ارسالها: 12930
#231
Posted: 1 Mar 2015 00:26
صید ماهی۱۲۷کیلویی از رودخانه
«دینو» و «داریو فراری» دو برادر دوقلوی ایتالیایی هستند که در مدت بیش از 40 دقیقه موفق به گرفتن یک ماهی به طول 2 متر و 67 سانتیمتر و به وزن 127 کیلو شدند.
این اتفاق در 15 فوریه سال 2015 در «پو» رودخانهای در ایتالیا افتاده است؛ به گفته «دینو» ماهی حدوداً 30 ساله بود و این نوع ماهی میتواند 50 سال عمر کند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#232
Posted: 1 Mar 2015 00:28
رستورانی پوشیده شده با پول و اسکناس
وقتی وارد رستوران می شویم بیشتر چشممان به تابلوی قیمت و البته تبلیغات مختلفی می خورد که به دیوارها چسبیده شده اند و غذاهای گوناگون را به شما نشان می دهند ولی در رستوران نمکی آلاسکا قضیه طور دیگری است.
سال هاست که گردشگران وقتی از آلاسکا عبور می کنند حتما سری هم به رستوران "نمکی" می زنند که دکوراسیون عجیب و غریبی در آن دیده می شود که مشتریان در طول چند دهه آن را به وجود آورده اند.
در این رستوران جمع و جور همه دیوارها با پول و اسکناس های مختلف پوشیده شده است و بر روی همه این اسکناس ها نیز نوشته ای دیده می شود که مردم یادداشت کرده و سپس به دیوار چسبانده اند.
طبق گفته صاحب این رستوران در اوایل دهه 80 میلادی اولین نفر به عنوان یادگاری اسکناسی را به دیوار چسباند و از آن پس هر روز حداقل 1 اسکناس به دیوار چسبانده شده است تا به امروز که همه جا با این یادگاری های ارزشمند پر شده است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#233
Posted: 1 Mar 2015 00:34
شام خوردن به سبک کرهای با وبکم، اینترنت و تماشاچی
آیا شما حاضرید خوردن شام در منزلتان را مستقیم روی شبکه اینترنت پخش کنید تا هزاران نفر از مردم آن را تماشا کنند؟
اگر تماشاچیان خوششان بیاید برای هر وعده شامی که شما فیلمبرداری و پخش می کنید شاید چند صد دلار به شما پول بدهند. برای این کار که زحمت چندانی ندارد، پول بدی نیست. این شیوه ای است که اخیرا در کره جنوبی مد شده و طرفدارانی هم دارد.
اینطور تصور می شود که برای پیش بینی عادت ها و شیوه زندگی نسل جدید در آینده باید به کشوری مثل کره جنوبی دقت کرد که فناوری های جدید بیش از هر گوشه دیگری از جهان در زندگی مردم ریشه دوانده اند.
کره ای ها برای پخش صحنه شام خوردن خود روی شبکه اینترنت عبارت جدیدی ساخته اند: موک بنگ، که ترکیبی است از دو کلمه خوردن (موک جا) و پخش رسانه ای (بنگ سونگ)
من این عادت جدید نسل جوان کره جنوبی را به چشم خود دیدم. به آپارتمان لی چنگ هیون رفتم که در طبقه هشتم یک مجموعه مسکونی زندگی می کند. حدود ساعت دوازده شب کامپیوتر خود را به شبکه اینترنت وصل کرد و دوربین و میکروفون را هم راه انداخت تا شام خوردن با چند نفر از دوستانش را فیلمبرداری و مستقیما پخش کند.
ظاهرا هر شب با دوستانش دور هم جمع می شوند و "هنرنمایی" خود را از طریق شبکه اینترنت در اختیار علاقمندان قرار می دهند.
لی چنگ هیون با ادا و اطوار فراوان، مثل تعریف کردن از مزه غذا و یا صحنه های کلوز آپ از محتویات بشقاب و جویدن غذا با سر وصدای زیاد سعی می کند این "نمایش" را جالب تر کند. او برای این کار مقداری پول هزینه کرده و یک دوربین و میکروفون خوب خریده تا فیلم با کیفیت تری را ضبط و پخش کند.
