ارسالها: 3620
#121
Posted: 8 Nov 2011 09:09
رابطه ی بین حرکات کششی در ورزش و میل جنسی
آیا می دانید حرکات کششی که در ورزش انجام می دهید چه تاثیری بر میل جنسی شما دارد؟
ورزش آثار مفید متعددی در حفظ و ارتقای سلامت جنسی مردان دارد. بررسیها نشان دادهاند مردانی که بهطور منظم ورزش میکنند، به علت خونرسانی بهتر به اعضای مختلف بدنشان، سلامت جنسی و لذت جنسی بیشتری را در مقایسه با مردانی که اهل ورزش نیستند، تجربه میکنند...
بررسیها نشان میدهند 30 دقیقه ورزش در روز نه فقط باعث بهبود سلامت جنسی میشود، بلکه توان و بنیه افراد را افزایش میدهد و باعث بهبود عملکرد قلب و گردش خون میشود و در نتیجه خون به بهترین نحو جریان پیدا میکند. حتی ورزش باعث تحریک حواس پنجگانه میشود.
ورزشهای قلبی و عروقی، تحمل و توان فرد را بالا میبرند و باعث میشوند بنیه جسمی فرد به حدی قوی شود که دیگر مانند قبل به سرعت خسته و درمانده نشود. ورزش به تناسب اندام فرد کمک میکند و درنتیجه جذابیت جنسی وی بیشتر میشود. افرادی که به طور منظم ورزش میکنند، احساس خوبی درباره خودشان دارند و حس میکنند جذابیت آنها بیشتر و احساس رضایت آنها از وجود خود و زندگی مشترک بیشتر میشود.
از سوی دیگر، مردانی که ورزش در برنامه روزانه زندگی آنها جایی ندارد، سطح پایینتری از هورمون تستوسترون در خون خود دارند و این امر بر سلامت جنسی آنها تاثیر نامطلوب میگذارد. پزشکان بر این باورند که مردان، به ویژه پس از 40 سالگی، برای اینکه میل جنسی خود را در حد مطلوبی نگه دارند، باید در یک برنامه ورزشی منظم و منطبق بر اصول علمی شرکت کنند. کمتحرکی میتواند به بروز دیابت، پرفشاری خون و چاقی منجر شود که همه این بیماریها کاهش میل جنسی و اختلالهای جنسی را در پی خواهد داشت.
ورزش از طریق کاهش استرس و هیجانهای روانی نیز به سلامت جنسی مردان کمک میکند. مشخص شده است که مردان کمتحرک یا بیتحرک سطح بالاتری از استرس را در مقایسه با مردان پرتحرک تجربه میکنند که این استرس با تاثیر بر هیپوتالاموس و هیپوفیز مغز باعث کاهش ترشح هورمون تستوسترون و در نتیجه اختلال عملکرد جنسی در مردان میشود. کاهش میزان تستوسترون، در مردان کمتحرک میتواند باعث اختلالات نعوظ، کاهش میل جنسی، خستگی، ضعف و کاهش لذت جنسی شود. از دیگر فواید ورزش این است که فرد ورزشکار تصویر ذهنی بهتری از بدن خود دارد که این امر تاثیر مثبتی بر عملکرد جنسی او میگذارد.
تاثیر ورزش بر میل جنسی :
نتیجه یک تحقیق، نشان داده است که 80 درصد مردان و 60 درصد زنانی که دستکم هفتهای 2 تا 3 بار در یک برنامه ورزشی شرکت میکنند، میل جنسیشان بیشتر از حد میانگین است. ورزش منظم، سن جنسی افراد را کاهش میدهد. به عنوان نمونه، در یک مطالعه، سن جنسی در افراد 60 سالهای که به طور منظم شنا میکنند، حدود 2 دهه کمتر از سن شناسنامهای آنها است.
همچنین در یک مطالعه دیگر مشخص شد مردان بیش از 50 سالی که به طور منظم ورزش میکنند، 30 درصد کمتر از دیگر همسالان غیرفعالشان به ناتوانی جنسی دچار میشوند. افزون بر این، ورزش منظم باعث آزاد شدن مقدار زیادی ماده اندروفین در بدن میشود که این امر به نوبه خود باعث لذت جنسی بیشتر در فرد میشود. از سوی دیگر، ورزش منظم باعث افزایش استقامت قلبی-عروقی و استقامت عضلانی میشود و رابطه زناشویی را تقویت میکند و باعث میشود فرد در این رابطه، کمتر به ضعف و خستگی دچار شود. همچنین نتایج یک تحقیق دیگر نشان داده است که یوگا تاثیر بسزایی در ارتقای سلامت جنسی مردان و بهبود قوای جنسی و میل جنسی آنها دارد.
نسخهای برای ارتقای سلامت جنسی :
برای بهرهمند شدن از آثار سودمند ورزش در سلامت عمومی و سلامت جنسی، بهتر است در یک برنامه ورزشی مبتنی بر اصول علمی شرکت کنید. البته نباید فراموش کرد که نسخه ورزشی هر فرد همانند نسخه دارویی او باید دقیقا براساس ویژگیها، نیازها و عوامل جسمانی و فیزیولوژیک وی تجویز شود.
از جمله ورزشهای هوازی میتوان به مواردی نظیر پیادهروی، دوچرخهسواری، دویدن آهسته، طناب زدن،شنا و استفاده از تردمیل یا دوچرخه ثابت اشاره کرد.
طبق دستورالعمل کالج پزشکی ورزشی آمریکا، همه افراد و از جمله مردانی که قصد دارند برای حفظ سلامت جنسی خود ورزش کنند باید دستکم 150 دقیقه فعالیت ورزشی با شدت متوسط در هفته یا 90 دقیقه فعالیت ورزشی شدید در هفته داشته باشند که میتوان این مدت را به جلسات 30 دقیقهای در روزهای مختلف هفته تقسیم کرد. برای افرادی که آمادگی جسمانی کمی دارند میتوان در شروع برنامه ورزشی، جلسات را به دورههای 10 دقیقهای تقسیم کرد.
برای تعیین شدت مناسب ورزش در افراد، متخصصان پزشکی ورزشی از شیوههای مختلفی بهره میگیرند که در این میان میتوان به مواردی نظیر تعیین شدت براساس ضربان قلب هدف، معیار درک خستگی و تست تکلم اشاره کرد. بهطور کلی شدت ورزش در هر فرد با توجه به شرایط جسمی و فیزیولوژیک وی و براساس نتایج آزمونهای سنجش آمادگی جسمانی تعیین میشود.
همه افراد، از جمله مردانی که قصد دارند برای حفظ سلامت جنسی خود ورزش کنند، باید هر روز گروههای مختلف عضلانی خود را تحت کشش قرار دهند و کشش هر عضله باید دستکم 15 تا 30 ثانیه طول کشیده و برای هر گروه عضلانی 3 تا 5 بار در هر دوره تکرار شود.
- ورزشهای قدرتی یا مقاومتی :
اینگونه ورزشها به منظور افزایش استقامت و قدرت عضلانی تجویز میشوند و از جمله آنها میتوان به ورزشهای ایزومتریک و ایزوتونیک، کار با ماشینهای وزنه و کششهای ورزشی اشاره کرد. همه افراد، از جمله مردانی که قصد دارند برای حفظ سلامت جنسی خود ورزش میکنند، باید دستکم هفتهای 2 بار گروههای بزرگ عضلانی خود را تقویت کنند که این کار در ابتدا با تعداد دورههای کمتر و با 8 تا 15 بار تکرار در هردوره شروع میشود و به تدریج تعداد دورهها یا میزان وزنهها با توجه به شرایط فرد اضافه میشود.
ناگفته نماند که همه افراد، به ویژه افرادی که سن بیش از 45 سال دارند یا به بیماری خاصی دچارند، باید پیش از شروع یک برنامه ورزشی حتما با یک متخصص پزشکی ورزشی مشورت کنند تا برنامه ورزشی مناسب و متناسب با شرایط جسمانی و فیزیولوژیک خود را دریافت کنند.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#122
Posted: 8 Nov 2011 09:51
هوسرانی مردان از کجا ریشه می گیرد؟
از جمله عوامل مؤثر بر رفتارهای صحیح جنسی، ادب اجتماعی، پایبندی به باورهای دینی، رعایت معیارهای اخلاقی، علاقه به طهارت و پاکی خانواده از شر آلودگی ها، عشق به همسر و خانواده و ازدواج بهنگام، اشباع جنسی و ... است.
به گزارش «فردا» و بر اساس مطالعات انجام شده توسط دکتر مجید ابهری از سوی دیگر رفتارهای نامناسب جنسی و نیز عرضه و تفاضای نامشروع میتواند ناشی از عدم ارضاء جنسی و نارضایتی از زندگی زناشویی باشد.
همچنین زیاده خواهی و تنوع طلبی هم در تقاضای نامشروع مردان مؤثر است که عمدتاً محصول شرایط ذیل است:ـ تغییر ناگهانی پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی افراد اعم از زن یا مرد متأهل که میتواند فرد را به سوی تغییر همسر سوق دهد یا رضایت او را از همسر قانونیش کاهش دهد. در این شرایط اکثراً تأمین نیاز جنسی از راه نامشروع انجام خواهد گرفت.
این آسیب شناس اجتماعی در خصوص نقش رفتار همسران نیز بیان داشته است : برخی از بانوان به محض تولد اولین فرزند تمام عاطفه و توجه خود را معطوف به فرزند نموده و به نیازها و عواطف همسر خود توجهی ندارند و مرد تشنه محبت را به حال خود رها میکنند. آمار طلاق زنان پس از تولد اولین فرزند گویای این حقیقت تلخ است. این شرایط مسلماً میتواند مرد را به سوی تقاضاهایی خارج از محدودة مشروع سوق دهد.
بر اساس مطالعه دکتر ابهری ، عامل دیگر مؤثر بر اینگونه رفتارهای نا مناسب آقایان می تواند برخی عادتهای بانوان در مسائل ظاهری خود باشد به طوریکه برخی بانوان عادت دارند با لباس و ظاهر بسیار دل آزار در منزل حاضر شوند، اما در هنگام خروج از خانه،بینهایت به ظاهر، آرایش و لباس خود توجه میکنند.
از سوی دیگر همسر این نوع زنان در خارج از خانه بانوانی را میبیند که با لوازم مختلف زیبایی چون لنز رنگی، ناخن مصنوعی، ... و ظاهر دلفریب، مرد را مجذوب خود مینمایند و مرد دائماً همسر نامرتب خود را با آنها مقایسه میکند که این قیاس، اساس اختلافات خانوادگی است.
وی همچنین با تأکید بر نقش همسر در جلوگیری از انحراف مردان خاطرنشان کرده ؛ عامل دیگر سرد مزاجی زن است که رکن رکین اختلافات زناشویی است. متأسفانه بعضی از بانوان علیرغم یقین به بیماری خود، درصدد درمان مشکل جنسی و روحی خویش نیستند. زن و مرد باید توجه کنند که بیاعتنایی به نیازهای همسر میتواند موجب گرایش به کجرویها و انحرافات و نیز عامل اختلافات و جدایی زوجین باشد.
دکتر مجید ابهری همچنین یادآور شده است : هوسرانی مرد یا تنبیه همسر از طریق بی توجهی و سردی رفتار میتواند فاصله زوجین را بیشتر کرده و بتدریج مرد را به عادت ناپسند تنوع طلبی جنسی سوق دهد و در چنین وضعیتی مرد با دست خویش آشیانه خود را ویران مینماید.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#123
Posted: 8 Nov 2011 10:02
یادگیری شنا در زندگی زناشویی
موانع و مشکلات، جزو جدایی ناپذیر زندگی مشترک هستند؛ برای برنده شدن و رسیدن به خط پایان به آموزش، کسب مهارت و تمرین مرتب و دائمی نیاز است تا موانع و مشکلات را بتوان پشت سر گذاشت و زندگی مشترک موفق و پرثمری را تجربه نمود. موانع ازدواج در زندگی مشترک مسائل، موانع و مشکلات هستند که موجب کشف و شکوفایی استعدادها و گسترش توانمندی هایمان شده و زندگی مان را پرهیجان، شیرین و پر نشاط می کنند، چرا که روز در برابر شب، ثروت در برابر فقر، سلامتی در برابر بیماری، شادی در برابر غم و رنج، آرامش در برابر نگرانی و تشویق و... معنی پیدا می کند.
