ارسالها: 468
#61
Posted: 4 Nov 2012 20:22
روي قبرم بنويسيد کبوتر شد و رفت
زير باران غزلي خواند، دلش تر شد و رفت
چه تفاوت که چه خورده است، غم دل يا سم
آنقد غرق جنون بود که پر پر شد و رفت
روز ميلاد، همان روز که عاشق شده بود
مرگ با لحظه ي ميلاد برابر شد و رفت
او کسي بود که از غرق شدن ميترسيد
عاقبت روي تن ابر شناور شد و رفت
هر غروب از دل خورشيد گذر خواهد کرد
دختري ساده که يک روز کبوتر شد و رفت
بعضي وقت ها تو زندگي
مجبوري جايي وايسي
که ســـخت ترين جا واسه وايسادنه .... !
ارسالها: 1329
#63
Posted: 4 Nov 2012 21:05
aloneLORD: بعد از مرگم ننویسید ناکام بلکه بنویسید : دو سه بار نصفه نیمه با استرس
دهن سرويس

.
.
" بنويسيد بعد مرگم روی سنگ
با خطوطی نرم و زيبا و قشنگ
او که خوابيده ست در اين گور سرد
بودنش را هيچ کس باور نکرد "
همه لات بازیات واسه مامانه بوده خون ریزیاتم که عادت ماهانه بوده
...
ارسالها: 593
#65
Posted: 5 Nov 2012 19:18
بر سنگ مزارم بنویسد آشفته دلی بود در این خلوت خاموش
او زاده ی غم بود و ز غمهای جهان گشته فراموش
You know what don't be killed? an Original VAMPIRE

" به وسعتت جهانمو ، «شکنجه زار» میکنم "
ارسالها: 2517
#66
Posted: 21 Nov 2012 15:18
میدونستم میرم ولی دلم میخاست زودتر برم
یا غزل روز مرگم هرکه شیون کند از دور و برم دور کنید
هی زمان داره میره
منم یه پسر جوون که حسابی پیره
یه عاشق که از عشقش سیره
__________________
alinumber7
ارسالها: 572
#68
Posted: 1 Dec 2012 21:39
من برای ملاقات با خالقم آماده ام
اما اینکه خالقم برای عذاب دردناک ملاقات با من آماده باشد چیز دیگریست
درست بخوانید,کتب مقدس کتب نیرومندی همواره برای درک کردن بیخدایست
ارسالها: 1667
#69
Posted: 6 Dec 2012 23:52
یه تیکه یخ بزارید سر قبرم تا جای مادرم پنجشنبه ها واسم گریه کنه
ﻋﻴﺐ ﻧﺪﺍره ﻛﻪ " ﺗﻨﻬﺎیی "
ﺧﺪاﻡ ﺗﻨﻬﺎﺳﺖ. . .