او می گوید هر شب حدود هزار نفر از طریق اینترنت لحظه شام خوردن او را تماشا می کنند. تماشاچیان به هنگام تماشای فیلم به طور مستمر برای او پیام می فرستند و او سعی می کند به آنها پاسخ دهد. پاسخ های او جملات کوتاه و گاه غذا خوردن با سرو صدای زیاد و ادا و اطوار فراوان است.
اگر تماشاچیان از هنرنمایی او لذت ببرند به او امتیاز می دهند که در حقیقت یک جایزه نقدی است. بخشی از این پولها را شبکه تلویزیونی اینترنتی که برنامه را پخش می کند برمی دارد و بخش دیگری به لی چنگ هیون پرداخت می شود. او حاضر نیست رقم دقیق درآمد خود از این "هنرنمایی" ها را به ما بگوید. اما با محاسبه امتیازهایی که او به دست آورده و روی صفحه کامپیوتر او منعکس می شود، می توان گفت که او برای یک نمایش دو ساعته شام خوردن با دوستانش چند صد دلار دریافت می کند.
نمایش شام خوردن که جلوه ای است از تغییر کارکرد تلویزیون در کره جنوبی ممکن است نمونه ای باشد از آنچه که در سالهای آینده در کشورهای دیگر نیز اتفاق خواهد افتاد.
نمایش شام خوردن لی چنگ هیون از طریق شبکه تلویزیونی اینترنتی به نام افریکا پخش می شود که اسم آن مخفف "پخش آزاد محصولات رسانه ای" است.
این وبسایت به هر کاربری اجازه می دهد که ویدئوی خود را برای دیگران، که گاه تعداد بسیار زیادی هستند پخش کند. در واقع یک کانال تلویزیونی بدون دردسرها و هزینه های تولید و پخش یک کانال تلویزیونی متعارف است. افرادی مثل لی چنگ هیون که "هنرنمایی" های خود را از طریق این کانال پخش می کنند "مجری نمایش" لقب گرفته اند.
اما دلیل گرایش مردم به تماشای صحنه شام خوردن دیگران آن هم از فاصله ای دور و به صورت مجازی چیست؟ آیا این عادت یک نوع ارضای شهوت بصری و به قولی مثل پورنوگرافی غذا است؟
لی چنگ هیون خود را یک نوع واسطه معنوی می داند که با ضبط و پخش صحنه های غذاخوردن خود به دیگران یک احساس رضایت و لذت نیابتی را منتقل می کند.
او می گوید: "در کره جنوبی ظاهر و اندام مردم به خصوص برای زنان بسیار مهم است. بعضی از غذاها آدم را چاق می کنند و زنان از خوردن آنها پرهیز می کنند. بنابراین من با خوردن این نوع غذاها مثل یک واسطه به آنها احساس لذت را منتقل می کنم."
اما به نظر من چنین استدلالی چندان قانع کننده نیست. تمام فلسفه و لذت خوردن در عمل خوردن است و به نظر من "اینکه من می خورم تا تو مجبور نباشی بخوری" با منطق جور درنمی آید.
دلیل علاقه و گرایش عده ای از مردم به تماشای این "هنرنمایی" ها ممکن است نیاز به جمع و بودن در یک محیط جمعی باشد، هر چند این فضای جمعی به شکل مجازی و از طریق اینترنت فراهم شود. تماشای این ویدئوها که به صورت زنده پخش می شود و تماشاگران می توانند با ارسال پیام در آن مشارکت کنند، فضایی ایجاد می کند که گویا بیننده در یک محیط خانوادگی و یا در یک میهمانی شام حضور دارد.
لی چنگ هیون می گوید: "بیننده ها دوست دارند غذا خوردن من را تماشا کنند ولی در عین حال ما با هم تماس داریم و گفتگو می کنیم و راجع به هر چیزی ممکن است صحبت کنیم. گاهی اوقات حتی مشکلات خود را مطرح می کنند و من سعی می کنم به آنها دلداری و مشورت بدهم. مثل یک رابطه یا دوستی واقعی است."
شاید این نوع از برقرار کردن رابطه، بین افرادی که یکدیگر را نمی شناسند و هر یک در گوشه ای از یک کلان شهر در آپارتمان خود زندگی می کنند، رابطه مطلوبی نباشد و یا دوران امروزی یک رابطه واقعی به نظر نیاید.
