ارسالها: 7009
#86
Posted: 19 Jun 2020 23:43
دوست دارم مشروب رو تو طبیعت بخورم.مثلا تو یک ویلا یا باغ.تو خونه همیشه دوست دارم با مشروب موسیقی آروم گوش بدم.دوست دارم که دوستای صمیمیم همراهم باشند.
تو مشروبها شراب انگور و سیب رو خیلی دوست دارم اما خوب معمولا خیلی کم پیش میاد مخصوصا که پیدا کردن مشروب مطمئن کار سختیه.عرق هم میخورم البته معمولا همراه عاغامون و گاهی آقای یکی از دوستان.البته با عرق باید مزه بخورم که دوغ خنک و خیار و گوجه و آبلیمو مثل سالاد شیرازی درست میکنم.البته نهایت 6-5 پیک بیشتر نمیتونم و زود داغ میشم.
همیشه مشروب رو مزه مزه میکنم.حتی عرق رو هم تا حدی! تلخیش مثل تلخی قهوه و سیگار به جان میشینه...
سعی میکنم لذت ببرم.
به سلامتیاش رو هم دوست دارم.مخصوصا وقتی به سلامتی خودم پیکها به هم میخوره و بالا میره.
اما سکس و مستی رو با هم نمیپسندم.دوست دارم موقع سکس کاملا هوشیار باشم...
یک زمانی میسترس یک آقای دکتر بودم که مجموعه بزرگ شرابهای خارجی داشت.یکی از فانتزیاش این بود که شراب رو با گیلاس آروم رو زانوم بریزم و همینطور که پایین میرفت ساق پام رو لیس بزنه...
💔تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،دلت میگیره،دنبالم نیا بی عشق
تلخم،حقیقت داره این تنها شدن بی عشق
تلخم،همینه تا همیشه حال من بی عشق...❤️🩹
ویرایش شده توسط: Streetwalker