با توجه به این که برنامه ریزی ذهنی مردان با زنان از بسیاری جهات متفاوت است و در زندگی روزمره زنان و مردان هر یک با معیارها و بینش خود به زندگی مشترک نگاه کرده و هر یک به تصور این که بینش و رفتار خودش درست است، در راستای گسترش آن ها تلاش می کند، بنابر این وجود اختلاف و تنش بین زنان و مردان یک امر طبیعی ست. موانع و مشکلات را برکت بدانیم نه نکبت! چرا که مشکلات موجب کشف و بروز استعدادها و حقایق شگرف و بزرگ دنیای پیرامون مان می شوند. وقتی با مشکلات به صورت منفی برخورد شود و با فرافکنی، گناه به گردن دیگری انداخته شود، زندگی فردی و مشترک تبدیل به میدان جنگی سخت، تلخ، دردناک، بی ثمر و بدون نتیجه می شود که مشکلات پیچیده تر و حل آن ها مشکل تر می گردد، در حالی که اگر با مسائل، مشکلات و موانع به صورت مثبت و درست برخورد شود و هر یک از زوج ها مسوولیت های خود را پذیرا شوند و به راه حل ها فکر کند، موانع نه تنها زندگی مشترک را خراب نمی کنند، بلکه موجب مفید تر، شیرین تر، جذاب تر، پویاتر و بالنده تر شدن زندگی مشترک می گردند.
موانع و مشکلات را برکت بدانیم نه نکبت! چرا که مشکلات موجب کشف و بروز استعدادها و حقایق شگرف و بزرگ دنیای پیرامون مان می شوند بیش تر زوج ها وقتی ازدواج کرده و زندگی مشترک تشکیل می دهند، همانند کسانی هستند که بدون این که شنا بلد باشند، وارد دریا می شوند و با دست و پا زدن و شالاپ شولوپ کردن ها تصور می نمایند که شنا می کنند! تا زمانی که پای شان روی کف دریا و آب تا کمرشان باشد و بتوانند تعادل خود را حفظ کنند، از دریا لذت می برند (دوران ماه عسل) اما وقتی آب روی سینه شان برسد و به ویژه دریا مواج هم باشد، نگران شده و دچار تشویش می شوند که مبادا غرق شوند و چون شنا بلد نیستند، دست و پا زدن و انرژی فراوان صرف کردن ها کمک شان نمی کند که تعادل خود را در آب حفظ کرده و از نگرانی غرق شدن، خود را دور سازند! (دوران عادی زندگی) در این جا، زوج ها به جای این که به خود مشکل توجه کرده و متوجه شوند برای حفظ تعادل خود و جلوگیری از غرق شدن می بایست شنا یاد بگیرند.
مشکل را در مواج و طوفانی بودن دریا می دانند!!! و عقیده دارند بدشانسی آورده و وارد دریای بد و طوفانی و مواج شده اند و به این نکته کم تر توجه دارند که اگر شنا بلد نباشند، در هر دریای دیگری هم دچار مشکل خواهند شد. موانع ازدواج تکرار می کنم: به طور کلی زن و شوهری که در زندگی مشترک دچار مشکل می شوند، به جای این که متوجه شوند اطلاعات و مهارت شان در زندگی مشترک کم و ناکافی ست ، تصور می کنند که همسرشان مشکل دارد؛ همین زن یا شوهر، شانس خود را دوباره آزمایش کرده. چندین بار هم ازدواج می کنند اما چون در رفع کردن درست نیازهای احساسی و عاطفی، جنسی، مالی، حمایتی، استقلال و... همسرشان، نادان و ناتوان هستند، هرگز در ازدواج های شان به رضایت و آرامش عمیق دست پیدا نخواهند کرد. پس شنا کردن را بیاموزید و بدانید هر دریایی زمان های طوفانی و پرتلاطم دارد.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#124
Posted: 8 Nov 2011 10:10
مطلبی باحال در مورد عشق و رابطه جنسی
هلن فیشر (Helen fisher) ، محقق و انسان شناس دانشگاه روتگر نیوجرسی ، یکی از سرشناسترین محققین موضوع عشق در سطح جهان است . از او کتابهای متعددی در این مورد به چاپ رسیده ، از جمله "آناتومی عشق" ( ۱۹۹۲) و "جنس قوی" ( ۱۹۹۹) که به رل زنان در جامعه می پردازد . کتاب جدید او با عنوان "چرا عاشق می شویم" به موضوع عشق، شکست در عشق ، و نقش هورمونها در این مورد می پردازد.
مجله اشپيگل مصاحبه جالبي با اين پرفسور انجام داده :
مجله شپیگل : خانم فیشر ، زنان و مردان با ازدواج ، به یکدیگر قول عشق تا هنگام مرگ می دهند. طبق گفته شما ولی معمولا بعد از ۴ سال این قول به جدایی می انجامد ؟
فیشر: بله. من به مدارک جمع شده از ۵۸ کشور نگاه کرده ام، در آنها دیده می شود که نیمی از کسانی که از یکدیگر جدا می شوند، این کار را در طول ۴ سال اول دوران ازدواج خود انجام می دهند و بعد از آن به دنبال پارتنر جدید هستند
شپیگل: این نیاز به عوض کردن پارتنر از کجاست؟
فیشر: در واقع باید سوال شما بر عکس باشد: " چرا ما اصولا به مدت طولانی با هم می مانیم؟ " ۹۷٪ از جانواران پستاندار چنین تیمهای دو نفری درست نمی کنند. چرا پس انسان؟ این مساله ساده که ما یکدیگر را به عنوان پارتنر پیدا کرده و به هم وفادار هستیم، یک حادثه شگفت انگیز است، و دلیلش این جاذبه غریبیست که آنرا عشق می نامیم .
شپیگل: شما در مورد پدیده عشق تحقیق می کنید، اینکار را چگونه انجام می دهید؟
فیشر: ما تعدادی از زنان و مردانی را که در آنها نشانه های عاشق بودن دیده می شود توسط دستگاه MRI معاینه کرده ایم، تا بفهمیم احساس عشق در کدام قسمت مغز جای دارد .
شپیگل: از کجا می دانید که آیا کسی واقعا عاشق است یا نه ؟
فیشر: در این مورد کافیست که از او بپرسم در طول روز چه مدت به معشوق خود فکر می کند. معمولا جواب حدود ۹۵ ٪ از وقت روز است، خوب چون عشق همین مسخ شدن خالص است. این تمایل شدید، این جوشش، هسته اصلی عاشق بودن است. عشق بسیار سرسخت و به ندرت قابل کنترل است و بسیار به سختی می توان به آن پایان داد. به نظر من عشق قویترین میل جهان است، بسیار قویتر از میل به سکس. کسی که از رختخواب شریک جنسی خود رانده می شود، دست به قتل او نمی زند، اما تعداد کسانی که شریک خود را به خاطر رد کردن عشق آنها به قتل رسانده اند زیاد است، به خصوص در مردان.
شپیگل: شما نوشته اید از هر سه زن مقتول در آمریکا یکی از آنها از سوی پارتنر سابق خود به قتل رسیده است. اما تعداد مردان مقتول از سوی شریک سابق آنها تنها ۴٪ است . آیا زنان هنگام شکست در عشق بیشتر دست به خودکشی می زنند ؟
فیشر : نه ، در مورد خودکشی هم تعداد مردان بیشتر است . سه چهارم کسانی که به خاطر سرخوردگی در عشق خودکشی کرده اند، مردان هستند. زنان معمولا رابطه بهتری با خانواده و دوستان خود دارند و در دوران بحرانی از سوی آنها بهتر پشتیبانی می شوند. بر عکس مردان معمولا وابستگی شدید به رابطه با آن یک شخص خاص دارند که این می تواند نتایج خطرناکی داشته باشد . ولی البته در زنان هم خودکشی از روی عشق دیده می شود.. من از افراد تحت معاینه خود سوال کرده ام که آیا حاضرند برای عشق خود بمیرند یا نه. بسیاری از آنان، به خصوص جوانان در گروه سنی حدود ۲۰ سال، به این سوال پاسخ مثبت دادند، فکر می کنم خود من نیز در آن مقطع زندگی همین پاسخ را می دادم .
شپیگل: در بدن افراد عاشق چه اتفاقی می افتد؟
فیشر: ما به افراد مورد آزمایش خود در حالیکه در دستگاه MRI قرار داشتند، یک بار عکس معشوق خود و یک بار یک عکس غریبه نشان دادیم و عکسهای مغزی آنها را در این دو حالت مقایسه کردیم. به نظر می آید که دو ناحیه در مغز که مسئول احساس عشق هستند را شناسایی کرده ایم. از علائم بارز دیگر، بالا رفتن میزان هورمون دوپامین (Dopamin) و نورآدرنالین (Noradrenalin ) و پایین آمدن میزان هورمون سروتونین (Serotonin) در مغز است. انرژی جوشان، تحریکات خوشحال کننده گاهی تا به حد رسیدن به خلسه، عرق کردن زیاد و طپش قلب نتیجه ترشح این سوپ هورمونی است
شپیگل: هومر (Hommer ) هم به این نتیجه رسیده بود که:" و نیروی عشق در آن درون بود که حتی از عاقلان نیز عقلشان را ربود". این همه دیوانگی چه معنایی می دهد؟
فیشر: خود من هم مدتها تصور می کردم که طبیعت در مورد عشق اغراق کرده است. الان ولی فکر می کنم که عاشق شدن برای این به وجود آمده است که توجه ما (برای تولید مثل) متوجه یک پارتنر باشد و وقت و انرژی تلف نشود
شپیگل: آیا میل جنسی برای این منظور کافی نبود؟
فیشر: نه، میل جنسی به تنهایی توجه ما را به سوی شریکهای متعددی جلب می کند، عاشق بودن باعث تحریک این میل در رابطه با معشوق می شود. میزان بالای ترشح هورمون دوپامین باعث ترشح شدیدتر هورمون جنسی تستسترون هم می شود.. به همین دلیل است که عشاق میل ترک اطاق خواب را ندارند .
شپیگل: علت این شدت احساسات چیست؟ همانطور که خود در کتابتان نوشته اید، موشهای صحرایی فقط برای چند ثانیه جلب یکدیگر می شوند، فیلها مدت چند روز. حتی در شامپانزه ها نیز دوان عشق کوتاه است. چطور این احساس در ما تا به این حد پیش میرود که حاضر به مرگ برای دیگری هستیم؟
فیشر: من تصور می کنم که راه رفتن بر روی دو پا همه چیز را در ما تغییر داد. تا قبل از اینکه نیاکان ما (که احتمالا شبیه شامپانزه های امروز بوده اند) راه رفتن روی دو پا را بیاموزند، ماده ها فرزندان خود را به پشت حمل می کردند، دستانشان آزاد بود و احتیاج به نرها برای حفاظت و همراهی نداشتند. ولی از حدود ۶ تا ۷ میلیون سال قبل که انسان شروع به راه رفتن به روی دو پا کرد، مشکل آغاز شد: چرا که حالا ماده ها باید فرزندان خود را بغل می گرفتند و من نمی توانم تصور کنم که آنها می توانستند با یک دست فرزندان خود را حمل کنند و با دست دیگر به دنبال آذوقه بگردند و یا از خود دفاع کنند، پس به یک شریک برای بزرگ کردن فرزندان خود احتیاج داشتند.
شپیگل: و مردان؟
فیشر: برای آنها هم تمرکز به روی یک شریک نفع داشته است. به عهده گرفتن وظیفه محافظت از چند شریک برای آنها هم کار سختی بوده است. بچه هایی که از سوی یک جفت محافظت می شده اند، شانس بهتری برای زنده ماندن پیدا می کردند و از همانجا ارتباطهای سلولهای عصبی برای ایجاد حس عاشق بودن شکل گرفته است.