لی چنگ هیون به خاطر "هنرنمایی" خوب خود در پخش زنده شام خوردن درآمد خوبی کسب می کند. او در تمام مدت پخش برنامه که ممکن است دو ساعت طول بکشد، مرتب با بینندگان خود در تماس است و با اظهار نظرهای بامزه و جالب آنها را سرگرم می کند. به عنوان مثال ممکن است وسط شام خوردن همراه با موسیقی که با دستگاه هدفون به آن گوش می دهد برقصد.
به زبانی دیگر او یک فرد تنبل و ژولیده حالی نیست که فقط روی صندلی و جلوی دوربین لم بدهد و شام خود را بخورد. هر چند باید گفت که بخشی از افرادی که در این مد جدید مشارکت می کنند دقیقا همین وضعیت را دارند، یک عده آدم ژولید و بی حال که جلوی دوربین تنها کاری که می کنند بلعیدن غذاست.
لی چنگ هیون با وجود حجم زیاد غذایی که اکثر شب ها می خورد جوان خوش قامت و خوش قیافه ای است. او می گوید که به شدت ورزش می کند و خوشبختانه متابولیسم بدن او خیلی سریع و فعال است و بدون اینکه وزنی اضافه کند به راحتی همه این غذاها را هضم می کند.
اینجاست که به نظر من موضوع پول به میان می آید. در حین اجرای برنامه او می تواند روی صفحه کامپیوتر خود ببیند که گروهی از بینندگان برای دیدن "هنرنمایی" او پول می پردازند.
ولی او تاکید می کند که انگیزه او پول نیست و می افزاید: "در حقیقت یک جور رفاقت با بیننده های برنامه است. به نوعی یک جور تعهد و وفاداری به آنهاست. من با آنها خوش و بش می کنم، با آنها یک جور رفاقت دارم و به همین خاطر از نظر من این یک شغل نیست."
اما باید پذیرفت که این بی رحمانه ترین شکل "هنرنمایی" تلویزیونی است. در حالت متعارف بازیگران یا مجریان برنامه های تلویزیونی یک قرارداد کاری مشخصی دارند و حقوق و مزایا و دوره اشتغال آنها کاملا روشن است. اما در مورد لی چنگ هیون درآمد او به تعداد بینندگان و اظهار علاقه آنها بستگی دارد و در هر ثانیه ممکن است بالا و پایین برود.
در این شیوه از تولیدات تلویزیونی دکمه پرداخت پول زیر انگشت بینندگان قرار دارد و بعضی از شب ها هیچکس ممکن است دکمه پرداخت را فشار ندهد. این شیوه پاداش مادی چندانی ندارد و به همین خاطر بعید است که بازیگران یا مجریان حرفه ای برنامه های تلویزیونی متعارف حاضر شوند چنین روشی را بپذیرند.
در عین حال برقراری رابطه با دیگران از طریق دوربینی که به شبکه اینترنت وصل شده برای کسانی که به گرمای رابطه واقعی و نزدیک انسانی عادت دارند، روش غمناکی است.
اما هر دو این شیوه ها که امروزه برای ما عجیب هستند، یعنی برنامه تلویزیونی که بیننده فقط با فشار دادن دکمه حقوق بازیگر را پرداخت می کند و احساس بودن در جمع از طریق تماشای دیگران، ممکن است در آینده به واقعیت بدل شود.
امروزه اکثر مردم ساعات زیادی در طول روز را آنلاین هستند و ازاین منظر شاید بتوان گفت آنچه امروزه در کره جنوبی اتفاق می افتد، آینده همه ما باشد.
استفان ایوانس بی بی سی نیوز، سئول
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#234
Posted: 1 Mar 2015 00:36
طراحی ساختمان مجهز به توربین آبی، خورشیدی و بادی در هلند
کشور هلند که پیش از این طرح سلولهای خورشیدی با امکان نصب روی آسفالت خیابان را اجرا کرده بود، حالا در پروژه تحول آسیابهای بادی هم پیشگام شده است.
به گزارش سایت گریست، شرکت «ویندویل» هلند اعلام کرده که نسل جدیدی از آسیاب جدید بادی در «روتردام» میسازد که ارتفاع آن به ۲۲۸ متر میرسد.
