انجمن لوتی: عکس سکسی جدید، فیلم سکسی جدید، داستان سکسی
Sexology - سکسولوژی
  
صفحه  صفحه 3 از 3:  « پیشین  1  2  3

انواع گرایش های جنسی



 
کوئیر: عجیب یا عوضی؟
تأملی بر تاریخ جذاب مفهوم کوئیر :

واژه کوئیر به عنوان واژه‌ای هویت‌گریز اکنون پنجاه سال است که توسط برخی از کنش‌گران و اندیشمندان حوزه جنسیت و گرایش جنسی، استفاده می‌شود. این واژه اما واژه‌ای خیابانی است که پیشینه آن به قرن ۱۶ میلادی بر می‌گردد و هنوز هم سایه تاریخ خیابانی آن بر سر واژه است و موجب شده که برخی از همجنس‌گرایان، دوجنس‌گرایان، تراجنسیتی‌ها و یا میان‌جنسی‌ها نسبت به استفاده از این واژه تردید داشته باشند؛ چرا که زمانی توهینی خیابانی برای تحقیر اقلیت‌های جنسی و جنسیتی بوده است.


تظاهرات‌های جنبش اقلیت‌های جنسی/جنسیتی در آمریکا در سال‌های ۱۹۷۰
که در آنجا برای اولین بار واژه کوئیر واژگون شده و در مفهومی به غیر از مفهوم تحقیرآمیز آن به کار برده شد.


ریشه‌شناسی تاریخی واژه :

کلمه queer بر اساس فرهنگ آنلاین ریشه‌شناسی واژگان و واژه‌نامه ویکی از ریشه‌ اسکاتلندی و احتمالاً از آلمانی میانه (به معنای «کج» و «مایل») برگرفته از واژه آلمانی quer («کج»، «منحرف»، «عجیب») و از واژه آلمانی کهن twerh («مایل»)، از ریشه ژرمانی þwerhaz و ریشه هندواروپایی terkw- است.

صفتqueer در زبان انگلیسی از قرن شانزدهم میلادی به معنای «عجیب ‌وغریب»، «نامتعارف»، «ناجور» و یا «ناخوش» رایج بوده است. این واژه در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به‌طور تحقیرآمیز و با بار معنایی منفی برای اشاره به همجنس‌گرایان به کار برده می‌شده است (معادل واژه‌ تحقیرآمیز «همجنس‌باز» به جای «همجنس‌گرا» در زبان فارسی امروزی). نخستین کاربرد queer به معنای «همجنس‌باز» در ۱۹۲۲ ثبت شده است.

اما در دهه‌ هفتاد میلادی همین کلمه‌ توهین‌آمیز، به سیاقی کم‌سابقه در تاریخ مبارزه‌های اجتماعی جنبش همجنس‌گرایان، از سوی برخی فعالان حقوق همجنس‌گرایان به‌عنوان اسم عام از سوی خود آن‌ها به کار رفت. آنها با نوعی آری‌گویی فعالانه، همان ناسزای تحقیرآمیزی را که تا آن زمان از سوی فرهنگ غالب برای برچسب‌زدن به هرکسی که سکسوالیته یا جنسیت نامتعارف داشت به کار می‌رفت، واژگون کردند؛ یعنی بارکردن معنایی نو بر آن و تبدیل کوئیر به نام مقاومت.


تبدیل کوئیر به نام مقاومت در جنبش‌های حقوق اقلیت‌های جنسی /جنسیتی در آمریکا در سال‌های ۱۹۷۰.

این چرخش معنایی به‌راستی «عجیب‌ و غریب» یکی از جذاب‌ترین و کم‌نظیرترین تحولات تاریخی در جنبش کوئیر بوده است. امروزه پس از دهه‌ها فعالیت و مبارزه نظریه‌پردازان و فعالان رنگین‌کمانی واژه‌ «Queer» گستره معنایی یکسره متفاوتی پیدا کرده است، نه به معنای انسان «عجیب ‌وغریب» و نه به معنای آدم «عوضی»، نه به‌عنوان معادلی برای «همجنس‌گرا» بلکه به‌طور کلی برای اشاره به عدم‌امکان طبقه‌بندی انسان‌ها بر اساس طبقه‌بندی‌های ثابت و غالب و زیرسوال‌بردن تمام این هویت‌سازی‌ها.

از نظر کسانی که واژه کوئیر را انتخاب کرده‌اند، گی و لزبین بیانگر هویت​‌هایی ازلی/ابدی هستند و این مفهومی محدود کننده است. به‌علاوه لفظ کوئیر نشانگر خواست عصیان‌گرانه این افراد به متفاوت بودن و عدم نیاز آن‌ها به پذیرفته‌شدن گرایش جنسی و یا جنسیت‌شان از طرف باقی افراد جامعه بود.

