب زنها پذيرفته نيست! اونها اين افت رو كم شدن علاقه تفسير ميكنن! چون متاسفانه انتظار دارن كه هوا هميشه آفتابي باشه! خيلي ساده پس از كم شدن التهاب آغازين زنها به اشتباه فكرشان مشغول اين مورد ميشه كه جايگاه نخست رو از دست دادند! چون آقاهه مثلاً روزي 20 بار تلفن ميكرده حالا شده روزي 1 بار! در نتيجه يك بحران خزنده در ذهن اونها آغاز ميشه .تنها بدليل اينكه اونها ظرفهاي احساسي مردها رو نميشناسن .
يه ذهنيت باعث ميشه كه زن و مرد اول ازدواج به هم تعهد بدهند كه هيچگاه به هم خيانت نميكنن! اين تعهد خيلي خوشگله اما يه اشكال كوچك داره! اونهم اينكه از نظر روانشناسي مثل راه رفتن روي باتلاق ميمونه! چون مرد يا زني كه از قدرت خود در جذب و جلب همسرش مطمئن نيست يه چنين تعهد بي اعتباري رو وسط ميكشه .تمام زنها و مردهايي كه خيانت ميكنن اين تعهد رو دادند! اشكال اينجاست كه اين حربه بي مزه باعث ميشه كه فرد ضعفش رو پشت اون قايم كنه.كسي از مطرح كردن اين مسئله نيتي نداره ولي ضعف باعث ابراز اون ميشه چون حس ميشه كه الان يه زنجير نامرئي مانع از دست دادن همسر ميشه! اين قرارداد باعث ميشه فرد ناخودآگاه ديگه تلاش كمتري انجام بده چون ميگه همينه كه هست! غلط هم ميكنه زيرآبي بره چون قول داده! واقعيت اينه كه شما اگر به خود و همسرتون اعتماد دارين ديگه مطرح كردن اين مسائل دليلي نداره.اين محكم كاريها در روانشناسي نشونه اينه كه در زواياي باطني فرد اشكال پنهاني شكل گرفته.
افراد در سالهاي ابتدايي شديداً ميخواهند هميديگه رو بشناسن.اونها براي هم تازگي دارند.اما بعد از مدتي كه از يكسري قيود رها شدند و سيراب شدن فكر ميكنن بعله ديگه ما همسرمون رو بدست آورديم و ديگه لازم نيست كاووش كنيم تا بشناسيمش و بتونيم بهش نزديكتر بشيم! اشكال اينه كه افراد اين شناساييها رو براي جذب كردن انجام ميدن و نه براي درك كردن! نتيجه اينكه بعد از جذب كردن مسلماً ديگه كاووش مفهومي نداره و طراوت از بين ميره. ولي افرادي كه مبنا رو درك كردن ميذارن چون حالات افراد در هر مرحله سني متفاوت است اونها مدام بايد در حال كاووش باشن و مسلماً طراوت هميشه وجود دارد.
اين كشنده ترين عامل يك ازدواج توسط يك زنه ! كه از اتمام بار علمي و سكون فكري نتيجه ميگيره.باز زنها شاغل چون با محيط بيرون در ارتباط هستند دايره اطلاعاتي بازتري دارند ولي خانمهاي خانه دار كه هم فضا و هم زمان نسبتاً كافي براي مطالعه و تحقيق دارند نيروشون رو ميذارن رو گوبلن بافي و تلفن و برنامه هاي بي مزه تلويزيون!خانمها بدونين اگر مي خواهيد زندگي مثال زدني داشته باشين وظيفه دارين هم صحبت خوبي باشيد. هيچ مردي زمان بودن با زني رو كه با مسائل روز دنيا آشناست و صاحب نظره رو از دست نميده.ناز مفت هم نكنين! بي تعارف حرف زدن با بعضيهاتون واقعاً كسالت آوره.هيچي ندارين كه ارائه بديد و فقط تائيد ميكنيد. بعضيهاتون هم كه پز دادن خفه شون كرده.ميرن يه اراجيفي رو ميخونن بعد هم اسمش رو ميذارن روشنفكري! شما بايد مسائل روز رو بشناسين، اتفاقات دنيا رو پيگيري كنين، بجاي اين اراجيف مجله هاي خانواده كه سراسر دروغ و چرت و پرته روزنامه صبح رو بخونين، اين چيزها بشما هم مربوط ميشه. وقتي بار علمي خودتون رو بالا ميبرين ديگه مرد با شما تحليل ميكنه، تجزيه اطلاعات ميكنه،اون وقت ممكن نيست زمان با شما بودن رو از دست بده.بي تعارف مرد زماني از حرف زدن با شما به خميازه مي افته كه شما از مشكلاتي حرف ميزنين كه براي اون خيلي پيش و پا افتادست...خودتون رو جمع و جور كنين.