تمامی قطعات این آسیاب بادی از منابع سبز و غیرمضر برای طبیعت ساخته شده است و نه فقط توربین تولید انرژی، که یک مجتمع مسکونی خواهد بود.
سایت اسمیتسونین هم در معرفی این پروژه نوشته است: «این بنای عظیم نه فقط توربین بادی، که بخشی از آن در آب بوده و از انرژی آب و همچنین از بارش باران تغذیه شده و به سلولهای خورشیدی هم مجهز خواهد بود و چرخه استفاده زیستگاز هم خواهد داشت».
در حلقه داخلی این بنای دایرهای شکل، ۷۲ آپارتمان و ۱۶۰ اتاق هتل ساخته میشود. در حلقه بیرونی آن، ۴۰ کابین متحرک قرار دارد که مانند چرخ و فلک معروف لندن به نام «چشم لندن» - لاندن آی – خواهد بود.
دیوارهای فاصل در این بنا از جنس «دیوار هوشمند» خواهد بود که در آن تصاویر پانوراما به نمایش درآمده و اطلاعات لازم و دما در آن نشان داده میشود. قرار است همچنین رستوران و فروشگاههایی هم در این بنای بزرگ ساخته شود.
فناوری لازم برای ساخت این بنا در حال حاضر مراحل تکمیلی خود را دنبال میکند.
به گزارش «اسمیتسونین» فناوری ساخت این بنا چند سال طول میکشد تا به تولید برسد.
«دوزان بیوپل» معمار این ساختمان میگوید در صورت تکمیل توربین بادی بدون ملخ، میتوان این بنا را تا سال ۲۰۲۵ به پایان رساند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#235
Posted: 1 Mar 2015 22:59
'زن آرایشگر' پیکاسو در بسته پستی پیدا شد
تابلوی "زن آرایشگر" اثر پابلو پیکاسو که مدتها بود گم شده بود در یک بسته شرکت پستی فدکس پیدا شد.
این تابلو در حالی پیدا شد که روی بسته پستی آن برچسب "کاردستی کمارزش" خورده بود.
تابلوی "زن آرایشگر" که سالها پیش گم شده بود از یک انبار در پاریس دزدیده شده بود.
در همه این سالها از این تابلو که صاحب آن دولت فرانسه و موزه ملی هنر مدرن این کشور هستند خبری نبود تا اینکه اخیرا در شهر نیوارک در ایالت نیوجرسی آمریکا پیدا شد.
ظاهرا قاچاقچیها قصد داشتند این تابلو را از طریق پست به ایالات متحده بفرستند.
این بسته پستی در ماه دسامبر از بلژیک به مقصد نیوارک فرستاده شده بود و بر روی آن برچسب "کاردستی" خورده بود و ارزش آن ۳۰ یورو عنوان شده بود. همچنین روی بسته به زبان فرانسوی نوشته شده بود "کریسمس مبارک".
اما در واقع محتویات بسته نه یک کاردستی ارزانقیمت که یک اثر ارزشمند پیکاسو بود که سال ۲۰۰۱ گم شده بود.
پس از آنکه ماموران اداره گمرک آمریکا این تابلوی نقاشی را نگه داشتند، وزارت امنیت داخلی این کشور آن را ضبط کرد.
فرستنده این بسته شناسایی نشده و روی بسته فقط نوشته شده است "روبرت". آدرس گیرنده بسته هم یک انبار کنترل هوا در منطقه کوئین است.
به گفته مقامهای آمریکایی ارزش این اثر هنری که در سال ۱۹۱۱ نقاشی شده، چندین میلیون دلار برآورد میشود و یک نقاشی رنگ و روغن در ابعاد ۳۳ در ۴۶ سانتیمتر است.
پیکاسو این اثر را در سال ۱۹۱۱ نقاشی کرده است
این تابلو را موزه هنرهای مدرن فرانسه در سال ۲۰۰۱ برای نمایش به یک مرکز هنری در مونیخ قرض داده بود. بعد از پایان نمایشگاه این اثر به انبار مرکز ژرژ پمپیدو منتقل شد.