کوئیر کسی است که هویت جنسی ثابتی را نمی‌پذیرد و به طبقه‌بندی‌های جنسی/جنسیتی معمول و متعارف در فرهنگ غالب تن نمی‌دهد. در واقع، سیالیت هویت جنسی یکی از مبانی اصلی نظریه‌ غیرهنجارگذار (non-normative) کوئیر است. بنا بر این نظریه، حرف‌زدن به‌طور کلی از «زنان» یا «همجنس‌گرایان» یا گروه‌های دیگر بی‌معناست، چرا که این هویت‌ها برساخته‌هایی اجتماعی شامل عناصر گوناگون، متفاوت و گاه متضادی هستند که تقلیل آن‌ها به یک عامل مشترک چندان معنادار نخواهد بود. نظریه‌پردازان کوئیر از قضا بر آن‌اند که عامدانه این هویت‌های به‌ظاهر سلب را بشکنند و دسته‌بندی‌های درونی، تقسیم‌بندی‌ها و طبقه‌بندی‌های هویتی/جنسیتی را زیر سوال برند.

فراهنجار یا دگرباش؟ هیچ‌کدام لطفاً!

چرا نباید Queer را به فارسی ترجمه کرد؟ اصرار وسواسی به سره‌نویسی و برابرنهادن برای هر واژه بیگانه در میان مترجمان فارسی‌زبان گرایشی دیرین بوده و است. این تلاش که گهگاه نتایج مضحکی به بار آورده، در گستره‌های متفاوتی قابل‌تحلیل و بحث است. اما در مورد واژه‌ی کوئیر، اصرار بر ترجمه‌ی آن به «دگرباش جنسی»، «فراهنجار جنسی» و.... تنها نادیده‌گرفتن تحول مهم تاریخی این ترم در بستر مبارزه‌های سیاسی و اجتماعی فعالان این راه است.



اگر بنا بود کوئیر را ترجمه کنیم باید کلمه‌ای می‌یافتیم که در فرهنگ ما بتواند همان بار تاریخی را بر دوش کشد. مثلاً اگر واژه‌ی توهین‌آمیزی چون «عوضی»، «منحرف» یا حتا «همجنس‌باز» زمانی از سوی گروهی از همجنس‌گرایان نه به‌عنوان فحش و ناسزا بلکه به‌عنوان نامی برای خویش برگزیده می‌شد که چنین چیزی در تاریخ ما سابقه نداشته است. پس چرا تلاش بیهوده برای واژه‌سازی‌هایی کنیم که بار انقلابی و تند واژه‌ مهمی چون «کوئیر» را سترون کنند؟

در بیانیه بی‌نام گروه Queer Nation که در ژوئن ۱۹۹۰ در راهپیمایی همجنس‌گرایان در نیویورک بین جمعیت پخش شد می‌خوانیم :

«آه، حالا ما واقعاً باید از آن کلمه استفاده کنیم؟ مشکل است. هر شخص همجنس‌گرایی برداشت و تجربه خودش را از آن دارد. برای برخی این کلمه [کوئیر] به معنای عجیب ‌و غریب و یک‌جورهایی مرموز است. [...] و برای برخی دیگر «کوئیر» آن خاطرات تلخ رنج و عذاب نوجوانی را زنده می‌کند. [...] خب، بله، «گی» عالی است. این کلمه جای خودش را دارد. اما ما وقتی خیلی از لزبین‌ها و گی‌ها صبح از خواب بیدار می‌شوند احساس خشم و نفرت داریم و هیچ هم شاد و خوش (gay) نیستیم. به همین خاطر ما تصمیم گرفته‌ایم خودمان را کوئیر بنامیم. استفاده از کلمه‌ کوئیر راهی است برای یادآوری به ما که بقیه جهان چگونه ما را می‌بینند.»

وقتی از کوئیر حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم؟

اگرچه بسیاری از کوئیرها برای جلوگیری از دامن‌زدن به اختلاف‌های درونی و پشتیبانی از دیگران در سپهر همگانی خود را عضو اجتماع رنگین‌کمانی معرفی می‌کنند و استفاده از عبارات اختصاری همچون LGBTQ ) Q به نشان Queer) به جایLGBT امروز رایج است، اما باید اذعان کرد که کوئیر نه یک مقوله دیگر افزون بر طبقه‌بندی‌ها و دسته‌بندی‌های پیشین جهت تکمیل آن‌ها بلکه به‌واقع نفی هرگونه طبقه‌بندی هویتی و در حقیقت گزینه‌ای بدیل برای کل مختصات رنگین‌کمانی است. کسی که خود را کوئیر معرفی می‌کند در واقع هیچ باوری به هیچ‌گونه هویت ثابت (از جمله همجنس‌گرا، دوجنس‌گرا، ترنسکشوال و غیره) ندارد و هویت و میل جنسی و جنسیت خود و دیگران را فارغ از این طبقه‌بندی‌ها می‌بیند.