شپیگل: مدت زمان عاشقی چقدر است؟
فیشر: طبق تحقیقات ما بین ۱۸ ماه تا سه سال. البته این مدت زمان می تواند طولانی تر هم بشود اگر در برابر رابطه عشقی موانعی وجود داشته باشند. این نیز از خصوصیات سیستم ترشحی دوپامین است: اگر مغز "پاداشی" دریافت نکند، این سیستم خیلی فعالتر میشود...
شپیگل: ... و با ترشح بیشتر قابلیت رنجبری را بالا می برد .
فیشر: بله. البته کار این سیستم به هیچ وجه همیشگی نیست . اگر خوش شانس باشیم، این حس عاشقی تبدیل به دوست داشتن می شود. در آن صورت هورمونهای دیگری کارگردانی را به عهده می گیرند: اوکسیتوسین (Oxytocin) و واسوپرسین (Vasopressin) که باعث حس نزدیکی و رابطه نزدیک هستند و ترشح هورمونهای دوپامین و تستسترون را کم می کنند. و این خوب هم هست. کسی که صاحب فرزندی می شود، نمی تواند تمام شب در اطاق خواب به دنبال معشوق بدود !
شپیگل: ولی برای بسیاری از زوجها دقیقا همین از دست رفتن رابطه جنسی یک مشکل بزرگ است.
فیشر: برای همین توصیه من برای رابطه های دراز مدت این است که از داشتن مرتب رابطه زناشویی خود داری نکنند. ما جانوری هستیم که برای این ساخته شده ایم که مرتب با هم آمیزش داشته باشیم. انسانهایی که به صورت قبیله ای زندگی می کنند، اکثرا روزانه با یکدیگر رابطه جنسی دارند. ترشح هورمون تستسترون، باعث بالا رفتن هورمون دوپامین هم می شود که به برقراری رابطه کمک می کند . ولی البته من زوجهایی را می شناسم که بدون این ارتباط نزدیک جنسی هم با یکدیگر زندگی می کنند.. کیفیت داشتن ارتباط نزدیک کمی دست کم گرفته می شود. ما به دنبال عشق رمانتیک هستیم، که میلی ساده و یک جور دیوانگی کور است. احساس رابطه نزدیک ولی یک حس بسیار رنگارنگ مانند نقشهای یک قالی شرقی است، که پر از احترام، طنز و خاطرات مشترک است .
شپیگل: و با وجود همه اینها این سیستم می تواند خیلی آسان از هم بپاشد.
فیشر: درست است و قابل توضیح هم هست: این در طبیعت انسان است که تا زمانی با شریک خود همراه باشد که فرزند آنها از آب و گل در آمده باشد. زنهای قبیله ای در جنوب آفریقا هر چهار سال یک بار بچه دار می شوند و هر بار از مردی دیگر. در جامعه مدرن این مساله به شکل بالاتر رفتن میزان طلاق به خصوص در دوران ۴ سال اول شکل پیدا می کند . به نظر می آید طبیعت انسان برای این ساخته شده است که با شریک خود فرزندی داشته باشد، و بعد از مدتی برود. و من فکر می کنم زندگی ما کم کم به زندگی نیاکانمان شبیه تر می شود.
شپیگل: چرا؟
فیشر: در دوران زندگی قبیله ای، زنان ۸۰٪ آذوقه را تامین می کردند . به این ترتیب آنها قدرت "اقتصادی" داشتند و به همین خاطر وابسته نبودند. امروزه همسر یک رئیس بانک به عنوان مثال، که از خود تحصیلات یا در آمدی ندارد، همسرش را ترک نمی کند چون از نظر اقتصادی قادر به این کار نیست. ولی در بسیاری از جوامع دنیا این موقعیت تغییر می کند، زنان بیشتر صاحب استقلال اقتصادی می شوند و بیشتر توانایی آنرا پیدا می کنند که به رابطه های ناخواسته پایان دهند ...
شپیگل: یا بیشتر رابطه های موازی داشته باشند ؟
فیشر: نه، نه الزاما. جالب اینجاست که امروزه نسبت به گذشته کمتر رابطه های موازی دیده می شود ، یکی به خاطر اینکه این امکان بیشتر هست که نوجوانان و جوانان تجربه های متعدد خود را داشته باشند ، و یکی دیگر به این دلیل که رابطه ها امروزی هم کوتاه تر شده اند.
شپیگل: آیا این جریان در آینده ادامه پیدا می کند؟ آیا آمار طلاق بالاتر نیز می رود ؟
فیشر: بله، در این مورد شک ندارم. و البته شکلهای جدید با هم زندگی کردن به وجود خواهد آمد. به عنوان مثال یک نوع ازدواجهایی که بعد از مدت زمان خاصی خود به خود لغو می شوند. در آنصورت دو طرف تلاش بیشتری برای حفظ ارتباط خود خواهند کرد. البته انسانها در آینده نیز همچنان ازدواج خواهند کرد-حتی دوباره و سه باره . این به معنای پیروزی امید بر تجربه است. ما همچنان تلاش خود را خواهیم کرد-تقصیر به گردن سیستم عصبی و هورمونی ماست !
شپیگل: آیا ما واقعا اینقدر در برابر عشق بی اراده هستیم؟ تا چه حد آزادی انتخاب پارتنر خود را داریم ؟
فیشر: ما حداقل این توانایی را داریم که از عاشق شدن خود جلو گیری کنیم. تصور کنید شما تازه صاحب فرزندی شده اید، همسر خود را دوست دارید و در عین حال شخصی را در محل کار خود بسیار جذاب می یابید. شما قادر هستید به خود بگویید:"نه،من خوشبخت هستم، این شخص نیز متاهل است، رابطه ما، موفق نخواهد بود". چنین صرف نظر کردنی مشکل، ولی ممکن است. صرف نظر کردن از سکس خیلی ساده تر هم هست.
شپیگل: آیا عشق و دوست داشتن و دوست بودن در کنار هم ممکن است؟
فیشر: قاعدتا بله. قسمتها مختلف مغز که مسئول احساس عشق، رابطه ، دوستی و هوس هستند، می توانند موازی هم کار کنند. ما حتی قادریم با کسی زندگی کنیم و در عین حال عاشق شخص دیگری شویم. این توانایی از نظر تئوری تکامل هم قابل توضیح است، چرا که این کار یک استراتژی دوبرابر به حساب می آید: در یک سو رابطه دراز مدت که باعث ثبات اجتماعی می شود، از سوی دیگر پارتنر جدیدی که امکان انتقال ژنها به نسل بعدی را بیشتر می کند. واقعیت این است که حتی در رابطه های موفق نیز ، ما شبها در تخت خوابیده ایم و از خود سوال می کنیم که آیا نمی توانستیم انتخاب بهتری داشته باشیم. این یک نیروی تخریب کننده مغز ماست ....
شپیگل: و وقتی این نیروی تخریب کننده زمانی باعث جدایی شود، درد آن جدایی تقریبا به همان شدت شادابی زمان عاشق بودن است. آیا این اشخاص را هم تحت نظر داشته اید؟ در مورد آنها چه مشاهداتی داشتید؟
فیشر: در این اشخاص دو حس به شدید ترین شکل خود دیده میشود: خشم و ناامیدی. این دو احساس در دو فاز مختلف به سراغ فرد می آید: بعد از جدایی ابتدا زمان خشم یا اعتراض است، شخص سعی می کند پارتنر خود را دوباره به دست بیاورد. سیستم ترشحی دوپامین ، بسیار فعال میشود ،چون مغز باز هم "پاداشی" دریافت نمی کند. انرژیی که در این زمان صرف می شود بسیار زیاد است. دوباره پارتنر سابق محور همه چیز می شود و حس عشق باز هم قویتر می گردد که حتی ممکن است تبدیل به حس نفرت هم بشود.
شپیگل: ...حس نفرت برای به دست آوردن دوباره پارتنر کمی عجیب به نظر می آید .
فیشر: این آخرین تلاش است. هر چه باشد، اینجا یک نفر دارد بر سر آینده ژنهای خود مبارزه می کند! و در واقع گاهی این روش کارساز نیز هست. گاهی دو نفر دوباره به سوی هم برمی گردند وقتی یکی از آنها دیگری را تحت فشار سخت احساسی، مثلا تهدید به خودکشی قرار می دهد.
شپیگل: ولی سوال این است که ارتباطی که با این روش دوباره بر قرار شود تا کی ادامه پیدا کند.
فیشر: درست است. ولی خشم و نفرت می تواند کمکی هم باشد برای اینکه شخص خود را راحتتر از پارتنر خود جدا کرده و به دنبال پارنتر جدید باشد. البته قبل از آن فاز افسردگی شدید سر می رسد. تمام دنیا خاکستری می شود، کسی زنگ نمی زند. و شخص دچار دپرسیون می شود.
شپیگل: چرا طبیعت جدایی را برای ما اینقدر مشکل کرده است؟ آیا بهتر نبود که خیلی راحتتر با نیرو و انرژی دوباره به زندگی بر می گشتیم ؟
فیشر: من فکر می کنم که این افسردگی هم فایده های خودش را دارد. کسی که ترک می شود، احتیاج به کمک دارد، چرا که همیاری پارتنر او یکباره از بین رفته است. مسلما کسی که با لبان خندان به سوی دوستان برای کمک خواستن می رود، زیاد قابل باور نیست. افسردگی یک نشانه خیلی خوب برای اطرافیان است که یک مشکل بزرگ این وسط وجود دارد. در ضمن، یک افسردگی خفیف در این موقعیت می تواند کمک کند که شخص خود و اطراف خود را واقعی تر ببیند.
شپیگل: آیا راههایی وجود دارد که ما عشق از دست رفته خود را راحتتر فراموش کنیم؟
فیشر: بزرگترین توصیه من این است که هر چیزی که ما را به یاد او می اندازد ، از بین ببریم و یا از زندگی خود دور کنیم. نامه ها، عکسها، کارتها ، و البته که هرگز به او تلفن نکنیم ...
شپیگل: پس عشق مانند یک ماده مخدر است؟
فیشر: دقیقا، پس برای ترک اعتیاد باید از آن دوری کرد. نشانه های ترک اعتیاد عشق خیلی شبیه به ترک کوکائین است: خواهش بسیار شدید، مالیخولیا، خستگی، از دست دادن تعادل روحی. البته تفاوتهایی هم وجود دارد. کسی که به کوکائین معتاد است، هر روز همان خواهش روز قبل را احساس می کند، در حالیکه کسی که به عشق خود رسیده باشد، اکثرا بعد از مدتی این خواهش را ندارد که هر روز پارتنر خود را ببیند.
شپیگل: شما برای این مشکل تجویز قرص را نیز پیشنهاد می کنید .
فیشر: وقتی برای مقابله با افسردگی از دارو استفاده می شود، چرا برای مقابله با درد عشق از این روش استفاده نشود؟ البته با اینکار قادر نخواهید بود یک رابطه را نجات دهید، ولی می شود با اینکار مثلا جلوی خودکشی از سر عشق را گرفت. البته من اخطار می دهم که از این داروها به مدت زمان طولانی استفاده نشود، این داروها ترشح دوپامین و سروتونین در مغز را کم می کنند، و این در دراز مدت می تواند باعث شود که شخص میل به پیدا کردن رابطه( جدید) و میل به ارتباط جنسی را از دست بدهد .
شپیگل: برای استفاده از دارو تا کجا می توان پیش رفت؟ مثلا می توان برای کسانی که به دنبال عشق از دست رفته خود تا حد مزاحمت پیش می روند ( به اصطلاح: استاکر Stalker ) درمان با قرص را تجویز کرد؟
فیشر: چرا که نه؟ اینکه مواد شیمیایی چقدر رفتار ما را تغییر می دهند را هر کسی که یک آبجو هم خورده باشد ، می داند. البته نباید فراموش کرد که در مورد استاکر ها، اختلالات رفتاری دیگر نیز به مساله اضافه می شود.. من فکر می کنم که هر کسی دلش می خواهد به دنبال عشق از دست رفته اش برود، ولی اینکار را نمی کند چون یاد گرفته است که نباید این کار را بکند. ولی استاکرها قادر به کنترل این کشش خود نیستند.