اما پس از آن که کارکنان این مرکز برای عرضه این اثر در نمایشگاهی دیگر به سراغ مخزن آثار هنری این مرکز رفتند تابلو سر جایش نبود.
تا این که در دسامبر ۲۰۱۴ این تابلو در گمرک ایالات متحده با برچسب "هدیه" پیدا شد.
مقامهای فرانسوی سپس به آمریکا رفتند تا از اصالت این اثر مطمئن شوند.
آلن سبان، رئیس مرکز ژرژ پمپیدو به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفته است در شرایطی که دنیای فرهنگ به خاطر ویدئویی که شبهنظامیان گروه دولت اسلامی را در حال نابودی مجسمههای تاریخی عراق نشان میداد آزردهاند، پیدا شدن این تابلو یک خبر خوش است.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#236
Posted: 1 Mar 2015 23:02
یک تخممرغ گرد ۴۸۰ پوند فروخته شد
تخممرغ گردی که یک مرغ در روستایی در نزدیکی شهر اسکس بریتانیا گذاشته بود، در یک حراج اینترنتی به قیمت ۴۸۰ پوند فروخته شده است.
کیم بروتون روز ۱۷ فوریه (یازده روز پیش) متوجه شد که یکی از مرغهایش - که الان به نام پینگپونگ شناخته میشود – یک تخم کاملا گرد گذاشته است.
او تصمیم گرفت که این تخممرغ "غیرعادی" را به حراج بگذارد و عواید حاصل از آن را به خیریهای بدهد که برای کمک به مبتلایان به فیبروز سیستیک فعالیت میکند.
فیبروز سیستیک نوعی اختلال ژنتیکی است که بر اثر ابتلا به آن، ترشحات درونی بدن در بخشهایی مثل ریه، کبد و روده سفت و چسبنده میشود. پسر یکی از دوستان خانم بروتون بر اثر ابتلا به این بیماری جان خود را از دست داده است.
بعد از عرضه این تخممرغ در سایت اییبی ۶۴ قیمت پیشنهادی ارائه شد.
هویت فرد خریدار هنوز اعلام نشده است، ولی کیم بروتون ۴۴ ساله گفته است که به نظرش فرد خریدار احتمالا این تخممرغ را نمیخورد و به دلیل شکل غیرعادی، آن را نگه خواهد داشت.
او اضافه کرد که در ابتدا میخواست خودش تخممرغ را بپزد و بخورد، ولی بعد به او گفته شده است که چنین تخممرغی "یک در میلیارد" ممکن است گذاشته شود.
خانم بروتون گفت: "واقعا داشتم تخممرغ را میشکستم که کلوچه درست کنم، ولی یکی از دوستانم که عکس تخممرغ را در فیسبوک دیده بود، پیام داد که این کار را نکن!"
او گفت: "ظاهرا قبلا یک فرد دیگر تخممرغ مشابهی را به ۹۰ پوند فروخته بود و به نظرم رسید که اگر این تخممرغ را من هم به چنین قیمتی بفروشم، عالی میشود."
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#238
Posted: 4 Mar 2015 15:33
سنگاپور همچنان گرانترین شهر جهان است
هزینه زندگی در شهرهای مختلف جهان چقدر است؟ گرانترین شهر جهان کجاست؟ در کدام شهر زندگی ارزانتر است؟ واحد اطلاعات اکونومیست با توجه به شاخص هزینه، ۱۴۰ شهر جهان را با هم مقایسه کرده است.
سنگاپور برای دومین سال پیاپی لقب گرانترین شهر جهان را به خود اختصاص داده است. واحد اطلاعات اکونومیست (EUI) روز سه شنبه (۳ مارس) نتیجه تحقیق و محاسبات خود را با فهرستی از گرانترین شهرهای جهان منتشر کرد.
این سازمان با مبنا قراردان هزینههای زندگی در نیویورک، شهرهای مختلف را با هم مقایسه کرده است. در این مقایسه شهر سنگاپور در جنوب شرق آسیا در میان بیش از ۱۳۰ شهر پرهزینه جهان به عنوان گرانترین شهر معرفی شده است. نیویورک که برای سهولت مقایسه، مخارج زندگی در آن معیار سنجش در این تحقیقات است، خود در مکان ۲۲ ایستاده است.