نقدهای مختلفی از طرف کوئیرها به رنگین‌کمانی‌ها و برعکس مطرح شده است. اگر کوئیرها اصرار دارند که طیف رنگین‌کمانی به هیچ وجه جامع و شامل همه کسانی نیست که هویت یا گرایشی نامتعارف دارند و خود طبقه‌بندی‌های جامعه رنگین‌کمانی از اساس مسأله‌دارند، در مقابل، فعالان LGBT نیز نظریه‌پردازان کوئیر را به «افراط زیادی» یا «رادیکالیسم» یا «مغلق‌گویی بیهوده» و فراموش‌کردن خواست‌های ملموس افراد دارای هویت‌های خاص جنسی/جنسیتی متهم می‌کنند.

نظریه‌ کوئیر و اهمیت جودیت باتلر :

مطالعات کوئیر شاخه‌ای از بحث‌های نظری در ارتباط با گرایش و هویت جنسی با تمرکز بر مردمان و فرهنگ‌های LGBT است. در قلمرو دانشگاهی اصطلاح کوئیر اشاره به مطالعه ادبیات، گفتمان، و حوزه‌های دانشگاهی و سایر قلمروهای فرهنگی و اجتماعی از دیدگاهی غیرناهمجنس‌گراهنجار (non-heteronormative) است. نظریه کوئیر به‌عنوان شاخه‌ای از نظریه انتقادی پساساختارگرا در اوایل دهه ۱۹۹۰ از دل مطالعات کوئیر و مطالعات زنان سربرآورد. مهم‌ترین و اثرگذارترین نظریه‌پرداز این قلمرو بی‌تردید جودیت باتلر است.


جودیت باتلر

جودیت باتلر (متولد ۱۹۵۶) فیلسوف و نظریه‌پرداز همجنس‌گرای آمریکایی در سال ۱۹۹۰ کتاب آشفتگی جنسیتی (Gender Trouble) را منتشر کرد. این اثر از آن زمان به زبان‌های گوناگون (از جمله به زبان فارسی، با ترجمه‌ی امین قضایی: آشفتگی جنسیتی، نشر مجله شعر، ۱۳۸۵) ترجمه شده است و یکی از اثرگذارترین و مهم‌ترین متون در تاریخ نظریه‌ کوئیر به شمار می‌رود.

باتلر در این کتاب تاریخ‌ساز با بحث از آثار نویسندگانی چون سیمون دوبوآر، ژولیا کریستوا، میشل فوکو، ژاک لاکان، لوس ایریگاری، و ژاک دریدا به مقوله‌ جنس و جنسیت می‌پردازد و با یاری از مفهوم اجراگری (performativity) نشان می‌دهد که هویت‌های ثابت و سلب به‌راستی ثابت و سلب نیستند و «جنس» و «جنسیت» مقولاتی برساخته اجتماع‌اند. بر همین سیاق، ایده هویت آزاد و شناور و جنسیت به‌مثابه امری اجرایی، اگر نه اساس، یکی از مبانی اصلی نظریه کوئیر است.

مجتبا گل‌محمدی
     
  

 
من کیستم؟!


آن‌طور که خود را باز می‌یابیم :

بیشترِ ما از کودکی این سوال را از خود می‌پرسیم که «من چه کسی هستم؟». به‌ویژه در نوجوانی، این پرسش به یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های ذهنی ما بدل می‌شود. پرسش‌های ما درباره‌ی هستیِ اجتماعی‌مان حیطه‌های مختلفی را در برمی‌گیرد که برای نمونه می‌توان به هویت قومی، طبقه‌ی اجتماعی و همین‌طور هویت جنسی و جنسیتی اشاره کرد. شاید برخی از ما، بر اساس باورهای موجود در جامعه، به‌سرعت هویتمان را برای خودمان و دیگران تعریف کنیم و مورد قبول نیز واقع شویم، اما این موضوع برای همه اتفاق نمی‌افتد. ممکن است آن‌چه ما به‌عنوان هویت خود تعریف می‌کنیم، تفاوت‌هایی با هنجارها (نُرم‌ها) داشته باشد و با آن‌چه مقبول جامعه است هم‌سو نباشد. این امر، به‌خصوص برای کسانی که در جامعه‌های سنتی با معیارها و پیش‌فرض‌های خیلی معین زندگی می‌کنند محتمل‌تر است. حال، اگر ما از نظر روحی به تأیید دیگران نیاز داشته باشیم، یا مثلن فردی باشیم که احساساتش را راحت بیان نمی‌کند کارمان دشوارتر هم می‌شود.