- ازدواج از روي نياز جنسي :
يكسري از ازدواجها دقيقاً اين شكلي هستند .افرادي كه براي ارضاء جنسي راه به اصطلاح صحيح! اون رو انتخاب ميكنند.در حاليكه نميدونند ازدواج پاسخگو هست اما هدف و دليل نيست.فرد دچار فشار شده، امكان تخليه هم نداره، در و ديوار رو بشكل جنس مخالف ميبينه! و مثل بشكه ايه كه فقط پر ميشه. بايد قبل از تركيدن يه كاري انجام بده. مسلماً اين ازدواجها بعد از سيرابي نتيجه وحشتناكي داره: انزوا طرفين و مخصوصاً ضربات شديد روحي به زنان. بدليل عدم هم خواني شخصيتي مرد فقط تونسته مشكل دروني رو بكشه اما موارد ديگر قابل علاج نيست.همسر براش ميشه يه وسيله خونه كه يه استفاده خاص داره تا وقت نياز ازش استفاده كنه! نه ميتونه تخليه روحي انجام بده و نه به همسرش توجه درستي بكنه چون چيزي كه از يه همسر انتظار داشته ، بغير از موارد فيزيكي ( تازه اونهم شايد) اجابت نشده.
متاسفانه فشارهاي رواني و سركوبهاي جنسي عاملي ميشه كه فرد گرايشات رو به غلط عشق تعبير كنه.فاجعه اينه كه اين حالت مثل مه روي همه چيز رو ميگيره و آدم رو كور ميكنه.خيلي از افراد عملاً هيچ شناختي از هم ندارند ولي عاشقند! طرف تو كف دختر همسايه رفته! هر روز ميبينه كه اون ميره و مياد، سرش پايينه و اين رو هم تحويل نميگيره! اصلاً حتي يه كلمه با هم حرف نزدن كه ببينن طرف كي هست! ولي در پس پرده ضمير نا خود آگاه اين مجهول و دست نايافتني بودن يه عامله كه داره ايجاد گرايش ميكنه .بعد از مدتي گرايش معني پيدا ميكنه و نتيجه مساويست با عشق!حالا طرف زن ميخواد اونهم دختر همسايشون!
خيلي از افراد براي بدست آوردن يه دختر از يه سري مسائل رد ميشن! ميگن مهم نيست.حالا تا ديروز رضايت نميدادن ولي الان ديگه بخاطر دستيابي به طرف موردي نداره! بعضيهاشون حتي فكر ميكنن بعد از ازدواج اين نقصها رو ترميم ميكنن يا درستش ميكنن يا آموزش ميدن و نظاير اين اشتباهات اسفناك. متاسفانه اين قضيه رواج داره و نتيجه اش اينه كه مسائل كوچك بعد از ازدواج دوباره نمود ميكنه و اينبار يه جورايي هم حتي دهن كجي ميكنه! يه چيزي رو رك بهتون بگم.آقايون و خانمهايي كه ايده آل براتون مهمه، شماها خيلي بيجا ميكنين بصرف اينكه عاشق يه نفر هستيد از اون موارد چشم پوشي ميكنيدچون بعد از ازدواج اين موارد دهن باز ميكنه و زندگيتون رو مي بلعه!اگر عشقتون رو از دست بدين اشكال نداره اما حق ندارين باعث بشين يه كانون گرم تبديل به جهنم بشه.قبل از هر چيز چشماتون رو باز كنين.
همه مي خوان بهترين مال اونها باشه.هركس يه ايده آل رو كرده ملكه ذهنش و تو فكر اونه! يا مثلاً چند تا دوست داشته و خصوصيات مثبت همه رو جمع كرده و حالا از همسرش انتظار داره كه همه اونها رو داشته باشه!! اصلاً چنين چيزي امكان نداره.هركس يه خصوصياتي براي خودش داره كه نشون دهنده اون فرده و نه ديگري.مشكل اينه كه خيلي ها بدليل ضعف در عملكردهاي ارتباطي، فرد رو با قبول نقاط ضعفش نمي پذيرند، بلكه قبولش ميكنن و در ذهنشون مي خوان اصلاحات روش انجام بدن!متاسفانه نتيجه اينكه اين كار تقريباً ميسر نيست و بعد از مدتي باعث خستگي و بروز فاصله روحي رواني بين زوجين ميشه.
اين تنها دليلش اينه كه افراد خلاقيت طراحي زندگي رو ندارند.قدرت ايجاد تغييرات رو ندارن و بدبختي اينه كه حاضر نيستند اين واقعيت رو هم قبول كنند!ايراد رو ميذارن رو همديگه و به خودشون حق ميدن از زندگي فاصله بگيرن! تغيرات و ايجاد لحظات شيرين چيزي نيست كه اون رو توي سيني بذارن و تحويل شما بدن تا ميل بفرمائين ! بلكه چيزهايي هستند كه خود شما بايد بوجودش بيارين.اينكه انتظار داشته باشين همسرتون براتون تنوع بوجود بياره يه فكر خام بيشتر نيست.
متاسفم ولي بايد بگم اين گروه نابود شدند و كاري نميشه براشون انجام داد.طلاق راهيه كه وجود داره ولي در ايران اين امكان بستگي به قدرت فرد داره. پس براي خيلي ها بازي تمومه.بدونين درصد بالايي از مردان و زنان كه ميشناسين در ضمير ناخودآگاهشون شديداً درگيرند.چون بدون رعايت شرايط ازدواج دست به اينكار زدند.اونهايي هم كه جسورترند در پس پرده بازي ديگه اي رو آغاز ميكنند و بقيه هم افسرده و نالان فقط گذران عمر ميكنند.پس به آينده اي كه پيش رو داريد با دقت بنگريد.
ویرایش شده توسط: farbod08844