در این تحقیق آمده است که برای نمونه هزینه مواد غذایی در سنگاپور ۱۱ برابر و هزینه پوشاک ۵۰ برابر بیشتر از نیویورک است.
سنگاپور یکی از گرانترین سامانههای حمل و نقل جهان را داراست. مخارج حمل و نقل در سنگاپور سه برابر بیشتر از نیویورک است.
۵ شهر گران جهان
واحد اطلاعات اکونومیست در معرفی ۵ شهر گران جهان، پس از سنگاپور از پاریس، اسلو، زوریخ و سیدنی نام برده است. نکته جالب در این تحقیق این است که وضعیت مخارج زندگی در شهرهای نامبرده، در مقایسه با سال پیش، تغییر محسوسی نداشته است. واحد اطلاعات اکونومیست در کنار ۱۰ شهر گران جهان، نام ۱۰ شهر ارزان را هم منتشر میکند.
در گزارش منتشرشده آمده است، اگر در این ردهبندی جهش ارزش فرانک سوییس منظور میشد، دو شهر زوریخ و ژنو به عنوان گرانترین شهرها در صدر فهرست جای میگرفتند.
بانک مرکزی سوئیس در روز پنجشنبه ۱۵ ژانویه، اعلام کرد که ارزش برابری یورو در مقابل فرانک را حذف کرده است. ارزش فرانک سوییس در برابر یورو، از ۱۵ ماه ژانویه حدود ۳۰ درصد افزایش یافت.
هند با ارزانترین شهرها، کراچی ارزانترین شهر
بر پایه این تحقیق و مقایسه، ارزانترین شهر جهان کراچی است. پس از کراچی بنگلور در هند، کاراکاس در ونزوئلا، بمبئی و سپس چنای در هند سکوهای دیگر در فهرست ارزانترین شهرهای جهان را اشغال کردهاند.
این شاخص متوسط میزان هزینههای ۱۶۰ محصول و خدمات را در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار داده و بر اساس میانگین به دست آمده، به رتبهبندی شهرها پرداخته است. محصولات و خدمات در ۱۴۰ شهر از ۹۳ کشور جهان با یکدیگر مقایسه شدهاند.
واحد اطلاعات اکونومیست دوبار در سال نتایج بررسی و مقایسه هزینه زندگی در سراسر جهان را منتشر میکند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#239
Posted: 4 Mar 2015 20:29
کیسههای پلاستیکی در کشورهای اروپایی مشمول مالیات میشوند
هر شهروند اروپایی سالانه تقریبا ۲۰۰ کیسه پلاستیکی استفاده میکند. حال اتحادیه اروپا با تصویب قانونی جدید علیه این کیسهها اعلام جنگ کرده است. هدف آن است که تا سال ۲۰۲۵ هر شهروند تنها ۴۰ کیسه پلاستیکی در سال استفاده کند.
آسرانجام اتحادیه اروپا قانونی را تصویب کرد که به دولتهای عضو اجازه میدهد کیسههای پلاستیکی را مشمول مالیات کرده یا حتی مصرف آنان را ممنوع اعلام کنند. مصرف بالای این کیسهها در کشورهای عضو این اتحادیه مدتهاست که نگرانی طرفداران محیط زیست را برانگیخته و آنان بارها نسبت به پیامدهای مضر این کیسهها هشدار دادهاند.
کشورهای عضو اتحادیه اروپا به موجب این قانون موظف شدهاند به طور هدفمند اقداماتی را در جهت کاهش مصرف کیسههای پلاستیکی به اجرا درآورند. هدف نهایی این است که تا پایان سال ۲۰۲۵ هر شهروند اتحادیه اروپا به طور متوسط تنها ۴۰ کیسه پلاستیکی در سال استفاده کند. به گفته وزارت محیط زیست آلمان این رقم در حال حاضر ۲۰۰ عدد است. در آلمان از هر ۷۱ کیسه که مشتریان موقع خرید دریافت میکنند، ۶۴ عدد یکبار مصرف هستند.
کیسههای پلاستیکی مقاوم و محکم و همچنین کیسههای پلاستیکی نازکی که در سوپرمارکتها برای خرید میوه و سبزی در نظر گرفته شده از قانون جدید اتحادیه اروپا مستثنی شدهاند.