شپیگل: داروهایی که میل جنسی را تشدید می کنند ، مدتهاست که ساخته شده اند. آیا زمانی علم قادر به ساختن ماده ای برای ایجاد عشق و برقراری یا تشدید آن خواهد بود؟
فیشر: فرمهای مخصوصی از LSD باعث میشود که شخص راحتتر عاشق شود. اما در کل من احتمال نمی دهم که چنین دارویی در آینده واقعا ساخته شود. باید پارامترهای مختلفی کنار هم جمع شوند که شخصی عاشق شود: زمان مناسب و تحریکات حسی مختلفی که پاسخ دادن به آنها از دوران کودکی ما شکل گرفته است. البته من فکر می کنم ماده ای ساخته خواهد شد که میزان ترشح دوپامین و نورآدرنالین را در مغز افزایش دهد و با اینکار آمادگی مغز را برای عاشق شدن بالا ببرد .
شپیگل: آیا ممکن است این آماده سازی مغز بدون دارو نیز انجام گیرد؟
فیشر: بله ، البته. من به تمام جوانانی که دلشان می خواهد عاشق شوند توصیه می کنم: بروید به بیرون، به سوی دنیای بیرون بروید، به دیگران نشان دهید که دنبال عشق هستید، و بازی عشق را بازی کنید. آماده سازی مغز، بر پایه به تحرک در آوردن سیستم ترشحی دوپامین است، وقتی کسی را پیدا می کنید که فکر می کنید می تواند پارتنر شما باشد، بهتر است با او کارهای جدید، مهیج و حتی خطرناک انجام دهید. نزدیکی نیز میزان ترشح دوپامین و تستسترون را بالا می برد، برای همین من همیشه به دانشجویان خود می گویم با کسی به رختخواب نروید که از او خوشتان نمی آید،چون ممکن است عاشقش بشوید !
شپیگل: آیا حقه های دیگری برای ایجاد عشق به ذهنتان می رسد؟
فیشر: همانطور که Baudelaire گفته است:"ما زنان را هر چه غریبه تر باشند، بیشتر دوست داریم" ، من به زنان توصیه می کنم که کمی مرموز باقی بمانند. و کلا این راه موثری است که علاقه های طرف مقابل را پیشبینی و ارضا کنیم. همانطور که مردان در هیچ زمان دیگری به اندازه چند هفته اول عاشق بودن خود میل به صحبت کردن ندارند، یا زنان هیچ زمان دیگری به اندازه آن زمان با شریک خود فوتبال تماشا نمی کنند!...البته کارسیستم مغزی مردان در این دوران هم با زنان متفاوت است، در مردان قسمتهایی از مغز که مربوط به تحریکات بینایی می شوند بیشتر فعال است .
شپیگل: و این تعجب آور نیست، درست است ؟
فیشر: درست است. ولی پیش ضمینه تکامل در این مورد جالب است. مردان به زنانی نگاه می کنند که قابلیت زایش داشته باشند ، و زنان برای اینکه بدانند آیا پارنتر آنها می تواند از پس نگهداری از بچه ها خوب بر بیاید، سعی در شناختن شخصیت او دارند. اینکار به مراتب مشکل تر است و پیش از همه احتیاج به داشتن حافظه ای قوی دارد. برای همین زنان مرتب با دوستان خود از این صحبت می کنند که طرف مقابل چه گفته است، چه رفتاری داشته است و چکار کرده است. در زنان آن قسمت از مغز که مربوط به حفظ خاطرات است بیشتر فعال می شود .
شپیگل: اما خاطرات به تنهایی آتش عشق را روشن نگه نمی دارند.
فیشر: نه، در دراز مدت احتیاج به کار کردن دائمی روی رابطه هست .
شپیگل: توصیه شما در این مورد چیست ؟
فیشر: در اصل الان باید می گفتم سالی یک بار از پارتنر خود جدا شوید، رابطه های دیگری را تجربه کنید و بعد سعی کنید دوباره از اول شروع کنید !
شپیگل: این را جدی نمی گویید !
فیشر: البته که نه. مسلم است که کسی نمی خواهد واقعا اینطور زندگی کند. ولی توصیه من اینست که از اول انتخاب درست انجام دهید، شخصی را انتخاب کنید که برایتان در دراز مدت جالب باشد، به نوع خاص خودش. به طرف پارتنر خود بروید، با او صحبت کنید و به حرفهایش گوش دهید، از او سوال کنید، سعی کنید جذاب باقی بمانید و احتیاجات خود را بیان کنید. البته که با وجود همه اینها تضمینی وجود ندارد. چرا که متاسفانه واقعیت اینست: ما برای این در دنیا نیستیم که خوشبخت باشیم، ما در این دنیا هستیم که تولید مثل کنیم
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#125
Posted: 8 Nov 2011 16:08
رابطه جنسی لذت بخش بدون مقاربت :
ارتباط بین زن و مرد وجوه محتلفی دارد که یکی ازآنها نزدیکی و رابطه جنسی و اگر چه این وجه همه این ارتباط را شامل نمی شود (آنگونه که خیلی ها فکر می کنند و زن و یا مرد را فط با نگاه جنسی می بینند ) اما نقش خیلی عمده ای هم دارد بقول سعدی : زن که از پیش مرد بدون رضا برخیزد بس فتنه و جنگ کزان سرا برخیزد البته سخن او را تکمیل می کنم و میگویم : زن و مرد که از کنار هم بدون رضایت برخیزند باعث جنگ و جدال می شود . زنها و مردها ی زیادی هستند که از رابطه جنسی خوبی برخودار نیستند و همین موضوع برروی ضمیر ناخودآگاه آنها اثر می گذارد و به هر حال رفتارشان را تحت تاثیر قرار می دهد . یکی از عوامل عدم انسجام روابط خانوادگی می تواند همین موضع باشد .
نه تنها در جامعه بلکه حتی در جامعه غرب که بسیاری از تابوها و موضوعات ممنوعه ما را ندارند هم آموزش های جنسی درست و علمی وجود ندارد در جامعه ما که وضع از آنجا هم بدتر است . در این نوشته زیر که با اندکی تغییر و اضافه به فارسی برگردانده شده است سعی شده است که موضوع تا جایی که برای توده مردم قابل فهم باشد بصورت علمی بیان شود هدف تنها اموزش است و نه چیز دیگر و این مطالب مناسب کسانی است که موقعیت و سن انجام ان را دارند . سعی شده است که مطالب با مقضیات جامعه ایرانی وفق داده شود و از همین رو برخی مطالب که با معیارهای ما سازگاری ندارد تغییر داده شده است و یک سری توضیحات که من داده ام و امیدوارم که توضیح واضحات نبوده باشد . حقیقت این است که ارتباط جنسی بین زن و مرد هم مانند سایر نیازهای غریزی آدمی نظیر گرسنگی و تشنگی و نیاز به سرپناه می باشد و حالا چرا این موضوع اینقدر در جامعه ما و سایر جوامع بصورت تابو درآمده است که صحبت در مورد آن بصورت علنی چندان خوشایند نیست چیزی است که برای خود من روشن نشده است . من فکر می کنم این موضوع طبیعی تر و عادی تز از آن است که با آن اینگونه رفتار کنیم .
از همین رو هیچ ایرادی ندارد که در این زمینه مطالبی نوشته شود و مورد بحث و مذاکره قرار بگیرد وهیچکسی درهیچ مرحله ای وبا هر سطح سوادی از دانستن این مطالب بی نیاز نیست .
ولی از بس مطالب مبتذل و غیر اخلاقی در این مورد نوشته شده است که آدم فکر می کند دیگر نیازی به نوشتن در این مورد وجود ندارد ولی اینطور نیست ما بایددر همه زمینه ها تحقیق و تجربه کنیم و مطالبی یاد بگیریم تا زندگی امان کیفیت بیشتری داشته باشد . این روزها هم که بوفور فیلم های پورنوگرافی وجود دارد که خیلی از آنها حتی بد آموزی هم دارند و پایه و اساس علمی ندارند در واقع نوعی نمایش هستند .
این طبیعی است که بعد از مدتی که از ازداوج زن و مرد گذشت راطه انها تکراری و خسته کننده شود ولی اگر زن و مرد آگاهی های لازم را داشته باشند این رابطه هیچوقت خسته کننده و تکراری نمی شود . شاید به همین جهت است که مردان و گاه زنان بدنیال موقعیت های دیگری برای ارضای غرایز شان و خارج از چارچوب خانواده می گردند .
بایدکاری کرد که نیارها بدرستی و با کیفیت خوب ارضا شوند تا کار بدین جاها کشیده نشود . اما بسیار اتفاق می افتد که با وجود رابطه جنسی ؛ یکی یا هر دو طرف ارضا ء نمی شوند ولی می توان همین ارتباط را بدون نزدیکی انجام دا و طفین نهایت لذت را ببرند و این نشان می شدهد که میزان آگاهی و طرز انجام عمل ا چه حد اهمیت دارد . روشی که در اینجا توصیه شده است روشی موقت برای مواقع خاص است که در متن بطور کامل توضیح داده شده است . و نکته آخر اینکه کیفیت در ارتباط جنسی خیلی مهم است و بهتر است که از دفعات آن کم کرد و به ارتقاء کیفیت ان پرداخت شاید یکی از دلایل اینکه زن در بخشی از ماه آمادگی رابطه را ندارد برای این باشد که واقعا لازم است وقفه ای در این میان بوجود آید .اما رابطه بدون نزدیکی باید بصورتی انجام گیرد که در پایان ؛ حداقل برای مردان با انزال همراه باشد زیرا پر شدن کیسه های منی و عدم تخلیه انها می تواند باعث برگشت منی به مثانه و ایجاد یک سری گرفتاریهای نظیر ان برای مرد کند ضمن اینکه انرژی نهفته هم در مرد و هم در زن به ارگاسم تخلیه می شود ولاغیر .
برای اغلب مردم گاهی اوقات بهتر است که بجای نزدیکی کردن و مقاربت , رابطه ای عاشقانه داشته باشند . این امر بخصوص هنگامی که زنان دوره قاعدگی و پریود خود را می گذرانند و امکان نزدیکی با آنها وجود ندارد می تواند انجام گیرد . و به ویژه در اولین روز قاعدگی که مقدار خونریزی خیلی بیشتر است و لزوم استفاده از تامپون و نوار بهداشتی بوجود می آید می تواند صورت گیرد ( چون هنگامی که خونریزی مختصر باشد امکان رابطه جنسی لذت بخش وجود دارد و خطر حاملگی نیز خیلی کم است )
. دلیل دیگری که برای این امتناع از رابطه جنسی (که گاهی ان را جماع هم می گویند وجود دارد ) جلوگیری از حامله شدن زن است . چون امکان باروری در 5 روزه میانه سیکل ماهانه و در هنگام تخمک گذاری زن در اوج خود است . ( اگر دوره ماهانه زنان را 28 روز فرض کنیم که اولین روز آن همان اولین روز قاعدگی است این دوره 5 روزه در روزهای 14 تا 19 یا کمی قبل و بعد ازآن واقع می شود . ) و برای اجتناب از حاملگی , در طی این 5 روز و کمی قبل و بعد از آن نباید با زن , نزدیکی انجام داد و این همان روش طبیعی جلوگیری از باروری است که بدون استفاده از هیچ گونه ابزار و وسیله ای صورت می گیرد و البته ضریب اطمنیان آن بالا نیست و امکان باروری ناخواسته وجود دارد .