تمرکز این مطلب به‌طور خاص بر روی هویت جنسی، هویت جنسیتی و تمایلات جنسی است و نگاهی مختصر به تفاوت‌های افراد به‌جهت انتخابشان یا بودگی‌شان در این زمینه‌ها دارد.

ممکن است شما هم در هنگام پر کردن فُرم‌های اداری، با این سوال روبه‌رو شده باشید که به‌راستی هویت جنسی‌تان بین دو گزینه‌ی موجودِ زن و مرد می‌گنجد یا خیر. هویت جنسی به برداشت ما از جنسمان گفته می‌شود. اگر چونین پرسشی برای شما هم به‌وجود آمده است، خوب است بدانید که در بسیاری از کشورهای دنیا با پی‌گیریِ این موضوع تغییرهایی جدی در این زمینه ایجاد کرده‌اند. تا به جایی که امروزه در بسیاری از فُرم‌ها، گزینه‌ای به نام «سایر/other» به گزینه‌های «زن/مرد» اضافه شده است. آمدن این گزینه به این معنا است که شخص خود را جزوِ دسته‌بندیِ معمولِ زن/مرد قرار نمی‌دهد. تجربه‌ی پر کردن فرمِ ثبت‌نامِ ایمیل، در سرویس جی‌میل (Gmail)، نمونه‌ی خوبی برای نشان‌دادن این تغییر در سطح دنیاست. برای نمونه، ممکن است فردی که بدنِ «مردانه‌ای» دارد، ولی خود را جزو «زنان» می‌داند، گزینه‌ی «زن» یا گزینه‌ی «سایر» را انتخاب کند.

در پهنه‌ی زبان فارسی، در بسیاری از بحث‌ها و مطالعه‌های آکادمیکی که در حوزه‌ی مطالعات جنسیت، مطالعات فرهنگی و عمومن بحث‌های میان‌رشته‌ای حوزه‌ی علوم انسانی وجود دارد، به‌جای استفاده از واژه‌های «زن» و «مرد» از «زنان» و «مردان» استفاده می‌شود. آن‌ها به‌عنوان نمونه معتقدند که نمی‌توان زنِ سیاه‌پوستِ همجنسگرا را در یک دسته‌بندی با زنِ سفیدپوستِ دگرجنسگرا گنجاند. آن‌ها توضیح می‌دهند که دسته‌بندیِ «زن» یا «مرد» آن‌چونان کلی‌ست که باعث نادیده‌گرفته‌شدنِ بسیاری از زیرمجموعه‌هایش می‌شود، اما بهره‌گیری از واژه‌های «زنان» و «مردان» باعث تاکید بر تنوعِ زیرمجموعه‌های آن‌ها می‌شود و به تفاوت‌های افراد و مجموعه‌های در اقلیت، توجه بیشتری نشان می‌دهد.

این‌که فرد در ظاهر شبیه «زنان» یا «مردان» باشد با این‌که او از نظر روانی خود را «زن» یا «مرد» بداند تفاوت دارد. حتا از لحاظ علمی هم بر روی این مساله که چه‌کسی از لحاظ بیولوژیکی زن نامیده می‌شود و چه‌کسی را مرد می‌خوانند، بحث‌های زیادی وجود دارد. تفاوت‌های بیولوژیکیِ برخی از افراد، در بدو تولد، به گونه‌ای است که برچسب‌گذاریِ «دختر/پسر» را دشوارتر هم می‌کند. علاوه‌براین، افرادی نیز هستند که هنگام تولد جزو یکی از دسته‌بندی‌ها شناسایی می‌شوند، اما به مرورِ زمان بدن آن‌ها تغییر می‌کند یا تفاوت‌هایی را از خود بروز می‌دهد. البته، این گرفتاری‌ها در اصل وابسته به باورِ جامعه یا افرادی است که فکر می‌کنند همه‌ی افراد حتمن باید جزوی از دو دسته‌ی مفروض باشند. حتا اگر فرد هم چونین باوری نداشته باشد، در کشورهایی که هنوز حقوقِ اقلیت‌ها در نظر گرفته نمی‌شود، حضورِ اجتماعی این افراد آن‌ها را در نوعی تنگنای عاطفی قرار می‌دهد، به‌گونه‌ای که شخص قادر به بروزِ آن هویتی که از خود در ذهن دارد نیست. به‌علاوه، بسیاری از حقوق فردی و اجتماعی‌اش نیز نادیده گرفته می‌شوند.