دولت آلمان هنوز تصمیم مشخصی برای نحوه عملی کردن این قانون جدید نگرفته است. یکی از پیشنهادات مطرح شده، پایان دادن به عرضه مجانی کیسههای پلاستیکی خرید در فروشگاههای بزرگ و لباسفروشیهاست.
کیسههای پلاستیکی یکی از عوامل مهم آلودگی آبهای آزاد و به خطر افتادن جان آبزیان و حیوانات به شمار میروند. بر اساس ارزیابی اداره مرکزی حفظ محیط زیست آلمان، در هر کیلومتر مربع از مساحت دریاهای جهان، بیش از ۱۳ هزار تکه پارهی زباله پلاستیکی شناور است.
ساختار مولکولی پلاستیک اصولا پایدار است و ۱۰ تا ۲۰ سال طول میکشد تا از بین برود. وجود باقیماندههای این مواد در دریاها آسیبهای بسیاری به موجودات آبزی میزند. رشتههای پلاستیک به عنوان مثال، دور گردن جانوران دریایی و انواع ماهیها حلقه میشوند و آنها را خفه میکنند.
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟
ارسالها: 12930
#240
Posted: 4 Mar 2015 20:35
ینگه دنیا: خرید ماریجوانا به راحتى آب خوردن
یک سالی از آزاد شدن مصرف تفریحی ماریجوانا در ایالت های کلورادو و واشنگتن می گذرد. از ابتدای سال جدید میلادی هم در ایالتهای اورگان و آلاسکا و شهر واشنگتن دی سی مصرف این ماده قانونی شد.
در یک سال گذشته شهر دنور که مرکز ایالت کلورادوی آمریکاست، نه تنها برای دوستداران این ماده مامن خوبی شده، بلکه جایی شده که بسیاری از اهل تجارت هم به آنجا رو آورده اند.
کسب و کارهای جدیدی در این شهر ایجاد شده که پیشتر وجود نداشته است.
مثلا مزارع ماریجوانا، مغازههای فروش، کافههای مخصوص دود کردن و از همه اینها عجیبتر یک تور گشت و گذار با لیموزینی که در آن مسافران به آزادی میتوانستند دود کنند.
این لیموزین را در نمایشگاهی دیدم که برای صنایع رونق یافته با آزادی ماریجوانا در دنور به راه انداخته بودند.
دستگاههای خشک کردن گیاهان، صندوقهای امن برای پول نقد در مغازههای فروش ماریجوانا و روغن و شامپوهایی که در آنعصاره ماریجوانا بود و گلدانهایی برای به عمل آوردن گیاه در خانه، از جمله محصولاتی بود که در این نمایشگاه عرضه شده بود.
کلورادو طبیعت زیبایی دارد و شهر دنور، شهر قشنگی برای گشت و گذار است اما حالا بسیاری از گردشگران آمریکایی از ایالتهای دیگر به این ایالت میآیند تا قانونی دود کنند.
تعداد این گردشگران آن قدر زیاد است که بر در و دیوار هتلها هم قوانین مصرف ماریجوانا نوشته شده است.
جایی برای دودیدن
قانون ساده است. کسی اجازه دود کردن در هتل ندارد. برای همین وقتی یکی از هم-هتلیها را نشسته در اتومبیلش و در حال کشیدن ماریجوانا دیدم تعجب نکردم.
اگر کسی نخواهد در خانه خودش ماریجوانا مصرف کند و یا اینکه مسافر باشد، میتواند به کافههایی مخصوص کشیدن ماریجوانا برود.
در یکی از این کافه ها در دنور آنتونی بارکر را دیدم، یکی از چند صاحب کافه که در عنفوان بیست و چند سالگی از ایالت تگزاس به کلورادو مهاجرت کرده بود.
دلیل اصلی مهاجرتش آزادی کشیدن ماریجوانا بود. دلیل دیگر، رفتن به دانشگاه تربیت معلم در ایالت کلورادو بود. میخواست معلم شود.
او می گفت بیشتر مشتریانش جوانانی ۲۱ تا ۲۵ ساله هستند.
سن قانونی برای مصرف ماریجوانا در ایالتهای فاقد منع قانونی، مثل سن نوشیند الکل در سراسر آمریکا ۲۱ سالگی است.