یکی دیگر از دلایلی که می تواند توجیه کننده رابطه بدون مقاربت باشد دوری جستن از ابتلاء به عفونت و بیماریهای مقاربتی است و یا وجود حساسیت و خارش پوستی در یکی از طرفین و یا داشتن درد به هنگام مقاربت ( که بیشتر در زنان وجود دارد ) می باشد .
این روش برای آن دسته از افرادی که نمی خواهند یک رابطه جنسی سریع و آنی داشته باشند نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد . و اگرنزدیکی بصورت مرحله به مرحله صورت گیرد خیلی لذت بخش تر است . و این بهترین نگرش برای افراد مبتدی و بی تجربه است وضمنا برای آنها که تجربه زیادی دارند نیز می تواند مفید باشد تا افق های جدیدی را به روی هم باز کنند و ازتکراری بودن رها شوند برای هم تازگی داشته باشند .
و سرانجام آن دسته از افرادی که دارای مشکلات جنسی هستند اغلب به آنها توصیه می شود که از انجام نزدیکی برای مدتی خودداری کنند و آنها نیز باید روشهای عشق وزی بدون نزدیکی را یاد بگیرند .
مرحله اول رابطه بدون نزدیکی :
1- نگاه کردن : اولین مرحله جذابیت جنسی , نگاه کردن به یکدیگر است . ابتدا به ظواهر عمومی ( نظیر نژاد ؛ سن و شکل ) طرف مقابل نگاه کنید و سپس به زیبایی های صورت ( شامل لب های و چشم ها ) توجه کنید و در مرحله بعد توجه خود را معطوف شنیدن صدا و لبخند و پیچش موها کنید.
برخی از افراد در نظر همه جذاب هستند و برخی دقیقا عکس این وضعیت را دارند ( یعنی در وهله اول در نظر دیگران زشن به نظر می رسند )
ولی اکثریت مردم بین این دو حالت فوق العاده زیبا و فوق العاده زشت قرار دارند ( یعنی قیافه و اندام معمولی دارند نه خیلی خوشگل و نه خیلی زشت ) حالا اگر شما جزء آن دسته از افراد خوش شانس باشید که یکی از همین افراد جوان وزیبا نصیب شما شود جذابیت جنسی چنین فردی باعث می شود که کار خیلی راحت تر شود . و بهتر است همیشه شرایطی فراهم شود که دو نفر از جنس مخالف که برای هم جذابیت بیشتری دارند با هم رابطه داشته باشند ( و ازدواج کنند ) .
مرجله دوم رابطه بدون نزدیکی :
2- لمس کردن : لمس کردن و تماس بدنی معمولا در آغاز تهییج جنسی وایجاد صمیمیت قبل از نزدیکی مورد استفاده قرار می گیرد . هر قسمت از بدن ما می تواند به لمس کردن حساس باشد و احساسی که ما از طریق دریافت می کنیم بستگی کامل روابط ما طرف مقابل دارد . مثلا هنگامی که ما برای اولین بار با یک فرد غریبه رابطه برقرار می کنیم و بدن او را لمس می کنیم ( مثل اولین باری که زن و مرد بعد از ازدواج تماس بدنی دارند ) تهییج جنسی بسیار قوی تر است تا تماس بین دو نفر که با هم کاملا آشنایی دارند ( مثل زن و مردی که سالهاست که ازدواج آنها می گذرد )
تماس دست های یکدیگر و نوازش صورت , لبها و گوش ها و دست بر روی ساق پا کشیدن و ضربه های ملایم به ران ها زدن و یا ماساژ دادن گردن و شانه ها ... همه اینها می تواند تحریک کننده و هیجان انگیز باشد . بطوریکه باعث تند شدن ضربان قلب و گرم شدن بدن شود .
مرحله سوم رابطه بدون نزدیکی :
3- بوسیدن : مرحله بعد بوسیدن است . لب های ما فوق العاده حساس هستند و و بوسیدن های عمیق و در حالیکه دهان باز است و زبان در حالی بازی کردن است بخش اصلی این رابطه را تشکیل می دهد . شما می توانید در حالیکه مشغول بوسیدن هستید با دست هایتان هم به نوازش کردن موها و نوازش صورت و دست کشیدن به قسمت های پشت و جلوی بدن بپردازید . بوسیدن خیلی اهمیت دارد و باید در ابتدا ان را با ملایمت و به گونه ای لذت بخش و با دقت انجام داد . هراز چند گاه می توانید چشمانتان را باز کنید و به او ابراز محبت کنید و بگوئید که دوستش دارید . دقت کنید که نباید آب دهانتان را روی او بریزید و یابیش از اندازه فشارش دهید یا گاز بگیرد و اگر دیگران هم این کارها را می کنند به آنها گوشزد کنید . فراوموش نکنید که مهارت بوسیدن را درهیچ مدرسه ای اموزش نمی دهند و در کمتر خانه ای هم به این موضوع پرداخته می شود . و به همین جهت ایت که برخی از افراد واقعا نمی دانند که چگونه باید دیگران ببوسند و لازم است که در این زمینه اموزش داده شوند .
چهارمین مرحله رابطه جنسی بدون نزدیک :
4- تماس بدنی بیشتر : در این قسمت لازم است که به لمس کردن , پستانها و سایر نقاطی که معمولا پوشیده هستند مانند شکم و کپل ها بپردازید .
در اینجا نیز مهم است که این کار را به آرامی و به شکل کشف کردن تدریجی انجام دهید و از هر گونه شتاب زدگی و خشونت خوداری کنید .
شما ممکن است به هنگام دیدن برخی فیلم ها مشاهده کنید افراد حالت عادی خود را زا دست می دهند و بصورت دیوانه وار هیجان زده و احساساتی می شوند ( به اصطلاح خیلی حشری می شوند ) . اما باید بدانید که حقیقت چیز دیگری است ( و صحنه های این فیلم ها نشان می دهد که تنها تعداد کم از فیلم سازان هستند که با اینگونه مسائل اطلاع و آشنایی دارند ) و شما باید همواره هشیار و آگاه باشید که چه کاری را دارید انجام می دهید .
مرحله پنجم رابطه بدون نزدیکی :
5- رسیدن به اوج لذت جنسی : سرانجام و درپایان این همه این مراحل ابراز احساسات و لمس کردن و بوسیدن و نوازش کردن , شما به مرحله ای می رسید که همانا اوج رابطه است و ان رسیدن به ارگاسم ( اوج لذت جنسی ) است . و این کار از طریق لمس کردن و تحریک اندام های تناسلی صورت می گیرد . در این مرحله اگر شما باز هم بر این عقیده هستید که در این مرحله لازم نیست با او نزدیکی داشته باشید . این کار( یعنی همان لمس کردن اندام های تناسلی) روشی شگفت انگیز برای داشتن رابطه جنسی بدون مقاربت است که بدون ترس از حامله شدن و ابتلاء به بیماریهای مقاربتی صورت می گیرد .
مرحله ششم رابطه بدون نزدیکی :
6- در این حالت زن می تواند با دست به تحریک اندام تناسلی مرد بپردازد . اولین باری که شما با دست آن را لمس می کند خیلی هیجان انگیز است وممکن است کمی دچار ترس و اضطراب شوید . اما بیاد داشته باشید که این عضو خیلی حساس و آسیب پذیر است و به همین جهت باید آن را به ارامی و ملایمت و با دقت لمس کنید . و بسرعت پوست روی سر آلت را عقب نکشید . و این کار راخیلی به آرامی و با نگاه کردن به ان انجام دهید .
و با انگشتانتان ضربه های ملایمی به آن بزنید . در این هنگام به احتمال زیاد و قبل از اینکه آن را لمس کنید آلت مرد ؛ سفت و سخت و بزرگ شده است . چون مردان در اثر هر گونه تحریک و تهییج جنسی بلافاصله عضو جنسی اشان تحریک شده و سفت و سخت می گردد . و شما این نوازش و لمس کردن را قبلا انجام داده اید .
در این حالت اگر مرد کاملا تحریک شده باشد در اندک زمانی به اوج لذت جنسی می رسد ( که با خروج منی و انزال همراه می باشد )
و مایع منی طی سه تا چهار فوران به بیرون می جهد و شما باید خود را برای این حالت آماده کنید . و بهتر است به همین منظور مقداری دستمال کاغذی و یا یک دستمال تمیز را برای پاک کردن این مایعات آماده کنید ( استفاده از دستمال پارچه ای و کتانی تمیز , بر دستمال کاغذی برتری دارد چون دستمال کاغذی حالت چسبندگی پیدا می کند و ضمنا بخاطر داشتن مواد شیمیایی خطرناک نباید برای بافت های حساس بدن مورد استفاده قرار گیرد . )
مایع منی یک چیز طبیعی است که خیلی شییه سفیده تخم مرغ است و در صورتیکه بر روی لباس اتان یا روی ملافه و مبل و نظایر آن بریزد به آسانی لکه اش را می توان با استفاده از آب گرم پاک کرد .
می توان با بالا و پائین کردن آلت جنسی مرد با دست و با ملایمت انجام داد و وقتی احساس کردید که موقع انزال نزدیک شده است این حرکات را شدت ببخشید . این کار اغلب نیاز به مقداری تمرین دارد تا بتوانید آن را به همانگونه که او دوست دارد انجام دهید .
وقتی شما تجربه لازم را پیدا کردید می توانید کارهای دیگری هم انجام دهید از جمله بوسیدن و در دهان قرار دادن و لیسیدن و یا مکیدن آلت مرد تا او را به اوج لذت جنسی برسانید . وشما این کارها را فقط هنگامی باید انجام دهید که اطمنیان حاصل کنید هیچ خطری از نظر ابتلاء به عفونت شمارا تهدید نمی کند .
رابطه بدون نزدیکی :
به ارگاسم رسیدن زن :
مرد می تواند با استفاده را حرکت ملایم انگشت قسمت تناسلی زن را تحریک کند . در این حالت و به احتمال خیلی زیاد اندام تناسل زن از قبل مقدرای خیس شده است و لزج است ولی اگر این حالت بوجود نیامده بود می توان از آب دهان برای خیس کردن ان استفاده کرد . حساس ترین قسمت تناسلی زنان , کلیتوریس ( یا همان : چوچوله ) آنها و نواحی اطراف آن است .با دقت کنید که کلیتوریس را خیلی شدید و سریع ماش ندهید . تنها هنگامی که احساس کردید که او از نظر جنسی بر انگیخته شده است در این حالت می توانید ضرباهنگ (ریتم ) حرکت را تند تر کنید . تا زن به مرحله ارگاسم و انزال برسد . البته این روش ممکن است در خیلی از زنان باعث بوجود آمدن ارگاسم و اوج لذت جنسی نشود . چون آنها روشها و نقاط خاصی برای رسیدن به ارگاسم دارند که تا از خودشان سوال نکنید متوجه این امر نمی شوید .
نیز می توان با بوسیدن و لیسیدن این چاک و شکاف ؛ زن را به اوج لذت رساند دوباره یاد آور می شویم که باید این کار را در ابتدا با ملایمت و به اآرامی انجام داد و نشان دهید مه از این کار لذت می برید . برای درست انجام دادن این کار حتما باید از خود زن کمک بگیرید در این مورد هم انجام رابطه دهانی هنگامی باید صورت گیرد که از عدم انتقال بیماریهای عفونی اطمینان حاصل کرده باشید .
روی هم رفته این امکان وجود دارد که بدون نزدیکی کردن , رابطه جنسی لذت بخشی داشته باشید . این نوع رابطه که در حین انجام ان هیچگونه دخولی صورت نمی گیرد ؛ روشی بسیار فوق العاده و شگفت انگیز برای شناخت و چگونگی انجام گفتگو و بحث با همسرتان است تا از طریق آن مشکلاتی را که در رابطه شما با او وجود دارد حل نمائید .
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#126
Posted: 8 Nov 2011 16:11
فرزندان ما در هر سنی تا چه میزان باید با مسائل جنسی آشنا باشند؟
در این مقاله به اين موضوع ميپردازيم که دربارهي مسائل جنسي، کودکان در هر سني تا چه ميزان بايد اطلاعات داشته باشند. به خاطر داشته باشيد بهترين آموزگار براي کودکان والدين ميباشند.