سال‌هاست که امکان انجام عمل جراحیِ تغییر جنس وجود دارد، این عمل اصولن برای افرادی است که با توجه به شرایط فیزیکی و روانی خود نیاز به این جراحی دارند. این نوع عمل جراحی، در ایران نیز، پس از طی‌کردن مراحل پزشکی و قانونی، میسر است. افزون بر این، برخی از افراد در تلاش برای رهایی از چالشِ گنجیده‌نشدن در دسته‌بندی‌های موجود، تصمیم به ایجاد این تغییر در بدن خود می‌گیرند. البته، این کوششی است که اغلب نافرجام می‌ماند و جوابگوی نیازهای پایه‌ای روانی آنان نیست، بلکه در حقیقت، سرپوشی بر پرسش‌های پاسخ‌داده‌نشده‌ی آن‌ها است.

بحث هویت جنسی را نباید به‌اشتباه با هویت جنسیتی و تمایل‌های جنسی یک‌سان پنداشت. چرا که این‌ها مبحث‌هایی متفاوت هستند. به‌عنوان مثال، برخی می‌پندارند اگر «پسری» رفتارهایی دارد که در باور عمومی «دخترانه/زنانه» به‌نظر می‌رسد، به این معنا است که آن شخص ترنسکشوال است. یا می‌پندارند که اگر فردی به هم‌جنس خود تمایل جنسی دارد باید جنس خود را تغییر بدهد تا به جنس مخالف تبدیل شده و در این شکل، با الگوهای موجود تطبیق یابد. حال این‌که رابطه‌ی این موضوع‌ها با هم هنوز از لحاظ نظری، تجربی و علمی در حال بحث و بررسی است.

هویت جنسیتی مربوط به رفتار، خلقیات و چگونگی ظاهر شدن فرد در برابر دیگران است که بخشی از هویت اجتماعی او محسوب می‌شود. چالش از آن‌جا آغاز می‌شود که هویت جنسیتی ما با باورهای عمومیِ جامعه در مغایرت باشد. برخی از جامعه‌ها معتقدند که جنسیت رابطه‌ی مستقیمی با جنس دارد و این‌گونه از تطابق را امری ذاتی می‌دانند، به این معنی که اگر کسی را زن/مرد بنامند، رفتاری به‌اصطلاح «زنانه/مردانه» از وی انتظار دارند. پس اگر زنی رفتاری از خود بروز بدهد که در دید عموم افراد آن جامعه از یک مرد انتظار می‌رود، آن رفتار یا عملکرد را «مردانه» می‌نامند. چونین باوری منجر به قضاوتِ افراد جامعه هم می‌شود.

آن‌چه موضوع هویت جنسیتی را پیچیده‌تر می‌کند آن قضاوت‌هایی است که در رابطه با جنسیت وجود دارد. برای نمونه، در دنیای مردسالارِ امروز، نسبت‌دادنِ رفتار «مردانه» به «زنان» معمولن بار مثبتی دارد و به این معناست که آن «زن» این توانایی را داشته است که کار «مردان» را انجام دهد. به‌عکس، اگر «مردی» رفتار یا کردار «زنانه» داشته باشد، او را تقبیح می‌کنند یا این فرد را جدی نمی‌گیرند.

این نکته دارای اهمیت است که حتا در دسته‌بندی‌های جنسیتیِ امروز هم که بسیار متنوع‌تر از دسته‌بندی‌ِ دو-تاییِ زن/مرد هستند، برخی خود را متعلق به دسته‌ای نمی‌دانند. در این‌صورت، قرار ندادنِ خود در هیچ دسته‌بندی‌ای می‌تواند بهترین انتخاب فرد باشد.

بخش دیگری از هویت ما تمایل جنسی ماست. تا کم‌تر از صد سال پیش، در بیشتر جامعه‌ها، هنجارِ تمایل جنسی، دگرجنسگرایی بود. از این‌رو، اغلبِ افراد جامعه هر گونه تمایل جنسیِ خارج از این هنجار را نمی‌پذیرفتند، اما مرور تاریخچه‌ی تمایل‌های جنسی نشان می‌دهد که انسان لزومن پیرو هنجارهای ساخته‌شده توسط اجتماع خود نیست. درستی این گزاره را از آن‌جا می‌توان دریافت که گوناگونیِ تمایل‌های جنسی از قرن‌ها پیش هم رایج بوده است، آن‌طور که ردِ پایَش در تاریخ، ادبیات و هنر بر جای مانده است.

طی دوران، هنجارهای جامعه‌ها تغییر می‌کنند. در طول سال‌های گذشته، تلاش فعالان حقوق اقلیت‌ها سبب تغییر در هنجارها و قانون‌ها شده‌است و قوانین موجود تا حدی به مسائل اقلیت‌ها هم توجه نشان می‌دهند. بنابراین، اگر در جامعه‌ای، یک نوع تمایل جنسی هنجار نباشد یا مشروعیت قانونی نداشته‌باشد به این معنا نیست که وجود آن تمایل جنسی قابل نفی است. برای نمونه، در ایرانِ امروز، نه قانونی برای حمایت از همجنسگرایی وجود دارد و نه این‌که هنجار به‌حساب می‌آید، ولی افراد زیادی با این تمایل جنسی در ایران زندگی می‌کنند، اما در بسیاری از کشورهای اروپایی و آمریکایی همجنسگرایی به‌صورت قانونی حمایت‌شده درآمده است و کم‌کم دارد به هنجار هم تبدیل‌می‌شود. بنابراین، می‌توان نتیجه گرفت که زدنِ برچسبِ «درست» یا «نادرست» روی یک تمایل جنسی، صرفن از تعریف‌های عمومیِ آن جامعه سرچشمه می‌گیرد.