آنتونی میگوید مشتریان مسنتر آنها از ایالتهای دیگر هستند. آخرین موردی که به یادش مانده بود مردی ۷۸ ساله بود که از ایالت آیوا به کافه او رفته بود.
در این کافهها ماریجوانا فروخته نمیشود اما وسایل دود کردن آن را با قهوه و تنقلات می فروشند.
آمار جرم بالا نرفته
کسانی که با آزادی ماریجوانا در ایالت کلورادو مخالفند، راههای مختلفی برای ابراز مخالفتشان پیدا کردهاند.
یکی از راه ها، مخالفت با همین کافههاست که تعدادشان در دنور و شهرهای دیگر رو به افزایش است. مخالفان لابهلای سطور قانون به دنبال راههایی برای تعطیلی این کافه ها هستند.
راه دیگر جمع کردن نامه و امضا نامه و عریضه نویسی خطاب به قانونگذاران است. مخالفان حتی در مواردی خواسته اند در صورت ادامه این وضع، بخشها و شهرستانهای محل سکونتشان از حیطه قانون گذاری ایالت مزبور بیرون بیایند و به ایالت های مجاور بپیوندند که مصرف ماریجوانا را قانونی نکرده اند.
دلایل مخالفان متنوع است. برخی دغدغه دین دارند و برخی هم معتقدند که این مواد، آمار جرم را بالا میبرد.
سانی جکسون، سخنگوی پلیس دنور اما میگوید میزان جرایم در دوران پس از آزادی ماریجوانا همان است که بود و تغییری دیده نشده است.
او میگوید که مردم در این ایالت آموزشهای لازم را دیدهاند و قوانین مصرف را می دانند.
بیماریهای مرموز
مصرف کنندگان هم دلایل خود را برای مقابله با مخالفان دارند.
مثلا آنها میگویند ماریجوانا برخلاف تصور منتقدان، دروازه ورود به دنیای مخدرها و محرکهای پیچیده نیست. بلکه حتی می تواند جایگزین بهتری برای معتادان به مصرف هروئین باشد.
کیوان خلعتبری ۳۰ ساله و ایرانی-آمریکایی، یکی از صاحبان یک مرکز کاشت و فروش ماریجواناست.
او میگوید یکی از کارمندانش سالها به هروئین معتاد بوده و با کشیدن ماریجوانا توانسته هرویین را ترک کند.
کیوان میگوید که بسیاری از جمله خودش حتی از کشیدن این ماده خیر دیدهاند.
از دوران دبیرستانش میگوید که سرکلاس تمرکز نداشته و با این ماده توانسته هم تمرکزش را بیشتر کند و هم درسخوان بشود. دیگرانی هم هستند که از شفا یافتن با مصرف ماریجوانا، داستانها دارند.
یکی از آنها نیکی فنلی است، دختر صاحب یکی از کافههای مخصوص ماریجوانا، که در شهر کوچکی در دامنه کوههای راکی دیدمش.
او تعریف میکند که دو سال پیش، در ۲۴ سالگی، با ابتلا به یک بیماری مرموز فلج شد.
پزشکان که از او قطع امید کردند، او را به خانه فرستادند. نیکی می گوید از وقتی پدر و مادرش به او ماریجوانا دادند بهتر شده و حتی میتواند با عصا راه برود.
نیکی که تا آستانه مرگ هم رفته بود، جانش را مدیون ماریجوانا میداند.
تایید چنین داستانهایی به لحاظ علمی، کار سادهای نیست. هنوز محققان مشغول سنجش جوانب و عواقب استفاده از ماریجوانا هستند.
در کافه آنها صحنهای دیدم که شاید کمتر کسی از نزدیک دیده باشد.
نیکی و پدر و مادرش بر سر یک میز نشسته بودند و یک پیپ پر شده از ماریجوانا را دست به دست میکردند و هرکدام پکی بر آن میزدند.
هشتاد سال پیش که مصرف الکل بعد از گذشت یک دهه در آمریکا آزاد شد هم احتمالا صحنه نوشیدن خانوادگی چندان متداول نبود اما حالا هست.
آیا این یکی هم عادی میشود؟
به راستی آیا این خداوند است که انسان را آفریده است یا عکس آن؟؟