بچّهها بايد : تا سن 5 سالگي
1- نام صحيح اعضاي بدن از جمله اعضاي تناسلي را بدانند.
2- درک کنند که نوزادان از رحم مادر متولد ميشوند.
3- مفهوم فضاي خصوصي را هنگام تعويض لباس و رفتن به توالت بدانند. به ويژه ضروري است کودکان 5 ساله تفاوت خصوصي و سري را بفهمند.
4- بتواند به راحتي با والدين يا فرد بزرگسال قابل اعتماد ديگري، درباره جنسيت صحبت کنند.
5- نسبت به هويت مذکر يا مونث خود عزت نفس داشته باشند.
بين 6 تا 9 سالگي ،بچّهها بايد:
1- بتوانند توليد مثل حيوانات و گياهان را به عنوان بخشي از چرخه حيات درک کنند.
2- در پاسخ به سوالاتي چون «نوزادان از کجا ميآيند؟» «چطوري به دنيا ميآيند» چيزهاي شنيده باشند.
3- از تفاوت بين دو جنس آگاه باشند و بتوانند نام صحيح اندام تناسلي خود و جنس مخالف را نام ببرند.
4- درک کلي از ايدز و عفونتهاي ديگري که از طريق جنسي منتقل ميشود داشته باشند.
5- نسبت به سلامت کلي و نيازهاي ايمني بدن خود مسئوليت روزافزون پيدا کنند و بهداشت شخصي خود را با مسواک زدن، دوش گرفتن، رعايت تغذيه مناسب و غيره حفظ کنند.
6- مفاهيم دوستي و عدالت را بفهمند و بتوانند احساسات خود را با والدين يا افراد بزرگسال قابل اعتماد ديگر درميان بگذارند.
بين 9 تا 13 سالگي ،بچّهها بايد:
1- جنسيت را به عنوان بخشي طبيعي از زندگي درک کنند.
2- با تغييرات طبيعي دختران و پسرها در دوران بلوغ (عادت ماهيانه و احتلام) آشنا شوند.
3- بتوانند با ديگران دوست شوند و دوستيهايشان را حفظ کنند. (معمولاً با هم جنسهاي خودشان)
4- روند توليد مثل و از جمله مفاهيمي چون: آميزش جنسي، پدر و مادرشدن، سقط جنين و جلوگيري از بارداري را درک کند.
5- بدانند سوء استفاده جنسي چيست؟ چگونه ميتوان آن را تشخيص داد و در موقعيتهاي بالقوه خطرناک چگونه بايد رفتار کرد.
با توجه به مراحل رشد کودک، به پرسشهاي او پاسخ دهيد. هر چه سن او کمتر است پاسخها را عيني تر و با لحن جدي بگوييد. جواب آنها را حداکثر در دو تا سه جمله بدهيد. بچههاي ده- دوازده ساله به اطلاعات بيشتري نياز دارند که ميتوان از طريق کتابها، جزوهها و کلاسهاي آموزي به آنها دست يافت.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#127
Posted: 9 Nov 2011 09:53
انقلاب جنسی
انقلاب جنسی حدود سه دهه است که جامعهی غربی را به جد متحول کرده و کلیهی رفتارها و رویکردهای مربوط به روابط جنسی، خانواده و ... را تغییر داده است. هدف از انقلاب جنسی، ایجاد شادی و لذت بیشتر از طریق «رابطهی جنسی بدون تعهد» بود، اما اکنون محصولی جز ناامیدی و یأس و ناراحتی ندارد. بحران ایجاد شده، متفکران را به این نتیجه رسانده است که باید روابط جنسی مدرن را برای بازگرداندن تعهد و روابط جنسی محدود به خانواده، متحول کرد.
این یک اتفاق نبود که مردم به این نتیجه رسیدند که پایان دادن به حاملگی اشکالی ندارد. چنان که اکنون در جامعهی فعلی ما که کاملاً متأثر از عصر روشنگری است، این امر پذیرفته شده است.
حاملگی را میتوان ـ حتی با استناد به توجیهات علمی ـ عنصری مرکزی در روابط جنسی دانست. برای تغییر نگرش افراد به سقط جنین باید انقلابی در شیوهی نگاه زن و مرد به رابطهی جنسی ایجاد میشد؛ و با نگاهی جدید به مجموعهی حقوق و تکالیف کهن که به زمان آدم و حوا بازمیگشت، نظر میانداختند. دقیقاً همین اتفاق نیز افتاده است.
آنچه تعجبآور است این است که، این همه تغییر صرفاً ظرف حدود 30 سال اتفاق افتاده است (در حال حاضر تقریباً 30 سال از آغاز و همهگیر شدن انقلاب جنسی در غرب میگذرد). من همهی این سالها را به خاطر دارم. شما خوانندهی محترم نیز احتمالاً به یاد دارید. 30 سال اصلاً دورهی طولانیای نیست.
در دههی 1920 انقلابی اخلاقی در ایالات متحده رخ داد. انقلابها همواره ساختارهایی را از میان میبرند و ساختارهایی به وجود میآورند. این انقلاب نیز نشانهها و فرصتهای فراوانی برای زنان آمریکایی به همراه داشت که آنها را از آزادی جنسی و فعال بهرهمند میساخت، اما چه کسی برای تغییر اساسی و فروپاشی ساختارها و رفتارهای حاکم بر روابط زن و مرد آماده بود؟ من که در آن زمان، «زیر صفر» زندگی میکردم، برای چنین تغییراتی آماده نبودم.
در سال 1963 که از دانشگاه فارغالتحصیل شدم، نظم گذشته همچنان پابرجا و سالم به نظر میرسید. در اواسط دههی 1970، این نظم از میان رفته، کاملاً تغییر کرده و اساساً متحول شده بود. جامعهی ما از دخترانی که به دانشگاه میرفتند تا مدرک فوق لیسانس بگیرند، به دخترانی تبدیل شده بود که با هدف رسیدن به بوسههای طولانی و روابط جنسی دستهجمعی به دانشگاههای غرب و یا مدارس حقوقی پا میگذاشتند. از روابط جنسی کنترل شدهی میان زن و شوهر (روابط جنسی هستهای و متمرکز) به ایدز و بیماریهای مقاربتی رسیدهایم. از ازدواج کردن برای زندگی، به طلاق به عنوان راهی برای زندگی رسیدهایم و از مارگارت چیس اسمیث به هیلاری کلینتون. از دیدگاهی که سقط جنین را فاجعهای همراه یک جرم میدانست، به دیدگاهی رسیدهایم که سقط جنین را جزو حقوق بشر و نشانهی افتخارآمیز شخصیت و آزادی میداند و در حقیقت، سقط جنین به یک انتخاب بدل شده است.
این امر جهان را شگفتزده کرد و تمدن را خلع سلاح؛ صرفاً در تمدن ما که در آن تولیدمثل نسبت به لذت بردن، موقعیت کمتری پیدا کرده است، قانون (ruevs. Wade) قابلیت اجرا دارد؛ این قانون بیان میدارد که رابطهی جنسی یک حق است و نتایج آن را به بهترین وجهی باید اختیاری کرد.
برای درک این که چرا در این مدت کوتاه تا این حد تغییر کردهایم، نیازمند بررسیهای طولانی هستیم. بررسی عواقب این تغییرات نیز به همین صورت درازدامن است. ما از چشمان خود استفاده میکنیم، همین.
دالریمپل یکی از شش نویسندهای است که مقالههای او در کتابی از سوی مؤسسه انتشاراتی مانهاتان (سیتی ژورنال) به عنوان «روابط جنسی مدرن: آزادسازی جنسی و کاستیهای آن» منتشر شده است. میرون مگنت سردبیر این مجموعه است و عناوین برخی مقالات آن عبارتند از: «جهان. ال»، «تابوی عشق»، «همیشه سکس، همه جا»، «بازگرداندن حیا و شرم» و ...
تشخیص این نویسندگان، دلسردکننده و ناامیدکننده است؛ مشغول داشتن آمریکا به آزادسازی جنسی و روابط جنسی فاجعه آفریده است. «بعد از همهی روابط زنان و مردان، ناراحتی و ناامیدی شگرفی وجود دارد، در جهانی که روابط جنسی با تعهد بسیار اندکی صورت میگیرد و زندگی مشترک و روابط جنسی بدون ازدواج، برای بسیاری جای ازدواج کردن را گرفته است و روابط جنسی گذرا و موقتی است. زوجها به راحتی همدیگر را بدون عتماد، با انزجار و حتی انتقامجویانه ترک میکنند».
آمریکاییها تنهاتر و غمگینتر شدهاند: مرد مراقب زن و زن مراقب مرد است و از یکدیگر احتیاط میکنند. هدف این انقلاب جنسی، «رابطهی جنسی بدون احساسات» بود و این امری ساده، قابل قبول و آرامشآور پنداشته میشد: «در معرض خطر قرار نگرفتن، نه صدمه، نه عصبانیت، نه دعوا، نه دخالت و نه آزار» حالتی بود که محصول این اندیشه و راه جدید تصور میشد. اما تنها یک مشکل کوچک بروز کرد و آن این که، آدمی به گونهای ساخته نشده است که بتواند از این طریقهی آسان، قابل قبول و آرامشآور پیروی کند. احساسات روابط آدمی را شکل میدهد؛ احساساتی که نمیتوان آن را آنقدر عمیق دفن کرد که دوباره ظهور نکند.
بنابراین در عصر ما، کودکان «زودتر و زودتر مورد سوءاستفاده جنسی قرار میگیرند و این محصول تبلیغات و سرگرمیهای جهانی است که آنها را احاطه کرده است و شخصیتهای شکنندهی آنها را برای وسوسه کردن مستعد یافته است». از میان رفتن احساس شرم از رفتارهای نادرست جنسی موجب شده است که افراد بیشتر دست به خشونت جنسی بزنند و کمتر شاهد رفتارهای تعهدآمیز و عاشقانه باشیم.
نویسندگان کتاب مذکور، پس از این به موضوعاتی اساسی که تاکنون مقدمهی آن مطرح شد، میپردازند: مادران تنها، فرزندان رها شده، قلبهای شکسته، بیماریهای جنسی و هرج و مرج احساسات و علاوه بر همهی اینها، سقط جنین. باربارا وافو وایتهد در این میان مقالهای با عنوان «چگونه همسریابی میکنیم» نوشته است. او که پیش از این با مقالهای که در رد خانوادهی تک والدی به عنوان یک شیوهی زندگی نوشته بود، به شهرت دست یافته است، مینویسد: «زنان بیش از پیش به این اعتقاد رسیدهاند که زن حق دارد که برای خود فرزندی داشته باشد (بدون شوهر). این اعتقاد از لحاظ تاریخی سابقهای ندارد و به زمان انقلاب جنسی و انقلاب پیشگیری از بارداری بازمیگردد».
از میان این دو انقلاب، انقلاب جنسی اثر بیشتری بر تغییر تفکر در مورد ماهیت و هدف رابطهی جنسی داشت. بر مبنای ایدئولوژی طرفداران این مکتب، سکس جدید ـ که در آن فمنیستها و پیروان پلی بوی مشترک هستند ـ زنان حق دارند از جسم خود و از اعضای خود به هر نحو که میخواهند و بدون عواقب آن، استفاده کنند». بدین معنی که رابطهی جنسی مانند یک تفریح و فارغ از بچه و دردسرهای آن باشد و البته مشخص است که این توقع یکی از نامعقولترین و غیرطبیعیترین توقعاتی است که محصول انقلاب «سکس بدون تعهد» است. واقعاً اگر به این خواستهها به دقت توجه کنید، خواهید دید که بیمعنا است.