گوناگونیِ سلیقه‌ها و عقیده‌هایِ بشر، فراز و نشیب‌های زیادی را در طول تاریخ سبب شده‌است. بسیاری با مطالعه و تحقیقِ علمی، تجربی و نظری تلاش کرده‌اند که عقیده‌هایی را به‌اثبات برسانند. بشر بارها و بارها شاهد گفتگوها، منازعه‌ها، مبارزه‌ها و حتا درگیری برای اثبات آن‌چه حقیقت می‌پنداشته، بوده‌است. بسیاری حتا در طول این فرآیند جانشان را از دست داده‌اند یا عمرشان به‌پایان رسیده‌است. پُر واضح است که در صورتِ نبودنِ تفاوت و اختلافِ نظر، تغییری در زندگی انسان به‌وجود نمی‌آمد و آدمی به همان روندی که از ابتدایِ هستی خود داشت ادامه‌ می‌داد. وضعیت هر یک از ما برای اثبات آن‌چه هستیم نیز چونین است.

همه‌ی افراد حق دارند که بنا بر شیوه‌ی اندیشیدنشان هویتی را برای خود تعریف کنند و بر اساس آن تعریف، شناخته‌ شوند. برای این‌که کمی فراتر برویم، باید بگوییم که هر کسی این حق را دارد که بنا بر تغییرهایی که در نوع نگرشش صورت می‌دهد، هویت جدیدی برای خود قایل شود و بر مبنای آن در اجتماع حضور یابد. البته، اگر چونین رویکردی را اتخاذ می‌کنیم به معنای آن است که به یک حقیقتِ مطلق باور نداریم. از این‌رو، عجیب نیست که آن‌چه ما به‌عنوان حقیقت می‌پذیریم با اعتقاد شخصی دیگر در مورد حقیقت در مغایرت و حتا در تضاد باشد. این موارد، شامل حال هویت ما هم می‌شود، چراکه هویت ما از حقایقی که به آن‌ها باور داریم سرچشمه می‌گیرد. از این‌رو، لازم است برای این‌که جامعه، ما و هویتمان را بشناسد تلاش کنیم و با استفاده از استراتژی‌های مناسب و درخورِ آن جامعه، راه خود را برای حضوری آزادانه‌تر و کم‌دغدغه‌تر هموار کنیم.


مهرانگیز شایان
     
  

 
تعریف مدرن جنسیت؛ زن کیست، مرد کیست؟
>>زن کیست، مرد کیست؟<<
احکامی پایدار در طی قرون، مفهوم زن و مرد را شکل داده‌اند. در دنیای مدرن، جنسیت در سطوح بیولوژیک و اجتماعی شکل می‌گیرد و معنایی چندوجهی می‌یابد. حتی افزودن نام‌های دیگر به "زن یا مرد"، پاسخ‌گوی هویت و فردیت انسان نیست.



«وقتی که با انسان دیگری روبرو می‌شوید، اولین تشخیص‌تان زن یا مرد بودن آن فرد است و طبق عادت این کار را با اطمینان کامل انجام می‌دهید.»
(زیگموند فروید)

انسان‌ها به دلیل ویژگی‌های کارکرد مغز و محدودیت‌های زبانی ناخودآگاه گرایش به صدور احکام قطعی دارند. حتی کمبود داده‌ها و نبود زمینه مناسب برای نتیجه‌گیری، مانع این‌ عادت نمی‌شود. از این گذشته، توافق‌های عمومی دیرپا هستند و به سختی به روز یا بازتعریف می‌شوند.

از جمله این مسائل جنسیت انسان‌هاست. در دوره‌ای چند میلیون ساله، زیست انسان مانند دیگر موجودات زنده، محدود به رفع نیازهای غریزی بود. با شکل‌گیری زبان و تبدیل انسان‌ها به موجودات اجتماعی فرهنگی، نهادهای گوناگونی به وجود آمدند که وظیفه تعریف مناسبات انسانی را بر عهده گرفتند. در این فرایند، نورم‌ها پدید آمدند و هر آنچه خارج از چارچوب‌ها قرار داشت، غیرطبیعی تلقی شد.

