ارسالها: 1135
#61
Posted: 21 Aug 2014 20:01
۱۰۰ در۱۰۰کتاب می نوشتن دربارش می گفتن خیلی ادم خوبی بود
مخصوصا اگه تو ایران بود اسم کوچه میدون اتوبان بزرگراه
بعد دیگه این سوپری محلمون اسم سوپریش هیتلر میشد اسم بچه هاش همینتور
پایگاه مقاومت هیتلر اون موقع های که شر بودم منو میگرفت
پاسگاه محلمون میشد پاسگاه هیتلر۴۴
خنده های زندگی را روزگار ازما گرفت
ای خوشا روزی که ماهم روزگاری داشتیم
ارسالها: 36
#63
Posted: 31 Mar 2015 16:21
van_dizel: همه ما میدونیم كه تاریخ رو فاتحان می نویسن و شكست خورده ها در نوشتن وقایع سهمی ندارن وهر فاتحی به شكل و سلیقه خودش می نوشت . حالا بریم سراغ یكی از بد ترین چهره های تاریخ یعنی هیتلر ...
اگر هیتلر پیروز جنگ میشد آیا باز هم اون رو یك دیكتاتور روانی و ادم كش و خونخوار معرفی میكردن یا چون فاتح بود و خودش تاریخ رو خودش تعریف میكرد انطور از اون یاد نمی شد ؟
آیا واقعا هیتلر ادم كش بود یا اهداف والایی داشت ؟
یعنی میشه كسی تا این حد بد باشه ولی پیروانی وفادار داشته باشه ؟
یعنی میشه كسی كه روانی پریش بوده و دستور قتل عام این همه انسان رو داده به طریق های مختلف تا این حد در راه هدفش استوار باشه و در آخر امر زندگیش رو با دست خودش بگیره برای اینكه به اون حدف بالا نرسیده
این مطلب از ریشه اشتباهه
هیتلر یه مهره بود مثل بقیه مهره هایی که سرنوشت بسیاری از کشورها رو عوض کردن با کمی مطالعه و دقت و کنار هم چیدن اتفاقات میشه به راحتی فهمید که که این یه نقشه از قبل طراحی شده بوده(منظور جنگ جهانیه) که برسیم به این نقطه ای که الان هستیم برنامه ریزی ها جای دیگه انجام میشه
اگه نه که
هیلتر
خمینی
و امثالهم که مامورن و وظیفه ای که بر عهده دارن رو انجام میدن حالا به هر قیمتی
فراماسونه دیگه همه چیزشو برا هدفش فدا میکنه
من زنم! به همان اندازه از هوا سهم میبرم که ریه های تو ...
میدانی؟
درد آ ور است من آزاد نباشم تا تو به گناه نیفتی ...
قوس های بدنم به چشمهایت بیشتر از افکارم می آ ید ...
تاسف بار است! باید لباسهایم را با میزان ایمان تو تنظیم کنم!
دردم می آ ید ژست روشفکریت تنها برای دختران غریبه است!
به خواهرو مادرت که میرسی قیصر میشوی ...
دردم می آید در تخت خواب با تمام عقایدم موافقی و
صبح ها از دنده ی دیگری از خواب بلند میشوی، تمام حرفهایت عوض میشود!
ارسالها: 3598
#69
Posted: 27 Apr 2017 09:35
rozeta: ناجی دنیا
یعنی یهودیا آدم نیستن ...؟
در رفتن جان ازبدن , گویندهرنوعی سخن
من خود به چشم خویشتن , دیدم که جانم می رود