با این همه، هدف رابطهی جنسی چیست؟ منظور من از هدف، لذت و محصولات جانبی این رابطه نیست؛ هر چند که اینها به جای خود قابل پرداختن هستند و نقش بالایی نیز در روابط انسانی دارند. قطعاً هدف رابطهی جنسی، خلق حیات است. این آن چیزی است که همگان به آن میپردازند. چه اعتقاد داشته باشند و چه نداشته باشند که «آدم، حوا را همسر خوبی میدانست». اما آیا اصولاً رابطهی جنسی ضرورت دارد؟ شاید بتوان به این سؤال بر مبنای تجربیات و احساس خودمان جواب مثبت بدهیم. حتی علم لقاح مصنوعی نیز این امر را که رابطهی جنسی ضرورت دارد، تأیید میکند. چرا که آنها در طول کار خود، از انسان زندهی طبیعی، اسپرم زنده را میگیرند و این کالایی را که نمیتوان آن را به طور مصنوعی تولید کرد، در محوطهای خاص قرار میدهند.
سقط جنین که هدف از آن آزادسازی جنسی و آزادسازی هوس جنسی است، اهداف ازدواج و رابطهی جنسی را کاهش میدهد و آن را به یک تفریح تقلیل میدهد. اما تفریح برای چه؟ تفریح برای تفریح! آن گونه که به نظر میرسد، هدف دیگری وجود ندارد. واقعاً که این تفریح چقدر الهامبخش است!! وقتی رابطهی جنسی را به تفریح تقلیل دادیم، آن گاه این سؤال مطرح میشود که: پس بعد چه؟ و واضح است که در این میان، هدف اصلی رابطهی جنسی به کناری نهاده شده است. ممکن است بگویید ما راه خود را انتخاب کردهایم و کسی حق دخالت ندارد. اما چنان که میرون مگنت هشدار داد، این امر به تشدید ناامیدی و ناراحتی منجر میگردد.
بله! مهمترین چیزی که با حذف هدف رابطهی جنسی برای ما باقی میماند، ناراحتی است. حتی اگر بر مبنای اخلاقی به فکر مبارزهی با سقط جنین نباشیم، چنان که نویسندگان «سیتی ژورنال» نیستند، باز هم میتوان نشان داد که اگر سکس را از هدف اصلی آن جدا کنیم، محصولی که باقی میماند، چیست.
مشخص است که ناامیدی، غم و ناراحتی، اولین کلماتی نیست که در ارزیابی انقلاب جنسی به ذهن آدمی میرسد. اگر انقلاب در اصل برای لذتجویی طراحی شده است، در ارزیابی آن با نیاز به سرگرمی و لذت و اوقات خوش سخن گفتن است. انقلاب جنسی ابراز میداشت که اگر داشتن یک شریک جنسی لذتبخش است، چرا نباید ده یا دهها و حتی صدها مورد داشت. کلیسا «یک مورد» را به عنوان محدودیت مطرح میکند و از دیدگاه انقلاب جنسی، این به معنی مبارزهی با شادی و تفریح است.
تفاوتهای زن و مرد و رابطهی جنسی و روابط همسری طولانی مدت، مسأله دیگری است که انقلاب جنسی آنها را مطرود کرده است، حال آن که توجه به این دو عامل میتواند از «نارضایتی و ناراحتی» مورد بحث بکاهد و مبنایی برای شادی و رضایت قرار گیرد.
اما متأسفانه فرهنگ ما حالتی از نادیدهانگاری و بیتوجهی به واقعیتها و نتایج اسفبار آن را حاکم ساخته است. ما چشمان خود را بر این همه معضلات موجود بستهایم. با این همه، روابط جنسی و معضلات و مشکلات آن وجود دارد و نادیده انگاشتن آن از اهمیت این معضل نمیکاهد. کمی دقت و توجه میخواهد تا همهی ما را به این نتیجه برساند که شرایط و اوضاع در این رابطه، باید اساساً متحول گردد.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#128
Posted: 9 Nov 2011 09:57
چرا مردان و پسران همش دنبال سکس هستند ؟
وقتی نظر دختران را در مورد مردان می پرسیم ، تقریبا 90 درصد آنها می گویند مردان فقط دنبال یک چیز هستند ، این نگرش خانم ها برگرفته از آن است که اطلاعات اصولی از نظام آفرینش مردان و فعل و انفعالات هورمونی و ژن مردان ندارند . اینکه پسران و مردان از سن بلوغ به دنبال سکس هستند یک امر طبیعی در مردان به حساب می آید آنها اینگونه آفریده شده اند . مثل آن است که زنان علاقه مند به خود نمائی هستند و دوست دارند مورد توجه قرار بگیرند چرا که جنس زن اینگونه آفریده شده است .
برای آنکه بهتر با این موضوع آشنا شوید نتیجه یک تحقیق را که بر روی 100 دختر و پسر 15 تا 25 ساله انجام شده را به اطلاعتان میرسانم.
معمولا به صورت طبیعی پسران از سن 15 سالگی تا 25 سالگی هر ده دقیقه یکبار به سکس فکر میکنند ، این در حالیست که هر دختر در سن 15 تا 25 سالگی هر دو روز یک بار به سکس فکر میکند البته این بدان معنی نیست که اگر پسر یا دختری اینچنین فکر نمیکنند مشکلی دارند.
یعنی یک پسر از سن 15 سالگی تا 25 سالگی تقریبا 525600 مرتبه به سکس فکر میکند حال اگر این فکر کردن فقط در حد 10 ثانیه باشد معادل 1460 ساعت زمان می شود. و یک دختر از سن 15 سالگی تا 25 سالگی تقریبا 1800 مرتبه به سکس فکر میکند و اگر مبنای 10 ثانیه را در نظر بگیریم معادل 5 ساعت زمان در طول این دوره می شود.
این یعنی پسران در سن 15 سال تا 25 سال 292 برابر دختران به سکس فکر میکنند و این فکر کردن غیر ارادیست و به علت ساختار آنها میباشد .
حال قضاوت با شماست برای همین است که یکی از ملاکهای انتخاب همسر در پسران رابطه جنسی و کیفیت آن میباشد ، به همین خاطر است که واکنش مغز پسران به کوچکترین برهنگی بدن دختران و زنان بسیار بالا میباشد ، شاید از نظر یک دختر حجابش و نوع لباس پوشیدنش جلب توجه نکند اما این دختر از دید خود به مسئله نگاه میکند در صورتی که باید این مسئله را در ذهن داشته باشد که دید پسران 292 برابر دید وی سکسی تر است واین یعنی کوچکترین برهنگی یک انفجار برای شهوت مردان حساب می شود و این در دست آنها نیست و اگر مردی جلوی این آتش شهوت خود را میگیرد ، بدانید که واقعا مرد قدرتمندی است چرا که مبارزه با اتش نفسانی با این شدت فوق العاده دشوار است .
جالب است بدانید مردان از برهنگی کامل کمتر تحریک می شوند ، یعنی اگر نوع لباس پوشیدن خانمی طوری باشد که از هر عضو از بدن خود قسمتی را برهنه نمایان کرده باشد رفلکس ذهن مردان نسبت به آن بیشتر است و چشم مردان و نهایتا سر مردان زودتر بر میگردد چرا که مغز مردان نسبت به پارادوکسها ( تناقض ها ) واکنش بیشتری نشان میدهد . بعنوام مثال اگر در طرز لباس پوشیدن مردان دقت کنید مردان بیشتر ترجیح میدهند از رنگهای مخالف هم استفاده کنند و بر عکس زنان ترجیح میدهند از رنگهای هماهنگ ( کیف مانتو روسری کفش یک رنگ) استفاده کنند . این مسئله در فانتزی جنسی مردان نقش مهمی را ایفا می کند .
سخن آخر : به هر حال خطاب به دختران و خانم های محترم عرض میکنم شرایط ازدواج برای پسران فوق العاده دشوار تر از دختران است من شدت گرایش به سکس در مردان را برایتان عنوان کردم که بدانید اگر لباس شما کوچکترین برهنگی از بدن شما را نمایان میکند چه بلایی سر آن پسر مجرد که نمیتواند ازدواج کند می آورد شاید آن پسر واکنشی نشان ندهد اما درون آن غوغایی به پا می شود واین در دست آن پسر نیست . پس بعنوان یک دوست تقاضامندم این مسئله را در ذهن خود ذخیره کنید .
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#129
Posted: 9 Nov 2011 10:22
کاندم های خاردار
کاندم های خاردار کاندوم های که امروزه در بازار موجود است انواع خیلی متنوعی دارند از انواع طعم دار و رنگی آن گرفته تا نوع بی حس کننده و انواعی که بر روی پوشش خارجی خود نقاط برجسته ای دارند که بنام کاندوم خاردار یا dotted condom نامیده می شوند اما علت ابداع کاندوم های خاردار این است که از صاف بودن سطح کاندوم های معمولی که می تواند برای زنان ناخوشایند باشد کاسته شود و با ایجاد اصطکاک بیشتر ، تحریک بیشتری در جداره داخلی واژن ایجاد شود و زن لذت بیشتری از رابطه با مرد ببرد کاندوم های خاردار هم برای تحریک بیشتر دستگاه تناسلی زن و هم لذت بیشتر مورد درست شده اند.
ظاهرا برای مرد هائی خوب است که شاید پیش خود فکر می کنند که نمی توانند زن را بخوبی ارضاء کنند و با استفاده ار کاندوم خاردار قصد دارند لذت بیشتری ایجاد کنند البته این نظر غلط نیست ولی خیلی هم مصداق ندارد چون فقط 30% زنان از طریق مجرای رحم تحریک می شوند و 70% زنان با تحریک ناحیه کلیتوریس و نیز نقطه جی =g-spot به تحریکم و نهایی و ارگاسم می رسند و از این روست که ارتباط طول آلت تناسلی مردان وارضا ی زنان نیز یک عقیده باطل است آنچه باعث لذت بردن زنان می شد شناسایی نقاط تحریک کننده آنها و چگونگی تحریک این نقاط است و این نیاز به تکنیک و دانش و اگاهی مرد دارد که خیلی از مردها فاقد این کارآیی هستند جالب است که خیلی از مردان اساسا اطلاعی از مراکز تحریکی زن از قبیل چو –چو-له و نقطه جی ندارند معلوم است که قادر به تحریک این نقاط نیستند !
کلیتوریس زنان دارای سیستم بسیار قوی است.. یعنی همانطوری که تحریک آلت مردان شدیدا آنها را تحریک میکند .. نقطه مقابل آن هم کلیتوریس زنان است...مهبل زنان آنقدر عصب دهی ضعیفی دارد که حتی گاهی بعضی عمل های جراحی کوچک را بدون بیحسی و بیهوشی انجام میدهند..بنار براین هر چقدر بیشتر کلیتوریس را تحریک کنید.. وی خیلی بهتر به ارگاسم میرسد.. برای همین است که بسیاری از زنان ازسکس دهانی همسرشان بی نهایت راضی هستند..دلیل دیگری که آورده شده این هست که خیلی از زنان به غلط فکر می کنند که الت بزرگ باعث لذت بیشتر انها می شود ولی در عمل اینطور نیست... و این فقط تصور ذهنی آنهاست.
کلیتوریس برآمدگی بالای مجرای خروج ادارای زن هست... ارگانی بسیار شبیه آلت مرد.. د رواقع همان آلت تناسلی مردانه بوده که به دلیل عدم رشد کوچک باقی مانده است چیزی که در دوران جنینی که جنسیت جنین هنوز کاملا مشخص نشده است اتفاق می افتد و در این حالت دستگاه تناسلی جنین نه مردانه است نه زنانه.. ولی بتدریج هویت واقعی خودش را پیدا می کند . همسرم یکبار می خواسته کاندوم خاردار بخره که صاحب مغازه گفته این کاندوم در خانمهای جوان با سایش مکرر مجرای واژن رو گشادتر می کنه و این کاندومها برای زوجهای مسن که لذت کمتری از سکس می برند ساخته شده است آیا این حرف درست است ؟
کاندوم خاردار در مواردی که زن مایل به دریافت تحریک بیشتر و خشن تری باشد استفاده می شود. استفاده بیش از 5 دقیقه در روز و 2 بار در هفته می تواند سبب بیماری های عفونی بدنبال زخمی شدن واژن گردد. در کل برای افراد جوان نیازی به استفاده از این کاندوم نیست. چون زنان جوان واژن های تنگی دارند که در پاسخ به تحریکات جنسی تنگ تر هم می شود و چون عضلات قوی تر دارد تحریک بصورت طبیعی صورت می گیرد حتی در برخی زناند که خیلی طبیعی هستند ! تنگ شدن ماهیچه ها بقدری شدید است که می تواند باعث گیر کردن عضو جنسی مرد شود و به همین جهت استفاده از این کاندوم ها بیشتر مناسب زنانی است که در دوران یائسگی هستندو چندین بچه بدنیا اورده اند و واژن انها ان تنگی و انقابض طبیعی را ندارد.