یکی از این احکام پایدار، مفهوم "نر" و "ماده" در بحث جنسیت یا تعریف "زنانگی" و "مردانگی" است. به طور معمول تعیین جنسیت به واسطه عوامل ظاهری و بیرونی مانند شکل بدن، مو، صدا، رفتار، پوشش و آرایش انجام می‌گیرد.

البته همین عوامل پیش‌گفته نیز نسبی بوده‌اند و در دوره‌های تاریخی و فرهنگ‌های مختلف تغییر کرده‌اند. به طور نمونه، مردان اروپایی در دوران باروک کفش پاشنه‌بلند و دامن می‌پوشیدند و می‌کوشیدند هر چه ظریف‌تر جلوه کنند.

اما در لایه‌های عمیق‌تر این احکام، توانایی در تولید مثل نشانه زن یا مرد بودن واقعی‌ تلقی می‌‌‌‌‌‌‌‌شود. ضرب‌المثلی روسی می‌گوید: زن تا مادر نشده کامل نیست.

فروید کوه و صخره را نماد مردانگی و چشم‌اندازهایی شامل جنگل و آب را نماد زنانگی می‌نامید و معتقد بود که زن‌ها به دلیل نداشتن آلت "نرینه" و فرورفته بودن آلت جنسی خود، دچار عقده حقارت هستند.

اما کارل گوستاو یونگ، روانکاو و متفکر سوییسی اصطلاحات "آنیما" و "آنیموس" را وارد فرهنگ لغات کرد. یونگ می‌گفت، در ضمیر ناهشیار هر مرد یا زن، شخصیت متضاد درونی زنانه یا مردانه دیگری نهفته است. یونگ اعتقاد داشت که هر انسان، جنبه‌های توامان "زنانگی" و "مردانگی" را در خود دارد و سلامت شخصیتی فرد را در گرو بروز هر دو جنبه می‌دانست.


جنسیت بیولوژیک :

از منظر علمی تعیین جنسیت با منطق "باینری" (صفر یا یک) امر دشواری‌ است زیرا این مفهوم در مراحل مختلف بیولوژیک و فرهنگی شکل می‌گیرد و نتیجه نهایی را نمی‌توان با قطعیت در دو گروه خلاصه کرد. اما جبر حقوقی و قانونی، درج جنسیت در شناسنامه را ملزم به تعیین آن می‌کند.

واقعیت آن است که تخمک بارور شده تا پنج هفته اول، کاملا فاقد جنسیت است و در این مدت، تنها دستگاه‌های مهم حیاتی مانند نخاع، قلب، مغز، شش، دستگاه‌های عصبی و گوارشی شکل می‌گیرند.

تازه در مرحله حساس هفته هفتم به بعد است که دستگاه‌های جنسی شکل می‌گیرند. جنین می‌تواند با وجود ترکیب کرموزومی "XY" یا "XX"، نه پسر باشد، نه دختر و به عبارت دیگر ترکیبی از علایم اولیه و ثانویه زنانه و مردانه را داشته باشد.

تجدیدنظر در تقسیم قطعی انسان‌ها به زن و مرد، از اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم آغاز شد و مفهوم "بیناجنسی" یا "تراجنسی" جای خود را در نورم‌های اجتماعی، به تدریج و در پروسه‌ای نه چندان ساده باز کرد. البته استثنایی در این زمینه وجود دارد و آن اندونزی است که "بیناجنس"‌ها در آن سال‌هاست به عنوان جنس سوم پذیرفته شده‌اند و حتی در برخی روستاها مورد ستایش قرار می‌گیرند.

در آلمان نیز به تازگی قانونی تصویب شد که ثبت جنسیت سوم در گواهی‌ثبت تولد یا اسناد رسمی دیگر را مجاز می‌شمرد. از نوامبر ۲۰۱۳ "بیناجنسی‌ها" از اعلام جنسیت زن یا مرد در مدرک شناسایی خود معاف هستند. اما تراجنسی‌ها که جنسیت بیولوژیک مردانه دارند، موظفند برای تغییر جنسیت خود در مدرک شناسایی، عقیم بودن و داشتن علائم ظاهری زنانه را ثابت کنند. شمار افراد بیناجنسی در آلمان حدود صد هزار نفر برآورد شده است.


جنسیت اجتماعی-روانی (جندر) :

جنسیت افراد معمولا، مجموعه انتظارها، عادت‌ها و نقش‌های قالبی‌ است که فرهنگ مسلط هر جامعه برای افراد، چه در حوزه اجتماعی و اداری و چه در حوزه خصوصی تعیین می‌کند. شکل‌گیری هویت جنسی افراد به عواملی چون جنسیت کروموزومی، غدد درون‌ریز، رشد اعضای جنسی بیرونی و درونی متکی است. تشخیص هویت جنسی از کودکی شروع می‌شود، در نوجوانی تقویت می‌شود و چند سال بعد به ثبات می‌رسد.

انسان‌ها در رفتار روزانه‌شان، با زبان بدن و اشاره، دائما پیام می‌ر‌سانند که به چه جنسیتی تعلق دارند. هر فردی مسئول نمایش "درست" این امر و موظف به یادگیری اصولی ا‌ست که این نمایش را طبیعی جلوه دهد.

اما هر انسانی علاوه بر هویت جنسی بیولوژیک، هویت جنسی اداری، هویت جنسی اجتماعی یا هویت جنسی روانی نیز دارد. هویت جنسی بیولوژیک و هویت جنسی روانی افراد لزوما یکی نیست. یک زن یا یک مرد ممکن است با وجود هویت بیولوژیکی "زن" یا "مرد"، تصویری درونی و کاملا شخصی از هویت جنسی خود داشته باشد.

ممکن است رفتار بیرونی فرد با اندام‌های جنسی زمان تولدش سازگار و یک‌سان نباشد. البته این سازگاری نیز نسبی است و رابطه نزدیکی با فرهنگ جامعه مورد نظر دارد. ممکن است رفتاری در یک فرهنگ زنانه تلقی شود و در جامعه‌ای دیگر مردانه باشد.

هویت هر فرد بر اساس جنسیت، خاستگاه، سن و جهان‌بینی‌اش شکل می‌گیرد. بنیان هویت جنسیتی هر انسان براین اساس است که فرد چه تصوری از خود دارد و دیگران او را چگونه می‌بینند. هویت جنسی علاوه بر جنسیت بیولوژیک و جنسیت اجتماعی، جهت‌گیری جنسی را هم در بر می‌گیرد. این جهت‌گیری می‌تواند به یک "دگرجنس" باشد یا یک "هم‌جنس" یا به هر دو جنس.


نظم کهنه و کلیشه‌ها :

جنسیت ما در مراحل و سطوح مختلف بیولوژیک و اجتماعی شکل می‌گیرد. حتی اضافه کردن نام‌های دیگر به "زن یا مرد"، پاسخ‌گوی هویت پیچیده فردیت انسان نیست و می‌تواند یک گروه‌بندی کاملا کلی تلقی شود.

می توان گفت که در دنیای مدرن، دیگر ما با جنست خاصی متولد نمی‌شویم. پائولا ایرنه ویلا، جامعه‌شناس آلمانی آرژانتینی معتقد است: «جنسیت چیزی نیست که ما داریم، جنسیت آن چیزی است که انجام می‌دهیم.»

شکل دیگری از این مفهوم را سیمون دوبووار نیز در کتاب "جنس دوم" در سال ۱۹۴۹ بیان کرده است: «انسان زن به دنیا نمی‌آید، بلکه به زن تبدیل می‌شود.»

این "شدن" و "انجام دادن" تحت تاثیر فرهنگ محیط معنا می‌یابد. قالب‌ها و قراردادهای فرهنگی بر اساس نیازهای اجتماعی-اقتصادی شکل می‌گیرند و متناسب با شرایط هم تغییر می‌کنند.

کلاودیا کوایزر- پل استاد کرسی روانشناسی دانشگاه کوبلنز آلمان، طی تحقیقی نتیجه گرفت که زنان و مردان با برگزاری تست هوش و ریاضی، به نتایج مشترکی دست می‌یابند اما اگر از پیش گفته شود که مردها در ریاضیات بهتر هستند، نتیجه آزمایش تغییر می‌کند!

این آزمایش، نمونه خوبی در اثبات آن است که مفهوم "زن" یا "مرد" در دنیای کنونی، کماکان زیر تاثیر کلیشه‌های فرهنگی است اما بر اساس نیازهای اجتماعی و اقتصادی در مسیری پرتحول قرار دارد.


مهین دخت مصباح
     
  ویرایش شده توسط: bamdad_2014   
↓ Advertisement ↓
TakPorn

 
مرسی از اطلاعاتتون
     
  
صفحه  صفحه 3 از 3:  « پیشین  1  2  3 
Sexology - سکسولوژی

انواع گرایش های جنسی

رنگ ها List Insert YouTube video   

 ?

برای دسترسی به این قسمت میبایست عضو انجمن شوید. درصورتیکه هم اکنون عضو انجمن هستید با استفاده از نام کاربری و کلمه عبور وارد انجمن شوید. در صورتیکه عضو نیستید با استفاده از این قسمت عضو شوید.

 

 
DMCA/Report Abuse (گزارش)  |  News  |  Rules  |  How To  |  FAQ  |  Moderator List  |  Sexy Pictures Archive  |  Adult Forums  |  Advertise on Looti
↑ بالا
Copyright © 2009-2024 Looti.net. Looti Forums is not responsible for the content of external sites

RTA