کاندوم با مسدود کردن راه اسپرم به حفره واژن، از باردارى جلوگیرى مى کند. کاندوم در انواع زنانه و مردانه موجود است، ولى از آنجا که نوع زنانه کاندوم کاربرد کمى دارد، در اینجا درباره نوع مردانه آن بحث مى شود. فرم مردانه کاندوم، غشایى است که آلت تناسلى را در زمان نعوظ مى پوشاند و در حین نزدیکى مورد استفاده قرار مى گیرد.
بیشتر کاندوم ها از لاتکس و عده کمى از روده گوسفند ساخته مى شوند. در حدود ۱۳ درصد زنان ۱۵ تا ۴۴ ساله براى پیشگیرى از باردارى به کاندومى که شریک جنسى آنها مورد استفاده قرار مى دهد، اکتفا مى کنند. به رغم این واقعیت که کاندوم ارزان، قابل حمل و به راحتى قابل دسترسى است، بسیارى از مردان به دلیل کاهش حساسیت و لذت حاصل از رابطه جنسى به کاربرد آن علاقه اى نشان نمى دهند. همچنین، براى استفاده از کاندوم باید به طور موقت از فعالیت جنسى دست کشید و این امر چندان خوشایند نخواهد بود. براى رسیدن به تاثیر مطلوب باید از کاندوم به طور مرتب استفاده شود. به توصیه مراکز کنترل و پیشگیرى از بیمارى ها، باید در صددرصد موارد فعالیت جنسى از کاندوم استفاده کرد و استثنایى هم در کار نیست. استفاده بدون قاعده از کاندوم، تفاوت چندانى با عدم استفاده از آن نخواهد داشت. همچنین باید شیوه استفاده صحیح از کاندوم را یاد گرفت.
براى مثال، استفاده از نرم کننده هاى روغنى مى تواند کاندوم هایى را که در آنها لاتکس به کار رفته است، خراب کند و یکپارچگى آنها را از بین ببرد و بدین ترتیب خطر پارگى کاندوم در حین نزدیکى وجود خواهد داشت.مصونیتى که کاندوم در برابر ابتلا به بیمارى هاى مقاربتى ایجاد مى کند، محدود است. کاندوم، تقریباً از سرایت ویروس پاپیلوماى انسانى، عامل زگیل، که شایع ترین نوع بیمارى مقاربتى ویروسى است، جلوگیرى نمى کند. این ویروس، عامل نود درصد سلول هاى غیرطبیعى در آزمایش پاپ اسمیر و سرطان هاى دهانه رحم است. کاندوم همچنین در پیشگیرى از ابتلا به کلامیدیا که شایع ترین عامل میکروبى بیمارى هاى مقاربتى است، وسیله قابل اعتمادى نیست. حال آنکه مصرف صحیح و مداوم کاندوم خطر بیمارى هایى چون سوزاک و تبخال تناسلى را کاهش مى دهد و وسیله بسیار موثرى در پیشگیرى از انتقال ویروس ایدز است. متاسفانه اکثراً از کاندوم به طور صحیح و مداوم استفاده نمى شود.
در معتبرترین بررسى هایى که بر روى اثربخشى کاندوم در پیشگیرى از انتقال ویروس ایدز انجام شده است، تقریباً نیمى از زوج ها به طور مرتب از کاندوم استفاده نمى کرده اند، گرچه به این امر واقف بوده اند که شریک جنسى آنها ناقل ویروس ایدز است. در نهایت، مطالعات نشان مى دهد که حدود ۲ الى ۴ درصد کاندوم ها در حین استفاده پاره مى شوند یا از محل خود خارج مى گردند. حتى در بهترین حالت هم، کاندوم صددرصد از هیچ بیمارى مقاربتى، از جمله ایدز، پیشگیرى نمى کند.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب
ارسالها: 3620
#130
Posted: 9 Nov 2011 10:30
متداول ترین روشهای نزدیکی میان زوجین
متداول ترین روشهای نزدیکی میان زوجین کدامند؟
۱-متداولترین نوع انجام عمل جنسی که حدود ۸۰٪ نزدیکیها به این روش انجام میشود به این ترتیب است که زن به پشت میخوابد و رانهایش را از هم بازو زانوهایش را کمی خم میکندو مرد میان دو پای او قرار گرفته و پس از فرو کردن آلت تناسلیش روی زن میخوابددر حالیکه نقطه اتکا پایین تنه او روی زانوهایش است.در این نوع عمل جنسی دخول تقریبآ کامل است ولی دهانه زهدان و کلیتوریس (برجستگی نوک بالای آلت تناسلی زنان که حساسترین نقطه زن برای تحریک شدن هستند) کم تحریک می شود.این روش برای شب زفاف مناسب است ولی برای زنان حامله مخصوصآ از نیمه دوم حاملگی بعلت اینکه وزن بدن مردبر شکم زن وارد می شود مناسب نیست.
۲-در این روش زن به پشت میخوابد و پاها را روی شکم و سینه اش خم کرده و یا بر شانه های مرد می گذارد یا دور کمر او حلقه میزند. در این حالت آلت تناسلی زن (مهبل)۳ الی ۴ سانتیمتر کوتاه تر میشودو در نتیجه عمل دخول آلت مرددرفرج زن بطور کامل انجام میشود.همچنین کلیتوریس در مسیر آلت تناسلی مردقرار گرفته و با تماس آلت تحریک می شود.در این روش بعلت دخول کامل زن و مرد هر دو ارضا می شوندو از طرفی برای حامله کردن زن امکان بیشتری وجود دارد.مردانی که مایع لذتبخششان سریع میریزد می توانند هنگام انجام عمل جنسی با زن با این روش در هر رفت و برگشت آلت تناسلی خود را کاملآ از آلت تناسلی زن خارج کرده و دوباره فرو کنندو با کم کردن حرکات مایع لذتبخششان را دیرتر درون فرج زن بریزندتابیشترین لذت جنسی را در وجودشان احساس کنند.
۳-زن روی لبه تختخواب نشسته و پاهایش را از هم باز و آویزان نموده و روی آرنجهای خود تکیه می کند.مرد بین پاهای او می ایستد و آلت تناسلیش را درون آلت تناسلی زن فرو می کند.برای انجام این نوع عمل جنسی باید چند بالش زیر باسن زن گذاشت تا آلت تناسلی مرد وزن در یک سطح و رو بروی هم قرار گیرد. در این نوع عمل جنسی کلیتوریس (برجستگی نوک بالای آلت تناسلی دختران) بخوبی تحریک می شود.همچنین این روش مناسبترین روش برای شب زفاف و پاره کردن پرده دختران است و برای مردان چاق هم نزدیکی را آسان می کند.
۴-زن به پشت خوابیده و پاها را از هم باز میکندو بعد از فرو کردن آلت مرد در آلت تناسلی خودش به آرامی پاهایش را باز کرده و رانها را بهم نزدیک میکند بطوریکه مرد کاملآ بین پاهای زن قرار میگیرد.در این حالت فشار رانها باعث تحریک لب های بزرگ آلت زن و کلیتوریس میشود.این نوع عمل جنسی برای ماههای اول حاملگی مناسب است ولی برای مردانیکه آلت تناسلی دراز دارند مناسب نیست.
۵-مرد به پشت میخوابد و پاها را به هم چسبانیده و دراز میکند.زن پاهایش را در طرفین پاهای مرد قرار میدهدو روی او مینشیندویا زانو زده و کمی به جلو خم میشودو بدستهای خود تکیه میدهدو آلت تناسلی مرد را در فرج خود فرو میکند.در اینحالت فعالیت و حرکات رفت و آمد با زن است و با تکانهای پی در پی که بخود میدهد موجب ریخته شدن مایع لذتبخش مرد و ترشح شدن مایع لذتبخش خود میشود.در این روش دخول بطور کامل انجام میشود و چون فعالیت با زن است اوج لذت جنسی زن زودتر فرا میرسد.این روش برای جلوگیری از حاملگی مناسب است .چون بیشتر مایع لذتبخش مرد بعد از ریخته شدن به پایین برمیگردد.همچنین برای مردان خسته و یا کسانی که آلت تناسلیشان کاملآ راست نمیشود روش خوبی است.
۶-مرد به پشت میخوابد و زن روی او می نشیندو یا زانو زده و به جلو خم میشوداما این بار پشت زن بطرف مرد است.در این حالت زن آلت تناسلی مرد را بدرون مهبل خود فرو میکندو مانند حالت قبل خود را حرکت میدهدتا اوج لذت جنسی فرا برسد.این روش برای مردان چاق و زنان حامله مناسب است.
۷-مرد روی صندلی مینشیندو زن را از پشت در آغوش میکشدو آلتش را درون فرج زن فرو میکند.در اینحالت کلیتوریس تحریک نمیشود و طرفین زود خسته میشوند.
۸-مرد مقابل زن مینشیندو آلت تناسلیش را درون فرج زن فرو میکند.در اینحالت دستها برای نوازش نقاط حساس آزاد است.
۹-زن زانو زده و به جلو خم میشودو یا سر خود را روی بالش میگذاردو مرد از عقب آلت تناسلی خود را به جلو فرو میکند.در این حالت نقطه حساس برای تحریک زن درون آلتش بعلت برخورد پی در پی با نوک آلت تناسلی مرد بشدت تحریک شده و زن در اینحالت بیشترین لذت جنسی را درون وجودش احساس میکند.
10-زن و مرد مقابل هم می ایستندو عمل جنسی را انجام میدهند.دراین حالت دخول کامل انجام نمیشودولی کلیتوریس تحریک میشودو دستها برای نوازش پستانها و باسن زن آزاد است.
۱۱-مرد می ایستد و زن آلت تناسلی او را به داخل فرج خود فرو میکند و سپس دستها را به گردن او حلقه کرده و پاها را به کمر او میزند و درواقع به مرد آویزان میشود.در این حالت وحدت کامل جنسی حاصل میشود و دخول کامل صورت میگیرد.
۱۲-زن دستها و سر را روی دسته صندلی میگذاردو به جلو خم میشودو مرد مانند وقتی که میخواهند از عقب زن (معقد)با او طرف شوند آلت تناسلی خود را از عقب به جلو می راند. در اینحالت دستها برای نوازش پستانها و سایر قسمتها آزاد است.
۱۳-مرد وزن روبروی یکدیگر به پهلو دراز میکشند و زن یک پای خود را بروی پای مرد میاندازد و مرد به وسط پای او میرود و آلت تناسلیش را درون فرج زن فرو میکند.
۱۴-زن به پهلو و پشت به مرد میخوابد و مرد آلت تناسلی خود را از عقب به جلو میراند. این حالت نیز برای دوران حاملگی مناسب است.
۱۵-زن به پشت میخوابدومرد یک پهلو طوری قرار میگیردکه نسبت به بدن زن عمود بوده و زیر رانهای بلند شده زن قرار گیرد بطوریکه رانهای زن روی باسن مرد باشد.یکی از مزایای این روش این است که انجام آن ساده بوده و در ضمن هیچکدام سنگینی دیگری را تحمل نمیکند.در اینحالت مرد میتواند ناحیه فرج و کلیتوریس زن(برجستگی نوک بالای آلت تناسلی زن) را با دست تحریک کند.
منم فرزند ایران از نسل کوروش و داریوش بزرگ نه از نسل دروغ و فریب